اشتباهات جوانان
يکي از اشتباهاتي که جوانان ميکنند اين است که فکر ميکنند که يا نبايد با افرادي دوست بشوند و يا اگر دوست شدند به معناي آن است که تمام رمز و راز دل را بايد پيش همديگر باز کنند و اين را فاکتوري در صميميت مي دانند.
که اگر اينجوري باشد ما خيلي صميمي هستيم ولي اگر اين جوري نباشد معلوم است که هنوز به هم صداقت نداريم. در بحث تنظيم روابط دوستانه در روايات ما به چند شاخص اشاره شده است. يکي اينکه تا دوست را امتحان نکرده اي انتخاب نکن. يک دوستي هاي عمومي با افراد داريم.
سلام و عليک هايي با دوستان و همکاران مان به نحو عمومي داريم. اين مال همه است ولي آنجا که مي خواهد بطور ويژه يک فرد بعنوان دوست صميمي انتخاب بشود، اولا ما بايد آزمايش شده انتخاب کنيم. حضرت علي (ع) فرمود: اگر شخصي را آزمايش نکردي و بعنوان دوست انتخاب کردي چه بسا گرفتار افراد شرور بشوي. ببينيم که پايبندي اخلاقي او تا چه اندازه است؟ امانتداري او تا چه اندازه است؟ صداقت تا چه اندازه است؟ وقتي از قيافه ي طرف خوشمان آمد با او زود صميمي نشويم. با مطالعه انتخاب و گزينش کنيم.
ديگر اينکه دوستي مان در حد اعتدال باشد. به حد افراطي نباشد. بعضي از دوستي ها آنچنان حالت مفرطي پيدا ميکند که مي گويند: اگر من دوستم را در يک شبانه روز نبينم و يا چند ساعتي بعد از مدرسه او را نبينم، شب بي تاب هستم که او را فردا ببينم. اين حرکت هاي احساسي جالب نيست.
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
طلبگی استاد، نتیجه دعاهای اعتکاف
ایشان اصلا دنبال بحث طلبگی نبودند. نه خانوادهای داشتند که در آن طلبهای حضور داشته باشد و نه فضای شهر فضایی بوده که حوزه علمیهای داشته باشد و طلبههای زیادی آنجا باشد که افراد ترغیب شوند به سمت طلبگی بروند.
پدرم در رشته ریاضی فیزیک تحصیل میکردند و به شدت علاقه داشتند تا به دانشگاههای تهران راه پیدا کرده و در رشته مهندسی مکانیک ادامه تحصیل دهند.
ایشان آنقدر عزم راسخی در این تصمیم داشتند که از آباده به تهران آمده بودند و در کلاسهای کنکور خوارزمی که آن زمان در ایران خیلی معروف و مطرح بوده، شرکت میکردند.
این مسئله، شدت علاقه و انگیزه ایشان را نشان میدهد. مسئله کنکور و ادامه تحصیل خیلی برای ایشان مهم بوده و به هر حال در سال 1350 و با امکانات رفت و آمد آن روز و فاصلهای که تهران تا آباده استان فارس داشته، این موضوع اهمیت این امر برای ایشان را میرساند.
بعد از یک ماه از شروع کلاسها تعطیلاتی پیش میآید و ایشان به آباده بر میگردند. این تعطیلات مصادف میشود با اعتکافی که در شهر آباده برگزار میشده و آن زمان هم مثل الآن نبوده که جمعیت زیادی در اعتکاف شرکت کنند و حتی جا کم بیاید.
پدرم میگفتند 5-6 نفر از افراد مسن در اعتکاف شرکت کرده بودند و من هم برای اعتکاف به مسجد رفتم.
ایشان میگفتند عجیب بود که من در مراسم اعتکاف اصلا دعایم این نبود که حتما در کنکور و آن رشتهای که دلم میخواهد، قبول شوم. فقط دعا میکردم و از خدا میخواستم تا آن چیزی که خیر و صلاح من در آن هست، پیش آید و حتی فکر طلبگی هم در من نبود. اعتکاف که تمام شد و مدتی که گذشت، فکر طلبگی در من بوجود آمد.
علی مهندسی فرزنداستاد مهندسی
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
#خاطرات
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
◾◾◾
شیطان یعنی چه؟ گفتار آیت الله مهندسی
https://www.aparat.com/v/bS43s
----
دوست تان را با اعتدال دوست بداريد
-روايت داريم که انسان بايد در هرکاري اعتدال را رعايت کند. نکته بعدي که توجه شما را بيشتر به آن جلب مي کنم اين است که امام صادق (ع) مي فرمايد که اگر مي خواهيد کسي را دوست بداريد اشکالي ندارد ولي وقتي مي خواهيد به او اطلاعاتي بدهيد به قدري به او اطلاعات بدهيد که اگر دشمن متوجه اين اطلاعات شد، شما باکي نداشته باشيد.
معناي صميميت و دوستي اين نيست که همه ي رمز و راز دل مان را براي دوست مان بگوييم. ممکن است اين صمييمت فردا نباشد. حضرت علي (ع) مي فرمايد: دوست تان را با اعتدال دوست بداريد شايد روزي دشمن شما بشوند و با دشمنانتان با اعتدال دشمني کنيد شايد فردا دوست شما بشوند و شما خجالت بکشيد. يعني در دوستي ها و دشمني ها انسان معتدلي باشيد.
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
تمام سفره ي دل را باز کردن
سعي کنيد که اگر با کسي دوست مي شويد اين دوستي به معناي تمام سفره ي دل را باز کردن نباشد. حد و مرزهايي براي گفتارهاي مان داشته باشيم. اگر ما رابطه مان را با خدا درست کنيم و غصه ي حرفهاي بقيه را نخوريم، بقيه ي بعهده ي اوست.
ما بايد رابطه مان را با خدا صاف و يک دست بکنيم و بگوييم که خدايا من نفهميدم و الان هم ناراحت هستم که بگويم فلان کار را انجام داده ام و توبه کرده ام و از کار گذشته متنفر هستم. از طرف خدا بسيار وعده ي پذيرش داده شده است. اين که شما برگرد و به بقيه ي راه کار نداشته باش. اين جوان عزيز از چه چيزي مي خواهد نگران باشد؟
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
+-لا اله الا الله گفتن چقدر ثواب دارد
حديثي از کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شيخ صدوق ميگويم. نکته اي را در باب اين احاديث عرض ميکنم. بحث نقل حديث يک بحث است و درايت حديث بحث ديگري است.
اگر پيرامون حديثي سوالي براي عزيزان مطرح ميشود آنرا بپرسند. فهم حديث مهم است. مثلا مي فرمايد که يک لا اله الا الله گفتن چقدر ثواب دارد. طرف اين طور برداشت کند که من گناه مي کنم و بجاي آن صد تا ذکر مي گويم.
در بعضي روايت داريم که من لا الله الا الله دخل جنه و ديگري من لا الله الا الله مخلصا دخل جنه. خوب حالا کسي بگويد که من در خلوت براي رضاي خدا اين ذکر را ميگويم. ولي مخلصا را حضرت در جاهاي ديگر جور ديگري تفسير کرده است. مخلصا يعني گفتن لا الله ال الله که او را از بدي ها باز بدارد. يعني مقيد به اين شده که قدرت بازدارندگي پيدا بکند. اين خالص است و اِلا اگر فقط بر زبان انسان باشد و هرچه از دهانش در مي آيد به خانواده اش بگويد يا بعد از گفتن ذکر دروغ بگويد فايده اي ندارد.
گاهي طرف مي خواهد غيبت کند آنرا با يک لا الله الا الله بيان مي کند. مثلا مي گويند فلاني چطور است؟ با يک حالتي اين ذکر را مي گويد و ذهنيت همه را نسبت به اين طرف خراب مي کند.
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
توبه و خجالت از ديگران
در باب اينکه انسان توبه مي کند و ثواب دارد و اينکه خجالت از ديگران دارد امام صادق (ع) مي فرمايد: خدا به حضرت داود وحي کرد يا داود اگر بنده ي مومن من گناهي مرتکب شد تاريک است
و بعد که روشن شد مي بيند که خيلي کار بدي انجام داده است و از گناه بدش مي آيد. و هر وقت که به ياد آن گناه مي افتد از من خجالت مي کشد. ( بله ممکن است که انسان مومن هم باشد و گناه هم بکند. چون ايمان درجات دارد. در درجه يا از ايمان قرار گرفته و کسري هايي هم دارد.
انسان به قدر ايمان گناه نمي کند به قدر عدم ايمانش گناه مي کند. ايمان انسان را پُر و نوراني مي کند. انسان به قدر روشنايي راه را مي بيند و آنجا که گناه ميکند و معرفت و ايمان کم است و بايد آن را پرکند. ) يعني نويد روشنايي در درونش را مي دهد مي گويد که اگر روشن نشده بود از گناه ناراحت نميشد.
اين جوان که ميگويد نفهميدم و الان برگشته ام يعني تاريک بوده است و الان روشن شده است. به روشنايي اين جوان بايد تبريک گفت. انسانهايي که خلاف ميکنند و بعد متوجه ميشوند بايد سجده ي شکر بجا بياورند. آنها روشن شده اند و اِلا زشتي آن عمل را نمي ديدند. بعضي ها ميگويند که توبه کرده ايم ولي هروقت ياد گناهمان مي افتيم ناراحت مي شويم. و رنج مي بريم. از اين جهت رنج مي برند که مي ترسند خداوند يک روز آنها را نابود کند؟
خدا وعده داده که اين کار را نمي کند. بنابراين از اين جهت نگران نباشند. نگراني آنها از اين جهت است که خجالت مي کشند. اين زيباست. گناه کرده، توبه کرده و وقتي اسم گناه مي آيد ناراحت ميشود، او را مي بخشم و کاري مي کنم که آنهايي هم که ثبت کرده اند يادشان برود.
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
◾️نگران باشيم که در خلاف بغلطيم !
◾️جوان عزيز از اطلاعاتي که دوستانشان دارند مي ترسد، شما نترس. رابطه ات را با خدا قوي کن، ترک گناه، عمل صالح و ارتباط قشنگ، بقيه را به خدا بسپار که از حافظه ها هم پاک ميکند. همين دوستان چه بسا با ديدن طهارت، پاکي و صفاي شما آنها هم کم کم يادشان برود.
ممکن است ساعتها با شما صحبت کنند و حتي در فضاهاي مشابه صحبت پيش بيايد ولي چه بسا که يادشان نيايد که تو چه گفته اي. همه چيز دست خداست. خدا مي فرمايد: آن بدي را به نيکي تبديل ميکنم. من الرحم الراحمين هستم.
اينکه مي فرمايد: من به حسنه تبديل ميکنم، ريشه ي اين حسنه در وجود خود تو است، مگر تو برنگشتي؟ مگر تاريکي را به روشنايي تبديل نکردي؟ مگر ياد و خاطره اش موجب ناراحتي تو نميشود؟ اين خجالت کشي تو براي تو حسنات مي آورد و رابطه ي تو را با ما تقويت ميکند. اين است که گناه تو تبديل به يک فرصت خوب شده است. هيچ جاي نگراني نيست. از اين بترسيم که اين کارها را دوباره تکرار بکنيم و نگران اين باشيم
. از اين نگران باشيم که در خلاف بغلطيم ولي از اينکه ديگران خبر دارند نگران نباشيم. افرادي داشته ايم که در فضاي جامعه شهره به زشتي بوده اند ولي خوب شده اند و دلها بطرف آنها کشيده شده است. من فضاي اجتماعي منفي تو را عوض مي کنم، اين يکي ازهمان تبديل ها است. آن نگاه تاريکي که ديگران به تو داشته اند من روشن مي کنم.
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
+آنها را به اين سمت بکش
سوال – در خانواده اي بزرگ شده ام که به رفتار و اخلاق هاي اسلامي و از جمله نماز
اعتقادي ندارند. من با اين شرايط رشد کرده ام و تازه فهميده ام که چه اشتباهاتي را مرتکب شده ام. مي خواهم جبران کنم ولي حسي به من ميگويد که راه جبران ندارم. گاهي هم اقوام و دوستان با رفتارهاي تمسخرآميز مانع اين انگيزه ي من مي شوند. با اين شرايط ديگر نمي خواهم زندگي کنم و از ان طرف دوست ندارم که دوستانم را از خودم برانم. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – يک حس ايشان اين است که من در محيطي بدنيا آمده ام که محيط زيبايي نبوده است. در جلسات قبل گفتيم که محيط ها علت تامه ي براي خوبي ها و بدي هاي ما نيستند. مي توانند زمينه ها و فرصت ها باشند. نمونه هايي هم مثال زديم که بعضي ها در محيط هاي بد بودند و خوب رشد کردند و برعکس. محيط از عوامل تربيتي است اما بعنوان علت هاي تامه ي تربيتي نيست.
محيطي که آلوده است زمينه هاي آلودگي بيشتر است و محيطي که سالم است زمينه ي سلامتي در آن بيشتر است. عزيزان فکر نکنند که شرايط محيطي علت تامه دارد و گمان بر اينکه چون من در شرايط خانوادگي بد بودم، پس مجبورم بد باشم. اين را از ذهنشان بيرون کنند. هيچ اجباري در اين زمينه نيست. کسي که در شرايط سخت زندگي کرده اگر بعدا خواست تغيير و تحول مثبتي در خودش بوجود بياورد کمي سخت است. داريم که با فضيلت ترين اعمال سخت ترين آنهاست. مقام شهيدان ما به مقدار سبک و سنگيني نوع شهادتشان، مقامات شان متفاوت است. شهداي دريايي ثوابشان خيلي بيشتر از شهداي زميني است.
کسي که با سختي از دنيا رفته است با آنکه به سادگي شهيد شده خيلي متفاوت است. مثلا روزه داري در روزهاي تابستان يقينا ثوابش از روزه هاي زمستان بيشتر است. کسي که در شرايط سخت نماز مي خواند خيلي ثوابش بالاتر از آن کسي است که راحت نماز ميخواند. پس تصور نکنيم که شرايط محيطي براي ما ايجاد يک شرايط جبر مي کند که من مجبورم بد باشم چون در شرايط بد تربيت شده ام. ديگر اينکه من رفتارهاي مثبتي را انجام بدهم يک مقدار سخت است. چون فضا نبوده و الان مي خواهم به فضاي جديد بروم بدانم که ثوابش بيشتر است و ديگر اينکه ممکن است دوستان او را دست بيندازند بخاطر اينکه مي خواهد به يک فضاي مثبتي گرايش کند. ممکن است او را دست بيندازند و بگويند که نماز خوان شده اي. شما راه را پيدا کرده اي و بدانيد که يک روز هم دوستان تان به اين خواهند رسيد و متوجه راه قشنگ شما مي شوند
اگر شما بخاطر اين ها عقب نشيني کردي فردا ممکن است که آنها راهشان را پيدا کنند و از شما جلو بزنند و تو احساس ميکني که عقب افتاده اي. سعي کن که اين دست آوردي را که بدست آورده اي هم در وجود خودت قبول کن و هم آنها را به اين سمت بکش. به تمسخر اين ها نگاه نکن.
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
معشوق چه مي خواهد...
در روايات ما زياد وارد شده است اگر اين عمل را انجام بدهيد اين ثواب را دارد و اگر آن عمل ر انجام داديد اين عقاب را دارد. نوع نگاه افراد به کارهاي شايسته و ناشايست ما متفاوت است. بعضي انسانها از جهت معرفتي، انسانهاي اوج گرفته اي هستند، انسانهايي هستند که حقايق را درست درک ميکنند و آن طوري که هست مي فهمند، به اين جور افراد لازم نيست ثواب و عقاب عمل را بگويند.
آنها بر اساس معرفت برتري که دارند کارهاي شايسته را انجام ميدهند. آنها براي رضاي خدا کار مي کنند و دست از گناه برمي دارند زيرا آن ارتباط قشنگ و عاشقانه که احساس مي کنند، براي آنها انگيزه اي ميشود که نسبت به بايد ها و نبايد ها درست عمل کنند.
اگر عاشق بخواهد براي معشوق کاري بکند چشمش دنبال دست معشوق نيست. عشقش است که او را در وجودش فعال مي کند. اگر بگويند که چرا اين کار را براي معشوقت کردي ؟ ميگويد که عاشق او هستم.
نمي گويد که قرار است به من پول بدهد. بعنوان يک خدمتکار و خدمتگزار عمل نمي کند بلکه بعنوان يک کسي که فريفته ي ارتباط با او است عمل ميکند. شيفته ي وصال به اوست. اصلا بهانه ميگيرد که ببيند آن معشوق چه مي خواهد و از چه بدش مي آيد، بايدها و نبايدهايي که خواسته ي آن معشوق است را بداند و خودش را در آن مسير قرار بدهد و روي نگاه معشوق خودش را تنظيم ميکند.
اينجا ديگر لازم نيست که به اين عاشق بگويند که اگر اين کار را کردي به تو بهاء و پول مي دهيم. البته جايزه که قطعا پيامد کار هست ولي ما درباره ي ايجاد انگيزه بحث مي کنيم. آيا براي عاشق ايجاد انگيزه به جز عشق است؟
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
آرامش مي خواهي همين جا است
انسانها قبل از اينکه به حمام بروند قيافه هايشان بهم ريخته است. آلودگي در چهره و لباس شان پيداست. اين انسان نه تنها نبايد از حمام رفتن ترس داشته باشد بلکه بايد تمام فکرش در اين باشد که اولين جايي که من مي خواهم بروم حمام است. بعد جاي ديگري بروم.
فضاهاي عزاداري امام حسين (ع) اين روز ها فعال است. فرصت خوبي براي پاک شدن است. ما که اهل خلاف و گناه هستيم بايد سراغ اين مکان ها برويم. اولين گزينه ي ما مجالس ابا عبدالله باشد. با اين نوع نگاه که همان معامله اي که انسان با حمام ميکند همان معامله را با مجلس ابا عبدالله داشته باشد. حمام با ما چه معامله اي مي کند؟ آب، طهارت، پاکي، صفا، پيام هاي حمام است. ما برويم و از اين استفاده کنيم. فضاي عزاداري امام حسين (ع) عشق است.
مي گويد که مي خواهي عاشقي کني، پرواز کني، بسم الله. زيباترين زندگي را مي خواهي بسم الله. آرامش مي خواهي همين جا است. در محيط عزاداري امام حسين (ع) اين پيام ها است. بيا يک قطره اشک بريز و با اين ريزش اشکت، قلب و احساست را با کربلا وامام مرتبط کن.
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
بيرون بيا و به رفيقت هم بگو
در محيط عزاداري امام حسين (ع) اين پيام ها است. بيا يک قطره اشک بريز و با اين ريزش اشکت، قلب و احساست را با کربلا وامام مرتبط کن. و پيام هايي که از آنجا مي آيد بگير. پيام، عشق، توبه، پاکي، طهارت، آزادي، بالندگي و حُريت مي آيد، اين ها را بگيرد و با اين دست آوردها بيرون بيا و به رفيقت هم بگو که حمام برود. من هم مثل تو بودم ولي الان پاک شده ام. چشم هاي قبل از جلسه و بعد از جلسه ي من را نگاه کن، در اين چشم ها ديگر تيرگي نيست، شسته شده است،
با اشک بر ابا عبدالله و مصونيت بر او نگاههاي من پاک شد. اين چشم ديگر تاريک نيست و ديگر نگاه تاريک ندارد. از من بوي حسين استشمام مي کني و رنگ من رنگ حسيني شده است. امام حسين (ع) احيا گر است.
اشک بر اباعبدالله طوفان و غوغا ايجاد ميکند. در مورد ثواب آن يک حديثي را مي خوانم. امام سجاد (ع) مي فرمايد: هر مومني که چشمش اشک بگيرد تا اينکه اشک از ديدگانش جاري بشود در بهشت، در جايگاههاي بلند به او جاي مي دهند يعني گريه ي امروز تو، تو را تطهير مي کند. تو را بهشتي مي کند.
تو را متعالي ميکند و اين تعالي را در قيامت مي بيني. در ادامه فرمود: مومني که اشکش جاري بشود در آزاري که ما از دشمنان ديديم و فشارهايي که قبل از کربلا و در کربلا و پس از کربلا براي ما پيش آمد، آنها را در جايگاه صدق و صداقت قرار ميدهيم. روايت داريم که کسي که در راه محبت ما اذيت ميشوند، جايگاههاي بلند خواهند داشت.
الان گناه ملت ايران در دنيا چيست؟ در راه محبت اهل بيت حرکت مي کنند. اين همه فشارهاي مختلف و ده سال دفاع در جنگ، خانواده هاي شهدا و رزمنده هاي ما و تمام کساني که در راه اين انقلاب کشيده اند، اينها جايگاهها ي بلند خواهند داشت.
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
هدایت شده از استاد مهندسی(رحمت الله علیه)
🔹️ای انسان، سعی کن ریزش نداشته باشی، همهاش خیزش باشد
➖💠➖💠➖💠➖
🔸️ اگر میگوییم انبیاء، احیاگران فطرتند، معنایش این نیست که نابود کنندگان طبیعتند، بلکه آنها احیاگران فطرتند و تعالی بخش به جنبههای طبیعی. یعنی همه چیز انسان با همه ابعاد وجودش میخواهند ترقی کند که ای انسان سعی کن ریزش نداشته باشی، همهاش خیزش باشد.
🔹️ای انسان سعی کن راهی را بروی که هیچ چیزی از تو ساقط نشود، هیچ چیزی از تو نریزد. همه سرمایه وجود تو، معراج داشته باشد.
#نکات_اخلاقی #استاد_مهندسی رحمه الله علیه
📌📌📌📌
@ostadmohandesi
بخاطر وصال به حورالعين بود ؟
تعبيري در بين اهل معرفت است که مي گويند عبادت اولياء الهي يک عبادت ذاتي است. يعني همانطور که شما در مقابل زيبايي انسان يک کرنش فطري و ذاتي داريد.
شما يک صحنه ي زيبا را مي بينيد، يک تابلوي نقاشي قشنگي را مي بينيد، خط جالبي را از يک هنرمند خطاط مي بينيد، خودبخود بدون اينکه بخواهيد يک انگيزه اي را در شما ايجاد کنند شما درمقام تحسين بر مي آييد.
مي گوييد: احسنت، چه تابلوي زيبايي يعني ناخودآگاه. اين ناخودآگاه يعني عمق وجود شما عاشق زيبايي است و بدون انگيزه شما در مقابل زيبايي کرنش مي کنيد. آنهايي که سطح معرفت شان به جمال، جلال و کمال الهي به قدر قابل قبولي در حد شان خودشان بالا رفته، در مقابل حق کرنش مي کنند.
وقتي رسول اکرم به معراج رفت فرمود: عظمتي از حق را در معراج ديدم که خم شدم يعني همان رکوع. بعد به من گفته شد: سرت را بالا بياور و من سرم را بالا آوردم و از تجلي آن، به تعبير امام خميني چه تجلي از تجليات اسماء ذات حضرت حق بر قلب پيامبر انجام گرفت که گويا لغتي هم نداريم که بتواند از آن حالت گويا باشد، وقتي او را ديدم با دست و صورت بر زمين افتادم يعني همان سجده و بعد به من عارض شد که هفت مرتبه بگو: سبحان ربي الاعلي و بحمده، گفتم و مجدد سرم را بالا آوردم. منظورم اين است که وقتي اين تجليات بر قلب عارفان انجام ميگيرد، ديگر لازم نيست که به آنها بگويند که بهشت را به تو مي دهيم. امام خميني مي فرمودند:آن حالاتي که بر امير المومنان عارض ميشد بخاطر وصال به حورالعين بود ؟
——
➖➿➖➿➖➿➖➿
#نکات_اخلاقی #استاد_مهندسی رحمه الله علیه
🆔 @ostadmohandesi
هدایت شده از استاد مهندسی(رحمت الله علیه)
♨️میزان کنترل ما به قدر اعتقاد جدی ما به بحث قیامت است
.📌📌📌📌📌📌📌📌
💠پذیرش و اعتقاد به مبدا بدون اعتقاد به معاد، چندان کارساز نیست
♨️اگر انسان به مبدأ معتقد باشد اما معاد را به صورت جدی قبول نکند و عقیده نداشته باشد نمیتواند یک زندگی با حساب و کتاب و انسانی داشته باشد. بالاخره لغزش دارد.
♨️میزان کنترل ما به قدر اعتقاد جدی ما به بحث قیامت است. چرا که اگر ما تنها خدا را قبول داشته باشیم بدون معاد، این اعتقاد نمیتواند منشأ اعمال و تنظیم رفتارها و اخلاقیات باشد.
➖➿➖➿➖➿➖➿
#نکات_اخلاقی #استاد_مهندسی رحمه الله علیه
🆔️ @ostadmohandesi
از کجا بفهمم که خدا از من راضي است ؟
من دختري هستم که کلاس پنجم هستم. از وقتي به سن تکليف رسيده ام نمازهايم را کامل نخوانده ام و الان که نمازهايم را مي خوانم و به سوي خدا برگشته ام نمي دانم که خدا از من راضي است يا خير. از کجا بفهمم که خدا از من راضي است ؟
پاسخ – ما از اين نوع پيام ها و تلفن ها زياد داريم. اين نشان مي دهد که مردم ما حتي آنهايي که سي سال نماز نخوانده اند و ارتباط شان را در قالب نماز با خدا برقرار نکرده اند اما باز اين استعداد و اين عشق در درون شان هنوز سوسو مي زند. و اين نوزانيت در وجودشان خاموش نشده است. بينندگان عزيز، اين نور ها حتي اگر کم سو هم شده، هواي آن را داشته باشيد. ببينيد سي سال فاصله، اما باز بوي ايمان نورانيت در وجودش مي شود، متوجه خلافش مي شود، برمي گردد، اين اتفاق مي تواند براي همه ي ما بيفتد.
بزرگترين عنصر نابود کننده و خاموش کننده ي اين نورانيت ها نا اميدي ها و يأس هاست. يعني آن شيطان خبيثي که مي خواهد در وجود ما بدمد که تمام شد و همه چيز از بين رفت و آب از سرت گذشت. شما از کجا مي داني که آب از سرت گذشته است.
اگر آب از سرت گذشته بود خفه شده بودي، اگر خفه شده باشي که نمي تواني نفس بزني. اين همه ابراز عشق و علاقه به خداي متعال، توبه کردن و برگشتن، احساس مي کنم تا به الان که سي سال خلاف کرده ام، اينها همه آثار حيات است. اين آثار ممات نيست. اين احساس ها، احساس هاي يک انسان مرده نيست.
کسي که مي گويد آب از سرم گذشته و خفه شده ام، او که ديگر احساس قشنگي ندارد. احساس بازگشت نمي کند. امکان اينکه مي توانم نسبت به حرکتهاي قبلي يک بازيابي در وجود خودم بکنم و برگردم، اصلا اين احساس ها را نمي کند.
💠💠💠
کانال استاد مهندسی در ایتا و سروش
@ostadmohandesi
+***+
احساس شرمندگی
شيطان خبيث است که علي الدوام نااميدي را تزريق مي کند. يکي از نشانه هايي که ما ببينيم خدا از ما راضي هست يا خير، اين است که مي بينيم همان اندازه که شما خدا را قبول کردي وامر و سخن او را پذيرفته ايد، وضوء گرفته ايد و رو به قبله ايستاده ايد، اينها کم نشانه هايي نيست.
اينها فريادي از طرف حقيقت است که بنده ي من قبولت کردم، اگر تو را نپديرفته بودم اين حرکت از تو صادر نمي شد. اين نماز را نمي خواندي. همين احساس شرمندگي که داري نشانه ي اين است که من تو را پذيرفته ام. اين رويکرد عابدانه و تائبانه که به سمت عبادت مي آيد حتي اگر سيصدسال هم گناه کرده، توبه مي کند. توبه يعني چه ؟ يعني اول خدا يک سيگنال به قلب طرف مي فرستد چون مستعد است بعدطرف يک پژواکي در وجودش صورت مي گيرد و يک پيامي از ناحيه ي حق به قلبش مي رود، وقتي به دلش خورد يک تکاني مي خورد. آخر اين چه کاري است که من مي کنم ؟
چرا من بايد نمازم را ترک کنم ؟
چرا بايد حجابم را رعايت نکنم ؟
اين چراها در وجودش فعال مي شود، اين نشان مي دهد که پژواک عنايتي است که به قلبش شده است، برمي گردد و مي گويد: استغفرالله ربي و اتوب اليه. خدايا من از کارهاي زشت خودم بدم مي آيد.
💠💠💠
کانال استاد مهندسی در ایتا و سروش
@ostadmohandesi
يک دسته انسانهايي هستند که از لحاظ سطح معرفتي بالا هستند و در اين ها لازم نيست که يک انگيزه هايي زايدي در آنها ايجاد کنيم. اما از آنجايي که اکثر ما انسانها اين جوري نيستيم، آن معرفتهاي بلند و سلوک هايي که محصولش اين دريافت ها باشد نداريم اينجاست که بايد انگيزه هاي جانبي را در ما بوجود بياورند و اين هم درست است.
اگر به ما بگويند، چون آن معرفتها را نداريم چشم بسته دنبال هواهاي نفساني خودمان ميرويم ولي در اينجا خداي تبارک از سر مهرباني براي اينکه ما را هم فعال کند، در مدار پاکي ها بکشاند، از آلودگي ها و از گناهاني که باعث خواري آخرت و دنيا ميشود و باعث سوختن ما بشود نجات دهد، براي ما فضاي ديگري را باز مي کند.
آن فضاي درک اسماء الهي که خوراک و روزي ما نيست، خوب خدا ميگويد که آن طور هم نيست که چون آنها را درک نمي کني از مدار خارج بشوي، سطح پايين تر نگاه کن، من يک بهشتي دارم، جنت بريني دارم، طبقاتي دارد يعني آن مسائل معقول و مسائل غير محسوس را که ما به اين راحتي بدست نمي آوريم بصورت تمثيلي در قالب محسوسات در مي آورد. مي گويد: بهشت است، باغ است. جنات من تجري تحت الانهار است. شما مي توانيد تصور کنيد.
بعد مي گويد: زيباتر از آنچيزي است که من ميگويم. مي فرمايد: اگر من بخواهم از بهشتي که وعده به انسانهاي خوب داده ميشود، مثالي بزنم اين ها است: باغ است، ميوه آسايش آرامش است يعني از آن مقوله هايي که ما آنرا حس مي کنيم. از آن مقوله هايي که حس نميکنيم براي اولياء و عرفا است. اما يکسري که ما حس مي کنيم. ما از عذاب و آتش مي ترسيم و از باغ، آسايش و آرامش احساس قشنگي داريم. اينها را تصوير ميکند و مي گويد که اين ها واقعيت دارد. فلسفه بحث ثواب و عقاب اين است.
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
به خدا اميد دارم پس خدا از شما راضي است
*چرا من بايد نمازم را ترک کنم ؟ چرا بايد حجابم را رعايت نکنم ؟ اين چراها در وجودش فعال مي شود، اين نشان مي دهد که پژواک عنايتي است که به قلبش شده است، برمي گردد و مي گويد: استغفرالله ربي و اتوب اليه. خدايا من از کارهاي زشت خودم بدم مي آيد. توبه اي که اين شخص مي کند مسبوق به توبه ي الهي است.
يعني اول خدا به او رو کرده است و دل طرف را به سمت خودش مي چرخاند، بعد که به سمت او چرخيد مي بيند که از گناه بدش مي آيد و از عبادت خوشش مي آيد. بعد مي گويد که خدايا از کارهايم پشيمان هستم و خدا هم مي گويد که من قبول مي کنم. هر توبه اين سه مرحله را دارد. وقتي اين اتفاق افتاد شيطان به سرعت فعال مي شود.
اين نيروي کششي از طرف حق مي آيد و اين نيروي دفعي از ناحيه ي شيطان فعال مي شود و مي گويد که کجا مي خواهي بروي ؟ با کدام سابقه ؟با اين همه گناه مي خواهي برگردي ؟ اين همه آلودگي خجالت نمي کشي ؟ اصلا رويت مي شود به خدا نگاه کني ؟ کدام خدا ؟ بااين همه خلاف کجا مي خواهي برگردي ؟ يا اصل عقيده به خدا ار از او مي گيرد يا اينکه مي گويد که امکان ندارد که تو برگردي.
خدا تا اين اندازه گناه را نمي بخشد. اين نيروي بازدارنده در وجود طرف فعال مي شود و طرف را مايوس مي کند.
باز از نيروي کششي الهي پيام مي آيد که بيا، نا اميد مباش، ناراحت نباش. باز شيطان مي گويد که اين پيام ها براي تو نيست اين براي کساني است که پاک هستند و خلاف کوچکي کرده اند، به آنها مي گويند: برگرديد. تو با اين سابقه مي خواهي چکار کني ؟ اين همه نمازها و روزه هايي که بدهکار هستي مي خواهي چکار کني ؟ شيطان بازگشت را سخت جلوه مي دهد. سياهي هيا وجودش را بزرگنمايي و سياه نمايي مي کند و روحيه اش را ضعيف مي کند تا توان بازگشت را از او بگيرد. اين حرکت شيطاني است.
خدا مرتب پيام مي دهد بيا. همه ي اينها نشان مي دهد رضايت خداوند متعال است. در روايت داريم که وقتي شما اقرا به گناه مي کنيد اين نشانه ي اين است که خدا از شما راضي است. شما اميد به پروردگار داريد. يعني وقتي مي گوييد به خدا اميد دارم اين نشان مي دهد که خدا از شما راضي است.
کانال استاد مهندسی در ایتا و سروش
@ostadmohandesi
وقتي ما دوباره گناه مي کنيم، آيا اين رضايت خدا همچنان ادامه دارد ؟
پاسخ – ما در همان مقطع گناه رضايت را قطع مي کنيم. زيرا خداوند به فعلي که خلاف باشد راضي نمي شود. ممکن است که از من راضي است ولي از کار من راضي نيست. يعني من انسان خوبي هستم ولي کار خلافي کرده ام.
خدا مي گويد که من از اين عمل راضي نيستم، آنرا پاک کن. وقتي آنرا پاک کردي، مي گويد که تو ذاتا انسان بدي نيستي. انسان کافر و مشرکي که ذاتش آلوده شده است، مرضي پروردگار نيست. کسي که مومن است و ولايت دارد عشق خدا دارد ولي يکي از دستش در رفته است.
زمينه ي رضايت هست ولي خدا از عمل راضي نيست. زيرا خدا عمل را نهي کرده است و نمي تواند از عملي که نهي کرده راضي باشد. پس وقتي طرف گناه مي کند، همانجا خدا از عمل او راضي نيست. اينجا تفکيک مي کند و مي گويد که تو بنده ي مومن من هستي و ولايت داري، همه ي اينها نشانه ي رضايت من از تو است ولي رفتارت ناشايست است.
💠💠💠
کانال استاد مهندسی در ایتا و سروش
@ostadmohandesi
تکيه برخدا را تمرين کنيم
وقتي طرف گناه مي کند، همانجا خدا از عمل او راضي نيست. اينجا تفکيک مي کند و مي گويد که تو بنده ي مومن من هستي و ولايت داري، همه ي اينها نشانه ي رضايت من از تو است ولي رفتارت ناشايست است.
آنرا پاک کن. خدا به من فطرتي پاک داده وولايت اهل بيت را دلم گذاشته عشق به خودش را در دل من گذاشته، مي گويد از اينها پاسداري کن که اين آفت سراغت نيايد و اگر آمد آنرا پاک کن. پاک کن يعني توبه کن و از اين رفتار بدت بيايد.
اگر خوشت بيايد کم کم آن را تکرار مي کني تا اينکه گناه در جانت نفوذ مي کند. چه بسا خطر اين است که کل حقيقت ايمان تو را نابود کند. و تو را به يک کافر تبديل کند و آنجا ديگر خداوند کلا از تو راضي نيست. ولي اگر آن را کنترل کني و هيچ گاه نااميد نشوي خدا از تو راضي است، حواسمان به اين نااميدي باشد زير شيطان بطور مداوم روي آن کار مي کند و ما هم مدام بايد اميدواري مان را حفظ کنيم.
در روايتي از امام باقر سوال شد که فردي که گناه مي کند و توبه مي کند و مکرر اين کار را مي کند آيا خدا او را مي بخشد ؟ امام فرمود: بله. مبادا مومنين را از رحمت خدا مايوس کنيد. مبادا جوري حرف بزنيد که يک گناهکاري که ذاتش قالب خدا را دارد و ناراحت است، اين نشان مي دهد نورانيتي در دلش است که از اين تاريکي بدش مي آيد.
ولي اگر ذاتش ناپاک بود نمي توانست حالت تنفر از گناه داشته باشد. اينکه با ناپاکي احساس نفرت مي کند نشان مي دهد که ذاتش پاک است واصل و اساس روشنايي در دلش است. وقتي يک تيرگي مي آيد بايد آن را از بين ببرد و نااميد نشود.
پس اقرار به گناه بکنيم، ايمان به رحمت پروردگار داشته باشيم و در زندگي سعي کنيم تکيه برخدا را تمرين کنيم نه تکيه بر خلق.
💠💠💠
کانال استاد مهندسی در ایتا و سروش
@ostadmohandesi
گره گشاي من خداست
در عين تعاملي که با ديگران داريم ورفتارهاي قشنگي که با مردم داريم اما نقطه ي اتکاي ما براي حل مشکلات وگرفتاري ها خدا باشد يعني چشم و دل ما به دست خدا دوخته بشود نه به دست مردم. اين جور نباشد که گره گشاي من مردم باشند. گره گشاي من خداست. اگر به آنها هم مراجعه مي کنم شايد آنها وسيله اي باشند اگر خدا بخواهد.
در عين اينکه نگاه من به خداي متعال است و از او جدي مي خواهم به ديگران مراجعه مي کنم. مثل وقتي که ما بيمار مي شويم به پزشک مراجعه مي کنيم. نمي توانيم بگوييم که توکل بر خدا مي کنم و دکتر نمي روم. روايت داريم که از انبياء بني اسرائيل بيمار شد وگفت که من پيش دکتر نمي روم و خدا شفا دهنده است. به او وحي شده که تو وقتي بيمار مي شوي بايد سراغ پزشک بروي اما از من شفا بخواهي. يعني آنچه موثر و حقيقت امر است من هستم ولي بايد سراغ ابزار بروي و چشمت به من باشد.
در مورد ولايت امام صادق (ع) فرمود: اگر خدا بخواهد از کسي راضي باشد و خيري به او بدهد يک نقطه ي روشني را مي فرستد و روشنايي در دلش ايجاد مي کند. و به دنبال خدا مي رود. پس کسي که از گناه تنفر دارد آن روشنايي در دلش ايجاد شده است.
💠💠💠
کانال استاد مهندسی در ایتا و سروش
@ostadmohandesi
وقتيدمی خواهد با يک نامحرم ارتباط برقرار کند چرا ياد حسين نمي افتد؟
*+مردم ما الان يک ثروت غني دارند. وقتي شما خيلي از گناهکاران را که مي بينيد خودشان گناهشان را تاييد نمي کنند و شرمنده هم هستد ولي ايام مصيبت امام حسين (ع) ببينيد که چکار مي کنند، ايام مصيبت فاطمه زهرا چکار مي کنند. يعني وقتي براي امام حسين (ع) سينه مي زند افتخار مي کند و اين يک سرمايه است.
من نمي گويم جوانان ولايي ما از اين بهره هاي موسمي از آن ببرند. با داشتن اين سرمايه چرا عشق ابا عبدالله رادر عروسي ها نمي آوريم و فقط در ايام محرم از آن استفاده مي کنيم. عشق اباعبدالله را در عروسي هاي مان بکشانيم. اگر مي خواهد مجلس عروسي انجام بگيرد، اين جوان با غيرت و اباعبداللهي که سياه مي پوشد عزاداري مي کند، چرا در عروسي اش به ياد حسين نباشد ؟
چرا در کوچه و خيابان که مي رود به ياد اباعبدالله نباشد ؟ چرا در خلوت هايش ياد امام حسين (ع) نباشد ؟ وقتي شيطان او را فريب مي دهد و مي خواهد با يک نامحرم ارتباط برقرار کند چرا ياد حسين نمي افتد؟ و نمي گويد که يا اباعبدالله من را نجات بده.
بنابراين آن سرمايه اي که امام باقر فرمود، بايد سعي کنيم آنرا تقويت کنيم واز موقت و موسمي برخورد کردن آنرا به جريان دائمي تبديل کند. تبديل به نورانيتي بکند که نه فقط در محرم يا صفر و فاطميه باشد بلکه هميشه همراهش باشد. بايد تمام ايام فاطمي و حسين باشد. اينها کم ارزشي نيست.
💠💠💠
کانال استاد مهندسی در ایتا و سروش
@ostadmohandesi
خواسته ها براساس دين
خيلي ها خدا را قبول دارند ولي وقتي دستوراتي از سوي خداي متعال مي آيد، عقب نشيني مي کنند و توقع دارند که اين دستورات جابجا بشود و طبق ميل شان بيايد و از نگاه خودشان آسانتر باشد. البته دين اسلام ما با آساني است. رويا دارمي که دين اسلام بر اساس آساني بنا شده است.
اينها چون ظاهر بين هستند فکر مي کنند که دستورات سخت است در حاليکه وقتي در درون دستورات قرار مي گيريم مي بينيم که خيلي هم زيبا و جالب است. شما نه تنها از مسلماني زجر نمي کشيد بلکه لذت هم مي بريد. بعضي ها به پيامبر مي گفتند که کتابي به جز قرآن بياور و آنرا عوض کن. پيامبر فرمود: من تابع نفس خودم نيستم من رسول هستم و از پيش خودم حرفي نمي زنم واز طرف خدا مامور هستم. آنچه خدا فرموده من همان ها را مي آورم ومن نمي توانم آن را جابجا کنم.
بنابراين من از عذاب روز قيامت مي ترسم. ما نمي توانيم دين را تبديل کنيم. الان بعضي جاها دين سازي مي کنند و معنويات بدون تکليف را ارائه مي دهند. مگر دين بر اساس خواسته هاي ما بايد تنظيم بشود ؟ خواسته هاي ما بايد براساس دين تنظيم بشود نه اينکه دين بر اساس ما تنظيم بشود.
ما بايد تابع نسخه ي پزشک باشيم نه اينکه پزشک طبق ذوق ما دارو بدهد. پس عقل ايجاد مي کند که ما در مقابل حق و حقيقت موضع مخالف نگيريم خودمان را رنگ حقيقت بدهيم نه اينکه حقيقت را رنگ هوا و هوس در بياوريم.
💠💠💠
کانال استاد مهندسی در ایتا و سروش
@ostadmohandesi
قدرت اراده و راه تقویت / استاد مهندسی
https://www.aparat.com/v/Dx6Fo