میثم داودی (١٣٧٤ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
میثم داودی فرزند امید در اوایل تیر ماه ١٣٧٤ شمسی در شهر مقدس قم به دنیا آمد.
او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است.
ایشان از آبان ماه سال ١٣٨٨ و به لطف دبیر ادبیات سال اول دبیرستانش، با دنیای شعر آشنا شد و با ورود به انجمن شعر استان، از پلههای پیشرفت بالا رفت به طوری که توجه شعر دوستان استان را به خود جلب کرد.
قالب شعری او در ابتدا بیشتر غزل و مثنوی بود، اما به مرور تمامی قوالب شعری نو و کلاسیک را تجربه کرد و کارهایی به مراتب شایسته در قالبهای سپید، نیمایی، دوبیتی، رباعی، چهار پاره، چهار پاره مرکب، ترکیببند، سهگانی و .... خلق کرد.
داودی در کنار سرودن شعرهای روان و مستحکم عاشقانه و اجتماعی،
اشعاری آئینی و عاشورایی نیز سروده است.
همچنین در بسیاری از جشنوارههای استانی، ملی و حتی بینالمللی حائز رتبه شده است که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
کنگره سراسری شعر انقلاب،
شعر دانشآموزی کشور،
شعر رضوی،
شعر دفاع مقدس و...
ایشان به ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی در رشته اقتصاد دانشگاه سراسری قم پرداخت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#میثم_داودی
بیت رهبری
شعر برای امام علی النقی الهادی صلوات الله علیه🌷
شعر خواندی و استوارترین کاخهای ستم خراب شدند
دست بردی به چشمه زمزم، آبهای جهان شراب شدند
پلک باز تمام پنجرهها، روزها با تو خیره حرف زدند
شب ولی سرد بود، پس ناچار، چشم بستند و گرم خواب شدند
آسمان راه خویش را گم کرد، ماه در چشم شب تلاطم کرد
ابرهای سیاه با گریه، خیره در چشم آفتاب شدند
تو خلیلی که زیر پاهایت، قفس شیرها گلستان شد
دست آخر هم از خجالت تو، شیرها قطره قطره آب شدند
ای نگاهت شفای بیماران، ای امام صداقت و باران
تو دعا کردی و گنهکاران، با خدا پاک بیحساب شدند
ساحران را به خاک افکندی، بارها مثل حضرت موسی
بعد هم دور گردن آنها، مارها یکبهیک طناب شدند
خواب مسموم معتمدها را، زلف آشفتهات پریشان کرد
آسمان رعد و برق زد یعنی، اشکهای تو مستجاب شدند
#میثم_داودی
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@ostadmojahedi
┗━━━🍂━
برای ام وهب
.
افتاد زیر پای تو اوج صلیبها
تا بوده است، بوده فراز و نشیبها
بانوی آفتاب! که گفتی به سرو خویش:
تا عرش دور باد سرت از فریبها
دستی به صورتش نکشیدی مباد که
یک لحظه نیز دور شود از غریبها
تسبیح دستهای تو در حال ذکر سر
قلبت گواهی است به «امن یجیب»ها
فریاد های توست کماکان حماسهای
در بین روضههای عجیب خطیبها
ای شعر مادرانه! بگو به جوان خود
از جایگاه مسلم و عون و حبیبها
زانو زدهست صبر، غباری شدهست کوه
در محضر تو شعله گرفته نهیبها!
در بزم خون و نیزه و شمشیر تا ابد
هی غبطه میخورند به تو بینصیبها
چون روی سیب سرخ تو از روی نیزهها
پهلو زده به سرخی سلطان سیبها!
داغ تو تا همیشه تاریخ تازه است
ای زخم بینیاز به دست طبیبها
میثم داودی
این تکههای سرخ، گل پرپر است یا
اندام خوشتراش #علی_اکبر (ع) است یا...
.
بابا! چرا دو تا کفن کوچک سفید؟
یعنی دو تا برای علی اصغر (ع) است؟ یا...
.
این سر که روی نیزه به معراج رفته است
.بابا بگو به من سر پیغمبر (ص) است یا...
.
این سر که ابروان کمانی و در همش
مبهوت ماندهام به خدا، خنجر است یا ...
.
این سر که ابرهای جهان در مدار اوست
از درد و زخم حادثه چشمش تر است یا...
.
این سر بگو که آمده در جشن تیغ و خون
تا شام سفرهدار دل مادر است؟ یا...
.
این سر که گیسوان سیاهش به روی نی
داده عنان قافیهها را به بادها👉👏
باد آمد و دوباره همان فکرها شروع ...
این تکههای سرخ گل پرپر است یا...
.
#میثم_داودی
یک ایستگاه / خاطره جا ماند ، از قطار
بغضی میان حنجره جا ماند ، از قطار
دستان سرد و یخ زده اش را بلند کرد
دستی که پشت پنجره جا ماند ، از قطار
یک دست سرد ، یک چمدان ترس ، یک قطار
در گیر و دارِ دلهره جا ماند ، از قطار
یک حلقه ابر دور نگاهش نشسته بود
- چشمی که در محاصره جا ماند ، از قطار -
جنگل کنار پنجره اش می دوید ... تا _
تونل رسید و منظره جا ماند ، از قطار ...
#میثم_داودی
دستان سرد و یخ زده اش را بلند کرد
دستی که پشت پنجره جا ماند ، از قطار
.
#میثم_داودی
یک دست سرد ، یک چمدان ترس ، یک قطار
در گیر و دارِ دلهره جا ماند ، از قطار
.
#میثم_داودی
یک حلقه ابر دور نگاهش نشسته بود
- چشمی که در محاصره جا ماند ، از قطار -
.
#میثم_داودی
جنگل کنار پنجره اش می دوید ... تا _
تونل رسید و منظره جا ماند ، از قطار ...
#میثم_داودی
به گُرده ام زد و خون گریه کرد تیغ رفیقم
ولی به خنده فقط لب گشود زخم عمیقم
.
#میثم_داودی
تقدیرِ من از بندِ تو آزاد شدن نیست
دیدی که گشودی در و من پر نگشودم
#فاضل_نظری
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کسی اینجا بیاید مجتبایی میشود
.
#صابر_خراسانی
شب دل ڪندنت میپرسم آیا بازمیگردی؟
جوابت هرچه باشد، بر سوأل خویش میگریم
#فاضل_نظری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬆️⬆️⬆️⬆️
نماهنگ((سخت و خشن))
دوستان موسسه فرهنگی رضوان
زحمت کشیدند و کلیپ بالارو با خوانش
شعری از #محسن_کاویانی ساختند.
واقعا حس غرورآمیز خوبی به آدم
انتقال میده.
دوستش دارم
دوبارہ جان بہ لَب آوَرد ، پیداست؟!
دَر اعماقِ نگاهـَش دَرد پیداست
طَنینِ سُرفہ هـایَش گُفت بامَن :
ڪہ فَرقِ مَرد با نامَرد پیداست !!!
#محسن_کاویانی
قَسَم بہ شعرِ "بَلیغِ" نِزارقَبّانی
بہ عََطرِ روسریِ تو، بہ سیبِ لُبنانی
ڪشیدَنِ تو بہ یڪ شعرْ ڪارِ حافظ هـاست
گُلَم تو شاخہ نَباتے خودَت نِمیدانی
.
#محسن_کاویانی
اِحرام بَستَم بارِدیگَر پاڪ و مَعصومَم
حَجِ فَقیران هـَستے و مَن مَستِ میقاتَت
دیروزهـایَم گُم شُدہ دَر این حَرَم ، حالا
بایَد بگیرَم بَچّگے را از اَماناتَت...
#محسن_کاویانی
غم و گلایه و حسرت ...
گرسنه ایم هنوز
غذای روز و شب ما سه وعده کارگریست
#ابراهیم_زمانی
🌺
ای کاش فقط کمــی مُسَلمـان باشیم
از "میمِ " نخست مثلِ سَلمان باشیم
پیغمـــبرِ ما نمادِ " انسانیّت " است
قبل از همه چیز باید انســان باشیم
#ابراهیم_زمانی
🌸
تقدیم به مادران شهدای گمنام
آنهایی که پس از چندین سال انتظار
استخوان های عزیزانشان را در خیال خود در آغوش کشیدند:
🌷
چَشمِ #یعقوب به #یوسف شده روشَن امروز
آمده در بَرِ رودابه تَهمتَن امروز
مادر! این وَصلِ پرآوازه مبارک باشد
حسِّ مادرشدنِ تازه مبارک باشد
پیکرِ شیرِ جوان آمده بر دوش بگیر
مثلِ قُنداقه شده خوب در آغوش بگیر
پیکری را که برایِ تو غَزَل میخواند
پیکری را که به شش ماهگی اش میماند
"مَست بود و هَوَسِ جام شدن داشت ، نشد"
عشقِ گمنامی وگمنام شدن داشت ، نشد
"در پیِ عَهدِ خودَش باده به دستانَت داد"
تا تو گفتی که بیا ، گوش به فرمانَت داد
بازهَم شُکرِخدا داغِ شما شیرین است
داغ سَخت است ولی اوجِ مُصیبَت این است:
فَرض کن فَرض! فقط فَرض کن این مسئله را
پیشِ نَعشِ پسرَت گوش کُنی هلهله را
فَرض کُن خُشک شَوَد رویِ لَبَت لبخندَت
اربأ اربا بشود پیشِ خودَت فرزندَت
بِگُذارید بگویم که چه در سَر دارم
اصلأ امروز تَبِ روضه ی #اکبَر دارم ...
😭
.
#محسن_کاویانی
برای مادر
◾️
تو را به خاک ندادم ،به آسمان دادم
تو را به دست خداوند مهربان دادم
زمین که جای قشنگی برای گلها نیست
تو را به رسم امانت به آسمان دادم
دلیل بارش چشمان ابری ام مادر...!
همیشه لحظه باران تورا نشان دادم
پس از تو زنده نماندم،پس از تو هی مردم
سر مزار تو هر روز سال جان دادم
.
چه پشت ابر چه پیدا،همیشه پر نور است
کسی که جای ستاره به کهکشان دادم
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
این روزها حال دلم خوش نیست
لبریز از فکرای ناجورم
حتما دلیلی داره دلتنگیم
چن وقتیه خیلـــــــی ازت دورم
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
29.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلامُ علیک یا امّ البنین ...
به نیت مادر شهید صیاد خدایی
#مادران_شهید
#مادران_احساس
#شاعر: #ابراهیم_زمانی
#آهنگساز_امید_ساربانی
#خواننده_مسعود_دانایی
#تهیه_شده_در_گروه_یک_سیما