eitaa logo
اسطوره های واقعی
3.4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
61 فایل
سلام علیکم. لطفا پیشنهادات، انتقادات،پیام ها، کلیپ ها و مطالب خود را به ایدی زیر ارسال نمایید.خیلی متشکرم. معصومی مهر @Masoumi81 ایدی ثبت نام دوره ها و تبلیغات در ۷ کانال اصلی و بیش از 60 گروه @z_m1392
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوره "سوالات خواستگاری" استاد داودی نژاد https://eitaa.com/khanevadehdini/1759 لطفا دهید.درود بر شما.
. آیدی ثبت نام دوره (تاریخ تحلیلی زندگانی ۱۴معصوم) @tablighvaforosh
آیا از بیماری‌های مزمن رنج می‌برید؟ آیا می‌خواهید بدون عوارض داروهای شیمیایی، سلامتی خود را بازیابید؟ ✨ ما شما را به دوره‌ای دعوت می‌کنیم👇 «دوره با طب مکمل و طب اسلامی» ❇️❇️❇️❇️❇️ 🔹آشنایی با روشهای درمانی طب اسلامی و مکمل 🔹 بررسی راهکارهای طبیعی برای بهبود بیماری‌های رایج 🔹 تقویت سیستم ایمنی با سبک زندگی سالم و تغذیه اسلامی 🔹تجربه روشهای عملی و توصیه‌های کاربردی ❇️❇️❇️❇️❇️ مجازی،آفلاین و در ایتا(طول دوره ۶ماه) : استاد سید محمد باقر حسینی @tablighvaforosh ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ برگزار کنندگان سازمان بسیج مهندسین استان قم موسسه تنها مسیر آرامش سلامتی شما، هدیه‌ای از حکمت الهی است – بیایید آن را حفظ کنیم!
سلام علیکم🌹 شبتون بخیر🌙 اسطوره شماره ۴۸: شهید باکری👇👇
اسطوره شماره ۴۸ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 شهید مهدی باكری، اهمیت ویژه ای برای نماز جماعت قائل بود. یكی از دوستان ایشان، خاطره ای را در این باره نقل می كنند كه: «روزی همراه شهید باكری می خواستیم به منطقه عملیاتی «سرپل ذهاب» برویم. نزدیك غروب بود كه بعد از ترك دژبانی لشكر، آقا مهدی گفتند: من كمی تندتر می روم، شما هم سعی كنید به من برسید، ولی با احتیاط عمل كنید. چون ایشان همیشه مخالف سرعت زیاد بودند، برای همراهان جای سؤال بود كه چه خبر شده است؟ ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره شماره ۴۸ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 سرانجام حركت كردیم و بعد از چند دقیقه، به شهر گیلان غرب رسیدیم. آقا مهدی با ورود به شهر، مستقیم به مسجد جامع شهر رفتند تا در نماز جماعت شركت كنند. ما نیز به دنبال ایشان وارد مسجد شدیم. بعد از اتمام نماز، ایشان گفتند: عجله برای نماز جماعت بود و دیگر لازم نیست عجله كنید». ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره شماره ۴۸ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 فرمانده لشكر بود و فرصت چندانی نداشت. مجبور بود برای گرفتن حقوقش به كارگزینی قرارگاهِ خاتم الانبیا در كرمانشاه برود. آن روز صبح خودش رابه كارگزینی رساند و حقوقش را درخواست كرد. مسؤول كارگزینی لیست حقوق را بیرون آورد و گواهی خدمت خواست. فرمانده كه هنوز غبار خاكِ راه بر روی لباسش بود، دست در جیب هایش كرد و گفت: گواهی خدمت ندارم. مسؤول كارگزینی در حالی كه لیست را می بست گفت: باید گواهی بیاورید تا حقوقتان را پرداخت كنیم. او هم با كمال فروتنی برگشت، بدون این كه خود را معرفی كند ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره شماره ۴۸ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 فردای آن روز، در حالی كه از فرماندهی سپاه گواهی گرفته بود، به كارگزینی رفت و آن را جلوی مسؤول كارگزینی روی میز گذاشت. مسؤول كارگزینی شگفت زده بود. او نمی توانست باور كند كه این مرد، همان شیرمرد جبهه هاست كه آوردن نامش، لرزه بر اندام دشمن می اندازد. لیست را برداشت و در صفحه دوم نامش را پیدا كرد؛ مهدی باكری، حقوق: سه هزار و چهارصد ریال. ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره شماره ۴۸ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 شهید مهدی باكری، با وجود داشتن مسؤولیت فرماندهی لشكر، خود را همیشه یك بسیجی ساده تلقی می كرد و برای نیروهای خود احترام زیادی قائل می شد. بیش تر بسیجیان به این دلیل كه او ساده و بی پیرایه برخورد می كرد، او را نمی شناختند. حتی در بسیاری از مواقع، شهید باكری به صورت ناشناس كارهایی را كه وظیفه اش نبود، انجام می داد. یكی از بسیجی ها نقل می كند كه: «ساعت دو نصف شب بود و من برای كاری از سنگر خارج شدم. وقتی برگشتم، متوجه آقای باكری شدم كه تعدادی بشقاب در دست گرفته است. كنجكاو بودم كه ایشان در این موقع از شب با بشقاب ها چه می كند. نزدیك تر كه شدم، دیدم بشقاب ها را در تانكر آب شسته و داخل یكی ازسنگرها می گذارد. بعد دوباره به سراغ سنگر دیگری رفت و از درون آن، با یكسری بشقاب دیگر به طرف تانكر آب به راه افتاد. ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
داستان حضرت نوح.mp3
12.45M
داستان دعوت کردن های حضرت نوح(ع) و پاسخ قومش حضرت به آنها می فرمود: ای قوم، من هیچ پولی از شما نمی‌خواهم، اما من انسان های فقیر اطرافم را طرد نمیکنم. ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
داستان حضرت نوح ۲.mp3
9.74M
داستان جالب و شنیدنی ساختن کشتی توسط حضرت نوح خداوند به حضرت نوح دستور داد: ای نوح از الان به مدت ۴۰ سال شروع به ساختن کشتی کن چراکه بعد از آن... ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره های واقعی
✨ آیا از بیماری‌های مزمن رنج می‌برید؟ آیا می‌خواهید بدون عوارض داروهای شیمیایی، سلامتی خود را بازیاب
. ثبت نام در دوره بسیااار بسیااار کاربردی 👆👆بر اساس طب اسلامی و طب مکمل را از دست ندهید. در دوره های قبل بسیاری از شرکت کنندگان با انجام دستورات دوره، کاملا درمان شدند. @tablighvaforosh