وصیت نامه شهید باغانی
خیلی زیباست حتما مطالعه بفرمایید
اینجانب ناصرالدین باغانی بنده حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله ای را به رسم وصیت می نگارم. سخنم را درباره عشق آغاز میکنم ما را به جرم عشق موأخذه می کنند. گویا نمی دانند که عشق گناه نیست امّا کدام عشق؟
خداوندا معبودا عاشقا، مرا که آفریدی ... بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی کرد پس عشق به پدر و مادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه. به دنیا عشق ورزیدم، به مال و منال دنیا عشق ورزیدم، به مدرسه عشق ورزیدم، به دانشگاه عشق ورزیدم. امّا همه اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو «یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون» فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود «یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ» پس به عشق تو دل بستم.
بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم ودیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری، فهمیدم در این مدت که فکر می کردم عاشق تو هستم اشتباه می کرده ام. این تو بودی که عاشق من بوده ای و من را می کشانده ای. اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می آمدم ولیکن وقتی توجه می کنم می بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده ام ولی باز مستقیم آمده ام. حال می فهمم که این تو بوده ای که به دنبال بنده ات بوده ای و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده ای و هر شب به انتظار او نشسته ای تا بلکه یک شب او را ببینی. حالا می فهمم که تو عاشق صادق بنده ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود (عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر)
آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می نشستی. اما من بدبخت ناز می کردم و شب خلوت را از دست می دادم و می خوابیدم. اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می کردم که با پای خود آمده ام وه چه خیال باطنی. این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می کردم. آخر تو بزرگ بودی و من کوچک، تو کریم بودی و من لئیم، تو جمیل بودی و من قبیح، تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو.
کمند عشقت را محکمتر کردی و مرا به خط مقدم عشق بردی، در آنجا شراب عشقت را به من نوشاندی وچه نیکو شرابی بود. من هنوز از لذت آن شراب مستم. اولین جرعه ی آنرا که نوشیدم مست شدم ودر حال مستی تقاضای جرعه های دیگر کردم. امّا این بار تو بودی که ناز می کردی و مرا سر می گرداندی، پیاله ام را شکستی، هر چه التماس می کردم تا از حجاب ظلمانی بیاسایم، ندادی و زیر لب به من خندیدی و پنهانی عشوه کردی اکنون من خمارم و پیاله به دست، هنوز در انتظار جرعه ای دیگر از شراب عشقت به سر می برم. ای عاشق من، ای اله من، پیاله ام را پر کن و در خماریم نگذار. تو که یک عمر به انتظار نشسته حال که به من رسیده ای چرا کام دل بر نمی گیری؟ تو که از بیع و شراء متاع عشق دم می زنی، چرا اکنون مرا در انتظار گذاشته ای؟ اگر بدانم که خریدار متاعم نیستی و اگر بدانم که پیاله ام را پر نمی کنی، پیاله خود را می شکنم و متاعم را به آتش می کشم تا در آتش حسرت بسوزی و انگشت حسرت به دندان بگزاری...
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پایان چشمانتظاری ۳۶ ساله خانواده شهید «سید علاءالدین اسدپور» و لحظه اعلام خبر تفحص شهید اسدپور به مادرش
تعدادی از مسئولان استان فارس با حضور در منزل شهید «سید علاءالدین اسدپور» واقع در روستای «آقاجلو» از توابع شهرستان «زرقان»، خبر تفحص پیکر مطهر و شناسایی هویت این شهید والامقام را به خانوادهاش اعلام کرده و به چشمانتظاری ۳۶ ساله آنها پایان دادند.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
هیچ قطره ای در مقیاس حقیقت، در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، بهتر نیست و من می خواهم که با این قطره خون به عشقم برسم که خداست.
شهید کسی است که حقیقت و هدایت الهی را درک کرد و برای این حقیقت، پایداری کرد و جان داد. شهادت در اسلام نه مرگی است که دشمن بر مجاهد تحمیل می کند، بلکه انتخابی است که وی با تمام آگاهی و شعور و شناختش به آن دست می یازد.
شهادت برای من فیض بزرگی بود، من لیاقت شهید بودن را نداشتم و امیدوارم آنهایی که قبل و بعد از من به شهادت نائل آمده اند، مرا در آن دنیا شفاعت کنند، ان شاء الله.
#شهید_عباس_کریمی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازسازی روایت فتح قدس
با صدای شهید سید مرتضی آوینی
توسط هوش مصنوعی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره های واقعی
🌺#دوره_آشنایی_با_زندگانی_پیامبر_(ص)🌺 از قبل بعثت تا شهادت حضرت و حوادث سقیفه 💐مجازی،آفلاین، آزمون
✅✅✅✅✅
لینک مصاحبه سرکار خانم رمضانی استاد دوره #آشنایی_با_زندگانی_پیامبر(ص) 👆👆با شبکه قرآن 👇👇
https://www.aparat.com/v/wfP4i
منتظر ثبت نام شما عزیزان در این دوره بسیار مفید هستیم.
آیدی ثبت نام
@sabtename_doreh
اسطوره های واقعی
🌺#دوره_آشنایی_با_زندگانی_پیامبر_(ص)🌺 از قبل بعثت تا شهادت حضرت و حوادث سقیفه 💐مجازی،آفلاین، آزمون
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فقط ۳ روز تا شروع #دوره_آشنایی_با_زندگانی_پیامبر(ص)👆👆 مانده.
لطفا ثبت نام خود را نهائی بفرمائید تا لینک کانال تقدیم گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علت برخورد سرد سید بحرالعلوم ره با
ملا مهدی نراقی ره
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره فرزند شهید از سفر کربلا و گریه های بی امانش
کاربر عرب برای این ویدیو نوشت:
عشق، ایمان و اعتقاد ایرانیان بسیار عمیق و غیرقابل توصیف است.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
شهیدی که هیچ وقت خبر پدر شدنش را نشنید
شهید رستمعلى آقا باباپور برای آخرين بار در ۱۵ بهمن ۱۳۶۴ با وجود آگاهی كامل از وضع همسر بيمارش که مدت چهار ماه براى حمل فرزند سومش بسترى بود به جبهه حق عليه باطل عزيمت كرد. فرزند سومش در شب اول ماه مبارك رمضان ساعت ۴ بعدازظهر چشم به جهان گشود در صورتي كه ساعت ۴ بعدازظهر روز پنجشنبه مورخه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۶۵ در منطقه عملياتى فاو گلوله دو زمانه بر سر مباركش اصابت و قبل از شنيدن خبر ولادت فرزندش به آرزوى ابديش نائل شد.
آخرین نامهای که همسر شهید برای او نوشت و درست چند دقیقه بعد از شهادتش رسید و محتوای نامه چنین بود : "رستمعلی جان، امروز تو پدر شدی، من هول شدم، سلام، وای نمیدانی چقده قشنگه، بابا ابوالقاسم، نام پسرت رو گذاشته مهدی. من گفتم: تو بابای رستمعلی هستی. صاحب اختیاری. گذاشت مهدی. بخدا عین خودته. كشیده و سبزه و ناز، میای؟ باید بیای. شنیدم عملیات شده، رادیو گفت: فاو گرفتین، این فاو چی هست؟ چی داره كه ولت نمیكنه؟ تلویزیون نشان داد، هی نگاه كردم. آخه شماها همه مثل هم هستید. مهدی بهانه باباش و میگیره، تو رو جان مهدی بیا، دلم بد جوری تنگ شده. یه تكه پا بیا، بعد برو... جنگ كه فرار نمیكنه، ناسلامتی بابا شدیها. همه سلام دارند. زود میائی، منتظرتم خیلی... باشه"
دوستت دارم...
#شهید_رستم_علی_آقاباباپور
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت سالروز تولد شهید عباس دانشگر
حتی نشد کادوها رو...
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره های واقعی
🌺#دوره_آشنایی_با_زندگانی_پیامبر_(ص)🌺 از قبل بعثت تا شهادت حضرت و حوادث سقیفه 💐مجازی،آفلاین، آزمون
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فقط ۳ روز تا شروع #دوره_آشنایی_با_زندگانی_پیامبر(ص)👆👆 مانده.
لطفا ثبت نام خود را نهائی بفرمائید تا لینک کانال تقدیم گردد.
کیسه سوراخ اعمال خوب
استاد فاطمی نیا ره فرمودند:
شیعیان امیرالمومنین علیه السلام نزد خداوند عزیز هستند.
آنها اگر برنماز مراقبت کنند،
مساله والدین، مساله غیبت، حسن خلق و... را رعایت کنند، این انوار هر روز به در خانه شان می آید.
منتها ما چه میکنیم؟
این انوار را حفظ نمیکنیم.
از یکی از بزرگان علما که با شیخ حسنعلی نخودکی محشور بود، پرسیدم ایشان چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب دادند: ایشان هر چه به دست میآوَرد نگه میداشت.
ولی ما انوار را ضایع میکنیم.
شب بلند میشود نمازشب میخواند،
صبح می نشیند غیبت میکند.
بداخلاقی با والدین میکند؛ بداخلاقی
با همسر میکند. چه شد؟!
نور نماز شب رفت. با یک حرف تلخ
این نورها از بین میرود.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من را همانند حضرت مسلم بن عقیل شهید کردند
جواد جوان بود اما بسیار پخته عمل می کرد و اخلاق فوق العاده خوب و خاصی داشت. او در ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ و همان زمانی که ما سرگرم امورات شخصی و روزمره خود از قبیل مسافرت، خرید کردن، غذا خوردن و یا بعضاً عبادات و نماز خواندن از سر عادت بودیم در حلب سوریه به کاروان عاشورا پیوست و پیکرش تا اردیبهشت سال ۱۳۹۹ مفقود بود که پس از تفحص از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد.
مدتی قبل از تفحص پیکر مطهرش، یکی از دوستانش خواب او را می بیند که می گوید من را به بالای یک بلندی بردند و سرم را بریدند و پیکرم را همانند حضرت مسلم بن عقیل به پایین پرت کردند
زمانی که پیکر مطهرش تفحص شد، رزمندگان سوریِ مطلع از موضوع، محل شهادت وی را نشان داده و گفتند که داعشی ها جواد را بالای این تپه بردند و سرش را بریدند و سپس پیکر بی جانش بی رحمانه به پایین پرت کردند تپه محل شهادت او به همراه فیلمی دلربا از این شهید دوستداشتنی را ببینیم.
شهید آوینی: خون پیكره حق در طول تاریخ از قلب عاشوراست كه سرچشمه می گیرد و اگر حقیقت را بخواهی، هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است. كاروان تاریخ روان است و یاران عاشورایی سیدالشهدا یكایک از صلب پدران و رحم مادرانشان پای به سیاره زمین می گذارند و در زیر خیمههایی پشمینه و یا در خانههایی كاه گلی بزرگ می شوند و خود را به صحرای كربلا می رسانند.
#شهید_جواد_الله_کرم
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم صحبتهای 20 شهید شاخص دفاع مقدس و انقلاب اسلامی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهمیت ان شاالله گفتن در کارها
آیت الله ضیاءآبادی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟
پاسخ آیت الله بهجت
ترک معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد.
پـس در ایـن مـرحـلـه بایـد واجبـات الهی را
بـه انــدازه ای که علــم داریــم، انـجـام داده
و محــرمـات الهـی را نیـز به انـدازه علممان
تـــرک کنیـم. ایـن مسـئلـه باعـث مـی شـود
خداونـد علـم هـای جدیـدی به ما عطـا کنـد
و بـه ایـن وسـیـلـه، در سیـر و سلـوک خـود
رشـد پیدا کنیم. ما هر چه می دانیم عمل
می کنیـم و خداونـد علـم به ندانسته ها را
به مـا عنـایـت می کنـد.
تا وقتی که ما به وظیفۀ خود عمل کنیم،
این چرخه ادامه دارد.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره های واقعی
🌺#دوره_آشنایی_با_زندگانی_پیامبر_(ص)🌺 از قبل بعثت تا شهادت حضرت و حوادث سقیفه 💐مجازی،آفلاین، آزمون
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فقط ۲ روز تا شروع #دوره_آشنایی_با_زندگانی_پیامبر(ص)👆👆 مانده.
لطفا ثبت نام خود را نهائی بفرمائید تا لینک کانال تقدیم گردد.
#لینک_دوره_های_رایگان
سلام علیکم.
به یاری خداوند متعال بنا داریم 👈👈در این کانال(دوره های آموزشی رایگان )👉👉👉دوره های کاربردی و بسیار مفیدی را در حوزه های مختلف(قرآن، همسرداری،تربیت فرزند،تاریخ اسلام،تاریخ انقلاب و...)و بصورت#رایگان برای شما عزیزان بارگذاری کنیم.
دعا بفرمائید که در این کار خداوند به ما توفیق بیش از پیش عنایت فرماید.
لینک دوره ها👇👇
هر دوره را که تمایل به گوش دادن داشتید فقط روی #نام_دوره که آبی رنگ هست ضربه بزنید.
💐💐💐💐💐💐
۱- شروع دوره "خانواده موفق" استاد دکتر سعید عزیزی(۳۷ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۲_شروع دوره"جلای دلها" استاد عباسی ولدی(۹جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۳- شروع دوره"آشنایی با مباحث اعتقادی ویژه جوانان و نوجوانان"استاد احسان عبادی(۱۶ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۴- شروع دوره"یاد مرگ" استاد عالی(۶۷ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۵- شروع دوره"سیره تربیتی اهل بیت علیهم السلام " استاد رمزی اوحدی(۲۶ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۶- شروع دوره "سبک زندگی فاطمی" استاد رائفی پور( ۴ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۷- شروع دوره" هدایت تحصیلی و انتخاب رشته" دکتر سعید عزیزی(۸جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۸- شروع دوره" پاسخ به شبهات جمعیت و فرزندآوری" استاد وافی، صاحب ۱۴ فرزند(۱۹ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۹- شروع دوره" تاریخ آندلس" استاد عبادی(۷ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۱۰- شروع دوره" تجوید قرآن" استاد موسوی بلده(۲۹ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۱۱- شروع دوره"طب اسلامی ایرانی" استاد محمدی یکتا(۱۰ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۱۲- شروع دوره" مدیریت غریزه جنسی" استاد محمد شجاعی(۲۲ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
۱۳- شروع دوره"آسیب شناسی روابط دختر و پسر قبل از ازدواج"استاد دهنوی (۳۹بخش)
💐💐💐💐💐💐
۱۴- شروع دوره "تاریخ اروپا" استاد عبادی(۱۳ جلسه)
💐💐💐💐💐💐
این دوره های رایگان در حال تکمیل شدن هست لطفا بعنوان #صدقه_جاریه تا می توانید نشر دهید.متشکرم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی آمریکاییها بیسیم زدند به سپاه و گفتند این ناوتون خیلی قشنگه ))
(هم ترسیدن هم حسادت کردن)
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فرازی از وصیت نامه شهید علی هاشمی:
خدایا از اینکه در رختخواب ذلت نمردم خیلی شکرگزارم. بنده حقیر کوچکتر از آن هستم که وصیتی داشته باشم ولی به خاطر این که ما که می رویم و شماها عقیده و هدف ما را بدانید و آن را ادامه دهید این چند کلام را می نویسم:
مبادا امام تنها بماند هرچند که این منافقان و ضد انقلاب ها، این آرزو را دارند ولی شما این آرزویشان را با جسد هایشان به گور بفرستید
شما امت شهید پرور اسطوره صبر و ایستادگی هستید، مبادا کاری کنید که درچشم دشمنان خود را ضعیف نشان دهید
ای امت شهید پرور ایران، ما رفتیم، ولی مسئولیتش را بر دوش یک به یک شما گذاشتیم
و آن رسوای منافقین است، و حفاظت از خون شهدا. شما همیشه خون ما را زنده نگه دارید تا اسلام زنده بماند.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرف زدن با نامحرم
خدا نکند حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود، پناه می برم به خدا از روزی که گناه ، فرهنگ و عادت مردم شود.
«و قسم به خدایی که در نگاه شهداست، ما هنوز شهادتی بی درد میطلبیم. غافلیم که شهادت را جز به اهل درد ندهند.»
شهید حمید سیاهکالی مردای
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
بدانید که خدای متعال پیروزی مسلمین را نوید داده است و وعده حق تخلف ناپذیر است اما تحقق این وعده بدنبال قیام مسلمین برای جهاد در راه خدا بدست توانای امت اسلام انجام می پذیرد چرا که خداوند سرنوشت ملتی را تغییر نمی دهد. مگر آنکه خودشان تغییر کنند و نابودی جنایتکاران شرق و غرب و مزدورانشان نیز امری است قطعی و مسلم اعتقاد به پیروزی حق و نابودی باطل قانونی است که همه ادیان توصیهای آنرا آورده اند.
#شهید_ناصر_بهداشت
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
علی آقا دلیل رفتن به سوریه را در وصیتنامه خود ذکر کرده است. او در این وصیتنامه گفته است که من به علت احساس نیاز خودم به تزکیه و آمرزش گناهانم، بهترین و مقدسترین مکان را میدان مبارزه جهان اسلام با کفر جهانی یافتم و امیدوارم در این راه مقدس که میدان مبارزه اسلام ناب محمدی (ص) با تکفیر و الحاد و اسلام آمریکایی است، خداوند مرا لایق بداند و جان ناقابلم را بپذیرد.
او همچنین در فرازی از وصیتنامهاش بیان کرده است:« عاجزانه از درگاه خدا میخواهم که پر افتخارترین و با عزتترین مرگ که شهادت است را به این بنده حقیر هدیه دهد تا فردای قیامت در محضر پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) و خاندان عصمت و طهارت (ع) رو سیاه و شرمنده نباشم.»
#شهید_علی_طاهری
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
داستانی بسیار زیبا از شهید محمدرضا تورجی زاده
پایان سربازی من چند ماه گذشت. به دنبال کار بودم، اما هرجا می رفتم بی فایده بود. می گفتند: فرم را تکمیل کن و برو! بعدا خبر میدهیم.
دیگر خسته شده بودم. هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم. البته خودم مذهبی و بسیجی و... نبودم، فقط به نمازم اهمیت می دادم. ولی خیلی شهید تورجی را دوست داشته و دارم.
من از طریق یکی از بستگان که در جبهه همرزم شهید تورجی بود با او آشنا شدم. نمی دانم چرا ولی علاقه قلبی شدیدی به او دارم.
بعد از آشنایی با او در همه مشکلات، خدا را به آبروی او قسم میدادم. رفاقت با او باعث شد به اعمالم دقت بیشتری داشته باشم.
هرهفته حتما به سراغ او می رفتم. مواظب بودم گناهی از من سر نزند. من به واسطه این شهید بزرگوار عشق و علاقه خاصی به حضرت زهرا(س) پیدا کردم. یکبار به سر مزار شهید تورجی رفتم. وضو گرفتم. شنیده بودم شهید تورجی به نماز شب اهمیت می داد. من هم نماز شب خواندم، بعد هم نماز صبح وخوابیدم. در خواب چند نفر را دیدم که به صف ایستاده اند. شخصی هم در کنار صف بود.
بلافاصله شهید تورجی از پشت سر آمد و به من گفت: برو انتهای صف!
شخصی که در کنار صف ایستاده بود به من نگاهی کرد، اما به احترام تورجی چیزی نگفت.
از خواب پریدم. همان روز از گزینش شرکت آب اصفهان تماس گرفتند. یکی از دوستانم آنجا شاغل بود. گفت: سریع بیا اتاق مسئول گزینش!
وقتی رفتم دوستم گفت: چرا اینطوری اومدی؟ چرا کت و شلوار سفید پوشیدی؟!
وارد دفتر مسئول گزینش شدم. یکدفعه رنگم پرید!
این همان آقایی بود که ساعاتی قبل در خواب دیده بودم، کنار صف استاده بود.
فرم را از من گرفت، نگاهی کرد و پرسید: مجردی؟!
کمی نگاهش کردم. گفتم: اگر اینجا مشغول به کار شوم حتما متاهل می شوم. نگاهی به من کرد و گفت: واقعا اگر مشکل کار تو برطرف شد زن میگیری؟
من هم که خیالم از استخدام راحت شده بود شوخی کردم و گفتم: نه، دختر می گیرم! خندید و پایین فرم مرا امضا کرد. فرم را به مسئول مربوطه تحویل دادم. باورش نمی شد، گفت: صد تا لیسانس تو نوبت هستند، چطور برگه شما رو امضا کردند؟!
مشکل کار برطرف شد. با عنایت خدا مشکل ازدواج هم برطرف گردید. با دختر یکی از بستگان ازدواج کردم. وقتی مراسم عقد تمام شد با همسرم رفتیم بیرون. گفتم: خانم می خوام شما رو ببرم پیش بهترین دوستم!
خیلی تعجب کرد. ما همان شب رفتیم گلستان شهدا کنار مزار شهید تورجی.
عروسی ما شب ولادت حضرت زهرا(س) بود. رفتم سر مزار محمد. گفتم: تا اینجای کار همه اش عنایت خدا و لطف شما بوده.
شما مرا با حضرت زهرا(س) آشنا کردی. از این به بعد هم ما را یاری کن. بعد هم کارت عروسی را سفارش دادم.
علی رغم مخالفت برخی از بستگان روی کارت نوشتم:
سرمایه محبت زهراست(س) دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک یک ذره از محبت زهرا(س) نمی دهم
آخرین روزهای سال 88 فرزند ما به دنیا آمد. قرار شد اگر پسر بود نامش را من انتخاب کنم. اگر هم دختر بود همسرم.
فرزند ما دختر بود. همسرم پس از جستجو در کتابهای اسم و... نام عجیبی را انتخاب کرد. اسم دختر ما را گذاشت: دیانا
خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم. وقتی همه رفتند شروع به صحبت کردیم. خیلی حرف زدم. از هر روشی استفاده کردم اما بی فایده بود، به هیچ وجه کوتاه نمی آمد.
گفتم: آخه اسم قحطی بود. تو که خودت مذهبی هستی! لااقل یه اسم ایرانی انتخاب کن. دیانا که انتخاب کردی یعنی الهه عشق رُم
وقتی هیچ راه چاره ای نداشتم سراغ دوست عزیزم رفتم. به تصویر محمد خیره شدم و گفتم:
محمد جان اینطور نگاه نکن! این مشکل رو هم باید خودت حل کنی
صبح روز بعد محل کار بودم. همسرم تماس گرفت. با صدایی بغض آلود گفت: حمید، بچه ام!
رنگم پریده بود. گفتم: چی شده؟ خودت سالمی؟! اتفاقی افتاده؟!
همسرم گفت: چی می گی؟! بچه حالش خوبه. اگه تونستی سریع بیا
فرمودند: شما ما را دوست دارید؟ گفتم: خانم جان، این حرف را نزنید. همه زندگی ما با محبت شما خانواده بنا شده.
بعد گفتند: این دختر شماست؟
برگشتم و نگاه کردم: شوهرم و شهید تورجی در کنار دخترم نشسته بودند. با هم صحبت می کردند.
آن خانم مجلله پرسید: اسم فرزندت چیست؟
من یکدفعه مکثی کردم و گفتم: فاطمه
بعد هم از خواب پریدم! حالا این شناسنامه را بگیر و برو! اسم فرزندم را درست کن.
از این قبیل ماجراها درمورد شهید تورجی بسیار رخ داده که ما به ذکر همین چند نمونه اکتفا کردیم.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e