برای آنکه دلم را به خنده آتش زد
با سر و روی خاکی آمده است
خون و خاکستر است بر مویش
کفشهایش گلیست، مندرس است
عرق خستگیست بر رویش
با عبا و قبای خاک آلود
روی عمامه اش غبار سپید
سر موعد رسیده تا پرواز
راه افتاده کاروان شهید
خادم کیست اینقدر خاکیست؟
به نظر اهل روستا باشد
از کجا آمده شهید شود؟
به گمانم که آشنا باشد...
دست هایش چقدر پر پینه ست
چشم هایش چقدر بی خواب است
بین پرواز، بال وا کرده ست؟
مهلتش نیست بسکه بی تاب است
چهره اش آشناست، لبخندش!
وسط صحن انقلاب انگار...
دیده بودم که پاک میکرد از
روی دیوار صحن گرد و غبار
چهره اش آشناست، باران نیست؟
که به قحطی روستا بارید؟
بیل زد باغ مستمندان را...؟
مثل خورشید روزشان خندید؟
خنده اش آشناست! اما نه
خنده اش بین کارها گم بود
گرچه جامانده در مه و باران
شانه اش خیس اشک مردم بود
سینه اش سوخته است. اما نه
داغ مردم به سینه اش مانده
اشک مستضعفین دو ساعت پیش
جگرش را عمیق سوزانده
زخم طعن و هزار زخم زبان
جای تا جای پیکرش دارد
چقدر وعده ی عمل کرده
بر ورق های دفترش دارد
چقدر میشناسمش انگار
هرچه او سوخته ست پر نور است
بنویسید در دل تاریخ
این تن یک رییس جمهور است...
به زمین خورده تا بلند شود
پرچم اقتدار محرومان
رفتی و سوز استخوان آمد...
سفرت خوش بهار محرومان
ر. ابوترابی
https://eitaa.com/otaghekonji
قمیا
هرکی نتونست دوهفته پیش نامه به رئیس جمهور بده فردا نامه شو بنویسه بیاره.
رئیسی باز سفر استانی داره به قم
اینبار نامه هارو فقط خودش میگیره...
...
...
...
https://eitaa.com/otaghekonji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخشبرای اولین بار | سخنان شهید آیت الله #رئیسی در یک جمع چند نفره درباره دلایل حضورش در انتخابات سال ۱۴۰۰
صداوسیما ویدیویی از سخنان شهید آیت الله رئیسی در جمع معدود و چندنفره درباره دلایل حضورش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ را منتشر کرد.
ببینید!جالبه و قابل تامل...
#خادم_الرضا
@atefe_khorrami
اتاق کنجی من
پخشبرای اولین بار | سخنان شهید آیت الله #رئیسی در یک جمع چند نفره درباره دلایل حضورش در انتخابات سا
میشه از اول آقا سید ابراهیم؟...
همه چیز از اول؟
نشسته ام برای تو ستاره گریه میکنم
کمی قرار میشوم دوباره گریه میکنم
به خود میآیم و خبر، دوباره پخش میشود
از ابتدا برای هر گزاره گریه میکنم
خبر اشاره میکند که مثل اینکه پیکرت...
بخار شیشه م! به هر اشاره گریه میکنم
چقدر پای پیکر تو اشک ریخت آسمان
شبیه ابرهای پاره پاره گریه میکنم
چقدر آب رفته ای، تمام قد فدا شدی
شدم تمام قد فقط نظاره، گریه میکنم
دلم گرفته بود، نامه ای نوشتم و نشد
برای نامه های نیمه کاره گریه میکنم
مرا ببخش، واژه های من برای تو کمند
شبیه شاعران به استعاره گریه میکنم
کسی خطاب میکند: سلام سید شهید!
دوباره شوکه میشوم، دوباره گریه میکنم
ر. ابوترابی
https://eitaa.com/otaghekonji
هربار در قاب تلوزیون میدیدمت، قند در دلم آب میشد.
زهر تلخی زانو زدن ظریف پیش امیر کویت، آنقدر مچاله ام کرده بود که فکر میکردم تا وقت مردنم تلخی اش به کامم می ماند.
تو ولی وقتی آمدی آنقدر عزت و اقتدار نشان دادی و از کرامت نفس تک تکمان دفاع کردی، با دیدنت روحم میشکفت. دلم تازه میشد.
هربار رد میشدم و توی قاب تلوزیون بودی، بی اراده روی تخت سنتی جلوی تلوزیون مینشستم و فقط نگاهت میکردم و شکر میکردم.
من خیلی وجودت را شکر کردم حسین آقا!
وزیر محترم دلها...
روزی که در اخبار دیدمت برای درد غزه راه افتاده ای کشور به کشور میروی صحبت میکنی،قانع میکنی، دورهم جمعشان میکنی، وقتی رصد کردم و دیدم هرروز به یک یا گاهی دوکشور سفر داری و درد غزه بی تابت کرده، حیران اتاق را دویدم و به همسرم گفتم بیا نگاهش کن... ببین چه میکند...
آقای امیر عبداللهیان
دلم خیلی برای دیدن شما و اقا سید، تنگ میشود.
درد دلتنگی علاجش چیست غیر از سوختن...
https://eitaa.com/otaghekonji
شهید جمهور.mp3
11.28M
بخواب آرام سید قلب های پریشان! بخواب آرام به دوراز طعنه ها و کنایه ها و تندی ها! در کنار یاران شهیدت و در کنار حاج قاسم سردار دلها آرام بگیر و پس از مدت ها استراحت کن! فقط یک خواهش! چقدر ما پر توقعیم اما بگذار همین یک خواهش را به عنوان آخرین درخواستمان از تو داشته باشیم! سید این قسمت نامه را آرام بخوان کسی نفهمد این حد از توقع ما را! خادم الرضا تو را به حق امام رضا (ع) شکایت ما را پیش امام رضا (ع) نکن ما را شرمنده اربابت نکن! سید همه که مثل شما با لیاقت و با آبرو نیستند که شب ولادت امام رضا (ع) به شهادت برسند و خادمالرضا هم باشند. ما که مثل شما نیستیم سید محرومان! ما همین یک ذره آبرو را هم به زور به دست آوردهایم در مقابل ضامن خادم! ما را بیآبرو نکن!!!
✍🏻 ریحانه سلیمانی
اتاق کنجی من
بخواب آرام سید قلب های پریشان! بخواب آرام به دوراز طعنه ها و کنایه ها و تندی ها! در کنار یاران شهیدت
ریحانه خانم 12 ساله ست. خوشا به معرفتش و قلمش
میشود برگردی و این روزها هم خواب باشد؟
این خبرهای سراسر حیرت و غم خواب باشد؟
از سفر برگردی و در آسمان دشت و جنگل
هرچه غیر از بارش باران نم نم خواب باشد
کاش برگردی به پشت میزت و چیزی بگویی
تا که این تصویرهای گنگ و مبهم خواب باشد
حرفی از مسکن بزن چیزی بگو از افتتاحت
بلکه این اخبار نامربوط درهم خواب باشد
آی آقا سید ابراهیم، ماندی زیر باران؟
کاش برخیزی که این غمبار شبنم خواب باشد
گفت گوی زنده ای با مردمت بگذار، شاید...
این همایش های بر ماتم فراهم خواب باشد
کاشکی یک شایعه می آمد و تقدیر میشد
تا که این اخبار قطعی مسلم خواب باشد
سید ابراهیم یکبار دگر دستی تکان ده
شاید آن خاکستر و خون روی خاتم خواب باشد
مادری قامت خمیده گفت کمتر درد دل کن
خسته برگشته ست! شاید زیر پرچم خواب باشد...
ر. ابوترابی
نیمه ی شب و بی خوابی از داغ...
خواب ديدم تگرگ میبارد
روی ایوان و صحن های حرم
آسمان بغض تلخ وا کرده ست
درد دل کرده در هوای حرم
هر تگرگی به قدر تکه ی سنگ
بر سر و روی زائران میخورد
زخم و خون بود و اشک! میبارید
روی بال کبوتران میخورد
خواب دیدم که زائران با اشک
صحن هارا مدام میگردند
زیر این اسمان ابر الود
مثل اینکه ستاره گم کردند
گفت خادم کبوتری زخمی
گم شده زیر بارش باران
زخم بر بال و سینه اش دارد
_یا امام رضا مدد برسان_
صحن غرق تگرگ و همهمه بود
همه حیران و خیس و دل نگران
شب به صبح آمد و خبر نرسید
آخ! آخر تمام شد باران
گوشه ای از رواق بالاسر
تن بی جان آن کبوتر بود
بسکه زیر تگرگ و باران بود
پر و بالش تمام، پر پر بود
ناگهانی پریدم از این خواب
ساعت پنج، صبح بی خورشید
خبر آمد: شهید پیدا شد
سید ما پرنده بود و پرید...
ر. ابوترابی
شمس الشموس خادمت آمد، ببخشمان
بال و پرش،دلش... همه را ما شکستهایم!
فاطمه اسلامی
گفتم خداحافظ ولی در دل چه آهی دارم ای عشق
غیر از تماشای تو در باران چه راهی دارم ای عشق
بعد از تو این باران تورا هر بار به یادم خواهد آورد
چیزی نمی ماند از این عاشق که در عشقت بد آورد
مشهد داره بارون میاد...
اوضاع مملکت هیچ خوب نبود
حال و روز مردم خوش نبود. دولت یک رییس درست حسابی میخواست که به داد مردم برسد.
صاحب مملکت، علی بن موسی الرضا ع بود. دخیل بسته بودیم یک نفر درست حسابی بیاید سرکار.
آقا لطف کرد در گوش خادم آستانش گفت شما برو. خادم برایش سخت بود جدایی از منزل امام.
امام فرمودند برو...
برایش سخت بود و آمد.
به امانت آمد که کار را راه بیاندازد و برگردد به منزلگاه امام برای خادمی...
ما خیلی خوشحال بودیم. دوستش داشتیم. بوی امام رضاع میداد. خودش. کردارش. رفتارش.
ولی کمی که گذشت طلبکار شدیم. نق زدیم. بد گفتیم. آنقدر گفتیم و پس گفتیم، آنقدر کار کرد و کار کرد، آنقدر عادت کردیم و نفهمیدیم
که آخر بال و پر سوخته و دل شکسته، امام اورا از ما پس گرفت
اورا پس گرفت و برد در عرش. پیش پیش خودش
طوری که دیگر دست هیچ ناسپاسی به او نرسد...
هنوز 4 سال هم نشده بود...
شمس الشموس خادمت آمد، ببخشمان
بال و پرش،دلش... همه را ما شکستهایم!
فاطمه اسلامی
https://eitaa.com/otaghekonji
29.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ نوحهخوانی حسین طاهری در حرم مطهر امام رضا(ع) دقایقی پس از خاکسپاری شهید رئیسی
#رئیسی_عزیز
اتاق کنجی من
⚫️ نوحهخوانی حسین طاهری در حرم مطهر امام رضا(ع) دقایقی پس از خاکسپاری شهید رئیسی #رئیسی_عزیز
شب سنگینیه...
مثل شب گم شدنت...
هیچی جز روضه قتلگاه مرهم نمیشه...
از طعنه و ناسپاسی یاران سوخت
از لهجه ی تند ادعا داران سوخت
هرچند که آسمان به وقتش بارید
در آتش تنهایی او باران سوخت
ریحانه ابوترابی
https://eitaa.com/otaghekonji
در آتش مستانگی اش بود که سوخت
در هیبت مردانگی اش بود که سوخت
از قبل شهادتش چه زیباتر شد
این پیله ی پروانگی ش بود که سوخت
ریحانه ابوترابی
https://eitaa.com/otaghekonji
نقطهی مقابل انقلاب، ارتجاع است. خیلی از انقلابهای دنیا مبتلا به ارتجاع شدند؛ یعنی بعد از آنکه پنج سال، ده سال، پانزده سال از شروع انقلاب گذشت، به خاطر بیاهتمامیهایشان مبتلا شدند به ارتجاع، به عقبگرد؛ این ارتجاع، نقطهی مقابل انقلاب است. و هر دو -یعنی هم پیشرفت انقلابی، هم پسرفت به معنای ارتجاع- بستگی دارد به ارادهی انسانها؛ انسانها اگر چنانچه درست حرکت بکنند، درست پیش خواهند رفت؛ اگر چنانچه غلط حرکت بکنند، پسرفت خواهند داشت، که در قرآن هم به هر دوی اینها اشاره شده. در سورهی مبارکه رعد [میفرماید]: إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم؛(۱) که سیاق آیات نشان میدهد که [این آیه]، آن جنبهی مثبت را بیان میکند، یعنی وقتی که شما تغییرات مثبت در خودتان ایجاد کردید، خدای متعال هم برای شما حوادث مثبت و واقعیّتهای مثبت را به وجود میآورد. دوّمی در سورهی انفال است: ذٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَم یَکُ مُغَیِّرًا نِعمَةً أَنعَمَها عَلىٰ قَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم؛(2) این جنبهی منفی است، جنبهی عقبگرد است، که اگر چنانچه خدا نعمتی به یک ملّتی داد و این ملّت درست حرکت نکردند، درست عمل نکردند، خداوند این نعمت را از اینها میگیرد. شما در دعای کمیل هم میخوانید: اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَم؛(3) این تغییر نعمت، یعنی سلب نعمت، چیزی است که ناشی از اراده است. ما بایستی بشدّت مراقبت میکردیم و مراقبت بکنیم که به این حالت دچار نشویم.
رهبر معظم انقلاب
14.3.99
اتاق کنجی من
نقطهی مقابل انقلاب، ارتجاع است. خیلی از انقلابهای دنیا مبتلا به ارتجاع شدند؛ یعنی بعد از آنکه پنج س
در مورد شهادت آقای رئیسی...
یک بازگشت به خود داشته باشیم