eitaa logo
🇵🇸دختࢪےچادࢪےام🇵🇸
791 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
57 فایل
•﷽• •ٺوآدم نیستے🧕 •این ࢪاخدادࢪگوش مݩ گفتہ🌻🌱 •ببیݩ بیرون زدھ از زیرچادربال پروازت💕 شـــــ🌿ـڔۉطـ https://eitaa.com/shorotdokhtarychadoryam ناشناس نظرت بگو جانا😍 https://harfeto.timefriend.net/17114397532647
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 با صدای گرفته و پنچری گفتم:حالم خیلی بده! با خنده گفت : حاال یعنی نیام اونجا؟! هول کرده گفتم: چرا چرا کجایی االن؟ _پشت در خونه به محسن بگو درو بازکنه بی حواس موبایل و قطع کردم و هول به محسن گفتم: زود در و بازکن امیرعلی پشت دره محمد ابرو باال انداخت_خب حاال ...از اون موقع صدات در نمیومد چی شده هوار میزنی حاال چشم غره ای بهش رفتم_خواهشا مزه نریز تمام بدنم درد میکرد با زحمت خودم رو روی تختم باال کشیدم و تکیه دادم به پشتی تخت ...امیرعلی با خنده وارد اتاقم شدو این یعنی باز این محسن خوشمزه گری کرده! سالم گرمی کردو دستش رو جلوآوردو من دستم رو گذاشتم توی دستش..چینی به پیشونیش افتاد و دست دیگه اش نشست روی پیشونیم دلم ضعف رفت برای اخمش که حاصل دل نگرانی برای من بود ! _خیلی تب داری! محمد_نه بابا چهل درجه که چیزی نیست هنوز به مرحله تشنج نرسیده چشم غره ای به محمد رفتم وامیرعلی با خنده سر تکون داد امیرعلی_ پاشو لباس بپوش بریم دکتر ...من خودم به دایی زنگ میزنم ترسیده گفتم: نه نه الزم نیست خوب میشم ابروهاش باال پرید _چه جوری خوب میشی پاشو _نه امیرعلی خوبم لبه تخت نشست و نگاهش رو دوخت به چشمهام و آروم گفت: یک دکتر که می تونم ببرم خانومم رو نمی تونم؟ دوست نداری بامن... پریدم وسط حرفش و با قیافه پریشونی گفتم:جون محیا ادامه نده میبینی حالم خوش نیست https://eitaa.com/ourgod