🌹 #غریب_غرب ۲۴
📖حمید مثل میرزا با دختر خاله اش ازدواج کرده بود. ریخته گری را از پدر زنش یاد گرفته بود و حالا داشت توی کارخانه چیت گری کار میکرد. برای این کار کسی بهتر حمید نبود. میرزا هم سفارشش کرد که خیلی زود یاد بگیرد.
طوری پی رو به راه کردن مقدمات کارگاه ریخته گری بود که گویی هیچ کار دیگری ندارد. هادی را مامور کرد تا با هر مشقتی که هست ، تراشکاری یاد بگیرد . میگفت « استعدادش رو داری.
همه ی کارها رو به قدری زود انجام دادند که وقتی حمید از اصفهان برگشت ، هادی توانسته بود کارگاه تراشکاری جمع و جوری را رو به راه کند. همه چیز برای شروع کار در کارگاه ریخته گری آماده بود؛ کارگاهی در یک باغ های نزدیک ورامین.
سال ۱۳۴۱ علی تحیری فرمانده گردانی بود که از جنگ ایران و عراق و از کنار سواحل اروند رود به تهران برگشت. آن وقت ها مردم توی خیابان باغ شاه تظاهرات کرده بودند و به بهانه ی گرانی بلیت های اتوبوس علیه شاه شعار داده بودند.
تحیری را مامور کرده بودند تا مردم را پراکنده کند، اما وقتی نیروهای ارتش جلوی مردم صف بسته بودند به سرباز ها دستور داده بود که هیچ کس حق تیر اندازی به مردم را ندارد.
چند ماه زندان به خاطر این اعتراض به فرمانده یگان ویژه ی ارتش ، آن هم در بازدید شاه ، سابقه ی خوبی برای او نبود . وقتی که خبر دار شد ضد اطلاعات ارتش گزارش جدیدی را ضمیمه ی پرونده ی او کرده ، از ارتش فرارکرد. میدانست پشت بند گزارش ضد اطلاعات ، میفرستندش به ناکجا آباد.
_...نامبرده کسی است که اگر بین شاه و مردم مخیر شود، طرف مردم را خواهد گرفت و نه اعلی حضرت همایونی را.
سالهای فرار از ارتش سالهای شکنجه ی روحی او بود .پدر او را به جرم توده ای بودن از خانه ی خود رانده بود و نمیدانست ساواک اینطوری شایعه کرده تا اورا آسوده تر بیابد.
در آن سالها که از ترس ساواک مجبور بود خودش را توی این شهر و آن شهر گم و گور کند، تنها دخترش از دوری او مریض شده بود و از فرط بیماری و دست تنگی مرده بود. این اتفاق او را در مبارزه مصمم تر کرده بود.
علی تحیری اسم مستعار مصطفی را روی خودش گذاشته بود . وقتی میرزا خبر دار شد که او عشقش مخلوط کردن مواد شیمیایی و ساختن مواد انفجاری است، از او برای آموزش و ساخت این مواد کمک خواست. جوابی که میرزا از مصطفی شنید ، باعث شد تا حساب دیگری روی او باز کند.
_تخصص من به درد اونایی میخوره که سینه زن امام حسین (علیه السلام) باشند. حاضر شد با میرزا همکاری کند .گفت « با وجود من ، مشکل آموزشی ندارین . جز ماسوره و چاشنی که با منه ، میمونه مواد اولیه ای که باید خودتون تهیه کنین.»
#ان_شاءالله_ادامه_دارد...
@chekhabarazkoja
🌹 #غریب_غرب ۲۵
📖جور کردن مواد کار یک دیقه اش بود ،اما میخواست ببیند میرزا چند مرده حلاج است.میرزا کارهارا تقسیم کرده بود و کارگاه را به حمید و هادی سپرده بود.گفت« هر چی رو که بخوای ، میذارم توی کارگاه.»
عموی حمید از آن شاه دوست هابود. کت و شلوار خیلی مرتبی میپوشید و کراوات میزد و آرم شیرو خورشید را میچسباند روی یقه ی کتش.مینشست جلوی کارگاه و روحش خبردار نبود که آنجا نارنجک میسازند.
بهش گفته بودند «اینها که میبینی شکل گوشت کوبه ، یاتاقان قطاره» دلش خوش بود که بچه های برادرش کارخانه دار شده اند.
کار ساخت مواد انفجاری و نصب ماسوره ی انفجاری به عهده ی امیر کریم پور بود. با اینکه سنی نداشت توانست خیلی زود راه بیفتد. علی انیسی هم کمکش بود.
علی چون چهارشانه و قد بلند بود ، کت و شلوار دامادی حمید را میپوشید ، وبا ریش پرفسوری میرفت بازار تا مواد سفارشی مصطفی را بخرد؛ کلرات پتاسیم ، گوگرد ، گلیسیرین یا مواد شیمیایی دیگر. امیر و محمد را هم با خودش میبرد و میگفت «توی بازار مدام به من بگین آقای دکتر.»
وقت مخلوط کردن مواد با هم، حمید و هادی بیرون کارگاه می ایستادند تا اگر انفجاری شد ، علی و امیر را بیندازند توی حمام و در ها را ببندند و اگر کسی سوالی کرد بگویند که بوته ی ریخته گری ترکیده تا شب ، وقتی آب ها از آسیاب افتاد و سرو صداها خوابید ، برگردند و اگر آن دو نفر زنده مانده بودند کمکشان کنند . این روش را همه پذیرفته بودند تا همه چیز مخفی بماند و کار لو نرود.
حمید پوسته ی نارنجک ها را در کارگاه ریخته گری آماده میکرد تا هادی آنها را شبانه در کارگاه خودش تراش دهد و روزه کنداین طوری صبح اول وقت حمید میتوانست خرج و فتیله ی انفجاری آنها را بگذارد و کار را تمام کند .
بهار سال ۵۶ میرزا اولین سری نارنجک های ساخت گروه را در یکی از باغ های ورامین آزمایش کرد. حرف نداشت.
مو لای درز نقشه اش نمیرفت. با کمک نگهبان انبار اسلحه خانه ی پادگان ، کلید یدک ماشین یکی از مستشاران امریکایی را درست کرده بود.موقع بازرسی کسی جلوی این مستشار را نمیگرفت.
این جوری میرزا توانسته بود چند تا مسلسل و جعبه های قشنگ را از دژبانی خارج کند .بعد از آن بود که به لبنان و فلسطین رفت تا آموزش جنگ های چریکی ببیند .
بعد ها میگفت «این گروه ها گرفتار سیاسی بازی اند ، بیشتر مارکسیست هستند تا مسلمان . من هم چون نمیخواستم گرفتار عقیده اشون بشم برگشتم.»
#ان_شاءالله_ادامه_دارد...
@chekhabarazkoja
🌹 #غریب_غرب ۲۶
📖وقت برگشتن چند کلت کمری ، دوتا کلاشینکف و یک رادیو بی سیم قوی با خودش آورده بود که میگفتند هفت موج است و میتواند امواج بی سیم های اطراف را بگیرد و شنود کند .
توی این یکسال فرزند دوم میرزا هم به دنیا آمده بود . او آنقدر سر خودش را شلوغ کرده بود که فاطمه میگفت «حسین اصلا تو رو نمیشناسه . بیشتر به زندگیت برس. دست کم سراغ بچه ات رو بگیر.»
فرزند اولشان بعد از سه روز از دنیا رفته بود . به قول میرزا عمرش به دنیا نبود. اما این دغدغه ها تا به دنیا آمدن سمیه _حتی بعدها و در ایام جنگ _ادامه یافت.
وقتی فاطمه دل را از سر زدن های دیر به دیر او گاهی دوسه هفته یک بار میشد میگرفت دلداریشان میداد .میگفت « شما هیچ وقت از ذهن من بیرون نمیرین ، اما چ کنم که مسئولیت انقلاب سنگینه.»
روزها دغدغه ی اصلی میرزا ، انتخاب نوع روش در مبارزات مسلحانه بود. به چشم میدید که بعضی فرقه ها و گروه ها ، تفنگ به دست این و آن میدهند تا حتی بعضی اعضای هم گروه خودشان را به اسم ساواکی و به جرم اختلافات عقیدتی ترور کنند.
این کار به اصطلاح آنها، تصفیه ی افراد خائن بود و اگر کسی به هر دلیلی نمیخواست به باید ها و نباید های آن تن بدهد، عاقبتش مرگ بود . یکی از دلایل اصلی که میرزا به پیشنهاد این قبیل گروه ها برای دریافت سلاح یا همکاری جواب رد میداد ، همین بود.
با خودش فکر میکرد چطور میتواند حق زندگی را از دیگری بگیرد ؟ از انحراف هایی که میتوانست منجر به آدم کشی کورکورانه شود، واقعا میترسید. اصرار زیادی داشت که برای هر کاری اول اجازه ی شرعیش را از آقای خمینی یا نماینده های موثق او بگیرد.
این کار ها را خودش میکرد و به دیگران نمی سپرد و مجوز فعالیت هایش را از محمد حسینی بهشتی میگرفت . اگر آقای بهشتی در دسترس نبود یا در تبعید بود، میرفت سراغ کسان دیگری مثل آقای شاه آبادی یا یزدی.
وقتی دستش از همه جا کوتاه بود ، میرفت شاه آباد _اسلام آباد غرب_ و واسطه میفرستاد نجف تا از آقای خمینی بپرسد و جواب بیاود. آخرین راهش هم نوشتن نامه به عراق بود
وقت هایی که حکومت فضا را امنیتی میکرد یا ارتباط میرزا با علما به صلاح نبود یا همه ی کسانی که توانایی اجازه گرفتن داشتند ، زندانی یا تبعید بودند، به بیت آقای خمینی نامه مینوشت و به قاصدی مطمئن میسپرد تا جواب نامه را بی کم و کاست یا به صورت نامه برایش بیاورد.به خاطر همین اخلاقش سرباز های پادگان اسمش را گذاشته بودند « آقا شیخ». نیرو های سیاسی مبارز هم بهش میگفتند«فتوایی».
#ان_شاءالله_ادامه_دارد...
@chekhabarazkoja
🌺
🌺
🌺
❤️ #قرار_عاشقانه❤️
🍃 #نهج_البلاغه_خوانی🍃
💐💐بسم الله الرحمن الرحیم💐💐
🍃 #خطبه_صد_و_سوم🍃
🍃 بخش دوم🍃
🍃ارزش عالم و بى ارزشى جاهل🍃
💫 دانا كسى است كه قدر خود را بشناسد، و در نادانى انسان اين بس كه ارزش خويش نداند. دشمن روى ترين افراد نزد خدا كسى است كه خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنيا دعوت شود تا مرز جان تلاش كند اما چون به آخرت و نعمتهاى گوناگونش دعوت شود، سستى ورزد، گويا آنچه براى آن كار مى كند بر او واجب و آنچه نسبت به آن كوتاهى و تنبلى مى كند، از او نخواسته اند.💫
📚 ترجمه محمد دشتی/ص191
🌼 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌼
📡 @chekhabarazkoja
🌺
🌺
🌺
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌟 ایمان ملت و رهبری آسمانی امام خمینی، تحمل دشمنیها را امکانپذیر کرد
🔻 رهبرانقلاب، در بیانیه #گام_دوم_انقلاب خطاب به ملت ایران به ویژه جوانان:
🔹️ مسیر جهان تغییر یافت و زلزلهی انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنیها با همهی شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزهی این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشدهی امام عظیمالشّأن ما، تاب آوردن در برابر آنهمه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکانپذیر نمیشد.
📝 مطالعه متن کامل👇
http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=41673
هدایت شده از KHAMENEI.IR
⚡ مرور سریع بیانیه گام دوم انقلاب
🔻 رهبرانقلاب بهمناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۹۷ بیانیهای مهم و راهبردی صادر کردند.
🔍 پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR مهمترین بخشهای این بیانیه را در این مطلب مرور میکند.
📥 نسخه PDF👇
⚫️ انقلاب اسلامی در اکثر اهداف موفق بوده است
✳️ من امروز بر این عقیدهام که مقتدرترین افراد در مصاف با آن همه توطئهها و خصومتها و جنگافروزیهایی که در جهان علیه انقلاب اسلامی است، معلوم نبود موفقیت بیشتری از افراد موجود به دست میآوردند.
✳️ در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصاً از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینهها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینهای مغلوب و شکست خورده نیستیم، حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزی به دست نیاوردند. امام خمینی(ره) ۳/۱۲/۶۷
@chekhabarazkoja
⚫️ ما هم باید همین کارها را بکنیم
✳️ ما باید این راه را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم.
✳️ مگر نمیگوییم که «حتّی تورّم قدماها» اینقدر در محراب عبادت خدا ایستاد! [حضرت زهرا(س)] ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبهروز زیاد کنیم.
✳️ مگر نمیگوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همهی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم.
✳️ مگر نمیگوییم که یکتنه در مقابل جامعهی بزرگ زمان خود ایستاد؟ ما هم باید همچنان که همسر بزرگوارش فرمود «لاتستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة اهله»، از کم بودن تعدادمان در مقابل دنیای ظلم و استکبار نترسیم و تلاش کنیم.
✳️ مگر نمیگوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سورهی دهر دربارهی او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه». ما هم باید همین کارها را بکنیم. ۵/۱۰/۷۰
@chekhabarazkoja
⚫️ هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید
✳️ خاطرات رهبری:
✳️ رحمت خدا و رضوان خدا بر امام بزرگوار که همهی این چیزها را فکر کرد؛ آن چشم تیزبین و روشنبین، آن بصیرت الهی، بدون اینکه درس سیاست در جایی خوانده باشد، از کسی فراگرفته باشد، همهی آن چیزهایی را که در این زمینه لازم بود، از خدای متعال الهام گرفت؛ به آن قلب پاکیزه الهام شد.
✳️ امام هم بسیج را درست کرد، هم جهت را نشان داد. امام فقط نگفت حرکت کنید، راه بیفتید، احساس مسئولیت کنید، بسیجی باشید؛ نه، گفت که چه کار کنید.
✳️ به ما گفت هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. این یعنی جهت دادن؛ یعنی یاد دادن که چه کار کنید، کدام طرف بروید، کجا را نشانه بگیرید؛ این را به ما یاد داد. ۶/۹/۹۳
@chekhabarazkoja
🔆 #چهل_سال_پاسخگویی 🔆
9⃣9⃣📌 پرسش یکی از #دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی از #رهبری
٨٢/٢/٢٢
❓ با توجّه به اختلافات جدّی #مجلس و #شورای_نگهبان در خصوص لوایح دوگانه، پیشنهاد شما برای فیصله یافتن این قضیه چیست؟
💢 #پاسخ مقام معظم رهبری :
🔆 به نظر بنده باید ممشای قانونی طی شود؛ بالاخره #قانون برای همین چیزهاست. اصلاً قانون برای این است که کسی نتواند با صدای کلفت، حرف خودش را در جایی سبز کند و به کرسی بنشاند. قانون، فاصل است؛ همه چیز باید طبق قانون و بر اساس ممشا و روال قانونی باشد. قانون اساسی روالی را معیّن کرده، قوانین عادّی هم دارند؛ بنابراین همان روال باید طی شود. به نظر بنده این لوایح و لوایح دیگر، هیچکدام از این جهت تفاوتی ندارند.
#قانون
@chekhabarazkoja
🔆 #چهل_سال_پاسخگویی 🔆
0⃣0⃣1⃣📌 پرسش یکی از #دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی از #رهبری
٨٢/٢/٢٢
❓ #مسئولان دانشگاهی (که اسم آنها در این برگه آورده شده است) برای سرپوش گذاشتن بر تخلّفات خود، #قوانین را از دید #دانشجو مخفی میکنند، تا جایی که عدّهای از #دانشجویان برای احقاق حقّ خود ناچار به مراجعه به #محاکم_قضایی میشوند. ضمناً وضعیت ظاهر اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی بسیار زشت و تأسّفبار است؛ چرا کسی رسیدگی نمیکند؟
💢 #پاسخ مقام معظم رهبری :
🔆 مگر میشود #قانون را مخفی کرد؟ انسان قانون را میخواند. قانون که دست کسی نیست؛ قانون چاپ شده است و میشود رفت آن را پیدا کرد. بنابراین، این حرف درست نیست. اما درباره وضعیت #اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی؛ اگر همینطور باشد، باید آقایان رؤسا که اینجا تشریف دارند، آن را دنبال کنند. بله، هم بواطن را باید رعایت کنند، هم ظواهر را.
@chekhabarazkoja
⚫️ درس بزرگ زندگی حضرت زهرا(س) برای ما
✳️ امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی کنند.
✳️ درس زندگی صدّیقهی طاهره، فاطمهی زهرا(س) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنانکه آن بزرگوار یکپارچه معنویت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیةِ النَّقیةِ [الرَّضیة] الزَّکیة؛ پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیع بر معارف ما سایهافکن بوده است. ۳۱/۱/۹۳
@chekhabarazkoja
⚫️ شعارهای انقلاب را باید حفظ کرد
رهبر انقلاب:
✳️ شعارهای انقلاب را باید حفظ کرد؛ این یکی از هدفها است. یکی از کارهای بزرگ و [یکی] از بخشهای بزرگ این جهاد عظیم -جهاد بزرگ- عبارت است از حفظ شعارهای انقلاب.
✳️ شعارها هدفها را نشان میدهند، شعارها راه را به ما نشان میدهند، شعارها مثل علامتهایی هستند که در راه میگذارند برای اینکه انسان راه را اشتباه نکند؛ اَلیمینُ وَ الیسارُ مَضَلَّةٌ و الطَّریقُ الوُسطی هِی الجادَّة؛ به چپ و راست نغلتند، راه مستقیم و صراط مستقیم را بروند؛ هنر این شعارها این است، نقشش این است.
✳️ در مورد این شعارها و حقایق هم فقط به احساسات اکتفا نشود. من البتّه برای احساسات نقش زیادی قائلم، برای عواطف نقش زیادی قائلم، امّا کافی نیست؛ لازم است امّا کافی نیست. ۳/۳/۹۵
@chekhabarazkoja
⚫️ آینده، روشن و امیدبخش خواهد بود
رهبر انقلاب:
✳️ بارها گفتهام که آینده را بسیار خوب و روشن و امیدبخش و بهتر از گذشته مشاهده میکنم.
✳️ خدای متعال به پیامبر خود فرمود: «وللاخرة خیر لک من الاولی» (سوره مبارکه الضحی آیه ۴) یعنی وضعیت آیندهی تو بهتر از گذشته خواهد بود.
✳️ زحماتی که امام عزیزمان با پشتیبانی ملت در طول ده سال گذشته کشیدند، بذری بود که پاشیده شد و انشاءاللَّه در آینده ثمر خواهد داد.
✳️ مسیرهای سختی که دست نیرومند امام(ره) عبور از آنها را ممکن میساخت، دیگر تکرارشدنی نیست؛ لذا آیندهی ما بسیار خوب و روشن و امیدبخش خواهد بود. ۱۰/۴/۶۸
@chekhabarazkoja
⚫️ علمایی که در مشروطه در مقابل غربزدگان مماشات کردند
رهبر انقلاب:
✳️ باید دشمنیها را شناخت. مشکل ما این است. اینکه بنده مسئلهی بصیرت را برای خواص تکرار میکنم، به خاطر این است.
✳️ گاهی اوقات غفلت میشود از دشمنیهائی که با اساس دارد میشود؛ اینها را حمل میکنند به مسائل جزئی.
✳️ ما در صدر مشروطه هم متأسفانه همین معنا را داشتیم. در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند - که من اسم نمیآورم؛ همه میشناسید، معروفند - که اینها ندیدند توطئهای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند، مغلوب تفکرات غرب بودند، طراحی میکردند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند در مجلس شورای ملی آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند، مبارزهی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که میدانست و میفهمید - مثل مرحوم شیخ فضلاللَّه نوری - جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند.۶/۱۲/۸۸
@chekhabarazkoja
⚫️امام مثل کوه استوار ایستاده بود
رهبر انقلاب:
✳️ روز دوم فروردین سال ۴۲ مثل همین حالا در مقابل چشمم قرار دارد. بعد از قضایای مدرسهی فیضیه و آن حوادث کذایی، اولِ شب خودمان را با دوستان به اینجا رساندیم - چون همه از این خانه نگران بودند که چه خواهد شد - از آن درِ حیاط کوچک وارد شدیم و دیدیم که ایشان آن گوشهی حیاط ایستادهاند و مشغول اقامهی نماز مغرب و عشا هستند و جمعی هم با ایشان مشغول نمازند.
✳️ آنچنان طمأنینهیی در وجود ایشان بود که هر اضطرابی را تمام میکرد؛ اصلاً کأنه هیچ حادثهیی اتفاق نیفتاده است؛ واقعاً مثل کوه استوار ایستاده بودند و مشغول نماز بودند؛
✳️ بعد هم از آن پلهها بالا آمدند و به اتاق دست چپ تشریف بردند و نشستند؛ طلبهها هم ریختند که بیانات ایشان را بشنوند. ۱/۱۲/۷۰
@chekhabarazkoja
⚫️ وقتی ملت ایران پیروز میشود، آن ارواح طیبه به اهتزاز در میآیند
✳️ خدای متعال خبر داده است: «و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللّه امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون»؛
✳️ پیش خدای متعالاند، زنده هستند، مشرف بر این عالَمند، حوادث را میبینند... آن وقتی که پای ما به سنگی بخورد، آن وقتی که نتوانیم خودمان را درست هدایت کنیم، اداره کنیم، زمین بخوریم، آنها نگران میشوند.
✳️ آن وقتی که میفهمیم... راه را مستقیم حرکت میکنیم... آنها خوشحال میشوند. آن وقتی که ملت ایران در یک عرصهای پیروز میشود، آن ارواح طیبه به اهتزاز در میآیند. ۹۰/۱۲/۱۰
@chekhabarazkoja
⚫️ روایتی مختصر از دوران منحوس پهلوی در بیان رهبر انقلاب
1⃣ حکومتی که مردم را به فحشا سوق میداد
✳️ پیش از انقلاب، تبلیغات رسمی و عمومی و همیشگی كشور ما، تبلیغاتی بود كه مردم را به فحشا و هرزگی و عیاشی سوق میداد.
✳️ حتّی در نقاط فقیر و عقبافتاده - جاهایی كه مردم به نان شب محتاج بودند - هم به نحوی برای عیاشی و هرزگی امكاناتی فراهم بود.
✳️ این امر بهطور عمد در محیطهای جوان مثل دانشگاهها و سربازخانهها - نه آن مقداری كه مقتضای طبیعی غریزهی جوانی است - برای سرگرم كردن و فاسد شدن نسل، تشدید میشد.
✳️ وقتی كه جوانان یك نسل فاسد شدند، دیگر ملتی وجود ندارد و مقاومتی به چشم نمیخورد. ۴/۱۰/۷۲
@chekhabarazkoja
⚫️ روایتی مختصر از دوران منحوس پهلوی در بیان رهبر انقلاب
2⃣ هم در گندم وابسته بودیم و هم در سیلو!
✳️ یکی از بزرگترین جرائم و گناهان رژیم محمّدرضا پهلوی، عبارت بود از اینکه کشور را از لحاظ فنّی، صنعتی و اقتصادی، وابسته نگهداشت و وابستهتر کرد.
✳️ سرنوشت یک کشور را در نانش، در گندمش، در سیلوی گندمش، در وسیلهی آرد کردن گندمش، در مواد غذاییش و در همه چیزش، به خارج وابسته کرد! شما از این مواد غذایی و نان بگیرید، تا سایر چیزها، ایران به خارج از مرزها وابسته شد؛ بهطوریکه اگر یک وقت دشمنان اراده کنند، بتوانند این ملت را از همه چیز محروم کنند.
✳️ کسی که اینطور کشوری درست کند و اداره نماید و به اینجا برساند، خیانتی مرتکب شده است که هیچ خیانت دیگری جز آنکه در همین سطح باشد، با آن قابل مقایسه نیست. ۲۴/۱۱/۸۴
@chekhabarazkoja