eitaa logo
پرسمان اعتقادی
44.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
55 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔فلسفه میت چیست ❗️❗️آیا راست است که بعد از دفن میت و خاکسپاری هم تلقین کردن مستحب است ❕❕ 💠💠 👌استحباب تلقین میت به توحید و نبوت و امامت و ولایت ائمه علیهم السلام با ذکر نامشان در روایات معتبر وارد شده است و محل فقها می باشد . ❕کیفیت آن به این گونه است که پس از گذاشتن میت در قبر ، ولی میت یا نایب او داخل قبر شده و با دست راست چانه میت و با دست چپ بازوی چپ او را گرفته و به شدت تکان می دهد ، سپس دهان او را به گوش او نزدیک کرده و او را تلقین می دهد . 📚وسائل الشیعه ج3 ص173 باب 20 ❕فلسفه تلقین دادن میت روشن است ، از آنجایی که روح در بدو ورود به عالم با یک عالم ناشناخته و جدید رو به رو است ، در یک وحشت و ترس و ابهام عجیبی قرار دارد ، ممکن است روح او در این تحول بزرگ در تذکر و یاد آوری عقاید خود و در اثبات آن گرفتار لغزش و تزلزل شود به گونه ای که حتی نام خود را نیز فراموش کند ، برای برطرف شدن این فراموشی و اضطراب در مقام پاسخ دهی و آزمون برزخی مستحب است که برای میت تلقین خوانده شود تا عقاید و را به خاطر آورد ، زیرا بر اساس روایات ، روح برزخی با بدن مادی و دنیوی اش در ارتباط است و تلقین جسد میت موجب تنبه روح او می گردد. ❕پس از دفن میت و خاکسپاری نیز ، دو مرتبه میت مستحب است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « چرا اهل میت پس از خاکسپاری ، میت خود را رها می کنند و اقدام به تلقین مجدد او برای رویارویی با منکر و نکیر نمی کنند ، زمانی که میت دفن شد و تنها ماند ، نزدیکترین مردم به او باید بر سر قبر او بنشیند و دهانش را به جایگاه سرش نزدیک کند و او را دهد که وقتی چنین می شود ، نکیر و منکر می گویند برویم که حجتش را به میت تلقین دادند » 📚التهذیب ج1 ص321 📚الکافی ج3 ص201 👌و فرمود ؛ « با تلقین دو مرتبه پس از دفن ، میت از پاسخگویی به سوالات نکیر و منکر بر می آید » 📚وسائل الشیعه ج3 ص202 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چگونه می گویید علی در کعبه متولد شده است و دیوار کعبه شکاف خورده است و هم اکنون نیز این شکاف ها قابل مشاهده است در حالی که کعبه بارها تخریب شده است و دوباره بازسازی شده است و اثری نیز از شکاف مذکور نباید در آن باشد ❗️❗️ 💠💠 👌مساله ولادت علی علیه السلام در خانه کعبه و شکافته شدن دیوار خانه کعبه و ورود فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی به خانه مورد اتفاق تمام مسلمین اعم از شیعه و سنی است و قابل انکار نمی باشد . 🔶شیخ می نویسد ؛ « علی در خانه کعبه متولد شد و نه پیش از امیر مومنان و نه پس از او کسی درون خانه خدا چشم به جهان نگشوده و این نیست جز کرامت و جلالتی که به پاس مقام و جایگاه بلند آن حضرت از سوی خداوند عطا گردیده است » 📚الارشاد ج1 ص5 👌یزید بن که به همراه عباس بن عبدالمطلب نظاره گر جریان بودند می گوید ؛ « دیدیم که پشت کعبه باز شد و دیوار کعبه شکافت و فاطمه بنت اسد داخل شد و از دید ما پنهان گشت و دیوار کعبه به هم بر آمد ، خواستیم قفل در را بگشاییم اما گشوده نشد پس دانستیم که این امر امری از امور خدای متعال است ، سپس فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد در حالی که علی را در دست داشت ...» 📚علل الشرایع یک جلدی ص135 📚معانی الاخبار ص62 📚امالی صدوق ص194 📚امالی طوسی ص706 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « فاطمه بنت اسد را درد زایمان گرفت ، در حالی که طواف خانه خدا را می کرد ، دیوار کعبه شکافته شد و او وارد کعبه شد و امیر مومنان را در آنجا به دنیا آورد » 📚بحار الانوار ج35 ص23 ❕این مساله مورد تصریح علمای اهل سنت هم قرار گرفته است . 🔶مسعودی می نویسد: «محل تولد علی خانه کعبه است» 📚 مروج الذهب ج1 ص313 👌 حاکم نیشابوری می نویسد ؛ «روایات متواتری در باب ولادت علی بن ابی طالب توسط فاطمه بنت اسد در داخل کعبه وارد شده است» 📚 المستدرک علی الصحیحین ج3 ص550 👌 سبط بن می نویسد ؛ « روایت شده است فاطمه بنت اسد در حالی که باردار بود خانه خدا را طواف می کرد درد زایمان او را گرفت درب خانه کعبه به روی او باز شد او داخل خانه کعبه شد و فرزندش را به دنیا اورد» 📚 تذکره الخواص ص20 👌 گنجی شافعی می نویسد ؛ « امیر مومنان علی شب جمعه سال 30 رجب پس از عام الفیل داخل خانه خدا به دنیا امد کسی پیش تر و پس از ان حضرت داخل خانه کعبه به دنیا نیامده واین از فضایل اختصاصی او است که خداوند به جهت بزرگداشت مقام او عطا کرده است» 📚 کفایه الطالب ص407 👌 می آورد: "«این که امیر مومنان علی در درون کعبه به دنیا امده شهرت جهانی داشته و در کتاب های شیعه وسنی امده واین افتخار نصیب هیچ شخص دیگری نشده است» 📚 شرح الخریده الغیبیه ص15 ❕در نقل دیگری آمده است که در لحظات آخر عمر شریف حضرت علی هر یک از صحابه ایشان به بالین ایشان حاضر می شدند و سوالات خود را مطرح می کردند ، یکی از این افراد صعصعه بن صوحان بود . 👌صعصعه سوال از برتر بودن حضرت امیر بر انبیا می کرد تا انجا که رسید و گفت : ❔ تو برتر هستی یا عیسی؟ علی علیه السلام فرمود: من افضل از عیسی هستم چرا که پس از انکه مریم بواسطه دمیدن جبرییل در گریبان او به قدرت خدا حامله شد همین که زمان وضع حملش شد وحی شد ای مریم از بیت المقدس خارج شو زیرا که این خانه محل عبادت است نه زایشگاه و محل ولادت لذا از بیت المقدس بیرون رفت ودر میان صحرا پای نخله خشکیده عیسی بدنیا امد 👌اما من وقتی مادرم فاطمه بنت اسد را درد زاییدن گرفت به کعبه پناه برد وگفت خدایا بحق این خانه و بحق کسی که این خانه را بنا کرده این درد زاییدن را بر من آسان گردان همان ساعت دیوار خانه شکافته شد ندای غیبی برخاست که ای فاطمه داخل خانه شو،فاطمه مادرم وارد شد و من در همان خانه کعبه به دنیا امدم 📚 شب های پیشاور ص476 ❕بنابراین تولد علی علیه السلام در خانه کعبه و شکاف خوردن دیوار کعبه قابل انکار و نمی باشد . 👌 بعد از ولادت حضرت علی کعبه چندین بار بازسازی و یا بنا شده است ، بنابراین به طور طبیعی باید آثار شکافی که برای تولد حضرت علی در کعبه ایجاد شده بود از بین رفته باشد و این مطلبی است که هیچ یک از شیعیان منکر آن نیستند، و اهمیتی هم ندارد که اثر آن شکاف به دلیل تجدید بنا از بین رفته باشد، چون آنچه که دارد خود اعجاز شکاف کعبه هست که به طور حتم به وقوع پیوست و منابع معتبر شیعه و اهل سنت آن را به وفور بیان کرده اند. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔تمام ياران حضرت مهدي(عج) اند» آيا اين حديث واقعيت دارد؟ چرا ❗️❗️ 💠💠 👌یاران امام زمان علیه السلام تمام انسان های حقیقت جو و آزاده ای هستند که از اقصی نقاط جهان برای یاری دین الهی گرد هم جمع می شوند و اختصاص به یک خاصی ندارند ، اگر چه سهم عجم ها و غیر عرب و ایرانیان از یاران امام عصر ، سهم است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هیچ می دانی که قم را چرا قم نام نهادند ؟ برای آن که اهل آن با قائم خاندان محمد جمع شوند ، و با او قائم و مستقیم باشند و او را دهند » 📚تاریخ قم ص278 📚بحار الانوار ج60 ص216 👌و فرمود ؛ « اهل قم انصار و قائم هستند » 📚بحار الانوار ج57 ص219 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « گویی گروهی را می بینم که در شرق ( منطقه ) در پی حق قیام می کنند ، اما آن را به ایشان نمی دهند ، دوباره آن را می طلبند اما به آنها داده نمی شود ، پس چون این وضعیت را می بینند ، شمشیرهایشان را بر گردن خود می نهند و آنچه را خواسته بودند به ایشان می دهند اما دیگر آن را نمی پذیرند تا این که قیام می کنند و آن را جز به صاحبتان نمی سپرند ، کشتگان آنها شهیدند ، من اگر آن زمان را درک کنم ، خود را برای صاحب این امر نگاه می دارم » 📚الغیبه نعمانی ص273 📚بحار الانوار ج52 ص243 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « خراسانیان ( ایرانیان ) یاوران قائم اند » 📚الاختصاص ص325 📚دلائل الامامه ص459 👌در نقل دیگری از علی علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « گروه هایی از و قبیله هایی از با مهدی الفت می گیرند » 📚کنزالعمال ج14 ص591 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از قوم عرب تعداد اندکی از آنها همراه اند » 📚الکافی ج1 ص370 ❕از این روایات استفاده می شود که همه مناطق زمین سهمی در یاوری امام عصر علیه السلام دارند ، اگر چه سهم عجمیان و ایرانیان بیشتر است . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔با توجه به روایات در دین اسلام شما باید در دنیا بلا و مصیبت و گرفتاری تحمل کنید تا عزیز خدا باشید مگر خدا ارحم نیست پس بلا برای چه چرا اسلام دینی دنیا گریز است که قصد دارد دنیای انسان را تباه کند چرا دینی غم انگیز است چرا برای مومنین وعده پاداش یا حداقل آسایش در دنیا را نداده است و با مومنین اینگونه خشن برخورد می کند ❗️❗️ 💠💠 👌چگونه می توان گفت که اسلام به دنیای مومنین توجهی ندارد و دنیایی پر از بلا و مصیبت را برای آنها ترسیم می کند در حالی که نعمت های دنیوی را از بزرگترین نعمت های معرفی می کند . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « دو نعمت دینوی است که مردم به آن توجه ندارند و شکر آن را به جا نمی آورند و آن دو امنیت و سلامتی است » 📚الخصال ج1 ص19 👌و فرمود ؛ « دو خصلت است که بسیاری از مردم آن دو شده اند و توجه به بزرگی آن ندارند که آن دو صحت و سلامتی و فراغ و آسایش دنیوی است » 📚همان مدرک 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پنج نعمت است که هر کس یکی از آنها را از دست دهد ،دارای زندگی ناقص و قلبی مشغول می شود ، اول آن ها صحت بدن است و دوم امنیت است و سوم وسعت رزق است و چهارم انیسی همدل که همسر و فرزند صالح است و پنج فراغ و آسایش است » 📚بحار الانوار ج78 ص171 👌و فرمود ؛ « صحت و سلامتی است که شکر آن را نمی توان به جا آورد » 📚امالی صدوق ص138 👌 پیامبر گرامی فرمود ؛ « به جای بلا از خداوند عافیت و سلامتی را بخواهید » 📚معانی الاخبار ص230 👌و فرمود ؛ « حسنه دنیا صحت و است و حسنه آخرت مغفرت و رحمت » 📚بحار الانوار ج78 ص174 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « از خزائن رحمت الهی چیزهایی را بطلب که کسی جز خدا قادر به اعطای آن نیست مانند فزونی عمر و سلامتی تن و وسعت رزق » 📚نهج البلاغه نامه 31 👌بنابراین می بینیم که اسلام دنیای پر نعمت و خالی از مصیبت و گرفتاری را از جمله نعمت های بزرگ الهی می داند که بندگان توانایی شکر آن را ندارند . ❕البته توجه به این نکته لازم است که در مواردی ، آسایش و رفاه دنیوی سبب و سرکشی بعضی از بندگان بی ظرفیت می شود ، اگر بلاها و مصیبت ها در زندگی این دسته از بندگان نباشد ، به تدریج ممکن است حق و حقیقت و آخرت و پرودگار را فراموش کنند و غرق در لذات و نعمات دنیوی شوند ، خداوند به واسطه رحمتش آنها را در دنیا گرفتار می کند و در برابر صبر بر آن گرفتاری به آن ها پاداش می دهد ، تا از مسیر صلاح منحرف نشوند چنان که می فرماید ؛ « ما شما را با بدیها و نیکی ها آزمایش می کنیم » 🔶انبیاء 35 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « منظور از نیکی ها تندرستی و عافیت است و منظور از بدی ها بیماری و است » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ص819 👌در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فر ماید ؛ « بعضی از بندگان من افرادی هستند که اصلاح امر آنها جز به غنا و گستردگی زندگی و صحت بدن نمی شود ، از این رو امر دین آنها را به وسیله آن اصلاح می کنم ، و بعضی از بندگانم هستند که امر دین آنها جز با نیاز و مسکنت و بیماری اصلاح نمی شود ، لذا امر دین آنها را با آن اصلاح می کنم و آنان را به وسیله آن می آزمایم » 📚الکافی ج2 ص60 ❕البته خداوند پیامبران و امامان و مومنین را نیز در دنیا گرفتار می کند بدون آن که از آنان کم ظرفیتی یا گناهی مشاهده کند ، و در برابر آن مصائب به آنها پاداش می دهد ، بدان جهت آنان را گرفتار می کند تا آنان در صبر و و شکر بر مصائب الگو برای سایر مصیبت زدگان باشند و مصیبت زدگان با مشاهده مصائب آنها ، مصیبت خود را بزرگ قلمداد نکنند و بر آن پیشه سازند . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « اگر گرفتار مصیبتی در جانت یا مالت یا فرزندت شدی ، مصائب پیامبر خدا را متذکر شو زیرا هیچ یک از خلائق به مانند پیامبر اسلام گرفتار مصیبت نشدند » 📚وسائل الشیعه ج3 ص267 ❕برخی از مصائب و گرفتاری های افراد نیز در دنیا ناشی از است که سبب می شود نعمت های الهی از آنها دور شود و آنان گرفتار و مصیبت زده شوند چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « بنده زمانی که گناه کند و کاری نکند که گناهاش بخشیده شود ، خداوند او را به حزن و بیماری و گرفتاری مبتلا می کند تا کفاره گناهانش باشد » 📚امالی صدوق ص294 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❓اشکالی از ناحیه ضد دینان دیدم که خیلی ناراحتم کرد .میگن پیامبر مسلمین می گه از دنیا شما چندین چیز محبوب من است ؛ بوی خوش و نماز و زنان و این یعنی پیامبر مسلمین نعوذ بالله بوده است 💠💠 ❕شکی در این نیست که پیامبر گرامی ما اسوه اخلاق بوده است چنان که قرآن در وصف ایشان می فرماید: « تو اخلاق و برجسته ای داری» 🔷قلم4 ❗️ومی فرماید: « برای شما در زندگی و اخلاق رسول خدا اسوه نیکویی است» 🔷احزاب 21 🗯 خود پیامبر گرامی می فرماید: «من شده پرودگارم است» 📚بحار الانوار ج16 ص231 🔶حال برای پاسخ باید توجه داشت ؛ ♻️پیامبر گرامی فرمود: «از دنیای شما سه چیز محبوب من است؛ زنان و بوی خوش و نماز که روشنی چشم من در آن است» 📚وسائل الشیعه ج2 ص144 ❗️در جاهلیت شخصیت زن به قدری نزد انان بی ارزش بود که خداوند می فرماید: «هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختری نصیب تو شده صورتش سیاه می شود و مملو از خشم می شود و از قوم و قبیله خود بخاطر بشارت بدی که به او داده شده متواری می گردد» 🔷نحل 57-58 🗯 می نویسند: «زن در نزد اعراب مانند کالایی خرید و فروش می شد و از هرگونه حقوق اجتماعی و فردی حتی ارث محروم بود روشن فکران عرب زن را در شمار حیوانات قرار می دادند از همین رو انان را جزئ لوازم و اثاث زندگی می شمردند» 📚فروغ ابدیت ص46 👌 اسلام بر این نگاه نسبت به زن خط بطلان کشید . 🔷در روایتی امده است که در نزد پیامبر به فردی خبر دادند که دارای دختر شده ای .او ناراحت شد .پیامبر خطاب به او فرمود: «چرا ناراحت می شوی دختر همانند در منزل تو است » 📚الکافی ج6 ص5 👌از سوی دیگر در اسلام برنامه ویژه ای بر روی محبت به همسر و زن ترتیب داده شد تا مرد گمان نکند که زن تنها ابزاری برای اطفاء شهوتش میباشد و ارزش دیگری ندارد . ❗️آنجایی که خداوند می فرماید: «از نشانه های وجود او همسرانی است از جنس خودتان که برایتان افرید تا در کنار انان آرامش گیرید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد» 🔷روم22 💠امام علیه السلام فرمود: «هر چقدر ایمان انسان بالا رود به همان مقداز محبتش نسبت به همسر و زنش افزایش می یابد» 📚الکافی ج5 ص320 🗯و : «این که مرد به همسرش بگوید تو را دوست دارم این جمله هیچگاه از قلبش بیرون نمی رود» 📚الکافی ج5 ص568 👌این که پیامبر گرامی می فرماید از دنیای شما زنان محبوب من هستند یعنی من نسبت به همسران مومنه و شایسته ام محبت دارم و نگاه ابزاری به آنان ندارم .شما نیز به من اقتدا کنید و محبت انان را در سینه داشته باشید و با همسرانتان بد رفتار نکنید و با انان همانند حیوان برخورد نکنید .چنان که در جاهلیت چنین می کردید . 💠 لذا امام صادق علیه السلام فرمود: «از اخلاق انبیا محبت به زنان و همسرانشان بوده است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص22 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چرا به پیامبر ابو القاسم می گویند ❗️کانال های ضد دین می گویند چون بعد از هجرت پیامبر به کاروان های مشرکین حمله می کردید و غنائم آنان را تقسیم می کند به پدر کننده و ابو القاسم نامگذاری شد ❕❕ 💠💠 👌از جمله القاب پیامبر گرامی ، ابو القاسم است زیرا دارای فرزندی به نام بودند که در کودکی از دنیا رفتند . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « فرزندانی که برای رسول خدا از خدیجه متولد شدند ، عبارتند از و طاهر و ام کلثوم و رقیه و زینب و فاطمه و از ماریه قبطیه نیز ، ابراهیم متولد شد » 📚الخصال ج2 ص405 📚قرب الاسناد ص9 👌در نقل دیگری پیامبر گرامی فرمود ؛ « خدیجه که رحمت خدا بر او باد ، برای من طاهر و و فاطمه و رقیه و ام کلثوم و زینب را به دنیا آورد» 📚الخصال ج2 ص404 ❕ابن شهر آشوب می نویسد ؛ « قاسم در از دنیا رفت » 📚المناقب ج1 ص161 👌شیخ عباس قمی می نویسد ؛ « مشهور آن است که برای پیامبر سه پسر به دنیا آمد ، اول بود و به این سبب به پیامبر کنیه را دادند و دوم عبدالله که او را ملقب به طیب و طاهر گردانیده اند و سوم ابراهیم » 📚منتهی الامال ج1 ص266 ❕ در روایتی نیز آمده است که حسن بن فضال از پدرش نقل می کند که از امام رضاعلیه السلام پرسیدم چرا به پیامبر ابوالقاسم می گویند ❔ 👌 حضرت فرمود چون دارای بود اسمش قاسم بود . ❕گفتم یابن رسول الله آیا مرا لایق می دانی که بیشتر توضیح دهی حضرت فرمود بله آیا می دانی پیامبر فرمود من و علی پدران این امت هستیم؟ 👌گفتم بله. فرمود آیا می دانی پیامبر نسبت به همه امت از جمله علی علیه السلام بمنزله است؟ گفتم بله. فرمود: آیا میدانی علی تقسیم کننده بهشت و دوزخ است؟ گفتم بله . ❕امام فرمود به پیامبر ابو القاسم می گویند زیرا او پدر (معنوی ) علی است ، علی نیز تقسیم کنیده بهشت و جهنم است » 📚معانی الاخبار ص52 📚بحار الانوار ج16 ص95 👌مانعی ندارد که هر دو وجه در علت نامگذاری پیامبر گرامی به ابو القاسم دخیل باشد ، یکی معنای ظاهری آن را می رساند و دیگری معنای باطنی را . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔کلیپی از یک آخوند در کانال های ضد دین منتشر می شود که می گوید وقتی ابراهیم را درون آتش انداختند گفت یاعلی و سپس آتش تبدیل به شد ❗️آیا چنین چیزی واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌 امامان گرامی ما دارای خلقت نورانی بوده اند ، و خداوند سال های سال قبل از خلقت آدم ، نوری وجودی آنان را خلق کرده و آنان تسبیح گوی خداوند بودند ، و تمام انبیاء با نوری وجودی آنها آشنایی داشته اند . ❕طبق روایات متعددی ، خداوند نور اهل بیت را سال ها قبل از آنکه خلقت عالم را صورت دهد خلق کرده بود . 🔷پیامبر فرمود ؛ « من و علی و فاطمه و حسن و حسین در سراپرده الهی بودیم و او را تسبیح می کردیم و فرشتگان با تسبیح کردن ما ، خداوند را فرا گرفتند » 📚 الشیعه ص7 📚 الانوار ج25 ص2 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « ما اشباح بودیم اطراف عرش که خدا را تسبیح می کردیم ، و این حدود پانزده هزار سال قبل از خلقت آدم بود و وقتی آدم آفریده شد در او قرار گرفتیم». 📚 الانوار ج25 ص2 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند نور از نور عظمت خود را قبل از آفرینش آدم آفرید که آنان محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین بودند » 📚 الانوار ج25 ص4 👌پیامبر فرمود ؛ « خداوند ما را آفرید زمانی که نه آسمانی افراشته و نه زمینی گسترده و نه عرش و نه بهشت و جهنم بود ،ما او را و می کردیم ، هنگامی که تسبیح و تقدیسی وجود نداشت ...خداوند نور دخترم فاطمه را شکافت و آسمانها و زمین را آفرید ، نور آسمانها و زمین از نور فاطمه است ...» 📚 الانوار ج25 ص16 ❕بر این اساس طبیعی است که انبیاء گذشته به آن انوار مطهر کنند . 💠 در روایتی امام علیه السلام فرمود ؛ « یک یهودی به نزد رسول خدا آمد و خطاب به او گفت: شما برتر هستید یا حضرت موسی بن عمران که خداوند با او صحبت کرد، بر او تورات را نازل کرد، معجزه عصا را به او داد، دریا را بر او گشود و ... پیامبر در حالی که از بیان مستقیم برتری خود، اکراه داشت، فرمود: همانا حضرت آدم زمانی که آن اشتباه را انجام داد این‌گونه توبه کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا ببخشی» سپس خداوند او را بخشید. همانا نوح زمانی که سوار بر کشتی بود و ترسید که غرق شود، چنین دعا کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد برای اینکه مرا از غرق نجات دهی» پس خداوند آنها را نجات داد و همانا ابراهیم زمانی که در افتاد چنین دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می جویم به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش نجات بخشی» پس خداوند آتش را بر او کرده و او به سلامت از آن‌جا رهایی یافت. و زمانی که موسی عصا را انداخت دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا حفظ کنی، خداوند فرمود: نترس ... » 📚امالی ص218 📚احتجاج ج1 ص48 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که کشتی نوح در حال غرق شدن بود ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند او را نجات داد و زمانی که ابراهیم در افتاد ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند نیز او را نجات داد و آتش برایش سرد و سلامت گشت و موسی با توسل به ما از دریا نجات یافت و عیسی زمانی که یهود قصد قتلش را داشتند با توسل به ما نجات یافت و به آسمان رفت » 📚وسائل الشیعه ج7 ص103 ❕بنابراین توسل انبیاء سابق و من جمله ابراهیم نبی به اهل بیت علیهم السلام ثابت است ، بیان روحانی مذکور در توسل کردن ابراهیم با تعبیر یا علی ، اگر چه مستند نیست ،ولی ممکن است تعبیری مجازی برای بیان اصل توسل باشد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که قرآن می گوید همه چیز در کتاب مبین یا لوح محفوظ ثبت و است یعنی چه ❗️چگونه الواح و کتب بزرگی هستند که همه چیز در آنها ثبت است ❕آیا این شبیه افسانه و نیست ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « خداوند هر چه را بخواهد محو یا اثبات می کند و ام در نزد او است » 🔶رعد 39 👌و می فرماید ؛ « نزد ما کتابی است که همه چیز در آن است » 🔶ق 4 👌و می فرماید ؛ « کوچکترین چیزی در زمین و آسمان حتی به اندازه سنگینی بی مقداری از دیدگاه علم پرودگار تو مخفی و پنهان نمی ماند و نه کوچکتر از این و نه بزرگتر از این مگر اینکه همه اینها در ( لوح ) و کتاب آشکار ثبت و ضبط است » 🔶یونس 61 👌و می فرماید ؛ « هیچ جنبده ای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خدا است ، او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را می داند ، همه اینها در کتاب ( لوح محفوظ ) ثبت است » 🔶هود 6 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ 👌 تحقق موجودات و حوادث مختلف جهان دو مرحله دارد: 1⃣یکی مرحله قطعیت که هیچگونه دگرگونی در آن راه ندارد (و در آیات فوق از آن اشاره به ام الکتاب کتاب مادر یا کتاب مبین شده است ) . 2⃣دیگری مرحله قطعی به تعبیر دیگر مشروط است که در این مرحله دگرگونی در آن راه دارد، و از آن تعبیر به مرحله محو و اثبات می شود. 👌گاهی نیز از این قسم اول تعبیر به لوح و قسم دوم تعبیر به محو و اثبات می شود. ❕ گوئی در یکی از این دو لوح آنچه نوشته شده است به هیچوجه دگرگونی در آن راه ندارد و کاملا محفوظ است و اما دیگری ممکن است، چیزی در آن نوشته شود و سپس محو گردد و بجای آن چیز دیگری نوشته شود. ❕ اما حقیقت امر این است که گاهی یک حادثه را با اسباب و ناقصه آن در نظر می گیریم مثلا سم کشنده ای را که مقتضای طبیعتش نابود کردن یک انسان است مورد توجه قرار می دهیم و میگوئیم هر کس آن را بخورد می میرد، بیخبر از اینکه این سم یک ضد سم هم دارد که اگر پشت سر آن بخورند اثرش را خنثی می کند (البته ممکن است بیخبر هم نباشیم اما نخواهیم یا موقعیت اقتضا نکند که سخنی از ضد سم بگوئیم ). 👌ملاحظه می کنید در اینجا این حادثه یعنی مرگ به خاطر خوردن سم جنبه ندارد و به اصطلاح جای آن لوح محو و اثبات است که تغییر و دگرگونی با توجه به حوادث دیگر در آن راه دارد. 💠ولی اگر حادثه را با علت تامه اش، یعنی وجود مقتضی، و اجتماع همه شرائط و از میان رفتن همه موانع، در نظر بگیریم (در مثال بالا، سم را با نخوردن ضد سم توأم در نظر بگیریم ) در اینجا دیگر حادثه قطعی است و به اصطلاح جایش در لوح محفوظ و ام الکتاب است، و هیچگونه دگرگونی در آن راه ندارد. 🔰این سخن را به نوع دیگر می توان بیان کرد و آن اینکه خداوند دارای دو مرحله است ؛ 1⃣علم به مقتضیات و علل ناقصه . 2⃣علم به علل تامه 👌 آنچه مربوط به مرحله دوم است، تعبیر از آن ام الکتاب و لوح می شود و آنچه مربوط به مرحله اول است تعبیر به لوح محو و اثبات می گردد و گر نه در گوشهای از آسمان گذارده نشده است که چیزی روی آن بنویسند یا محو کنند و چیز دیگری در آن ثبت نمایند ، همه این تعابیر اشاره به علم خداوند است . ❕و از اینجا به سؤالات بسیاری که از مطالعه در منابع اسلامی به وجود می آید پاسخ گفته می شود زیرا گاهی در روایات و یا در بعضی از آیات می خوانیم فلان کار موجب فلان اثر و نتیجه می شود، اما ما گاهی چنان نتیجه ای را در آن نمی بینیم . 👌این به خاطر آن است که تحقق آن نتیجه، دارای شرائط و یا بوده است که بر اثر فقدان شرط یا وجود مانع، تحقق نیافته است . 📚تفسیر نمونه ج10 ص241 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ویدیوی اجرای حکم اسلامی تخریب اماکن مقدس مسیحیان توسط داعش امام خمینی: اهل كتاب (=مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان) كسى كه در حكم آن‌ها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعه‌ها و كنيسه‌ها و صومعه‌ها و آتشكده‌ها و غير آن‌ها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آن‌ها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آن‌ها را از بين ببرد. : تحرير الوسيلة ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۳۷ ❗️❗️ 💠💠 👌رابطه اسلام و مسلمين را با غير مسلمانان مى ‏توان در چهار صورت خلاصه كرد ؛ 1⃣ اهل ذمه ؛ ❕آنها صاحبان كتب آسمانى هستند كه در داخل كشورهاى اسلامى به صورت اقليتى مذهبى زندگى مى ‏كنند هر گاه آنها تظاهر بر خلاف قوانين اسلام نكنند و به مسلمين احترام بگذارند مسلمانان نيز موظّفند آنها را محترم بشمارند. 👌حكومت اسلامى نيز موظف است جان و مال و ناموس آنها را حفظ كند. ذمه به معناى پيمان است در واقع آنها پيمان هم‏زيستى مسالمت آميز با مسلمين دارند كه يكى از شرايطش پرداختن ماليات كوچك و مختصرى است به نام «جزيه» كه در برابر اين وجه مختصر؛ حكومت اسلامى خدمات مهمى را در مورد آنها متعهد است .احكام اهل ذمه در كتب فقهى در ذيل كتاب جهاد به صورت گسترده آمده است. 2⃣ كفار حربى ؛ 👌آنها همان گونه كه از نامشان پيداست كسانى هستند كه در حال جنگ با مسلمانانند و به همين دليل نه تنها احترامى ندارند بلكه مسلمانان مأمور به جهاد در مقابل آنان هستند. احكام كفار حربى نيز در فقه اسلام در كتاب الجهاد به طور مشروح آمده است. 3⃣كفار معاهد ؛ 👌 آنهايى هستند كه در داخل كشورهاى اسلامى زندگى نمى‏ كنند ولى روابطى با مسلمانان از نظر تجارى، سياسى و امثال آن دارند و حقوق يكديگر را محترم مى ‏شمارند. مصداق بارز آن زمان ماست؛ تمام كشورهايى كه‏ رابطه سياسى با مسلمانان دارند و مبادله سفير، كاردار و امثال آن در كشور يكديگر انجام مى‏دهند. آنها نيز در هر كجا باشند چه به داخل كشورهاى اسلامى سفر كنند چه در خارج تماس داشته باشند، همه چيزشان محترم است.احكام اين گروه نيز در همان كتاب جهاد و در كتب تفسير، در تفسير سوره برائت آمده است. 4⃣ كفار مهادن ؛ ❕ آنهايى هستند كه در بيرون كشورهاى اسلامى زندگى مى‏ كنند و معاهده و رابطه خاص سياسى با مسلمانان ندارند ولى در حال جنگ و پيكار و مبارزه و مخالفت نيز نيستند. اسلام درباره آنها نيز دستور به خوش‏رفتارى و مسالمت داده از جمله در آيه 8 سوره ممتحنه درباره آنها فرموده است كه نهى نمى‏ كند خداوند از نيكى كردن و رفتار عادلانه با كسانى كه با شما در حال جنگ نيستند و شما را از خانه و كاشانه خود بيرون نراندند. 📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 243 ❕اهل ذمه که در مملکت اسلامی زندگی می کنند ، می توانند آزادانه به آیین خودشان باشند و در معابد و کلیساهای خود ، عبادات خود را به جای آورند ، اما موظفند که تظاهر به فسق و فجور نکنند . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « رسول خدا از اهل ذمّه ماليات را پذيرفتند مشروط به اين كه ربا نخورده و گوشت خوك تناول نكرده و با خواهران و دختران برادر و خواهر ازدواج نكنند و اگر كسى مبادرت به اين افعال نمود از امان خدا و رسولش خارج مى‏ باشد و سپس فرمودندو امروز براى ايشان هيچ امانى نيست » 📚التهذیب ج 6 ص 158 👌شیخ حر عالمی در وسائل الشیعه بابی را گشوده است پیرامون شرائط ذمه و در آن باب هیچ روایتی مبنی بر ممنوعیت اهل کتاب از احداث معابد و تخریب آن توسط والی وجود ندارد و در هیچ جای وسائل الشیعه که دائره المعارف فقه شیعه است ، اثری از مضمون فوق وجود ندارد ؛ 📚وسائل الشیعه ج 15 ص 124 باب 48 ❕اما در برخی از نقل های اهل سنت آمده است که اهل جزیه حق احداث معابد در ممالک اسلامی را ندارند واگر احداث کنند ، باید تخریب شود ، مگر معابدی که قبل از فتح مسلمین ساخته باشند که در این صورت به حال خود رها می شود و تخریب نمی شود . 📚سنن الکبری ج 9 ص 202 _ الشرح الکبیر ، ابن قدامه ج 10 ص 618 👌شرط مذکور از شرائط ذمه ، از روایات اهل سنت استفاده شده است که متاسفانه برخی از فقهای شیعه نیز مطابق آن فتوا داده اند ، در حالی که چنین شرطی در روایات شیعه نمی باشد . ❕البته در نقلی که در کتاب جعفریات آمده است ، علی علیه السلام فرموده است ؛ « در اسلام کلیسای ساخته شده و احداث شده وجود ندارد ( و نباید در مملکت اسلامی کلیسا ساخته شود )» 📚الجعفریات ص 80 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 👌این روایت به نقل از کتاب جعفریات در کتاب مستدرک الوسائل ج 11 ص 101 و نوادر راوندی ص 32 آمده است ، اما متاسفانه کتاب جعفریات به مرور زمان از گزند تحریف دور نبوده و برخی از روایات اهل سنت به آن اضافه شده است که نقل فوق از همین قسم است که از فرد مجهولی به نام « عبد الله » روایت شده است و صاحب جواهر تصریح می کند که آنچه هم اینک از کتاب جعفریات در دست ما است ، اکثرش مطابق روایات اهل سنت است « انما تطابق روایته فی الاکثریه روایه العامه » 📚جواهر الکلام ج 21 ص 398 ❕در نقل دیگری در کتاب دعائم الاسلام از علی علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « پیامبر نهی کرد از ایجاد کنیسه و کلیسا در دار اسلام » 📚دعائم الاسلام ج 1 ص 381 👌این روایت هم بدون سند بوده است و از آنجایی که نویسنده کتاب دعائم الاسلام در ابتدا مالکی مذهب بوده که پس از آن مستبصر شده است ، استفاده می شود که نقل مذکور را از اهل سنت گرفته است ، شاهد آن این است که شیخ حر عاملی از این دو نقل در بیان شرایط اهل ذمه استفاده نمی کند و علامه مجلسی هم آنجایی که مباحث جزیه و ذمه و احکام آن را مطرح می کند ، این دو نقل را نمی آورد که این روشن ترین گواه بر آن است که این دو نقل قابل استناد نمی باشد . 📚بحار الانوار ج 97 ص 63 باب 12 👌مرحوم امام ره هم نظر فقهی خود را به این نحو بیان می کند ؛ « اهل كتاب و كسى كه در حكم آن‏ها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعه‏ ها و كنيسه‏ ها و صومعه ‏ها و آتشكده‏ ها و غير آن‏ها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آن‏ها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آن‏ها را از بين ببرد . معابدى كه آن‏ها قبل از فتح مسلمين داشتند و مسلمان‏ها آن‏ها را خراب نكرده بودند برقرار گذاردن ايشان بر آن معابد- با تأمل و اشكالى كه دارد- جايز است.» 📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 537 👌این نظر فقهی ایشان است که ظاهرا مرحوم امام ره از این نظریه عدول کرده اند ، زیرا ایشان در مدت 10 سالی که رهبری انقلاب را در دست داشتند ، معابد اهل کتاب در ایران را از بین نبردند ، معابدی که در دوره اسلامی بودن ایران ساخته شده بود یعنی دوره صفویه ، قاجاریه ، پهلوی ، در حالی که مطابق فتوای فوق ایشان باید معابد اهل کتاب را از تخریب می کردند ، در ذیل می توانید لیست کلیساهای اهل کتاب در ایران و تاریخ تاسیس آن را مشاهده کنید ؛ 💠https://b2n.ir/946695 ❕در قانون اساسی نیز در اصل سیزدهم ، برای اقلیت های مذهبی ، حق آزادی انجام مراسم دینی لحاظ شده است که از جمله آن می تواند تاسیس معابد در صورت نیازشان با اجازه حکومت اسلامی باشد . ❕اقليت را چنين تعريف كرده‏ اند ؛ « گروهى از اتباع يك كشور كه از لحاظ نژادى، زبانى و يا مذهبى از ديگر قشارها متمايز بوده و از نظر تعداد نيز كمترند و قدرت حكومت را در دست ندارند. در اصل 13 قانون اساسى حقوق اقليت‏ها به‏ رسميت شناخته شده است؛ بدين بيان كه ايرانيان زرتشتى، كليمى و مسيحى مى ‏توانند طبق آيين خود در احوال شخصيه، آزادانه به انجام مراسم و اعمال دينى بپردازند. ديگر افراد جامعه به لحاظ دينى مشمول اصل 14 هستند. اين اصل، دولت و ملت مسلمان ايران را موظف نموده است كه اخلاق اسلامى، رفتار عادلانه و حقوق انسانى را رعايت كنند. » 📚آشنایی با قانون اساسی ص 95 👌به هر حال ما ماموریم که در برداشت های فقهی ، روایات اهل بیت علیهم السلام را مبنا قرار دهیم و از رجوع به روایات اهل سنت نهی شده ایم ، جز در مواردی که شاهدی در روایات خودمان مبنی بر صحت روایت اهل سنت داشته باشم . علامه مجلسی در بحار الانوار شریف بابی را گشوده است تحت عنوان ؛ « باب در نهی از رجوع به اخبار مخالفین ( اهل سنت )» 📚بحار الانوار ج 2 ص 214 👌و در این باب روایات متعددی نقل می کند ، از جمله از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « به نزد آنان ( اهل سنت ) نرو و از آنان روایت مشنو » 📚همان ، ص 216 👌این مضمون روایت را شیخ حر عاملی نیز در بابی اختصاصی در وسائل الشیعه نقل می کند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 77 باب 8 ❕چنان که گفتیم در آیات قرآن و روایات متعددی دستور به حسن معاشرت با اهل کتاب و اهل ذمه داده شده است که می توانید نمایه های ذیل را مطالعه کنید ؛ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔دانش بی مرز امام جعفر صادق در مورد رگهای بدن انسان ❗️ امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) هر روز سیصد و شصت بار، به تعداد رگهای بدن، حمد خدا می کردو می گفت «الحمدلله رب العالمین کثیراً علی کل حال» «در تمام حالات و به طور فراوان حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد» 📚(الکافی 2/503) _ امام صادق(ع) 🔴از قول رسول خدا(ص) فرمود: در بدن آدمی سیصد و شصت رگ وجود دارد، که یکصد و هشتاد رگ آن متحرک و یکصد و هشتاد رگ دیگر ساکن است، اگر رگ های متحرک ساکن شوند یا بالعکس رگ های ساکن متحرک گردند آدمی خوابش نمی برد. از این رو رسول خدا(ص) چون صبح می کرد سیصد و شصت مرتبه می گفت «الحمدلله رب العالمین کثیراً علی کل حال» «در تمام حالات و به طور فراوان حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد» و چون شب فرا می رسید ذکر گذشته را نیز به همان شماره تکرار می فرمود. 📚(الکافی 2/503) سنن النبی صفحه 325 💠💠 👌یکی از دستگاه های اساسی بدن که با ظرافت خاصی آفریده شده است و حیات انسان وابسته به آن است قلب می باشد که تامل در شگفتی های خلقت آن ، انسان را به سوی خالق و آفریینده ، راهنمایی می کند . ❕پيامبر گرامی فرمود ؛ « در انسان، پاره ْ‏گوشتى است كه اگر سالم باشد، همه بدن به سلامت آن، سالم است و اگر گرفتار بيمارى باشد، همه بدن به بيمارى آن، بيمار است: قلب انسان » 📚میزان الحکمه ج 9 ص 503 ❕ امام رضا عليه السلام فرمود ؛ « خداوند، بدن را به هيچ دردى گرفتار نساخته، مگر اين كه براى آن، دارويى هم قرار داده است كه بدان، درمان شود. هر نوع درد نيز نوعى درمان و چاره دارد؛ چرا كه اين بدن‏ها بر سياق يك مملكت، ساخته شده ‏اند. پادشاه اين سرزمين، قلب است. رگ‏هايى كه در بدن و مغز وجود دارد، كارگران ‏اند. خانه آن پادشاه، قلب انسان است. سرزمين آن پادشاه، بدن انسان است، و دستان، پاها، چشمان، لب‏ها، زبان و گوش‏ها نيز ياران اويند. » 📚بحار الانوار ج 62 ص 309 ❕كارهاى اساسى قلب را مى‏ توان در دو قسمت زير خلاصه كرد ؛ 1⃣ پس از آنكه خون، پاكيزه و تصفيه شد، در اثر حركت‏هاى مخصوص حفره ‏هاى فوقانى، به وسيله سياه رگ‏هاى شش، وارد دهليز چپ (تحويل دار قلب) مى‏ شود؛ ❕ حفره مزبور (دهليز چپ) به وسيله انقباض و جمع شدن با باز شدن دريچه، خون محتوى خود را به حفره پايين (بطن چپ) خالى مى‏ كند و بطن چپ نيز (وكيل خرج قلب) در اثر انقباض شديد، خون را به وسيله لوله بزرگى به نام سرخرگ آئورت، با فشار تمام به داخل شريان‏ها و مويرگ‏هاى بدن مى ‏فرستد و به اين وسيله، خون در لوله ‏هاى پرپيچ و خم و باريك بدن به راه افتاده و عادلانه در تمام قسمت‏هاى بدن تقسيم مى ‏گردد. 👌اينجاست كه رازِ بزرگى و استحكام بطن چپ نيز روشن مى‏شود، زيرا بطن چپ، بايد در يك انقباض، با فشار زياد، سيل خون را به تمام نقاط بدن برساند. به همين خاطر بايد ساختمان آن نيز از جهت استحكام و ظرفيّت متناسب با اين وضع باشد، يعنى ديواره ‏هايش محكم باشد تا هنگام انقباض، بتواند فشار بيشترى را تحمّل كند و حجمش هم بيشتر باشد تا در هر مرتبه مقدار زيادى خون در رگ‏ها به جريان افتد . 2⃣ خون كه حامل موادّ غذايى و حياتى است، بعد از آنكه به اين ترتيب با سرعت و نشاط، سيل ‏آسا در تمام بدن منتشر شد و با يك بخشش بى‏ دريغ موادّ حياتى لازم سلّول‏ها را به آنها داد، بار ديگر به سوى وطن اصلى (قلب) حركت مى ‏كند و به وسيله دو مجراى مخصوص به نام «سياهرگ زيرين» و «زبرين»، وارد دهليز راست مى‏ گردد. ❕خون در اين بازگشت ديگر آن سرعت، نشاط و شفّافيّت گذشته را ندارد و علاوه بر اينكه موادّ حياتى را از دست داده، حامل موادّ سمّى است كه از سلّول‏ها جمع ‏آورى كرده و به همين خاطر رنگ آن تيره و كبود است. 👌دهليز راست هم كه خون كثيف و افسرده را دريافت داشته، به نوبه خود با يك ضربه (انقباض)، آن را به بطن راست مى‏ ريزد و سپس خون مزبور در اثر انقباض ديواره‏ هاى بطن راست به طرف ريه‏ ها رانده مى‏ شود و همان طور كه در ادامه خواهيم ديد خون كثيف، پس از عبور از سرخرگ شش، در مويرگ‏هاى بيشمار ريه‏ ها پخش شده، در آنجا تصفيه مى‏ شود و دوباره با نشاط و رنگ روشن به دهليز چپ قلب باز مى‏ گردد و فعّاليّت حياتى خود را از نو شروع مى ‏كند. بنابراين خون در بدن، دو گردش دارد ؛ 🔸الف) گردش بزرگ و طولانى، كه در تمام بدن انجام گرفته و از بطن چپ آغاز و در بطن راست پايان مى ‏يابد. 🔸ب) گردش كوچك و كوتاه، كه از بطن راست شروع شده، پس از تصفيه در پالايشگاه شش‏ها، در دهليز چپ خاتمه پيدا مى‏ كند و قلب با قدرت و پشت‏كار عجيبى مانند دو دستگاه تلمبه قوى خودكار به وسيله ضربات متوالى، اين دو گردش خون را اداره مى ‏كند. 🔸ادامه👇