eitaa logo
پرسمان اعتقادی
43.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
63 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔نكته جالبي كه در ايات ٩٣ و ٩٤ سوره كهف در ادامه داستان ذوالقرنين اورده شده ميبينيم كه ايشان به يك قومي ميرسد كه هيچ زباني را نميفهميدند (طبعا حرف زدن با اين قوم امكان پذير نيست ) توجه بفرماييد : سوره كهف ايات ٩٣-٩٤ حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لّا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلا(٩٣) قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا(٩٤) ترجمه : تا وقتي بين دو سد رسيد و در بين ان دو سد قومي را ديد كه هيچ زباني را نميفهميدند ! آنان گفتند: ای ذو القرنین ، قومی به نام یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد بسیار می کنند ، آیا چنانچه ما خرج آن را به عهده گیریم سدی میان ما و آنها می بندی ( که ما از شر آنان آسوده شویم ) ؟ خوب ، در ايه ٩٣ تاكيد شده كه اين قوم هيچ زباني را نميفهميدند (نمي شود با انها ارتباط كلامي پيدا كرد ) ولي در ايه ٩٤ ميگويد : انان گفتند كه قوم ياجوج و ماجوج فلا ن كرده اند و بهمان !!!!! چطور و با چه زباني انها به ذوالقرنين گفتند ، مگر نه اينكه انها هيچ زباني را نميفهميدند ؟؟؟ جدا از احمقانه بودن اين داستان ، نويسنده داستان مردم را آنقدر نادان فرض كرده كه اين جملات را به اسم خدا بخورد انها داده ! 💠💠 👌از قرآن مجيد به خوبى استفاده مى شود كه ذو القرنين داراى صفات ممتازى بود ، از جمله ؛ 1️⃣ خداوند اسباب پيروزيها را در اختيار او قرار داد. 2️⃣ او سه لشگركشى مهم داشت: نخست به غرب، سپس به شرق و سرانجام به منطقه اى كه در آنجا يك تنگه كوهستانى وجود داشته، و در هر يك از اين سفرها با اقوامى برخورد كرد . 3️⃣او مرد مؤمن و موحد و مهربانى بود، و از طريق عدل و داد منحرف نمى شد، و به همين جهت لطف خاص پروردگار بود. او يار نيكوكاران و دشمن ظالمان و ستمگران بود، و به مال و ثروت دنيا علاقه اى نداشت. 4️⃣ او هم به خدا ايمان داشت و هم به روز رستاخيز. 5️⃣ او سازنده يكى از مهمترين و نيرومندترين سدها است، سدى كه در آن بجاى آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شد (و اگر مصالح ديگر در ساختمان آن نيز به كار رفته باشد تحت الشعاع اين فلزات بود) و او از ساختن اين سد كمك به گروهى مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم ياجوج و ماجوج بوده است. 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 545 ❕پیامبر فرمود ؛ « ذو القرنین بنده ای صالح بود که خدا او را حجت بر بندگانش قرار داد و او قومش را به سوی خدا خواند ، و آنان را به تقوا داشتن از او فرمان داد , اما آنان بر گیجگاه او ردند و او هم مدتی از آنها غایب شد تا آنجا که گفته شد مرده است یا هلاک شده است و معلوم نیست که رفته است ، سپس به سوی قومش بازگشت ...خدا به او قدرت بخشید و او را به غرب و شرق زمین رساند ، خداوند همان را در قائم از فرزندانم جاری می سازد و او را به و غرب زمین می رساند ...» 📚اعلام الوری ج2 ص249 _ کمال الدین ص394 🔸آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این آیات است که می فرماید ؛ « (باز) از اسباب مهمى (كه در اختيار داشت) استفاده كرد.- (و هم چنان به راه خود ادامه داد) تا به ميان دو كوه رسيد، و در آنجا گروهى غير از آن دو را يافت كه سخنى را نمى فهميدند! - (آن گروه به او) گفتند اى ذو القرنين ياجوج و ماجوج در اين سرزمين فساد مى كنند آيا ممكن است ما هزينه اى براى تو قرار دهيم كه ميان ما و آنها سدى ايجاد كنى؟ » ( کهف 92_94) ❔معاند می گوید که اگر آنان زبانی را نمی فهمیدند ، چگونه با ذو القرنین ارتباط برقرار کردند و مقصود خود را به او رساندند ❗️ 👌پاسخ روشن است . آنان از طریق ایماء و اشاره و استفاده از الفاظ مبهم و نامفهوم ، سعی داشتند که خود را به ذو القرنین برسانند ، ذو القرنین به تعلیم الهی متوجه مقصود آنان شد و با همین عنایت الهی ،هم مقصود آنان را متوجه می شد و هم مقصود خود را به آنان تفهیم می کرد . ❕همان گونه که پیامبران و امامان علیهم السلام ، به تعلیم الهی می توانستند با ارتباط برقرار کنند و کلام مبهم و نامفهوم آنان را متوجه شوند و مقصود خود را به آنان برسانند ، چنان که در گذشته در این رابطه بحث کرده ایم ؛ 👌چه دارد که ذوالقرنین هم به تعلیم الهی ، کلام مبهم و نامفهوم آن قوم را که مطابق هیچ لغتی نبوده ، متوجه شود و بتواند مقصود خود را به آنان برساند ❗️❗️ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چند و چند داریم ! ❓ شرق و يک غرب (سوره 26 آيه 28)، شرق و دو غرب (سوره 55 آيه 17) شرق و چندين غرب (سوره 70 آيه 40) ❕❕آیا آیات قرآن در این رابطه ندارد ❕❕ 💠💠 👌در تفسیر چنین آمده است ؛ ❕« در آیات قرآن مجید گاهی تعبیر مشرق و مغرب به صورت آمده است مانند آیه 115 بقره «و لله المشرق و المغرب » «مشرق و مغرب از آن خدا است » و آیه 9 سوره زمل « المشرق و المغرب » و گاه به صورت آمده است ، مانند آیه 17 سوره رحمن« رب المشرقین و رب المغربین » «پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب »و گاه به صورت جمع « فلا اقسم برب المشارق و المغارب »«قسم به پرودگار مشارق و ها»( معارج40) ❕بعضی نظران این تعبیرات را متضاد پنداشته اند ، در حالی که همگی هماهنگ ، و هر یک اشاره به نکته ای است . 🔶 اینکه ؛ 🗯خورشید هر روز از نقطه تازه ای طلوع ، و در نقطه تازه ای می کند ، بنابراین به تعداد روزهای سال مشرق و مغرب داریم ، و از سوی دیگر در میان اینهمه مشرق و مغرب مشرق و دو مغرب در میان آنها ممتاز است که یکی در آغاز تابستان ، یعنی حداکثر خورشید در مدار شمالی ، و یکی در آغاز زمستان یعنی حداقل آمدن خورشید در مدار جنوبی است (که از یکی تعبیر به مدار رأ س و از دیگری تعبیر به مدار رأ س ‍ می کنند) و چون این دو کاملا مشخص است روی آن تکیه شده است ، علاوه بر این دو مشرق و دو مغرب دیگر که آنها را مشرق و مغرب می نامند (در اول بهار و اول پائیز هنگامی که شب و روز در تمام دنیا برابر است ) نیز مشخص می باشد که بعضی رب المشرقین و رب المغربین را اشاره به آن گرفته اند و آن نیز قابل است . اما آنجا که به صورت ذکر شده معنی جنس را دارد که توجه تنها روی اصل مشرق و مغرب است بی آنکه نظر به داشته باشد مانند « رب المشرق و المغرب » « خداوند مشرق و مغرب » که اشاره به حاکمیت و ربوبیت خداوند بر تمام جهان هستی است همان گونه که در تعبیرات روز مره می گوییم فلان کس شرق و غرب زمین را در سیطره خود قرار داد یعنی تمام روی را 👌به این ترتیب تعبیرات مختلف بالا هر یک نکته ای دارد و انسان را متوجه تغییرات مختلف طلوع و غروب آفتاب و تغییر منظم شمس ‍ می کند . 📚تفسیر ج25 ص45 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در مورد سوره فاتحه گفته شده ، این سوره دوبار نازل شده است. یکبار در مکه و بار دیگر در مدینه. اما سبب آن مشخص نیست که چرا یک سوره باید دوبار نازل شود. آنهم سوره ای که مسلمانان در مکه آنرا در نمازهای یومیه خویش میخواندند و بیم فراموشی برآن نیز نبود. در واقع نزول دوباره آن ، نوعی حاصل بوده که عقلا بیفایده است. سبب اینکار بیفایده الله را چگونه میتوان عقلانی توجیه کرد ❕❕❕ 💠💠 👌در رابطه با دو بار نازل شدن سوره حمد ، اگر چه روایتی صریح در کتب تشیع یافت نشد ، اما مشهور بین آن است که این سوره دو بار نازل شده است ، یک مرتبه در مکه و بار دیگر در مدینه ؛ 📚ترجمه تفسیر المیزان ج 12 ص 283 ❕برخی یکی از احتمالات آیه شریفه « وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ » ما به تو سوره حمد كه هفت آيه است و مثانی است ، همچنين قرآن بزرگ بخشيديم » (سوره حجر آيه 87) ناظر به دو مرتبه نازل شدن سوره حمد می داند و می کنند قرآن با تمام عظمتش در اينجا در برابر سوره حمد قرار گرفته است، نزول دوباره سوره حمد نيز به خاطر اهميت فوق العاده آن است . 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 4 👌بنابراین فلسفه دو بار نازل شدن سوره حمد به خاطر اهمیت این و عظمت محتوایش است چرا که سوره حمد كه فاتحة الكتاب و آغازگر و فهرست قرآن ناميده شده يك دوره زندگى است؛ ❕توجه به مبدء بزرگى كه همه جهانيان را در مسير تكاملى پرورش مى‏ دهد، رحمت خاص و عامش همه را فرا گرفته، توجه به بزرگى كه ايمان به آن دقيقترين كنترل را روى اعمال انسان مى‏ گذارد. 👌عدم اتكاء به غير اللَّه، و عدم خضوع و تسليم در برابر غير او، و بالآخره گام نهادن در صراط مستقيم كه نه انحراف در آن است، نه به مى‏ گرايد و نه به غرب، نه به افراط و نه به تفريط، نه گمراهى در آن است و نه خشم و غضب پروردگار. 🔰اينها مجموعه ‏اى را تشكيل مى‏ دهند كه پياده شدنش در روح انسان براى ساختن يك شخصيت والا و تكامل كافى است. 📚تفسیر نمونه ج 11 ص 134 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁