#شیعه_عدم_همراهی_امام_حسین_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔حسين بن على, شيعيان را لعن و نفرين ميكند و ميگويد: ما را دعوت كردند و گفتند ياور توايم ولى ما را به #قتلگاه آورده و به كشتن دادند مطلب بالا از كتاب الأرشاد شيخ مفيد ص 111 ميباشد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
❕از امام باقر عليه السلام چنين روايت شده كه فرمود ؛
«شيعيان، سه دسته اند: دسته اى با ما، خود را مى آرايند. دسته اى با ما، منافع مالى خود را به چنگ مى آوردند، و دسته اى، از #مايند و رو به كوى ما دارند.»
📚مشکاه الانوار ص 127
👌و در حديثى ديگر از ايشان، آمده است ؛
«مردم در باره ما، به سه گروه تقسيم مى شوند: گروهى، دوستدار مايند و در انتظار قائم ما به سر مى برند تا از دنياى ما بهره اى ببرند. اينان، سخنان ما را مى گويند و گفته هاى ما را حفظ مى كنند؛ امّا در عمل كردن به كردار ما، كوتاهى مى كنند. خداوند، آنها را به زودى، به سوى آتش، گسيل مى دارد.
🔸گروهى ديگر، دوستدار مايند، سخنان ما را گوش مى دهند و در عمل كردن به كردار ما، كوتاهى نمى كنند تا به #وسيله ما، مردم را بچاپند. خداوند، شكمشان را از آتش سوزان، پُر مى كند و گرسنگى و تشنگى بر آنان چيره مى شود.
🔸گروهى نيز ما را دوست دارند، گفته ما را حفظ مى كنند، دستورهاى ما را اطاعت مى نمايند و با عمل ما، #مخالفت نمى كنند. آنان، از مايند و ما، از آنهاييم.»
📚تحف العقول ص 514
👌بر اساس این #روایات مدّعيان تشيّع در كوفه را مى توان به سه دسته تقسيم كرد ؛
1⃣دسته اوّل، كسانى كه دل آنها با اهل بيت عليهم السلام بود و در عمل نيز از آرمانهاى اين خاندان، دفاع مى كردند. تعداد اين دسته، بسيار #اندك بود.
2⃣دسته دوم، كسانى كه اهل بيت عليهم السلام را به راستى دوست داشتند؛ ولى جرئت دفاع از #آرمانهاى آنان را نداشتند. تعداد اينان، بيش از دسته اوّل و كمتر از دسته سوم بود.
3⃣دسته سوم، كسانى كه براى رسيدن به منافع سياسى يا اجتماعى و يا اقتصادى، به اهل بيت عليهم السلام اظهار ارادت مى كردند، ولى شمشيرهايشان در خدمت دشمنان آنها بود. بيشتر شيعيان كوفه، از اين دسته بودند؛ ولى اينان، شيعه واقعى نبودند و مى توان آنان را #شيعيان سياسى و اقتصادى ناميد. چنين كسانى، در واقع، پيرو كسى هستند كه بتواند منافع آنها را تأمين كند. از اين رو، در فضايى كه مردم احساس مى كردند كه امام حسين عليه السلام پيروز خواهد شد، اين دسته نيز با مسلم بيعت كردند؛ ولى در فضايى كه ديدند همراهى با امام عليه السلام براى آنها خطرناك است، در صف پيروان بنى اميّه قرار گرفتند، چنان كه بر پايه روايتى، امام حسين عليه السلام در روز عاشورا، خطاب به آنان فرمود ؛
«واى بر شما، اى پيروان آل ابو سفيان! اگر #دينى نداريد و از روز معاد نمى هراسيد، پس در دنيايتان، آزاده باشيد.»
📚لهوف ص 71
❕دسته دوم و سوم یا همان شیعیان #ظاهری بودند که بارها مورد ملامت امام حسین علیه السلام قرار گرفتند و اینان همان ها بودند که اهل بیت علیهم السلام در مورد آنان فرمودند ؛
« کسانی هستند که خود را شیعه #معرفی می کنند که از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین بدتر هستند »
📚بحار الانوار ج65 ص166
❕اساسا اینان شایسته یدک کشیدن نام تشیع نیستند و از تشیع خارجند چرا که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« شیعه بودن به زبان نیست که کسی به زبان بگوید من شیعه ام ولی در رفتار و در کردار با ما مخالفت کند .شیعه #همیشه با زبان و دل با ما همراست »
📚وسایل الشیعه ج15 ص247
👌و فرمودند ؛
« شیعیان ما کسانی هستند که در برابر امر ما تسلیم هستند و از سخنان ما پیروی می کنند و با دشمنان ما در مخالفت هستند و هر کس #چنین نباشد شیعه نیست»
📚صفات الشیعه ص 162
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❕#ادامه 👇
🔸پس از شهادت امام حسین علیه السلام برای برخی از شیعیان ساده اندیش این شبهه ایجاد شده بود که امام حسین برای پس از خود امامی را #معرفی نکرده است و چون محمد حنفیه از امام سجاد علیه السلام بزرگتر است پس او شایسته به امامت است . محمد حنفیه برای دفع این شبهه و اشکال آنان خود به نزد امام سجاد علیه السلام رفت و ادعای آنان را به عنوان ادعای خود مطرح کرد و با آنان همصدا شد ، تا با پاسخ امام سجاد علیه السلام آنان #متنبه شوند ، لذا در پایان روایت تصریح دارد که محمد حنفیه #سریعا پس از معجزه امام ، تصریح به امامت امام سجاد علیه السلام کرد و هیچگاه بر ادعای امامت خود #پافشاری نکرد و دست به ایجاد مکتب جدیدی نزد .این قرینه روشنی بر تفسیر فوق است که محمد حنفیه هیچگاه ادعای امامت نداشت و الا چنین راحت از این ادعا عقب نشینی نمی کرد .
👌این داستان همانند داستان حضرت ابراهیم علیه السلام است که برای بطلان #عقیده خورشید پرستان و ماه پرستان ،نخست با آنان همصدا شد و گفت خورشید و ماه خدای من هستند تا با افول کردن آن دو ، مردمان را متوجه نقص و نیازمندیشان به خالق یکتا کند.
❕علامه #مجلسی می نویسد ؛
« جلالت مقام محمد حنفیه نزد امامیه مشهور است ، او علم به امامت امام سجاد علیه السلام داشته است و بسیار از پدر و دو برادرش ( امام حسن و امام حسین ) تصریح و نصوص #دوازده امام را شنیده بوده است ، اساسا او هنگام وصیت امیر مومنان علیه السلام بر بالین ایشان حاضر بود که علی علیه السلام تصریح بر امامت امام سجاد ( به عنوان امام چهارم ) کردند ، تاویل و تفسیر جریان فوق این است که ادعای امامت از ناحیه محمد حنفیه به خاطر #مصلحت بوده است تا برخی از شیعیان ضعیف الایمان گمان نکنند که چون محمد حنفیه از امام سجاد بزرگتر است ، پس او شایسته تر به امامت است »
📚مراه العقول ج 4 ص 86
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام #مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت #منازعه ای نداشت و #مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود »
📚منتهی الامال ج2 ص1138
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁