💠ادامه #پاسخ 👇👇
4️⃣ائمه گرامی نیز در زندگی خود به یک #همسر بسنده نکرده و برای تربیت نسلی پاک که مبلغ شیعه و اسلام باشند ، اقدام به ازدواج های #متعدد می کردند .
❕شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« چون امير المؤمنين عليه السّلام شهيد گشت چهار زن از آن جناب باقى مانده بود و اسامى اين چهار زن چنين به شمار رفته: امامه، و اسماء بنت عميس، و ليلى التّميميّة، و امّ البنين »
📚منتهی الامال ج 1 ص 453
❕همینطور در بیان زوجات امام #حسین علیه السلام می نویسد ؛
« يكى شهربانو يا شاه زنان است كه والده ماجده حضرت امام زين العابدين عليه السّلام است و ديگر رباب دختر امرء القيس است كه مادر حضرت سكينه عليه السّلام بوده، و حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام تعلّق و رعايت تمامى از وى داشت.و ديگر از زوجات آن حضرت، ليلى بنت ابو مرّة بن عروة بن مسعود ثقفيّه است كه مادرش ميمونة بنت ابو سفيان بوده. و او والده ماجده جناب علىّ اكبر است، و ديگر از زوجات حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام زنى بوده كه نام او معلوم نيست و در كربلا همراه بوده و بعد از شهادت اسير شده و حامله بوده و هنگامى كه اهل بيت عليهم السّلام را از كوفه به شام مى بردند در نزديكى #حلب به جبل جوشن طفل خود را سقط كرد»
📚همان مدرک ج2 ص 1059
❕مساله تعدد #همسران نسبت به بقیه امامان هم ثابت بوده است که ما به خاطر پرهیز از اطناب از ذکر آن خود داری می کنیم.
❕از آنجایی که سیره معصوم برای همگان حجت است و یکی از منابع استنباط احکام ، همین فعل و سیره #معصوم است ، می توان بر استحباب تعدد همسران ، به سیره معصومین نیز استدلال کرد .
❕البته قائلین به استحباب تعدد همسر در اسلام دلائل دیگری نیز ذکر کرده اند ، اما از آن جایی که دلائل #مذکور زیاد محکم نبوده از ذکر آن خود داری می کنیم .
👌#صاحب جواهر می نویسد ؛
« تعدد همسران در صورت حاجت و نیاز مستحب است و بدون حاجت و نیاز نیز ( بر پایه دلائل فوق الذکر ) مستحب است و این که شیخ طوسی می گوید بیشتر از یک همسر اختیار کردن مکروه است ، #واضح_الضعف است »
📚جواهر الکلام ج29 ص 35
👌روشن است که برخی از فقهای گذشته و معاصر دلائل مذکور را کافی ندانسته و حکم به استحباب تعدد زوجات نمی دهند ، به هر حال چه بگوییم تعدد #زوجات در اسلام تنها جایز است و چه بگوییم مستحب است ، این جواز یا استحباب #فلسفه روشنی دارد.
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#علی_محمد_علیهما_السلام_بعوضه_و_ما_فوق_آن
🤔#پرسش
❔خداوند در قرآن می گوید من شرم نمی کنم که به پشه یا بالاتر از پشه مثال بزنم ،در روایات شیعه آمده است که منظور از #پشه امام علی است و فوق آن پیامبر است آیا این توهین محسوب نمی شود ❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
«إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقِينَ »
«خداوند از اينكه مثال (به موجودات ظاهرا كوچكى مانند) پشه و حتى بالاتر از آن بزند #شرم نمى كند (در اين ميان) آنها كه ايمان آورده اند مىدانند حقيقتى است از طرف پروردگارشان، و اما آنها كه راه كفر را پيمودهاند (اين موضوع را بهانه كرده) و مىگويند منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟! (آرى) خدا جمع زيادى را با آن گمراه و عده كثيرى را هدايت مى كند ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى سازد. ( بقره 26)
❕در شان #نزول آیه مذکور آمده است ؛
👌« هنگامى كه در آيات قرآن، مثلهايى به" ذباب" (مگس) و" عنكبوت" نازل گرديد، جمعى از مشركان اين موضوع را بهانه قرار داده زبان به انتقاد گشودند و مسخره كردند كه اين چگونه وحى آسمانى است که سخن از" عنكبوت و مگس مىگويد؟ آيه فوق نازل شد و با تعبيراتى زنده به آنها جواب داد.
📚تفسیر نمونه ج1 ص145
❕در تفسیر #قمی به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است ؛
« منظور از بعوضه علی و منظور از فوق آن رسول خدا است »
📚تفسیر قمی ج1 ص35
👌این که معنای سخن فوق چیست و چرا علی علیه السلام به بعوضه و پیامبر گرامی به مافوق آن #تشبیه شده است ، در ابتدای نظر ممکن است سخت به نظر آید اما خود اهل بیت علیهم السلام جمله فوق را معنا کرده اند .
❕« در روایتی آمده است که فردی به نزد امام باقر علیه السلام رفت و سوال کرد که برخی از کسانی که ادعای محبت شما را دارند گمان می کنند منظور از #بعوضه علی و منظور از ما #فوق بعوضه محمد است .
👌امام علیه السلام فرمود ؛
« آنان چيزى شنيدند ولى درست نفهميدند، روزى حضرت رسول با على نشسته بودند، شنيدند، گوينده اى مى گفت: هر چه خدا بخواهد و هر چه محمد بخواهد (پديد می آيد) و ديگرى مى گفت: هرچه خدا بخواهد و هرچه على بخواهد (رخ مى دهد)
👌حضرت رسول فرمود : محمد و على را در رديف خداوند قرار ندهيد و به صورت جداگانه بگوييد: هرچه خدا خواست و سپس هر چه محمد خواست، يا به طور جداگانه بگوييد هر چه خدا خواست سپس هر چه على خواست .
❕زيرا مشيت و خواست خدا است كه قاهر و غالب است به گونه اى كه هيچ چيز مساوى و نظير و معادل و نزديك به آن نيست و محمد كه پيامبر خدا است در مقايسه با خدا و قدرتش جز #مگس نيست كه در اين كشورهاى گسترده به پرواز در آيد و على در قبال خدا و قدرتش جز #پشه اى كه در اين جهان پهناور پرواز كند، بيش نيست (و اين دو اصلا قابل ذكر نيستند).
👌با اين كه فضل و عنايتى كه خدا بر محمد و على داشته، آن قدر زياد است كه برابرى نمى كند بر فضل الهى بر تمامى آفريدگانش از اول تا آخر .
❕این است معنای سخن پیامبر در مورد مگس و پشه»
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص161
👌علامه #مجلسی می نویسد ؛
« برای این که کسی گمان نکند که محمد و علی علیهما السلام در برابر عظمت خداوند دارای #عظمتی هستند و یا آن دو با خداوند در کنه ذات یا صفات مشارکتی دارند یا خداوند با آنان حلول و متحد شده است ، لذا خداوند #بندگان را آگاه کرده است که محمد و علی علیهما السلام اگر چه اعظم و اشرف #مخلوقات هستند ، اما در برابر عظمت خداوند مانند بعوضه و شبیه آن هستند ( و هیچ قدرتی ندارند )
📚بحار الانوار ج24 ص393
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#امام_کاظم_باب_الحوائج_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از #کجا می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️
💠#پاسخ💠
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
«امام کاظم علیه السلام در ميان مردم به باب الحوائج معروف است ( چرا که ) توسّل به آن حضرت براى #شفاى امراض و بيمارى ها و رفع امراض ظاهرى و باطنى و دردهاى اعضاى خصوصا درد چشم مجرّب است»
📚منتهی الامال ج 3 ص 1463
❕محمد بن طلحه #شافعی در مورد صفت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام می نویسد ؛
« مردم عراق او را «باب الحوائج الى الله» (دروازه برآمدن حاجات در درگاه الهى) مى خوانند، چراكه نيازهاى خود را با وسيله قرار دادن او به درگاه الهى برآورده مى ديدند. كرامتهاى او حيرت انگيز است و #گوياى اين است كه او نزد خداوند از جايگاهى راستين و فناناپذير برخوردار است».
📚مطالب السوول ص 83
❕احمد بن یوسف #دمشقی یکی دیگر از علمای اهل سنت در مورد این صفت امام علیه السلام می نویسد ؛
« امام کاظم نزد مردم عراق به «باب الحوائج» معروف است، زيرا هر نيازمندى كه به درگاه او #عرض نياز برده، نوميد بازنگشته است ...»
📚اخبار الدول ص 112
❕ابو علی #خلال که از علمای بزرگ حنبلیان محسوب می شود می گوید ؛
« هرگاه مشكل و گرفتارى مرا فرا گيرد، آهنگ قبر موسى بن جعفر كرده، به او متوسل مى شوم و خدا آن گونه كه دوست دارم #مشكل مرا برطرف مى كند»
📚تاریخ بغداد ج 1 ص 120
👌امام شافعى» پا را فراتر نهاده، درباره امام و منزلت او مى گويد ؛ « قبر موسى [بن جعفر] كاظم نوشداروى آزموده شده است »
📚تحفه العالم ج 2 ص 20
❕ابن شهر آشوب نقل مى كند در بغداد زنى ديده شد كه سراسيمه مى دويد. از او پرسيدند كجا مى روى؟ گفت نزد موسى بن جعفر مى روم زيرا فرزندم را زندانى كرده اند.
👌مردى حنبلى مذهب از سر تمسخر گفت او (امام كاظم) در زندان مرد.
زن گفت [خداوندا] به حرمت آن كشته در زندان قدرت [خود] را به من بنمايان. خيلى زود فرزندش از زندان آزاد شد و فرزند مرد مسخره كننده به كيفر رسيد »
📚 المناقب ج 4 ص 305
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#ارسال_شیاطین_به_سوی_کفار
🤔#پرسش
❔خداوند در سوره مریم آیه ۸۳ می گوید که ما شیاطین را به سوی کفار می فرستیم تا آنان را #گمراه کنند ❗️آیا این نوعی بی عدالتی نیست ❕چرا خدا در عوض #هدایت کفار آنها را گمراه می کند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
« آيا نديدى كه ما شياطين را به سوى كافران فرستاديم تا آنها را شديدا #تحريك كنند » ( مریم 83)
❕در این که مراد از ارسال شیاطین به سوی کافران چیست ، دو احتمال است و در هر دو صورت ، اشکالی به #عدالت خداوند وارد نمی شود .
1⃣مراد از فرستادن شيطانها از سوى خدا، رها كردن آنها باشد؛ مثلًا كسى كه سگ خود را نبندد و مانعش نشود مى گويند #سگ خود را فرستاد.
📚تفسیر نور ، ج5 ص308
👌خداوند شیطان را پس از عصیان و مخالفتش مهلت و ادامه حیات داد چنان که قرآن سخن #شیطان را چنین نقل می کند ؛
« گفت پرودگارا مرا تا روز #رستاخیز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از #مهلت یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت #معینی »
🔶 #حجر 36 تا 38
❕امام #صادق علیه السلام فرمود :
« ابلیس خداوند را در آسمان چهارم #شش هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » #مهلت داد »
📚#تفسیر_عیاشی ج2 ص241
❕در گذشته بیشتر در مورد #فلسفه مهلت دادن خداوند به شیطان و آزاد گذاشتن او در گمراه کردن بندگان بحث کرده ایم ؛
❕در تفسیر #مجمع_البیان چنین آمده است ؛
👌اين خطاب به پيامبر گرامى اسلام است. يعنى آيا نديدى كه ما ايشان را به شيطانها #واگذارديم، تا آنها را وسوسه كنند و به گمراهى فرا خوانند و هيچ حايلى ميان ايشان و شيطانها قرار نداديم؟ شيطانها آنها را از راه طاعت به راه معصيت مى كشانند. اينكه مى گويد شيطانها را ارسال مى داريم، تعبير مجازى است یعنی شیاطین را رها کرده ایم .
📚ترجمه مجمع البیان ج15 ص206
❕البته روشن است که تسلط #شياطين بر انسانها يك تسلط اجبارى و ناآگاه نيست، بلكه اين انسان است كه به شياطين اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى دهد، بند بندگى آنها را بر گردن مى نهد و اطاعتشان را #پذيرا مى شود، همانگونه كه قرآن در آيه 100 سوره نحل مىگويد: إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ:" تسلط شيطان تنها بر كسانى است كه ولايت او را پذيرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته اند»
📚تفسیر نمونه ج13 ص132
2⃣احتمال دوم آن است که ارسال #شیاطین به سوی کفار ، اعم از کفار اعتقادی و عملی ، مستقیم فعل خداوند باشد و روشن است که این اقدام برای #مجازات و #عذاب بیشتر کفار به خاطر تن ندادن به دستورات خداوند است .
❕در تفسیر #المیزان چنین آمده است ؛
« اگر در آيه شريفه ارسال شيطانها را به خدا نسبت داده، از آنجايى كه از باب مجازات است هيچ #عيبى ندارد، چون مشركين به حق كفر ورزيدند، و خدا هم از در مجازات شيطانها را فرستاد تا كفر و گمراهيشان را زيادتر كنند، شاهد اين معنا هم جمله" عَلَى الْكافِرِينَ" است، زيرا اگر از باب #مجازات نبود، و فرستادن شيطانها به منظور گمراهى ابتدايى آنها بود، مى فرمود" عليهم" نه اينكه به جاى ضمير اسم ظاهر" كافرين" را بياورد »
📚ترجمه تفسیر المیزان ج14 ص149
❕در تفسير #قمى نیز آمده است ؛
« آيه ى «أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ» درباره ى كسانى نازل شده كه خمس و زكات خود را نمى پردازند، خداوند بر اينان سلطان يا #شيطانى را مى فرستد تا آن مقدار از مالى كه از بابت خمس و زكات پرداخت نكرده اند، در غير راه خداوند مصرف نمايند »
📚تفسیر قمی ج2 ص53
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#ارسال_شیاطین_به_سوی_کفار
🤔#پرسش
❔خداوند در سوره مریم آیه ۸۳ می گوید که ما شیاطین را به سوی کفار می فرستیم تا آنان را #گمراه کنند ❗️آیا این نوعی بی عدالتی نیست ❕چرا خدا در عوض #هدایت کفار آنها را گمراه می کند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
« آيا نديدى كه ما شياطين را به سوى كافران فرستاديم تا آنها را شديدا #تحريك كنند » ( مریم 83)
❕در این که مراد از ارسال شیاطین به سوی کافران چیست ، دو احتمال است و در هر دو صورت ، اشکالی به #عدالت خداوند وارد نمی شود .
1⃣مراد از فرستادن شيطانها از سوى خدا، رها كردن آنها باشد؛ مثلًا كسى كه سگ خود را نبندد و مانعش نشود مى گويند #سگ خود را فرستاد.
📚تفسیر نور ، ج5 ص308
👌خداوند شیطان را پس از عصیان و مخالفتش مهلت و ادامه حیات داد چنان که قرآن سخن #شیطان را چنین نقل می کند ؛
« گفت پرودگارا مرا تا روز #رستاخیز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از #مهلت یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت #معینی »
🔶 #حجر 36 تا 38
❕امام #صادق علیه السلام فرمود :
« ابلیس خداوند را در آسمان چهارم #شش هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » #مهلت داد »
📚#تفسیر_عیاشی ج2 ص241
❕در تفسیر #مجمع_البیان چنین آمده است ؛
👌اين خطاب به پيامبر گرامى اسلام است. يعنى آيا نديدى كه ما ايشان را به شيطانها #واگذارديم، تا آنها را وسوسه كنند و به گمراهى فرا خوانند و هيچ حايلى ميان ايشان و شيطانها قرار نداديم؟ شيطانها آنها را از راه طاعت به راه معصيت مى كشانند. اينكه مى گويد شيطانها را ارسال مى داريم، تعبير مجازى است یعنی شیاطین را رها کرده ایم .
📚ترجمه مجمع البیان ج15 ص206
❕البته روشن است که تسلط #شياطين بر انسانها يك تسلط اجبارى و ناآگاه نيست، بلكه اين انسان است كه به شياطين اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى دهد، بند بندگى آنها را بر گردن مى نهد و اطاعتشان را #پذيرا مى شود، همانگونه كه قرآن در آيه 100 سوره نحل مىگويد: إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ:" تسلط شيطان تنها بر كسانى است كه ولايت او را پذيرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته اند»
📚تفسیر نمونه ج13 ص132
2⃣احتمال دوم آن است که ارسال #شیاطین به سوی کفار ، اعم از کفار اعتقادی و عملی ، مستقیم فعل خداوند باشد و روشن است که این اقدام برای #مجازات و #عذاب بیشتر کفار به خاطر تن ندادن به دستورات خداوند است .
❕در تفسیر #المیزان چنین آمده است ؛
« اگر در آيه شريفه ارسال شيطانها را به خدا نسبت داده، از آنجايى كه از باب مجازات است هيچ #عيبى ندارد، چون مشركين به حق كفر ورزيدند، و خدا هم از در مجازات شيطانها را فرستاد تا كفر و گمراهيشان را زيادتر كنند، شاهد اين معنا هم جمله" عَلَى الْكافِرِينَ" است، زيرا اگر از باب #مجازات نبود، و فرستادن شيطانها به منظور گمراهى ابتدايى آنها بود، مى فرمود" عليهم" نه اينكه به جاى ضمير اسم ظاهر" كافرين" را بياورد »
📚ترجمه تفسیر المیزان ج14 ص149
❕در تفسير #قمى نیز آمده است ؛
« آيه ى «أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ» درباره ى كسانى نازل شده كه خمس و زكات خود را نمى پردازند، خداوند بر اينان سلطان يا #شيطانى را مى فرستد تا آن مقدار از مالى كه از بابت خمس و زكات پرداخت نكرده اند، در غير راه خداوند مصرف نمايند »
📚تفسیر قمی ج2 ص53
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#تاریخی_اعتقادی_حدیبیه_مخالفت_علی
🤔#پرسش
❔مخالفت حضرت علی علیه السلام با حضرت رسول در قضیه صلح #حدیبیه:
❕در این قرارداد صلح که حضرت رسول با مشرکین مکه در سال 6 هجری امضا کرد از حضرت علی علیه السلام خواست که یکسری کلمات از قبیل (( بسم الله الرحمن الرحیم)) و (( رسول الله)) را پاک کند اما حضرت علی علیه السلام فرمان #پیامبر را اجرا نکرد تا اینکه خود پیامبر خدا ناگزیر این کلمات را پاک کرد.
( لازم به ذکر است این مورد از سوی حضرت علی علیه السلام به عنوان یک اجتهاد تلقی می گردد.)
آدرس روایت در کتب معتبر شیعه:
مستدرك #وسائل الشيعة ج : 8 ص : 4366، الإرشاد /ج 1/ ص121؛ إعلام الورى/ص97؛ تفسير القمي ج2/ص313 ؛ بحار الأنوار/ج20/ص333).
💠#پاسخ💠
🗯آنچه در روایات اهل سنت و در برخی کتب شیعه آمده است این است ؛
« پیامبر به علی دستور داد که در متن #صلح نامه بنویسد بسم الله الرحمان الرحیم . سهیل بن عمرو که طرف پیامبر و نماینده قریش بود گفت من این نام را نمی شناسم باید بنویسید باسم اللهم .پیامبر به علی دستور داد که مطابق سخن #سهیل عمل کند.
🔷در ادامه پیامبر دستور داد که علی بنویسد ؛
« این مصالحنامه محمد ، #رسول الله با سهیل بن عمرو است »
🔷سهیل اعتراض کرد که اگر ما تو را به عنوان رسول خدا قبول داشتیم با تو #جنگ نمی کردیم باید اسم خودت و اسم پدرت را بنویسی .
❕پیامبر به علی امر کرد که نام رسول الله را پاک کند .علی گفت من هیچ گاه نام شما را #پاک نمی کنم و دست من توانایی این کار را ندارد .پیامبر گفت دست مرا بر روی آن بگذار تا خودم پاک کنم . علی نیز چنین کرد و پیامبر با دست خودش نام رسول الله را پاک کرد .»
📚صحیح #بخاری ج2 ص73
📚صحیح #مسلم ج5 ص173
❕به نظر ما این جریان و #مخالفت حضرت علی علیه السلام با پیامبر صحت ندارد به چند دلیل ؛
1⃣حضرت علی علیه السلام می فرمود ؛
« اصحاب و #یاران راز دار محمد به خوبی می دانند که من هرگز لحظه ای #مخالفت خدا و پیامبرش را نکردم »
📚#نهج البلاغه خطبه 197
2⃣پیامبر گرامی نیز بارها در مورد علی علیه السلام فرمود که او با #حق است و حق با او است و لحظه ای این دو از یکدیگر جدا نمی شوند و یا علی با قرآن است و قرآن با علی است و این دو #جدایی با هم ندارند .
📚مستدرک #حاکم ج3 ص119
📚تاریخ #بغداد ج14 ص321
📚#مجمع الزوائد ج7 ص234
❔چگونه ممکن است علی علیه السلام که لحظه ای از حق و قرآن جدا نمی شود ، خلاف حق و قرآن رفتار کرده باشد و امر پیامبر را #عصیان کرده باشد ❗️
3⃣سخن حضرت علی علیه السلام این بود ؛
« من بنده ای از #بندگان محمد هستم »
📚#بحار الانوار ج3 ص283
📚توحید #صدوق ص174
👌و می فرمود ؛
« من #زمیل و پیرو محمد هستم »
📚تاریخ #طبری ج3 ص291
❔بنابراین چگونه قابل قبول است که علی علیه السلام لحظه ای پیامبر گرامی و مولای خود را #عصیان کند❕
👌بی شک حضرت علی سریعا پس از دستور پیامبر گرامی نام ایشان را #پاک کردند چنان که در مورد پاک کردن بسم الله الرحمان الرحیم #فرمودند ؛
« اگر امر و اطاعت شما نبود آن جمله را #پاک نمی کردم اما چون شما امر کردید اطاعت می کنم »
📚#کشف الغمه ج1 ص210
4⃣جریان مخالفت حضرت علی در پاک کردن نام پیامبر در منابع شیعه با سند #ضعیف نقل شده است و قابل توجه نمی باشد و منابع اهل #سنت هم برای ما حجت نمی باشد .
🔶شیخ #مفید جریان را به صورت #مرسل و بدون #سند نقل می کند و تفسیر #قمی نیز جریان را به صورت مرسل و بدون سند نقل می کند .مرحوم #طبرسی نیز در اعلام الوری جریان را بدون سند نقل می کند . این جریان در کتاب #مستدرک الوسائل و #بحار الانوار نیز به نقل از سه کتاب مذکور ، با سند مرسل و #ضعیف نقل شده است که قابل اعتنا نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#حجر_الاسود_اقرار_به_امامت_امام_سجاد
🤔#پرسش
❔ماجرای اقرار حجر الاسود به امامت امام سجاد چه بود ❗️مگر محمد #حنفیه امامت امام سجاد را قبول نداشت ❕❕
💠#پاسخ💠
👌شیخ بزرگوار کلینی و دیگران از علمای شیعه از امام باقر علیه السلام نقل می کنند ؛
❕ «پس از کشته شدن امام حسين محمد حنفيه از امام علي بن الحسين خواست تا در #خلوت با او صحبت کند، آنگاه که به خدمت امام رسيد عرض کرد: فرزند برادرم، ميداني که پيامبر خدا وصيت و امامت را بعد از خود به اميرمؤمنان داد و سپس به امام حسن و بعد از او به امام حسين واگذار کرد و پدر شما به شهادت رسيد، و براي جانشينی بعد از خودش وصيتي نکرد و ميداني که من، عموي شما و با پدرت با يک ريشهام و زاده علي ميباشم.
👌من با اين سن و #سبقتي که بر شما دارم، از شما که جوانيد به امامت سزاوارترم پس با من در مسأله جانشيني و امامت کشمکش و درگيري نداشته باش.»
❕امام علي بن الحسين در پاسخ عمويش، محمد حنفيه، با لحني ملايم و دلسوزانه فرمود: «اي عمو از خدا بترس و چيزي را که حقّت نيست مخواه، من تو را موعظه ميکنم که مبادا از نادانان باشي، اي عمو همانا پدرم قبل از آنکه عازم عراق شود به من در اين باره وصيت کرد و ساعتي قبل از #شهادتش نيز با من تجديد عهد نمود، و اين سلاح رسول خدا است که پيش من است، متعرّض اين امر مشو که ميترسم عمرت کوتاه و حالت دگرگون شود. همانا خداي عزّوجل، امر وصيت و امامت را در نسل حسين مقرّر داشته است.»
❕آنگاه امام براي اينکه مطالب را به شکل عيني براي عمويش اثبات کند فرمود:
«اگر ميخواهي اين مطلب را بفهمي، بيا نزد «حجرالاسود» رويم و از او داوري بخواهيم و مطالب را از آن بپرسيم.»
💠 امام باقر ميفرمايد: «اين گفتگو ميان آندو در مکه بود تا اين که به #حجرالاسود رسيدند. علي ابن الحسين به محمد حنفيه فرمود: اول تو به درگاه خدا دعا کن و از خدا بخواه تا حجرالاسود را به صدا درآورد و مطلب را از او بپرس. محمد، با زاري و دعا به پيشگاه خدا از حجرالاسود خواست که مطلب را بيان کند. ولي حجر پاسخي نداد. عليبن الحسين فرمود: اي عمو .اگر تو وصي و امام بودي جوابت را ميداد.»
👌محمد گفت: پسر برادر، اينک تو دعا کن و از خدا بخواه.
❕«علي بن الحسين به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود: «اي حجر، از تو ميخواهم به آن خدايي که ميثاق پيامبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است، وصي و امام بعد از حسين را به ما خبر ده؟! حجر، چنان بلرزه درآمد که نزديک بود از جاي خود کنده شود، سپس خداي عزوجل او را به سخن آورد و به زبان عربي فصيح گفت: بار خدايا، همانا #وصيت و امامت، بعد از حسين ابن علي به علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، پسر فاطمه دختر رسول خدا رسيده است. پس محمد حنفيه از سخن خود برگشت و پيرو علي ابن الحسين گرديد.»
📚الکافی ج1 ص348
📚دلائل الامامه ص207
📚مناقب آل ابی طالب ج4 ص147
📚الاحتجاج ج2 ص316
📚بحار الانوار ج46 ص112
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت #منازعه ای نداشت و مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود »
📚منتهی الامال ج2 ص1138
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#امام_کاظم_باب_الحوائج_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از #کجا می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️
💠#پاسخ💠
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
«امام کاظم علیه السلام در ميان مردم به باب الحوائج معروف است ( چرا که ) توسّل به آن حضرت براى #شفاى امراض و بيمارى ها و رفع امراض ظاهرى و باطنى و دردهاى اعضاى خصوصا درد چشم مجرّب است»
📚منتهی الامال ج 3 ص 1463
❕محمد بن طلحه #شافعی در مورد صفت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام می نویسد ؛
« مردم عراق او را «باب الحوائج الى الله» (دروازه برآمدن حاجات در درگاه الهى) مى خوانند، چراكه نيازهاى خود را با وسيله قرار دادن او به درگاه الهى برآورده مى ديدند. كرامتهاى او حيرت انگيز است و #گوياى اين است كه او نزد خداوند از جايگاهى راستين و فناناپذير برخوردار است».
📚مطالب السوول ص 83
❕احمد بن یوسف #دمشقی یکی دیگر از علمای اهل سنت در مورد این صفت امام علیه السلام می نویسد ؛
« امام کاظم نزد مردم عراق به «باب الحوائج» معروف است، زيرا هر نيازمندى كه به درگاه او #عرض نياز برده، نوميد بازنگشته است ...»
📚اخبار الدول ص 112
❕ابو علی #خلال که از علمای بزرگ حنبلیان محسوب می شود می گوید ؛
« هرگاه مشكل و گرفتارى مرا فرا گيرد، آهنگ قبر موسى بن جعفر كرده، به او متوسل مى شوم و خدا آن گونه كه دوست دارم #مشكل مرا برطرف مى كند»
📚تاریخ بغداد ج 1 ص 120
👌امام شافعى» پا را فراتر نهاده، درباره امام و منزلت او مى گويد ؛ « قبر موسى [بن جعفر] كاظم نوشداروى آزموده شده است »
📚تحفه العالم ج 2 ص 20
❕ابن شهر آشوب نقل مى كند در بغداد زنى ديده شد كه سراسيمه مى دويد. از او پرسيدند كجا مى روى؟ گفت نزد موسى بن جعفر مى روم زيرا فرزندم را زندانى كرده اند.
👌مردى حنبلى مذهب از سر تمسخر گفت او (امام كاظم) در زندان مرد.
زن گفت [خداوندا] به حرمت آن كشته در زندان قدرت [خود] را به من بنمايان. خيلى زود فرزندش از زندان آزاد شد و فرزند مرد مسخره كننده به كيفر رسيد »
📚 المناقب ج 4 ص 305
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#موضوع_تاریخی_اعتقادی
#علی_شهادت_ابن_ملجم_بیدار_کردن_خواب
🤔#پرسش
❓آیا راست است که امام علی وقتی به #مسجد رفتند ابن #ملجم را که خواب بودند بیدار کردند و ابن ملجم پس از آن حضرت را مضروب کردند❕برخی می گویند جریان بیدار کردن سند #تاریخی ندارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌جریان مذکور در منابع تاریخی #مستند مورد توجه قرار گرفته است .
🔶شیخ #مفید می نویسد :
« حضرت علی در شبی که صبحش #مضروب شدند تا صبح بیدار بودند و بر خلاف عادتشان آن شب برای نماز شب به مسجد نرفتند ( و در منزل به جا آوردند ) ...وقتی صبح شد ابن #نباح او را به اذان صبح خبر داد ...حضرت به سمت مسجد رفتند و وارد مسجد شدند و ابن ملجم که تمام شب را بیدار مانده و منتظر ورود علی بود از نسیم #سحری خوابش برده بود .
🔷علی با پای خود او را #بیدار کرد و فرمود برخیز که هنگام نماز رسیده او هم از جا بر خاست و علی را مورد #ضربه قرار داد »
📚#الارشاد ج1 ص16
❕علامه #مجلسی نیز نقل می کند :
« از عادات اخلاقی امام آن بود که افراد خوابیده را برای نماز بیدار می کردند و در آن شب هم مطابق #عادتشان افراد را برای نماز بیدار کردند تا آن که به ابن ملجم #ملعون رسید و او را خوابیده یافت و فرمود برخیز که خواب در این زمان مورد پسند خدا نیست و مورد پسند شیطان است ( زیرا وقت نماز است ) .حضرت آن ملعون را تکان دادند و خطاب به او عرضه داشتند که قصدی در خاطر داری که نزدیک است از آن #آسمانها فرو ریزد و زمین چاک شود و کوهسارها #نگون گردد و اگر بخواهی می توانم خبر دهم در زیر جامه ات چه پنهان کرده ای ...حضرت از او گذشت و به محراب نماز رفت و به نماز ایستاد ...و چون در رکعت اول سر از #سجده بر داشت مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت »
📚#بحار الانوار ج42 ص281
❕شیخ عباس #قمی نیز در منتهی الامال خود می نویسد؛
« علی به #صحن مسجد در آمد و #خفتگان را برای نماز از خواب بر انگیخت و ابن ملجم ملعون در تمام شب بیدار بود و در آن امر عظیم که اراده داشت #تفکر می کرد در این هنگام که علی خفتگان را برای نماز بیدار می کرد او نیز میان خفتگان به روی در افتاده بود و شمشیر #مسموم خود را زیر جامه داشت چون امیر المومنین به او رسید فرمود برخیز برای نماز ...»
📚#منتهی الامال ج1 ص421
🔶در روایتی نیز امام #صادق از پدرشان امام #باقر علیهما السلام نقل می کنند که فرمودند :
« علی بن ابی طالب علیه السلام از منزل خارج شد و افراد را برای نماز #صبح بیدار کردند که در این جریان مورد ضربه #شمشیر ابن ملجم قرار گرفتند »
📚#قرب الاسناد ص143
❕البته امام #علی علیه السلام بر اساس علم #عادی خودشان رفتار کردند و ابن ملجم را از خواب بیدار کردند و از علم غیب خودشان استفاده نکردند
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#موضوع_تاریخی_اعتقادی
#علی_شهادت_ابن_ملجم_بیدار_کردن_خواب
🤔#پرسش
❓آیا راست است که امام علی وقتی به #مسجد رفتند ابن #ملجم را که خواب بودند بیدار کردند و ابن ملجم پس از آن حضرت را مضروب کردند❕برخی می گویند جریان بیدار کردن سند #تاریخی ندارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌جریان مذکور در منابع تاریخی #مستند مورد توجه قرار گرفته است .
🔶شیخ #مفید می نویسد :
« حضرت علی در شبی که صبحش #مضروب شدند تا صبح بیدار بودند و بر خلاف عادتشان آن شب برای نماز شب به مسجد نرفتند ( و در منزل به جا آوردند ) ...وقتی صبح شد ابن #نباح او را به اذان صبح خبر داد ...حضرت به سمت مسجد رفتند و وارد مسجد شدند و ابن ملجم که تمام شب را بیدار مانده و منتظر ورود علی بود از نسیم #سحری خوابش برده بود .
🔷علی با پای خود او را #بیدار کرد و فرمود برخیز که هنگام نماز رسیده او هم از جا بر خاست و علی را مورد #ضربه قرار داد »
📚#الارشاد ج1 ص16
❕علامه #مجلسی نیز نقل می کند :
« از عادات اخلاقی امام آن بود که افراد خوابیده را برای نماز بیدار می کردند و در آن شب هم مطابق #عادتشان افراد را برای نماز بیدار کردند تا آن که به ابن ملجم #ملعون رسید و او را خوابیده یافت و فرمود برخیز که خواب در این زمان مورد پسند خدا نیست و مورد پسند شیطان است ( زیرا وقت نماز است ) .حضرت آن ملعون را تکان دادند و خطاب به او عرضه داشتند که قصدی در خاطر داری که نزدیک است از آن #آسمانها فرو ریزد و زمین چاک شود و کوهسارها #نگون گردد و اگر بخواهی می توانم خبر دهم در زیر جامه ات چه پنهان کرده ای ...حضرت از او گذشت و به محراب نماز رفت و به نماز ایستاد ...و چون در رکعت اول سر از #سجده بر داشت مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت »
📚#بحار الانوار ج42 ص281
❕شیخ عباس #قمی نیز در منتهی الامال خود می نویسد؛
« علی به #صحن مسجد در آمد و #خفتگان را برای نماز از خواب بر انگیخت و ابن ملجم ملعون در تمام شب بیدار بود و در آن امر عظیم که اراده داشت #تفکر می کرد در این هنگام که علی خفتگان را برای نماز بیدار می کرد او نیز میان خفتگان به روی در افتاده بود و شمشیر #مسموم خود را زیر جامه داشت چون امیر المومنین به او رسید فرمود برخیز برای نماز ...»
📚#منتهی الامال ج1 ص421
🔶در روایتی نیز امام #صادق از پدرشان امام #باقر علیهما السلام نقل می کنند که فرمودند :
« علی بن ابی طالب علیه السلام از منزل خارج شد و افراد را برای نماز #صبح بیدار کردند که در این جریان مورد ضربه #شمشیر ابن ملجم قرار گرفتند »
📚#قرب الاسناد ص143
❕البته امام #علی علیه السلام بر اساس علم #عادی خودشان رفتار کردند و ابن ملجم را از خواب بیدار کردند و از علم غیب خودشان استفاده نکردند که جهت آگاهی #تفصیلی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛
🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6708
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#تاریخی_اعتقادی_حدیبیه_مخالفت_علی
🤔#پرسش
❔مخالفت حضرت علی علیه السلام با حضرت رسول در قضیه صلح #حدیبیه:
❕در این قرارداد صلح که حضرت رسول با مشرکین مکه در سال 6 هجری امضا کرد از حضرت علی علیه السلام خواست که یکسری کلمات از قبیل (( بسم الله الرحمن الرحیم)) و (( رسول الله)) را پاک کند اما حضرت علی علیه السلام فرمان #پیامبر را اجرا نکرد تا اینکه خود پیامبر خدا ناگزیر این کلمات را پاک کرد.
( لازم به ذکر است این مورد از سوی حضرت علی علیه السلام به عنوان یک اجتهاد تلقی می گردد.)
آدرس روایت در کتب معتبر شیعه:
مستدرك #وسائل الشيعة ج : 8 ص : 4366، الإرشاد /ج 1/ ص121؛ إعلام الورى/ص97؛ تفسير القمي ج2/ص313 ؛ بحار الأنوار/ج20/ص333).
💠#پاسخ💠
🗯آنچه در روایات اهل سنت و در برخی کتب شیعه آمده است این است ؛
« پیامبر به علی دستور داد که در متن #صلح نامه بنویسد بسم الله الرحمان الرحیم . سهیل بن عمرو که طرف پیامبر و نماینده قریش بود گفت من این نام را نمی شناسم باید بنویسید باسم اللهم .پیامبر به علی دستور داد که مطابق سخن #سهیل عمل کند.
🔷در ادامه پیامبر دستور داد که علی بنویسد ؛
« این مصالحنامه محمد ، #رسول الله با سهیل بن عمرو است »
🔷سهیل اعتراض کرد که اگر ما تو را به عنوان رسول خدا قبول داشتیم با تو #جنگ نمی کردیم باید اسم خودت و اسم پدرت را بنویسی .
❕پیامبر به علی امر کرد که نام رسول الله را پاک کند .علی گفت من هیچ گاه نام شما را #پاک نمی کنم و دست من توانایی این کار را ندارد .پیامبر گفت دست مرا بر روی آن بگذار تا خودم پاک کنم . علی نیز چنین کرد و پیامبر با دست خودش نام رسول الله را پاک کرد .»
📚صحیح #بخاری ج2 ص73
📚صحیح #مسلم ج5 ص173
❕به نظر ما این جریان و #مخالفت حضرت علی علیه السلام با پیامبر صحت ندارد به چند دلیل ؛
1⃣حضرت علی علیه السلام می فرمود ؛
« اصحاب و #یاران راز دار محمد به خوبی می دانند که من هرگز لحظه ای #مخالفت خدا و پیامبرش را نکردم »
📚#نهج البلاغه خطبه 197
2⃣پیامبر گرامی نیز بارها در مورد علی علیه السلام فرمود که او با #حق است و حق با او است و لحظه ای این دو از یکدیگر جدا نمی شوند و یا علی با قرآن است و قرآن با علی است و این دو #جدایی با هم ندارند .
📚مستدرک #حاکم ج3 ص119
📚تاریخ #بغداد ج14 ص321
📚#مجمع الزوائد ج7 ص234
❔چگونه ممکن است علی علیه السلام که لحظه ای از حق و قرآن جدا نمی شود ، خلاف حق و قرآن رفتار کرده باشد و امر پیامبر را #عصیان کرده باشد ❗️
3⃣سخن حضرت علی علیه السلام این بود ؛
« من بنده ای از #بندگان محمد هستم »
📚#بحار الانوار ج3 ص283
📚توحید #صدوق ص174
👌و می فرمود ؛
« من #زمیل و پیرو محمد هستم »
📚تاریخ #طبری ج3 ص291
❔بنابراین چگونه قابل قبول است که علی علیه السلام لحظه ای پیامبر گرامی و مولای خود را #عصیان کند❕
👌بی شک حضرت علی سریعا پس از دستور پیامبر گرامی نام ایشان را #پاک کردند چنان که در مورد پاک کردن بسم الله الرحمان الرحیم #فرمودند ؛
« اگر امر و اطاعت شما نبود آن جمله را #پاک نمی کردم اما چون شما امر کردید اطاعت می کنم »
📚#کشف الغمه ج1 ص210
4⃣جریان مخالفت حضرت علی در پاک کردن نام پیامبر در منابع شیعه با سند #ضعیف نقل شده است و قابل توجه نمی باشد و منابع اهل #سنت هم برای ما حجت نمی باشد .
🔶شیخ #مفید جریان را به صورت #مرسل و بدون #سند نقل می کند و تفسیر #قمی نیز جریان را به صورت مرسل و بدون سند نقل می کند .مرحوم #طبرسی نیز در اعلام الوری جریان را بدون سند نقل می کند . این جریان در کتاب #مستدرک الوسائل و #بحار الانوار نیز به نقل از سه کتاب مذکور ، با سند مرسل و #ضعیف نقل شده است که قابل اعتنا نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#علی_محمد_علیهما_السلام_بعوضه_و_ما_فوق_آن
🤔#پرسش
❔خداوند در قرآن می گوید من شرم نمی کنم که به پشه یا بالاتر از پشه مثال بزنم ،در روایات شیعه آمده است که منظور از #پشه امام علی است و فوق آن پیامبر است آیا این توهین محسوب نمی شود ❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
«إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقِينَ »
«خداوند از اينكه مثال (به موجودات ظاهرا كوچكى مانند) پشه و حتى بالاتر از آن بزند #شرم نمى كند (در اين ميان) آنها كه ايمان آورده اند مىدانند حقيقتى است از طرف پروردگارشان، و اما آنها كه راه كفر را پيمودهاند (اين موضوع را بهانه كرده) و مىگويند منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟! (آرى) خدا جمع زيادى را با آن گمراه و عده كثيرى را هدايت مى كند ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى سازد. ( بقره 26)
❕در شان #نزول آیه مذکور آمده است ؛
👌« هنگامى كه در آيات قرآن، مثلهايى به" ذباب" (مگس) و" عنكبوت" نازل گرديد، جمعى از مشركان اين موضوع را بهانه قرار داده زبان به انتقاد گشودند و مسخره كردند كه اين چگونه وحى آسمانى است که سخن از" عنكبوت و مگس مىگويد؟ آيه فوق نازل شد و با تعبيراتى زنده به آنها جواب داد.
📚تفسیر نمونه ج1 ص145
❕در تفسیر #قمی به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است ؛
« منظور از بعوضه علی و منظور از فوق آن رسول خدا است »
📚تفسیر قمی ج1 ص35
👌این که معنای سخن فوق چیست و چرا علی علیه السلام به بعوضه و پیامبر گرامی به مافوق آن #تشبیه شده است ، در ابتدای نظر ممکن است سخت به نظر آید اما خود اهل بیت علیهم السلام جمله فوق را معنا کرده اند .
❕« در روایتی آمده است که فردی به نزد امام باقر علیه السلام رفت و سوال کرد که برخی از کسانی که ادعای محبت شما را دارند گمان می کنند منظور از #بعوضه علی و منظور از ما #فوق بعوضه محمد است .
👌امام علیه السلام فرمود ؛
« آنان چيزى شنيدند ولى درست نفهميدند، روزى حضرت رسول با على نشسته بودند، شنيدند، گوينده اى مى گفت: هر چه خدا بخواهد و هر چه محمد بخواهد (پديد می آيد) و ديگرى مى گفت: هرچه خدا بخواهد و هرچه على بخواهد (رخ مى دهد)
👌حضرت رسول فرمود : محمد و على را در رديف خداوند قرار ندهيد و به صورت جداگانه بگوييد: هرچه خدا خواست و سپس هر چه محمد خواست، يا به طور جداگانه بگوييد هر چه خدا خواست سپس هر چه على خواست .
❕زيرا مشيت و خواست خدا است كه قاهر و غالب است به گونه اى كه هيچ چيز مساوى و نظير و معادل و نزديك به آن نيست و محمد كه پيامبر خدا است در مقايسه با خدا و قدرتش جز #مگس نيست كه در اين كشورهاى گسترده به پرواز در آيد و على در قبال خدا و قدرتش جز #پشه اى كه در اين جهان پهناور پرواز كند، بيش نيست (و اين دو اصلا قابل ذكر نيستند).
👌با اين كه فضل و عنايتى كه خدا بر محمد و على داشته، آن قدر زياد است كه برابرى نمى كند بر فضل الهى بر تمامى آفريدگانش از اول تا آخر .
❕این است معنای سخن پیامبر در مورد مگس و پشه»
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص161
👌علامه #مجلسی می نویسد ؛
« برای این که کسی گمان نکند که محمد و علی علیهما السلام در برابر عظمت خداوند دارای #عظمتی هستند و یا آن دو با خداوند در کنه ذات یا صفات مشارکتی دارند یا خداوند با آنان حلول و متحد شده است ، لذا خداوند #بندگان را آگاه کرده است که محمد و علی علیهما السلام اگر چه اعظم و اشرف #مخلوقات هستند ، اما در برابر عظمت خداوند مانند بعوضه و شبیه آن هستند ( و هیچ قدرتی ندارند )
📚بحار الانوار ج24 ص393
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❕#ادامه 👇
🔸پس از شهادت امام حسین علیه السلام برای برخی از شیعیان ساده اندیش این شبهه ایجاد شده بود که امام حسین برای پس از خود امامی را #معرفی نکرده است و چون محمد حنفیه از امام سجاد علیه السلام بزرگتر است پس او شایسته به امامت است . محمد حنفیه برای دفع این شبهه و اشکال آنان خود به نزد امام سجاد علیه السلام رفت و ادعای آنان را به عنوان ادعای خود مطرح کرد و با آنان همصدا شد ، تا با پاسخ امام سجاد علیه السلام آنان #متنبه شوند ، لذا در پایان روایت تصریح دارد که محمد حنفیه #سریعا پس از معجزه امام ، تصریح به امامت امام سجاد علیه السلام کرد و هیچگاه بر ادعای امامت خود #پافشاری نکرد و دست به ایجاد مکتب جدیدی نزد .این قرینه روشنی بر تفسیر فوق است که محمد حنفیه هیچگاه ادعای امامت نداشت و الا چنین راحت از این ادعا عقب نشینی نمی کرد .
👌این داستان همانند داستان حضرت ابراهیم علیه السلام است که برای بطلان #عقیده خورشید پرستان و ماه پرستان ،نخست با آنان همصدا شد و گفت خورشید و ماه خدای من هستند تا با افول کردن آن دو ، مردمان را متوجه نقص و نیازمندیشان به خالق یکتا کند.
❕علامه #مجلسی می نویسد ؛
« جلالت مقام محمد حنفیه نزد امامیه مشهور است ، او علم به امامت امام سجاد علیه السلام داشته است و بسیار از پدر و دو برادرش ( امام حسن و امام حسین ) تصریح و نصوص #دوازده امام را شنیده بوده است ، اساسا او هنگام وصیت امیر مومنان علیه السلام بر بالین ایشان حاضر بود که علی علیه السلام تصریح بر امامت امام سجاد ( به عنوان امام چهارم ) کردند ، تاویل و تفسیر جریان فوق این است که ادعای امامت از ناحیه محمد حنفیه به خاطر #مصلحت بوده است تا برخی از شیعیان ضعیف الایمان گمان نکنند که چون محمد حنفیه از امام سجاد بزرگتر است ، پس او شایسته تر به امامت است »
📚مراه العقول ج 4 ص 86
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام #مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت #منازعه ای نداشت و #مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود »
📚منتهی الامال ج2 ص1138
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#حجر_الاسود_اقرار_به_امامت_امام_سجاد
🤔#پرسش
❔ماجرای اقرار حجر الاسود به امامت امام سجاد چه بود ❗️مگر محمد #حنفیه امامت امام سجاد را قبول نداشت ❕❕
💠#پاسخ💠
👌شیخ بزرگوار کلینی و دیگران از علمای شیعه از امام باقر علیه السلام نقل می کنند ؛
❕ «پس از کشته شدن امام حسين محمد حنفيه از امام علي بن الحسين خواست تا در #خلوت با او صحبت کند، آنگاه که به خدمت امام رسيد عرض کرد: فرزند برادرم، ميداني که پيامبر خدا وصيت و امامت را بعد از خود به اميرمؤمنان داد و سپس به امام حسن و بعد از او به امام حسين واگذار کرد و پدر شما به شهادت رسيد، و براي جانشينی بعد از خودش وصيتي نکرد و ميداني که من، عموي شما و با پدرت با يک ريشهام و زاده علي ميباشم.
👌من با اين سن و #سبقتي که بر شما دارم، از شما که جوانيد به امامت سزاوارترم پس با من در مسأله جانشيني و امامت کشمکش و درگيري نداشته باش.»
❕امام علي بن الحسين در پاسخ عمويش، محمد حنفيه، با لحني ملايم و دلسوزانه فرمود: «اي عمو از خدا بترس و چيزي را که حقّت نيست مخواه، من تو را موعظه ميکنم که مبادا از نادانان باشي، اي عمو همانا پدرم قبل از آنکه عازم عراق شود به من در اين باره وصيت کرد و ساعتي قبل از #شهادتش نيز با من تجديد عهد نمود، و اين سلاح رسول خدا است که پيش من است، متعرّض اين امر مشو که ميترسم عمرت کوتاه و حالت دگرگون شود. همانا خداي عزّوجل، امر وصيت و امامت را در نسل حسين مقرّر داشته است.»
❕آنگاه امام براي اينکه مطالب را به شکل عيني براي عمويش اثبات کند فرمود:
«اگر ميخواهي اين مطلب را بفهمي، بيا نزد «حجرالاسود» رويم و از او داوري بخواهيم و مطالب را از آن بپرسيم.»
💠 امام باقر ميفرمايد: «اين گفتگو ميان آندو در مکه بود تا اين که به #حجرالاسود رسيدند. علي ابن الحسين به محمد حنفيه فرمود: اول تو به درگاه خدا دعا کن و از خدا بخواه تا حجرالاسود را به صدا درآورد و مطلب را از او بپرس. محمد، با زاري و دعا به پيشگاه خدا از حجرالاسود خواست که مطلب را بيان کند. ولي حجر پاسخي نداد. عليبن الحسين فرمود: اي عمو .اگر تو وصي و امام بودي جوابت را ميداد.»
👌محمد گفت: پسر برادر، اينک تو دعا کن و از خدا بخواه.
❕«علي بن الحسين به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود: «اي حجر، از تو ميخواهم به آن خدايي که ميثاق پيامبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است، وصي و امام بعد از حسين را به ما خبر ده؟! حجر، چنان بلرزه درآمد که نزديک بود از جاي خود کنده شود، سپس خداي عزوجل او را به سخن آورد و به زبان عربي فصيح گفت: بار خدايا، همانا #وصيت و امامت، بعد از حسين ابن علي به علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، پسر فاطمه دختر رسول خدا رسيده است. پس محمد حنفيه از سخن خود برگشت و پيرو علي ابن الحسين گرديد.»
📚الکافی ج1 ص348
📚دلائل الامامه ص207
📚مناقب آل ابی طالب ج4 ص147
📚الاحتجاج ج2 ص316
📚بحار الانوار ج46 ص112
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت #منازعه ای نداشت و مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود »
📚منتهی الامال ج2 ص1138
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔اخیرا از یکی از علما دیدم که قضیه #شهادت امام جواد را منکر شده بودند و از جعلیات می دانستند ❗️خواستم از صحت این قضیه مطلع شوم ❕❕
💠#پاسخ💠
👌مساله شهادت مظلومانه امام جواد علیه السلام مساله ای #قطعی و غیر قابل خدشه است .
🔹شیخ #صدوق می نویسد ؛
« اعتقاد ما شیعیان در مورد امام جواد علیه السلام آن است که او توسط سم معتصم مسموم شد و به شهادت رسید »
📚اعتقادات الامامیه ، صدوق ، ص 98
🔸شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
«از كتاب عيون المعجزات نقل شده كه چون حضرت جواد عليه السّلام وارد بغداد شد و معتصم انحراف امّ الفضل را از آن حضرت دانست او را طلبيد و به قتل آن حضرت راضى كرده زهرى براى او فرستاد كه در طعام آن جناب داخل كند، امّ الفضل انگور رازقى را زهرآلود كرده به نزد آن امام #مظلوم آورد و چون حضرت از آن تناول نمود اثر زهر در بدن مباركش ظاهر شد و امّ الفضل از كرده خود پشيمان شد و چارهاى نمى توانست كرد، گريه و زارى مى كرد، حضرت فرمود ، الحال كه مرا كشتى گريه مى كنى؟ به خدا سوگند كه به بلايى مبتلا خواهى شد كه مرهم پذير نباشد.
❕چون آن نونهال جويبار امامت در اوّل سن جوانى از آتش زهر دشمنان از پا در آمد، معتصم، امّ الفضل را به حرم خود طلبيد و در همان زودى ناسورى در فرج او به هم رسيد و هر چند اطبّا معالجه كردند مفيد نيفتاد تا آن كه از حرم معتصم
بيرون آمد و آنچه داشت از مال دنيا صرف مداواى آن مرض كرد و چنان پريشان شد كه از مردم سؤال مى كرد و با بدترين احوال #هلاك شد و زيانكار دنيا و آخرت گرديد.
📚منتهی الامال ج 3 ص 1805 _ عیون المعجزات ص 132 _ دلائل الامامه ص 209
❕مسعودى در اثبات الوصيّة نيز قريب به همين نقل كرده الّا آن كه گفته ؛ « معتصم و جعفر بن مأمون هر دو امّ الفضل را واداشتند بر كشتن آن حضرت، و جعفر بن مأمون به سزاى اين امر در حال #مستى به چاه افتاد، او را مرده از چاه بيرون آوردند »
📚اثباه الوصیه ص 192
👌این #مضمون در کتب دیگری نیز نقل شده است ؛
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 384_ بحار الانوار ج 50 ص 8_ المجالس السنیه ج 2 ص 634_ تفسیر العیاشی ج 1 ص 319_ جلاء العیون ص 968_ تفسیر البرهان ج 1 ص 471
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#امام_کاظم_باب_الحوائج_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از #کجا می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️
💠#پاسخ💠
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
«امام کاظم علیه السلام در ميان مردم به باب الحوائج معروف است ( چرا که ) توسّل به آن حضرت براى #شفاى امراض و بيمارى ها و رفع امراض ظاهرى و باطنى و دردهاى اعضاى خصوصا درد چشم مجرّب است»
📚منتهی الامال ج 3 ص 1463
❕محمد بن طلحه #شافعی در مورد صفت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام می نویسد ؛
« مردم عراق او را «باب الحوائج الى الله» (دروازه برآمدن حاجات در درگاه الهى) مى خوانند، چراكه نيازهاى خود را با وسيله قرار دادن او به درگاه الهى برآورده مى ديدند. كرامتهاى او حيرت انگيز است و #گوياى اين است كه او نزد خداوند از جايگاهى راستين و فناناپذير برخوردار است».
📚مطالب السوول ص 83
❕احمد بن یوسف #دمشقی یکی دیگر از علمای اهل سنت در مورد این صفت امام علیه السلام می نویسد ؛
« امام کاظم نزد مردم عراق به «باب الحوائج» معروف است، زيرا هر نيازمندى كه به درگاه او #عرض نياز برده، نوميد بازنگشته است ...»
📚اخبار الدول ص 112
❕ابو علی #خلال که از علمای بزرگ حنبلیان محسوب می شود می گوید ؛
« هرگاه مشكل و گرفتارى مرا فرا گيرد، آهنگ قبر موسى بن جعفر كرده، به او متوسل مى شوم و خدا آن گونه كه دوست دارم #مشكل مرا برطرف مى كند»
📚تاریخ بغداد ج 1 ص 120
👌امام شافعى» پا را فراتر نهاده، درباره امام و منزلت او مى گويد ؛ « قبر موسى [بن جعفر] كاظم نوشداروى آزموده شده است »
📚تحفه العالم ج 2 ص 20
❕ابن شهر آشوب نقل مى كند در بغداد زنى ديده شد كه سراسيمه مى دويد. از او پرسيدند كجا مى روى؟ گفت نزد موسى بن جعفر مى روم زيرا فرزندم را زندانى كرده اند.
👌مردى حنبلى مذهب از سر تمسخر گفت او (امام كاظم) در زندان مرد.
زن گفت [خداوندا] به حرمت آن كشته در زندان قدرت [خود] را به من بنمايان. خيلى زود فرزندش از زندان آزاد شد و فرزند مرد مسخره كننده به كيفر رسيد »
📚 المناقب ج 4 ص 305
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#بیعت_امام_سجاد_با_یزید
🤔#پرسش
❔آیا راست است که امام سجاد با یزید #بیعت کرد ❗️می گویند در کتاب کافی هم آمده است که امام سجاد بیعت کردند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌مردم مدینه پس از آگاهی از انحراف یزید و دوری او از اسلام سر به #شورش بر علیه یزید بلند کردند و از امام سجاد علیه السلام خواستند که شورش آنها را هدایت کند اما امام علیه السلام از به عهده گرفتن رهبری شورش #امتناع کرد زیرا میدانست که شورش با شکست مواجه می شود و همگان جان خود را از دست خواهند داد و از سوی دیگر با نفوذ عبد الله بن زبیر و دیگران در بین شورشیان ، این شورش یک نهضت اصیل #شیعی محسوب نمی شد و رهبران شورش نیز در برقراری اصل شورش از امام سجاد علیه السلام نظر خواهی نکرده بودند و این نشان دهنده این بود که شورش مذکور یک حرکت #خالص شیعی نیست و در صورتی پیروزی معلوم نیست که به نفع شیعیان تمام شود لذا امام علیه السلام در این شورش شرکت نکرد ؛
📚سیره پیشوایان ص270
❕یزید ، مسلم بن عقبه را برای سرکوب شورشیان به مدینه فرستاد و او توانست شورش را سرکوب و کشتاری بس عظیم در #مدینه به راه بیاندازد و شهر را تصرف کند و به زور از مردم برای یزید بیعت بگیرد .
👌#مورخان می نویسند ؛
« مسلم بن عقبه چنین از مردم مدینه بیعت می گرفت که بگوید من بنده مملوک یزید هستم و او درباره من و خون و مال و خانواده من هر چه بخواهد می کند و هرکس از این نوع بیعت امتناع می کرد و حاضر به عبودیت یزید نمی شد کشته می شد »
📚تاریخ طبری ج5 ص493
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص118
❕شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« نماینده یزید مردم را به بیعت با او و اقرار بر بندگی یزید فرا می خواند و هر کس امتناع می کرد کشته می شود و تمامی مردم مدینه جز امام #زین العابدین و علی بن عبد الله بن عباس بیعت کردند »
📚منتهی الامال ج2 ص1162
🔶شیخ #مفید و ابن #اثیر نقل می کنند ؛
« هنگامی که مسلم بن عقبه به مدینه رسید به دنبال امام سجاد فرستاد ، و چون امام به نزد او آمد او را بزرگ داشت و به خود نزدیک کرد و گفت امیر المومنین یزید مرا به نیکویی درباره تو سفارش کرده و گفته است که حساب تو را از دیگران جدا کنم . او امام را مجبور به #بیعت نکرد »
📚الارشاد ج2 ص152
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص51
📚بحار الانوار ج46 ص139
👌بی شک یزید نمی خواست بار دیگر دستش به خون اهل بیت پیامبر گرامی آلوده شود و با این کار زوال حکومتش را به #ارمغان آورد و از سوی دیگر چون امام سجاد علیه السلام هیچ نقشی در شورش مردم مدینه نداشته بود ، اجبار او بر بیعت و ریختن خونش بدون دلیل بود .
⚫️اما در روایتی در کتاب #کافی آمده است که یزید به زور از امام سجاد علیه السلام بیعت گرفت .
👌او از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛
« یزید وارد مدینه شد و قصد حج گذاردن کرد ، دستور داد مردی از قریش را به نزد او حاضر سازند ، یزید به او گفت آیا اقرار می کنی که بنده منی و من اگر بخواهم تو را می فروشم و اگر بخواهم به اسارت خودم در می آورم ، آن مرد این اقرار را نکرد و یزید او را کشت .
❕یزید به سوی امام #سجاد فرستاد و به امام گفت همان اقرار را بکند . امام سجاد گفت اگر اقرار نکنم مرا هم مانند آن مرد می کشی ؟ یزید گفت آری .
🔶امام گفت آنچه می خواهی را اقرار می کنم و من بنده ای مکره و مجبور هستم ، اگر می خواهی دست نگه دار و اگر می خواهی مرا بفروش ، یزید پس از این اقرار از امام دست برداشت...»
📚الکافی ج8 ص235
💠با توجه به آن که تمام مورخان اتفاق دارند که #نماینده یزید عازم مدینه شد و خودش از شام خارج نشد و و نیز در نقل های #تاریخی آمده است که امام سجاد علیه السلام بیعت نکرد و نماینده یزید نیز او را مجبور به بیعت نساخت ، صحت نقل مزبور زیر سوال می رود .
👌علامه #مجلسی می نویسد ؛
« در این خبر اشکالی است زیرا معروف در تاریخ آن است که یزید از شام تا زمان مرگ خارج نشد و هیچ گاه به مدینه نیامد و این روایت با نقل هایی که می گوید امام سجاد بیعت نکرد #معارضه دارد »
📚بحار الانوار ج46 ص138
❕این قرائن نشان دهنده صحیح نبودن روایت مذکور است ، خصوصا آن که راوی روایت که ابی #ایوب نام دارد توثیقی ندارد و مجهول است و احیانا مشترک بین چندین راوی به این نام است و دقیقا شناخته شده نیست ؛
📚رجال #نجاشی ص455
#پرسمان_اعتقادی
سایت ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#محل_دفن_سرهای_شهدای_کربلا
🤔#پرسش
❔تکلیف سرهای #شهدای کربلا چه شد ❗️آنها کجا دفن شدند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌پس از واقعه جانگداز کربلا ، سرهای شهدای کربلا جز علی اصغر و حر بن یزید ریاحی #قطع شد و به سوی کوفه و سپس به سوی شام روانه شد ؛
📚البدایه و النهایه ج8 ص190
💠در رابطه با محل دفن سر مبارک امام حسین علیه السلام دو قول #مشهور در نزد شیعه است ، که یا در نجف دفن شده است و یا در اربعین توسط امام سجاد علیه السلام در #کربلا دفن شد زیرا ثابت است که اهل بیت حسین و امام سجاد علیه السلام برای اولین اربعین حسین علیه السلام خود را به کربلا رساندند.
👌در رابطه با سر سایر شهدای #کربلا نیز مشهور است که آنان نیز توسط امام سجاد علیه السلام در اربعین حسینی به کربلا باز گردانده شدند و دفن شدند .
👌شیخ عباس #قمی نقل می کند ؛
« یزید بن معاویه سرهای شهدا را به علی بن الحسین داد ، امام سجاد نیز سرهای شهدا را به بدن های شریف در روز #بیستم صفر و اربعین حسین ملحق کرد »
📚نفس المهموم ص425
📚حبیب السیر ج2 ص60
❕البته نقل دیگری نیز وجود دارد که سرهای شهدای کربلا به غیر از امام حسین علیه السلام در همان #شام مدفون شده اند.
🔶مرحوم سید محسن امین در اعیان الشیعه می نویسد؛
« بعد از سال 1321 هجری قمری در آرامگاه مشهور با باب الصغیر در #دمشق مقبره ای دیدم که سر در آن سنگی نصب بود که نوشته بود این جا محل دفن سرهای عباس بن علی و علی اکبر بن حسین و حبیب بن مظاهر است ...طبیعتا سرهای شهدا پس از حمل شدن به دمشق و گردانده شدن در شهر و بر آورده شدن هدف یزید به ناچار بایستی در یکی از گورستان های شهر دفن می شدند ، که از میان آنها این سه سر در آرامگاه باب #الصغیر مدفون شده اند و جای دفنشان حفظ شده است »
📚اعیان الشیعه ج1 ص627
#پرسمان_اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#بیعت_امام_سجاد_با_یزید
🤔#پرسش
❔آیا راست است که امام سجاد با یزید #بیعت کرد ❗️می گویند در کتاب کافی هم آمده است که امام سجاد بیعت کردند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌مردم مدینه پس از آگاهی از انحراف یزید و دوری او از اسلام سر به #شورش بر علیه یزید بلند کردند و از امام سجاد علیه السلام خواستند که شورش آنها را هدایت کند اما امام علیه السلام از به عهده گرفتن رهبری شورش #امتناع کرد زیرا میدانست که شورش با شکست مواجه می شود و همگان جان خود را از دست خواهند داد و از سوی دیگر با نفوذ عبد الله بن زبیر و دیگران در بین شورشیان ، این شورش یک نهضت اصیل #شیعی محسوب نمی شد و رهبران شورش نیز در برقراری اصل شورش از امام سجاد علیه السلام نظر خواهی نکرده بودند و این نشان دهنده این بود که شورش مذکور یک حرکت #خالص شیعی نیست و در صورتی پیروزی معلوم نیست که به نفع شیعیان تمام شود لذا امام علیه السلام در این شورش شرکت نکرد ؛
📚سیره پیشوایان ص270
❕یزید ، مسلم بن عقبه را برای سرکوب شورشیان به مدینه فرستاد و او توانست شورش را سرکوب و کشتاری بس عظیم در #مدینه به راه بیاندازد و شهر را تصرف کند و به زور از مردم برای یزید بیعت بگیرد .
👌#مورخان می نویسند ؛
« مسلم بن عقبه چنین از مردم مدینه بیعت می گرفت که بگوید من بنده مملوک یزید هستم و او درباره من و خون و مال و خانواده من هر چه بخواهد می کند و هرکس از این نوع بیعت امتناع می کرد و حاضر به عبودیت یزید نمی شد کشته می شد »
📚تاریخ طبری ج5 ص493
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص118
❕شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« نماینده یزید مردم را به بیعت با او و اقرار بر بندگی یزید فرا می خواند و هر کس امتناع می کرد کشته می شود و تمامی مردم مدینه جز امام #زین العابدین و علی بن عبد الله بن عباس بیعت کردند »
📚منتهی الامال ج2 ص1162
🔶شیخ #مفید و ابن #اثیر نقل می کنند ؛
« هنگامی که مسلم بن عقبه به مدینه رسید به دنبال امام سجاد فرستاد ، و چون امام به نزد او آمد او را بزرگ داشت و به خود نزدیک کرد و گفت امیر المومنین یزید مرا به نیکویی درباره تو سفارش کرده و گفته است که حساب تو را از دیگران جدا کنم . او امام را مجبور به #بیعت نکرد »
📚الارشاد ج2 ص152
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص51
📚بحار الانوار ج46 ص139
👌بی شک یزید نمی خواست بار دیگر دستش به خون اهل بیت پیامبر گرامی آلوده شود و با این کار زوال حکومتش را به #ارمغان آورد و از سوی دیگر چون امام سجاد علیه السلام هیچ نقشی در شورش مردم مدینه نداشته بود ، اجبار او بر بیعت و ریختن خونش بدون دلیل بود .
⚫️اما در روایتی در کتاب #کافی آمده است که یزید به زور از امام سجاد علیه السلام بیعت گرفت .
👌او از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛
« یزید وارد مدینه شد و قصد حج گذاردن کرد ، دستور داد مردی از قریش را به نزد او حاضر سازند ، یزید به او گفت آیا اقرار می کنی که بنده منی و من اگر بخواهم تو را می فروشم و اگر بخواهم به اسارت خودم در می آورم ، آن مرد این اقرار را نکرد و یزید او را کشت .
❕یزید به سوی امام #سجاد فرستاد و به امام گفت همان اقرار را بکند . امام سجاد گفت اگر اقرار نکنم مرا هم مانند آن مرد می کشی ؟ یزید گفت آری .
🔶امام گفت آنچه می خواهی را اقرار می کنم و من بنده ای مکره و مجبور هستم ، اگر می خواهی دست نگه دار و اگر می خواهی مرا بفروش ، یزید پس از این اقرار از امام دست برداشت...»
📚الکافی ج8 ص235
💠با توجه به آن که تمام مورخان اتفاق دارند که #نماینده یزید عازم مدینه شد و خودش از شام خارج نشد و و نیز در نقل های #تاریخی آمده است که امام سجاد علیه السلام بیعت نکرد و نماینده یزید نیز او را مجبور به بیعت نساخت ، صحت نقل مزبور زیر سوال می رود .
👌علامه #مجلسی می نویسد ؛
« در این خبر اشکالی است زیرا معروف در تاریخ آن است که یزید از شام تا زمان مرگ خارج نشد و هیچ گاه به مدینه نیامد و این روایت با نقل هایی که می گوید امام سجاد بیعت نکرد #معارضه دارد »
📚بحار الانوار ج46 ص138
❕این قرائن نشان دهنده صحیح نبودن روایت مذکور است ، خصوصا آن که راوی روایت که ابی #ایوب نام دارد توثیقی ندارد و مجهول است و احیانا مشترک بین چندین راوی به این نام است و دقیقا شناخته شده نیست ؛
📚رجال #نجاشی ص455
#پرسمان_اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#بیعت_امام_سجاد_با_یزید
🤔#پرسش
❔آیا راست است که امام سجاد با یزید #بیعت کرد ❗️می گویند در کتاب کافی هم آمده است که امام سجاد بیعت کردند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌مردم مدینه پس از آگاهی از انحراف یزید و دوری او از اسلام سر به #شورش بر علیه یزید بلند کردند و از امام سجاد علیه السلام خواستند که شورش آنها را هدایت کند اما امام علیه السلام از به عهده گرفتن رهبری شورش #امتناع کرد زیرا میدانست که شورش با شکست مواجه می شود و همگان جان خود را از دست خواهند داد و از سوی دیگر با نفوذ عبد الله بن زبیر و دیگران در بین شورشیان ، این شورش یک نهضت اصیل #شیعی محسوب نمی شد و رهبران شورش نیز در برقراری اصل شورش از امام سجاد علیه السلام نظر خواهی نکرده بودند و این نشان دهنده این بود که شورش مذکور یک حرکت #خالص شیعی نیست و در صورتی پیروزی معلوم نیست که به نفع شیعیان تمام شود لذا امام علیه السلام در این شورش شرکت نکرد ؛
📚سیره پیشوایان ص270
❕یزید ، مسلم بن عقبه را برای سرکوب شورشیان به مدینه فرستاد و او توانست شورش را سرکوب و کشتاری بس عظیم در #مدینه به راه بیاندازد و شهر را تصرف کند و به زور از مردم برای یزید بیعت بگیرد .
👌#مورخان می نویسند ؛
« مسلم بن عقبه چنین از مردم مدینه بیعت می گرفت که بگوید من بنده مملوک یزید هستم و او درباره من و خون و مال و خانواده من هر چه بخواهد می کند و هرکس از این نوع بیعت امتناع می کرد و حاضر به عبودیت یزید نمی شد کشته می شد »
📚تاریخ طبری ج5 ص493
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص118
❕شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« نماینده یزید مردم را به بیعت با او و اقرار بر بندگی یزید فرا می خواند و هر کس امتناع می کرد کشته می شود و تمامی مردم مدینه جز امام #زین العابدین و علی بن عبد الله بن عباس بیعت کردند »
📚منتهی الامال ج2 ص1162
🔶شیخ #مفید و ابن #اثیر نقل می کنند ؛
« هنگامی که مسلم بن عقبه به مدینه رسید به دنبال امام سجاد فرستاد ، و چون امام به نزد او آمد او را بزرگ داشت و به خود نزدیک کرد و گفت امیر المومنین یزید مرا به نیکویی درباره تو سفارش کرده و گفته است که حساب تو را از دیگران جدا کنم . او امام را مجبور به #بیعت نکرد »
📚الارشاد ج2 ص152
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص51
📚بحار الانوار ج46 ص139
👌بی شک یزید نمی خواست بار دیگر دستش به خون اهل بیت پیامبر گرامی آلوده شود و با این کار زوال حکومتش را به #ارمغان آورد و از سوی دیگر چون امام سجاد علیه السلام هیچ نقشی در شورش مردم مدینه نداشته بود ، اجبار او بر بیعت و ریختن خونش بدون دلیل بود .
⚫️اما در روایتی در کتاب #کافی آمده است که یزید به زور از امام سجاد علیه السلام بیعت گرفت .
👌او از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛
« یزید وارد مدینه شد و قصد حج گذاردن کرد ، دستور داد مردی از قریش را به نزد او حاضر سازند ، یزید به او گفت آیا اقرار می کنی که بنده منی و من اگر بخواهم تو را می فروشم و اگر بخواهم به اسارت خودم در می آورم ، آن مرد این اقرار را نکرد و یزید او را کشت .
❕یزید به سوی امام #سجاد فرستاد و به امام گفت همان اقرار را بکند . امام سجاد گفت اگر اقرار نکنم مرا هم مانند آن مرد می کشی ؟ یزید گفت آری .
🔶امام گفت آنچه می خواهی را اقرار می کنم و من بنده ای مکره و مجبور هستم ، اگر می خواهی دست نگه دار و اگر می خواهی مرا بفروش ، یزید پس از این اقرار از امام دست برداشت...»
📚الکافی ج8 ص235
💠با توجه به آن که تمام مورخان اتفاق دارند که #نماینده یزید عازم مدینه شد و خودش از شام خارج نشد و و نیز در نقل های #تاریخی آمده است که امام سجاد علیه السلام بیعت نکرد و نماینده یزید نیز او را مجبور به بیعت نساخت ، صحت نقل مزبور زیر سوال می رود .
👌علامه #مجلسی می نویسد ؛
« در این خبر اشکالی است زیرا معروف در تاریخ آن است که یزید از شام تا زمان مرگ خارج نشد و هیچ گاه به مدینه نیامد و این روایت با نقل هایی که می گوید امام سجاد بیعت نکرد #معارضه دارد »
📚بحار الانوار ج46 ص138
❕این قرائن نشان دهنده صحیح نبودن روایت مذکور است ، خصوصا آن که راوی روایت که ابی #ایوب نام دارد توثیقی ندارد و مجهول است و احیانا مشترک بین چندین راوی به این نام است و دقیقا شناخته شده نیست ؛
📚رجال #نجاشی ص455
#پرسمان_اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#حجر_الاسود_اقرار_به_امامت_امام_سجاد
🤔#پرسش
❔ماجرای اقرار حجر الاسود به امامت امام سجاد چه بود ❗️مگر محمد #حنفیه امامت امام سجاد را قبول نداشت ❕❕
💠#پاسخ💠
👌شیخ بزرگوار کلینی و دیگران از علمای شیعه از امام باقر علیه السلام نقل می کنند ؛
❕ «پس از کشته شدن امام حسين محمد حنفيه از امام علي بن الحسين خواست تا در #خلوت با او صحبت کند، آنگاه که به خدمت امام رسيد عرض کرد: فرزند برادرم، ميداني که پيامبر خدا وصيت و امامت را بعد از خود به اميرمؤمنان داد و سپس به امام حسن و بعد از او به امام حسين واگذار کرد و پدر شما به شهادت رسيد، و براي جانشينی بعد از خودش وصيتي نکرد و ميداني که من، عموي شما و با پدرت با يک ريشهام و زاده علي ميباشم.
👌من با اين سن و #سبقتي که بر شما دارم، از شما که جوانيد به امامت سزاوارترم پس با من در مسأله جانشيني و امامت کشمکش و درگيري نداشته باش.»
❕امام علي بن الحسين در پاسخ عمويش، محمد حنفيه، با لحني ملايم و دلسوزانه فرمود: «اي عمو از خدا بترس و چيزي را که حقّت نيست مخواه، من تو را موعظه ميکنم که مبادا از نادانان باشي، اي عمو همانا پدرم قبل از آنکه عازم عراق شود به من در اين باره وصيت کرد و ساعتي قبل از #شهادتش نيز با من تجديد عهد نمود، و اين سلاح رسول خدا است که پيش من است، متعرّض اين امر مشو که ميترسم عمرت کوتاه و حالت دگرگون شود. همانا خداي عزّوجل، امر وصيت و امامت را در نسل حسين مقرّر داشته است.»
❕آنگاه امام براي اينکه مطالب را به شکل عيني براي عمويش اثبات کند فرمود:
«اگر ميخواهي اين مطلب را بفهمي، بيا نزد «حجرالاسود» رويم و از او داوري بخواهيم و مطالب را از آن بپرسيم.»
💠 امام باقر ميفرمايد: «اين گفتگو ميان آندو در مکه بود تا اين که به #حجرالاسود رسيدند. علي ابن الحسين به محمد حنفيه فرمود: اول تو به درگاه خدا دعا کن و از خدا بخواه تا حجرالاسود را به صدا درآورد و مطلب را از او بپرس. محمد، با زاري و دعا به پيشگاه خدا از حجرالاسود خواست که مطلب را بيان کند. ولي حجر پاسخي نداد. عليبن الحسين فرمود: اي عمو .اگر تو وصي و امام بودي جوابت را ميداد.»
👌محمد گفت: پسر برادر، اينک تو دعا کن و از خدا بخواه.
❕«علي بن الحسين به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود: «اي حجر، از تو ميخواهم به آن خدايي که ميثاق پيامبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است، وصي و امام بعد از حسين را به ما خبر ده؟! حجر، چنان بلرزه درآمد که نزديک بود از جاي خود کنده شود، سپس خداي عزوجل او را به سخن آورد و به زبان عربي فصيح گفت: بار خدايا، همانا #وصيت و امامت، بعد از حسين ابن علي به علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، پسر فاطمه دختر رسول خدا رسيده است. پس محمد حنفيه از سخن خود برگشت و پيرو علي ابن الحسين گرديد.»
📚الکافی ج1 ص348
📚دلائل الامامه ص207
📚مناقب آل ابی طالب ج4 ص147
📚الاحتجاج ج2 ص316
📚بحار الانوار ج46 ص112
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت #منازعه ای نداشت و مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود »
📚منتهی الامال ج2 ص1138
#پرسمان_اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#تحریف_در_قرآن_ادریس_ذاالکفل
🤔#پرسش
❔اثبات #تحريف_قرآن
ادريس در قرآن
در ادامه بحث #تحريف_قرآن به آياتى برميخوريم كه كاملا ناقص بيان شده و يا اينكه اگر هم بيان شده حالا ديگر در قرآن موجود، وجود ندارند.
در سوره مريم آيه ٥٦ نام #ادريس بعنوان پيامبر آورده شده و در همين آيه تأكيد شده كه در شرح حال ادريس در قرآن مطالبى نوشته شده، اين در حالى است كه در كل قرآن فقط ٢ ايه وجود دارد كه نام ادريس در آنها ذكر شده و در هيچكدام اشاره اى به زندگى ايشان نشده.
پس آن قسمتهايى كه اشاره به زندگى وى داشته اند حتما از قرآن حذف شده اند!!
#سوره_مريم آيه ٥٦: (وَٱذْكُرْ فِى ٱلْكِتَٰبِ إِدْرِيسَ ۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقًۭا نَّبِيًّا)
ترجمه: بياد آور در قرآن در مورد ادريس، او پيامبر راستگويى بود.
#سوره_انبياء آيه ٨٥: (وَإِسْمَٰعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا ٱلْكِفْلِ ۖ كُلٌّ مِّنَ ٱلصَّابِرِينَ) (85)
ترجمه: و اسماعيل و ادريس و ذولكفل همه از صابرين بودند.
با خواندن اين آيات بار ديگر به ابهام جديدى برميخوريم! و آن اينكه ذوالكفل كيست؟؟؟ در كجاى #قرآن نام او برده شده؟؟ چرا فقط در همين آيه نام او اورده شده؟؟؟ آيا درمورد او آياتى وجود داشته كه اكنون در قرآن موجود، نيست؟؟ ❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند در مورد حضرت ادریس علیه السلام می فرماید ؛
«وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا » ( مریم 56_57)
« و در اين كتاب (قرآن ) از" ادريس" ياد كن، او بسيار راستگو و پيامبر بزرگى بود. ما او را به مقام بلندى رسانديم »
❕تعبیر «اذْكُرْ» #خطاب به پيامبر گرامی است. آن حضرت بدون دستور خاص نيز آيات نازل شده را در قرآن بيان مى كرد. هدف از تأكيد بر ذكر اين آيات، بيان اهميت مساله است .
📚تفسیر راهنما ج 10 ص 447
👌خداوند به پیامبرش دستور می دهد تو موظفی آیاتی که مربوط به ادریس است را در قرآن و کتاب آسمانیت #بگماری و پیامبر هم مطابق دستور خداوند عمل کرده و آن آیات را در قرآن و کتاب آسمانیش قرار داده است و در آن از ادریس نبی یاد کرده است .
❕در قرآن كريم داستان آن جناب جز در دو آيه از سوره مريم نيامده، و آن دو آيه اين است كه مى فرمايد" وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا، وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا" و دو آيه از سوره انبياء آیات 85_86 كه مى فرمايد" وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ وَ أَدْخَلْناهُمْ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ"
و در اين آيات خداى تعالى او را به ثنايى جميل ستوده و او را پيامبرى صديق و از زمره صابرين و صالحين شمرده، و خبر داده كه او را به مكانى منيع بلند كرده است.
📚ترجمه المیزان ج 14 ص 87
👌بنابراین سخن از داستان #تفصیلی حضرت ادریس علیه السلام در قرآن نیست که بحث تحریف مطرح شود ، بلکه سخن از اصل یادکرد و یاد آوری است که پیامبر گرامی موظف بود آیات مربوط به ادریس علیه السلام را در قرآن قرار دهد که ایشان نیز به این دستور عمل کردند و آیات مذکور را در قرآن قرار دادند .
❕طبق نقل بسيارى از مفسران،" ادريس" جد پدر نوح است. نام او در تورات" اخنوخ" و در عربى" ادريس" مى باشد كه بعضى آن را از ماده" درس" مى دانند، زيرا او اولين كسى بود كه با قلم خط نوشت، او علاوه بر مقام نبوت، به علم نجوم و حساب و هيئت احاطه داشت، و #نخستين كسى بود كه طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت.
📚تفسیر نمونه ج 13 ص 103
❕در كافى به سند خود از عبد اللَّه بن ابان از امام صادق علیه السلام نقل كرده كه در حديثى كه در باره مسجد سهله است فرمود ؛
«مگر نمى دانى كه آنجا جاى خانه ادريس پيغمبر است كه در آنجا مشغول خياطى بوده است »
📚الکافی ج 3 ص 494
❕و در تفسير #قمى مى گويد ؛
« اگر ادريس را ادريس ناميده اند به خاطر كثرت دراست كتاب بوده است »
📚تفسیر قمی ج 2 ص 52
🔸#ادامه 👇