#بار_سفر_بستن_برای_زیارت
🤔#پرسش
❔پیامبر فرمود «لا تشدّ الرحال إلّا إلى ثلاثة مساجد؛ مسجدى هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى؛ بار سفر را جز براى سه مسجد نمى بندند، مسجد من و مسجد الحرام و مسجد الاقصى» شیعه چرا بر خلاف این #روایات برای زیارت امام حسین یا امام رضا بار سفر می بندد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌وهابيان به حسب ظاهر اصل زيارت پيامبر را تجويز مى كنند ولى هرگز #مسافرت براى زيارت قبور را جائز نمى دانند. محمّد بن عبد الوهاب در رساله دوم از رسائل «الهدية السنيّة» اين چنين مى نويسد ؛
«زيارت پيامبر مستحب است، ولى مسافرت جز براى زيارت مسجد و نماز در آنجا، جائز نيست. »
🔸دليل مهم آنان براى تحريم مسافرت به عنوان زيارت، #حديث زير است كه در صحاح نقل شده، و راوى حديث هم ابو هريره است كه مى گويد پيامبر فرمود ؛
«بار سفر بسته نمى شود مگر براى سه مسجد، مسجد خودم و مسجد الحرام و مسجد الأقصى »
📚این مضمون را «مسلم» در صحيح خود ج 4- كتاب حج- باب «لا تشد الرحال» ص 126 نقل كرده است و سنن ابى داود ج 1- كتاب الحج- ص 469 و سنن نسائى بشرح سيوطى ج 2 ص 37، نيز آورده اند.
👌در اين كه حديث در #كتابهاى صحاح وارد شده است سخنى نيست و هرگز مناقشه نمى كنيم كه راوى آن ابو هريره است، ولى مهم فهم مفاد حديث است.
❕فرض كنيم متن حديث چنين است، «لا تشدّ الرّحال الاّ ثلاثة مساجد ...» بطور مسلم، لفظ «الاّ» استثناء است و «مستثنى منه» لازم دارد و بايد در تقدير گرفت و پيش از مراجعه به #قرائن، مى توان مستثنى منه را دو جور در تقدير گرفت ؛
1- لا تشدّ إلى مسجد من المساجد إلاّ ثلاثة مساجد ...
2- لا تشدّ إلى مكان من الامكنة الاّ إلى ثلاثة مساجد ...
🔸براى درك مفاد حديث بستگى دارد كه يكى از اين دو تقدير را برگزينيم.
هرگاه مفاد حديث، #فرض اول باشد، در اين صورت مفاد آن اين مى شود كه به هيچ مسجدى از مساجد بار سفر بسته نمى شود مگر به اين سه مسجد، نه اينكه «شد رحال» براى هيچ #مكانى، و لو مسجد نباشد جايز نيست.
❕هرگاه كسى براى زيارت پيامبران و امامان و انسانهاى صالح، بار سفر ببندد هرگز مشمول #نهى حديث نخواهد بود، زيرا موضوع بحث، عزم سفر براى مساجد است، و از ميان تمام مساجد، اين سه مسجد استثناء شده است و اما عزم سفر، براى زيارت مشاهد كه از موضوع بحث بيرون است، داخل در نهى نمى باشد.
👌هرگاه مفاد حديث فرض دوم باشد، در اين صورت تمام سفرهاى معنوى جز سفر به اين سه نقطه #ممنوع خواهد بود خواه، سفر براى زيارت مسجد باشد، يا براى زيارت نقاط ديگر.
🔸ولى با توجه به قرائن قطعى روشن خواهد شد كه مفاد حديث بر فرض صحت سند، #همان اولى است.
💠اولا: مستثنى، مساجد سه گانه است، از آنجا كه استثناء، استثناء متصل است قطعا «مستثنى منه» لفظ مساجد خواهد بود نه مكان .
💠ثانيا: هرگاه هدف #ممنوع ساختن تمام مسافرتهاى معنوى است، حصر، صحيح نخواهد بود. زيرا در اعمال حج، انسان براى «عرفات» و «مشعر» و «منى»، «شدّ رحل» كرده و بار سفر مى بندد، هرگاه مسافرت مذهبى جز براى غير اين سه مورد جائز نيست، پس چرا #سفر به اين نقاط سه گانه جائز شده است.
💠ثالثا: مسافرت براى جهاد در راه خدا، و آموزش علم و دانش و صله رحم و زيارت والدين از جمله #مسافرتهائى است كه در آيات و روايات بدانها تصريح گرديده است، آنجا كه مى فرمايد ؛ «(سوره توبه آيه 120) چرا از هر قبيله اى گروهى كوچ نمى كنند كه دين را بياموزند و قبيله خود را پس از بازگشت، بترسانند شايد آنان بترسند. »
🔸#ادامه 👇
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#موضوع_فقهی_اعتقادی_روزه_سکوت_در_اسلام
🤔#پرسش
❓برخی در کنار روزه داری ، روزه #سکوت هم می گیرند و از اذان صبح تا اذان مغرب #صحبت هم نمی کنند و می گویند روزه سکوت در قرآن آمده که حضرت #مریم می گرفت ❕آیا این عمل و استدلال آنها #صحیح است❕❕
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که در برخی #شرایع گذشته روزه سکوت امری جایز بوده است چنان که خداوند حضرت مریم را مامور به گرفتن #روزه_سکوت کرد و فرمود :
« هر گاه بشری دیدی که از تو در زمینه ( تولد عیسی ) توضیح خواست (با اشاره) بگو من برای خدای رحمان روزه گرفته ام (روزه #سکوت )و به همین دلیل امروز با احدی #سخن نمی گویم»
🔷مریم26
❕ظاهر آیه نشان می دهد که مریم به خاطر #مصلحتی مامور به سکوت بود و به فرمان خدا از سخن گفتن در این مدت خاص خود داری می کرد ، تا نوزادش #عیسی لب به سخن بگشاید و از پاکی او دفاع کند که این از هر جهت موثر تر و گیرا تر بود .
🔶از تعبیر آیه چنین بر می آید که روزه و نذر #سکوت برای آن قوم و جمعیت کار شناخته شده ای بود ، به همین دلیل این کار را بر او ایراد نگرفتند.
📚#تفسیر_نمونه ج13 ص45
👌ولی این نوع روزه ، در #شریعت اسلام ، مشروع نیست.
🔷امام #سجاد علیه السلام فرمود:
« روزه #سکوت حرام است»
📚#الفقیه ج2 ص77
🔶امام #صادق علیه السلام فرمود:
« از روز تا شب روزه #سکوت جایز نیست»
📚#وسائل_الشیعه ج10 ص523
🔷#پیامبر گرامی فرمود:
« در #امت من روزه سکوت ، نیست »
📚#معانی_الاخبار ص173
👌و این به خاطر تفاوت شرایط #زمانی و #مکانی ، آن زمان با زمان ظهور اسلام است .
❕البته یکی از آداب روزه #کامل در اسلام آن است که انسان به هنگام روزه گرفتن #زبان خود را از آلودگی به گناه و مکروهات حفظ کند و همچنین #چشم خود را از هر گونه آلودگی بر گیرد .
👌امام #صادق علیه السلام فرمود :
« روزه تنها امساک از #طعام و #نوشیدنی نیست ... (در حال روزه )#زبان خود را حفظ کنید و #چشم های خود را بپوشانید ...»
📚#الکافی ج4 ص89
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸#ادامه 👇
👌امام عليه السلام همچنان به سوى #كوفه پيش مى رفت تا فرزدق، شاعر معروف را ديد، فرزدق سلام كرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم كوفه اعتماد كردى با آنكه آنان پسر عمويت- مسلم بن عقيل- و پيروانش را كشتند؟»
🔸 اشك از ديدگان امام #جارى شد و فرمود ؛
«خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوى رَوْح و ريحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانيد او به تكليف خويش عمل كرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است».
👌سپس اين اشعار را ايراد فرمود:
«اگر (لذّات) دنيوى با ارزش به شمار آيد، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى #مرگ آفريده شده، شهادت در زير ضربات شمشير در راه خدا بهتر است و اگر روزى ها به تقدير الهى تقسيم شده، حريص نبودن در طلب روزى زيباتر است و اگر اموال و دارايى براى واگذاشتن جمعآورى مى شود، چرا آزادمردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ »
📚تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين عليه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 _ الملهوف: ص 134، كشف الغمّة: ج 2 ص 239 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 223، مطالب السؤول: ص 73 وفيها من «فلقيه الفرزدق» وراجع: مثير الأحزان: ص 45.
🔸ابن شهر آشوب در كتاب مناقب اين #جمله را نيز در ذيل اين سخن نقل كرده است؛
« سلام خداوند بر شما اى آل احمد! من مى بينم به زودى از ميان شما كوچ خواهم كرد.»
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 103
👌اوج عظمت امام عليه السلام و اهداف او در اين اشعار كاملًا جلوه گر است او مى داند براى رهايى خود از ننگ تسليم در برابر خودكامگان فرومايه و براى نجات اسلام از چنگال مشركان مسلمان نما از #دودمان بنى اميّه راهى جز پذيرش شهادت و آمادگى براى استقبال از شمشيرها وجود ندارد. امام عليه السلام از اين طريق ياران خود را نيز براى اين هدف بزرگ مى سازد و آماده مى كند.
❕اما این که امام علیه السلام هنگام مواجهه با حر قصد بازگشت داشت نیز ادعایی غیر قابل قبول است .
👌امام علیه السلام در برابر حر و سپاهیانش که ایشان را محاصره کرده بودند عرضه داشتند ؛
«اى مردم! اين اتمام حجتى است در پيشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى ديار شما نيامدم مگر آنكه نامه هاى شما به دستم رسيد و فرستادگانتان به سويم آمدند و گفتند: به سوى ما بيا چرا كه ما پيشوايى نداريم بدان اميد كه خداوند به وسيله تو ما را در مسير هدايت گرد آورد.
🔸اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستيد كه اكنون آمدم. بنابراين، اگر با من پيمان و ميثاقهاى محكم مى بنديد به گونه اى كه مايه اطمينان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى شوم و اگر چنين نكنيد و از آمدنم به اين ديار ناخشنوديد به #مكانى كه از آنجا آمده ام باز مى گردم».
🔹حر و سپاهيانش در برابر سخنان امام عليه السلام ساكت مانده و جوابى ندادند.
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 134- 135 و ارشاد مفيد، ص 427 (با مختصر تفاوت).
👌با اين كه «حرّ بن يزيد رياحى» بيشترين احترام را در ظاهر به امام عليه السلام گذارد و خود و يارانش پشت سر امام نماز خواندند، ولى مأمور بود به هر قيمتى شده اجازه ندهد امام عليه السلام به كوفه نزديك شود، و اجازه بازگشت به مدينه را هم ندهد، بلكه امام عليه السلام را در يك #منطقه دور از آبادى ها فرود آورد تا لشكرها فرا رسند و امام عليه السلام را در محاصره كامل قرار دهند.
❕اگر مى بينيم امام عليه السلام مى فرمايد شما مرا دعوت كرديد، اگر حاضر به همكارى نيستيد به جايگاه اصلى ام باز مى گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پيمان شكن است ، که شما مرا در #محاصره قرار داده اید با این که خود مرا دعوت کردید ، و نمی گذارید تحرکی کنم و این نهایت ظلم شما به خاندان رسول خدا است و روز قیامت چه پاسخی به نزد خدا دارید ، اگر چه امام قصد بازگشت نداشت و نیز می دانست که آنها درخواست امام را مبنی بر بازگشت اجابت نمی کنند ، اما باز جهت اتمام حجت تعبیر مذکور را به کار بردند .
❕زيرا اگر امام عليه السلام مى خواست بازگردد، بعد از خبرهاى #قطعى كه از شهادت مسلم و هانى و پيمان شكنى اهل كوفه به او رسيده بود و هيچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى گشت. او به خوبى مى داند مسير او به سوى كربلا، ميدان جانبازى و شهادت او است، و اين خبر از جدّش #رسول خدا به او رسيده بود.
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#بار_سفر_بستن_برای_زیارت
🤔#پرسش
❔پیامبر فرمود «لا تشدّ الرحال إلّا إلى ثلاثة مساجد؛ مسجدى هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى؛ بار سفر را جز براى سه مسجد نمى بندند، مسجد من و مسجد الحرام و مسجد الاقصى» شیعه چرا بر خلاف این #روایات برای زیارت امام حسین یا امام رضا بار سفر می بندد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌وهابيان به حسب ظاهر اصل زيارت پيامبر را تجويز مى كنند ولى هرگز #مسافرت براى زيارت قبور را جائز نمى دانند. محمّد بن عبد الوهاب در رساله دوم از رسائل «الهدية السنيّة» اين چنين مى نويسد ؛
«زيارت پيامبر مستحب است، ولى مسافرت جز براى زيارت مسجد و نماز در آنجا، جائز نيست. »
🔸دليل مهم آنان براى تحريم مسافرت به عنوان زيارت، #حديث زير است كه در صحاح نقل شده، و راوى حديث هم ابو هريره است كه مى گويد پيامبر فرمود ؛
«بار سفر بسته نمى شود مگر براى سه مسجد، مسجد خودم و مسجد الحرام و مسجد الأقصى »
📚این مضمون را «مسلم» در صحيح خود ج 4- كتاب حج- باب «لا تشد الرحال» ص 126 نقل كرده است و سنن ابى داود ج 1- كتاب الحج- ص 469 و سنن نسائى بشرح سيوطى ج 2 ص 37، نيز آورده اند.
👌در اين كه حديث در #كتابهاى صحاح وارد شده است سخنى نيست و هرگز مناقشه نمى كنيم كه راوى آن ابو هريره است، ولى مهم فهم مفاد حديث است.
❕فرض كنيم متن حديث چنين است، «لا تشدّ الرّحال الاّ ثلاثة مساجد ...» بطور مسلم، لفظ «الاّ» استثناء است و «مستثنى منه» لازم دارد و بايد در تقدير گرفت و پيش از مراجعه به #قرائن، مى توان مستثنى منه را دو جور در تقدير گرفت ؛
1- لا تشدّ إلى مسجد من المساجد إلاّ ثلاثة مساجد ...
2- لا تشدّ إلى مكان من الامكنة الاّ إلى ثلاثة مساجد ...
🔸براى درك مفاد حديث بستگى دارد كه يكى از اين دو تقدير را برگزينيم.
هرگاه مفاد حديث، #فرض اول باشد، در اين صورت مفاد آن اين مى شود كه به هيچ مسجدى از مساجد بار سفر بسته نمى شود مگر به اين سه مسجد، نه اينكه «شد رحال» براى هيچ #مكانى، و لو مسجد نباشد جايز نيست.
❕هرگاه كسى براى زيارت پيامبران و امامان و انسانهاى صالح، بار سفر ببندد هرگز مشمول #نهى حديث نخواهد بود، زيرا موضوع بحث، عزم سفر براى مساجد است، و از ميان تمام مساجد، اين سه مسجد استثناء شده است و اما عزم سفر، براى زيارت مشاهد كه از موضوع بحث بيرون است، داخل در نهى نمى باشد.
👌هرگاه مفاد حديث فرض دوم باشد، در اين صورت تمام سفرهاى معنوى جز سفر به اين سه نقطه #ممنوع خواهد بود خواه، سفر براى زيارت مسجد باشد، يا براى زيارت نقاط ديگر.
🔸ولى با توجه به قرائن قطعى روشن خواهد شد كه مفاد حديث بر فرض صحت سند، #همان اولى است.
💠اولا: مستثنى، مساجد سه گانه است، از آنجا كه استثناء، استثناء متصل است قطعا «مستثنى منه» لفظ مساجد خواهد بود نه مكان .
💠ثانيا: هرگاه هدف #ممنوع ساختن تمام مسافرتهاى معنوى است، حصر، صحيح نخواهد بود. زيرا در اعمال حج، انسان براى «عرفات» و «مشعر» و «منى»، «شدّ رحل» كرده و بار سفر مى بندد، هرگاه مسافرت مذهبى جز براى غير اين سه مورد جائز نيست، پس چرا #سفر به اين نقاط سه گانه جائز شده است.
💠ثالثا: مسافرت براى جهاد در راه خدا، و آموزش علم و دانش و صله رحم و زيارت والدين از جمله #مسافرتهائى است كه در آيات و روايات بدانها تصريح گرديده است، آنجا كه مى فرمايد ؛ «(سوره توبه آيه 120) چرا از هر قبيله اى گروهى كوچ نمى كنند كه دين را بياموزند و قبيله خود را پس از بازگشت، بترسانند شايد آنان بترسند. »
🔸#ادامه 👇
#موضوع_فقهی_اعتقادی_روزه_سکوت_در_اسلام
🤔#پرسش
❓برخی در کنار روزه داری ، روزه #سکوت هم می گیرند و از اذان صبح تا اذان مغرب #صحبت هم نمی کنند و می گویند روزه سکوت در قرآن آمده که حضرت #مریم می گرفت ❕آیا این عمل و استدلال آنها #صحیح است❕❕
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که در برخی #شرایع گذشته روزه سکوت امری جایز بوده است چنان که خداوند حضرت مریم را مامور به گرفتن #روزه_سکوت کرد و فرمود :
« هر گاه بشری دیدی که از تو در زمینه ( تولد عیسی ) توضیح خواست (با اشاره) بگو من برای خدای رحمان روزه گرفته ام (روزه #سکوت )و به همین دلیل امروز با احدی #سخن نمی گویم»
🔷مریم26
❕ظاهر آیه نشان می دهد که مریم به خاطر #مصلحتی مامور به سکوت بود و به فرمان خدا از سخن گفتن در این مدت خاص خود داری می کرد ، تا نوزادش #عیسی لب به سخن بگشاید و از پاکی او دفاع کند که این از هر جهت موثر تر و گیرا تر بود .
🔶از تعبیر آیه چنین بر می آید که روزه و نذر #سکوت برای آن قوم و جمعیت کار شناخته شده ای بود ، به همین دلیل این کار را بر او ایراد نگرفتند.
📚#تفسیر_نمونه ج13 ص45
👌ولی این نوع روزه ، در #شریعت اسلام ، مشروع نیست.
🔷امام #سجاد علیه السلام فرمود:
« روزه #سکوت حرام است»
📚#الفقیه ج2 ص77
🔶امام #صادق علیه السلام فرمود:
« از روز تا شب روزه #سکوت جایز نیست»
📚#وسائل_الشیعه ج10 ص523
🔷#پیامبر گرامی فرمود:
« در #امت من روزه سکوت ، نیست »
📚#معانی_الاخبار ص173
👌و این به خاطر تفاوت شرایط #زمانی و #مکانی ، آن زمان با زمان ظهور اسلام است .
❕البته یکی از آداب روزه #کامل در اسلام آن است که انسان به هنگام روزه گرفتن #زبان خود را از آلودگی به گناه و مکروهات حفظ کند و همچنین #چشم خود را از هر گونه آلودگی بر گیرد .
👌امام #صادق علیه السلام فرمود :
« روزه تنها امساک از #طعام و #نوشیدنی نیست ... (در حال روزه )#زبان خود را حفظ کنید و #چشم های خود را بپوشانید ...»
📚#الکافی ج4 ص89
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#معجزات_اقتراحی
🤔#پرسش
❔یک دلیل واضح بر رد نبوت محمد ؛
⚡️طبق ایه۷رعد کسانی که اسلام را قبول ندارند می گویند چرا محمد بر اثبات ادعاش معجزه نمیاورد؟محمد هم میگه من فقط #بیم میدم(معجزه ای هم ندارم)
❔بدون اثبات، ادعایی قبول نیست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آیاتی از قرآن بیان کننده این حقیقت است که پیامبر گرامی در مواردی از آوردن معجزه و اجابت درخواست #معاندان امتناع می ورزید چنان که می فرماید ؛
« و گفتند ما هرگز به تو ايمان نمى آوريم مگر اينكه چشمه اى از اين سرزمين (خشك و سوزان) براى ما خارج سازد- يا باغى از نخل و انگور در اختيار تو باشد و نهرها در لابه لاى آن جارى سازى- يا قطعات (سنگهاى) آسمان را- آن چنان كه مى پندارى- بر سر ما فرود آرى، يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بياورى- یا خانه اى پر نقش و نگار از طلا داشته باشى، يا به آسمان بالا روى، حتى به آسمان رفتنت ايمان نمى آوريم مگر آنكه نامهاى بر ما نازل كنى كه آن را بخوانيم! بگو منزه است پروردگارم (از اين سخنان بى اساس) مگر من جز بشرى فرستاده خدا مى باشم؟
🔹اسراء 90_93_یونس77
❕این سخن در آیات دیگری نیز مورد اشاره قرار گرفته است مانند هود 12_ رعد 7_ انعام 37
1⃣حال برای پاسخ باید توجه داشت که لحن اين آيات نشان مى دهد كه هدف نفى معجزات حقيقى نبوده بلكه هدف، نفى #معجزات_اقتراحى بوده است.
❕توضيح اينكه آنچه وظيفه پيامبران است، اثبات صدق دعوى خود، از طريق معجزات يا طرق ديگر مى باشد، بنابراين هرگاه به قدر كافى معجزه نشان دهند ديگر هيچگونه وظيفه اى در اين رابطه ندارند، پيامبر يك #خارق العاده گر نيست كه در جايى بنشيند و هركس از در وارد شود مطابق ميل و سليقه خود پيشنهاد معجزه اى كند، و پيش از مشاهده آن اگر مايل بود باز پيشنهاد ديگرى مطرح كند، و قوانين و سنن آفرينش را به بازى بگيرد، و بعد از اين همه نيز دعوت پيامبر را بپذيرد يا اگر ميلش اقتضا نكرد به بهانه اى شانه خالى كند.
💠به تعبير ديگر، او مأمور است كه معجزات را براى حق جويان و حق طلبان به مقدار اتمام حجت ارائه دهد، ولى هرگز #مأموريت ندارد به معجزات اقتراحى يعنى معجزاتى را كه بهانه جويان، مطابق هوسهاى خود نه براى تحقيق حق، بلكه به خاطر بدست آوردن دستاويزى براى فرار از حقيقت پيشنهاد مى كنند پاسخ گويد.
👌نوع پيشنهادهايى كه در نخستين آيه، مطرح شده دليل بسيار روشنى براى اين موضوع است، از يكسو مى بينيم تقاضاى #هفت معجزه كردند! در حالى كه براى افراد حقجو يك معجزه كافى است.
🔹از سوى ديگر معجزاتى طلبيدند كه بعضاً مايه نابودى آنها بود، مثلًا گفتند: «ما ايمان نمى آوريم تا سنگهاى آسمانى را آنچنان كه مى پندارى بر سر ما فرود آرى»!
🔸واضح است هيچ انسان #حقجويى معجزه اى را كه مايه نابودى او شود نمى طلبد، زيرا هدف از معجزه ايمان است نه مرگ و نابودى.
🔹از سوى سوّم امورى را كه مى طلبيدند كه اصلًا محال بوده، مثل اينكه پيشنهاد كردند بايد خدا و فرشتگان را در برابر ما بياورى!
👌واضح است كه خداوند #مكانى ندارد كه از آنجا برخيزد و نزد اين بهانه جويان آيد.
🔷از سوى چهارم بعد از تقاضاى معجزه اى كه خودشان مطرح كرده بودند با صراحت مى گويند اگر اين كار را هم انجام دهى از تو نمى پذيريم تا فلان كار ديگر را انجام دهى! «گفتند ما به تو #ايمان نمى آوريم تا به آسمان بالا روى، و اگر به آسمان بالا روى باز ايمان نمى آوريم مگر اينكه نامهاى (از سوى خدا) بر ما نازل كنى كه آن را بخوانيم»
👌با توجه به آنچه گفته شد به وضوح مى فهميم كه هدف آنها چيزى جز معجزات اقتراحى نبوده است، و هيچ پيامبرى #مأمور نيست كه در مقابل اين گونه درخواستها تسليم گردد.
💠ادامه پاسخ 👇👇👇
#بار_سفر_بستن_برای_زیارت
🤔#پرسش
❔پیامبر فرمود «لا تشدّ الرحال إلّا إلى ثلاثة مساجد؛ مسجدى هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى؛ بار سفر را جز براى سه مسجد نمى بندند، مسجد من و مسجد الحرام و مسجد الاقصى» شیعه چرا بر خلاف این #روایات برای زیارت امام حسین یا امام رضا بار سفر می بندد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌وهابيان به حسب ظاهر اصل زيارت پيامبر را تجويز مى كنند ولى هرگز #مسافرت براى زيارت قبور را جائز نمى دانند. محمّد بن عبد الوهاب در رساله دوم از رسائل «الهدية السنيّة» اين چنين مى نويسد ؛
«زيارت پيامبر مستحب است، ولى مسافرت جز براى زيارت مسجد و نماز در آنجا، جائز نيست. »
🔸دليل مهم آنان براى تحريم مسافرت به عنوان زيارت، #حديث زير است كه در صحاح نقل شده، و راوى حديث هم ابو هريره است كه مى گويد پيامبر فرمود ؛
«بار سفر بسته نمى شود مگر براى سه مسجد، مسجد خودم و مسجد الحرام و مسجد الأقصى »
📚این مضمون را «مسلم» در صحيح خود ج 4- كتاب حج- باب «لا تشد الرحال» ص 126 نقل كرده است و سنن ابى داود ج 1- كتاب الحج- ص 469 و سنن نسائى بشرح سيوطى ج 2 ص 37، نيز آورده اند.
👌در اين كه حديث در #كتابهاى صحاح وارد شده است سخنى نيست و هرگز مناقشه نمى كنيم كه راوى آن ابو هريره است، ولى مهم فهم مفاد حديث است.
❕فرض كنيم متن حديث چنين است، «لا تشدّ الرّحال الاّ ثلاثة مساجد ...» بطور مسلم، لفظ «الاّ» استثناء است و «مستثنى منه» لازم دارد و بايد در تقدير گرفت و پيش از مراجعه به #قرائن، مى توان مستثنى منه را دو جور در تقدير گرفت ؛
1- لا تشدّ إلى مسجد من المساجد إلاّ ثلاثة مساجد ...
2- لا تشدّ إلى مكان من الامكنة الاّ إلى ثلاثة مساجد ...
🔸براى درك مفاد حديث بستگى دارد كه يكى از اين دو تقدير را برگزينيم.
هرگاه مفاد حديث، #فرض اول باشد، در اين صورت مفاد آن اين مى شود كه به هيچ مسجدى از مساجد بار سفر بسته نمى شود مگر به اين سه مسجد، نه اينكه «شد رحال» براى هيچ #مكانى، و لو مسجد نباشد جايز نيست.
❕هرگاه كسى براى زيارت پيامبران و امامان و انسانهاى صالح، بار سفر ببندد هرگز مشمول #نهى حديث نخواهد بود، زيرا موضوع بحث، عزم سفر براى مساجد است، و از ميان تمام مساجد، اين سه مسجد استثناء شده است و اما عزم سفر، براى زيارت مشاهد كه از موضوع بحث بيرون است، داخل در نهى نمى باشد.
👌هرگاه مفاد حديث فرض دوم باشد، در اين صورت تمام سفرهاى معنوى جز سفر به اين سه نقطه #ممنوع خواهد بود خواه، سفر براى زيارت مسجد باشد، يا براى زيارت نقاط ديگر.
🔸ولى با توجه به قرائن قطعى روشن خواهد شد كه مفاد حديث بر فرض صحت سند، #همان اولى است.
💠اولا: مستثنى، مساجد سه گانه است، از آنجا كه استثناء، استثناء متصل است قطعا «مستثنى منه» لفظ مساجد خواهد بود نه مكان .
💠ثانيا: هرگاه هدف #ممنوع ساختن تمام مسافرتهاى معنوى است، حصر، صحيح نخواهد بود. زيرا در اعمال حج، انسان براى «عرفات» و «مشعر» و «منى»، «شدّ رحل» كرده و بار سفر مى بندد، هرگاه مسافرت مذهبى جز براى غير اين سه مورد جائز نيست، پس چرا #سفر به اين نقاط سه گانه جائز شده است.
💠ثالثا: مسافرت براى جهاد در راه خدا، و آموزش علم و دانش و صله رحم و زيارت والدين از جمله #مسافرتهائى است كه در آيات و روايات بدانها تصريح گرديده است، آنجا كه مى فرمايد ؛ «(سوره توبه آيه 120) چرا از هر قبيله اى گروهى كوچ نمى كنند كه دين را بياموزند و قبيله خود را پس از بازگشت، بترسانند شايد آنان بترسند. »
🔸#ادامه 👇
#معجزات_اقتراحی
🤔#پرسش
❔یک دلیل واضح بر رد نبوت محمد ؛
⚡️طبق ایه۷رعد کسانی که اسلام را قبول ندارند می گویند چرا محمد بر اثبات ادعاش معجزه نمیاورد؟محمد هم میگه من فقط #بیم میدم(معجزه ای هم ندارم)
❔بدون اثبات، ادعایی قبول نیست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آیاتی از قرآن بیان کننده این حقیقت است که پیامبر گرامی در مواردی از آوردن معجزه و اجابت درخواست #معاندان امتناع می ورزید چنان که می فرماید ؛
« و گفتند ما هرگز به تو ايمان نمى آوريم مگر اينكه چشمه اى از اين سرزمين (خشك و سوزان) براى ما خارج سازد- يا باغى از نخل و انگور در اختيار تو باشد و نهرها در لابه لاى آن جارى سازى- يا قطعات (سنگهاى) آسمان را- آن چنان كه مى پندارى- بر سر ما فرود آرى، يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بياورى- یا خانه اى پر نقش و نگار از طلا داشته باشى، يا به آسمان بالا روى، حتى به آسمان رفتنت ايمان نمى آوريم مگر آنكه نامهاى بر ما نازل كنى كه آن را بخوانيم! بگو منزه است پروردگارم (از اين سخنان بى اساس) مگر من جز بشرى فرستاده خدا مى باشم؟
🔹اسراء 90_93_یونس77
❕این سخن در آیات دیگری نیز مورد اشاره قرار گرفته است مانند هود 12_ رعد 7_ انعام 37
1⃣حال برای پاسخ باید توجه داشت که لحن اين آيات نشان مى دهد كه هدف نفى معجزات حقيقى نبوده بلكه هدف، نفى #معجزات_اقتراحى بوده است.
❕توضيح اينكه آنچه وظيفه پيامبران است، اثبات صدق دعوى خود، از طريق معجزات يا طرق ديگر مى باشد، بنابراين هرگاه به قدر كافى معجزه نشان دهند ديگر هيچگونه وظيفه اى در اين رابطه ندارند، پيامبر يك #خارق العاده گر نيست كه در جايى بنشيند و هركس از در وارد شود مطابق ميل و سليقه خود پيشنهاد معجزه اى كند، و پيش از مشاهده آن اگر مايل بود باز پيشنهاد ديگرى مطرح كند، و قوانين و سنن آفرينش را به بازى بگيرد، و بعد از اين همه نيز دعوت پيامبر را بپذيرد يا اگر ميلش اقتضا نكرد به بهانه اى شانه خالى كند.
💠به تعبير ديگر، او مأمور است كه معجزات را براى حق جويان و حق طلبان به مقدار اتمام حجت ارائه دهد، ولى هرگز #مأموريت ندارد به معجزات اقتراحى يعنى معجزاتى را كه بهانه جويان، مطابق هوسهاى خود نه براى تحقيق حق، بلكه به خاطر بدست آوردن دستاويزى براى فرار از حقيقت پيشنهاد مى كنند پاسخ گويد.
👌نوع پيشنهادهايى كه در نخستين آيه، مطرح شده دليل بسيار روشنى براى اين موضوع است، از يكسو مى بينيم تقاضاى #هفت معجزه كردند! در حالى كه براى افراد حقجو يك معجزه كافى است.
🔹از سوى ديگر معجزاتى طلبيدند كه بعضاً مايه نابودى آنها بود، مثلًا گفتند: «ما ايمان نمى آوريم تا سنگهاى آسمانى را آنچنان كه مى پندارى بر سر ما فرود آرى»!
🔸واضح است هيچ انسان #حقجويى معجزه اى را كه مايه نابودى او شود نمى طلبد، زيرا هدف از معجزه ايمان است نه مرگ و نابودى.
🔹از سوى سوّم امورى را كه مى طلبيدند كه اصلًا محال بوده، مثل اينكه پيشنهاد كردند بايد خدا و فرشتگان را در برابر ما بياورى!
👌واضح است كه خداوند #مكانى ندارد كه از آنجا برخيزد و نزد اين بهانه جويان آيد.
🔷از سوى چهارم بعد از تقاضاى معجزه اى كه خودشان مطرح كرده بودند با صراحت مى گويند اگر اين كار را هم انجام دهى از تو نمى پذيريم تا فلان كار ديگر را انجام دهى! «گفتند ما به تو #ايمان نمى آوريم تا به آسمان بالا روى، و اگر به آسمان بالا روى باز ايمان نمى آوريم مگر اينكه نامهاى (از سوى خدا) بر ما نازل كنى كه آن را بخوانيم»
👌با توجه به آنچه گفته شد به وضوح مى فهميم كه هدف آنها چيزى جز معجزات اقتراحى نبوده است، و هيچ پيامبرى #مأمور نيست كه در مقابل اين گونه درخواستها تسليم گردد.
💠ادامه پاسخ 👇👇👇
🔸#ادامه 👇
👌امام عليه السلام همچنان به سوى #كوفه پيش مى رفت تا فرزدق، شاعر معروف را ديد، فرزدق سلام كرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم كوفه اعتماد كردى با آنكه آنان پسر عمويت- مسلم بن عقيل- و پيروانش را كشتند؟»
🔸 اشك از ديدگان امام #جارى شد و فرمود ؛
«خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوى رَوْح و ريحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانيد او به تكليف خويش عمل كرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است».
👌سپس اين اشعار را ايراد فرمود:
«اگر (لذّات) دنيوى با ارزش به شمار آيد، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى #مرگ آفريده شده، شهادت در زير ضربات شمشير در راه خدا بهتر است و اگر روزى ها به تقدير الهى تقسيم شده، حريص نبودن در طلب روزى زيباتر است و اگر اموال و دارايى براى واگذاشتن جمعآورى مى شود، چرا آزادمردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ »
📚تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين عليه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 _ الملهوف: ص 134، كشف الغمّة: ج 2 ص 239 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 223، مطالب السؤول: ص 73 وفيها من «فلقيه الفرزدق» وراجع: مثير الأحزان: ص 45.
🔸ابن شهر آشوب در كتاب مناقب اين #جمله را نيز در ذيل اين سخن نقل كرده است؛
« سلام خداوند بر شما اى آل احمد! من مى بينم به زودى از ميان شما كوچ خواهم كرد.»
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 103
👌اوج عظمت امام عليه السلام و اهداف او در اين اشعار كاملًا جلوه گر است او مى داند براى رهايى خود از ننگ تسليم در برابر خودكامگان فرومايه و براى نجات اسلام از چنگال مشركان مسلمان نما از #دودمان بنى اميّه راهى جز پذيرش شهادت و آمادگى براى استقبال از شمشيرها وجود ندارد. امام عليه السلام از اين طريق ياران خود را نيز براى اين هدف بزرگ مى سازد و آماده مى كند.
❕اما این که امام علیه السلام هنگام مواجهه با حر قصد بازگشت داشت نیز ادعایی غیر قابل قبول است .
👌امام علیه السلام در برابر حر و سپاهیانش که ایشان را محاصره کرده بودند عرضه داشتند ؛
«اى مردم! اين اتمام حجتى است در پيشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى ديار شما نيامدم مگر آنكه نامه هاى شما به دستم رسيد و فرستادگانتان به سويم آمدند و گفتند: به سوى ما بيا چرا كه ما پيشوايى نداريم بدان اميد كه خداوند به وسيله تو ما را در مسير هدايت گرد آورد.
🔸اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستيد كه اكنون آمدم. بنابراين، اگر با من پيمان و ميثاقهاى محكم مى بنديد به گونه اى كه مايه اطمينان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى شوم و اگر چنين نكنيد و از آمدنم به اين ديار ناخشنوديد به #مكانى كه از آنجا آمده ام باز مى گردم».
🔹حر و سپاهيانش در برابر سخنان امام عليه السلام ساكت مانده و جوابى ندادند.
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 134- 135 و ارشاد مفيد، ص 427 (با مختصر تفاوت).
👌با اين كه «حرّ بن يزيد رياحى» بيشترين احترام را در ظاهر به امام عليه السلام گذارد و خود و يارانش پشت سر امام نماز خواندند، ولى مأمور بود به هر قيمتى شده اجازه ندهد امام عليه السلام به كوفه نزديك شود، و اجازه بازگشت به مدينه را هم ندهد، بلكه امام عليه السلام را در يك #منطقه دور از آبادى ها فرود آورد تا لشكرها فرا رسند و امام عليه السلام را در محاصره كامل قرار دهند.
❕اگر مى بينيم امام عليه السلام مى فرمايد شما مرا دعوت كرديد، اگر حاضر به همكارى نيستيد به جايگاه اصلى ام باز مى گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پيمان شكن است ، که شما مرا در #محاصره قرار داده اید با این که خود مرا دعوت کردید ، و نمی گذارید تحرکی کنم و این نهایت ظلم شما به خاندان رسول خدا است و روز قیامت چه پاسخی به نزد خدا دارید ، اگر چه امام قصد بازگشت نداشت و نیز می دانست که آنها درخواست امام را مبنی بر بازگشت اجابت نمی کنند ، اما باز جهت اتمام حجت تعبیر مذکور را به کار بردند .
❕زيرا اگر امام عليه السلام مى خواست بازگردد، بعد از خبرهاى #قطعى كه از شهادت مسلم و هانى و پيمان شكنى اهل كوفه به او رسيده بود و هيچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى گشت. او به خوبى مى داند مسير او به سوى كربلا، ميدان جانبازى و شهادت او است، و اين خبر از جدّش #رسول خدا به او رسيده بود.
#پرسمان_اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸#ادامه 👇
👌امام عليه السلام همچنان به سوى #كوفه پيش مى رفت تا فرزدق، شاعر معروف را ديد، فرزدق سلام كرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم كوفه اعتماد كردى با آنكه آنان پسر عمويت- مسلم بن عقيل- و پيروانش را كشتند؟»
🔸 اشك از ديدگان امام #جارى شد و فرمود ؛
«خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوى رَوْح و ريحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانيد او به تكليف خويش عمل كرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است».
👌سپس اين اشعار را ايراد فرمود:
«اگر (لذّات) دنيوى با ارزش به شمار آيد، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى #مرگ آفريده شده، شهادت در زير ضربات شمشير در راه خدا بهتر است و اگر روزى ها به تقدير الهى تقسيم شده، حريص نبودن در طلب روزى زيباتر است و اگر اموال و دارايى براى واگذاشتن جمعآورى مى شود، چرا آزادمردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ »
📚تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين عليه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 _ الملهوف: ص 134، كشف الغمّة: ج 2 ص 239 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 223، مطالب السؤول: ص 73 وفيها من «فلقيه الفرزدق» وراجع: مثير الأحزان: ص 45.
🔸ابن شهر آشوب در كتاب مناقب اين #جمله را نيز در ذيل اين سخن نقل كرده است؛
« سلام خداوند بر شما اى آل احمد! من مى بينم به زودى از ميان شما كوچ خواهم كرد.»
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 103
👌اوج عظمت امام عليه السلام و اهداف او در اين اشعار كاملًا جلوه گر است او مى داند براى رهايى خود از ننگ تسليم در برابر خودكامگان فرومايه و براى نجات اسلام از چنگال مشركان مسلمان نما از #دودمان بنى اميّه راهى جز پذيرش شهادت و آمادگى براى استقبال از شمشيرها وجود ندارد. امام عليه السلام از اين طريق ياران خود را نيز براى اين هدف بزرگ مى سازد و آماده مى كند.
❕اما این که امام علیه السلام هنگام مواجهه با حر قصد بازگشت داشت نیز ادعایی غیر قابل قبول است .
👌امام علیه السلام در برابر حر و سپاهیانش که ایشان را محاصره کرده بودند عرضه داشتند ؛
«اى مردم! اين اتمام حجتى است در پيشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى ديار شما نيامدم مگر آنكه نامه هاى شما به دستم رسيد و فرستادگانتان به سويم آمدند و گفتند: به سوى ما بيا چرا كه ما پيشوايى نداريم بدان اميد كه خداوند به وسيله تو ما را در مسير هدايت گرد آورد.
🔸اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستيد كه اكنون آمدم. بنابراين، اگر با من پيمان و ميثاقهاى محكم مى بنديد به گونه اى كه مايه اطمينان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى شوم و اگر چنين نكنيد و از آمدنم به اين ديار ناخشنوديد به #مكانى كه از آنجا آمده ام باز مى گردم».
🔹حر و سپاهيانش در برابر سخنان امام عليه السلام ساكت مانده و جوابى ندادند.
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 134- 135 و ارشاد مفيد، ص 427 (با مختصر تفاوت).
👌با اين كه «حرّ بن يزيد رياحى» بيشترين احترام را در ظاهر به امام عليه السلام گذارد و خود و يارانش پشت سر امام نماز خواندند، ولى مأمور بود به هر قيمتى شده اجازه ندهد امام عليه السلام به كوفه نزديك شود، و اجازه بازگشت به مدينه را هم ندهد، بلكه امام عليه السلام را در يك #منطقه دور از آبادى ها فرود آورد تا لشكرها فرا رسند و امام عليه السلام را در محاصره كامل قرار دهند.
❕اگر مى بينيم امام عليه السلام مى فرمايد شما مرا دعوت كرديد، اگر حاضر به همكارى نيستيد به جايگاه اصلى ام باز مى گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پيمان شكن است ، که شما مرا در #محاصره قرار داده اید با این که خود مرا دعوت کردید ، و نمی گذارید تحرکی کنم و این نهایت ظلم شما به خاندان رسول خدا است و روز قیامت چه پاسخی به نزد خدا دارید ، اگر چه امام قصد بازگشت نداشت و نیز می دانست که آنها درخواست امام را مبنی بر بازگشت اجابت نمی کنند ، اما باز جهت اتمام حجت تعبیر مذکور را به کار بردند .
❕زيرا اگر امام عليه السلام مى خواست بازگردد، بعد از خبرهاى #قطعى كه از شهادت مسلم و هانى و پيمان شكنى اهل كوفه به او رسيده بود و هيچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى گشت. او به خوبى مى داند مسير او به سوى كربلا، ميدان جانبازى و شهادت او است، و اين خبر از جدّش #رسول خدا به او رسيده بود.
#پرسمان_اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁