eitaa logo
پرسمان اعتقادی
43.5هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
62 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 ادامه 👇 👌روایت مورد استناد معاند هم در هر کتابی نقل شده است به صورت مرسل نقل شده و سلسله سند آن به نحو کامل بیان نشده است و این روشن ترین گواه بر ضعیف بودن نقل مذکور است . 👌مضمون فوق در نهج البلاغه خطبه 80 هم آمده است که زنان « ناقص العقل» و « ناقص الایمان » معرفی می شوند که مضمون آن چون خلاف سنت و آیات قرآن است ، قابل پذیرش نیست ، اگر چه اکثر سخنان علی علیه السلام در نهج البلاغه صحیح است اما هیچ منعی نیست که برخی از مضامین آن ضعیف باشد . ❕البته با نگاه دقیق تر ، می توانیم بگوییم که حتی اگر نقل های مذکور ، صحیح هم باشد ، باز هم مضمونی خلاف قرآن ارائه نمی دهد تا گواه بر ضعف آنها باشد . 👌تعابیر ضعیفات الدین ، نواقص الایمان ، نواقص العقول ، که در نقل های فوق آمده است ، چنین نیست که شامل تمامی زنان شود ، بلکه زنان کم خرد و بی تجربه و بی توجه به فرامین الهی را شامل می شود که به واسطه تربیت ناصحیح و عدم آموزش لازم ، توانایی تسلط بر احساسات خود را ندارد و احساسات بر حکم عقلی آنها پرده می افکند و اینان چون به فرامین الهی توجه ندارد ، از دین و ایمان ضعیفی برخوردار است . ❕مثلا ما در بسیارى از آیات قرآن حتى از نوع انسان می بینیم چنان که می فرماید ؛ «به یقین انسان حریص و کم طاقت آفریده شده! هنگامى که بدى به او رسد، بى تابى مى کند و هنگامى که خوبى به او رسد بخل مى ورزد و مانع دیگران مى شود.» (معارج 19-20) و در جاى دیگر مى خوانیم: « انسان به یقین بسیار و جاهل بود» (احزاب72) و در جاى دیگر او را، «کفور مبین» (کفران کننده آشکار) نامیده است (زخرف 15) و در جاى دیگر از انسان به عنوان موجودى که هرگاه به نعمت مى رسد طغیان مى کند، یاد شده است (علق 6-7) 👌بى شک، انسان در نه «کفور مبین» است نه «ظلوم و جهول» و نه طغیانگر، بلکه این بحثها درباره انسانهایى است که تحت تربیت رهبران الهى قرار نگرفته اند و به صورت گیاهان خودرو، در آمده اند. نه راهنمایى و نه بیدارگرى دارند و در میان ها غوطه ورند ، به همين دليل در قرآن از مقام انسان با تقوا و مطيع فرمان الهى، مدح و تمجيد فراوان شده و اصولا بنى آدم به عنوان گل سر سبد جهان آفرينش معرّفى گرديده است ؛«وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا» ( اسراء 70) ❕آنچه در كلمات پیامبر گرامی یا على عليهما السلام وارد شده هرگز درباره همه زنان نيست، بلكه اشاره به گروه خاصى دارد كه سرچشمه مفاسدى در درون خانواده يا داخل اجتماع مى‏ شدند. مخصوصاً با توجّه به اينكه بخشى از سخنان مولا على عليه السلام در اين باره بعد از جنگ بيان شده است. 👌سردمدار جنگ جمل، همان جنگى كه بنا به روايتى هفده هزار قربانى از مسلمانان گرفت بود كه آتش ‏افزور يا يكى از آتش افروزان جنگ هم او بود. ❕بنابراين نظر این روایات به اين گونه زنان است. شاهد اين سخن ديدگاه قرآن نسبت به زنان است که مى‏ فرمايد: «و از نشانه ‏هاى خدا اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان محبّت و رحمت قرار داد. به در اين نشانه‏ هايى است براى گروهى كه تفكر مى‏ كنند». ( روم 21) 👌اگر همه زنان نواقص العقول يا شر و بد و ضعیف الدین و ایمان باشند اين آرامش از كجا پيدا مى ‏شود. ❕در جاى ديگر مى ‏فرمايد: « آنها شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد)». ( بقره 187) 👌هر گاه همه زنان داراى صفات منفى باشند چگونه مى ‏توانند سبب زينت همسرانشان و مايه حفظ آنها گردند. ❕بنابراین نقل های فوق ، شامل همه زنان نمی شود ، بلکه کسانی از آنها را شامل می شود که به واسطه تربیت ناصحیح توانایی تسلط به احساسات و عواطف خود را ندارند و سرچشمه مفاسد و گرفتاری هایی در جامعه بشری یا خانواده می گردند ، اینان چون احساسات بر عقل آنان چیره می شود « نواقص العقول » معرفی شده اند و چون به فرامین الهی بی توجه اند « ضعیفات الدین » یا « نواقص الایمان » معرفی شده اند که دارای دین و ایمان ضعیفی هستند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا حضرت ابراهیم در مورد زنده شدن مردگان یقین نداشت که از خداوند خواست این زنده شدن را به او دهد ❕آیا چنین چیزی با عصمت ایشان منافات ندارد ❕❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت خدايا ، به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏ كنى؟ فرمود: مگر ايمان نياورده ‏اى؟ عرض كرد:" آرى، ولى مى ‏خواهم قلبم آرامش يابد....» 🔰بقره 260 ❕روزى ابراهيم علیه السلام از كنار دريايى مى‏ گذشت مردارى را ديد كه در كنار دريا افتاده، در حالى كه مقدارى از آن داخل آب و مقدارى ديگر در خشكى قرار داشت و پرندگان و حيوانات دريا و خشكى از دو سو آن را خود قرار داده ‏اند حتى گاهى بر سر آن با يكديگر نزاع مى‏ كنند ديدن اين منظره ابراهيم را به فكر مساله ‏اى انداخت او فكر مى‏ كرد كه اگر نظير اين حادثه براى جسد انسانى رخ دهد و بدن او جزء بدن جانداران ديگر شود مساله رستاخيز كه بايد با همين بدن جسمانى صورت گيرد چگونه خواهد شد؟! ابراهيم گفت پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى ‏كنى؟ خداوند فرمود مگر ايمان به اين مطلب ندارى؟ او پاسخ داد: ايمان دارم لكن مى ‏خواهم آرامش قلبى پيدا كنم.خداوند به او دستور داد كه چهار پرنده را بگيرد و آنها را ذبح نمايد و گوشتهاى آنها را در هم بياميزد، سپس آنها را چند قسمت كند و هر قسمتى را بر سر كوهى بگذارد بعد آنها را بخواند تا صحنه رستاخيز را مشاهده كند او چنين كرد و با نهايت تعجب ديد اجزاى مرغان از نقاط مختلف جمع شده نزد او آمدند و حيات و زندگى را از سر گرفتند. 📚تفسیر القمی ج 1 ص 91 👌ابراهيم تقاضاى مشاهده صحنه رستاخيز را كرده بود تا مايه آرامش قلب او گردد، بديهى است ذكر يك مثال و تشبيه نه صحنه ‏اى را مجسم مى‏ سازد و نه مايه آرامش خاطر است، در حقيقت ابراهيم از طريق عقل و منطق به رستاخيز ايمان داشت ولى مى‏ خواست از طريق احساس و نيز آن را دريابد. 🔷او مى ‏خواست با رؤيت و شهود، ايمان خود را قوى‏ تر كند آن هم در باره چگونگى رستاخيز نه در باره آن‏ لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ابراهیم در مورد کیفیت احیاء مردگان از خداوند سوال کرد ( در حالی که معتقد به اصل رستاخیز بود ) ، کیفیت از فعل خداوند محسوب می شود ، و در که عالمی آگاه به آن نباشد ،عیبی بر او نیست و در توحیدش نقضی وارد نیست » 📚الخصال ج 1 ص 308 ❕گويى خدا مى ‏خواست اين تقاضاى ابراهيم در نظر مردم به عنوان تزلزل ايمان محسوب نشود، لذا از او سؤال شد مگر ايمان نياورده ‏اى؟ تا او در اين زمينه توضيح دهد و سوء تفاهمى براى به وجود نيايد. 👌ضمنا از اين جمله استفاده مى ‏شود كه استدلال و برهان علمى و منطقى ممكن است يقين بياورد، اما آرامش خاطر نياورد، زيرا استدلال عقل انسان را راضى مى‏كند، و چه بسا در اعماق دل و عواطف او نفوذ نكند (درست مثل اينكه استدلال به انسان مى ‏گويد كارى از مرده ساخته نيست ولى با اين حال بعضى از افراد از مرده مى‏ ترسند مخصوصا هنگام شب و تنهايى نمى‏ توانند در كنار مرده بمانند، زيرا استدلال فوق در اعماق وجودشان نفوذ نكرده اما كسانى كه دائما با مردگان سر و كار دارند و به غسل و كفن و دفن مشغول ‏اند هرگز چنين ترسى را ندارند). ❕به هر حال آنچه عقل و دل را سيراب مى‏ كند، شهود عينى است، و تعبير به اطمينان و آرامش نشان مى‏ دهد كه افكار انسانى قبل از به مرحله شهود دائما در حركت و جولان و فراز و نشيب است، اما به مرحله شهود كه رسيد آرام مى‏گيرد و تثبيت مى‏ شود. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 304 ❕بنابراین جریان فوق کوچکترین به مقام عصمت ابراهیم علیه السلام وارد نمی کند ، آنچه با عصمت مخالفت دارد شک است ، اما ابراهیم شک نداشت بلکه یقین داشت و تنها برای افزایش خودش ، آن درخواست را از خداوند کرد . 👌صفوان بن یحیی می گوید از امام رضا علیه السلام سوال کردم که آیا در قلب ابراهیم نبی بود که آن درخواست را از خداوند کرد ❕ 🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « خیر ابراهیم دارای یقین بود ، اما می خواست بر افزوده شود ، لذا آن درخواست را از خداوند کرد » 📚المحاسن ص 247 👌آری تنها از يگانه تاريخ پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله، يعنى على عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا» اگر پرده‏ ها كنار روند، بر يقين من نمى‏ شود.» 📚مناقب آل ابی طالب ج 2 ص 38 _ بحار الانوار ج 40 ص 153 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا حضرت ابراهیم در مورد زنده شدن مردگان یقین نداشت که از خداوند خواست این زنده شدن را به او دهد ❕آیا چنین چیزی با عصمت ایشان منافات ندارد ❕❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت خدايا ، به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏ كنى؟ فرمود: مگر ايمان نياورده ‏اى؟ عرض كرد:" آرى، ولى مى ‏خواهم قلبم آرامش يابد....» 🔰بقره 260 ❕روزى ابراهيم علیه السلام از كنار دريايى مى‏ گذشت مردارى را ديد كه در كنار دريا افتاده، در حالى كه مقدارى از آن داخل آب و مقدارى ديگر در خشكى قرار داشت و پرندگان و حيوانات دريا و خشكى از دو سو آن را خود قرار داده ‏اند حتى گاهى بر سر آن با يكديگر نزاع مى‏ كنند ديدن اين منظره ابراهيم را به فكر مساله ‏اى انداخت او فكر مى‏ كرد كه اگر نظير اين حادثه براى جسد انسانى رخ دهد و بدن او جزء بدن جانداران ديگر شود مساله رستاخيز كه بايد با همين بدن جسمانى صورت گيرد چگونه خواهد شد؟! ابراهيم گفت پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى ‏كنى؟ خداوند فرمود مگر ايمان به اين مطلب ندارى؟ او پاسخ داد: ايمان دارم لكن مى ‏خواهم آرامش قلبى پيدا كنم.خداوند به او دستور داد كه چهار پرنده را بگيرد و آنها را ذبح نمايد و گوشتهاى آنها را در هم بياميزد، سپس آنها را چند قسمت كند و هر قسمتى را بر سر كوهى بگذارد بعد آنها را بخواند تا صحنه رستاخيز را مشاهده كند او چنين كرد و با نهايت تعجب ديد اجزاى مرغان از نقاط مختلف جمع شده نزد او آمدند و حيات و زندگى را از سر گرفتند. 📚تفسیر القمی ج 1 ص 91 👌ابراهيم تقاضاى مشاهده صحنه رستاخيز را كرده بود تا مايه آرامش قلب او گردد، بديهى است ذكر يك مثال و تشبيه نه صحنه ‏اى را مجسم مى‏ سازد و نه مايه آرامش خاطر است، در حقيقت ابراهيم از طريق عقل و منطق به رستاخيز ايمان داشت ولى مى‏ خواست از طريق احساس و نيز آن را دريابد. 🔷او مى ‏خواست با رؤيت و شهود، ايمان خود را قوى‏ تر كند آن هم در باره چگونگى رستاخيز نه در باره آن‏ لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ابراهیم در مورد کیفیت احیاء مردگان از خداوند سوال کرد ( در حالی که معتقد به اصل رستاخیز بود ) ، کیفیت از فعل خداوند محسوب می شود ، و در که عالمی آگاه به آن نباشد ،عیبی بر او نیست و در توحیدش نقضی وارد نیست » 📚الخصال ج 1 ص 308 ❕گويى خدا مى ‏خواست اين تقاضاى ابراهيم در نظر مردم به عنوان تزلزل ايمان محسوب نشود، لذا از او سؤال شد مگر ايمان نياورده ‏اى؟ تا او در اين زمينه توضيح دهد و سوء تفاهمى براى به وجود نيايد. 👌ضمنا از اين جمله استفاده مى ‏شود كه استدلال و برهان علمى و منطقى ممكن است يقين بياورد، اما آرامش خاطر نياورد، زيرا استدلال عقل انسان را راضى مى‏كند، و چه بسا در اعماق دل و عواطف او نفوذ نكند (درست مثل اينكه استدلال به انسان مى ‏گويد كارى از مرده ساخته نيست ولى با اين حال بعضى از افراد از مرده مى‏ ترسند مخصوصا هنگام شب و تنهايى نمى‏ توانند در كنار مرده بمانند، زيرا استدلال فوق در اعماق وجودشان نفوذ نكرده اما كسانى كه دائما با مردگان سر و كار دارند و به غسل و كفن و دفن مشغول ‏اند هرگز چنين ترسى را ندارند). ❕به هر حال آنچه عقل و دل را سيراب مى‏ كند، شهود عينى است، و تعبير به اطمينان و آرامش نشان مى‏ دهد كه افكار انسانى قبل از به مرحله شهود دائما در حركت و جولان و فراز و نشيب است، اما به مرحله شهود كه رسيد آرام مى‏گيرد و تثبيت مى‏ شود. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 304 ❕بنابراین جریان فوق کوچکترین به مقام عصمت ابراهیم علیه السلام وارد نمی کند ، آنچه با عصمت مخالفت دارد شک است ، اما ابراهیم شک نداشت بلکه یقین داشت و تنها برای افزایش خودش ، آن درخواست را از خداوند کرد . 👌صفوان بن یحیی می گوید از امام رضا علیه السلام سوال کردم که آیا در قلب ابراهیم نبی بود که آن درخواست را از خداوند کرد ❕ 🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « خیر ابراهیم دارای یقین بود ، اما می خواست بر افزوده شود ، لذا آن درخواست را از خداوند کرد » 📚المحاسن ص 247 👌آری تنها از يگانه تاريخ پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله، يعنى على عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا» اگر پرده‏ ها كنار روند، بر يقين من نمى‏ شود.» 📚مناقب آل ابی طالب ج 2 ص 38 _ بحار الانوار ج 40 ص 153 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
💠 حق پذیر ▫️ وقتی دین آمد یعنی وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) را عرضه كرد، توده مردم حجاز مخالفت كردند بلكه به محاربت برخاستند؛ هم تهی دستان مخالفت كردند هم توانگرها، چون آن كه تهی دست بود، سنت بت پرستی را حق می ‌دانست و آن كه توانگر بود هم سنت بت پرستی را حق می ‌دانست. در قبال، اولین كسانی كه دین حق را پذیرفتند و ره‌ آورد رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) را پذیرفتند، یك تهی دست بود و یك توانگر؛ یعنی (سلام الله علیه) كه تهی دست بود پذیرفت و (سلام الله علیها) که توانگر بود پذیرفت. ▫️ آن‌ طوری كه خود دین، خود را معرفی كرده است و شواهدی هم ارائه كرده است می ‌گوید ممكن است كسی در مرفه ترین كاخ های مصر زندگی كند و به سمت خدا گرایش داشته باشد مانند همسر فرعون و كسی هم ممكن است در بهترین خاندان به سر ببرد یعنی در خانه وحی زندگی كند و كافر باشد مثل همسر نوح و همسر لوط. اینكه حضرت _علیها اولین زنی بود كه داعیه حق تعالی را لبیك گفت، نه برای این بود که همسر پیغمبر بود؛ قبل از او بودند كسانی كه زنان پیغمبر بودند اما كافر بودند. آنچه كه می‌تواند علل گرایش به دین را به خوبی تشریح كند، پیدایش است بجای خیال و پذیرش است بجای هوای نفس. 📚 سخنرانی موضوعی انسان و دین جلسه 7 تاریخ: 1373 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
121.4K
سلام سوال اول : تفاوت میان و چیست؟ و چگونه می توان به یقین رسید؟ سوال دوم منظور از خاص الخواص چیست؟. ممنون. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰