eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 🔹 پرسش : حج اکبر چه روزی است؟ 🔹 پاسخ : ۱ . شايع است كه هر گاه روز عرفه با جمعه مصادف شود ، حجّ آن سال ، «حجّ اكبر» ناميده مى شود ؛ ولى در روايات اسلامى ، مستندى براى اين قول ، نيافتيم . حجّ اكبر ، در زبان احاديث، حجّ مشتمل بر وقوف در مَشعَر و عرفات و مناسك مِناست (همان حجّ تمتُّع)؛ در مقابل حجّ اصغر كه به عمره مفرده اطلاق مى شود. ۲ ـ «يوم الحجّ الأكبر» كه در آيه سوم سوره برائت آمده است ، در بسيارى از احاديث ، تطبيق به روز عيد قربان شده و در برخى، روز عرفه دانسته شده است . ـ عُمَرُ بنُ اذَينَةَ عَنِ : سَأَلتُهُ عَن قَولِهِ تَعالى: «الحَجِّ الأَكبَرِ، فَقالَ: الحَجُّ الأَكبَرُ الوُقوفُ بِعَرَفَةَ ورَميُ الجِمارِ، والحَجُّ» الأَصغَرُ العُمرَةُ. 📚 الكافی ج 4 ص 264 عمر بن اذينه: از درباره كلام خدا «الحجّ الأكبر» پرسيدم. فرمود: حج اكبر، وقوف در عرفات و رمى جمرات است و حج اصغر، عمره است. ـ مُعاوِيَةُ بنُ عَمّار: سَأَلتُ أباعَبدِاللّهِ(ع) عَن يَومِ الحَجِّ الأَكبَرِ، فَقالَ: هُوَ يَومُ النَّحرِ، والحَجُّ الأَصغَرُ العُمرَةُ. 📚 الكافی ج 4 ص 290 ـ معاوية بن عمار: از درباره «روز حجّ اكبر» پرسيدم. فرمود: روز عيد قربان است و حج اصغر، عمره است. 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️ ❓در روایات، در چه زمینه هایی برای دعا شده است؟ 👇👇👇
. ⁉️ 🔻 اَفضلُ الاَعمال ! 💠 چرا در برخی روایات، یک عمل خاص، برترین عمل معرفی شده و در روایاتی دیگر عملی دیگر؟ ✍️ پاسخ : در احادیث متعدد، از کارهای مختلفی به عنوان بهترین عمل یاد شده است. گاه به صورت مطلق، مانند : انتظار فرج، صلوات بر محمد و آل محمد(ص)، آب دادن به تشنگان، حُبّ امام على(ع)، زیارت قبر امام حسین(ع)، شاد کردن مؤمنین، استمرار عمل نیک، ،نماز شب، نماز اول وقت، اطعام دیگران و ... و گاه با اضافه کردن یک قید ، مثلا زمان خاص مانند: روز جمعه، ماه مبارک رمضان، شب نیمه شعبان و ... ✧ عبارت «افضل الاعمال» در روایات، همواره به معنای با فضیلت‌تر بودن یک عمل نسبت به تمام اعمال دیگر نیست؛ به عبارتی این فضلیت و برتری، مطلق نیست، بلکه منظور برتری نسبی نسبت به بسیاری از اعمال دیگر است. ✧ یکی از مشکلات احادیث این است که برخی از آنها با همه ی جوانب و کامل نقل نشده اند یا اینکه در اثر تقطیع، بخشی از یک حدیث را مشاهده می کنیم و بخشی دیگر در کتابی دیگر است. • همچنین گاهی امام در مقام بیان برتری عمل برای شخصی خاص است نه برای همه و بسیاری موارد دیگر.. 🚩 بنابراین نوعاً روایاتی که برتری یک امر را بیان می کنند، مرادشان برتری آن شیء خاص بطور مطلق نیست؛ به عبارت دیگر افضلیت آنها از امور نسبی است بطوریکه با افضلیت اشیاء دیگر در یک محدودۀ دیگر منافات ندارد. 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 🔻 ادب با خود ! 💠 ادب با خود به چه معناست؟ ✍️ پاسخ : ادب با خود، عبارت است از رعايت ارزش‌ها در گفتار و كردار، به دليل حرمت خود. به سخن ديگر، گاهى انسان به دليل شرم از ديگران و رعايت حرمت خدا و مردم، ادب را مراعات مى‌كند و گاه به مقتضاى انسان بودن و رعايت حرمت ارزش‌هاى انسانى‌. ❀ در سخنى منسوب به اين نوع ادب، نهايت ادبْ مدارى خوانده شده است : 🔅 نهايت ادب ، آن است كه انسان از خويشتن حيا كند. غايَةُ الأَدَبِ أن يَستَحِىَ الإِنسانُ مِن نَفسِهِ . ▫️ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج ۲۰ ص ۲۶۵ ح ۹۰ ✧اين سخن آن امام بزرگ نيز اشاره به همين نوع ادبْ مدارى است : 🔅 ما اگر به بهشتى هم اميد نداشته باشيم و از آتشى نترسيم و پاداش و كيفرى هم در ميان نباشد، باز مى‌سزد كه براى كسب خصلت‌هاى والاى انسانى بكوشيم؛ چرا كه اين خصلت‌ها راه‌هاى رستگارى را نشان مى‌دهند . 🚩 از نگاه احاديث اسلامى، ادب، آثار و بركات فراوانى براى زندگى انسان دارد : ادب، سرمايه شكوفايىِ عقل، زيور جان و زبان، زينت حسَب و نسَب و عامل رشد همه فضايل اخلاقى در انسان است. 📚 دانشنامه قرآن و حديث ج ۲ ص ۱۹۰ 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠 چرا به قرآن، «کتاب» هم مى‌‌گویند؟ ✍️ پاسخ : نام «کتاب» پس از واژۀ «قرآن»، بیشترین کاربرد را برای اشاره به قرآن دارد. این واژه ۲۵۰ بار به صورت‌های مختلف در قرآن، و بیش از آن، در روایات اسلامی آمده است؛ امّا در همۀ موارد به معنای «قرآن» نیست و تنها اگر قرینه ای در میان باشد، به قرآن اشاره دارد. از این رو، در شماری از آیات قرآن، مراد از «کتاب»، کتاب‌های آسمانی دیگر یا معانی دیگری است. ❀ کلمۀ «کتاب»، مصدر است؛ امّا معنای اسم مفعول دارد و به معنای «مکتوب» است. یکی از معانی این واژه، ضمیمه و جمع کردن دو یا چند چیز است. ✧ در وجه نامگذاری قرآن به «کتاب»، گفته اند: قرآن کریم به گونه ای خاص و رسا، جامع انواع آیات، احکام، قصص، اخبار و علوم است و این با معنای لغوی «کتاب» (جمع) متناسب است. 🚩 یکی از نمونه‌های مشهور تعبیر «کتاب» برای قرآن، حدیث ثقلین است که پیامبر(ص) فرمود: 🔅«إنّی تارکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین: کِتابَ اللهِ وَ عِترَتی أهلَ بَیتی؛ من در میان شما دو چیز گران بها را بر جای گذاشتم: کتاب خدا و عترتم یعنی خاندانم». ▫️ الأمالی، طوسی، ص ۵۴۸ 📚 از قرآن بیشتر بدانیم، ص ۱۱ 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠معنای اینکه در برخی روایات، روش قضاوت حضرت مهدی(ع) پس از ظهور به روش قضاوت داوود و سليمان تشبيه شده، چیست؟ ✍️ پاسخ : درباره روش قضاوت داوود و سليمان، آگاهى‌هاى روشنى در اختيار ما نيست. ▫️ آيات قرآن، دانستن زبان پرندگان، برخوردارى از دانش ويژه و نيز داشتن نوعى قدرت غيبى را براى داوود اثبات مى‌كند. ... ▫️ احاديث اسلامى نيز اطّلاع دقيق و روشنى در اختيار ما قرار نمى‌دهند. از اين رو ، فهم اين تشبيه در احاديث مهدوى ، دشوار است و تنها طريق ما براى فهم و تبيين اين احاديث، يافتن قراين و شواهد است. ... ✧ در اين احاديث، مشخّصه اين گونه قضاوت را : • عدم مطالبه بيّنه، • داورى بر اساس علم، • حق را به ذى حق رساندن، • الهام الهى • و امور پنهان را آشكار ساختن، دانسته است. با توجّه به نمونه‌هايى كه از قضاوت و داورى داوود عليه السلام نقل شده، مى‌توان گفت: ▫️ آنچه قضاوت داوودى محسوب مى‌شد - كه ويژه ايشان بود و وى را از ديگران ممتاز مى‌كرد - قضاوت بر پايه علم غيب الهى و ديگرى قضاوت بر پايه فنون بازجويى علم آور است. البته قضاوت بر اساس بيّنه و قسم ، وظيفه عمومى و متداول داوود عليه السلام بوده ، چنان كه دستور پيامبران پيش از او و بعد از او نيز بوده است. 🔻 حال مى‌توان گفت قضاوت مهدوى كه تشبيه به قضاوت داوود شده نيز به يكى از اين دو صورت خواهد بود: ➖ ۱ . اين كه خداوند به مهدى عليه السلام توانايى‌هاى ماورايى و غيبى اِعطا مى‌كند كه واقعيت‌ها از منظرى فراتر از عالم ماده برايش مكشوف مى‌شود و اين اجازه را مى‌يابد كه بر اساس همان كشف واقعيت‌ها داورى كند. پيامبران و امامان ديگر گرچه به اذن خدا، آن بُعد كشف واقعيت را مى‌توانستند دارا باشند، ولى مجاز به اِعمال آن در اين عالَم نبوده اند. ➖ ۲ . دومين احتمال، آن است كه مضمون و محتواى اين احاديث را تعبير و نشانه اى از رشد دانش انسانى در آن برهه از تاريخ بدانيم. چنان كه انسان امروزى، براى كشف جرم به راه‌هايى دست يافته كه در گذشته نبود. مانند انگشت نگارى، چهره نگارى، تجزيه و تحليل ژن (DNA) و ديگر اجزاى بدن كه به واسطه آن، به سهولت و دقّت، نتايجى بهتر و دقيق تر از سوگند و بيّنه در مقام قضا و داورى به دست مى‌آيد. اين رشد علمى در زمان حكومت امام مهدى عليه السلام به بالاترين حد مى‌رسد و راه‌هايى دقيق تر و سريع براى بشر مكشوف مى‌شود و امام زمان عليه السلام و يارانش از آنها استفاده مى‌كنند. 🚩 در باره قضاوت‌هاى امام مهدى عليه السلام، احتمال دوم، طبيعى‌تر و سازگارتر است؛ زيرا احتمال دوم، دو امتياز به همراه دارد : ✧ يكى جنبه اقناعى آن براى انسان‌ها و مخاطبان ✧ و ديگرى قابليت تعميم و توسعه به ديگر قاضيان و داوران منصوب از طرف امام مهدى عليه السلام . براى هر دو امتياز مى‌توان از احاديث اسلامى نيز شاهد آورد. 📚 دانشنامه امام مهدی(عج) ج ۹ ص ۳۹۲ 🌐 بیشتر بخوانید 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠نظر اسلام در باره الگوى تربيتى كودكان چيست ؟ ✍️ پاسخ : الگويى كه از مجموع متون قرآن و حديث به دست مى آيد الگوى تربيتى مبتنى بر «محبّت»، «قاطعيت» و «كرامت» است. ▫️ از ديدگاه اسلام ، محبّت ، يكى از اصول تربيتى كودك است كه به شدّت ،مورد تأكيد و محبّت نكردن، به شدّت نكوهش شده است ؛ امّا در عين حال، از افراط در محبّت نيز نهى شده و در كنار محبّت، صلابت و دقّت در تربيت كودك نيز مورد توجّه اكيد قرار گرفته است .... 🔸 امّا الگوى تربيتى اسلام ، بُعد سومى نيز دارد كه عبارت است از «تكريم» . تكريم، احترام گذاشتن به كودك و ارزش قائل شدن براى اوست. از ديدگاه اسلام، كودك، چون كودك است، نبايد تحقير شود و احساس بى ارزشى و يا كم ارزشى كند. ... ▫️ يكى از مهم ترين نكات تربيتى در تكريم شخصيت كودك، جدى گرفتن احساسات او در هفت سال آغاز زندگى است، در روايتى از (ص) و ، این دوران، دوران سيادت و آقايى كودك شمرده شده است : الوَلَدُ سَيّدٌ سَبعَ سِنينْ . فرزند ، هفت سال سرور است .... وعَبدٌ سَبعَ سِنينَ . كودك در هفت سال دوم بنده است .... ووَزيرٌ سَبعَ سِنينَ. هفت سال سوم دوران وزارت كودك است . 🔅 : ️كودك ، هفت سال پرورش يابد، هفت سال ادب آموزى گردد و هفت سال به خدمت درآيد . پايان قد كشيدنش در ۲۳ سالگى و پايان تكامل عقلى اش در ۳۵ سالگى است و آنچه پس از اين باشد ، از راه تجربه است . 📖 من لایحضره الفقیه ج ۳ ص ۴۹۳ 📚 حکمت نامه کودک ص ۱۸۱ 🌐 بیشتر بخوانید 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠چگونه مدّعيان دروغین مهدویت توانسته‌اند عدّه‌اى را فريب داده، از آنها براى مقاصد خود، سوء‌استفاده نمايند؟ 🔸پاسخ : فقر فرهنگى، جهل و پيروى كوركورانه، بيشترين نقش را در پيدايش مدّعيان دروغين مهدويت، و پذيرش ادّعاهاى آنان دارد . پاسخ اين سؤال را به روشنى مى‌توان از سخن حكيمانه امام على(ع) در باره مردم شناسى در يافت: 🔅 مردم، سه گروه‌اند: دانشمند ربّانى، دانشجو در راه رستگارى، و دنباله روهاى هر بانگى كه با هر بادى مى‌چرخند. اينان از روشنىِ دانش، پرتوى بر نگرفته‌اند و به پايه‌اى استوار پناه نبرده‌اند. ▫️ نهج‌البلاغه، حكمت ۱۴۷ ✧ امام عليه السلام در اين سخن، مردم را به سه گروه تقسيم مى‌نمايد : • .كسانى كه حقيقت را شناخته اند و عقيده و رفتار آنها بر معيارهاى درست استوار است. • . كسانى كه در راه دست يافتن به معرفت حقيقى و راه رستگارى هستند. • . كسانى كه نه حقيقت را شناخته‌اند و نه در راه شناسايى آن‌اند. «هَمَج رِعاع». هَمَج، همان پشه هايى هستند كه بر صورت گوسفند يا درازگوش مى‌نشينند و برخى آن را مگس معنا كرده‌اند و كلمه رِعاع، به معناى بى شعور است. 🚩 در اين سخن، گروه سوم، به پشه هاى بى شعور و سرگردانى تشبيه شده‌اند كه به دنبال نادانى بزرگ تر از خود هستند و با هر بادى، اين سو و آن سو مى‌شوند و دعوت هر مدّعى را مى‌پذيرند، بدون آن كه بدانند دعوت او حق است يا باطل . علّت سقوط اين دسته، آن است كه از نور علم بهره نمى‌گيرند و باورهاى خود را بر پايه هاى محكم علمى، استوار نمى‌كنند . 📚 دانشنامه امام مهدی(عج)، ج ۴ ص ۷ 🌐 بیشتر بخوانید 🔰 @p_eteghadi
. ⁉️ 💠حديث قدسى چیست؟ 🔸پاسخ : گاهى رسول خدا(ص) مواعظى را بر اصحاب خويش ارائه مى فرمود كه با اين كه نشان مى داد از جانب خداست، ولى به عنوان وحى مُنزلى كه قرآن ناميده شود، نبود. ┅❅ از سوى ديگر، سخن صريح و مستقيم شخص پيامبر(ص) نيز نبود كه بتوان آن را حديث ناميد؛ بلكه احاديثى بودند كه پيامبر(ص) اصرار داشت آنها را با عباراتى بيان فرمايد كه دلالت بر انتسابشان به خدا داشته باشد تا نشان دهد كه اين اسلوب، از نظر ظاهرى، يا اسلوب قرآن متفاوت است و در عين حال، نفحه اى از عالم قدس و نورى از عالم غيب، در آن موجود است. •❀• در تعريف حديث قدسى، چند قول وجود دارد : ✧ ۱ . سخنى كه از خداوند نقل شود، بدون اين كه با آن، تحدّى صورت گيرد . ✧ ۲ . سخنى كه معناى آن به پيامبر(ص) وحى شود و خداوند، با الفاظ و ترتيب مخصوص، آن را در عبارات خاصّى، بر زبان آن حضرت جارى سازد و پيامبر(ص) حق ندارد كه لفظ يا ترتيب آن را تغيير دهد . ✧ ۳ . سخنى كه به رسول خدا(ص) اضافه شود و آن حضرت، به خداوند اسناد دهد، كه به آن، حديث الهى يا حديث ربّانى هم گفته شده است . ✧ ۴ . كلامى الهى است كه يكى از انبيا يا اوصيا بدون هدف اعجاز ، آن را حكايت و نقل كند . 🗯 وجه تسميه علت نام گذارى اين احاديث به «احاديث قدسى»، اين است كه به جهت انتساب آنها به خداوند، مورد تكريم و تعظيم واقع شوند. 📚 مجموعه مقالات کنگره کلینی ج۴، حديث قدسي در « الكافی » 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠 «علمای امت» پیامبر چه کسانی هستند؟ توضیحی در باره روایت «علماء امتی كأنبياء بني إسرائيل» ✍️ پاسخ : در روایت از حرف تشبیه «کاف» استفاده شده است، و معمولاً تشبیه، در مقام بیان افضل بودن و یا تساوی نیست، بلکه نوعی شباهت را بیان می‌کند و بیان شباهت مقصود اصلی متکلم است؛ لذا نمی‌توان مفهومی قطعی از تساوی بین طرفین و یا عدم آن را استنباط کرد. اما در نهایت می‌توان از همین شباهت، تساوی در برخی جهات را استنباط کرد. 🔸 اما در این‌که منظور از «علمای امت» پیامبر چه کسانی هستند، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. ▫️عده‌ای آن را تنها به ائمه اطهار(ع) معنا کرده‌اند. ▫️ گروهی دیگر از علما نیز آن را اعم از ائمه‌ی اطهار و علمای اسلام (همان طور که ظاهر روایت نیز این‌گونه است) تفسیر کرده اند. ▫️ عده‌ای نیز ائمه را خارج از مصادیق روایت دانسته و قائل‌اند تنها علما مصداق روایت می‌باشند و ائمه از انبیای بنی اسرائیل بالاترند. 🚩 از مرحوم کاشف الغطاء پیرامون این حدیث سؤال شد که مقصود از علما در این حدیث: «علماء امتى کانبیاء بنى اسرائیل» آیا ائمه هستند یا علماى شیعه؟ و مقصود از انبیا، انبیای اولوالعزم و صاحبان شرایع نیز هستند یا انبیاى دیگر غیر صاحبان کتاب و شریعت. ▫️ ایشان فرمودند: اگر علما را شامل ائمه هم بدانیم انبیا نیز اعم از اولوالعزم خواهند بود و اگر فقط فقهاى شیعه را مصداق روایت بدانیم، انبیا هم غیر صاحبان شرایع می باشند. 🔸اما در این‌که وجه شباهت بین دو طرف چیست، چند احتمال مطرح شده : ▫️ یعنى علما در درستى و راستى حقّ جستن و از همه چیز رو گرداندن همانند پیغمبران بنی اسرائیل هستند». ▫️ وجه شبه در آن جایگاه ویژه علمای دین نزد خدای سبحان است. زیرا در روایات فراوانی رتبه عالمان دین بعد از پیامبران و قبل از رتبه شهدا بیان شده است. ▫️ عالمان دین مانند پیامبران بنی اسرائیل تعدادشان فراوان و در اقصی نقاط زمین و شهرهای دور دست پراکنده شده اند. 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠 نزول کامل قرآن در شب قدر به چه صورت بوده است؟ ✍️ پاسخ : طبق آیه اوّل سوره قدر: إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ و آیه سوم سوره دخان : إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِينَ، کلّ قرآن در یک شب و آن هم شب قدر بر (ص) نازل شده است. ▫️ روشن است که نزول یکباره و تمام قرآن، به معنای نزول آن در قالب الفاظ و كلمات، و به صورت آيات و سور نیست؛ بلکه بنا بر ديدگاه برخی مفسّران مانند علّامه طباطبایی، حقيقت و روح قرآن، چیزی غیر از الفاظ و اجزایی مانند آیه و سوره است و این حقیقت در قالب زمان، محصور نیست. ▫️ بر این اساس، در نزول دفعى و یکباره قرآن، اين حقيقت، بر پيامبر(ص) نازل شده است و در نزول تدريجى، همان حقيقت، به شکل الفاظ و كلمات، در قالب زمان و در مناسبت های مختلف (شأن نزول) بر پیامبر اسلام وحی گردیده است. 🔻علاوه بر آیات، در روایات نیز به نزول قرآن در شب قدر، تصریح شده است. در روایتی از آمده است: 🔅«چون امیر مؤمنان(ع) جان به جان آفرین سپرد، حسن بن علی(ع) در مسجد کوفه به خطابه ایستاد و پس از حمد و ثنای خداوند و درود فرستادن بر پیامبر(ص) فرمود: «ای مردم! در این شب، مردی درگذشت که نه در میان پیشینیان، کسی چون او بوده است و نه آیندگان به پای او می رسند ... و در همان شبی که قرآن، فرو فرستاده شد». 📚 الکافی، ج ۱، ص ۴۵۷، ج ۸ 📚 از قرآن بیشتر بدانیم، ص ۲۷ 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠 واسع و موسع از صفات خداوند به چه معناست؟ ✍️ پاسخ : دوصفت «واسع (گسترده / گشايشگر)» و «موُسِع ( گستراننده / دارا)»، اسم فاعل از ريشه «وسع» اند كه بر متضادّ تنگى و سختى دلالت مى‌‌كند، و «وُسع» به معناى بى‌‌نيازى و فايده و گشايش و نيرومندى است. ❀ واسع و موسع، در قرآن و حديث در قرآن كريم، ريشه «وسع»، هفده بار به خداى متعال نسبت داده شده و صفت «واسع»، با صفت «عليم (دانا)»، با صفت «حكيم (فرزانه)»، و يك بار به صورت «وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ ؛ (گسترده آمرزش)» به كار رفته است. صفت «موسع» نيز يك بار در اين آيه به كار رفته است: «وَ السَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ؛ و آسمان را با توانمندى، بنياد نهاديم و ماييم گشايشگران » . ✧ در آيات و احاديث، صفت «واسع»، گاه به چيزى نسبت داده شده است، مثل:«وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ؛ گسترده آمرزش است»، «وَسِعَ كُلَّ شَىْ ءٍ عِلْمًا ؛ دانش او هر چيزى را فراگرفته»، «وسعت رحمته كلّ شىء؛ رحمت او هر چيزى را فرا گرفته». 🚩 در اين صورت، واسع بودن، بر گستردگى و تنگ نبودن مضافٌ اليه (موضوع وسعت) دلالت مى‌‌كند. مثلاً در موارد مذكور، بر نامحدود بودن دانش خدا و گستردگى آمرزش و رحمت او دلالت مى‌‌كند. ✧ و گاه صفت «واسع» بدون اضافه شدن به چيزى به كار مى‌‌رود، مثل: «الجواد الواسع». در اين مورد، «واسع» را مى‌‌توان به بى‌‌نياز مطلق در نظر گرفت و مى‌‌توان آن را به معناى گشايشگرى خدا از هر جهت تفسير كرد. ... 📚 دانش نامه عقايد اسلامی ج ۷ ص ۳۲۷ 🌐 بیشتر بخوانید 🔰 @p_eteghadi 🔰
🗓 دوشنبه ١٩ اردیبهشت ماه ١۴٠١ از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: آیا ممکن است این بلاهای وارده از باب عقوبت و کیفر گناهان نباشد، بلکه به‌جهت ترفیع درجات و از باب «أَلْبَلآءُ لِلْوِلاءِ؛ بلا، برای دوستی است» باشد؟ ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: برای اهل ولا مطلب روشن است؛ هرچه بیشتر مبتلا گردند، یقینشان زیادتر می‌شود. میثم بر سرِ دار بود، هرآن و هرلحظه اطمینان و ایمانش بیشتر می‌شد؛ زیرا به او خبر داده بودند. درهرحال، از سوی حضرت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف زیاد سفارش شده و اصرار شده که در این زمانه و زمینه، دعای فرج بسیار خوانده شود. 🔻مناسبت‌ها: 🔹 درگذشت حکیم متأله، میرزا رفیعا نائینی؛ ١٠٨٠ق. 🔹 روز اسناد ملی و میراث مكتوب 🔹 روز بزرگداشت شیخ كلینی رحمة‌الله‌علیه 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠چگونه انسان به درجه ای برسد که دیگر شبهه یا ابهام برای او به وجود نیاید؟ 🔸پاسخ : چنین مقامی برای انسان نیست که شبهه یا ابهامی هیچ وقت برای او پدید نیاید. اما برای مصون ماندن از شبهات یکی از مهم‏ترین کارها این است که تا می‏توانیم، پیوند قلبی خود را با خدا و اولیای خدا بیشتر کنیم؛ چون این محبت مثل خورشید تابان، گرم است و یخ‏های شبهات را آب می‏کند. ✧ در کنار محبت‏افزایی، باید معرفت‏افزایی هم کرد؛ یعنی باید پایه‏های اعتقادی انسان محکم شود. به عنوان نمونه خواندن احادیث کتاب شریف کافی سبب می‏شود به منبع نورانی علم و معرفت دست پیدا ‏کنید و پاسخ خیلی از شبهات را لابه‏لای احادیث بیابید. 🚩 نباید گمان کرد که همه این شبهات روز جدید است و پاسخ آن‏ها در احادیث یافت نمی‏شود بلکه بیشتر این‏ها قدیمی و به آن‏ها پاسخ داده شده است. فرق است بین اشکال و ایراد گرفتن و پرسیدن برای روشن شدن. قرآن کریم توصیه می‏کند که: ❀ (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛ از آگاهان بپرسید؛ اگر خود نمی‏دانید.) (النحل: ۴۵) در احادیث اهل ذکر همان اهل بیت علیهم السلام معرفی شده‏اند. 📚 شبهه شناسی ،‌هادی صادقی، ص ۲۱۳ 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠 مفهوم تعبیر "ثاراللّه" در زیارات امام حسین(ع) چیست؟ ✍️ پاسخ : ثار در اصل «ثأر» بوده و همزه به الف تخفیف یافته است. این واژه مصدر و به معنای انتقام و خونخواهی کردن(طلب‌ خون مقتول) و خون است. در اینجا در معنای اسم مفعولی به کار رفته است. و به این معناست که خون بهاى امام حسین(ع)، متعلق به خدا است و او کسى است که خون بهاى امام حسین(ع) را خواهد گرفت. 🔸 در برخی از روایات، پس از اشاره به اینکه امام حسین «ثارالله فی الارض» است، خداوند منتقم خون او معرفی شده است که انسان‌ها را به خونخواهی وی دعوت می‌کند. ▫️ به گفته علامه مجلسی، منظور از ثارالله آن است که خودِ امام حسین در دوران رجعت، انتقام خون خود و خاندانش را خواهد گرفت. 🔻 در بیان معنای ثارالله،‌ در کتاب شِفاء الصُدور، پنج احتمال مطرح شده و هر کدام تفسیر خاص خود را دارد. 🔰 @p_eteghadi 🔰
‍ ‍ 🔆متن شبهه : چرا خانم ها باید تاوان نفس ضعیف مردها را بدهند؟ چرا خانم ها محدود باشند که مردها به گناه نیفتند؟ خب مردها خودشونو کنترل کنن! چرا مردها آزاد باشند هرطور می خوان در جامعه عمل کنند؛ اما ما زن ها به خاطر اونا اسیر و محدود باشیم؟ بذارید خانم ها هم یه کم آزاد باشند! 🔆پاسخ شبهه : 1⃣فرض کنید عقل نیز پذیرفت که زنان باید آزاد باشند و مردان نگاه خود را کنترل کنند، آیا با فرض وجود این ادعا مردان هم نگاه نخواهند کرد؟ آیا مردان بیمار دل هم رعایت خواهند کرد؟ آیا دیگر تعرضی به زنان صورت نخواهد گرفت؟ 2⃣اگر فضای جامعه آلوده به جلوه های جنسی زنان و مردان باشد در این بین آن کسی که بیش از همه متضرر خواهد شد، زن است. موجودی که از روحی لطیف و حساس برخوردار است. در این کشاکش تمایلات و نیازها، اوست که دائما به عنوان یک شیئ دیده می شود و مورد توجه جنسی مردان مختلف قرار می گیرد که اغلب آن ها خیرخواهانه نخواهد بود. اوست که به علت در دسترس بودن احترام و جایگاه ارزشی خود را از دست می دهد. 3⃣شهید مطهری معتقد است: «حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است…. به طور کلی رابطه ای است میان دست نارسی و فراق از یک طرف و عشق و سوز و گرانبهایی از یک طرف دیگر، همچنانکه رابطه ای است میان عشق و سوز از یک طرف و میان هنر و زیبایی از طرف دیگر؛ یعنی عشق در زمینه فراق ها و دست نارسی ها می شکفد و هنر و زیبایی در زمینه عشق رشد و نمو می یابد.(مسئله حجاب، ص ۷۲) 4⃣واضح است که با دست و دلبازی ها و جلوه گری های زنان در سطح جامعه، اولین کسانی که متضرر خواهند شد خود زنان هستند و در مرحله بعد این خانواده ها هستند که به شدت آسیب می بینند، چنانچه در سال های اخیر طلاق ها و اختلافات خانوادگی ناشی از طلاق در جامعه افزایش یافته است. 5⃣طبق آیات الهی و تعالیم اهل بیت علیهم السلام هم بر مرد و هم بر زن واجب است که اولاً بدن خود را در مقابل نامحرمان به نمایش نگذارند و ثانیاً چشم خود را از نگاه شهوانی به نامحرم بازگیرند. 6⃣هیچ منطقی نمی پذیرد که زن بگوید: من هر طور خواستم جلوه می‌کنم و مرد چشم بسته و نگاه نکند و مرد نیز بگوید: من به هر صحنه ای که بخواهم نگاه می کنم و زن باید خود را بپوشاند! بلکه برای داشتن جامعه ای با سلامت روحی و جسمی برای افراد و رشد اخلاق و معنویات در جامعه، نیاز به رعایت همه جانبه قوانین و احکام اسلامی هستیم . 7⃣در این بین منطقی و عاقلانه است که قدم اول را زنان بردارند و با پوشیدگی خود مردان را نیز به رعایت حریم خود وادار نمایند. مونتسکیو، نویسنده و فیلسوف فرانسوی می نویسد: «قوانین طبیعت حکم می کند زن خوددار باشد؛ زیرا مرد، با تهوّر آفریده شده است و زن، نیروی خودداری بیشتری دارد. بنابراین، تضادّ بین آن ها را می توان با «حجاب» از بین برد و بر اساس همین اصل، تمام ملل جهان معتقدند که زنان باید حیا و حجاب داشته باشند.» (نقل از روح القوانین، مونتسکو، ترجمه علی اکبر مهدوی، ص ۱۰۱) 8⃣شایسته است که زنان با نوع پوشش خود مردان را تربیت کنند که چگونه باید به زنان نگاه کنند نه اینکه با جلوه گری های خود حتی توجه مردان پاک را نیز به خود جلب کنند. در اینصورت از مردان بیماردل که منتظر فرصتی برای تعرض به حریم زنان هستند چه توقعی می توان داشت؟ 9⃣گاهی حتی بسیاری از مردان هم که می خواهند پاک بمانند مظلوم واقع شده اند و دائماً باید با فشارهای روانی از طرف جامعه دست و پنجه نرم کنند. جالب است که اگر مرد جوانی دست از پا خطا کند و به زنی متعرض شود زن می تواند از او شکایت کند اما هیچ مردی نمی تواند از زنان بخاطر بدپوششی و بر هم زدن آرامش فکری و تعادل روحی خود شکایت کند. 🔰 @p_eteghadi 🔰
اگر شيعه حق است، چرا در اقليّت مي‌باشد ؟!!! 1️⃣(آیا کم یا زیاد بودن جمعیت معیار حق و باطل است؟!) در ابتدا باید بیان نمود میزان جمعیت ملاک حق یا باطل بودن نیست. اگر روزی تنها یک نفر از میلیون ها نفر ادعا می کرد که زمین ثابت نیست بلکه به دور خورشید می گردد و همه با او مخالفت می کردند، مخالفت همگانی تاثیر در بطلان ادعای او نداشته است. 2⃣در طول تبليغ پيامبران، از زمان حضرت نوح(ع) تا عصر حضرت خاتم(ص) مؤمنان در اقليّت بودند. قرآن آنگاه كه مبارزات پي‌گير انبيا را ياد مي‌كند، پيوسته تذكر مي‌دهد: گروندگان و مؤمنان به آنان بسيار اندك بودند. درباره نوح كه نهصد و پنجاه سال به تبليغ پرداخت، مي‌فرمايد: «وَما آمَنَ مَعَهُ إِلاّ قليل؛ جز اندكي به همراه او ايمان نياوردند». (هود/۴۰) 🔹از همین رو حضرت علی (ع) می فرمایند: «أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ ؛ اى مردم در راه راست، از كمى روندگان نهراسید.» (نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱) 3⃣همانطور که می دانیم ادیان و مذاهب (فرقه های) مختلفی در جهان وجود دارد که گاها یک دین خود به فرقه های مختلفی انشعاب پیدا می کند مانند مسیحیت که به کاتولیک ، پروتستان و … انشعاب پیدا نموده است ، یا مثلا اسلام که به شیعه ، سنی و … و خود سنی ها به شافعی ، حنبلی و … گرایش دارند. بنابراین با وجود مذهب های و ادیان مختلف مثل مسیحیت ، یهود ، هندو ، زرتشت ، بودا ، شینتو و … نمی توان گفت که شیعه در اقلیت است. 4⃣نسبت مسلمانان به سایر ادیان ، مذاهب و باورهای مذهبی ، در حدود یک پنجم یا یک ششم است ، در پذیرفتن صورت مساله که شیعه در اقلیت است ، باید اندکی تسامح به خرج داد. والا نمی توان ادعا کرد که شیعیان نسبت به سایر گروه های مسلمان از جمعیت کمتری برخوردارند. چون تمام غیر شیعیان از مسلمانان، در یک دسته جای نمی گیرند. بلکه خود آنها نیز به گروههای مختلف تقسیم می شوند. مثلا امروزه، غیر شیعیان در سه دسته وهابیون، اهل سنت و صوفیه می توانند جای گیرند. 5⃣هر چند شیعه از نظر جمعیت به پایه اهل تسنن نمی رسد ، اما اگر سرشماری دقیقی صورت گیرد ، معلوم خواهد شد که یک چهارم مسلمانان جهان را شیعیان تشکیل می دهند. 6⃣قطعا یکی از این عوامل قدرت حاکم و حکومت ها می باشند. به عنوان نمونه زمانی که افراد به جرم محبت حضرت علی (ع) اعدام می شدند (در زمان بنی امیه) و بر بالای منابر حضرت علی (ع) مورد اهانت قرار می گرفته است، طبیعی است که از سویی جمعیت شیعیان با کشتار کم شود و از سویی نیز تبلیغات سوء در نسل های جدید اثر گذاشته و مانع تمایل آنها به مکتب شیعه شود. 7⃣البته ظلم ستیزی مذهب تشیع که طبق سیره ائمه اهل بیت بوده است موجب می شده تا همیشه حکومت های ستمگر و متجاوز آنها را سرکوب کنند و هیچ گاه به او میدان ندهند تا خود را نشان دهد مانند حکومت هزار ماهه امویان و حکومت پانصد ساله عباسیان و نیز حکومتهای پادشاهی بعد از آنان. 8⃣اصولاً بايد توجه كرد كه شيعه به عنوان اپوزيسيون و مخالف نظام حاكم شناخته مي‌شد و نظام‌هاي سياسي براي سركوب بلكه ريشه‌كن كردن آنها، به آنان لقب «روافض» داده بودند. 🔹به عنوان نمونه، سلطان محمود غزنوي پس از تسلط بر شرق خراسان، به ريشه كن كردن دو گروه، يكي شيعه و ديگري معتزله همت گمارد. (يادداشت‌هاي قزويني، حواشي، ج۷، ص ۶۰ – به نقل از لغت‌نامه دهخدا) 🔹صلاح الدين ايوبي، پس از خيانت به فاطميان ، تصميم بر قتل عام شيعه گرفت و گروه بي‌شماري از آنان را كشت. (اعيان الشيعه، ج۳، ص ۳۰، مظفر، تاريخ الشيعه، ص ۱۹۲) 🔹در دوران حكومت عثماني، در زمان سلطان سليم به خاطر فتواي يك فقيه حنفي به نام نوح ۴۰۰۰۰ شيعه در تركيه فعلي سر بريده شدند. (البلاد العربيه والدولة العثمانيه، حصري، ص ۴۰) 9⃣همچنین امکانات نیز بسیار مهم است. امروزه اکثر کسانی که در کشورهای دیگر مسلمان می شوند با امکانات و تبلیغات اهل تسنن مسلمان می شوند و شیعه امکانات تبلیغی بسیار کمتری از اهل تسنن دارد. تا جایی که بنابر خاطره یکی از افراد مسلمان شده، اهل تسنن کتاب های شهید مطهری را به او می دادند تا اسلام را بشناسد اما وجود مکتب تشیع و شیعه بودن شهید مطهری را از او مخفی می کردند. منابع : soalcity.ir/node/316 soalcity.ir/node/173 yon.ir/ShiaPor01 hawzah.net/fa/Question/View/12345 iqna.ir/fa/news/3479575 🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠مقصود از «شناخت خدا به خدا» چيست؟ 🔸پاسخ : شناخت خداى حقيقى، جز به وسيله خودِ او ممكن نيست و هيچ كس جز خدا نمى تواند او را آن گونه كه شايسته است، به مردم معرّفى كند. از اين رو خداوند هدايت مردم به سوى خود را بر خود لازم دانسته است، چنان كه مى فرمايد : ❀«إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى؛ بى گمان، هدايت، بر عهده ماست». ليل : آيه ۱۲ ✧ چگونه خداوند، خود را شناسانده است؟ خداوند متعال، خود را از هر طريق ممكن، به مردم معرّفى كرده و انواع ابزارها و امكانات درونى و برونىِ خداشناسى را براى بشر فراهم ساخته است. خداوند متعال، براى آشنايى با خود، «سرشت خداشناسى، خرد و دل» را در درونِ وجود انسان قرار داده است و وحى و انبيا را در بيرون از وجود او. ✧ وظيفه انبياى الهى هدايت فطرت و خرد، و زدودن موانع و حجاب هاى معرفت از ديده آنهاست: : 🔅 پس فرستادگانش را ميان آنها بر انگيخت و پيامبرانش را پى در پى به سويشان فرستاد تا پيمان فطرتش را از آنان بخواهند و نعمتِ از ياد برده اش را به ياد آورند و با ابلاغ [دعوتش]، بر مردم احتجاج كنند و دفينه هاى خرَدِ آنان را بيرون كشند و نشانه هاى قدرتش را بر آنان بنمايانند. ▫️ نهج البلاغه : خطبه ۱ 🚩بنا بر اين، معرفت، ساخته و پرداخته خداست. اوست كه ابزار شناخت را به انسان عنايت كرده و امكان تحصيل آن را فراهم ساخته است و انسان مى تواند با بهره گيرى از هدايت انبياى الهى و زدودن موانع معرفت، با ديده عقل و دل، به روشنى، جلوه هاى جمال حضرت احديّت را مشاهده كند. 📚 دانشنامه قرآن و حديث ج ۵ ص ۱۵۰ 🔰 @p_eteghadi 🔰
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: معنای جمله «فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُمْ؛ پس مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم» چیست؟ ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹در برخی تفاسیر معنای آن، این‌گونه ذکر شده است: «أذْکرونی بِالدعآءِ أَذْکرْکمْ بِالإجابَةِ؛ مرا با دعا یاد کنید، تا من نیز با اجابت آن، شما را یاد کنم». 🔸و در روایات شارحه مرویه آمده است: «أَنَا مَعَ عَبْدِي إِذَا ذَكَرَنِي فَمَنْ ذَكَرَنِي فِي نَفْسِهِ ذَكَرْتُهُ فِي نَفْسِي وَ مَنْ ذَكَرَنِي فِي مَلَإٍ ذَكَرْتُهُ فِي مَلَإٍ خَيْرٍ مِنْهُ؛ هرگاه بنده‌ام مرا یاد کند، من با اویم؛ بنابراین، هرکس مرا در دل خود یاد کند، او را در نزد خود یاد می‌کنم و هرکس مرا در میان گروهی یاد کند، او را در میان گروهی بهتر از آن یاد خواهم نمود». 🔰 @p_eteghadi 🔰
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: خواهشمندم بفرمایید چطور می‌توان بهتر با خداوند و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام انس گرفت؟ ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔶با طاعت خدای تعالی و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و ائمه علیهم‌السلام و ترک معصیت در اعتقاد و عمل. ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: آیا ابتدائاً و بدون توجه به نفس، توجه به حضرت حق امکان دارد؟ یا باید از راه نفس باشد؟ ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔶مفهوم روایتِ «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، عَرَفَ رَبهُ؛ هر کس خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است»[۱] این است که «مَنْ لَمْ یعْرِفْ نَفْسَهُ، لَمْ یعْرِفْ رَبهُ؛ هر کس خود را نشناسد، پروردگارش را نشناخته است». 🔻 پی‌نوشت: ١.مصباح‌الشریعة، ص۱۳؛ عیون‌الحکم‌والمواعظ، ص۴۳۰؛ میزان‌الحکم، ج۳، ص۱۸۷۷؛ تذکرةالموضوعات، ص۱۱؛ المیزان، ج۶، ص۱۶۹. 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢٩٧ ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: زیاد مرتکب معاصی می‌شوم و هرچه تلاش می‌کنم، موفق[به ترک آنها] نمی‌شوم؟ ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔶نقل شده از أحدالحسینین (یعنی الخلیلی و النوری) که برای این مقصود، حمد و سوره، اهدا شود برای مدفونین از مؤمنین و مؤمنات در مشاهد ثمانیه مشرَّفه: «حرمین شریفین»، «نجف اشرف»، «کربلای مشرّفه»، و «الکاظمیةالمشرَّفه» و «سامراءالمشرّفه» و «المشهد الرضوی المشرَّف» و «قم المشرَّفه» و حمد و سوره برای مدفونین در سائر مشاهد مشرَّفه. ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ 💠کدام یک از عالِمان شیعه مورد عنایت امام مهدی(عج) بوده‌اند؟ 🔸پاسخ : از میان عالمان بزرگ شیعه، برخی مورد عنایت خاصّ امام مهدی(ع) قرار گرفته‌اند، از جمله: ۱. شیخ صدوق (کتاب کمال الدین را درباره امام مهدی(ع) تألیف نموده است. ...اكنون تو را امر مى‏كنم كه در باره غيبت، كتابى تأليف كنى و غيبت انبيا را در آن باز گويى). ۲. شیخ مفید (عنايت ویژه ولىّ امر عليه السلام به ایشان در اصلاح فتوا...). ۳. سید ابن طاووس (که خود از شنیدن صدای امام مهدی(ع) در سامرّا به هنگام دعا خبر داده است). ۴. علّامه حلّی (که در راه کربلا امام مهدی(ع) را دیده و با ایشان گفتگو کرده است). ۵. مقدّس اردبیلی (که سؤالاتش را در محراب مسجد کوفه از امام مهدی(ع) پرسیده است). ۶. ملّا محمّدتقی مجلسی (مجلسی اوّل) (که سؤالاتش را در مسجد جامع قدیم اصفهان از امام مهدی(ع) پرسیده است). ۷. شیخ حُرّ عاملی (که بارها معجزاتی از امام مهدی(ع) دیده است). ۸. وحید بهبهانی . ۹. شیخ حسین نجف (از اصحاب خاصّ سید بحر العلوم) (که امام مهدی(ع) را در سفر حج در منزلی دیده است). ۱۰. ملّا محمود عراقی (که در سفری، دچار برف و بوران سخت و از زندگانی خود مأیوس شده بود و به وسیله امام مهدی(ع) نجات یافت). ۱۱. سید بحر العلوم (که امام مهدی(ع) او را در بغل کشیده و به سینه خود چسبانیده است). ۱۲. علّامه شیخ مرتضی انصاری (که گاهی اجازه یافته است به خدمت امام مهدی(ع) شرفیاب شود). ۱۳. میرزای شیرازی . ۱۴. سید محمّد فشارکی (که در بیابانی در اطراف سامرّا امام مهدی(ع) را ملاقات کرده است). ۱۵. شیخ علی یزدی ( که در سال ۱۳۰۵ق در راه نجف و به هنگام یأس از زنده ماندن در رگبار و تگرگ شدید، به وسیله امام مهدی(ع) نجات یافته است. ۱۶. ملّا علی طهرانی . ۱۷. سید عبد الحسین لاری (که در سفر مکّه پاسخ سؤال علمی اش را از امام مهدی(ع) گرفته است). ۱۸. آخوند ملّا عبّاس تربتی (که در هفته پیش از وفاتش، امام مهدی(ع) را دیده و به ایشان سلام کرده است). ۱۹. حاج شیخ عبد الکریم حائری (مؤسّس حوزه علمیه قم). ۲۰. آقا سید ابو الحسن اصفهانی (که شیخ محمّد کوفی از طرف امام مهدی(ع) برای وی پیغام آورده است که: «در دالان [خانه ات] بنشین و حاجت های مردم را برآورده کن. ما تو را یاری می کنیم»). ۲۱. شیخ محمّدتقی آملی (که در مسجد کوفه با امام مهدی(ع) مکالماتی داشته است). ۲۲. حاج آقا حسین بروجردی (...«به سید حسین بروجردی از جانب ما سلام برسانید و بگویید زحمات شما در حفظ آثار، منظور نظر ماست و توفیق شما را از خدا خواسته ایم»). 📚 از امام مهدی(ع) بیشتر بدانیم، ص ۵۷ ـ ۵۹ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ تکلیف، زحمت یا رحمت؟ 💠 اگر خداوند، مهربان و رحیم است، چرا تکالیف زیادی بر انسان مقرر کرده که موجب زحمت در دنیا و عذاب آنها در آخرت است؟ 🔻پاسخ مختصر: ظاهر تکلیف در نگرش سطحی، زحمت است. اسم «تکلیف» هم همین معنا را افاده می‏کند. تکلیف مشتق از ماده کُلْفَت، به معنی زحمت و مشقّت است، ❀ اما باطن تکلیف، هیچ زحمتی نیست، بلکه رحمت است؛ یعنی تمام آن، لطف است و با مهربانی خدا کاملاً سازگار، و اگر او انسان را به انجام اموری تکلیف نمی‏کرد، باید در مهربانی او تردید می‏کردیم! باید با تأمل بیشتری ‏بنگریم که این تکالیف چه اثری برای ما دارد و آیا ما را فقط دچار زحمتی بی‌‏فایده کرده، یا در ورای آن‌‏ها رحمتی عظیم نهفته است؟... 🚩 توضیح بیشتر: در اندیشه‌های اسلامی سه تصویر از خداوند وجود دارد که مطابق آن سه نوع دینداری: عامیانه، عاقلانه و عاشقانه پدید می‌آید. ۱. در تصویر اول که مربوط به ذهن‌های ساده و بسیط است خداوند موجودی قاهر و جبار است که دستوراتی دارد و در صورت تخلف از دستورات خشمگین شده عذاب میدهد. ۲. در تصویر دوم که مربوط به اذهان فلسفی و کلامی است رابطه انسان و خدا رابطه‌ای تکوینی و براساس قوانین حاکم بر هستی است. ثواب و عقاب هم امری تکوینی و حقیقی است و تکلیف هم راهنمایی خدا نسبت به همین قوانین است. بهشت و جهنم هم نتایج وضعی و تکوینی اعمال ماست. ۳. در تصویر سوم رابطه میان خدا و مخلوق رابطه عاشق و معشوق است. خدای مهربان انسان را به سوی خود دعوت می‌کند و این دعوت سراسر وجود انسان عاشق را شور و نشاط می‌‌بخشد. تکلیف در این تصویر دعوت نامه معشوق به عاشق است که او را لایق خطاب یافته و با او به گفت و گو نشسته است و بنابراین نه تنها تکلیف زحمت نیست بلکه عین رحمت و شفقت است عذاب هم در اینجا حرمانی است که در اثر دوری از معشوق پیدا می‌شود. ✧ بنابراین میان دینداری‌ عامیانه، عاقلانه و عاشقانه تفاوت‌هایی است از جمله: (۱☜) اولی از سر ترس، دومی از سر سنجش عقلانی و سومی از سر شوق است؛ (۲☜) اولی تکلیف گریز، دومی تکلیف پذیر و سومی تکلیف طلب است؛ (۳☜) اولی پروای خود دارد، دومی پروای قانون و سومی پروای معشوق و... 📚 هادی صادقی، « درآمدی بر کلام جدید » ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
. ⁉️ فایده ی دعا برای فرج؟ 💠 اگر قرار باشد غیبت امام زمان(عج) به دلیل حکمت‌های خاص الهی باشد، دعا کردن ما برای فرج چه خاصیتی دارد؟ 🔻پاسخ : غیبت امام زمان(عج) بر اساس حکمت‌هایی است که بسیاری از آنها برای ما نامعلوم است. شخصی از در مورد علت غیبت امام مهدی(ع) پرسید. حضرت فرمود: 🔅 إنّ وجهَ الحکمةِ فی ذلک لا ینکشِفُ إلّا بعدَ ظهورِهِ؛[۱] حکمت آن فقط پس از ظهور او معلوم خواهد شد. بنابر این، ممکن است یکی از حکمت‌های غیبت دچار ساختن انسان‌ها به بلا و مشکلاتی باشد که باعث روی آوردن آنها به خدا و دعا کردن برای فرج است. چنان که در قرآن آمده است: ما انسان ها را به شداید و سختی‌های روزگار مبتلا می‌سازیم، باشد که به درگاه ما تضرع و زاری نمایند و به دعا روی آورند.[۲] ✧ بر این اساس، دعا برای فرج نه تنها منافاتی با حکمت‌های الهی ندارد، بلکه خود می‌تواند در زمره همین حکمت‌ها به شمار آید. در برخی روایات، دعا برای فرج وسیله‌ای برای نجات از هلاکت به شمار آمده است. امام حسن عسکری(ع) می‌فرماید: به خدا، فرزندم مهدی را غیبتی است که در آن هیچ کس از هلاکت نجات نمی‌یابد، مگر کسی که خدای (عزوجل) او را بر اعتقاد نسبت به امامتش ثابت قدم بدارد و او را در دعا برای تعجیل فرجش توفیق عنایت فرماید.[۳] 🚩 وقتی که انتظار فرج والاترین نوع عبادت به شمار می آید، دعا برای فرج نیز زیباترین جلوه انتظار به حساب می‌آید و اصل دعا گرامی‌ترین و محبوب ترین چیزها در نزد خداست و تأثیر آن در تغییر دادن تقدیر است. چنان که در روایات (ﷺ) آمده است: ❀ أکثر منَ الدّعاء فَإنَّ الدعاءَ یردّ الْقَضاءَ؛[۴] زیاد دعا کن؛ زیرا دعا قضای الهی را باز می‌گرداند. ا - - - - - ۱) کمال الدین ص۴۸۲، ح۱۱. ۲) انعام (۶) آیه ۴۲. ۳) كمال الدين ص۳۸۴ ح۱ ۴) نهج الفصاحه، ص۸۴، ح۴۴۶. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰