eitaa logo
پرسمان اعتقادی
44.5هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
57 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اثبات كفر امام على با استناد به احاديث شيعه عربى روايت: محمد بن إدريس في آخر (السرائر) نقلا من كتاب مسائل الرجال ومكاتباتهم مولانا علي بن محمد من مسائل داود الصرمي قال : قال لي : يا داود لو قلت : إن تارك التقية كتارك الصلاة لكنت صادقا. :اگربگویم تارک تقیه همانند تارک نماز است درست گفته ام : وسائل الشيعة ط-آل البیت نویسنده : العلامة الشيخ حرّ العاملي جلد : ١٦ صفحه : ٢١١ با استناد به اين روايت و روايات مشابه، راه كفر پيش گرفته و شده است، زيرا ميتوانست با تقيه كردن خليفه سوم شود و به امامتى كه طبق ادعاى شيعه از سوى خدا به او تفويض شده بود برسد. اما وى تقيه نكرد وخلافت به رسيد وبدين نحو على به دستور الله و پيامبرش پشت كرد ❗️❗️ 💠💠 👌 این نحو شبهه پراکنی نشانه نهایت جهل و نادانی نسبت به تقیه و جایگاه آن در فقه تشیع است . ❕بدون شك مواردى وجود دارد كه در آنجا تقيه كردن حرام است و آن در موردى است كه تقيه به جاى اينكه سبب حفظ نيروها شود مايه نابودى يا به خطر افتادن مكتب گردد، و يا فساد عظيمى ببار آورد، در اين گونه موارد بايد سد تقيه را شكست و پى ‏آمدهاى آن را هر چه بود پذيرا شد . 📚تفسیر نمونه ج 11 ص 426 ❕براساس منطق شيعه، تقيه در شرايطى واجب، ولى در برخى شرائط‍‌ نيز حرام است، و انسان در آن شرائط‍‌ نبايد تقيه كند. گروهى تصور مى‌كنند كه شيعه مطلقا تقيه را واجب مى‌داند، درحالى‌كه اين تصور غلط‍‌ بوده و روش پيشوايان شيعه هرگز چنين نبوده است.زيرا آنان با در نظر گرفتن شرائط‍‌ و رعايت مصالح و مفاسد، در هر زمان راهى خاص و مناسب را انتخاب مى‌كردند و لذا مى‌بينيم كه گاه تقيه نكرده و جان و مال خود را در راه اظهار عقيده فدا مى‌كردند.اصولا پيشوايان معصوم شيعه غالبا به وسيلۀ شمشير يا زهر جفاى دشمنان به شهادت رسيده‌اند، درحالى‌كه يقينا اگر آنان به حاكمان عصر خويش چهرۀ خوش و زبان شيرين نشان مى‌دادند، قدرتمندان حاكم چه‌بسا بزرگترين و عالى‌ترين مقامات را نيز در اختيار آنان مى‌نهادند؛ ولى آنها خوب مى‌دانستند كه تقيّه (فى المثل در برابر يزيد) مايۀ نابودى دين و محو مذهب است. 📚منشور عقاید امامیه ص 227 🔸ادامه 👇
🤔 ❔مذهب اهل حق چه مذهبی است که گنابادی از آن پیروی می کنند ❗️آیا آنان هستند ❕❕ 💠💠 👌اهل حق يا (على اللهى ) يا (اهل نياز) و يا (سرسپردگان ) از فرق غلاة شيعه محسوب مى شود. گويند ، اهل حق على بن ابيطالب (عليه السلام ) را خدا مى دانند. اما خودشان مى گويند: ما يكى از سلسله هاى تصوف و منتسب به امام على (عليه السلام ) هستيم كه وى را مظهر حق مى دانيم و به همين دليل خود را اهل حق نام نهاده ايم ، نخستين تجلى تام و تمام در امام على (عليه السلام ) صورت گرفت و دومين تجلى در سلطان اسحاق نوه امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) ظاهر گشت .. ❕دستورات مذهبى و اجتماعى آنها همه بايد منظوم باشد و اگر نه اعتبار ندارد. و آداب مذهبى اين اين فرقه عبارت است از: 1⃣اصل روزه ساليانه و جشن خداوندگار؛ اين روزه سه روز و سه شب طول مى كشد. در پايان روز سوم يعنى شب چهارم با آداب ويژه اى روزه خود را افطار مى كنند، اين افطاريه را شام گويند كه جشن خداوندگار نيز گفته مى شود. 2⃣اصل ؛ هر يك از اهل حق بايد در هر هفته يك بار و هر ماه يك بار و هر فصل يك بار و هر سال يك بار قربانى كند. 👌اين قربانى بر حسب قدرت مالى و توانائى افراد مى تواند گاو يا گوسفند و يا خروس و يا يك قرص نان و يا حتى يك دانه گردو باشد. اين نياز با مراسم ويژه اى انجام مى شود. 3⃣ نماز را نخوانند و بجاى آن نياز دارند كه همان مراسم قربانى است . نماز را نمى خوانند چون حضور قلب و آرامش خاطر كم حاصل مى شود و لذا نماز بدون حضور قلب بى فايده است . 4⃣تعدد زوجات و را حرام مى دانند. مگر كه زن يا مرد مرتكب خلافى شود. 5⃣ همه خوردنيها و نوشيدنيها را حلال دانند. گوشت خوك و شراب را روا دارند. 6⃣سبيل نهادن را دانند و زدن سبيل را حرام و گناه شمرند، گويند على هرگز سبيل خود را نمى زده است . 7⃣هيچ كس را بد نگويند و بد ندانند و لعن نكنند. شيطان را نيز بد نگويند. چراكه او رانده خالق است نه مخلوق 8⃣در اين مذهب اعتقاد به حلول و تناسخ رايج است در تن هركس ذره اى از الهى موجود است . 👌محققان معتقدند كه عقايد اين مذهب آميخته اى از عقايد اديان كهن ايران باستان و مذاهب هند و... است . پيروان اين مذهب كه در رديف غلاة شيعه قرار گرفته اند، تحت تاثير هندى بوده اند. طوايف اهل حق به نامهاى گوناگون شناخته شده اند: اهل حق ، اهل سر، پارسايان ، نصيرى ؛ ولى به على اللهى شهرت دارند. از علائم و نشانه هاى مخصوص اين فرقه شارب (سبيل ) است . آنان شارب را معرف مسلك حقيقت مى دانند و بر اين باورند كه شاه ولايت على نيز شارب خود را نمى زده است . 📚تاریخ ادیان و مذاهب جهان ، مبلغی ، ج3 فرقه های غلاه در اسلام ، اهل حق 👌فقیه ارجمند شیرازی درباره این گروه چنین می گوید ؛ « آنها گروهى منحرف و دور از حقيقت اسلامند. آنها را تا مى ‏توانيد توجيه و ارشاد كنيد، و اگر از خود دست بر ندارند، از آنها دورى كنيد.» 📚استفتاءات جدید ج3 ص618 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔معراج و به آسمان رفتن حضرت عیسی بوده است یا روحانی ❕آیا راست است که علامه طباطبایی معتقد است که عروج عیسی بوده است ❕❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « ( به یاد آورید ) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود من تو را بر می گیرم و به سوی خود می برم و تو را از کسانی که شدند پاک می سازم ...» 🗯ال 55 👌ظاهر آیه شریفه دلالت دارد که عیسی مسیح با روح و جسم به سوی بالا برده شد و این نکته از تعبیر « متوفیک و رافعک الی » به دست می آید زیرا جمله « متوفیک » به معنای چیزی به طور کامل است که دلالت بر آن دارد که عیسی به نحو کامل گرفته شد و به آسمان برده شد هم معراج داشت و هم معراج 📚تفسیر ج2 ص568 ❕این نکته از روایات نیز قابل استفاده است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند عیسی را به حالتی بالا برد که جامه ای که توسط مریم بافته شده بود به تن داشت . زمانی که عیسی به آسمان رسید ندایی سر داده شد که عیسی زندگانی دنیا را از خودت جدا ساز » 📚تفسیر ج1 ص175 📚 فی تفسیر القرآن ج1 ص628 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این روایت صراحتا جسمانی عیسی مسیح را با جامه ای که بر تن داشته است اثبات می کند. 🗯در نقل دیگری پیامبر فرمود ؛ « زمانی که یهود اجتماع کردند تا عیسی را بکشند ، جبرئیل به نزد آمد و او را با دو بال خود پوشاند ...خداوند به جبرئیل وحی کرد که عیسی را به نزد من بالا » 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این که خداوند می گوید عیسی را به سوی خودم بالا بردم به معنای آن نیست که خداوند جا و مکانی دارد و در آسمان ها است چنان که تعبیر از قیامت به عنوان « لقاء الله » به معنای ملاقات حسی با خداوند در قیامت نمیباشد بلکه این تعابیر به معنای شهود و دیدار و ملاقات روحانی و با خداوند در آسمان و یا در قیامت است زیرا با حضور در آسمان ها و یا در قیامت است که پرده ها کنار می رود و انسان به صورت حضوری آیات حق و تجلی خداوند بر قلوب را مشاهده می کند . 🔷بنابراین گویی عروج به آسمان و یا رفتن به قیامت همه عروج و رفتن به سوی خداوند است زیرا سبب مشاهده قلبی و حضوری خداوند می شود . ❕صاحب تفسیر المیزان بر خلاف آنچه گفته شد معتقد است که عروج عیسی عروجی روحانی بوده است نه جسمانی 📚ترجمه المیزان ج3 ص326 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔معراج و به آسمان رفتن حضرت عیسی بوده است یا روحانی ❕آیا راست است که علامه طباطبایی معتقد است که عروج عیسی بوده است ❕❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « ( به یاد آورید ) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود من تو را بر می گیرم و به سوی خود می برم و تو را از کسانی که شدند پاک می سازم ...» 🗯ال 55 👌ظاهر آیه شریفه دلالت دارد که عیسی مسیح با روح و جسم به سوی بالا برده شد و این نکته از تعبیر « متوفیک و رافعک الی » به دست می آید زیرا جمله « متوفیک » به معنای چیزی به طور کامل است که دلالت بر آن دارد که عیسی به نحو کامل گرفته شد و به آسمان برده شد هم معراج داشت و هم معراج 📚تفسیر ج2 ص568 ❕این نکته از روایات نیز قابل استفاده است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند عیسی را به حالتی بالا برد که جامه ای که توسط مریم بافته شده بود به تن داشت . زمانی که عیسی به آسمان رسید ندایی سر داده شد که عیسی زندگانی دنیا را از خودت جدا ساز » 📚تفسیر ج1 ص175 📚 فی تفسیر القرآن ج1 ص628 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این روایت صراحتا جسمانی عیسی مسیح را با جامه ای که بر تن داشته است اثبات می کند. 🗯در نقل دیگری پیامبر فرمود ؛ « زمانی که یهود اجتماع کردند تا عیسی را بکشند ، جبرئیل به نزد آمد و او را با دو بال خود پوشاند ...خداوند به جبرئیل وحی کرد که عیسی را به نزد من بالا » 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این که خداوند می گوید عیسی را به سوی خودم بالا بردم به معنای آن نیست که خداوند جا و مکانی دارد و در آسمان ها است چنان که تعبیر از قیامت به عنوان « لقاء الله » به معنای ملاقات حسی با خداوند در قیامت نمیباشد بلکه این تعابیر به معنای شهود و دیدار و ملاقات روحانی و با خداوند در آسمان و یا در قیامت است زیرا با حضور در آسمان ها و یا در قیامت است که پرده ها کنار می رود و انسان به صورت حضوری آیات حق و تجلی خداوند بر قلوب را مشاهده می کند . 🔷بنابراین گویی عروج به آسمان و یا رفتن به قیامت همه عروج و رفتن به سوی خداوند است زیرا سبب مشاهده قلبی و حضوری خداوند می شود . ❕صاحب تفسیر المیزان بر خلاف آنچه گفته شد معتقد است که عروج عیسی عروجی روحانی بوده است نه جسمانی 📚ترجمه المیزان ج3 ص326 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔معراج و به آسمان رفتن حضرت عیسی بوده است یا روحانی ❕آیا راست است که علامه طباطبایی معتقد است که عروج عیسی بوده است ❕❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « ( به یاد آورید ) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود من تو را بر می گیرم و به سوی خود می برم و تو را از کسانی که شدند پاک می سازم ...» 🗯ال 55 👌ظاهر آیه شریفه دلالت دارد که عیسی مسیح با روح و جسم به سوی بالا برده شد و این نکته از تعبیر « متوفیک و رافعک الی » به دست می آید زیرا جمله « متوفیک » به معنای چیزی به طور کامل است که دلالت بر آن دارد که عیسی به نحو کامل گرفته شد و به آسمان برده شد هم معراج داشت و هم معراج 📚تفسیر ج2 ص568 ❕این نکته از روایات نیز قابل استفاده است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند عیسی را به حالتی بالا برد که جامه ای که توسط مریم بافته شده بود به تن داشت . زمانی که عیسی به آسمان رسید ندایی سر داده شد که عیسی زندگانی دنیا را از خودت جدا ساز » 📚تفسیر ج1 ص175 📚 فی تفسیر القرآن ج1 ص628 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این روایت صراحتا جسمانی عیسی مسیح را با جامه ای که بر تن داشته است اثبات می کند. 🗯در نقل دیگری پیامبر فرمود ؛ « زمانی که یهود اجتماع کردند تا عیسی را بکشند ، جبرئیل به نزد آمد و او را با دو بال خود پوشاند ...خداوند به جبرئیل وحی کرد که عیسی را به نزد من بالا » 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این که خداوند می گوید عیسی را به سوی خودم بالا بردم به معنای آن نیست که خداوند جا و مکانی دارد و در آسمان ها است چنان که تعبیر از قیامت به عنوان « لقاء الله » به معنای ملاقات حسی با خداوند در قیامت نمیباشد بلکه این تعابیر به معنای شهود و دیدار و ملاقات روحانی و با خداوند در آسمان و یا در قیامت است زیرا با حضور در آسمان ها و یا در قیامت است که پرده ها کنار می رود و انسان به صورت حضوری آیات حق و تجلی خداوند بر قلوب را مشاهده می کند . 🔷بنابراین گویی عروج به آسمان و یا رفتن به قیامت همه عروج و رفتن به سوی خداوند است زیرا سبب مشاهده قلبی و حضوری خداوند می شود . ❕صاحب تفسیر المیزان بر خلاف آنچه گفته شد معتقد است که عروج عیسی عروجی روحانی بوده است نه جسمانی 📚ترجمه المیزان ج3 ص326 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔پرسش ❔مذهب اهل حق چه مذهبی است که #دراویش گنابادی از آن پیروی می کنند ❗️آیا آنان #کافر هستند ❕ 💠پاسخ در پرسمان اعتقادی👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مذهب اهل حق چه مذهبی است که گنابادی از آن پیروی می کنند ❗️آیا آنان هستند ❕❕ 💠💠 👌اهل حق يا (على اللهى ) يا (اهل نياز) و يا (سرسپردگان ) از فرق غلاة شيعه محسوب مى شود. گويند ، اهل حق على بن ابيطالب (عليه السلام ) را خدا مى دانند. اما خودشان مى گويند: ما يكى از سلسله هاى تصوف و منتسب به امام على (عليه السلام ) هستيم كه وى را مظهر حق مى دانيم و به همين دليل خود را اهل حق نام نهاده ايم ، نخستين تجلى تام و تمام در امام على (عليه السلام ) صورت گرفت و دومين تجلى در سلطان اسحاق نوه امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) ظاهر گشت .. ❕دستورات مذهبى و اجتماعى آنها همه بايد منظوم باشد و اگر نه اعتبار ندارد. و آداب مذهبى اين اين فرقه عبارت است از: 1⃣اصل روزه ساليانه و جشن خداوندگار؛ اين روزه سه روز و سه شب طول مى كشد. در پايان روز سوم يعنى شب چهارم با آداب ويژه اى روزه خود را افطار مى كنند، اين افطاريه را شام گويند كه جشن خداوندگار نيز گفته مى شود. 2⃣اصل ؛ هر يك از اهل حق بايد در هر هفته يك بار و هر ماه يك بار و هر فصل يك بار و هر سال يك بار قربانى كند. 👌اين قربانى بر حسب قدرت مالى و توانائى افراد مى تواند گاو يا گوسفند و يا خروس و يا يك قرص نان و يا حتى يك دانه گردو باشد. اين نياز با مراسم ويژه اى انجام مى شود. 3⃣ نماز را نخوانند و بجاى آن نياز دارند كه همان مراسم قربانى است . نماز را نمى خوانند چون حضور قلب و آرامش خاطر كم حاصل مى شود و لذا نماز بدون حضور قلب بى فايده است . 4⃣تعدد زوجات و را حرام مى دانند. مگر كه زن يا مرد مرتكب خلافى شود. 5⃣ همه خوردنيها و نوشيدنيها را حلال دانند. گوشت خوك و شراب را روا دارند. 6⃣سبيل نهادن را دانند و زدن سبيل را حرام و گناه شمرند، گويند على هرگز سبيل خود را نمى زده است . 7⃣هيچ كس را بد نگويند و بد ندانند و لعن نكنند. شيطان را نيز بد نگويند. چراكه او رانده خالق است نه مخلوق 8⃣در اين مذهب اعتقاد به حلول و تناسخ رايج است در تن هركس ذره اى از الهى موجود است . 👌محققان معتقدند كه عقايد اين مذهب آميخته اى از عقايد اديان كهن ايران باستان و مذاهب هند و... است . پيروان اين مذهب كه در رديف غلاة شيعه قرار گرفته اند، تحت تاثير هندى بوده اند. طوايف اهل حق به نامهاى گوناگون شناخته شده اند: اهل حق ، اهل سر، پارسايان ، نصيرى ؛ ولى به على اللهى شهرت دارند. از علائم و نشانه هاى مخصوص اين فرقه شارب (سبيل ) است . آنان شارب را معرف مسلك حقيقت مى دانند و بر اين باورند كه شاه ولايت على نيز شارب خود را نمى زده است . 📚تاریخ ادیان و مذاهب جهان ، مبلغی ، ج3 فرقه های غلاه در اسلام ، اهل حق 👌فقیه ارجمند شیرازی درباره این گروه چنین می گوید ؛ « آنها گروهى منحرف و دور از حقيقت اسلامند. آنها را تا مى ‏توانيد توجيه و ارشاد كنيد، و اگر از خود دست بر ندارند، از آنها دورى كنيد.» 📚استفتاءات جدید ج3 ص618 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
💠 بلای خودکامگی 🔸 ﴿فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِیرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُوراً﴾ یعنی رمیدن اینها بیشتر شد نفور اینها بیشتر شد، برای اینكه قبلاً یك كفر داشتند الآن شد، زیرا قبلاً كفر به توحید بود الآن هم کفر به توحید است هم کفر به رسالت. چرا این كار را كردند؟ ﴿اسْتِكْبَاراً فِی الْأَرْضِ﴾؛ اینها هستند. 🔸 با می ‌شود كنار آمد ولی با نمی‌ شود كنار آمد؛ در بخشی از آیات قرآن دارد بالأخره بعضی‌ ها كافر هستند ولی خب با شما كاری ندارند شما هم با آنها كاری نداشته باشید، با این كفار می‌ توانید داشته باشید. در آیه هشتم سوره مباركه «ممتحنه» فرمود كفاری در عالَم هستند كه كاری با شما ندارند شما هم كاری با آنها ندارید، با آنها می ‌توانید زندگی مسالمت ‌آمیز داشته باشید و عادلانه رفتار كنید. فرمود كفاری كه با شما كاری ندارند تحریمی نكردند مزاحمت ایجاد نكردند ممانعت ایجاد نكردند، كسی كه ممانعت ایجاد می ‌كند را یاری نكردند، بدی نسبت به شما نكردند، خدا نهی نمی ‌كند كه شما نسبت به آنها ، بلكه در ذیل دارد: ﴿إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ﴾. 🔸 این مربوط به کفار است؛ اما مستكبِر، غیر از كافر است؛ فرمود: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ﴾ چرا؟ برای اینكه ﴿إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾ نه «لا اِیمان لهم» یعنی نه چون ایمان ندارند و كافر هستند با آنها بجنگید چون خیلی ‌ها ایمان ندارند و كافرند ولی می ‌شود با آنها زندگی كرد و كنار آمد؛ اما كسی كه اَیمان ندارد _ «اَیمان» جمع «یمین» است _ یعنی قطعنامه, سوگند, توافق, موافقت ‌نامه، هیچ چیزی را به رسمیت نمی ‌شناسد، خب شما با چنین آدمی چگونه می ‌توانید زندگی كنید؟! فرمود: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾؛ اینها قطعنامه ‌شان, توافقشان, امضایشان را به رسمیت نمی ‌شناسند، اینها ﴿لاَیرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلّاً وَلاَ ذِمَّةً﴾، خب چگونه می‌ توانید با اینها زندگی كنید؟! امروز امضا می‌كنند فردا انكار می‌ كنند, امروز توافق می‌كنند فردا انكار می ‌كنند! برهان قرآن كریم این نیست كه «لا اِیمان لهم»، برهان قرآن كریم این است كه ﴿إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾؛ همین ﴿اسْتِكْبَاراً فِی الْأَرْضِ﴾! 📚 سوره مبارکه فاطر جلسه 19 تاریخ: 1392/09/19 🔰 @p_eteghadi 🔰
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🍀 ❓️استاد فرمودند كافر اگر كار خير انجام دهد پيش خداوند اجر دارد در صورتي كه خداوند در قرآن فرموده كساني كه كافر شدند اعمالشان مثل خاكستر است كه در باد تند رها كني. اين دو تناقض ندارد؟ 🎙 استاد محمدی شاهرودی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰