eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 📘با ما به کربلا بیایید (جستاری در بررسی و تحلیل حماسه کربلا) 🔹کتاب «با ما به کربلا بیایید (جستاری در بررسی و تحلیل حماسه کربلا)» اثر حجت الاسلام والمسلمین احمد صادقی اردستانی به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۴۰۸ صفحه منتشر شد. 🔹این اثر پژوهشی است که در موضوع جنبش امام حسین(ع) سامان یافته و مباحثی چون عزیمت امام حسن(ع) از مدینه، تدابیر امام و ناکامی های سپاه یزید، فضیلت عزاداری برای ایشان، نبش های سیاسی حضرت زینب(س) و تدابیر ایشان برای مدیریت بحران، عاقبت کار و کیفر دنیایی قاتلان امام حسین(ع)، تاریخچه حرم امام حسین(ع) و مباحثی از این دست در آن گنجانده شده است و نگاهی جامع به پدیده عاشورا دارد. 🔰 @p_eteghadi 🔰
قرآن داروخانه ای است که برای تمام مریضی ها ما، داروی مناسب دارد و کسی که با قرآن انس دارد و تلاوت زیاد او را به تسلط رسانده، در هنگام هر مرض می داند که باید از کدام دارو استفاده کند: «وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ الْقُرْءَان‌ِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَة‌ٌ لِّلْمُؤْمِنِین‌؛[اسرأ/۸۲] و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى‏ كنیم.» «قَدْ جَآءَتْكُم مَّوْعِظَة‌ٌ مِّن رَّبِّكُم‌ْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛[یونس‌/۵۷] از سوی پروردگارتان اندرز و شفا دهنده دل‌ها نازل شد.» امام علی‌(ع) می‌فرماید: «از این كتاب‌ بزرگ‌ آسمانی برای بیماری‌های خود شفا بخواهید و برای حل مشكلاتتان از آن یاری بطلبید؛ چرا كه در این كتاب درمان بزرگ‌ترین دردهاست‌: درد كفر و نفاق و گمراهی و ضلالت‌.»[۱] 👇👇👇
البته این ضرورت برای کسی که متوجه پوشیده بودن امراض روحی است و به ضرورت سلامت روحی پی برده، واضح تر است. و الا بعضی متوجه مرض های روحی نیستند تا آنجا که این مرض ها مانند سرطان پیشرفت کند و زمانی متوجه آن شوند که کار از کار گذشته است. و همچنین عده ای تنها زندگی زودگذر و فانی دنیا را می طلبند و برای آنها جنبه متعالیشان اصلا اهمیتی ندارد و خود را در همین هفتاد سال محبوس کرده اند و مرگ را پایان کار می دانند، بنابراین آن ها نیز احساس نیاز به قرآن نمی کنند. در حالی که اگر کسی سالک به سمت خدای متعال باشد، هر لحظه نیازش نسبت به قبل گسترده تر می شود، چرا که قرآن مراتب مختلفی از هدایت را دارد. «أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ؛[بقره/۱۸۵] ماهِ رمضان است ماهى كه قرآن، براى راهنمایى مردم نازل شده.» «هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ؛[اعراف/۲۰۳] مایه هدایت و رحمت است براى جمعیّتى كه ایمان مى‏ آورند.» «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ؛[بقره/۲] آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزكاران است.» «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنینَ؛[لقمان/۳] مایه هدایت و رحمت براى نیكوكاران است.» هدایت ناس با هدایت مومن، با هدایت متقی و با هدایت محسن فرق می کند و برای سالک هر لحظه هدایت بیشتر از قبل می شود: «وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً؛[مریم/۷۶] (امّا) كسانى كه در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان مى ‏افزاید.» البته می توانیم از تاثیر تلاوت قرآن در کاهش اضطراب ها و استرس ها بگوییم. از تاثیر قرآن بر ابعاد مختلف تمدن و علم و ادبیات و ... بگوییم. اما همه این ها برای کسانی پررنگ است، که قرآن را نه برای زندگی جاودان و بی انتها، بلکه بیشتر برای زندگی مادی و فانی می طلبند. در حالی که اگر کسی ارزش قلب خود را بداند، می فهمد که این جلا دهنده، چقدر عظیم است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ لَتَصْدَأُ كَمَا یَصْدَأُ الْحَدِیدُ وَ إِنَّ جَلَاءَهَا قِرَاءَةُ الْقُرْآن؛[۲]‏ رسول خدا فرمود كه همانا این دلها زنگار میگیرد همان طورى كه آهن زنگار میگیرد و همانا جلوه‏ى دلها بخواندن قرآنست.» [۱]. ترجمه نهج‌البلاغه‌، محمّد دشتی‌، خ ۱۷۶، ص ۳۳۲ـ۳۳۴، افق فردا. [۲]. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏۱، ص: ۷۸. 🔰 @p_eteghadi 🔰
♨️گروه موسیقی BTS ♨️ ✅بی‌تی‌اِس به انگلیسی: BTS، گروه پسرانه هفت نفره اهل کره جنوبی است. تشکیل این گروه از سال ۲۰۱۰ آغاز شد 🔥متن ترانه‌های آن در ظاهر اغلب دغدغه‌های شخصی و اجتماعی، سلامت روان، مشکلات دوران مدرسه، فقدان، عشق به خود و فردگرایی را شامل می‌شود. 📌از تاثیر گروه بی تی اس بر نوجوانان نباید غافل ماند. بسیاری از آن ها روزانه به آهنگ های این گروه گوش داده و والدین نگران تاثیر منفی آن بر نوجوان خود هستند. 🔻طرفداران اصطلاحاً تیفوسی و متعصّب این گروه‌ها، به‌ویژه گروه «بی تی اس»، که خود را " آرمی" ( ارتش طرفداران) می‌دانند، در ایران و بین نسل دهه ‌هشتادی بسیار گسترده هم هستند. 🔻این نوع موسیقی را با تعداد زیاد اعضای گروه، ریتم‌های تند موسیقی الکترونیک، ملغمه‌ای از رپ کره‌ای-انگلیسی، تصاویر پر زرق و برق و اصطلاحاً شیک و لاکچری با رنگ‌های شارپ و «انرژی» فراوان و حتی بعضاً مبالغه‌امیزِ آن می‌شناسند، با متن ترانه‌هایی ظاهراً سَبُک و نه‌چندان پیچیده که باب دل طیف نوجوان یا تین‌ایجر است. 🔻کلا گروه موسیقی کی‌پاپ و بخصوص بی‌تی‌اس باید همواره با جذابیت‌های جنسیِ خود ظاهر شوند و خیل عظیمی از طرفدارانشان در فضای مجازی نیز فقط به همین وجه قضیه توجه می‌کنند که تحقیر و شوک عظیمی به روان خوانندگان وارد می‌کند. نقل شده تیفانی از اعضای گروه «نسل دختران»گفته در حالی که قد او ۱۶۲ سانتی متر است فقط ۴۸ کیلو وزن دارد و تازه با وزن، سنگین‌ترین عضو گروه خود است که او را با الفاظی مانند «خوک» خطاب می‌کنند. 🔻در واقع همه چیز از سریال‌های کره‌ای شروع شد؛ سریال‌هایی که فرهنگ، نوع پوشش و حتی سبک زندگی مردمان کره جنوبی را به نمایش می‌گذاشت و داستان‌های عاشقانه آن به قدری رمانتیک بود که جوانان کشورمان را به سمت سبک زندگی کره‌ای علاقه‌مند کرد و بعد از مدتی ما با نوجوانانی رو به رو شدیم که علاقه زیادی به زندگی در کره داشتند، لباس‌هایشان را با مد روز کره هماهنگ می‌کردند و کلاس زبان کره‌ای می‌رفتند تا بتوانند بیشتر خودشان را با سبک زندگی آنها آشنا کنند. 🔻اما آفات این گروه به طور خلاصه به صورت زیر است 1️⃣تغییر «هویت جنسی» ✅برخلاف تعریف مرسومی که از مردانگی جا افتاده است، اعضاء بی‌تی‌اس بارها لباس‌های زنانه و گردنبند پوشیده‌اند، آرایش کرده‌اند و لاک ناخن زده‌اند. آن‌ها هر چند ماه یک بار رنگ موهای خود را عوض می‌کنند؛ می‌شود گفت با این کارها، تعریف مرسوم مردانگی را تغییر داده‌اند. 📌اعضاء بی‌تی‌اس همچنین دو بار در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرده‌اند. در سخنرانی سال ۲۰۲۱ آن‌ها، آرام که رپر گروه است، درباره‌ی دوست داشتن و پذیرش هویت خود صحبت کرد و گفت: «مهم نیست چه کسی هستید، اهل کجایید، چه رنگ پوستی دارید، چه هویت جنسی دارید، فقط خودتان را ابراز کنید.» این جمله نسبتا بی‌خطر بازتاب گسترده‌ای در کره‌ی جنوبی داشت. کره کشوری است که مون-جائه-این، رئیس جمهور سابق آن گفته بود که مخالف همجنس‌گرایی است. 2️⃣تغییر سبک زندگی 📌نکته مهم این است که ترانه‌های پاپ کره‌ای به زبان انگلیسی و با رقص‌های غربی اجرا می‌شود و عملاً فقط هنرمندانش کره‌ای هستند. 📍آنها در واقع عروسک‌های هستند که به اسم سرگرمی، شب و روز نوجوانان و جوانان را پر می‌کنند اما عملاً نسل جدید کره را با فرهنگ غربی انس می‌دهند. 3️⃣«خود کشی» ⚡️اما در پس این ظاهر فریبنده و فانتزی‌گونه، بخش‌ها و رازهای سیاه و مرموزی وجود دارد که یکی از خروجی‌های آن، شیوع نسبتا بالای پدیده «خودکشی» در بین فعالان جوان صنعت پاپ کره‌ای است. مسیر تبدیل یک استعداد به یک خواننده در کره، بسیار سخت‌تر و بی‌رحمانه‌تر از مسیر ستاره شدن در هالیوود است 🔻این مسیر سخت، با ارزیابی‌های سختگیرانه‌ای که در فواصل معین توسط مدیران کمپانی از فرد تحت قرارداد صورت می گیرد، تکمیل می‌شود و در صورتی که نتوانند نظر مدیران را در هر مرحله‌ای جلب کنند، بی‌درنگ قراردادشان باطل می‌شود. این سختی‌ها باعث خودکشی‌های فراوانی در بین فعالین این صنعت دارد. 4️⃣«تبلیغ شیطان پرستی» 🔔اما بی‌تی‌اس فقط یک گروه کی‌پاپ از پسران دخترنمای شیک‌پوش که اشعار رمانتیک با ریتم‌های تند و ملغمه‌ای کره‌ای و انگلیسی محاوره‌ای می خوانند، نیست. از قضاء، متن ترانه‌ها، صحنه‌پردازی، نمادها و داستان‌های به‌هم پیوسته موزیک ویدیوهای این گروه، کاملا هدفمند و دارای لایه‌های پنهان طراحی‌شده است. پیام‌های «زیرآستانه‌ای» که بی‌تی‌اس سعی دارد به مخاطبان عمدتا نوجوان خود القاء کند، برآمده از دنیای «تاریکی» است. ✅در پایان تنها راهکار برای کسانی که شیفته این نوع مویسقی هستند جایگزین کردن محصول فرهنگی داخلی و بالا بردن معنویت در اوست ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: خواهشمندم بفرمایید چطور می‌توان بهتر با خداوند و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام انس گرفت؟ ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔶با طاعت خدای تعالی و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و ائمه علیهم‌السلام و ترک معصیت در اعتقاد و عمل. ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨ 🌼آیا حقیقت دارد که با به دنیا آمدن فرزند تمام گناهان مادر بخشیده می‌شود؟ ✍️روایاتی که در این زمینه وارد شده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هر کدام از زنان مسلمان در هنگام زایمان بمیرد، خداوند نامه عملش را در روز قیامت نخواهند گشود. همچنین درباره قصّه حضرت آدم و حوّاء علیهما السلام آمده است. خداوند فرمود: ای حوّاء! هر زنی که به هنگام زایمانش بمیرد او را با شهیدان محشور مى‏‌کنم. ای حوّاء! هر زنى که درد زایمان او را بگیرد پاداش شهید برایش مى‌‏نویسم و اگر سالم بماند و زایمان کند گناهانش را برایش مى‌‏آمرزم گرچه به اندازه کف دریا و ریگ بیابان و برگ درختان باشد و اگر بمیرد شهید مى‌‏گردد و فرشته‌‏ها به هنگام قبض روحش نزد وى حاضر مى‌‏شوند و او را به بهشت بشارت مى‌‏دهند و در آخرت او را نزد شوهرش مى‌‏برند و هفتاد برابر برتر از حورالعین است. حوّاء گفت: آنچه داده‌‏اى مرا کافی است. 📚مستدرک‌الوسائل و مستنبط‌المسائل، ج15، ص214 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💥تقدس‌زدایی از مبانی دینی در اغتشاشات 🔸تقدس‌زدایی پیشنیه‌ای به درازای تاریخ دینی دارد. همواره با ظهور دین در هر نقطه‌ای، دشمنان تلاش کردند تا از حربه تقدس‌زدایی استفاده کنند. ▪️روش‌ها و ابزارهای تقدس‌زدایی 🔹از روش‌ها و ابزارهای گوناگونی برای تحقق این امر، در طول تاریخ استفاده شده است. شاه کلید تقدس‌زدایی خلاصه می‌شود در سه مورد: 1. شکستن تقدس رهبر. 2. خرافه‌خواندن اعتقادات دینی. 3. تمسخر و استهزاء مقدسات دینی. 🔹اثرات سوء تقدس زدایی 🖊بی‌تفاوتی مردم در امور دینی، یکی از نتایج تقدس‌زدایی به شمار می‌رود. وقایع در تاریخ فراوان است از عبرت‌هایی که باید بدانیم. مدت زیادی از شهادت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نگذشته بود، که امام حسین علیه‌السلام را به شهادت رساندند و مردم به ظاهر متدین آن زمان فقط نظاره‌گر بودند. 🖊ایجاد حس شک ‌و ‌تردید نسبت به امور دینی نیز از نتایج تقدس‌زدایی است. امری که تا مدت‌ها مقدس بود و الان از تقدس افتاده است؛ شخص را به این فکر می‌اندازد که ممکن است هیچ امر مقدسی وجود نداشته باشد. 💥به نظر مهم‌ترین اثر سوء تقدس‌زدایی این است که دیگر مذهبی بودن ارزش نمی‌شود. شخص تلاش می‌کند مذهبی بودن خود را کتمان کند تا از استهزاء دیگران در امان بماند. 🌐 جهت مطالعه بیشتر و مشاهده منابع، کلیک کنید. https://b2n.ir/w25161 📎 📎 📎 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 ورطه عصیان 🔹 عمل طالح و دو كار می ‌كند: یكی اینكه علاقه نسبت به اعمال صالح را كم می ‌كند و دستِ این شخص را نسبت به گناهان بازتر می ‌كند مِیلش را بازتر می ‌كند و دیگر اینكه چركی است روی در بخش عقل عملی؛ یعنی آینه دل را چركین می ‌كند، دیگر این آینه جایی را نشان نمی‌ دهد. 🔹 تعبیر قرآن كریم نسبت به عمل طالح و سیئه این است كه ﴿كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم﴾؛ «رین» همان چرك است، خب اگر روی آینه دل, چرك و غبار بنشیند كه جایی را مشاهده نمی ‌كند. این كه نمی ‌خواهد بفهمد، می ‌خواهد ببیند, دیدن بالأخره یك بصیرت درونی می‌ طلبد. فرمود این رین است این چرك است (یك) و در بخش دیگر فرمود: ﴿أَفَلاَ یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾ (دو)؛ اینها چرا درباره قرآن تدبّر نمی ‌كنند یا اینکه دلشان قفل است. گناه, قفلی است بر درِ دل، این دل می‌ شود بسته، آن وقت چیزی در آن نفوذ نمی ‌كند. 📚 سوره مبارکه احزاب جلسه 13 تاریخ: 1392/02/07 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️ آیا «ذکر یونسیه» که مورد توجه علما و بزرگان بوده، نیاز به اجازه و آداب و شرایط خاصی دارد؟ بخش اول در رابطه با این ذکر روایتی وارد شده که هم حکیمانه و هم عقلی است؛ این جمله از معصوم علیه‌السلام رسیده، و احتیاج به اجازه هم ندارد. امام علیه‌السلام فرمودند: «وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اِغْتَمَّ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ «لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِين» تعجب می‌کنم که کسی غم دارد و پناه نمی‌برد به این ذکر «فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا «وَ نَجَّيْنٰاهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ» استناد امام معصوم سلام‌الله‌علیه هم به خود آیه‌ی قرآن است که همان‌طور که حضرت یونس را از غم نجات دادیم «وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ» اهل ایمان را نجات می‌دهیم. اما سؤال و نیاز هر کسی به اندازه‌ی درکش هست؛ ما شاید حدود پانزده سال پیش عتبات مشرف شده بودیم، یک آقایی که بچه کوچکی داشت، همراه ما بود؛ موقعی خارج شدن از حرم امام حسین سلام‌الله‌علیه، کفش خودش و خانمش بود، ولی کفش بچه نبود؛ و مجبور شدند برای بچه کفش بخرند، با اینکه کفش قبلی را هم تازه خریده بودند. قبل از زیارت، هر چه بچه اصرار می‌کرد من کفش می‌خوام، به او می‌‌گفتند چون برات تازه کفش خریدیم، دیگه نمی‌تونیم برات کفشِ تازه بخریم؛ اما وقتی کفش گم شد، مجبور شدند دوباره برایش کفش بخرند؛ بعد از اینکه کفش خریدند، بچه گفت من از امام حسین کفش خواستم! این آقا می‌گفت دفعه‌ی بعد که حرم مشرف شدیم، کفش قبلی سر جایش بود! حالا امکان دارد کفش بزرگ را یکی اشتباهی بپوشد، اما کفش بچه شش هفت ساله را بعید هست، و اینکه دفعه‌ی بعد سرجایش باشد، معلوم است کار خود امام حسین سلام‌الله‌علیه بوده، مأمور فرستاده تا دعای کودک را اجابت کند. اما نکته مهم این است که ما معمولا به خاطر حاجت خودمان، متوسل به این ذکر یا به اذکار دیگر می‌شویم؛ نه اینکه برای حضرت قدم بر داریم! درحالی که اگر برای حضرت قدم برداریم «مَنْ شَغَلَ بِذِكْرِي عَنْ مَسْأَلَتِي أَعْطَيْتُهُ أَفْضَلَ مَا أُعْطِي مَنْ يَسْأَلُنِي» کسی که با یاد من حاجتش را فراموش کند، بیشتر به دنبال حاجتش می‌روم. در روایت فراوان است که اگر کسی به دنبال حاجت برادر مؤمنش برود، خدای تبارک و تعالی به دنبال حاجتش می‌رود. حالا اگر کسی کاری را برای امام زمان انجام بدهد، برای فرج انجام بدهد، و خودش مشکلی داشته باشد؛ امام زمان سلام‌الله‌علیه می‌بیند و حاجتش را بر طرف خواهد کرد. کسی که برای فرج حضرت قدم برمی‌دارد، در مسیر برداشتن ظلم‌ها قدم برمی‌دارد. کسی که التزام به این ذکر دارد، متوجه این حقیقت می‌شود، که خودش ظالم ‌است؛ کسی که خودش را ظالم می‌بیند، می‌داند که امام علیه‌السلام به خاطر ظلم او محبوس است! و کسی که برای رفع حاجت امام علیه‌السلام و برای فرج و گشایش امام علیه‌السلام، ظلم‌های خودش را خاموش کند، این ذکر به او تنبه می‌دهد به اینکه تو ظالم هستی، و در ازل با تأخیر در قبول ولایت اهل‌بیت عصمت و طهارت علیه‌السلام مرتکب ظلم شدی، و اینجا با استغفار زیاد و این ذکر که حقیقتِ استغفار است، تنبه پیدا می‌کنی که من آتش‌های خودم را باید خاموش کنم؛ وقتی که آتش‌ها را خاموش کردی، مشی برای ولی‌عصر سلام‌الله‌علیه کردی، آن وقت هم خدای تبارک و تعالی جبران می‌کند. ادامه دارد ... 📌 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👇👇👇
⁉️ آیا «ذکر یونسیه» که مورد توجه علما و بزرگان بوده، نیاز به اجازه و آداب و شرایط خاصی دارد؟ بخش دوم اگر کسی به حقیقت این ذکر راه پیدا کند، لزومی هم ندارد تعداد خاصی بگوید؛ لزومی هم ندارد در سجده بگوید؛ ولی تنبه پیدا بکند که چرا من می‌گویم ظالم هستم؟ چرا بعد از «لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ» می‌گویم «سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِين»؟ چه ربطی بین این دو هست؟ کسی که «لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ» می‌گوید، یعنی اینکه از تو جز خیر صادر نمی‌شود؛ جز تو نیست. وقتی می‌گوید جز تو نیست، یعنی غیر از تو رحمت نیست، برکت نیست، لطف نیست، احسان نیست! وقتی که عدلِ محض زندانی باشد، در زندان به سوی ظلمه باز است؛ وقتی که مهرِ محض زندانی باشد، بی‌مهری پراکنده می‌شود؛ وقتی که زیبایی زندانی باشد، زشتی‌ها پراکنده می‌شود. همان معامله‌ای که با امیرالمؤمنین در طول بیست و چند سال خانه‌نشینی شد، همان را ما در طول تاریخ داریم با امام زمان سلام‌الله‌علیه انجام می‌دهیم. همان‌هایی که امیرالمؤمنین را زندانی کردند، در چهره‌های ما ظاهر می‌شوند، و امام زمان سلام‌الله‌علیه را زندانی می‌کنیم؛ چون خودشان فرمودند آنچه ما را محبوس می‌کند اعمال دوستان ماست! پس این ذکر توجه به این حقیقت است که وقتی من ظالم هستم، و در را به روی عدل بستم، یعنی نمی‌خواهم عدل بر من حکومت پیدا بکند، و لذا بی‌عدالتی‌ گسترش پیدا می‌کند. کسی که اعتراف به ظالمیت خودش می‌کند، یعنی من دوستدار عدل هستم، یعنی طالب امام هستم. نتیجه این ذکر طلب امام هست؛ نتیجه این ذکر طلب فرج است؛ نتیجه این ذکر طلب سعادت است، طلب رحمت است، طلب زیبایی است، طلب عقلانیت است. چون عقل وقتی که زندانی باشد، در به روی بی‌عقلی باز می‌شود. پس اعتراف به «سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِين» اعتراف به این است که ظلمِ من، عدلِ محض را زندانی کرده؛ و کسی که اعتراف می‌کند، یعنی می‌خواهد دری به روی عدلِ محض باز بکند، تا بر وجودش ولایت داشته باشد، تا سرپرستی او را بر عهده بگیرد؛ می‌گوید بیا عدل را بر وجود من حاکم کن، عدل را بر قلمِ من، و قدمِ من مؤثر کن؛ می‌خواهم که تحت مدیریت تو باشم. «سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِين»، درخواست مدیریت امام در وجود انسان است؛ یعنی بیا و مدیریت من را به عهده بگیر! همان که امام علیه‌السلام هم به خدای تبارک و تعالی عرض می‌کند: «إِلٰهِى هذِهِ أَزِمَّةُ نَفْسِى عَقَلْتُها بِعِقَالِ مَشِيَّتِكَ»(دعای صباح امیرالمؤمنین علیه‌السلام) این زمام علی را بیا بر عهده بگیر! وقتی امیرالمؤمنین این‌گونه می‌گوید، ما هم باید نسبت امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه بگوییم. 📌 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
🌼پنج وصیت بسیار زیبا! ✍امام محمد باقر (علیه السلام) خطاب به جابر بن یزید جُعفی می‌فرمایند: ای جابر! تو را به پنج چیز وصیت می‌کنم.. 💥اگر مورد ستم قرار گرفتی، تو ستم نکن 💥اگر به تو خیانت کردند، تو خیانت نکن 💥اگر تو را تکذیب کردند، تو خشم نگیر 💥اگر تو را ستایش کردند، تو دلخوش نشو 💥 و اگر تو را سرزنش کردند، تو دلگیر مشو بلکه درباره آنچه گفتند فکر کن! اگر دیدی آنچه می‌گویند راست است، خود را اصلاح کن. و اگر دیدی درست نیست، پس بدان که خود را مدیون تو کردند و برای جبران این دِین، از ثواب‌های او به تو میدهند.از گناهان تو کم کرده، در نامه اعمال او قرار می‌دهند» 📚بحارالأنوار، جلد۷۵، صفحه۱۶۲ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨ 🌑 ﺁﺛﺎﺭ ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ ﮔﻨﺎﻩ ‏« ﻇَﻬَﺮَ ﺍﻟْﻔَﺴﺎﺩُ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺒَﺮِّ ﻭَ ﺍﻟْﺒَﺤْﺮِ ﺑِﻤﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ ﺍَﻳْﺪِﻱ ﺍﻟﻨّﺎ ﺱ ‏( ﺭﻭﻡ، 41 ‏)‏» ‏( ﻓﺴﺎﺩ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺻﺤﺮﺍﻫﺎ ﻭ ﺩﺭﯾﺎﻫﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ‏) 🔅ﺍﺛﺮ ﮔﻨﺎﻩ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺍﻧﺴﺎﻥ ﻇﺎﻫﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ، ﮔﻨﺎﻩﺍﻧﺴﺎﻧﯽ 1️⃣ﺩﺭ ﻣﺤﯿﻄﺶ ﻫﻢ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ، 2️⃣ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ، 3️⃣ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺛﺮﺩﺍﺭﺩ، 4️⃣ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺭﺯﺭﺍﻋﺖ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ، 5️⃣ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽﺩﺭ ﺟﻮّ هوا ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ . 6️⃣ﺩﺭ ﻧﺴﻠﺘﺎﻥ ﺍﺛﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﮔﻨﺎﻩ ، ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﺛﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺧﻠﻮﺗﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ. علامه طباطبائی: ⬅️هر پر کاهی که در ته چاهی حرکت می کند ، موج بر می دارد وتا به آسمانها اثر دارد. ⬅️برگی که از درخت ، بر زمین می افتد ، در عالم تاثیر گذار است ؛ چطور فکر می کنید ،گناه کردن در عالم ، بی اثر باشد ⁉️ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امام حسین علیه السلام:کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آرزویش می‌رسد و زودتر به آنچه می‌ترسد گرفتار می‌شود. 📚تحف العقول، صفحه۲۴۸ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 📘 مسئولیت مدنی در فقه امامیه(مبانی و ساختار) 🔹چاپ سوم کتاب «مسئولیت مدنی در فقه امامیه(مبانی و ساختار)»، اثر محمود حکمت‌نیاست که به‌همت پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به‌همت نشر این پژوهشگاه در ۳۸۳ صفحه منتشر شد. 🔹مبحث مسئولیت مدنی در فقه را می‌توان در دو حوزه مطالعاتی سامان داد: ۱. مباحث فلسفه فقهی مسئولیت مدنی، از جمله اینکه مسئولیت مدنی در کدام حوزه قرار دارد، روش‌شناسی دستیابی به حکم مسئولیت مدنی و توجیه‌پذیری تفکیک میان دو مسئولیت مدنی و کیفری. ۲. مباحث فقهی مسئولیت مدنی که در آن با دو مسئله مهم روبه-رو هستیم: ادله مسئولیت مدنی و دامنه مسئولیت مدنی از دیدگاه فقه. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 امیران هدایت ▫️ مهم‌ ترین بحثی كه درباره مطرح است آن است كه اینها به عترت طاهرین (علیهم الصلاة و علیهم السلام) مرتبط‌ اند و عترت، عِدل قرآن كریم است و قرآن كریم، مبین و مفسّر و شارح می ‌خواهد كه همان عترت ‌اند. ▫️ آن علوم اساسی كه به وسیله ذات اقدس الهی به خاندان عصمت و طهارت (علیهم الصلاة و علیهم السلام) رسید، به این امامزادگان هم منتقل شد؛ اینها ممكن است از خیلی استفاده نكرده باشند ولی مهم ‌ترین علم، است كه اینها سهم وافری از آن بردند. علم‌ الدراسه بدون علم ‌الوراثه، تعیین ‌كننده نیست! این امامزاده‌ ها (علیهم آلاف الرحمة) از علم‌ الوراثه طرْفی بستند و با همان علم ‌الوراثه از حجاز به ایران آمدند و اسلام را به عنوان به ایران آوردند. ▫️ هر جا این امامزاده ‌ها نزول اِجلال كردند آنجا اهل بیت، اهل بیت، علوی بودن، فاطمی بودن، حسنی و حسینی (علیهم الصلاة و علیهم السلام) بودن، رواج پیدا كرده است؛ ▫️ این امامزاده ‌‌ها نسبت به ما دارند یعنی ما تشیعمان را، ولایت ‌مداری مان را، پیروی اهل بیت را از این امامزاده ‌ها داریم. آن روز كه اسلام به ایران آمده است اسلام تنها با قرآن نیامده، بلکه به وسیله عترت هم آمده و این عترت آمیخته با قرآن و قرآن هماهنگ با عترت، به وسیله این امامزاده ‌ها منتشر شده است. اینكه می ‌بینید بزرگان وقتی وارد حرم امامزاده ‌ها می شوند نهایت خضوع را دارند، برای این است كه اینها نسبت به ما حقّ حیات دارند. این امامزاده‌ها آمدند گفتند اسلام، تنها قرآن نیست، بلکه قرآن است با عترت! خیلی فرق است بین ما كه قرآن‌ پژوهیم، با خاندان عصمت و طهارت و این امامزاده‌ ها كه آنها ‌هستند. 📚 پیام به کنگره بین المللی امامزادگان تاریخ: 1392/06/13 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 علمِ بَرین 🔸 این سِمَت را و این را داشته و دارد كه همه علوم و فلسفه ‌های علوم زیر مجموعه خود را اسلامی می ‌كند. علوم نه می ‌توانند الحادی باشند نه الهی زیرا علوم درباره موضوعات خاص بحث می ‌كنند مثل زمین شناسی دریا شناسی ستاره شناسی جانور شناسی، اینها كاری به خدا شناسی ندارند. فیزیك شیمی و علوم دیگر نه الهی ‌اند نه الحادی برای اینكه حوزه بحث اینها یا زمین است یا آسمان است یا ستاره است یا دریاست و مانند آن؛ الحادی بودن و الهی بودن این علوم را فلسفه مضاف تأمین می‌ كند؛ سایه افكن روی علوم است و هر رهنمودی كه فلسفه مضاف دارد این علوم می ‌گیرند. وقتی به فلسفه ‌های مضاف می ‌رسیم _ كه آن فلسفه مضاف سایه‌ افكن بخشی از علوم است _ آنها هم درباره رشته ‌های خودشان حرف های فراوانی دارند ولی درباره كل جهان نفیاً یا اثباتاً حرفی برای گفتن ندارند برای اینكه هیچ كدام از آنها نیستند كه آیا جهان آغازی دارد یا نه، خدایی دارد یا نه، خدا شریك دارد یا نه، جهان پایان دارد یا نه، معاد حق است یا نه، هیچ كدام از اینها در حوزه فلسفه‌ های مضاف نمی ‌گنجند. 🔸 بنابراین علوم و همچنین فلسفه ‌های مضاف كه سایه افكن علوم ‌اند، اینها اگر الحادی ‌اند یا الهی، هستند؛ مثلا اگر یك علم فیزیك بر اساس الحاد سامان پذیرفت تقلیدی است، چه اینكه اگر یك علم فیزیك بر اساس الهیت سامان پذیرفت تقلیدی است، هیچ كدام حرفی برای گفتن ندارند. تنها علمی كه می ‌تواند باشد و فتوا بدهد یا به الحاد یا به الهیت، است، برای اینكه فلسفه بحث می‌ كند كه جهان مبدئی دارد یا نه خدایی دارد یا نه؛ اگر ـ معاذ الله ـ كجراهه رفت، خود فلسفه می ‌شود الحادی یعنی در درجه اول خودش را ملحد می ‌كند، بعد فلسفه‌ های مضاف را ملحد می‌ كند بعد علوم را ملحد می‌ كند بعد این متون درسی كه از غرب به شرق آمده الحادی خواهد بود بعد دانشگاه ها هم گرفتار این شبهه ‌اند و اگر _ ان‌ شاء ‌الله _ به راه رفته نه بیراهه، اول خودش را الهی می‌كند چون به این نتیجه رسید كه عالم مبدئی دارد و منتهایی دارد، خود فلسفه می ‌شود الهی، بعد فلسفه ‌های مضاف هم می ‌شوند الهی، بعد علومی كه زیر مجموعه اینها هستند هم می ‌شوند الهی. 📚 دیدار مسئولین همایش ابن سینا با حضرت استاد تاریخ: 1386/04/22 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
فلسفه، مهندسی سلوک فلسفه الهی مهم ‌‌ترین بنیان معرفتی است که تأمینِ مبادی تصدیقی علوم دیگر را در نهاد خود دارد 🔹 فلسفه متعالی، این مهندسی را فراسوی سالکان کوی وصال ارائه نمود که هم راه رشد یعنی تقرّب به پروردگار موجود است و هم عبور در آن ممکن. نکته فاخر اینکه مقصود از نزدیک شدن و منظور از لقای الهی، ارتباط با برخی از اسمای حسنای خداست وگرنه دو منطقه وجوبی برای همگان و نیز برای همیشه ممنوع و ممتنع است: یکی نیل به ذات واجب که بسیط صِرف است و دیگری اکتناهِ اوصافِ ذات که عین ذات می ‌باشند. 🔹 فلسفه کلّی، تأمین‌کننده صبغه الهی بودن همه علومی است که درباره موجودهای امکانی بحث می ‌کنند یعنی فلسفه، مهم‌ترین خدمتی که به علوم می‌ کند این است که آنها را الهی و دینی می‌نماید زیرا ثابت می ‌نماید که یکی از اصولِ و جامعِ هستی‌ شناسی، نظام علّت و معلول است و معلول نسبت به علت خود، وجود رابط (نه رابطی) بوده و علت در قیاس به معلول، مستقل است و سلسله به هم پیوسته علل و معالیل به واجب‌الوجود منتهی می‌شود که صدر و ساقه جهان آفرینش، صنع اوست و چون خداوند، حکیم محض است، صنعت او با حکمت و هدفمندی مطرح است و سلسله علل فاعلی به فاعل بالذات ختم می‌شود و سلسله علل غایی به غایت و هدف بالذات مختوم می‌گردد و خداوند، فاعل بالذات: ﴿هو الاول﴾ و غایتِ بالذات: «هوالاخر» است پس جهان، مخلوق خداست و تمام علوم به خلقت ‌شناسی بر می‌گردد یعنی موضوعاتِ مسائل، محمولاتِ آنها و ترتّب محمول‌ ها بر موضوع‌ ها همگی صنع خداست و هر رشته ‌ای از علوم تجربی و ریاضی و تجریدی، پژوهش کار خدا را به عهده دارد. 📚 پیام حضرت آیت‌الله جوادی آملی(مد ظلّه) به همایش روز جهانی فلسفه آبان 1388 ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰بر اساس روایات در عصر ظهور حضرت حجت علیه‌السلام، مشکلات اقتصادى جامعه‏‌ى بشرى در سطح کلان حل شده و رفاه و آسایش جایگزین آن خواهد شد. عوامل سلطه بر فکر، فرهنگ و اقتصاد از بین خواهد رفت و با زدودن فقر و تهیدستى، زمینه‌‏ى رشد و تکامل مادى و معنوى انسان‌‏ها فراهم خواهد شد، احادیث و روایات فراوانی وجود دارد که رونق اقتصادى در عصر ظهور را بیان مى‏‌کنند، به همین خاطر به چند دسته از این روایات اشاره مى‏‌شود: 1. نزول برکات آسمانى‏ محصولات کشاورزى عمده‌‏ترین عنصر در رونق اقتصادى جوامع بشرى محسوب مى‏‌شود که خود وابسته و متوقف بر نزولات آسمانى و باران‌‏هاى مناسب فصلى است. در عصر ظهور با توجه به حاکمیت اصل عدالت، برابرى و اجراى دقیق احکام الهى بر کل جهان هستى، رحمت الهى و برکات آسمانى در قالب نزول باران‌‏هاى مناسب فصلى، تجلّى بیشترى پیدا خواهد کرد و زمینه‏‌ى رشد محصولات کشاورزى فراهم خواهد شد. از پیامبر گرامى اسلام نقل شده است: «امت من در زمان ظهور مهدى، به نعمت‏‌هایى دست مى‌یابند که پیش از آن، در هیچ دوره‌ه‏ایی دست نیافته بودند. در آن روزگار آسمان باران فراوان دهد و زمین هیچ رویدنى را در دل خود نگاه ندارد».[1] امیرالمومنین علیه‌السلام نیز راجع به رونق اقتصادى در عصر ظهور و نزول برکات آسمانى در آن دوره‌‏ى طلایى مى‏‌فرماید: «چون قائم قیام کند، آسمان چنان که باید، باران بارد و زمین گیاه رویاند... به گونه‏‌اى که فردی از عراق در آید و تا شام برود و جز بر زمین سرسبز گام ننهد».[2] 2. آبادانى زمین و استخراج منابع‏ در عصر ظهور حضرت حجت علیه‌السلام از یک طرف با اجراى احکام و استقرار نظام عدالت و برابرى، ظلم و ستم، تبعیض و بى‌عدالتى در تمامى چهره و ابعادش از بین رفته و زمین نیز برکات «منابع و ذخایر» خود را بدون هیچ گونه امساکى عرضه خواهد کرد. از طرف دیگر با پیشرفت علوم و فنون، کشاورزى و دامدارى نیز رونق گرفته و محصولات‏شان چندین برابر خواهد شد. با توسعه‏‌ى علم و دانش، تمامى منابع و ذخایر رو زمینى و زیر زمینى، شناسایى و کشف شده و همه دست به دست هم خواهند داد و در جهت تأمین رفاه و آسایش انسان، در آن عصر طلایى و رؤیایى، بسیج و استخدام خواهند شد. در جاى دیگرى مى‏‌خوانیم: «حکومت او، شرق و غرب جهان را فرا مى‏‌گیرد و گنج‌‏هاى زمین، براى او ظاهر مى‌‏شود و در سرتاسر جهان، جاى ویرانى باقى نخواهد ماند، مگر اینکه آن را آباد خواهد ساخت» . [3] در عصر ظهور حضرت مهدى عجل‌الله‌تعالی‌فرجه با کشف منابع و ذخایر زمینى و توزیع عادلانه‏‌ى آن، درآمد سرانه‌‏ى آحاد جامعه، بالا رفته و با رفع نیازهاى افراد، فقر و تهیدستى، از کل جهان، رخت بر برسته، غنا و بى‌‏نیازى تحقق عینى پیدا خواهد کرد. از امیرالمومنین علیه‌السلام نیز نقل شده است: «زمین آن‏چه در اعماق خویش دارد، براى او، بیرون دهد و همه امکانات و برکات خویش را در اختیار او گذارد.»[4] امام باقرعلیه‌السلام نیز مى‏‌فرماید: «زمین براى قایم ما در هم پیچیده مى‌‏شود... و در روى زمین جاى ناآبادى باقى نمى‌‏ماند».[5] در دنیاى متمدن و صنعتى امروز، جمع قابل توجهی از جمعیت جهان را انسان‏‌هاى فقیر تشکیل مى‌‏دهند؛ علت این فقر جهانی تنها کمبود امکانات اقتصادى و فقدان ابزار و وسایل رفاهى نیست، بلکه علت بیشتر آن سیطره نظام ظالمانه‌‏اى است که در بیشتر نقاط جهان حکومت مى‌‏کند. نظام ظالمانه‌‌ا‏ى که در سایه‏‌ى آن، عده‌‏اى اندک به مراد و مال و ثروت می‌رسند و بیشتر مردم را در فقر و نداری نگه می‌دارند؛ این نعمت‌ها و لذائذ، آنان را به گونه‌‏اى مست و مغرور ساخته است که دنیا را براى تاخت و تاز و جولان خویش، کوچک و محدود مى‏‌بینند و هیچ‏گونه مانعى را در برابر خواسته‌‏هاى خویش احساس نمى‏‌کنند. در طرف دیگر عده‌‏ زیادی از انسان‏‌هاى فقیر و بى‌‏بضاعت که حتى از تأمین نیازهای اولیه خود، عاجز و ناتوان هستند، صحنه‏‌هاى رقت‏‌انگیزى را ایجاد کرده‌‏اند که تماشاى آن، دل هر انسان منصفى را به درد مى‏‌آورد. به جرأت مى‌‏توان گفت یکى از عمده‌‏ترین علل و عوامل تراژدى تلخ دردناک انسانى معاصر، تبعیض و بى‏‌عدالتى است که اگر روزى این دوگانگى محو و نابود شود و عدالت و برابرى، جایش را بگیرد، یقیناً اوضاع و احوال انسان و جهان، دگرگون خواهد شد. پی‌نوشت: [1]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ تهران، ج51، ص83. [2]. همان، ج10، ص104. [3]. نهج البلاغه، خطبه138. [4].همان [5]. مجلسی، همان، ج52، ص191. ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰باورها نقش مهمی در زندگی بشر دارند. هر رفتاری از هر فردی سر می‌زند، بی‌تردید بر اساس باورهایی است که دارد. در صدر تمام باورها که بیشترین نقش را در زندگی دارد، باور به خداوند متعال است. روشن است اگر کسی باور به خدا نداشته باشد، یکی از نتایج عملی این باور این است که احتمال گردنکشی و طغیان در برابر خدا را زیاد می‌کند؛ چراکه ممکن است منفعت خود را به قیمت لطمه و خسارت به دیگران ترجیح دهد. ازاین‌رو قرآن کریم، سرکشی و ظلم انسان را نتیجه‌ احساس بی‌نیازی از خداوند می‌داند: «کَلّا إنَّ الإنْسَانَ لَیَطْغى أنْ رَآهُ اسْتَغْنی»؛[1] «چنین نیست؛ به‌درستی که انسان آنگاه‌ که خود را بی‌نیاز ببیند سرکشی می‌کند». حال کسی که به وجود خداباور ندارد، به‌طریق‌ اولی هیچ توجهی به او ندارد. در مقابل تصور کنید کسی باور به خدای واحد و عادل داشته باشد و خود را درهرحال در برابر خداوند حاضر، نیازمند و فقیر ببینید، چنین شخصی زمینه بهتری برای کنترل رفتار خود دارد. ازاین‌رو چنین شخصی در برابر خدا تکبر نمی‌ورزد و در هر کاری که می‌خواهد انجام دهد، در برابر خداوند احساس مسئولیت می‌کند. توحید در روایات در سخنان اهل‌بیت علیهم‌السلام که بالاترین مرتبه توحید را دارند، تأکید بسیاری بر باور به خداوند و توحید شده است که به‌عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم: 1. توحید؛ سبب حیات روح انسان: توحید و باور به خدا، علاوه بر نقش مهمی که در زندگی دنیوی انسان دارد که در بالا اشاره شد، سبب حیات طیبه روح انسانی است. درواقع روح انسانی که باور به خدا ندارد، تاریک است و باور به توحید سبب نورانیت روح انسان می‌شود. در واقع انسان به نور معرفت خدا و توحيد او، جانش روشن گشته و باصفا می‌شود و زمینه هدایت بیشتر می‌شود: «التَّوحيدُ حَياةُ النَّفسِ»؛[2] «توحید، حیات نفس است». 2. بهترین عمل؛ باور به توحید: باور به خدا و یگانه دانستن او، از مهم‌ترین اعمال درونی است: «سَأَلَ بَعضُ أَصحابِنَا الصّادِقَ عليه السلام، فَقالَ لَهُ: أَخبِرني أَيُّ الأَعمالِ أَفضَلُ؟ قالَ: تَوحيدُكَ لِرَبِّكَ. قالَ: فَما أَعظَمُ الذُّنوبِ؟ قالَ: تَشبيهُكَ لِخالِقِكَ»؛[3] «يكى از شيعيان از امام صادق عليه السلام پرسيد: به من از برترين عمل، خبر ده. فرمود: يگانه دانستن پروردگارت. گفت: بزرگ‌ترین گناه، كدام است؟ فرمود: همتا گرفتن براى خالقت». 3. خداشناسی و فروتنی: شناخت خدا و باور به او همان‌گونه که در ابتدای این نوشتار نیز اشاره شد، اثرات تربیتی بسیاری دارد: «...إنَّهُ لا يَنبَغي لِمَن عَرَفَ عَظَمَةَ اللّهِ أن يَتَعَظَّمَ؛ فَإِنَّ رِفعَةَ الَّذينَ يَعلَمونَ ما عَظَمَتُهُ أن يَتَواضَعوا لَهُ، وسَلامَةَ الَّذينَ يَعلَمونَ ما قُدرَتُهُ أن يَستَسلِموا لَهُ، فَلا تَنفِروا مِنَ الحَقِّ نِفارَ الصَّحيحِ مِنَ الأَجرَبِ...»؛[4] «كسى كه عظمت خدا را شناخت، سزاوار نيست كه خويشتن را بزرگ بشمارد؛ زيرا بلند مرتبگی كسانى كه عظمت خدا را می‌دانند به اين است كه در برابر او فروتن باشند، و سلامت آنان كه قدرت خدا را می‌دانند، در آن است كه در برابرش سرِ تسليم، فرود آورند. پس مانند گريختن شخص سالم از انسان آبله‌گرفته، از حق فرار نکنید». بنابر این باور به خدا و یگانه دانستن او بهترین عمل روح انسان است که ثمره آن سلامت و هدایت روح، تواضع در برابر پروردگار است. پی‌نوشت: [1]. سوره علق، آیه6و7. [2]. محمدی ری‌شهری، محمد، موسوعة الإمام علی بن أبي طالب (ع) في الكتاب و السُّنَّة و التّاريخ، نشردارالحدیث، ج6، ص65. [3]. قمي، شيخ عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، نشر اسوه، ج7، ص91. [4]. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه ميزان الحكمه، نشردارالحدیث، ج10، ص252. ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 مفاتیح الحیات 500 1. تعامل با مؤمنان 🔸 نیكی به مؤمنان و اقسام آن بر مبنای آیات و روایات لازم است مؤمنان به یکدیگر نیكی کنند و این نیکی، سه محور عمده دارد: «حمایت‌های مادی»، «حمایت‌های معنوی» و «ارتباط حسنه» كه به خوبی قابل ارایه ‌اند. أ. حمایت‌های مادی پاداش تأمین نیازمندی ‌ها ابن عباس گوید: با [امام] حسن بن علی (ع) در مسجد حرام بودم و او در حالی كه معتكف بود و طواف [مستحب] كعبه می ‌كرد، مردی از شیعیان به او گفت: ای پسر پیامبر! به فلانی بدهكارم، آیا قرض مرا می ‌پردازی؟ آن امام (ع) فرمود: به خدای این كعبه سوگند، امروز چیزی نزدم نیست. آن مرد گفت: اگر صلاح می‌ دانی از او برای من مهلت بگیر زیرا او مرا به زندان تهدید كرده است. ابن عباس می ‌گوید: امام حسن (ع) طواف خود را رها كرد و با آن مرد برای تأمین نیازش حركت كرد. گفتم: ای پسر رسول خدا! مگر در حال اعتكاف نیستی؟ فرمود: چرا، ولی از پدرم شنیدم كه به نقل از رسول خدا (ص) می‌ فرمود: هركس نیاز برادر مؤمن خود را برآورد، همانند كسی است كه نُه هزار سال با روزه‌ داری روزها و نماز شب ‌هایش خدا را عبادت كرده است.[1] [1] . (عدّة الداعی، ص224 ـ 225). 📚 مفاتیح الحیات ص 307 مرکز بین المللی نشر اسراء ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
قرآن کریم، در مواردی فراوان و با واژه‌های مختلف، از امید و امیدواری سخن به میان آورده است، گاه انسان را به آن تشویق می‌کند، مانند: «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»؛[1] «پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!». این آیه امید به لقای رحمت الهی را بیان کرده است. و در موارد زیادی انسان را از ناامیدی بر حذر داشته است، مانند: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم‏»؛[2] «بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید، که خدا همه گناهان را می‌آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است». امید به آینده از آنجا که امید به طور معمول مربوط به آینده است، قرآن کریم نگاه زیبایی به امید به آینده برای انسان ترسیم می‌کند، که در بسیاری از آیات قابل مشاهده است، مانند اینکه حضرت یعقوب، فرزندانش را به آینده [یافتن حضرت یوسف] امیدوار کرد. «يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ»؛[3] «اى پسران من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت‏ خدا نوميد مباشيد زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت‏ خدا نوميد نمى ‏شود». ناامیدی از آینده، حربه شیطان امید به آینده آثار فردی و اجتماعی فراوانی دارد؛ گویا امید مانند موتور قوی، برای حرکت انسان به سمت پیروزی و فتح قله‌های بلند مادی و معنوی است، بر همین اساس در روایات، ناامیدی بزرگ‌ترین گناه معرفی شده است. «إِنَّ مِنْ أَكْبَرِ الْكَبَائِرِ عِنْدَ اللَّهِ الْيَأْسَ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْقُنُوطَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه»؛[4] «به درستی که از بزرگ‌ترین گناهان کبیره نزد خدا، یأس و ناامیدی از رحمت خداست». از طرفی دشمنان، با تمام قدرت، سعی در ناامید کردن انسان دارند؛ زیرا کار دشمن سیاه نمایی و تاریک معرفی کردن آینده است، بنابراین می‌توان به یقین ادعا کرد که هرگونه غم‌، غصه‌، اضطراب‌، حزن، اندوه و به طور کلی هر نوع سیاه‌نمایی نسبت به آینده، از طرف دشمنان است، چه دشمنان انسانی و چه شیطانی. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «إِنَّمَا النَّجْوى‏ مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا»؛[5] «نجوا تنها از سوی شیطان است؛ می‌خواهد با آن مؤمنان غمگین شوند». نجوا و رازگویی خبیثانه، از طرف شیطان است؛ زیرا هدف شیطان اندوهگین کردن مومنان است و حزن و اندوه از مهم‌ترین عوامل ناامیدی و افسردگی در فرد و جامعه است. نکته: هر چند این آیه در مورد شیطان است؛ ولی به طور کلی هر دشمنی از این ابزار سود می‌برد. امید به آینده، محبوب‌ترین عمل در مقابل ناامیدی، امیدواری بزرگ‌ترین؛ بلکه محبوب‌ترین عمل به حساب می‌آید، امام صادق علیه‌السلام در همین راستا فرمودند: «وَ انْتَظَرُوا الْفَرَجَ‏ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَج‏»،[6] «منتظر فرج باشيد و از روح خدا مأيوس نشويد، كه محبوب‌ترين اعمال در پيشگاه خدا انتظار فرج است» هر چند انتظار فرج امام زمان علیه‌السلام، از بالاترین مصادیق انتظار است؛ ولی انتظار گشایش در کار، کلی است و شامل امید به آینده در تمام مراحل زندگی نیز می‌شود؛ علاوه بر اینکه انتظار گشایش در کار، در مقابل ناامیدی آمده است. آثار امید داشتن امید، آثار فراوانی در فرد و اجتماع ایجاد می‌کند، در مقابل، ناامیدی شروع پذیرش هر گونه حقارت و بدبختی است که نتیجه آن افسردگی جامعه خواهد بود. در اینجا به برخی از آثار امید اشاره می‌شود. یک. ایجاد انگیزه در کارها انگیزه، یکی از عواملی است که باعث حرکت انسان برای انجام کارهای روزمره خود است. امید بهترین عامل برای ایجاد و تقویت انگیزه در انسان می‌باشد.[7] به عبارت دیگر، با امیدواری کار و تلاش افزایش می‌یابد و با افزایش کار و تلاش حوائج شخص برآورده می شود. 👇👇👇
دو. نشاط و شادابی از آثار دیگر امید داشتن نشاط و شادابی است؛ زیرا زمانی که انسان به آینده امید داشته باشد و هدفی را دنبال کند، با نشاط بیشتری در راه رسیدن به آن تلاش می‌کند.[8] بنابراین امید دارای آثار فراوان دیگری از جمله، اطمینان و آرامش، صبر و شکیبایی در برابر سختی‌ها و مشکلات و در نتیجه موفقیت در زندگی و سربلندی در جامعه است و از آنجا که حکومت اسلامی در راستای امیدافزایی قرار گرفته است، دشمنان به طور مدام و با بهره‌گرفتن از هر گونه ابزاری سعی در سیاه‌نمایی آینده جهان به خصوص حکومت اسلامی و ناامیدی مردم نسبت به آینده دارند. پی نوشت: [1]. سوره کهف، آیه110. [2]. سوره زمر، آیه53. [3]. سوره یوسف، آیه87. [4]. كلينى، محمد بن يعقوب‏، الکافی، چاپ چهارم، دارالكتب الإسلامية، 1403ق، ج2، ص545. [5]. سوره مجادله، آیه10. [6]. ابن بابویه، محمدبن علی، خصال، مصحح، غفاری، جامعه مدرسین، 1362 ش، چاپ اول، ج2، ص616. [7]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، 1403 ق، چاپ دوم، ج14، ص329. [8]. سوره یونس، آیه58. ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
برخی بر این باور هستند که اسلام با عدم جواز خروج زن بدون اجازه شوهر، او را تحقیر کرده است و در جامعه کنونی اجازه خواستن زن از شوهر برای خروج از خانه و یا مسافرت‌های خارج از کشور و.. نوعی تحقیر و ضایع کردن حق زن می‌باشد. در پاسخ به این شبهه چند دلیل را می‌توان بیان کرد: 1. نفس اطاعت دليل بر تحقير نيست و در اطاعت زن از مرد تحقيری مشاهده نمی‌شود و خداوند در موارد متعدد دستور به اطاعت داده است: الف. به امت خود دستور داده كه از رسول و اولياء اطاعت كنند.[1] ب. اطاعت فرزندان از والدين همواره مورد سفارش خداوند بوده است و به معنای تحقير فرزندان نيست . [2] همچنین در اجتماع نیز موارد ديگری از اطاعت وجود دارد و هیچ گونه تحقیری پیش نمی‌آید؛ زیرا در زندگی اجتماعی انسانی، افراد جنبه‌های مختلفی دارند، به عنوان مثال يک پزشک در ساختن بناء از يک معمار اطاعت می‌كند و باید طبق نظر او عمل کند تا نتیجه مناسب را دریافت نماید يا بالعكس؛ یعنی در یک جنبه متخصص است، ولی در جنبه‌های دیگر به خاطر عدم تخصص مجبور به پذیرش قول دیگران و اطاعت از آنها است. 2. نيازمندی‌های افراد نسبت به يكديگر به واسطه شئونات مختلفی است كه در آنها وجود دارد. در مقايسه زن با مرد به دليل تفاوت توانمندی‌ها در موضوعات مختلف، يكی مأمور به اطاعت و تبعيت از ديگری است و معنای تحقير را ندارد.[3] 3. اینگونه نیست که زن باید به طور مطلق برای هر کاری از شوهرش اجازه بگیرد. در اوامر و نواهی الهی (يعنی آنچه شرعا بر زن واجب يا حرام است مثل نماز يا ترک گناه و امثال آن) امر و نهی و رضايت و عدم رضايت واذن و عدم اذن شوهر اثری ندارد بلكه بر زن واجب است مطيع شرع باشد.[4] 👇👇👇
4. خانواده يک واحد اجتماعی همانند اجتماع بزرگ است كه بايد رهبر و سرپرست واحد داشته باشد؛ زيرا تعدد رهبری و سرپرست در محيط‌های كوچک اجتماعی مانند خانواده و حتی در جمعيت‏‌های بزرگ، موجب پراكندگی و اختلاف می‏‌شود. از اين رو، به ناچار يک نفر بايد عهده‏‌دار سرپرستی خانواده و اداره امور زندگی اعضای آن باشد. طبيعی است كه درباره مسائل مهم، سرپرست يک مجموعه تصميم می‏‌گيرد و ديگران بايد از فرمان‏‌های او اطاعت كنند. اكنون بايد ديد كدام يک از مرد و زن صلاحيت رهبری و سرپرستی خانواده را دارد و اسلام در اين زمينه چه دستوری داده است؟ قرآن به اين مسأله توجه نموده و صريحاً دستور داده كه سرپرست خانواده بايد مرد باشد: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ»؛[5] «مردان به جهت خصوصياتی كه خداوند به آنان نسبت به زنان داده و به خاطر انفاقی كه از مال خود می‌‏كنند، سرپرست زنان هستند». اين آيه كريمه دو چيز را به عنوان علت و حكمت سرپرستی مرد ذكر می‌‏كند: عامل مؤثر در سرپرستی و مديريت مرد بر خانواده آن است كه معمولاً وی قادر به رفع نيازمندی‏‌ها و اداره آبرومندانه اعضای خانواده است. تأمين زندگی مشكل‏‌ترين مسأله‌‏ای است كه همواره دامن گير خانواده‌‏ها بوده است. توان جسمی و روانی مرد اقتضای كار و كسب بيش‏تر را دارد و باعث می‏‌شود كه امكانات مناسبی را برای برآوردن نيازمندی‌‏های زن و فرزند تدارک نمايد. بر اين اساس است كه قرآن می‏‌فرمايد: (َبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ)، يعنی مديريت مرد بر خانواده به خاطر پرداختن هزينه زندگی اعضای خانواده است كه آن را در سايه زحمت و هزينه زندگی اعضای خانواده است كه آن را در سايه زحمت و تلاش به دست آورده است. به جز موارد استثنا، معمولاً زن توان اداره امور زندگی خانواده را ندارد؛ از سوی ديگر، به لحاظ مسؤوليت خطير و ارزشمند پرورش و تربيت فرزندان و گرم نگاه داشتن كانون خانواده، خداوند ويژگی‏‌هايی نظير لطفات روح، عطوفت، مهربانی، بردباری و ايثار، به زن عطا كرده است تا بتواند در پرتو برخورداری از اين خصوصيات، نقش خود را به عنوان يک همسر و مادر مهربان به خوبی ايفا كند؛ همان مسؤوليتی كه مردان از انجام آن ناتوانند. در نتیجه اجازه خواستن زن برای بیرون رفتن از خانه محرومیت و یا ظلم بر او نیست، بلکه یک نوع تقسیم وظایف همراه با حکمت می‌باشد. پی نوشت: [1]. سوره نساء، آیه59. [2]. سوره انعام، آیه151. [3]. مکارم شيرازی، ناصر، تفسير نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج3، ص370. [4]. جامع ‏المسائل آيت الله فاضل، ج1، ص462 تا 464. [5]. سوره نساء، آیه34. ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰