eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم یاحی و یا قیوم امروز چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۰ هجری شمسی ۶ ربیع الاول ۱۴۴۳ هجری قمری ۱۳ اکتبر ۲۰۲۱ میلادی 🔰 @p_eteghadi 🔰
💠حدیث امام على عليه السلام: كُن كَالطَّبيبِ الرَّفيقِ الَّذي يَضَعُ الدَّواءَ بِحَيثُ يَنفَعُ چونان طبيب مهربانى باش كه دارو را آن جا مى نهد كه سود مى بخشد مصباح الشريعة، صفحه370 🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️اوضاع امت اسلام در آخرالزمان 🌴امام صادق(ع)از پيامبر اكرم(ص)نقل مى‌كند كه فرمود: «چگونه است حال شما آن هنگام؟ روزی كه زنان شما فاسد، و جوانان شما فاسق شوند و امر به معروف نكنيد و نهى از منكر ننماييد؟» 🍃عرض شد:«يا رسول‌الله!چنين روزگارى خواهد آمد؟» ✨حضرت فرمود:«روزى مى‌رسد كه بدتر از اين خواهد شد.در آن روز مردم را به منكر امر مى‌كنند و از كارهاى خوب و معروف نهى مى‌نمايند». اصحاب با تعجب عرض كردند:«امت اسلامى به چنين وضعى مبتلا خواهد شد؟» ✨حضرت فرمود:«بدتر از اين خواهد شد.در آن روز،كار خوب را بد مى‌دانند و كارهاى بد را خوب».[١] بازبان به يكديگر اظهار علاقه مى‌كنند و در دل با يكديگر در نزاع و جنگ‌اند و...[٢] 📚١)وسائل الشيعه،ج11،ص396؛ بحارالانوار،ج 52،ص 181. 📚٢)ر.ك:منتخب الأثر،ص424؛ روضه كافى،ص36؛ كفاية الموحدين،ج2،ص844 و جزوه امام زمان،نوشته مؤسسه در راه حق،ص82. 🔰 @p_eteghadi 🔰
🌹در قيامت شفاعت شامل چه کسانی می‌شود؟🌹 با توجه به آیات و روایات، شفاعت برای هیچ فرد یا گروهی تضمین شده نیست؛ بلكه شرايطی دارد که باید آنها باشد تا انسان مشمول شفاعت شود؛ 👇👇👇
بعضی از شرایط عبارتند از: 🌹۱- رضایت خداوند. قرآن کریم می‌فرماید: «در آن روز، شفاعت کسی سودمند نیست؛ مگر آن کسی که خدای رحمان به او اجازه دهد»(۱). همچنین شفاعت در حق کسانی موءثر خواهد شد که در دنیا در مسیر اطاعت، بندگی و رضایت خداوند قرار داشته باشند. قرآن کریم می فرماید: «و شفیعان شفاعت نمی کنند، مگر برای کسی که مورد رضایت و پسند خداوند باشد»(۲). 🌹۲- حفظ اصل ایمان. رسول اکرم می‌فرماید: «شفاعت، برای تردیدکنندگان، مشرکان و کافران نیست؛ بلکه برای موءمنان یکتاپرست است»(۳). 🌹۳- عمل به دستورات دینی. امام صادق می‌فرمایند: «هرکس دوست دارد شفاعت در مورد او سودمند واقع شود، باید درصدد جلب رضایت خداوند برآید؛ بدانید که هیچ کس، رضایت خداوند را جلب نخواهد کرد، مگر با اطاعت از خدا و پیامبر و اولیای الهی از آل محمد علیهم السلام»(۴). پیامبر اکرم می‌فرمایند: «شفاعت من به کسی که نمازش را سبک بشمارد، نمی رسد»(۵). خداوند در قرآن می‌فرماید: «از اهل دوزخ سؤال می‌کنند که: چه چیزی شما را جهنمی کرد؟ می‌گویند: ما از نمازگزاران نبودیم و بینوايان را اطعام نمی‌کردیم و با اهل باطل، همراه (و هم صدا) بودیم و روز پاداش را دروغ می‌انگاشتیم تا این که مرگ ما فرا رسید؛ پس شفاعت شافعان، به حال آنان، سودی نمی‌بخشد»(۶). 🌹٤- رابطه معنوی شفاعت شونده و شفیعان. یکی از شرایط شفاعت آن است كه در دنیا بين شفاعت كننده و شفاعت شونده ارتباط روحی و معنوی خاصی برقرار شده باشد؛ در روايات آمده: «امامان معصوم علیهم السلام برای شیعیان و پیروان خود شفاعت می کنند»(۷). و البته پیامبر اکرم در مورد شفاعت نکردن می‌فرمایند: «به خدا سوگند! برای کسانی که فرزندان و ذریه ام را آزار کرده باشند، شفاعت نمی‌کنم»(۸). همچنین خداوند در قرآن می‌فرماید: « و هر كه از خدا و پيامبرش اطاعت كند، همراه با كسانى خواهد بود كه خدا نعمتشان داده است، چون انبياء و صديقان و شهيدان و صالحان. و آنان چه خوب رفيقانی هستند»(۹). چه خوب رفیقانی هستند کسانی که در دو دنیا دوست انسان هستند. 🌹 أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ…🤲🏼 🌹 (۱)(طه،آیه۱۰۹) (۲)(انبیاء،آیه۲۸) (۳)(میزان الحکمه،ج۴ص۱۴۷۲) (۴)(بحار،ج۷۵ص۲۲۰) (۵)(میزان الحکمه،ج۴ص۱۴۷۲) (۶)(مدثر آیات ۴۲ تا ۴۸) (۷)(میزان الحکمه،ج۴ص۱۴۷۶) (۸)(امالی، ص۳۷۰) (۹)(نساء آیه۶۹) 🔰 @p_eteghadi 🔰
رابطه بین زدن موهای زائد بدن و تعدیل میل جنسی !!!!! 🤔 : ❓موى زياد شهوت را كم ميكند : در كتاب من لايحضر الفقيه نوشته شيخ صدوق يكى از موسسين مذهب شيعه روايتى عجب اما واقعى آمده است بدين مضمون؛ : امام على گفت: موى هيچ مردى زياد نميشود مگر اينكه شهوتش كم شود(موى زياد مردان شهوت آنها را كم ميكند) : جعفر عن أبيه قال : قال على: ما كثر شعر رجل قط إلا قلت شهوته. : الف) من لايحضر الفقيه ج ٣ ص ٤٧٢ ب) وسائل الشيعه ج ٢٠ ص ٢٤١ ▪️اما اين ادعاى على دقيقا برعكس واقعيت علمى است. سايت رويان كلينيك ميگويد: اگر سطح تستوسترون به شدت کاهش یافته و بسیار پایین تر از حد طبیعی شود، این علایم بروز خواهند كرد: ١) کاهش میل جنسی ٢) انرژى کمتری ٣) افزایش وزن ٤) احساس افسردگی ٥) کم مویی بدن(ريزش مو) پس هرمون تستسترون باعث پر پشتى مو و زياد شدن ميل جنسى ميشود نه برعكس ❗️❗️ 👇👇👇👇
💠💠 👌از برخى روايات، استفاده مى‏شود كه موى بدن انسان، در تعديل ميل جنسى ( نه از بین بردن میل جنسی ) مؤثّر واقع مى‏شود. ❕آنچه در روايات وارد شده، اين است كه اگر موى زائد بدن، كوتاه نشود، موجب تعدیل شهوت جنسى مى‏گردد. ازاين‏رو براى تعدیل و کنترل شهوت جنسى، مى‏توان از اين راه‏كار استفاده كرد. 👌 در روايت، وارد شده است كه روزى مردى نزد پيامبر ص آمد و عرض كرد: يا رسول اللّه! من وضع مالى خوبى ندارم كه با زنان ازدواج كنم. به خاطر مجرّد بودنم، چه كنم؟ پيامبر فرمود: « [دو كار انجام بده: يكى اين‏كه‏] موى بدن خود را زياد كن و [ديگر اين‏كه‏] بر روزه گرفتن، مداومت كن». پس آن شخص رفت و چنين كرد و درنتيجه، شهوتش تعدیل شد " " جَاءَ رَجُل‏ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ- لَيْسَ عِنْدِي طَوْلٌ فَأَنْكِحَ النِّسَاءَ فَإِلَيْكَ أَشْكُو الْعُزُوبِيَّةَ فَقَالَ وَفِّرْ شَعْرَ جَسَدِكَ وَ أَدِمِ الصِّيَامَ فَفَعَلَ فَذَهَبَ مَا بِهِ مِنَ الشَّبَقِ " 📚الکافی ج ٥ ص ٥٦٤ ❕امام على عليه السّلام مى‏فرمايد: " ما كثر شعر رجل قطّ إلّا قلّت شهوته. " " موى هيچ مردى زياد نمى‏شود، مگر اين‏كه شهوتش كم شود. " 📚وسائل الشیعه ج ٢٠ ص ٢٤١ ❕از سوى ديگر، از اين روايات استفاده مى‏شود كه اگر شخص، موى بدن خود را كوتاه كند، شهوتش زياد خواهد شد. پس مى‏توان چنين نتيجه گرفت كه فردى كه بخواهد از ناتوانى جنسى رها شود، مى‏تواند از اين راه، بهره گيرد و شهوت جنسى‏اش را بالا ببرد. 📚تربيت جنسى: مبانى، اصول و روشها ... ، ص: 165 ❕آنچه گفته شد , موافق یافته های علمی نیز است , چنان که برخی از سایتهای علمی می نویسند : " دکتر لورن استریکر استاد برجسته سلامت زنان در دانشکده ی پزشکی دانشگاه نورث وسترن است .این، متخصص زنان و زایمان در این زمینه گفت : در حالی که بسیاری از زنان به خاطر دلایل مذهبی موی خود را می زدایند٬ بسیاری معتقدند که بی مویی آلت باعث افزایش میل جنسی حین رابطه شده و احساس پاکیزگی و تمیزی بیشتری به شما می دهد. ❕اخیرا طی تحقیقی که دانشمندان دانشگاه هندوستان بر روی خاطرات زنان بین 18 تا 68 سال انجام دادند دریافتند که کسی که موی خود را می زداید٬ میزان علاقه اش برای داشتن رابطه ی جنسی و فعالیت های جنسی خاص بیشتر است " 🌐https://b2n.ir/f42319 ❕بنابراین بین زدن یا نزدن موهای زائد با میل جنسی ارتباط است , زدن موهای زائد موجب افزایش میل جنسی و نزدن موجب تعدیل و کنترل میل جنسی می گردد . 🔰 @p_eteghadi 🔰
✨ ✍آیت‌الله بهجت (ره) مکرر می‌فرمودند: «ذکری از امام سجاد علیه‌السلام است که اگر گفته شود و تسبیح، بدون گفتن ذکر چرخانده شود برای گوینده ثواب گفتن ذکر خواهد بود و همچنین برای او مایۀ فرج و گشایش است». امام سجاد علیه‌السلام از پدران خود از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل می‌کند که حضرت هرگاه نماز صبح را به پایان می‌برد با کسی سخن نمی‌گفت و تسبیح خود را به دست می‌گرفت و می‌فرمود: اللَّهُمَّ إِنِّي أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُكَ وَ أُحَمِّدُكَ وَ أُهَلِّلُكَ وَ أُكَبِّرُكَ وَ أُمَجِّدُكَ بِعَدَدِ مَا أُدِيرُ بِهِ سُبْحَتِي؛ خدایا! همانا صبح می‌کنم در‌حالی‌که تو را تسبیح می‌گویم و تو را تمجید می‌کنم و تو را ستایش می‌کنم و تو را تهلیل (لااله‌الا‌الله گفتن) می‌گویم به عدد آنچه می‌چرخانم تسبیحم را. 💥سپس تسبیح را می‌گرداند، بدون آنکه تسبیح گوید و با دیگران صحبت می‌کرد. همین‌گونه بود تا وقتی به رختخواب می‌رفت، پس دوباره آن ذکر را تکرار می‌کرد و تسبیح را زیر سر خود می‌گذاشت. 📚 بهجت‌الدعا، ص ٣۵۵ 🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨ 🔴عملیات پنهانی و تدریجی شیطان برای تباه‌ساختن عقاید انسان ✍علامه جعفری: امیر المؤمنین علیه السلام دو مسئله را درباره‌ی اغواهای شیطانی متذکر شده است: یکی این‌که شیطان طرق مختلف فریفتن مردم را می‌داند و می‌فهمد که از چه راهی به گمراه‌کردن انسان وارد شود. دوم این‌که شیطان برای سلب عقاید اولاد آدم دست به حمله‌ی آشکار و ناگهانی به‌یک‌بار نمی‌برد، بلکه با نیرنگ‌هایی بسیار پنهانی و تدریجی دست‌به‌کار می‌شود و از اعمال کینه‌توزی خود درباره‌ی فرزندان آدم خوشحال می‌گردد‌. این روایت از پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم نقل شده است که: إنّ الشّیطان یجری من ابن آدم مجری الدّم ‌‌‏(شیطان در وجود اولاد آدم علیه السلام مانند خون در رگ‌هایش در جریان ‌‌‏است) بدان‌جهت که قدرت اغواگری شیطان در حد علت تامه نیست و انسان می‌تواند با قدرت شخصیت خود، شیطان را از خود دور نماید، لذا این موجود خبیث دفعتا و با یک حمله وارد عرصه‌ی پیکار با عقاید انسان نمی‌گردد بلکه همچنان‌که با مهارت در کیفیت اغواء دست‌به‌کار می‌شود، حمله‌ی خود را به‌تدریج از نقاط ضعف آدمی شروع می‌کند و همان‌گونه که امیر المؤمنین علیه السلام فرمود، به تباه ساختن یکایک عقاید و باورهای آدمی می‌پردازد. شیطان نخست معاصی را در نظر انسان سبک جلوه می‌دهد و با تاریک ساختن تدریجی درون آدم، به دستبرد به عقاید او می‌پردازد. 📚 شرح نهج‌البلاغه ج21 ✅ نشر آثار استاد قرائتی 🔰 @p_eteghadi 🔰
💢چاقی امام باقر علیه السلام💢 👇👇👇
ابتدا به آنچه در پرسش در مورد چاقی امام پنجم(ع) مطرح شده می‌پردازیم: محمد بن منکدر نقل می‌کند: با توجه به ویژگی‌هایی که از امام سجاد(ع) سراغ داشتم، هرگز گمان نمی‌کردم که دیگر همانندی برایشان بیابم؛ تا این‌که روزی با فرزندشان امام باقر(ع) روبرو شده و خواستم حضرتشان را پندی دهم، ولى ایشان مرا پند داد! یارانش گفتند: پندش چه بود؟! جواب داد: در یکی از گرم‌ترین ساعات روز، به یکی از محلات مدینه رفته و با حضرتشان روبرو شدم، او مردى تنومندی بود و به دو نفر از غلامان سیاه و یا دو نفر از پیروانش تکیه زده بود، پیش خودم گفتم: بزرگی از بزرگان قریش، در این ساعت گرم، آن هم با این حال در طلب دنیاست!! حتماً پندی به او خواهم داد! سپس نزدیکش رفتم و سلام دادم، نفس نفس زنان و در حالی که عرق تمام بدنش را پوشانده بود، پاسخ سلامم را داد. گفتم: خدا کارتان را سر و سامان دهد. بزرگی از بزرگان قریش، آن هم در این ساعت گرم با این وضعیت به دنبال دنیا هستید! اگر در همین حالت بمیرید(چه پاسخی به خدا خواهید داد؟) حضرتشان به دیوار تکیه کرد و فرمود: اگر در چنین وضعیتی مرگم فرارسد، به خدا سوگند که مرگم در زمانی رخ داده که در حال اطاعت از خدا هستم، زیرا با کار و تلاشم، خود را از تو و دیگر مردم بی‌نیاز می‌کنم! من زمانی از مرگ خواهم ترسید که مشغول ارتکاب گناهى از انواع گناهان باشم، (با شنیدن این سخن بود که) گفتم: خدایت رحمت کند خواستم شما را پندی دهم ولی شما پندم دادید! 📚شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج ‏2، ص 161، با توجه به متن حدیث بالا، مشخص می‌شود که گرچه امام باقر(ع) نسبتاً فربه بودند اما این به دلیل شدت خستگی بود که دو نفر زیر بغلشان را گرفته بودند و نه تنها برای چاقی مفرط، زیرا اگر کسی بیش از اندازه چاق باشد توان چنین کار و فعالیتی را کلّاً از دست خواهد داد! به هر حال، آنچه در سخنانی؛ مانند خطبه همام وجود دارد، نشانگر آن است که برای زهد و تقوا، سزاوار است تا این حد هم پیش برویم که بدنمان به شدت نحیف و لاغر شود. دلیلش هم این است که حتی خود امیر المؤمنین(ع) نیز تا این اندازه لاغر و ضعیف نبودند. به سخن دیگر، «اجسادهم نحیفه»، 📚سید رضی، نهج البلاغة، ص 303، که در کلام حضرت امیر(ع) آمده، معنایش این است که بدن بیشتر پرهیزکاران ضعیف و لاغر است نه آنکه هر کس چاق باشد، تقوا ندارد و هر کس لاغر باشد، اهل تقواست! نه لاغری علامتی از تقوا است و نه چاقی نشانه‌ای از بی‌تقوایی زیرا ممکن است فردی به صورت ارثی و ژنتیکی حتی اگر به خوراک اندکی قانع باشد، ولی باز هم بدنش لاغر نشود! و در مقابل، افرادی هرچند که شکمبارگی کنند، اما بر وزنشان چندان افزوده نشود. این سخنان اخلاقی نشانگر آن است که پرهیزکاران اهل شکم‌پروری نیستند و یکی از هدفهای مهمشان خوردن و آشامیدن نیست. آنان قناعت می‌کنند و بسیاری از عمر خود را به روزه می‌گذرانند؛ در همین راستاست که خود امیر المؤمنین(ع) با این‌که غذایشان در بیشتر موارد، آب و نمک و خرما و مقداری شیر بود، تا این اندازه لاغر و ضعیف نبودند و رشادت‌‌ها و توان رزمی بی‌نظیر آن‌‌حضرت را در جنگ‌‌ها می‌بینیم. این‌که حضرت می‌فرمایند: هم و غم متقین، مؤمنان و اولیای الهی شکم نیست. آنها دنیا را برای رسیدن به آخرت خود، وسیله گرفتند. می‌دانند دنیا وسیله است. در این بیان، آن‌حضرت شاگردان مکتبشان را سوق می‌دهند به این‌‌که دنیا را هدف خودتان قرار ندهید و همِّ خود را شکم خودتان ندانید. در خطبه‌­های متعددی از نهج البلاغه این مطلب وجود دارد. علی(ع)، در نامه‌‌ای به عثمان بن حنیف، استاندار بصره می‌نویسد: به من خبر رسید که جایی به مهمانی رفته‌‌ای که گرسنگان پشت در بودند و ثروتمندان بر سر سفره! از تو انتظار نداشتم که چنین کنی. تو از طرف من استاندار بصره شدی و نماینده‌ام هستی! ببین من چه می‌کنم، رفتارم چگونه است. تو که مرام مرا می‌بینی؛ چرا این‌‌طور رفتار می‌کنی؟! هر کسی باید از امامش پیروی کند و رهبر شما از دنیا به دو لباس کهنه و دو قرص نان جو اکتفا کرده است. اگر چه شما نمی‌توانید کاملاً مانند من باشید؛ ولی مرا با تقوایتان یاری کنید. 📚همان، ص 416‏. پس مراد از این‌‌که حضرت فرمودند: «اجسادهم نحیفه» یعنی مردان خدا و با تقوا کسانی هستند که همّ آنها شکم آنها نیست. 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ 🔸امام حسین (ع): 🔹بر هیچ چشم مؤمنى روا نیست که ببیند خدا نافرمانى مى شود و چشم خود را فرو بندد، مگر آن که آن وضع را تغییر دهد. (الأمالى، طوسى، ص ۵۵) 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: منظور از «عارفاً بحقها» در حدیث امام رضاعلیه السلام در مورد زیارت حضرت معصومه علیها السلام چیست؟ بحث از کدام معرفت است؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: بی شک علم و معرفت در انجام افعال اختیاری انسان نقشی اساسی دارد، به گونه ای که از نظر فلسفه اسلامی مبدأ علمی از مبادی اولیه هر فعل اختیاری محسوب می‌شود؛1 زیرا بدیهی است که دستیابی به هدف در هر فعلی متوقف بر معرفت آن فعل است.این قانون که از ضروریات زندگی فردی و اجتماعی بشر است، درخطاب امیر مؤمنان علیه السلام به کمیل بن زیاد آمده است:«ما مِن حَرِکَةٍ إلّا وَ أنتَ مُحتاجٌ فیها إلی مَعرِفَةٍ؛2 هیج حرکت و فعلی نیست مگر آنکه در انجام آن به علم و معرفت نیاز داری». بدون شک اساس دین هم بر معرفت حق بنا گذاشته شده است و اعمال همراه با معرفت، ارزش و پاداش مضاعف خواهند داشت. از جمله اعمالی که مکتب اهل بیت علیهم السلام بر شناخت و معرفت در آن تأکید دارد؛ زیارت ائمه معصومین علیهم السلام است. بزنطی در مورد زیارت امام رضاعلیه السلام نقل می‌کند:«قَرَأتُ فی کِتابِ أبی الحَسَنِ الرِّضا أبلِغ شیعَتی أنَّ زیارَتی تَعدِلُ عِندَ ألله ألفَ حَجَّةٍ. قالَ قُلتُ لِأبی جَعفَر ألفَ حَجَّةٍ؟ قالَ: إی وَ أللهِ ألفَ ألفَ حَجَّةٍ لِمَن زارَهُ عارِفاً بِحَقِّهِ؛3 در کتاب امام رضا علیه السلام خواندم که امام فرمودند به شیعیانم برسانید، زیارت من نزد خدا معادل هزار حج است. بزنطی می گوید به امام جواد علیه السلام گفتم: هزار حج؟ حضرت فرمود: بله به خدا سوگند هزار هزار حج برای کسی است که آن حضرت را با معرفت زیارت کند». تعبیر «عارفاً بحقه» در مورد زیارت پیامبر و اهل بیت ایشان صلی الله علیهم به معنای علم و اعتقاد زائر به مقام امامت و ولایت آنها می باشد و اینکه این حضرات، حجت خدا بر خلایق و واسطه فیض الهی بر آنهایند و اطاعتشان واجب است.4 نکته قابل توجه آنکه تعبیر «عارفا بحقه»علاوه بر زیارت پیامبر و ائمه علیهم السلام در مورد زیارت حضرت معصومه علیها السلام نیز به کار رفته است. امام رضا علیه السلام در مورد زیارت خواهر گرامی شان فرمودند:«....مَن زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ؛5 هر کس فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهم السلامرا با معرفت زیارت کند، پس بهشت بر او واجب است». حال با توجه به اینکه حضرت معصومه علیها السلام حجت خداوند و دارای مقام امامت نیستند، پس «عارفاً بحقها» در مورد ایشان باید معنایی غیر از آنچه در بالا ذکر شد، داشته باشد؛ یعنی زائر باید معتقد باشد که ایشان در میان امامزادگان از فضایل و مقامی رفیع بر خوردارهستند که این امر با مراجعه به زیارتنامه و روایات وارده در مورد ایشان، به وضوح به دست می آید. 👇👇👇👇
2. برخی از این فضایل عبارتند از: مقام عصمت، شفاعت، محدثه عالمه، زیارت مأثور و بشارت بهشت برای زائر ایشان. 3. حضرت معصومه علیها السلام در فضایل فوق، مقامی دون معصومین و فوق سایرین دارد. منبع http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: چرا امام رضاعلیه‌السلام به امام «رئوف» معروف است؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: در پاسخ به سوال فوق توجه به نکات زیر ضروری است: 1ـ رئوف از ریشه «رَ أَََ فَ» به معنای رحمت شدید است1 . اهل لغت، «رحمت» ( نرم خویی و نیکی کردن به دیگری2 ) را عام و «رأفت» را خاص‌تر از آن می‌دانند؛ یعنی رأفت، مختص به فرد گرفتار و رحمت شامل غیر گرفتار هم می‌شود3. برخی دیگر نیز درباره این دو واژه چنین گفته‌اند که رأفت، عطوفت و لطف شدیدی است که هیچ گونه درد و ناراحتی را برنمی‌تابد؛ اما رحمت، صرف عطوفت و مهربانی کردن است؛ مهربانی کردنی که گاهی با درد و ناراحتی فرد نیز همراه است، مانند لطف پزشکی که برای بهبودی بیمار، او را جراحی می‌کند.4 علامه طباطبائی در این باره می‌گوید: فرق بين رأفت و رحمت در این است كه رأفت، مختص به اشخاص مبتلا و گرفتار؛ اما رحمت اعم از گرفتار و غیر گرفتار است.5 2ـ «رئوف» از اسمای حسنای الهی است که در آیات متعددی به خداوند نسبت داده شده،6 بنابر نظر عرفا و حکمای الهی، عالَم مظهر تجلی اسماء و صفات خدوند است؛ به این معنا که هر موجود، جلوه‌ای از جلوه‌هاي حق و هر انسانی مظهر یکی از اسماء الهی است؛ اما «انسان کامل7» مظهر تام جمیع اسماء، بلکه مظهر اسم اعظم و مستجمع جمیع کمالات و صفات است8؛ به این معنا که هر صفتی در پروردگار است جلوه و نمودی از آن، در انسان کامل تجلی می‌کند. بر همین اساس در قرآن، وجود مقدس پیامبر اعظم ـ که مصداق انسان کامل است ـ متصف به صفت رأفت گردیده است: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْكُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ؛ به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او سخت است؛ اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است.»(توبه/128) سایر ائمه علیهم السلام نیز همچون پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان انسان‌های کامل، جلوه اسمای الهی ومتصف به صفت رأفت هستند؛ چنانچه در زیارت نامه امام رضا علیه السلام بر این صفت تصریح شده است: «...السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوف...»9. ‏ 3ـ هر یک از ائمه علیهم السلام با القاب و ویژگی‌های خاصی شناخته می‌شوند، اما این بدان معنا نیست که هر یک از آنان تنها متصف به این صفت بوده و سایر صفات را نداشته باشند یا این که سایر ائمه علیهم السلام از این صفت برخوردار نباشند. همان‌طور که گفته شد ائمه علیهم السلام تمام صفات و کمالات را دارا هستند و از این حیث تفاوتی میان آن‌ها نیست، اما برخی امامان علیهم السلام در شرایطی زندگی می‌کردند که صفت و ویژگی خاصی در آن‌ها ظهور و بروز بیشتری داشته و بدان مشهور گردیده‌اند. 4ـ برخی از دلايل شهرت امام رضا علیه السلام به امام رئوف به شرح زیر است: الف) امام رضاعلیه‌السلام به عنوان ولی عهد وارد دستگاه حکومت شد، اما به دلیل این که چنین مقامی هرگز از نظر امام علیه‌السلام ارزش ذاتی نداشت؛ ايشان بدون توجه به جایگاه حکومتی خود با مردم مراوده داشتند؛ به گونه‌ای که ولایت عهدی برای امام رضاعلیه‌السلام فرصتي براي خدمت به مردم گردید. رابطه امام علیه‌السلام با اقشار مختلف جامعه، حتی غلامان، بدون تشریفات انجام می‌شد. افراد نیازمند با مراجعه و درخواست از امام علیه‌السلام در مرو، کمک مالی دریافت می‌کردند و ازايشان راهنمایی مي‌گرفتند. همنشینی امام علیه‌السلام در غذا خوردن با افراد کم بضاعت و غلامان در مسیر مرو، تعجب عده‌ای از افراد حکومتی را برانگیخت و باعث اعتراض آنان شد.10 ب) از دیگر علل معروف بودن امام رضا علیه السلام به مهربانی و رأفت، نمونه‌های فراونی از گره گشایی در کار شیعیانی است که در طول تاریخ چه از راه دور و چه با حضور در کنار مرقد مطهرشان با آن حضرت، ارتباط معنوی برقرار کرده و مشکلات مادی و معنوی آن‌ها از طریق توسل به ایشان حل شده است. ج)یکی از جلوه‌های رأفت امام رضا علیه السلام ، دست‌گیری از گرفتاران و نجات آنان در قیامت است. بر اساس آیات قرآن، قیامت از هراس انگیزترین جایگاه‌هاست و ملاقات امام معصوم علیه السلام در آن موطن می‌تواند سبب آرامش مومنان و رفع گرفتاری از آنان شود. در روایتی از امام رضا علیه السلام نقل شده است که سه جا در قیامت به ملاقات و فریاد رسی از زائرانشان خواهد آمد. «قال الرضا علیه السلام من زارني على بعد داري أتيته يوم القيامة في ثلاث مواطن حتى أخلصه من أهوالها إذا تطايرت الكتب يمينا وشمالا وعند الصراط وعند الميزان؛ حضرت رضا علیه السلام فرمود: هر كس مرا با دورى راه زيارت كند و از راه دور به زيارت من آيد، در روز قيامت در سه موقف به يارى او خواهم آمد تا او را از ناراحتي‌هاى آن حال نجات دهم: در آن هنگامی كه نامه‏هاى اعمال از جانب راست و چپ پخش مى‌شود؛ در آن هنگام كه از صراط مي‌گذرد؛ در آن وقت كه عمل او را بررسى كرده و مى‌سنجند»11. 👇👇👇👇
د. شواهد تاریخی و داستان‌های فراواني نقل شده که حتي حیوانات گرفتار هم به امام یا مضجع شریف ایشان پناه آورده و مورد توجه و عنایت قرار گرفته‌اند و این بیانگر شمول رأفت امام در مورد حیوانات نیز هست.12 نتیجه : 1.رئوف از ریشه «رَ أَََ فَ» به معنای رحمت شدید است. 2.یکی از اسمای حسنای الهی «رئوف» است و به دلیل این که انسان کامل مظهر اسما و صفات الهی است؛ بنابراين پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، ائمه علیهم السلام به ویژه امام رضا علیه السلام نیز که از مصادیق انسان کامل هستند متصف به این صفت هستند. 3.شهرت هر یک از ائمه علیهم السلام به لقب یا صفت خاص به معنای عدم برخورداری سایر ائمه علیهم السلام از این لقب نیست؛ بلکه همه آن بزرگواران تمامی صفات کمالیه را دارا هستند؛ اما شرایط خاص سبب می‌شود که در هر کدام از آن‌ها یک صفت کمالی بروز و ظهور بیشتری داشته باشد. 4.اهتمام فراوان به حل مشکلات مردم و گره گشایی از زندگی آن‌ها در زمان ولایتعهدی، نمونه‌های فراوان از حل گرفتاری‌های مادی و معنوی در توسل به حضرت و نیز در مضجع شریف و رفع گرفتاری از زائران در سه موطن از قیامت و همچنین دست‌گیری از حیوانات گرفتار، از دلایل ظاهری شهرت امام رضا علیه السلام به امام رئوف است. منبع http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
شهادت عمار توسط گروه طاغی معاویه و ابوالغادیه !!!! 🤔 : ❓ یک سوال ساده چرا علی علیه السلام قاتل عمار رض را قصاص نکرد مگر نمیگوید که قاتلش ابوالغادیه رض بوده؟ ❗️❗️ 👇👇👇👇
💠پاسخ💠 👌جناب عمار ( رضی الله عنه ) در جنگ صفین و توسط ابوالغادیه که از سربازان معاویه ( لعنه الله علیه ) بود به شهادت رسید و پیامبر گرامی ص سالها قبل کشته شدن عمار را توسط گروه طاغی معاویه پیش بینی کرده بود و طبق نقل بخاری فرموده بود : "آه بر عمّار! گروه سركش، او را مى‏كشند. او آنان را به بهشت مى‏خواند و آنان، او را به دوزخ مى‏خوانند " "وَيحَ عَمّارٍ! تَقتُلُهُ الفِئَةُ الباغِيَةُ، يَدعوهُم إلَى الجَنَّةِ ويَدعونَهُ إلَى النّارِ. " 📚صحيح البخاري: ج 1 ص 172 ح 436 ❕طبری به نقل از حبّة بن جوين عرنى نقل می کند که می گوید : " من و ابو مسعود، در مدائن نزد حُذَيفه رفتيم و بر او داخل شديم. گفت: خوش آمديد! از ميان قبايل عرب، هيچ كس نيست كه بيش از شما دو تن، دوستش بدارم. من [به تواضع‏] اين سخن را به ابو مسعود نسبت دادم. آن‏گاه گفتيم: اى ابو عبد اللّه! با ما سخن بگو كه از فتنه‏ها بيم داريم. ❕حُذيفه گفت: بر شما باد همراهى با گروهى كه [عمّار] فرزند سميّه در آن است. همانا خود از پيامبر خدا شنيدم كه فرمود: «گروهك متجاوز گم‏راه، او را خواهند كشت و واپسين خوراكش قدرى شير آميخته به آب خواهد بود». 👌حبّه گفت: پس در صِفّين، عمّار را ديدم كه مى‏گفت: «واپسين خوراك من از دنيا را برايم بياوريد» و برايش قدرى شير آميخته به آب، در پياله‏اى تَهْ فراخ با حلقه‏اى سرخ آورده شد. پس حذيفه، سرِ مويى هم خطا نگفته بود. [عمّار] سپس خواند: امروز با دوستان ديدار مى‏كنم؛ با محمّد و حزب او. [و افزود:] به خدا سوگند، اگر به ما ضربه زنند، چندان كه به نخلستان‏هاى هَجَر پرتابمان كنند، باز يقين داريم كه ما بر حقّيم و آنان بر باطل‏اند. آن گاه گفت: مرگ زير [سايه‏] نيزه است و بهشت زير [سايه‏] شمشير! " " فَقالَ: عَلَيكُما بِالفِئَةِ الَّتي فيهَا ابنُ سُمَيَّةَ؛ إنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ يَقولُ: تَقتُلُهُ الفِئَةُ الباغِيَةُ ... " 📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 38، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 381 ❕علمای اهلسنت نقل می کنند که : " پس از كشته شدن عمّار، سپاهيان شام آشفته شدند؛ زيرا روايت عمرو بن عاص [از پيامبر خدا] به يادشان بود كه: «عمّار را گروهك متجاوز خواهند كشت». از اين رو، معاويه گفت: جز اين نيست كه عمّار را كسى كشت كه او را به ميدان جنگ كشاند و در معرض كشته شدن قرار داد! امير مؤمنان گفت: «پس قاتل حمزه [نيز] پيامبر خداست!». " " قالَ مُعاوِيَةُ لَمّا قُتِلَ عَمّارٌ وَاضطَرَبَ أهلُ الشّامِ لِرِوايَةِ عَمرِو بنِ العاصِ كانَت لَهُم: «تَقتُلُهُ الفِئَةُ الباغِيَةُ»: إنَّما قَتَلَهُ مَن أخرَجَهُ إلَى الحَربِ وعَرَّضَهُ لِلقَتلِ! فَقالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام: فَرَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إذَن قاتِلُ حَمزَةَ!! " 📚شرح نهج البلاغة: ابن ابی الحدید , ج 20 ص 334 ح 835، العقد الفريد: ج 3 ص 337 _ الفتوح: ج 3 ص 159 ❕علمای اهلسنت تصریح کرده اند که ابوالغادیه , که صحابی پیامبر اسلام بود , قاتل عمار بوده است و می نویسند : " او قاتل عمار بن یاسر بود , وقتی از معاویه و دیگران اجازه ورود می خواست , می گفت قاتل عمار پشت در است و وقتی از او می خواستند که شرح کشتن عمار را دهد , بی هیچ پروایی شرح می داد !!! " " هو قاتل عمار بن ياسر، و كان إذا استأذن على معاوية و غيره يقول: قاتل عمّار بالباب، و كان يصف قتله إذا سئل عنه لا يباليه‏ " 📚الاستیعاب ج ٤ ص ١٧٢٥ ❕دیگران از علمای اهلسنت تصریح و نقل کرده اند که ابوالغادیه , قاتل عمار بوده است : " كان الذى قتل عمارا: أبو الغادية " 📚انساب الاشراف ج ١ ص ١٧٠ _ اسد الغابه ج ٥ ص ٢٣٧ _البدایه و النهایه ج ٧ ص ٣١١ _ تاریخ الاسلام ذهبی ج ٤ ص ١٣٥ _ الطبقات الکبری ج ٣ ص ١٩٨ ❓وهابی اشکال سطحی مطرح کرده است که چرا علی ع ابوالغادیه را قصاص نکرد !!! 👌در حالی که روشن است که ابوالغادیه به دست علی ع نیفتاد تا قصاصش کند , او از معرکه صفین با جریان حکمیت گریخت و پس از آن نیز علی ع درگیر فتنه خوارج و جنگ نهروان شد و نهایتا هم توسط یکی از خوارج به نام ابن ملجم ملعون به شهادت رسید و دیگر فرصتی برای قصاص ابوالغادیه پیدا نکرد . 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال معنای «عقیله بنی هاشم» و «عقیله وحی» که به حضرت زینب سلام الله علیها نسبت داده شده چیست؟ چه کسی و چرا این لقب را به ایشان نسبت داده است؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ واژه عقیله از ریشه «ع ق ل» یک وزن مشترک بین صیغه مبالغه و صفت مشبهه است. عقیل به عنوان صفت مشبهه، بر پایداری و ثبوت عقل و به عنوان صیغه مبالغه، بر کثرت و زیادی عقل در فرد دلالت دارد. واژه عقیله در کتب لغت مونث عقیل، به معنای بانوی کریمه مخدّره و گرامی، عزیز و ارجمند نیز آمده است.1 برخی اندیشمندان دینی نیز ، «عقیله» را اسم مبالغه دانسته و معتقدند که این صفت به کسی اطلاق می‌شود که «عقل» قوام بخش وجود او بوده و تحت تسلط اوست و خود او حافظ کمال عقل است. 2 حضرت زینب سلام الله علیها بیش از شصت لقب و صفت دارند که یکی از آنها، صفت عقیله است. این صفت با عناوینی چون عقیله بنی هاشم، عقیله الوحی، عقیله الطالبین و عقیله النساء به ایشان اطلاق شده است. 3 در عرب رسم بوده و هست كه براي هر كس كنيه و القابی نسبت می‌دهند كه برخاسته از اوصاف ذاتي اوست، به عنوان مثال كسي كه بسيار شجاع باشد اسد مي‌گويند، اطلاق صفت عقیله به حضرت زینب سلام الله علیها نیز بر اساس همین قاعده بوده و نشان از عقل و درایت ثابت و تثبیت شده در ذات و کثرت عقل در وجود ایشان است. این تعقل و شعور به قدری کثیر، کافی و وافی است که جای جای عمل این شخصیت در قول، فعل و... حاکی از آن است. اینکه چه کسی این لقب را به حضرت زینب سلام الله علیها عطا کرده دقیقا در کتب روایی و تاریخی بیان نشده است؛ اما بر اساس شواهدی این صفت در زمان یکی از پنج تن آل عبا به ایشان داده شده است. از جمله این شواهد، روایات ابن عباس از حضرت زینب سلام الله علیها است که در موراد متعددی در نقل روایت از حضرت اینگونه می‌گوید« حدثتني عقيلتنا زينب» 4. باتوجه به اینکه ابن عباس پنج معصوم را درک کرده است می‌توان گفت صفت مذکور در زمان ایشان به حضرت زینب سلام الله علیها اطلاق شده است. آنچه مسلم است عالمان بزرگ شیعه و سنی در کتب معتبر از حضرت زینب سلام الله علیها با این لقب نام برده اند. برای نمونه به چند مورد اشاره می‌شود: - ابن اثیر از مورخین بزرگ اهل سنت در مورد حضرت زینب سلام الله علیها می‌نویسد: «کانت لبیبهً جَزِلهً عاقلهً لها قوه جنانٍ؛ زینب سلام الله علیها بانویی خردمند و عاقل بود و از قوت قلب و مقاومت برخوردار بود» 5 - سیوطی از عالمان بزرگ اهل سنت نیز همین عبارت را در مورد ایشان بکار می‌برد. - ابوالفرج اصفهانی از حضرت زینب با این عنوان از حضرت نام می‌برد:«زینب العقیله بنت علی بن ابی طالب» - فرید وجدی در دائره المعارف ذیل لغت«زین» می‌گوید: «زینب بنت علی بن ابیطالب، عقیله جلیله بنی هاشم است.» 6 - نیشابوری در رساله علویه می‌گوید: «زینب بنت علی بن ابیطالب در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت مانند پدر و مادرش بود.» 7 در چرایی اطلاق این صفت به حضرت زینب سلام الله علیها همین بس که امام سجاد علیه السلام می فرماید «یا عمة انت بحمد الله عالمة غیر معلمة و فهمة غیر مفهمة؛ ای عمه تو دانشمندي هستي بدون اين كه از كسي تعليم ببيني و فهيمی هستي بدون اين كه كسي آن را به تو ياد بدهد» قطعاً بیان این سخن از ناحیه امام خالی از حکمت نیست و شایستگی حضرت زینب سلام الله علیها را برای صفت «عقیله» نشان می‌دهد. آیت الله جوادی آملی در تبیین جملۀ معروف حضرت زینب سلام الله علیها یعنی « ما رایت الا جمیلا» (چیزی جز زیبایی ندیدم)، یکی از مهمترین ابعاد و شاخصه های عرفانی آن حضرت را بیان نمودند: این جملۀ حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه و مقابل طعنه های گزندۀ ابن زیاد؛ بر اساس توحید افعالی است؛ زیرا آن حضرت برابر جسارت های ابن زیاد نفرمود ، صبر می کنم یا «رأیت جمیلا» یعنی خوبی دیدم، بلکه آن حضرت پاسخش را منحصر نمود و فرمود؛ «ما رأیت» یعنی ما جز خوبی چیز دیگری ندیدیم، این جمله از کسی است که امام سجاد علیه السلام به عنوان امام زمانش و حجت خدا روی زمین دربارۀ او فرمود: «أنتِ بِحَمدِ اللّه‏ عالِمَةٌ غَيرُ مُعَلَّمَةٍ، فَهِمَةٌ غَيرُ مُفهَّمَةٍ؛ [اى زينب!] تو، بحمداللّه‏، عالمى هستى كه نزد كسى تعليم نديدى و دانايى هستى كه نزد كسى نياموختی.» این فرمایش امام سجاد علیه السلام را باید به نوعی شهادت عصمت و ولایت آن حضرت دانست. 8 علامة قزويني در بيان عقيله بودن زينب سلام الله علیها مي‌نويسد: عقل و درايتي كه زينب داشت حادثه كربلا را رهبري و از فرزندان امام آبرومندانه سرپرستي نمود و جان امام زين العابدين علیه السلام را حفظ کرد، كاخ يزيد را به لرزه در آورد. خطبه او بر عقل و قوت قلب زینب دلالت دارد. 9 👇👇👇👇
در برخی روایات آمده‌است که حضرت زینب سلام الله علیها مجالس علمی داشت و زنان به قصد آموختن احکام دین، نزد او می‌رفتند. ایشان در زهد و عبادت نیز سرآمد روزگار بود و حتی شام عاشورا نیز نماز شب خواند و به راز و نیاز با پرودگار خویش پرداخت. چنانکه امام سجاد علیه السلام فرمودند: «عمتی زینَب ما تَرکت تَهجدَها طولَ دَهرها حتّی لیلة حادی عشر من المُحَّرم؛ عمه جانم زینب در طول زندگی‌اش نماز شبش را ترک نکرد؛ حتی شب یازدهم مُحرّم» عبادت زینب سلام علیها آن چنان در اوج است که امام حسین علیه السلام که خود معصوم و واسطه فیض الهی است، هنگام وداع به خواهر عابده‌اش می فرماید: «خواهرم، در نماز شبت مرا فراموش نکن». این نشان از آن دارد که این خواهر، به قله رفیع بندگی و پرستش راه یافته و به حکمت و هدف آفرینش دست یازیده است. علّامه مامقانی ایشان را از محدّثان شمرده و می‌نویسد: «زَینَبُ وَ ما زَینَبُ وَ ماادریک:َ ما زَینَبُ! هِیَ عِقیلَهُ بَنی هاشِمٍ وَ قَد حازَت مِنَ الصِّفاتِ الحَمیدَ]ِ مالم یَحزها بَعدَ أُمّها حتّی حقّ أن یقال هی الصدّیقه الصغری؛ زینب! زینب کیست؟! تو چه می دانی که زینب کیست ؟ اوعقیله بنی هاشم است که در صفات ستوده، برترین است و کسی جز مادرش بر او برتری ندارد؛ تا جایی که اگر او را صدّیقه صغری بخوانیم، حق گفته ایم.» 10 در مجموع می‌توان گفت حضرت زینب س مهمترین شاخصه های عقل را که معرفت خداوند تعالی ، اطاعت از او و زهد و عبادت است را دارا بودند11. نتیجه واژه«عقیله» به عنوان صفت مشبهه بر پایداری و ثبوت عقل و به عنوان صیغه مبالغه بر کثرت عقل در وجود حضرت زینب سلام الله علیها دلالت دارد. این صفت قبل از سال 61 هجری از سوی یک نفر از پنج تن آل عبا به ایشان داده شده و بعد از آن، بزرگان و عالمان شیعی و سنی غالبا حضرت زینب سلام الله علیها را با این عنوان نام برده اند. این بانوی بافضیلت، مهمترین ویژگی های عقلاء که معرفت خدا و اطاعت محض از اوست را دارا بوده‌اند. امامان معصوم علیهم السلام قطعا این صفت را به سبب ویژگی ذاتی حضرت زینب سلام الله علیها که عقل، تدبیر و درایت بود به ایشان داده اند. منبع http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰