🗓 #تقویم امروز 🔆 #سه‌شنبه ۱۵ آذرماه ۱۴۰۱ 👆 #عکس : همکاران ما در پخش‌ برنامه‌های تلویزیونی 📺 سیمای مالواجرد 📡 شبکه پابرج درحال خوردن #آبگوشت هستند که آن‌را مرحوم حاج‌علی‌ احمدی تهيه و تدارک دیده بود 🔹 پس‌از #پایان پخش شبکه تلویزیونی پابرج در نیمه‌شبی از #شب‌های نوروز ۱۳۸۵ 📸 #عکاس : حسن نیکبخت 💠در هشتمین سال‌روز تشیع و #خاکسپاری همکار عزیزمان شادروان 💐 #آقای‌محسن‌گرجی یادوخاطره‌ی او و مرحوم حاج‌علی‌احمدی را گرامی ‌می‌داریم 🌐 #نثار ارواح ایشان و والدینشان 💠 #فاتحه مع 💠 #الصلوات 💠اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

📡😱همراهان ارجمند قبل از #قضاوت در باره‌ این پست و #نويسنده آن 🙏خواهشمندیم از بزرگان فامیل #پرس‌وجو کنید 👈امروزه طرح چنین حکایتی دور از #ذهن و شاید #منطقی نیست ❌اما #نقل‌قولی‌است که بسیاری از ریش‌سفیدان آبادی #بخاطر دارند و 👈اینجانب دهه‌ی پنجاه زمانی‌که #نوجوان بودم بارها شنيدم اما فراموش کرده بودم 🌚 #نیمه‌شبی از شب‌های اواخر قرن سیزدهم و 👈حضور یکی از رعایای مالواجردی در مراسم جشن #عروسی 👻 اَجِنّه (جنّیان) 👀 #شبانه جنّیان گاو یکی از اهالی آبادی را به محل برگزاری جشن شان آوردند👇 👈آن حیوان را #ذبح کرده و در دیگ بزرگی #آبگوشت تهیه کردند 🌚 بعداز #صرف شام بجای استخوان‌های #دنده حیوان👇 🐂چند چوب‌ گِرا (نی) گذاشتند و حیوان را👇 👈به مکان اولش بازگرداند اما ... ✍همولایتی‌مان دستش را روی ظرف آبگوشت می‌گذارد و یواشکی دست #چربی‌اش را با #هدف علامت‌ و نشانه‌گذاری به #پیراهن عروس(جِنّ) می‌گذارد... 🔴 شرح این حکایت #بزودی جانمائی خواهد شد ✅ #باماهمراه‌باشید 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd

📡🌚 #نیمه‌شبی از شب‌های اواخر قرن سیزدهم اتفاق افتاده 😱 حضور یکی‌از #رعایای مالواجردی در مراسم جشن 👻 #عروسی اَجِنّه (جنّیان) 👽 جنّیان #شبانه گاو یکی‌از بزرگان آبادی را می‌آورند 👇 #ذبح می‌کنند سپس در دیگ بزرگی #آبگوشت عروسی ... ✍ #گرامی‌یان درباره این داستان و حکایت‌های دیگر پیرامون این موضوع 👈 از ریش‌سفیدان و بزرگان خاندان #پرس‌وجو کنید #شنیده‌های شان از پدرانشان را 👂بادقت #شنونده شوید 🔴حتما #صحبت‌های شان را با گوشی همراه‌تان #ضبط کنید و برای ما ارسال نمائيد 🔰منتظر دریافت ویس‌های شما هستیم 🔆روزهای چهارشنبه و پنج‌شنبه پیرامون این موضوع مطالب کانال را پی‌گیری کرده با دقت بخوانید ✅ #باماهمراه‌باشید 📡 #پابرج‌مالواجرد پابرج‌مالواجرد (اینستاگرام) شبکه‌پابرج https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد (تلگرام) https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد (ایتا) eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد (بله) https://ble.ir/paborjemalvajerd

📡🌟 عالِمِ عامِلِ مالواجردی #او یڪ #روحانی بود 💠حاج‌ملاعباس از مؤسسین نخستین هیئت مالواجرد در نیم‌قرن پيش بودند ✍نوشته‌ی : حجت‌اله‌صادقی #قسمت‌هجدهم 🌐 #شروع مراسم هیئت در طول سال معمولا یک ساعت ونیم بعد از اذان مغرب بود 💫 در شب‌های دوشنبه و جمعه بعد از اقامه‌ی نماز مغرب وعشاء و منبر، 👈 حاج‌ملاعباس، به‌همراه مسئول تدارکات، به خانه‌ای که هیئت در آنجا بود می‌آمدند 👇قبل از آمدن #اعضای هیئت سفره‌ی شام که #آبگوشت ساده‌ای بود 👈پهن می‌شد و معمولا با یاالله یاالله گفتن اولین هیأتی که وارد دالونچی یا حیاط آن منزل می‌شد شام صرف شده بود 💫اوایل حضورم در آن هیئت تا مدتی را، ⚜ #مرحوم‌مصطفی‌محمدعلی با موتورسیکلت یاماها ۸۰ نارنجی رنگی که داشت، 👇به درب خانه‌ی ما می‌آمد و مرا سوار کرده و به هیئت می‌برد 👈بعضی مواقع که آن مرحوم #آبیار بود و #هیئت نمی‌رفت به پدرم اطلاع می‌داد و 👈چنانچه هیئت در محله پائین بود بعد از مسجد به منزل پدر بزرگم مرحوم حاج‌حسین یوسف می‌رفتم ❤️مادر بزرگم ⚜ #مرحومه‌مغفوره 🌸 #سکينه‌محمدعلی‌ملاحسن سفره انداخته و شامی که هر شب آبگوشت و بعضی مواقع #استانبلی داشتند را می‌خوردم که با صدای یاالله یاالله ... گفتن‌های 👇جناب 🌟 #کربلائی‌حاج‌علی‌آقای‌شمر (حاج‌علی‌غلام) 🔹فرزند مرحوم حسن علی ملاحسن 👈که دنبال من آمده‌ بود 👈از اتاق بیرون زده 👈همراه ایشان به هیئت می‌رفتم 📣 با #خواندن دعا و یک صفحه از قرآن توسط حاج‌ملاعباس #جلسه شروع می‌شد و هر کدام از اعضای هیئت به‌ترتیب آن صفحه را #روخوانی کرده و آخرين نفر که می‌خواند #دعای ختم قرآن را حاج‌ملاعباس‌ قرائت می‌کرد 👈 سپس با #ذکر صلوات دقائقی آیات تلاوت شده را #ترجمه و در باره‌ی آن صحبتهائی می‌کردند و بعداز فرمايشاتی که داشتند روضه ای هم می‌خواند و جلسه هیئت تقریبا تمام می‌شد 🔰در پایان کتری چائی و چند استکان توسط #صاحب‌خانه آورده می‌شد و همزمان با پذیرائی ⚜ #مرحوم‌حسن‌عباس‌حسن دستهٔ قبضی را از جیب اُورکتش در آورده و به‌ترتیب : #اسامی افراد را می‌نوشت و مبلغ ۵ ریال #هدیه اعضا به صندوق هیئت را در آن کتابت کرده‌ و قبض را به او می‌داد 💫در پایان هیئت به‌همراه حاج‌شیخ‌علی‌ به خانه‌ی پدربزرگم آمده و آنجا می‌خوابیدم و بعضی مواقع هم به منزل ایشان می‌رفتم 👇ادامه فرداشب 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd