📡👈 سرگذشت #آبآشاميدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍ نوشتهے : حجتاله صادقے
5⃣ #قسمتپنجم
🌐روزگار قدیم هر صحرا، حداقل یگ گمبه داشت و تمامے گمبهها داراے #خمرهےبزرگ یا کوچڪ براے آبآشامیدنے کشاورزان و رهگذران بودند
🔰 تعدادے از گمبهها که به نام اشخاص میباشد
(مثل گمبه قورچی)
✅ #بناکنندهے آن جهت تعمیرات و نگهدارے گمبه از املاڪ خود #وقف آن بنا نمودهاست
❇️ گمبههائے که بهنام صحرا بوده و جنبه عمومیت دارد، افراد خیّر براے پرداخت دستمزد
#آبگیرےخمره بخشے از املاڪ خود وقف کردهاند
(مثل گمبه برزاب)
🟡 یکے از #مشغلههاے اغلب ما بچّهها در دههے ۵۰
چوپانے و گوسفندچرانے بود پدرم همانند اغلب کشاورزان روستا در اواخر بهار پنج شش تا بَرِچے (بچّهے گوسفند) میگرفت
🔹تعطیلات تابستانے که شروع میشد و چنانچه کار خاصّے مثل خرمن خورد کردن و... در صحرا نداشتیم آن گوسفندان را هر روز در دو نوبت براے چَرا به صحرا میبردیم
1⃣نوبت اول :
صبح زود تا حدود یڪ ساعت مانده به اذان ظهر
2⃣نوبت دوم :
ساعت حدود ۱۶:۰۰ تا نزدیڪ اذان مغرب
✍ ما بچّهها که کوزه ے آب بههمراه نداشتیم و با گمبهها هم فاصله داشتیم
👈براے رفع #تشنگے نمیتوانستیم گوسفندان را رها کرده، به گمبهها مراجعه کنیم ناگزیر بهدنبال :
1⃣ #جوےآب یا
2⃣ #آبباقیمانده از عبور آب چشمه که شب گذشته در آن مسیر جریان داشته،
3⃣ یا آبے که در پشت " پچواره " از جوے نفوذ کرده بود، میخوردیم
✳️ پچواره : دریچه یا همان آبراه است که آب به لِته میرود
آب پشت پچواره بخاطر گذر از شن و ماسه روے سنگ پچواره #تسويه میشد که اولاً صاف و زلال بود و ثانیاً بخاطر سایهاے که حاصل آن لِته بر آب انداخته بود خنڪ و گوارا بود که از آن میخوردیم
👈 ادامه سرگذشت #آبآشاميدنے را شنبهے هفته بعد بخوانید
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd