eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
665 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡📖 ابیات ۷۸۸ تا ۷۹۸ گنجینه‌ی‌ مالوردنامه 🔴بعد از مدت‌ها 👇در 👈اواخر هفته گذشته اشعار ذیل را با آغاز نام خدا ارسال کردند که تقدیم حضورتان می‌نمائیم 💠بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ❤️مالواجرد یعنی همان عشق بشر 🍀درد پایان نامه‌ای از خیر و شر ❤️مالواجرد یعنی همان زیباترین 🍀با همه درد و بلا هست بهترین ❤️مالواجرد در این فصولش چون نگین 🍀می‌درخشد هر انارش تو ببین ❤️مالواجرد هر چند قدیمی و کهن 🍀بی‌نظیر است روستائی در وطن ❤️مالواجرد با هر بلائی صادق است 🍀با هزاران حادثه باز ناطق است ❤️مالواجرد با خاک زیر پیر آشناست 🍀با همان چل دخترش درد آشناست ❤️مالواجرد معدن نمک‌ها دیده است 🍀مالواجرد هر خیر و شر بخشیده است ❤️مالواجرد را جام شاهی داده‌اند 🍀حیف که از این جام دور افتاده‌اند ❤️مالواجرد بوده شکارگاهی عظیم 🍀با قنات‌ها چشمه‌هائی در قدیم ❤️مالواجرد کلی حوادث دیده بود 🍀دست افغان‌ها بسی رنجیده بود ❤️مالواجرد بود ساختمان‌ها بهترین 🍀بوده است ابیانه پیشش کمترین 🙏ضمن تشکر از شاعر ارجمند روستا : 🔰منتظر جانمائی سروده‌های ایشان در گنجینه‌ی مالوردنامه هستیم ✅ 📡 پیج ما در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj لینڪ کانال ما در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd لینڪ ما در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd لینڪ ما در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡📖 ابیات ۸۱۴ تا ۹۳۵ گنجینه‌ی‌ مالوردنامه👇 💫خوشا آنوخ که چشمه پر ز آب بود 🔷سر هر راه آب یک آسیاب بود 💫همه از آب می‌کردن استفاده 🔷نبودش این همه فیس و اِفاده 💫به پشت قلعه بود چندتا جاخرمن 🔷همه چُن می‌کشیدن بی تو و من 💫کَم و قلبیل و هم بود اَچُّنامون 🔷یکی هم آب می‌داد بر تشنه‌هامون 💫چقد خوب بود زمان چُن سواری 🔷دو تا خر بود و زنجیرواز و گاری 💫محمد قلعه‌ای با اینکه پیر بود 🔷جلو قلعه که بود، مانند شیر بود 💫میون این دو چشمه خرمنش بود 🔷و یک یار وفادار هَمدمُش بود 💫دو تائی کار می‌کردن با اراده 🔷یکی سنگ‌کن بودِش اون يکی ساده 💫کار این مرد و زن مانند هم بود 🔷اگر هم کار نمی‌کردن چه غم بود 💫چنان در کارشان عشق و صفا بود 🔷که انگار بعضی وختا کدخدا بود 💫چرا چونکه تو کار اندیشه داشتن 🔷یا در خوردن قناعت پیشه داشتن ❄️زمستون‌ها جوان‌ها سختشان بود ✨کار و بار بیابان، بختشان بود ❄️نه با ما ماشین، نه با شاسی باری ✨فقط باید می‌کردن خر سواری ❄️به پشت جعفرآباد جم می‌ گشتن ✨در انبارقم همه هم‌سنگ می‌گشتن ❄️از انبارقم تا راچی خر دوونی ✨می‌ روندن این خرا با پای خونی ❄️تُله گچ دروازه، دور رای لاهوری ✨باید خیلی بِرَن تا راه دوری ❄️از رودخانه پيوندی باید که رَد شَن ✨تو رودخانه شُلی باید فلج شن ❄️به راه پیکمومی تا می‌ رسیدن ✨لاچی ماری گِلووِ را می‌دیدن ❄️رودخانه پرچمی در پیش رو بود ✨ولی را نصرِبادی روبرو بود ❄️میرسیدن بوکَن پوزه دماغه ✨پاها زخم‌شده بود از رو الاغه ❄️بوکن اونجا آتیش را رُو می‌کردن ✨می‌خوابیدن یه‌کم‌هم خُو می‌کردن ❄️دیگه هر موقع از خواب بر می‌خاستن ✨آتیش و کتری چای برپا می‌ذاشتن 🙏ضمن تشکر از شاعر ارجمند روستا : 🔰منتظر جانمائی سروده‌های ایشان در گنجینه‌ی مالوردنامه هستیم 🔶آنوخ anvakh : آن‌وقت، آن‌زمان 🔶کم‌وقلبیل kamoghelbil : الک یا سرندهای امروزی که در دو سایز بوده که به جای تور آهنی، روده استفاده می‌شد 🔶اچّن achchon : ابرازی است که برای جداکردن دانه از کاه خرمن خورد شده را بر باد می‌دادند ✅ 📡 پیج ما در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj لینڪ کانال ما در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd لینڪ ما در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd لینڪ ما در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡📖 ابیات ۹۳۶ تا ۹۵۸ گنجینه‌ی‌ مالوردنامه 👇 🔷بیابان رفتَن‌َم مثل جهاد بود ✨برای آن زمان‌ها یک نهاد بود 🔷می‌یُفتادن همونجا تو بیابون ✨می‌چیدن هیزما را مثل بارون 🔷کوچیکترها هیزم دسته می‌کردن ✨علی جونیُّ قیج بسته می‌کردن 🔷هر شیش‌تا بسته خیزم یک بغل بود ✨هر شیش‌تای بغل یک‌بار یَل بود 🔷بارِ همّه که یک‌جا بسته می‌شد ✨به روی اون الاغا هَشتِه می‌شد 🔷همه حرکت می‌کردن با اراده ✨نه با ماشین، فقط پای پیاده 🐴خر همسایمون با اینکه شََل بود 👇جلو دارِ همه خر هایِ محل بود 🐴خرِ ما پالونش بسیار شیک بود 👇با افسار فرمونش هم هیدرولیک بود 🐴آخه پالون‌دوزی شغل بابام بود 👇مِثِ کت لاکچری های ترامپ بود ⚜بابای من سه شغل داشت در زمانه 💢یکی لحاف‌دوزی، پالون‌دوزی با کارِ خانه ⚜هولولو گفتنم شغل علی بود 🐄صداکردن به گاوهای هَلی بود 🐂همه گاوا صدا را می‌شناختن 🐄برای رفتن بیشه می‌تاختن 🐄چنان در بیشه بود آب فراوان 🐂که‌ نیزار و علف بود تا بیابان ✨هوا در آن زمان‌ها خیلی پاک بود 🌳درخت سرو و سنجد مثِ تاک بود 🌪نه دودی بود، نه گیجیُ نه سر درد 🔥نه بوی سمّ، نه استفراق نه دل درد ⚜علی در بعضی وقتا شادِ شاد بود 🔻تو شال‌دستش آخه هیمه زیاد بود ⚜علی کندنِ جارو پیش رو داشت 🔻بغل جارو به روی دوش میزاشت ⚜علی در توی بیشه چند مرید داشت 🔸رضابرجی را انگار پیش خرید داشت ⚜علی عمه‌ حسین را خیلی دوست داشت 🔸به يخچال می‌فرستاد چون که توت داشت ⚜که هم خود بُخورد توت فراوان 🔹و هم توت بیارد از بهر یاران ⚜خلاصه که علی بیچاره گشته 😢درون خانه‌ اش آواره گشته ❌نه زن دارد، نه فرزند و نه یاری 😢نه دیگر از برایش مانده حالی 💠خدا رحمت کند آن روح شادش 😢بخوانید سوره حمد از برایش 🙏ضمن تشکر از شاعر ارجمند روستا : 🔰منتظر جانمائی سروده‌های ایشان در گنجینه‌ی مالوردنامه هستیم ♻️رفنن‌َم raftanam : رفتن هم ♻️می‌ُفتادن myoftan : می‌افتادند، ♻️علی‌جونی alijooni : نام بوته‌ای در بیابان‌های روستا هست که موقع سوختن از هم ماندگاری خوبی دارد و هم از حرارت بالائی برخوردار هست. ♻️قیج ghij : بوته‌ی دیگری هست که موقع سوختن همانند بوته‌ی علی‌جونی می‌باشد ♻️شیش‌تا shishta : شش تا، شش عدد ♻️هشته hashte : گذاشته، هشتن یعنی گذاشتن ♻️مث mese : مثل، مانند ♻️هولولو hololow : صدا و ندائی بود که مرحوم علی‌عباس‌زهراحسن برای آنکه گاوهای گله متوجه‌ حضور او بشوند از خود در می‌آورد ♻️هیمه hime : فضولات گاو را می‌گفتند ♻️عمه‌حسین amehosein : نام مستعار مالوردی جناب آقای حسین عباس زهرا حسن برادر مرحوم علی‌هولولو می‌باشد ✅ 📡 پیج ما در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj لینڪ کانال ما در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd لینڪ ما در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd لینڪ ما در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd