eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
684 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡🔴 یادباد. آداب و رسوم ماه مبارک رمضان روستای دهه‌های پنجاه و شصت. 🔅روز آخر ماه شعبان، صبح زود مادرم بعد از خواندن نماز به pastoo (اتاقک کوچکی که ورودی آن از اتاق دیگر بود و معمولا در تابستان، خنک و در زمستان گرم بود) می‌رفت و قدح بزرگی که داشتیم، بیشتر از همیشه داخل آن آب می‌ریخت. 🔻 سپس به اندازه کافی آرد داخل ریخته و آن‌قدر با آب داخل قدح، زیر و رو می‌کرد که تقریبا خمیر آماده می‌شد. 🔸روی قدح را با پارچه‌ای می‌پوشاند تا خمیر var بیاد. ✅ آری دوستان، در دهه‌ی پنجاه اکثر مادر بزرگهای کنونی، یک روز مانده به ماه رمضان داشتند و در هر خانواده معمولا نان نیمی از ماه را تهیه می‌کردند و می‌پختند، به‌خاطر گرمای تنور و تشنگی آن دیرتر سراغ تووخونه بروند. 🔅چند ساعتی که از خمیر کردن گذشته بود، مادرم داخل (tookhone) رفت و چند بوته خیزم داخل تنور گذاشت. پارچه‌ای که درب دُمادون گذاشته بود را برداشت و کمی از هیزم ها را کبریت زد و به داخل تنور انداخت. 🔥آتش از درون زبانه می‌کشید و روی آتش دودی سفید رنگ، که به سمت دریچه‌ی سقف خارج می‌شد. 🔥وقتی هیزم ها داخل تنور کامل سوخت، به تنور که نگاه می‌کردی تقریبا ها تمام شده بود و باقی مانده به رنگ قرمز می‌انداخت. 🔸مادرم با کمک مادر بزرگم قدح خمیر را از پستو به داخل تووخونه آوردند. سپس پارچه‌ای ضخیم که به آن می‌گفتند، کنار تنور پهن کرده و مقداری آرد هم در گوشه آن ریخت. 👈 آن‌گاه پارچه‌ای که به آن می‌گفتند (kelpeini) را خیس کرد سپس به داخل تنور برده، شروع کرد پارچه خیس را به داخل تنور مالیدن. 🔅 از مادرم سوال کردم چرا این‌کار را میکنی؟ 🔅🔅 در جواب گفت : می‌خواهم دیواره تنور را از وجود سیاهی ناشی از پاک و تمیز کنم. 🔸مادرم چند بار کلپینی را خیس کرد و آن را داخل تنور از پایین تا بالا چرخاند‌. 🔸مادر بزرگم شروع کرد گرفتن و مادرم نیز چانه‌ها را در گوشه دیگر سفره آرتی با دست پهن... 👈ادامه مطلب را فردا دنبال فرمائید. 📡 @paborjemalvajerd