📡🌟 عالِمِ عامِلِ مالواجردی #او یڪ #روحانی بود
✍حاجملاعباس #طبابت هم میکرد
🎤بهروایت :حاجیحییعبدالجباری
✍ نوشتهی : حجتالهصادقی
#قسمتدوازدهم
✍قبل از پرداختن به نمونههای دیگری از طبابت مرحوم حاجملاعباس
👇در این قسمت به ساخت
#ساعتآفتابی
توسط ایشان میپردازیم
👈همانطور که قبلا گفته شد، پس از مراجعت ایشان به روستا در منزل مرحوم حاجسیدرضا سکونت نمودند
👈در نزدیکی خانهی ایشان منزل بزرگتری بهنام
#تیمچه
واقع بود که یکی از اتاق های آن را #مکتبخانه کرده
و تعدادی از پسران و دختران روستا را در دههی ۲۰ علاوه بر آموزش #سوادقرآنی
👇به آنها
#سواد خواندن و نوشتن هم میآموخت
⚜ایشان بوسیلهی آجر فرش
👈 #شاخصی ساخته بود
#آجرفرش : خشتی به صورت مربع که اندازهے ضلع آن ۴۰ سانت و ضخامت آن ۳ سانت بود که در کوره پخته شده و استقامت آن چند برابر خشت بود
✅ شکل و اندازههای شاخص و همچنین
محل نصب آن در حیاط تیمچه همگی با حساب و کتاب بود
👇بطوریکه
در طول سال با تابش خورشید به آن شاخص موقعیت
#سایهےشاخص
در هر زمان از روز
👈مقابل عددے قرار میگرفت که آن عدد تقریبا همان
#ساعت
👈از روز بود
🔹 آنزمان کسی به جز #کدخداےروستا ساعت نداشت
⚜مرحوم زندهیاد محمدحسين صادقی مالواجردی
🔹فرزند مرحوم ابراهیم حسین معروف به
#محمحسين
کدخدای مالواجرد بود
👈نزد ایشان گفته بودند :
ارباب،
ملاعباس،
خشتی شکسته
و تکهای از آن را تراشیده
و در حیاط خانه
داخل زمین گذاشته است و میگوید :
#ساعت هست و درست هم میگوید
👑 #کدخدا میگوید :
چطوری،
مگه میشه؟
👈سپس به روای میگوید :
برو الان ازش سوال کن
ساعت چنده؟
و زود بیا بوگو
🔹راوی نزد ملاعباس آمده و میگوید :
ارباب گفت ساعت چنده؟
⚜ حاجملاعباس هم با نگاه به سایه اے که از شاخص روے زمین افتاده بود
میگوید : ساعت ۱۱:۳۰
🔹راوی بلافاصله نزد کدخدا آمده و آنچه ملاعباس گفته بود را بازگو میکند
👑مرحوم محمحسين با نگاه به ساعت جیبی اش
متوجه میشود که آنچه ملاعباس گفته دقیق و درست است
👇ادامه فرداشب...
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd