📡🔴 سرگذشت #آبآشامیدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍ بهقلم : حجتاله صادقی
8⃣ #قسمتهشتم
↙️وارد دالونچے خونهے پدربزرگم مرحوم #حاجحسینیوسف که شدم،
👈دیدم خالهام مرحومه #رقیهحاجحسین یوسف با دست عاجز و ناتوانش نشسته و درب سبو درست میکند
🔰خالهام در کودکے #تشنج کرده و دست و پای چپ از مچّ لمس (فلج) شده بود
👈او #لنگلنگان راه میرفت و با دست راست کارهایش را انجام میداد
👈 و بعداز تشنج از همان دوران کودکی بعضی وقتها #غش میکرد
🔰خالهام اغلب اوقات #طاهر و #باوضو بود مشکلات جسمے حاصل از تشنج باعث شده بود تا کارهای روزمرهے او با سائر اهالی روستا متفاوت باشد
💠آن مرحومه جهت #طهارت و گرفتن وضو بهصورت ارتماسی به حوض مرحوم حاجقاسم که در نزدیکی خانهشان
(خانهے پدربزرگم) میرفت
🌐سرانجام اوایل اردیبهشت سال ۱۳۷۲ خورشیدی مرحومه رقیهحاجحسین یوسف
👈 که براے طهارت و وضوگرفتن به حوض حاجقاسم رفته بود
😢ناگهان غش کرده و درون حوض میافتد و لحظاتی بعد داخل آب کمعمق حوض غرق شده #بهرحمت الهے میرود
💠 مادربزرگم مرحومه سکینه محولیملاحسن متوجهی غیبت خالهام میشود او میدانست برای تجدید وضو به حوض حاجقاسم رفتهاست
😢 بلافاصله به آنجا میرود و :
#پیکربیجان خالهام را در وسط حوض میبیند که #آسمانے شدهاست
💠روحششاد و یادش گرامیباد
🙏درخواست میکنم نثار ارواح اموات خودتان و ارواح خانوادهی پدربزرگم فاتحهای قرائت فرمائید
💠اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
👈بگذریم... ساعت دو بعداز ظهر بود درب خانهےپدربزرگم زیردالان نسبتا بزرگے بود
👈که یکسر آن جلوے خانهے مرحوم #رضاحسینباقر و مرحوم #مصطفےمرتضے و سر دیگرش جلوے درب خانهے مرحوم #حسنشمر و مرحوم #حاجغلامرضا اسماعیل زینل بود
💫مسیر آن دالان را هر روز #جارو کرده و سپس #آبپاشے میکردند تا موقع ظهر یکے و دو نوبت این کار را هرکدام از همسایهها انجام میدادند
🌺آبپاشے باعث میشد زمانیکه همسایهها در سکوهای دوطرف دالان مینشستند :
۱. از بوے خوش کاهگل و هواے خنڪ آنجا لذت ببرند
۲. جریان نسیم خنک بهدلیل نداشتن گرد و غبار لذتبخش بود
✍خلاصه به خالهام که در حال دوختن درب سبو با پارچههاے اضافه بود سلام کردم و گوشه دالونچے شون نشستم، دیدم که داخل پاشنهے درب مابین دالونچے و اتاقشون دوسهتا #سبو گذاشتهاند
👈 به این بخش از خانههاےقدیمے #دستکچے میگفتند
جنس سبو یا کوزه از سفال (سله) است آب کوزه از سله عبور کرده و بهسطح بیرونے آن نفوذ میکند و تا تمام شدن آب
👈سطح خارجے کوزه نمناڪ است آب روی کوزه تبخیر میشود و براے تبخیرشدن نیاز به جذب گرما دارد و گرما را از آب داخل کوزه میگیرد بدینترتیب آب کوزه خنڪ میشود جریان هوا به تبخیرشدن آب کمک میکند
👈روزگار قدیم #سبوهاےآب را در مکانهائے میگذاشتند که جریان هوا آب کوزهها را سریعتر خنڪ کند
👈ادامهے مطلب را فرداشب تقدیم حضورتان خواهیم کرد
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴 #ذاکرین گمنام حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام
✍اینجانب مرحوم مصطفی نیکبخت را از سال ۱۳۵۴ به یاد دارم در آنزمان پدربزرگم مرحوم
⚜#حاجمحمدجابر به بیماری گوارشی و کبدی مبتلا شده بود و برای بهترشدن حالش از #آب_قنات یخچال که از آب چشمه مالورد شیرینتر بود استفاده میکرد
⚜مرحوم مصطفی محمد علی #خواهرزاده همسر حاجمحمدجابر و همچنین #داماد آن مرحوم بود
✍حاجمحمدجابر (پدربزرگم) با :
⚜ #مرحوم محمدعلی
⚜ #مرحوم حسینحسن
⚜ #مرحومحاجحسینعبدالمولا
🔹 #باجناق و همگی دامادهای مرحوم #حاجحسینملاحسن بودند
🌐در سال ۱۳۵۴ مرحوم مصطفی نیکبخت یک دستگاه موتورسیکلت یاماها ۸۰ داشت و تقریبا یکروز در میان دو عدد #سبو در خورجین موتورش گذاشته و برای آوردن آب به یخچال میرفت
🔹بیشتر وقتها مرا که حدود ۶ سال سن داشتم
سوار موتورش میکرد و به یخچال میبرد
و من هم موتور سواری را دوست داشتم و برایم لذتبخش بود
🔆 از #ویژگیهای خاص آن مرحوم میتوان به :
#اخلاق خوش
#صبر و شکیبائی و با حوصله بودن
اشاره کرد که همهی فرزندان مرحوم #محمد_علی چنین ویژگی را داشتند
💠 از جمله خدمات آن مرحوم در آستان مقدس حضرت سیدالشهداء عليهالسلام را میتوان به : 👇👇
▪️ #نصب و جمعآوری سیاهی و پرچمهای حسینیه
(سیاهپوش کردن حسینیه)
را از اواخر دههی ۴۰ تا محرم و صفر سال ۱۳۷۹ با کمک سائر خادمین از جمله آقای
#کربلائیمصطفیصادقی فرزند مرحوم رضا عموحسین معروف به #علیهاشم انجام میداد
🔸اشاره کرد
⚜و اما #ذاکری و تعزیهخوانی آن مرحوم :
از اواخر دههی پنجاه آنچه که یادم هست در ۲۸ صفر و اجرای تعزیه شهادت امامحسن(ع) نسخهی #عجوزه را مرحوم مصطفی محمد علی اجرا میکرد
🔸و برای همهی مستمعین اجرای او #جا افتاده بود بطوریکه از رحلت او تاکنون ذاکر دیگری نتوانسته بهتر یا مانند آن مرحوم نسخه را بخواند و اجرائی همانند او را داشته باشد
🔹مرحوم زندهیاد مصطفی محمد علی در طول سال
👇فقط
🔴 #یکنسخه را میخواند و قولی از آن مرحوم را به یاد دارم که به شوخی میگفت :
در سال فقط یک نسخه به ما میدهند و #یاد ما میکنند آن هم پایان ماه عزاداری و نسخهی #عجوزه است
✅ اما این یک نسخه آن هم عجوزه چه برکاتی برای آن مرحوم به همراه داشته است که بعد از گذشت ۲۴ سال از #وفات او در شب ۲۸ ماه صفر #یادوخاطرهاش زنده و نثار روحش ذکر فاتحه و صلوات هدیه میگردد
🔹 #آخرین اجرای آن مرحوم در ۲۸ صفر ۱۴۲۱ هجری قمری برابر با ۱۳ خردادماه ۱۳۷۹ شمسی حدود ۲۴ سال پیش در مجلس تعزیه شهادت امامحسن مجتبی عليهالسلام نقش " #عجوزه " را بهنحو احسن اجرا کرد
💠 آن مرحوم در اول آذرماه ۱۳۷۹ پس از یک #عمل_ناموفق قلب باز به دلیل نقص تجهیزات پزشکی در یکی از بیمارستانهای اصفهان تسلیم امر پروردگار شد و روحش آسمانی گردید
🌐 #یادوخاطره همهی ذاکرین ومستمعین عزای حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) را گرامی میداریم و از شما همراهان ارجمند درخواست مینمائیم نثار ارواح ایشان فاتحهای قرائت فرمائید
💠اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
📡مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
7⃣ #قسمتهفتم
👇وارد دالونچی خونهی پدر بزرگم ⚜مرحوم
#حاجحسینیوسف که شدم
👇دیدم خالهام
⚜مرحومه
#رقیهحاجحسینیوسف
با دست عاجز و ناتوانش نشسته و درب سبو درست میکند خالهام در کودکی تشنج کرده بود و دست چپ و پای چپش از مچّ لمس (فلج) شده بود بطوریکه
#لنگلنگان راه میرفت و با دست راست کارهایش را انجام میداد.
👈 و بعد از تشنج از همان دوران کودکی بعضی وقتها #غش هم میکرد
🔰خالهام اغلب اوقات #طاهر و با #وضو بود
مشکلات جسمی حاصل از تشنج باعث شده بود تا کارهای روزمرهی او با دیگران متفاوت باشد.
💠آن مرحومه جهت #طهارت و گرفتن وضو به صورت ارتماسی به حوض مرحومحاجقاسم که در نزدیکی خانهشان
(خانهی پدربزرگم) واقع بود میرفت.
🌐سرانجام اوایل اردیبهشت سال ۱۳۷۲ خورشیدی
#رقیهحاجحسینیوسف
👈که برای طهارت و وضوگرفتن به حوض حاجقاسم رفته بود
😢ناگهان #غشکرده و درون حوض میافتد و لحظاتی بعد داخل آب کمعمق حوض غرق شده
#بهرحمتالهیمیرود
💠مادر بزرگم مرحومهمغفوره سکینهمحمدعلیملاحسن متوجهی غیبت طولانی خالهام میشود او که میدانست برای تجدید وضو به حوض حاجقاسم رفته است بلافاصله به آنجا میرود و
😢 #پیکر بیجان خالهام را در وسط حوض میبیند که
#آسمانی شده بود.
💠 #روحشانشاديادشانگرامیباد
🙏از شما همراهان ارجمند درخواست میکنم
#نثار ارواح اموات خودتان
و ارواح خانوادهی پدربزرگم فاتحهای قرائت فرمائید
💠اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
👈بگذریم...
ساعت دو بعداز ظهر بود درب خانهی پدر بزرگم زیر دالان نسبتا بزرگے بود
👈که یکسر آن جلوی خانهی مرحوم #رضاحسینباقر
و مرحوم #مصطفیمرتضی
و سر دیگر دالان جلوی درب خانهی مرحوم #حسنشمر و مرحوم #حاجغلامرضااسماعیلزینل بود.
از این خانهها تنها اثری از خانه حسنشمر در کنار عمارت امیرصدرا باقیمانده است.
💫مسیر آن دالان را هر روز #جاروب و سپس #آبپاشی میکردند تا موقع ظهر یکی و دو نوبت این کار را هر کدام از همسایهها انجام میدادند
🌺آبپاشی باعث میشد زمانیکه همسایهها در سکوهای دوطرف دالان مینشستند :
۱. از بوی خوش کاهگل و هوای خنڪ آنجا لذت ببرند
۲. جریان نسیم خنک بهدلیل نداشتن گرد و غبار لذتبخش بود
✍خلاصه به خالهام که در حال دوختن درب سبو با پارچههای اضافه بود سلام کردم و گوشه دالونچی شون نشستم،
دیدم که داخل پاشنهی درب مابین دالونچی و اتاقشون دوسهتا #سبو گذاشتهاند.
👈 به این بخش از خانههایقدیمی #دستکچی میگفتند
جنس سبو یا کوزه از سفال (سله) است آب کوزه از سله عبور کرده و بهسطح بیرونی آن نفوذ میکند و تا تمام شدن آب
👈سطح خارجی کوزه نمناڪ است آب روی کوزه تبخیر میشود و برای تبخیر شدن نیاز به جذب گرما دارد و گرما را از آب داخل کوزه میگیرد
بدینترتیب آب کوزه خنڪ میشود جریان هوا به تبخیر شدن آب کمک میکند
👈روزگار قدیم #سبوهایآب را در مکانهائی میگذاشتند که جریان هوا آب کوزهها را سریعتر خنڪ کند
👈ادامه فرداشب
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd