📡📖ابیات ۱۳۲ تا ۱۵۲ گنجینه‌ #مالوردنامه : 🥀فــکر مــردم، بــا خـدا بـود و کار 🌞فکر چک، هرگز نمی‌کرد هیچ یار 🥀فکر قسط و وام و باطل، کس نبود 🌞این همه فکر و گرفتاری، در کار نبود 🥀مثل حالا، مـرغ و چلو در کار نبود 🌞آش ارزن، لقمه‌ای پر دنبه بود 🥀سکته و امراض قلبی، هم نبود 🌞چون غذای حاضری، در کار نبود 🥀چون غذای مردمان هم ساده بود 🌞گـیشنیـزاب، جائی میان سفره بود 🥀در زمستان، شلغم و زردک وفور 🌞بوی آبگوشت می‌رسید از هر تنور 🥀هیچ‌کس، در اسبـاب دختر گیر نبود 🌞چون که این بدعت های شوم در کار نبود 🥀چون پسر هم می‌رسید به سن بیست 🌞داشت زن و فرزند، و هم کار بیست 🥀کار مـردم باقناعت پیش بود 🌞مثل حالا زندگی‌ها کیش نبود 🥀چون که دیگر نیست این شکل صیاق 🌞جـای خــود را داده بـه حــکم طلاق 🥀در زمستان می‌نشستند دور کرسی و تنور 🌞چــون که بود در فکرشان باطل به دور 🥀می‌سرودند می‌شنیدند نغمه‌ها 🌞چون که بودند موسفیدها، بانوا 🥀مثـل حـالا کار هیچ‌کس، غم نبود 🌞چون که در کردارشان، نیرنگ نبود 🥀می‌گرفتند مردمان دائم وضو 🌞تا بخوانند یک نمازی با خضو 🥀احــترام مسـجد و خادم آن کـم نبود 🌞حرمت منبر و آخوند، این‌طوری نبود 🥀ای خداوند جهان ما را چه شد؟ 🌞در خم پیچ وزمان ما را چه شد؟ 🥀ما که روزی این چنین راحت بُدیم 🌞پس چرا این‌گونه در مشکل شدیم 🥀ای عزیزان چُن شویم در کار خویش 🌞تـا ببینیم ما چرا گشتـیم پـریـش 🥀پس چرا ما هم نسازیم سنتی 🌞تا که باشد جای ما هم جنتی 🥀من ندانم روزگار از ما، کند با نیکی یاد 🌞یا کــه ما هم می‌رویم، از روی یاد ✍ادامه اشعار و سروده‌های شاعران روستا در فرصتی دیگر تقدیم می‌شود 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd

📡📖ابیات ۱۵۳ تا ۱۸۵ گنجینه‌ #مالوردنامه : 🍄بزرگ این محله 🌻یه مو نداشت به کلّه 🍄اسمش محمد عباس 🌻کارش همش تو صحراس 🍄کلا نمدی سرش بود 🌻سوار بر خرش بود 🍄داشت که می‌رفت آبیاری 🌻به فصل گندم کاری 🍄می‌رفت و ناله می‌کرد 🌻هی داد حواله می‌کرد 🍄رفتم جلو به پیشش 🌻دست کشیدم به ریشش 🍄اول سلامش کردم 🌻خوب احترامش کردم 🍄گفتم به شور و حالی 🌻این‌قدر چرا می‌نالی 🍄گفت که چرا ننالم 🌻یه مرغ بسته بالم 🍄خدا عذابمون کرد 🌻خونه خوابمون کرد 🍄ز دست اعمالمون 🌻نه برف می‌آد نه بارون 🍄قدیما خیلی خوش بود 🌻زندگی توی مشت بود 🍄هرچی می‌خواستی مفت بود 🌻گردنمون کلفت بود 🍄بارا با کول می‌بردیم 🌻دو من، سه من، می‌خوردیم 🍄قصابی سر محله 🌻روغنی دله دله 🍄می‌بردیم و می‌خوردیم 🌻کی زود به زود می‌مردیم 🍄محلمون صفا داشت 🌻رنگ و بوی خدا داشت 🍄هشتا صدیقه داشتیم 🌻قدرشونا نداشتیم 🍄غلومرضا چو خوب بود 🌻خورشید بی غروب بود 🍄قرآن خوندن کارش بود 🌻الله نگهدارش بود 🍄این ورمون معلم 🌻اون ورمون منجم 🍄روبرو مون گلندا 🌻کس کار نداشت به اندا 🍄سیدامون تو کوچه 🌻مثل گل تو باغچه 🍄شبا تو شب نشینی 🌻نبودی که ببینی 🍄برو بیایی داشتیم 🌻حال و هوائی داشتیم 🍄غصه و غم نداشتیم 🌻هیچ چیزی کم نداشتیم 🍄درد بی درمون نبود 🌻ایدز و سرطون نبود 🍄خاکشی و گل‌گاو زبون 🌻بالنگ و عنابمون 🍄دوای مرد و زن بود 🌻نه قرص و نه سوزن بود 🍄تیر و تفنگی نبود 🌻غصه و جنگی نبود 🍄اتم متم نداشتیم 🌻این همه غم نداشتیم 🍄شیرین زبون نوشته 🌻مالوردمون بهشته 🍄مالورد مونا پکوندن 🌻شهرک بجاش نشوندن ✍ادامه اشعار و سروده‌های شاعران روستا در فرصتی دیگر تقدیم می‌شود 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd

📡📖ابیات ۱۸۶ تا ۲۰۱ گنجینه‌ #مالوردنامه : 🌺می‌برم من لذت از آب و هوای مالواجرد 🍀کوه و دشت و چشمه و صحن و سرای مالواجرد 🌺صبحدم بیدار می‌گردم از بانگ اذان 🍀باصدای چند موذن، سجده گاه‌ مالواجرد 🌺می‌روم من سوی مسجد با گامهای بلند 🍀تا کنم رو سوی درگاه خدای مالواجرد 🌺می‌برم من لذت از باغ و در و دالان ولی 🍀لذتی بس بیشتر از بچه‌های مالواجرد 🌺گلّه می‌آيد ز سمت جعفرآباد و چَرا 🍀کوچه‌ها پر می‌شود از گلّه‌های مالواجرد 🌺گاو با گوساله و بزغاله و مرغ و خروس 🍀شبچرانی می‌کنند در طیله های مالواجرد 🌺جای بنز و پاترول و نیسان، بود اسب و الاغ 🍀مرکب خوش دست، با حال و هوای مالواجرد 🌺می‌رسد در صبح باران، عطر و بوی کاهگل 🍀از در و دیوار و بام هر سرای مالواجرد 🌺کربلا عباس پتوئی، مشت محمد، حاج رضای حاتمی 🍀پیرمردان غیور و باصفای مالواجرد 🌺هر چه می‌گردم درون شهر، می‌بینم که نیست 🍀آن کلاه و چادر و شال و قبای مالواجرد 🌺هست بازار طلا در مالورد، بی جلوه زیرا 🍀خرمن گندم بود، کوه طلای مالواجرد 🌺در اتاق گرم، گرد دائی و مادر بزرگ 🍀درس، برپا می‌کند شیرین زبان مالواجرد 🌺از گلندا می‌روی گلحود و پیدا می‌کنی 🍀تا رسی بر باغها و میوه‌های مالواجرد 🌺توت و انجیر و انار و سنجد و آلوی زرد 🍀چون خوری، گوئی، بی‌نظیر است میوه‌های مالواجرد 🌺در عروسی بارها دیدم که شب‌ها همچو ماه 🍀می‌درخشد دست داماد، با حنای مالواجرد 🌺از زنانش درس عفت باید آموزیم، که هست 🍀مایه‌ی فخر و شرف، حجب و حیای مالواجرد 🌺بنده سی مرغم، نمی‌خواهم ببینم هیچ‌وقت 🍀خشکی و ویرانی و مرگ و فنای مالواجرد ✍ادامه اشعار و سروده‌های شاعران روستا در فرصتی دیگر تقدیم می‌شود 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd

📡📻👆 #رادیوپابرج امروز ۲۶ خردادماه ۱۴۰۲ 👈شامل #اشعاری از گنجینه #مالوردنامه 🎙 باصدای شاعر روستا به‌همراه زیرصدای مناسب تدوین شده‌است ⏰به‌مدت ۲ دقیقه و ۲۰ ثانيه 📀بافرمت MP3 به‌حجم ۱/۶ مگابیت 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd

📡🔆به‌ #ظهرجمعه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲ 💐 #خوش آمدید 🌏 #اینجامرکزایران‌است 📣 #صدای‌مالواجرد 📻 #رادیوپابرج ❤️ #دوستت‌دارم 🎙با لحن شیرین و دلنشین #شاعر و سراينده این اثر : 🌟 #استادمحمدجعفری 📌ابیات دیگری از : 📖 #گنجینه 📖 #مالوردنامه سروده‌ شعرای مالواجردی ✍ادامه سرگذشت و خاطرات #چهره‌ماندگار تاریخ #بهداشت و سلامت #روستای مالواجرد 💎 جناب آقای 🩺 #دکترنصراله‌درخشان 👇در فایل صوتی رادیوپابرج امروز که 👇 در ذیل بارگذاری شده است 📣🔴همراهان ارجمند لطفا #نظرات خود درباره 📻رادیوپابرج امروز و سائر 👈پست‌های کانال پابرج‌مالواجرد را 👈برای ما در ایتا یا بله ارسال فرمائید 📣📣🔴 #منتظر هستيم 👇ضمنا 📣📣📣🔴 بدانید تمامی پست‌های ارسالی شما #دیده می‌شود ✍چنانچه همان موقع #پاسخی نمی‌دهیم بخاطر مشغله زیاد فضای مجازی هست که صمیمانه 🙏 #عذرخواهی می‌کنیم و به‌ وقتش پاسخ پیام شما داده خواهد شد ✅ #باماهمراه‌باشید 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd

📡💎عالِمِ عامل و #روحانی وارسته و برجسته‌ی مالواجردی ⚜مرحوم شادروان 💠 #حاج‌ملاعباس‌عبدالجباری 🖋 #شاعر هم بود و کتاب شعری از ایشان به یادگار مانده است 🌟حاج‌ملاعباس عبدالجباری شرح حال #زندگی خود را 👈در قالب #شعر نگارش کرده‌ است که ما آن اشعار را در چند بخش از گنجینه‌ی #مالوردنامه تقدیم حضورتان می‌گردد 1⃣ #بخش‌اول این سروده‌ را در ذیل آورده‌ایم قبل از آن از شما همراهان ارجمند 🌐درخواست می‌کنیم #نثار روح ملکوتی آن عالم ربانی و ارواح ⚜ همسر و فرزندانش #فاتحه‌ای قرائت فرمائید 💠اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd

📡📓 بیت ۱ تا ۴۱ از سروده‌های حاج‌ملاعباس در #مالوردنامه : ⚜گوش کن ای مستمع هوشیار ✨حالت این زار حزین فگار ⚜از سبب طبع و تالیف من ✨تا بکنم عرض به وصف حسن ⚜بود به ایام سماوَت مرا ✨قریه‌ی مالورد وطن از وفا ⚜مسکن اصلیم همان قریه بود ✨تا که به ایران در ذلت گشود ⚜بعد الف سیصدوسه یا چهار ✨از وطن خویش نموده فرار ⚜بعد مشقت که رسیدم به سر ✨در کَهَڪِ قم بنمودم مقر ⚜همسری از بهر خودم اختيار ✨کردم و ساکن شده در آن دیار ⚜عمر من آن روز به ثامن‌عشر ✨سال بدی در بر اهل نظر ⚜مدت نه سال الی بیش و کم ✨بود مرا مشغل تدریس هم ⚜عاقبت از درس شدم منصرف ✨بهر دگر کسب روان هر طرف ⚜عقل‌ مرا برد به بیمارگاه ✨تا که برم فیض ز رب اله ⚜تا به نُ سالی که در آن‌جا شدم ✨بی‌خود و بی‌فکر ز دنیا شدم ⚜چون نتوانی که عبادت کنی ✨بهر خداوند تو طاعت کنی ⚜عشق حسینی به دلم زد شرر ✨از پی تصمیم ببستم کمر ⚜مدح نبیّ و علی و فاطمه ✨با ده و یک آل شریفش همه ⚜آنچه مرا کوشش ورفتار بود ✨جهد نمودم که‌ مرا کار بود ⚜هرکه بخواهد که‌ کند شاعری ✨در صف این جنگ کند داوری ⚜غصه‌ی اطفال نباید خورد ✨مشغله‌ی کار نشاید کشد ⚜خاطر آسوده بباید و را ✨نان مهیا همه چیزش به‌جا ⚜لیک من بی‌ کس و ناچیز هم ✨چونکه در این جنگ نهادم قدم ⚜خاطر پژمرده دلی پر ملال ✨غصه‌ی نان و غم اهل و عیال ⚜تا ز کجا لقمه‌ی نان با شَعَف ✨آورم از بهر عیالم به کف ⚜جنس گران تنگی نان هر زمان ✨محنت و اندوه به هم توامان ⚜کثرت خونریزیِ آلمان و روس ✨ژاپنی و هندی و چینی مجوس ⚜کشور ایران به کف انگلیس ✨اَطعمه‌اش برده به مَکر و بلیس ⚜دست تصرف به همه خواروبار ✨برده نهان لیڪ بود آشکار ⚜ملت ایران همه از مرد و زن ✨مضطر و بیچاره شده تن به تن ⚜البسه و چائی و قند و دُخُن ✨جیره مردم شده بر کف کُوپُن ⚜گفته شده در سر هر رهگذر ✨کی شود امروز بیاید به سر ⚜ناله‌ی مردم به سما از سَمَڪ ✨ناله‌ی الجوع رود در فلڪ ⚜حال بدین‌ گونه و این وضع و حال ✨کیست بگوید الف و جیم و دال ⚜خاصه منِ بی‌خرد و بی‌ سواد ✨شعر چه دانم به توافق فتاد ⚜این که ببافم به‌ دو صد رنج و غم ✨بی‌خود و بی مغز دو شعری به‌ هم ⚜هست امیدم که شه کربلا ✨از سر اخلاص بَرِ کبریا ⚜شافع جرمم به قیامت شود ✨باعث اِدخال به جنت شود ⚜ای شه لب تشنه‌ی گلگون کفن ✨حرمت‌ جدت نظری کن به من ⚜هم به علی سرور مردان همه ✨هم بحقِ عصمت حق فاطمه ⚜هم بحقِ غرقه بخون اکبرت ✨حرمت طفلت علی اصغرت ⚜حرمت عباس علمدار تو ✨هم بحقِ عابد بیمار تو ⚜دست #خطائی سگِ رو سیا ✨از کنفِ خویش مفرما رها ⚜زآن که منم در برِ تو خارِ هیچ ✨هیچ نَیَرزَد به دو عالم به هیچ ✅ #باماهمراه‌باشید 💯 #همراهی‌شما ✅ #افتخارماست 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd

📡📓بیت ۴۲ تا ۸۵ از سروده‌های حاج‌ملاعباس در #مالوردنامه : 🔰باز ایا عارف با فرّ و زیب ♻️گوش کن از بنده حدیثی عجیب 🔰هست به ما بین سپاهان و فارس ♻️یڪ بلدی نام به رُمشَن شناس 🔰قرب هما هست یکی چشمه آب ♻️شهرت موسوم بود شاه قنداب 🔰بر سر آن چشمه یکی کوه سخت ♻️کش به ثریا کشیدَست رخت 🔰هست یکی غار به دامان کوه ♻️هر که در آن غار رود بی شکوه 🔰اوفتد از دامن کوه در عجب ♻️این چه مکانی است میان شَعَب 🔰بنده برفتم بسوی کوهسار ♻️همره من خلق بُدی بی‌شمار 🔰در وسط غار چه کل یاس وار ♻️بود چه خانه ز یمین و یسار 🔰روی جنوبش چه نمایی گذر ♻️هیئت دالان بنماید نظر 🔰سمت شمالش چه روی باشتاب ♻️هست یکی خانه که دارد سه‌ باب 🔰شرق و شمالش اتاقی دگر ♻️هست یکی حوض درونش نگر 🔰مغرب آن غار دورنش شوی ♻️مشرق او پله به بالا روی 🔰پیچ و خم هیئت آن تیره جا ♻️هست سه معراج با پله‌ها 🔰چندی از آن ره که به بالا روی ♻️پس به اتاقی چو مُسَدَّس رسی 🔰شکل مسدس که نمائی بنا ♻️صاف و تراشیده ز امر خدا 🔰هست ز قدرت وسط آن اتاق ♻️چون دو ستونے که زنی زیر طاق 🔰از حجر صاف که گوئی تراش ♻️کرده در آن آدم خاکی بناش 🔰القرض این غار که کردم بیان ♻️هست به ذهن همه پیشینیان 🔰آنکه دو فرزند ز آل عبا ♻️نسل علمدار شه کربلا 🔰آمده از بیم مخالف نهان ♻️غیب به این غار شده ناگهان 🔰خلق ز آباده و الی شهرضا ♻️تا به سپاهان و بسی قریه‌ها 🔰دسته به دسته همگی بی خلاف ♻️از ره دور آمده بهر طواف 🔰لیڪ مرا حسرت بسیار از این ♻️هست که این غار چه ماواست این 🔰کشور بطحا به کجا این قیاس ♻️زاده‌ی عباس چه در خاڪ پارس 🔰گرچه به ایران همه آل عبا ♻️هست پراکنده به هر قریه‌ها 🔰مرقد آنها دهد اینڪ نشان ♻️کین چه مکان است بود از فلان 🔰لیڪ به تاریخ ندیدم هیچ ♻️از سخن صدق الا سر مپیچ 🔰هست گمانم که همین جایگان ♻️بوده عبادتگه رهبانیان 🔰یا که ز خاصان خدا يک نفر ♻️کرده در آن کهف مُوَسَّع مقر 🔰هرچه به تقدیر الهى است حال ♻️هست ز عباس و طفولش مقال 🔰نام ابوالفضل بری آن مکان ♻️شاد شود قلب همه دوستان 🔰سارق و رهزن نرسد جراتش ♻️هتڪ کند از ره کین حرمتش 🔰هر که در آن دشت و بیابان رسد ♻️هست امین تا که از آن‌جا رود 🔰نام ابوالفضل چو آید میان ♻️لرزه فتد بر جگر جانیان 🔰سال مجاهر که همه سرزمین ♻️قحطی و سرسختی یسار و یمین 🔰هر که در آن کوه برفتی امان ♻️بود که تا بگذرد از آن مکان 🔰حال ایا پیرو هشت و چهار ♻️دست ز دامان شریفش مدار 🔰درگه او باب حوائج بود ♻️دوستیش ساتر دوزخ شود 🔰ای خلف پادشه لوکشف ♻️ای گهر مخزن شاه نجف 🔰حضرت عباس ایا مه جمال ♻️صاحب فضل و کرم هم کمال 🔰یڪ نظری کن به من روسیاه ♻️چونکه به‌ درگاه تو دارم پناه 🔰بار خدایا به شه کربلا ♻️حرمت عباس علی از وفا 🔰دست #خطائی تو به روز جزا ♻️از کنف خویش مفرما رها 🔰زان که منم در بر تو خار هیچ ♻️هیچ میرزد به دو عالم به هیچ 🌹 #خطائی تخلص شاعر می‌باشد ✅ #باماهمراه‌باشید 💯 #همراهی‌شما ✅ #افتخارماست 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd

📡📓 بیت ۸۶ تا ۱۲۱ از سروده‌های حاج‌ملاعباس در #مالوردنامه : 🌐اوضاع #اقتصادی مملکت در اوایل قرن گذشته 👈 #قسمت‌اول ✨ستایش کنم خالق نور و نار 🔻نماینده‌ی چرخ لیل و نهار ✨پس از نام پروردگار غفور 🔻بگویم ز اوضاع ایران به‌ شور ✨ندانم چه سازیم ما مردمان 🔻گرفتار سختیم ایرانیان ✨شده کشورِ ملک کاووس کِی 🔻چه ویرانه‌ای بی در وسقف و پی ✨بود مدت سی وسه سال یا چار 🔻که هستند ایرانیان خوار و زار ✨نه یک اقتدار و نه یک روزِ خَش 🔻بدیدیم بر خویش جز کش مَکِش ✨چو مشروطه گردید ایران بپا 🔻شده هستی ما به باد فنا ✨به‌هر روز خواری کشیدیم سخت 🔻شده سرنگون جمله را نیکبخت ✨ولیکن در این هفت سال اخیر 🔻بود روز ما مردمان همچو قیر ✨به‌ هر روز قانون و یک تبصره 🔻بدیدیم زین چرخ نیلوفره ✨رضاشاه سابق به صد ماجرا 🔻بسی کرد تکلیف شاقّه به‌ ما ✨گهی در فشار و گهی تا توان 🔻ز بار گران و ز جنس گران ✨به یک روز بر سر کلا پهلوی 🔻نهادیم و کردیم از او پیروی ✨از آن پس لباس فرنگی به بَر 🔻نمودیم و شامپو نهادیم به‌ سر ✨زنان را کشیدیم از رو حجاب 🔻برهنه سر و عور چون آفتاب ✨نمودیم بر مردهای جهان 🔻نديديم غیرت بخود یک زمان ✨نکردیم اسلام را یاوری 🔻نخواندیم ما قول پیغمبری ✨بسی رفت ناموس ها به باد 🔻ز دست رجال و ز اهل فساد ✨نه بر رو حیا لیک تنها خموش 🔻همه حیله‌گر مثل روباه و موش ✨همین رفته رفته رساندیم ‌کار 🔻به‌جایی که نه نام ماند و نه عار ✨ز بدبختی جمع ایرانیان 🔻چه‌گویم که آتش فتد بر جهان ✨هم از اقتصاد و هم از خواروبار 🔻چنانیم ما جملگی در فشار ✨مثالی مرا اینک آمد به یاد 🔻که گفتست سعدی چنین از وداد ✨شنیدم که دزدی در آمد ز دشت 🔻به دروازه‌ی سیستان در گذشت ✨ز بقال آن‌ کوی چیزی خرید 🔻از آن چیز، بیچاره خیری ندید ✨بدزدید بقال از این نیمه دنگ 🔻بر آورد دزد سیه کار بانگ ✨خدایا تو شب را به‌ آتش بسوز 🔻که‌ لح می‌زند سیستانی به روز ✨همه مردم ملک ایران زمین 🔻از این سیستانی تو بدتر ببین ✨برو بر تماشای هر کوی و بر 🔻به‌ هر شهر و هر قریه‌ای سر به سر ✨ببین آنکه‌ سارق نبودست کیست 🔻ببین آنکه خائن نبودست کیست ✨ز طلاب و رجال و هم شیخ و شا 🔻ز دهقان و حکام و حمال‌ ها ✨ز بقال و عطار و نجّارها 🔻ز بزّار و خبّاز و نقاش‌ها ✨ز دلاک و حمامی و رفته‌گر 🔻ز جولاف و قناد و هم کوزه‌گر ✨ز قصاب و خباز و هر پیشه‌ای 🔻گرفتند بر دست خود تیشه‌ای ✨که‌ سازند فتح از ره ناصواب 🔻بن و بیخ مردم تمامی ز آب ✨هم از شاه بگرفته تا هر طریق 🔻به‌ هر دستی آلات از حریق 👈ادامه‌ی اشعار فرداشب ✅ #باماهمراه‌باشید 💯 #همراهی‌شما ✅ #افتخارماست 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd

📡📓 بیت ۱۲۲ تا ۱۴۸ اشعار حاج‌ملاعباس در #مالوردنامه : 🌐 اوضاع #اقتصادی مملکت در اوایل قرن 👇 #قسمت‌دوم ✨ولی خائن سرور خائنان 🔴دگر رهزن سارق سارقان ✨در این روز نانوا بود آه آه 🔴که کردند خلق جهان را تباه ✨گهی خاک اره و گاهی سبوس 🔴به مردم خوراندند با صد فسوس ✨گهی آرد مخلوط با ریگ و شن 🔴نمایند دهند بر هر مرد و زن ✨ببین ملت بینوای ضعیف 🔴بدین گشته راضی به جسم‌ نحيف ✨از آن نان مذکور هم بس دریغ 🔴نمانده و باشد زبان ها چو تیغ ✨همه مردم از گرسنگی بی‌ قرار 🔴چو تصویر بی‌ جان ولی اشکبار ✨ز الجوع الجوع هر مرد و زن 🔴شده کر همی گوش چرخ کهن ✨به خباز خانه چه غوغا بپاست 🔴که‌ این چه مصیبت چگونه بلاست ✨همه انقلابات و این هم همه 🔴بود بی شبانی خیل رمه ✨به‌هر سو اجانب به مکر و بلیس 🔴یکی روسی و دیگری انگلیس ✨زَدَست در ملک ایران به‌ زور 🔴فتاده به کشور عجب شر و شور ✨چو خارج شد از ملک‌ ما پهلوی 🔴محمدرضا شاهِ با معنوی ✨ندارد توانی که با اَجنبی 🔴ستیزی نماید به روز و شبی ✨ #خطائی تمام گذشته گذشت 🔴چنین دودمان در ازل سر نوشت ✨ولیکن بیان کن به صوت بلند 🔴که ای مردمان چون حمیت کنید ✨شما ای بزرگان ایران زمین 🔴که هستید دارای عقل متین ✨ترحم نمائید بر یکدگر 🔴ببندید بهر اخوت کمر ✨نمائید بر زیر دستان وفا 🔴رهانید ایشان ز دام بلا ✨به‌ هر نوع باشد حمایت کنید 🔴به این مشت ملت اعانت کنید ✨نمائید تصدیق قول خدا 🔴که فرموده قرض الحسن از وفا ✨ز عهد نیاکان نمائید یاد 🔴گلستان ایران نمائید شاد ✨نهال گلستان ملک کیان 🔴نگردد ز باد حوادث خزان ✨خدایا تو دانی که در دم علاج 🔴نمائی ندارم به کس احتیاج ✨ولیکن بگفتم به حال فگار 🔴که‌ اندر زمانه بماند یادگار ✨خدایا به‌ حق نبی و علی 🔴به زهرا هم و جمله‌ آل علی ✨که در روز محشر ز لطف عطا 🔴ز جان #خطائی رهانی خطا 🌺 #خطائی تخلص شاعر می‌باشد 👈ادامه‌ی #اشعار مرحوم حاج‌ملاعباس هفته‌ آینده تقدیم خواهد شد ✅ #باماهمراه‌باشید 💯 #همراهی‌شما ✅ #افتخارماست 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd

📡📓ابیات ۱۴۹ تا ۱۸۱ از سروده‌های حاج ملاعباس عبدالجباری در #مالوردنامه : 🌐پیرامون وضعیت #معیشتی مردمان ایران‌زمین در اوایل قرن گذشته 🔹ستایش کنم ایزد پاک را 🔸پدیدآور چرخ افلاک را 🔹پس از نام پروردگار جهان 🔸به تاریخ ایران گشایم زبان 🔹ز عهد مجاهر الی عصر ما 🔸بگویم دوسه مطلب بی‌بها 🔹ولیکن به‌ اشعار بی‌مغز و چیز 🔸نمودم در این عصر من خامه تیز 🔹که چون می‌روم زین جهان فنا 🔸بماند نشانی از این بی‌نوا 🔹بعرض دو ده سال یا بیش و کم 🔸بزد پهلوی ملک ایران به هم 🔹نخستین بگویم که آن بی‌وفا 🔸چه بود و چه کرده به ما کارها 🔹به ایام احمد شه کامکار 🔸که بُد پهلوی همدم شهریار 🔹وکیل و کفیل و قشون سربه سر 🔸به فرمان تمامی بِبَسته کمر 🔹به‌عهد مجاهر که ایران تمام 🔸گرفتار قحطی شدند لا کلام 🔹نمودند شوراگری این چنین 🔸که مشروطه خواهیم ایران‌زمین 🔹پس از سختی و جنگ و قحط غلا 🔸نمودند رضا را ز نو پادشاه 🔹نمودند معزول احمد زَمَن 🔸که مشروطه خواهند هم انجمن 🔹چه شد شاه ایران رضا پهلوی 🔸نبودش ز اسلام در دل جُوی 🔹به ظاهر مسلمان به باطن بُلیس 🔸که خود بُد نماینده‌ی انگلیس 🔹به هر روز قانون تازه به پا 🔸نموده به ایران به جور و جفا 🔹در اول گرفتن به صد جور وکین 🔸امامان و هم پیشوایان دین 🔹یکی را ز حبس و یکی را ز دار 🔸بر آورده از جان آن‌ها دمار 🔹چه خالی نمودند ز ایشان زعیم 🔸نمودند پس قصد تاراج دین 🔹بگفتند قانون اول وکیل 🔸بگیرید باشد شما را کفیل 🔹پس آنگه به تغییر الباسها 🔸گرفتند بسیار ایرادها 🔹که باید کلاپهلوی سر نهید 🔸لباس فرنگی، در بر کنید 🔹ز بعد دو سالی که شد باز هم 🔸زد اوضاع کابین خود را به هم 🔹که باید کلاه لبه دار سر 🔸گذاريد مد فرنگی دگر 🔹سپس باز قانون نموده بپا 🔸که گيريد باید شما جشن‌ها 🔹زنان را ز پرده برون آورید 🔸برهنه سر و عور سازن خرید 🔹چه زن‌ها برون آمدند از حجاب 🔸نه چادر به سر بود و بر رخ نقاب 🔹به شکل اروپائیان سر به سر 🔸شدند این زنان ز حق بی‌خبر 🔹پس آنگه ندا شد که آزادی است 🔸هر آنکس که کاری کند عادی است 🔹گرفتند جهّال پشت زنان 🔸زنان هم نمودند تمکین آن 🔹دبستان نسوان نمودن بنا 🔸که داخل زن ومرد جمعن یه جا 🔹همه دختران و پسرها بزرگ 🔸چه دنبه که افتد به چنگال گرگ 🔹چه گویم من از بی حیائیشان 🔸چه بهتر به کامم برم من زبان 👈ادامه‌ی این #اشعار فرداشب تقدیم خواهد شد ✅ #باماهمراه‌باشید 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd

📡📓ابیات ۱۸۲ تا ۲۱۴ از سروده‌های حاج ملاعباس عبدالجباری در #مالوردنامه : 🌐 وضعیت #معیشتی مردمان در روزگار قدیم اوایل قرن 👈 #قسمت‌دوم 🔹چو این‌حال اّشنودی اینک دمی 🔸بده گوش بر اقتصادش همی 🔹گرفتند بس مالیات گزاف 🔸که باشد خزانه تهی بی خلاف 🔹پس آنگه ببخشید قانون نو 🔸بپا کرد اینست از من شنو 🔹به دروازه ها پاسبان برنهاد 🔸که هر باری آمد به شهر از دهات 🔹صدی سه بگیرید لیکن کنون 🔸صدی بیست افزون شدست اینزمان 🔹طلاهای ایران به مکر شرور 🔸گرفتند از دست مردم به زور 🔹هزار و سیصد سال بعد از رسول 🔸که بر تخت بنشست آن ناقبول 🔹زبعد الف باز سیصد و بیست 🔸به ایران نبودش دگر تاب زیست 🔹شنیدم چنان کرد ز ایران فرار 🔸که گویا نبودست در این دیار 🔹به ایران سپه آمد از انگلیس 🔸گرفتار مردم ز قحطی جنس 🔹ز سمت دگر روس شد حمله‌ور 🔸به ایران گرفتند هرسو مقر 🔹چو دعوای آلمان بود از دوسو 🔸به ایران فتاده عجب های وهو 🔹همه خواروبارش برفته برون 🔸سوی شوروی یا به لندن کنون 🔹گرفتار قحطی همه مرد و زن 🔸به هر قریه و کشوری تن به تن 🔹ز الجوع الجوع هر خاص وعام 🔸شده گوش گردون کر از این کلام 🔹کنون پور آن شه محمدرضا 🔸شده باز بر ما ز نو پادشا 🔹امید است کان شاه والامقام 🔸کشد او از این جورها انتقام 🔹دهد مملکت را ز نو او نظام 🔸که باشد دعاگوش هر خاص وعام 🔹ولیکن چه حاصل که چون بند آب 🔸بَرَد کی توان بستنش با شتاب 🔹بسی خون دل باید از غم خورد 🔸که تا ملک ایران چو اول شود 🔹کنون بشنو از من نصیحت به‌جان 🔸منه دل خدا را به ملک جهان 🔹ز پیشینیان من نگویم سخن 🔸ز دارا و هوشنگ و هم پیل تن 🔹به این سی و چل سال دور اخیر 🔸ببین از بصیر و فی بصیر 🔹چه‌شد شاه احمد مظفر کجاست 🔸سپهدار اعظم نهان سر کجاست 🔹چه‌شد صولت و کو قوام ازل 🔸چه‌شد سرداراسعد همان مرد یل 🔹هشام و خلیل و قوام و نظام 🔸اتابک دگر ظل سلطان تمام 🔹برفتند جمله از این خاکدان 🔸رضا پهلوی جایشان حکمران 🔹کجا شد رضا کو قشون وسپاه 🔸که کردند احوال مردم تباه 🔹کنون کشور ما بود در هرج 🔸خدایا کِی این مملکت را فرج 🔹امیدم بود آنکه پروردگار 🔸دهد عمرم آنقدر در روزگار 🔹که‌ بینم از این عاقبت چون شود 🔸سر وکار ایران به کی وا شود 🔹که بر تخت ایران نشیند فراز 🔸که گیرد اقوامش بکار از تبار 🔹خدایا تو دانی که من این سخن 🔸بگفتم به صد درد و رنج و محن 🔹 #خطائی سگ دَرگَهت را مران 🔸ز باب خود ای یار درماندگان 🌹 #خطائی تخلص شاعر می‌باشد ✅ #باماهمراه‌باشید 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd