📡⚫️ سرگذشت #کشت_وکارسبزی از کانال #پابرج_مالواجرد
قسمت شانزدهم
...سپس سبزی ها که بسته بندی بود تعداد ان را شمرده و به ازای هر یک من به همان تعداد دسته سبزی شمارش و در گونی یا چچپ هایی که داشتند میریختند
▪️ یک من معادل شش کیلو است، اما در ان زمان شاید به حدود هشت کیلو میرسید. و با وجود چنین توزینی، #برکتی هم برای کشاورز زحمت کش، داشت و هم برای خریدار سبزی .
⚫️ با شنیدن صدای اذان صبح، کشاورازان همشهری، چند نفر، چندنفر برای خواندن نماز، سبزی هایشان را ترک میکردند. و سبزی هایشان را بهم دیگر سپرده، تا اگر مشتری امد و از سبزی آنها خواست، بفروشند و مشتری معطل نماند.
🕌 نماز خانه میدان، در فضایی باز که فقط با شیروانی مسقف شده بود، در گوشه میدان واقع بود .
در کنار نماز خانه تنها چند شیر اب سرد قرار داشت، و همچنین چند توالت که بعضی از انها لامپ نداشت، در گوشه دیگری بود.
✅ کشاورزی که خودش را با پوشش لباس های گرم که گفته شد، حالا میبایست،
اورکت ،
یکی دو ژاکت ،
و جوراب های پشمی را باز کرده، وبا اب سرد، و در آن هوای سرد، وضو گرفته؛
❄️ در حالی که بعضی وقت ها از سرما دندانه میزد، در ان نماز خانه که ذکر شد، نمازش را میخواند. و خود را به سبزی هایش می رساند ، تا دیگر کشاورز همشهری برای اقامه نماز برود .
🌤 ادامه سرگذشت #کشت_وکارسبزی را شنبه ۵ مهرماه ۹۹ بخوانید.
📡 مجموعه_فرهنگی_هنری_پابرج
@paborjemalvajerd