Taylor-Swift-Would ve,-Could ve,-Should ve-320.mp3
10.67M
All I used to do was pray, would've, could've, should've...
#Song
هدایت شده از چامه؛
سلام و وقت بخیر
چالش.
همه اسامی زیر، مربوط به کتاب شعر هستند. پس یکی رو انتخاب کنید، همین پیام رو در کانالتون بازارسال کنید و یا در پیوی بفرستید، و اسم کتاب رو همراه با لینک کانالتون در ناشناس قرار بدین.
و یک شعر رندوم از اون کتاب بهتونتقدیم میشه.
ممنونم🦚
۱.دیوان پروین اعتصامی
۲.دیوان حافظ
۳.بوستان سعدی
۴.موش و گربه عبید زاکانی
۵.عشق و مستی؛ عباس نیای نوری
۶.پله ها را مواظب باش مرضیه؛ مرتضی بخشایش
۷.به یاد مادربزرگ؛ جواد مفرشی
۸.شعرهایم همه من نیست؛ سیمین برودفن
۹.دوبیتی های باباطاهر
۱۰.حوض نقاشی من بیماهیست؛ سهراب سپهری
لینک ناشناس برای لینک کانال ها و انتخاب ادامین: https://harfeto.timefriend.net/17070223280219
آیدی برای اعضا:
@mimche_art
بالاخره به خودم جرئت دادم و سعی کردم تحلیلی هرچند خرد روی این کتاب داشته باشم.
#خون_خورده
#مهدی_یزدانی_خرم
کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
بالاخره به خودم جرئت دادم و سعی کردم تحلیلی هرچند خرد روی این کتاب داشته باشم. #خون_خورده #مهدی_یز
خب بسم الله
1. اولش خون بود و آخرش آب بود. همین دو جمله کوتاه کفایت میکند برای شروع هیجان انگیز این کتاب. همانطور که پیشتر اشاره شد تا هنگامی که چندین اثر اجتماعی-روانشناختی و تاریخی که خشونت و مرگ در آنها بیبدیل هستند مطالعه نکرده باشید، هم 1) این اثر دل زده خواهد کرد شما را و 2) متوجه ریز جزئیات نشده و نتیجتا علاقهای پیدا نخواهید کرد.
2. صحبت از مرگ، خون، خشونت، جنگ، قتل، کشتن، آسیب برای یزدانی خرم به مثابهٔ عادیترین جزء زندگیست. نحوه بیان یک قتل چنان است که تمامی لحظات تمامی جزئیات و ریزه کاریها برایتان مشخص است و از طرفی هیچگونه غلوی وجود ندارد و در سادگی و شفافیت و خشونت تمام خرده روایتها بیان میشوند.
3. کما فی السابق، آثار یزدانی خرم با تعداد عناصر بسیار زیاد هستند و این تعدد عناصر به بیان روایتهای متعدد و داستان پروری رمان به شدت کمک کرده و از طرفی بیان خاص این عناصر، جذابیت داستان را ازدیاد میبخشد.
4. از مکانهای پرتکرار در این دو اثر یزدانی خرم، کلیساست. کلیسا و حضور ارامنه در سراسر این رمان، در جای جای قصه رؤیت میشود. فرق ندارد تهران، مشهد، بیروت، اصفهان یا حتی آبادان در تمام این شهرها ما با کلیسا طرف هستیم. از همه مهمتر شمایل فرشتگان مقرب الهی به همراه خودشان(!!)؛ که البته با دانستن نماد و معنی و منظور هریک از این فرشتگان، زیبایی داستان برایتان دوچندان خواهد شد. نمادگذاری های بیشمار در این کتاب به مرموز بودن آن دامن زدهاست.
5. بخشهایی از کتاب به خاطر روح خبیث خالدار، تا قرن 14/15 میلادی به عقب برمیگردد؛ به ماجرای فتح قدس توسط صلاح الدین ایوبی. هدف از بیان این مطلب آن است که طی تمام ماجراهای بیان شده صراحتاً یزدانی خرم به دنبال آگاهی بخشیدن به مخاطب است از این امر که انسان اساساً دنبال اثرگذاری در محیط پیرامونش است؛ نیازمند اعلام حضور در تاریخ.
6. یزدانی خرم فردی مذهبی نیست، اما در آثار او رد پای انواع مذاهب را مشاهده میکنیم. مازاد بر آن بیشترین نکتهای که به چشم مخاطب خواهد آمد آن است که چگونه ادیان مختلف با یکدیگر فارغ از جهان دور و برشان، محبت و دوستی دارند. ارتباطات عمیقی که خواه ناخواه ایجاد میشوند و یا گاهاً در یک موقعیت خاص بنابر اضطرار به وجود میآیند.
7. یزدانی خرم دانش آموخته رشته ادبیات از دانشگاه تهران است، اما مطالعات او در زمینه تاریخ، نقطه قوت اوست. ردیف این کتاب، تاریخ پر است از هستش. در سرتاسر داستان، تاریخ پر است از نویسندههایی که در طناب قصهها و تاریخ گیر افتادند، تاریخ پر است از انسانهایی که با طناب این نویسندهها به عمق و دل تاریخ و فرهنگ کشیده میشوند. به کرات هنگام مطالعه این کتاب، با شدت زیادی از بیرحمی تاریخ مواجه خواهید شد و آنجای این بیرحمی خودش را نشان خواهد داد که تمام این خرده روایتها به زیر تایتل حقیقی بودن کشیده میشوند. چیزی که ما به آن احتیاج داریم دانستن تاریخ است. سرتاسر رمان از حوادث تاریخی دلخراش پر شده است که اندیشه و تحلیل میپذیرد و نه مطالعه سرسری. اهتمام یزدانی خرم به تاریخ این است که اگر ما بازی جدی تاریخ را یاد نگیریم و آن را به تمسخر و سخره گرفته تاریخ ما را ملعبه خویش خواهد ساخت. راهبه بودن یک زن هلندی در مشهد در اواخر جنگ و عاشق مرد مشهدی جواهرفروشی شدنش، از آن اتفاقاتی است که تاریخ فقط میتواند بعد یک جنگِ مزخرفِ طولانی بسازد تا حال خودش را خوب کند. خون خورده یک اعصاب خوردی تمام عیار به حجم 270صفحه در شرایط STP تاریخ است:))).
8. نکته جالب این کتاب در مقام مقایسه با منچستر، بیانات آخر کتاب توسط حضرت میکائیل است، که دقیقاً به مرور همه آنچه در خون خورده رخ داده، میپردازد. یک شات از کتاب که تمام عناصر در آن حضور دارند.
آخرین نکتهای که البته به زبان صریح بیان نشده اما قابل درک است و نشان از دغدغهمندی یزدانی خرم و در پی هوشیار ساختن مخاطبش است، بر دخالت غیر ضروری انسان در طبیعت و جلو انداختن اموری است که طبیعت به خوبی خودش از عهدهاش برمیآید، اشاره دارد.
9. اشارات بیشمار این کتاب به حوادث منچستر و تاریخی، ظرافت و درخواست نکته سنجی از مخاطب برای کشف رمزهای موجود در کتاب، این کتاب را به یک ماجراجویی تاریخی و حقیقی و تلخ البته تبدیل کرده، اگر به بازی با تاریخ و دیدن بازی تاریخ مایل هستید، آثار یزدانی خرم احتمالا گزینهٔ مطلوبی برای شما خواهند بود.
#خون_خورده
#مهدی_یزدانی_خرم
#با_من_بشنو_هجوم_کلمات_را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
The beauty side of life 🎋✨
#Eye_catching
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جمعه روز جهانی تالاب بود و با تاخیر
Happy world wetlands day🏞✨
شدیدا لازمه که از اهمیت این نعمت مطلع باشیم و حواسمون باشه با چه روش هایی میتونیم از این اکوسیستم حفاظت کنیم، چون فقط و فقط یکدونه بیشتر از این کرهٔزمین خوشگلمون وجود نداره:))))
#Jfyi
#University
#Fact_time
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Take a look on the life
#Eye_catching
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Look mom I did it!!
Every little thing that u said I'd do:))))))))
#Tuneful
هدایت شده از Normal..!
آقا دقت کردین؟ مسلمون بودن واقعا حال میده!
تصور کن یه جای کار که دیگه هیچی از هیچکس برنمیاد تو کسایی رو داری که در خونشون رو بزنی و اونا کمکت میکنن صد البته بدون هیچ توقع و منتی.
یسری وقتا ممکنه یادت بره ازشون تشکر کنی، اما همیشه میدونی بزرگترین و باشکوه ترین تشکرا فقط لایق اوناست و تو میتونی با تمام وجود انجامش بدی و قلبت اکلیلی بشه از این شدت از صداقت و خالصانه بودن همه چیز.
تو به عنوان یه مسلمون این فرصت رو داری که آرامش بخش ترین و فرح بخش ترین هق هق گریه نصیبت بشه.
و....!
اسکار باحال ترین و پر لذت ترین بخش مسلمون بودن میرسه به اونجایی که اسلام مثل یه نخ نامرئی قلبای آدمای ده پشت غریبه رو طوری بهم میدوزه که هرکی ندونه فکر میکنه باهم خواهر برادرن و جونشون برای هم در میره.
طوری که از خود گذشتگی رو به آدم یاد میده، منیّت آدمو از بین میبره و به وجودش جلا میده.
4_5805190677604075950.mp3
12.7M
اخیراً زیاد مینوشم از این آواز...
#Song
Shawn-Mendes-Stitches.mp3
9.59M
U watch me bleed until I can't breathe...
Shaking, falling onto my knees!!
And now that I'm without your kisses;
I'll be needing stitches;))
Tripping over myself(((=
Aching, begging u to come help«««««««:
And now that I'm without your kisses;
I'll be needing stitches....
02:37
#Song
بسیار میگفتم که دل با کس نپیوندم ولی
دیدارِ خوبان اختیار از دستِ دانا میبرَد...
#سعدی
#سبزینه_های_خیال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Let's jump here🥲🤌🏻
#Tranquility
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
This has sort of specific calmness which captured my heart...
-
#Tuneful
أحبك طبعاً!!
و إلا ماذا يمكن أن أفعل في وطن منهوب و حزين؟!..((((;
#تعلق
من آشنای کویرم، تو اهلِ بارانی
چه کردهام که مرا از خودت نمیدانی؟!
مرا نگاه! که چشم از تو بر نمیدارم
تو را نگاه! که از دیدنم گریزانی...
من از غم تو غزل میسرایم و آن را
تو عاشقانه به گوشِ رقیب میخوانی
هزار باغِ گل از دامن تو میروید
به هر کجا بروی باز در گلستانی:))
قیاسِ یک به یکِ شهر با تو آسان نیست
که بهتر از همگان است؟! بهتر از آنی✓...
#سجاد_سامانی
#خاکستر_کوچه_های_ذهن
How can I ever make it up?! That's been on my conscience for more than 3 months... I'll be dead of this huge amount of being shameless...
And eventually all I have would be a good for nothing hand!!...
فلق در سینهاش آتشفشان صبحگاهی داشت
که خون آلوده پیغام از کبوترهای چاهی داشت
طراوت در هوا از ریشه زنجیر میروید
زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت
مگر خورشید را هم میتوان خاموش کرد آخر
کسی از تیره شب در سرش افکار واهی داشت
عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکیتر
که در آن نخنما آغوش، اسرار الهی داشت
کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است؟!
مگر او نیت دیگر به غیر از خیرخواهی داشت؟!...
هماره آه او خرج دعا بر مردمان میشد
اگر در سینهاش یارای آهی گاه گاهی داشت
به تسبیحش قسم زنجیره عالم به دستش بود
چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت
چه بنویسم از آن گودال از آن قعر السجون از زخم
از آن زندان که حکم روضههای قتلگاهی داشت...
تمام کشور من کاظمین کوچک مردیست؛
که در هر گوشهای از خاک ایران بارگاهی داشت:)))
#سیدحمیدرضا_برقعی
#ای_آبیترین_آسمان_در_پیشگاه_تو
هدایت شده از 𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
با من اگرچه سرد شدی، من برای تو
حتی اگر که برف شوم، برف شادیام!(((((;
#سجاد_شهیدی
#سبزینه_های_خیال
شبتون آروم 🌿✨
من فکر میکنم در غیابِ تو
همهی خانههای جهان خالیست...
1402/11/17
#عبور_از_روز