کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
ناز تو و نیاز تو ، شد همه دلپذیر من ناز تو دلپذیر شد ، هستی نا گذیر من حسین منزوی
البته هستی ناگزیر من
ولی
اگر به خانهی من آمدی، به جای چراغ
دو شیشه ناز بیاور! نیاز خواهد شد!..
#سعید_بیابانکی
#سبزینه_های_خیال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
The simple response,
JUST END THE OCCUPATION!!
LIBERATE PALESTINE 🇵🇸
#Fact_time
کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
یادتونه در خصوص یک دقیقه سکوت حرف زدم؟! اینبار دو دقیقه و ده ثانیه جداتون میکنم از حروف ((: *اهنگا
398.3K
هدایت شده از اتاقكِزیرشیروونی﹙𝗈𝖿𝖿﹚
𝘐 𝘨𝘦𝘷𝘦 𝘪𝘵 𝘢𝘭𝘭 𝘫𝘶𝘴𝘵 𝘵𝘰 𝘩𝘰𝘭𝘥 𝘺𝘰𝘶 𝘤𝘭𝘰𝘴𝘦 .
کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
𝘐 𝘨𝘦𝘷𝘦 𝘪𝘵 𝘢𝘭𝘭 𝘫𝘶𝘴𝘵 𝘵𝘰 𝘩𝘰𝘭𝘥 𝘺𝘰𝘶 𝘤𝘭𝘰𝘴𝘦 .
Just to hold u #close (:
یک وقتایی یکسری حرفها هستند که حالا الزاما دلمون نمیخواد خودمون میگفتیم، بلکه دوست میداشتیم یک نفر سومی اون رو به ما یادآوری کنه. اون حقیقتی رو که خودآگاهانه چشمامون رو روش بستیم، به ما متذکر بشه.
اون حرفا، اون جملهها و گفتوگوها دلی ترین و شفافترین گفتوگوهایی هستن که بی غل و غش و صاف و سادهان. یکنوع دلسوزی عمیق با درصد خلوص 100%. بهرهای برای اون نیست، ولی تمام زوایا رو برای ادمی که مقابلشه درنظر میگیره.
علم احتمالات غمگین ترین درس ریاضیات هستش. یک قیافهی مغوم و پژمرده داره، یک نوع تنهایی به خصوص که درکش و عبور از سیم خاردارهای پیچیدهی دورش، واقعا کار هرکسی نیست. و اون حصار هم دست خودش نیست. اون هیچ قطعیتی به ما نمیگه. همیشه ما رو در انتظار و یک برزخ رها میکنه. با این احتمال میشه دور یک میز وزرای یک کشور رو نشوند(سوال کنکور بود)، یا میشه برای کسی که احترام قائلی و جواب نمیگیری، یک روزی با این احتمال ورق برگرده(: ؛ ولی این یک احتماله و امار و احتمال کاملا شانسین و هیچ قطعیتی در وقوع ندارن.
U can always see messages immediately or in better terms, u can't even go on the internet without checking their name whether they give damn or not, umm as if u picture it like that(((;
ما همیشه با یک #امید_بی_پشتوانه دستمونو از سیم خاردار احتمال عبور میدیم، که بلکه به اون اعداد جامهی حقیقت و رویداد پوشونده بشه.
ما چارهای جز اعتماد به غمگین ترین بخش علوم ریاضیات نداریم:)))).
#The_words_i_wish_i_said
کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
یک وقتایی یکسری حرفها هستند که حالا الزاما دلمون نمیخواد خودمون میگفتیم، بلکه دوست میداشتیم یک نفر
البته این رو بگم به نظر من خرید این کتاب، معنی حقیقی ریپ آف و پول حرام کردنه😂👌🏼 چون چیزی جز اسراف درش دیده نمیشه و به سادگی کارتون با خوندن پی دی افش راه میوفته. این کتاب هم من خودم پول بابتش ندادم و هدیه است از رفقای جان 🗿🤝
#The_words_i_wish_i_said
#با_من_بشنو_هجوم_کلمات_را
ناکافیام مثل جمعهها برای ظهور...
#Aesthetic
*picture isn't mine
لالم که معترض به فراقت نمیشوم
ای دل تو ناله کن که بفهمد چه دیدهایم!=)))
#امین_زمانیان
#سبزینه_های_خیال
هدایت شده از - قرین -
ما محرمها يک غمی داريم كه میشه به صورت ممتد براش گريه کرد ؛ اما داغ مادر اينطوری نيست . مثلاً تو محرمها میتونیم پشت سر هم گریه کنیم اما امکان نداره فاطمیهها مدام گریه کنیم ؛ اشک لونه میکنه توی ذهنمون ! بعد اينطور ميشه كه مثلاً داريم وضو میگیریم بیاختيار ميزنیم زير گريه:) داريم کتاب میخونیم يهو يادمون میاد كه مادر رفته و شونههامون میلرزه یا زنی دست به دیوار میبینیم و تو خودمون هزاربار میشکنیم . انگار پخش میشه درون زندگی ! انگار تماماً در جون و خونمون حل میشه و قراره همه جا دلمون را مغز پخت كنه ..
درد من و تو دردهای مشترک بود
گاهی اگر رفتیم داروخانه باهم...
#مریم_کرباسی
#سبزینه_های_خیال
عشق آمدهست...عقل! برو جای دیگری
یک پادشاه، حاکم یک سرزمین بس است((:
#حامد_عسکری
#سبزینه_های_خیال
هدایت شده از نویسندهاتاقکزیرشیروانی²
- کتابخوانی در کارخانهها .
𝙮𝙤𝙪:@kahandcoffe
𝙢𝙚: @Attic_author
کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
- کتابخوانی در کارخانهها . 𝙮𝙤𝙪:@kahandcoffe 𝙢𝙚: @Attic_author
کتابخوانی در کارخانهها!!! واقعا واقعا جالب و درخور بود😅🙏🏻
حالا اجازه بدید من هم چندتا رویداد بگم در حدودای سال 1950 که علت این درخور بودنش براتون شفاف بشه😁
یکی از مهمترین رخدادهایی که باعث شد جهان مدرن به استفاده از انرژی های نو بیشتر فکر کنه و البته ازش به عنوان یکی از بزرگترین فاجعههای زیستمحیطی و بدترین فاجعه مرتبط با آلودگی هوا هم یاد میشه، مه دود بزرگ 1952 لندن هستش. بعد از این اتفاق که بخاطر حجم زیاد دوده های حاصل از سوختن زغال سنگ برای تولید سوخت رخ داده بود، مجلس بریتانیا، مصوبهی هوای پاک رو تصویب کرد که منجر به استفاده از سوخت های پاک شد.
همزمان هم تو شیکاگو اولین راکتور تولیدکنندهی برق جهان بهره برداری شد که از نقاط عطف صنعت هستهای یاد میشه ازش و از این لحاظ که به هر حال از این سال (1950) جهان کم کم به استفاده از سوختهایی بغیر از فسیلی به طور جدی فکر کرده، برامون اهمیت داره.
یک کتاب مهم هم تو 1951 چاپ شد -اسمش دریای اطراف ما هست- که درخصوص آلودگی های آبی-دریایی بود و نهایتا به یک جنبش رو به رشد زیست محیطی با هدف تاثیر بر شیوه های مهندسیهای مرتبط با حفاظت از محیط زیست تبدیل شد.
حالا ممکنه در حدود 1950 تو یکی از این سه عرصه حضور داشته بودم🤓😂
#Jfyi
#University
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
I'm at an all time;}}}}}}
#Tuneful
شنيده میشود از آسمان صدايی كه
كشيده شعر مرا باز هم به جايی كه
نبود هيچ كسی جز خدا، خدایی كه
نوشت نام تو را، نام آشنايی كه ـ
پس از نوشتن آن آسمان تبسم كرد
و از شنيدنش افلاک دست و پا گم كرد
کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
شنيده میشود از آسمان صدايی كه كشيده شعر مرا باز هم به جايی كه نبود هيچ كسی جز خدا، خدایی كه نوشت نا
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد
نوشت فاطمه، هفت آسمان مزين شد
نوشت فاطمه، تكليف نور روشن شد
دليل خلق زمين و زمان معين شد
نوشت فاطمه، یعنی خدا غزل گفتهاست
غزل، قصیدهی نابی که در ازل گفتهاست
کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد نوشت فاطمه، هفت آسمان مزين شد نوشت فاطمه، تكليف نور روشن شد دليل خلق
نوشت فاطمه تعريف ديگری دارد
ز درک خاک مقام فراتری دارد
خوشا به حال پيمبر چه مادری دارد
درون خانه بهشت معطری دارد
پدر هميشه كنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه برمیداشت