eitaa logo
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
242 دنبال‌کننده
459 عکس
302 ویدیو
4 فایل
با عطر اسپرسو و بوی کاه پذیراتون هستم. ☕📜 ریوجی می‌شنود‌: https://daigo.ir/secret/2399342596 طنین هجویات روزانه + پاسخ پرسش هاتون: https://eitaa.com/storerome
مشاهده در ایتا
دانلود
رنج فراق هست و امید وصال نیست این هست‌ونیست، کاش که زیر و زبر شود
روح آهوی من از مهلکه آرام گریخت با خودش گفت که صیاد ندیده‌است مرا(زهی خیال باطل!)
هدایت شده از  ` Panahqah
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
ما با رفقا تو مشهد هرسری که حرم بودیم(یه چاییمون نشه؟): و هر سری شخصا هفت تا لیوان چای خوردم🗿👍🏻
1651617337327181058Portrait-140_-_audio_only_medium.m4a.mp3
3.02M
میون این‌همه پست متوجه شدم ایتا جان عزیزم، پستی که از عمیق‌ترین حسام براش کپشن زده بودم با این اهنگ رو دیل زده. اومدم ریپ بزنم و متوجهش شدم. مهم نیست ایتا جان، ذهن انسان‌ها محدودیت نداره ولی:)، آره خلاصه‌.
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
میون این‌همه پست متوجه شدم ایتا جان عزیزم، پستی که از عمیق‌ترین حسام براش کپشن زده بودم با این اهنگ
He was looking to get a scholarship in order to live in England, so he left the country to Syria. He needed to rent a room in the dormitory, and he did. The two roommates he had were scarcely kind to him and didn't want him at that place. Days passed, and one of them got a terrible flu. He felt sad , so he started to watch over him. That was the time they hit it off immediately and made good friends. At that university, out of the blue, he realized he's fallen for an adorable girl whose classmate was. Due to being raised in a civilized family, he had set some limitations for himself as well. Thus, he was totally aware of how to keep distance and stay on his rules. Days gone by, and he proposed her, but bcz the girl was Christian and he was Muslim, she refused. "My family doesn't allow me to marry a Muslim one, and after the marriage, where are we supposed to go for a living? Ur not our citizen, in spite of I would be overlooked in your country, " she said. After giving him the last present, which she used to give, he was able to recall and remember everything evidently that she left him at the eight floor meanwhile crying and passing the stairs. She never got married. He didn't as well. It needs to be told that's a true story;))).
وقتی این رو شنیدم حس‌هایی که حس کردم در اون لحظه‌، دقیقا باکسی از احساسات گوناگون بود. کم رخ می‌ده این باکس پر باشه و اینبار از اون دفعاتی بود که حجم اندوهش تنم رو شل کرد یک لحظه و طوفانی از سوگ رو به سمت قلبم سرازیر کرد. همهٔ این‌ها درحالیکه به چشمانش خیره بودم و صورتم واکنشی نشون ‌نمی‌داد، رخ داد. و پسر... ما را به سخت جانی خود، این گمان نبود...
11 - The Way to love myself - CHEN (320).mp3
3.52M
از زیبایی های این او اس تی و لیریکش و ترکیبش با اون سریال محشر نگم براتون... گودتون مورنینگ🤍🌿✨
چون در شکار بر سرِ آهو گذر کنی چشمت بس است؛ دست به تیر و کمان مبر!! 🤌🏽
گفتی که چرا غبار دارم دور از تو سگان هار دارم ای‌کاش تو هم، نه، بی‌خیالش... از یار چه انتظار دارم؟! در عشق تو خط شکن نبودم شرمندهٔ سیم خاردارم لب بسته‌ای از حدیث با من من با دو لب تو کار دارم موسیقی بیت آخرم باش حالا که هوای دار دارم((:
12. Forgiveness.mp3
8.76M
نمی‌دونم ولی حس می‌کنم خودش و ریتمش کپشنشو داره، شایدم مثل اون یکی یک روزی براش کپشن خودمو زدم. مطمئن نیستم، فقط مطمئنم که خیلی مورد پسندم هست و می‌توانم برای ساعت‌های متمادی و ازمنه‌ طولانی خودم رو درش غرق کنم.
دنبال فتح باب صحبت با تو هستم این شعرها، این حرف‌ها، این‌ها... بهانه است!!
آخر به چه درد می‌خورد آفتاب اسفند این که جای پای تو را آب کرده است...((: 1402/12/01
می‌ایستم امروز خدا را به تماشا ای محو شکوه تو خداوند سراپا ای جان جوان مرد به دامان تو دستم من نیز جوانم، ولی افتاده‌ام از پا آتش بزن آتش به دلم، کار دلم را ای عشق مینداز از امروز به فردا آتش بزن آتش به دلم ای پسر عشق یعنی که مکن با دل من هیچ مدارا با آمدنت قاعدهٔ عشق به‌هم خورد لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا تا چشم گشودی به جهان، ساقی ما گفت: «المنته لله که در میکده شد وا...» ابروی تو پیوسته به هم خوف و رجا را چشمان تو کانون تولا و تبرا ای منطق رفتار تو چون خلق محمد(ص) معراج برای تو مهیاست، بفرما! این پرده‌ای از شور عراقی و حجازی است پیراهن تو چنگ و جهان دست زلیخا لب تشنهٔ لب‌های تو لب‌های شراب است لب وا کن و انگور بخواه از لب بابا دل مانده که لب‌های تو انگور بهشتی است یا شیرخدا روی لبت کاشته خرما؟!... عالم همه مبهوت تماشای حسین است هر چند حسین است تو را محو تماشا:") چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان شد گوشهٔ شش گوشه برای تو مهیا✓ از گوشهٔ شش گوشه دلم با تو سفر کرد ناگاه درآورد سر از گنبد خضرا مجنون علی شد همهٔ شهر ولی من، مجنون علی اکبر لیلام به مولا((؛
4_5859229994777056839.mp3
3.9M
تا ساعت‌ها می‌توانم immersed کنم خودم رو درش. با نت‌ها پرواز کنم و پرواز کنم و پرواز کنم و اوج بگیرم تا بالاترین نقاط متصور در ذهنم. تا دیگه به فضای R² و R³ هم حتی محدود نباشم و تو ابعاد مختلف تکرار بشم؛ مثل یک تشعشع عبور کنم از مرزهای خیالی. Gn🌿