در یکی از اردوها، آقایی به یکی از خادمین گفتند از خانم بنده هم به عنوان #خانواده_باشکوه تقدیر کنید. بچه سوممان یک ماه دیگر به دنیا می آید و خانمم ۲۵ ساله هست.
رفتیم و خانم را تحویل گرفتیم و بعد از تبریک، هدیه ناقابلی به رسم یادگاری تقدیمشان کردیم.
موقع خداحافظی، آقا به من گفتند:
_خانم! این اردوی شما بصورت خاص روی زندگی من تأثیر داشت!
_ تعجب کردم. گفتم از چه جهت؟
_گفتند: خانم من ۲۵ سالش هست و الان که بچه سوممان به زودی متولد میشود خانمم اینقدر نیش و کنایه از اطرافیان شنیده که حال روحی اش خیلی بهم ریخته بود! اما بعد از حضور در این جمع و دیدن این همه خانواده خوش جمعیت، حسابی از این رو به آن رو شد و الان کلی روحیه گرفته.🌹🌹
👌پی نوشت: در اردوی دوم با حضور حاج آقا وافی، حدود ۱۵ خانواده #خوش_فرزند حضور داشتند.❤️
#روایت_پناه
@panah_mardomi