eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
13هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 پیشنهاد علیرضا پناهیان برای برگزاری جشن‌ها: 🔸 جشن‌ها و مراسم سرور اهل‌بیت(ع) را در میادین اصلی شهر برگزار کنید 🔸 جلسات پرشور و احساس خود را به همه نشان دهید؛ این هم امر به معروف است 🔘 اگر بی‌دینی در جامعه دارد زیاد می‌شود دین‌دارها تظاهرات دینی خود را افزایش دهند 🔘 ظواهر دین را پررنگ‌تر جلوه دهید و جذابیت‌های مراسمات مذهبی را به مردم برسانید 🔘 به مردمی که مجالس اهل‌بیت‌(ع) را تجربه نکرده‌اند بگویید که حضور در این جلسات چه لذت و موهبتی دارد 🔘 هیجانات مذهبی خود را در اماکن دربسته پنهان نکنید؛ این‌ احساس را علنی کرده و با تمام مردم شهرتان شریک بشوید __ : وقتی دیدید بی‌دینی در یک ‌جامعه‌ای دارد زیاد می‌شود، دین‌دارها باید تظاهرات دینی خود را افزایش بدهند. جشن‌ها باید در میادین اصلی شهر برگزار شود. شنیده بودم که رشت، شهر شب‌های زنده است، اما اینکه مردم رشت تا پاسی از شب این‌گونه برای اهل‌بیت(ع) جشن و سرور برپا کنند واقعاً جای تقدیر دارد. با برخی از بی‌دینی‌ها باید به صورت لطیف و زیبا برخورد کرد. باید هیئت‌ها به صورتی نرم و لطیف، حرکت‌ها و تظاهرات دینی را در بین مردم و میادین اصلی شهر برگزار کنند چرا که این امر خودش یک امر به معروف است. ما امکانات پیروزی بر تمدن کفر را داریم اما خودمان استفاده نمی‌کنیم. جوان‌ترها باید برای کار فرهنگی بیشتر به میدان بیایند. جلسات پرشور و پراحساسی که در هیئات برگزار می‌کنید را به تمام مردم نشان دهید، بسیاری از کسانی که دوری می‌کنند شاید یک‌بار هم این‌ احساس را تجربه نکرده باشند، پس وظیفه شماست که این جلسات را علنی کنید. برخی می‌گویند که استان گیلان به دلیل توریستی بودن، بیشتر نیاز به کار فرهنگی دارد. در این صورت لازم است که خود مجموعه‌های فرهنگی و جوانان، ظواهر دین را پررنگ‌تر در این شهر و استان جلوه دهند. هیجانات مذهبی خود را پنهان نکنید. به کسانی که از کنار جلسات و محافل جشن و سرور عبور می‌کنند شیرینی بدهید و با آن‌ها ارتباط بگیرید، سعی نکنید در اماکن دربسته که فقط خودتان هستید مجلس برگزار کنید، این‌ احساس را با تمام مردم شهرتان شریک شوید. سعی کنید پیام این جذابیت‌های مراسمات مذهبی را به مردم برسانید. شما موظف هستید به مردمی که این مجالس را تجربه نکرده‌اند بگویید که شرکت در مجالس اهل‌بیت‌(ع) چه لذت و موهبتی برایشان دارد. 🚩 جشن میلاد پیامبر(ص) در مهدیۀ رشت – ۱۴۰۲/۰۷/۱۳ @Panahian_text
🔸 بیش از مظلومیت غزه باید از شجاعت زنان غزه صحبت کرد 🔸 چرا صهیونیست‌ها مناطق مسکونی غزه را بمباران می‌کنند؟ 📌 علیرضا پناهیان در گفتگوی زندۀ تلویزیونی شبکه دو: 🔘 برخی سیاسیون فاسد جهان هم برای غزه دلسوزی می‌کنند؛ حرف برتر ما غیر از مظلومیت غزه چیست؟ 🔘 زنان شجاع غزه مردان خود را به میدان فرستادند بااینکه می‌دانستند دشمن خانه‌هایشان را بمباران‌ خواهد کرد 🔘 در طول تاریخ شاید هیچ‌وقت مواجهۀ حق و باطل، این‌قدر شهید زن نداشته که الان غزه دارد 🔘 اگر زنان غزه موافق نبودند، جوانان و مردان آنها برای مبارزه حرکت نمی‌کردند 🔘 اسرائیل خانه‌های غزه را می‌زند تا زنان به ستوه بیایند و نگذارند جوانان‌شان به مقاومت ادامه دهند 🔘 زنان غزه نقش اول را در مقاومت دارند؛ شهادت‌طلبی جوانان فلسطین ناشی از درس‌های مادران‌ شجاع آنهاست ______ : در طول تاریخ شاید هیچ زمانی در مواجهۀ جبهه حق و باطل، این‌قدر شهید زن نداشته باشیم که در غزه داریم. در تقدیر از زنان غزه و زنان جبهۀ مقاومت، بدون مبالغه عرض می‌کنم که زنان در مقاومت نقش اول را دارند. این جوانان و مردان غزه که برای مبارزه با صهیونیست‌ها حرکت کردند، مادران، همسران و دخترانی دارند، و اگر این زنان موافق نبودند، این مجاهدان برای مبارزه با اسرائیل حرکت نمی‌کردند. این مادران و همسران می‌دانستند که اگر جوانان و مردان آنها برای نبرد با اسرائیل اقدام کنند، دشمن صهیونیستی خانه‌های آنان را بمباران خواهد کرد. اگر این زنان مخالفت می‌کردند، جوانان و مردان نمی‌توانستند این حرکت بزرگ را انجام دهند. حتماً نه‌تنها موافق بودند، بلکه مشوّق آنها بودند. لذا می‌توان گفت که خط مقدم و نقش‌آفرینی اول با زنان غزه است. چرا صهیونیست‌ها مناطق مسکونی غزه را بمباران می‌کنند؟ یک دلیلش این است که خانواده‌ها و زنان غزه به ستوه بیایند و اجازه ندهند مردان و جوانان آنها به مقاومت ادامه بدهند. چون دشمنان می‌دانند که عقبۀ سرمایۀ انسانی و سرمایۀ انگیزشی جوانان غزه، خانواده‌ها و زنان و کودکان هستند. امروز زنان در خط مقاومت، حرف اول را می‌زنند. اگر با مادران شهدا و مجاهدان مقاومت صحبت کنید، از نزدیک شجاعت و ازخودگذشتگی آنها را حس می‌کنید. به همین دلیل باید گفت مرحبا به زنان مقاومت که این شجاعت را داشتند که به فرزندان خودشان منتقل بکنند. زنان غزه این ازخودگذشتگی را داشتند که به مرد خودشان بگویند «به میدان مبارزه برو ولو اینکه من را اینجا زیر بمباران‌ها از بین ببرند» این خیلی مقام بزرگی است؛ باید این را بیشتر دید و بیشتر از آن حرف زد، تا اینکه فقط بخواهیم از مظلومیت اهالی غزه صحبت بکنیم یا فقط از کودکانی که قطعه‌قطعه شدند، حرف بزنیم. امروز شما می‌بینید که برخی از سران فاسد سیاسی جهان هم برای کودکان غزه دلسوزی می‌کنند. ما چه حرف اضافه‌ای داریم؟ ما باید آن حرف برتر را بزنیم و دربارۀ شجاعت آنها بگوییم. وزیر خارجۀ اسبق آمریکا که یک زن بود می‌گفت: «تا وقتی مادران مسلمان به فرزندان خود درس شهادت می‌دهند همه آنها تروریست هستند و باید همۀ آنها را کشت» این سخن یک سیاست‌ورز است که خودش زن است. آنها می‌فهمیدند که این شهادت‌طلبی جوانان فلسطین ناشی از درس‌هایی است که مادران به آنها می‌دهند. پس زنان در شجاعت این مردان مقاومت نقش اول را دارند. و واقعاً باید دست‌مریزاد گفت و باید این مادران را توصیف کرد و از آنها تقدیر کرد. 🚩 برنامۀ «خط سوم» از شبکۀ دو – ۱۴۰۲.۰۷.۲۶ 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
🔸توحش اسرائیل میوۀ تمدن غرب است؛ این تمدن بدون وحشی‌گری پابرجا نمی‌ماند 🔸ببینید لیبرال‌دموکراسی چقدر وابسته است به رژیم ددمنشی مثل اسرائیل! 📌 علیرضا پناهیان در گفتگوی زندۀ تلویزیونی شبکه دو: 🔘 الآن خیانت به شهدا و مظلومان غزه است اگر یک عالم دینی‌ در مسجد، حرف بی‌ربط با این حماسه بزند 🔘 آموزش به نسل نو باید در متن حادثه‌ها باشد و صرفاً آموزش نظری نباشد 🔘 در دل این حماسۀ غزه چه آموزشی به فرزندان‌مان بدهیم؟ 1️⃣ جنایت غزه صرفاً توحّش اسرائیل نیست؛ این نتیجۀ تمام تمدن غرب است 2️⃣ با دیدن ناتوانی و ضعف دشمن، کفر به طاغوت پیدا کنیم 3️⃣ شجاعت در برابر زور و بیان ویژگی‌ ترسوها و افراد شجاع __ : ما آموزش فرزندان‌مان را باید اولاً به مادران‌ بسپاریم، و مادران نباید این آموزش را کاملاً به مسجد و مدرسه بسپارند. به فرمودۀ امام(ره) آموزش مادر جایگزین ندارد. حتی پدران هم مثل مادران نمی‌توانند در تربیت و تعلیم نسل نو در جامعۀ ما موفق باشند. آموزش به نسل نو باید در متن حادثه‌ها باشد و صرفاً آموزش نظری نباشد. آموزش باید مثل دانشگاه علوم پزشکی باشد که می‌روند بالای سرِ بیمار و همان‌جا به دانشجوها آموزش می‌دهند. بحث‌های نظری را مدتی کنار بگذاریم. الان خیانت به خون شهدا و خیانت به خون مظلومان غزه است اگر یک عالم دینی‌ در مسجد، حرف بی‌ربط با این حادثۀ بزرگ و حماسۀ سترگ بزند. معلمان ما و گفتگوی عادی مادران ما در خانه باید این باشد. الان در دل این حادثه و حماسۀ غزه چه آموزشی می‌توانیم بدهیم؟ شاید اولین آموزشی که در این‌باره باید به فرزندان بدهیم این است که بگوییم این وحشی‌گری اسرائیل در غزه، ولیدۀ تمدن غرب است، لازمۀ تمدن غرب است. تمدن غرب بدون این وحشی‌گری‌ها زنده و پابرجا نیست نه اینکه این اشتباه تمدن غرب باشد. اگر یک پزشک یا مهندس، دزدی کند، نمی‌توان گفت که دزدی کردن لازمۀ پزشکی و مهندسی است، اینها اشتباه موردی است که افراد انجام می‌دهند. اما صهیونیزم و رژیم پلید اسرائیل، فرزند تمدن غرب است. میوۀ آن درخت شوم است. امروز هر کسی این را نفهمد از حداقلّ معرفت در باب تمدن برخوردار نیست. ببینید چگونه لیبرال دموکراسی وابسته است به داشتن رژیم ددمنشی مثل اسرائیل؟ آلمان مگر تکنولوژی ندارد؟ خُب با فروش ماشین‌های پیشرفته، پول در بیاورد، چرا صدر اعظم آلمان می‌آید و نان در خون بچه‌های غزه می‌زند و به مردم آلمان می‌خوراند؟ آمریکا مگر علم و تکنولوژی پیشرفته ندارد؟ پس چه نیازی به سفّاکی دارد؟ چرا بایدن می‌گوید: اگر اسرائیل نبود ما باید می‌رفتیم یک چنین چیزی را در خاورمیانه ایجاد می‌کردیم؟ برای اینکه اینها نمی‌توانند بدون غارت و جنایت و صرفاً با تکنولوژی، خودشان را اداره کنند. چرا لیبرال‌دموکراسی غربی به یک رژیم سفّاک در منطقه مانند اسرائیل نیاز دارد؟ چون این نتیجۀ آن تمدن است، این توحّش ولیدۀ تمدن غرب است. این را باید به فرزندان خودمان یاد بدهیم و الّا بچه‌هایمان غربزده می‌شوند و از ظاهر غرب فریفته می‌شوند و این تقصیر کلّ علمای دین است که دارند تبلیغ می‌کنند و تقصیر کلّ معلمان و پدران و مادران ما خواهد بود. این چیزی که الآن داریم می‌بینیم صرفاً توحّش یک رژیم آپارتاید دینی به نام اسرائیل نیست؛ بلکه این تمام تمدن غرب است که به اصطلاح «شیشۀ عمرش» در اینجا دارد شکسته می‌شود. درس دیگری که می‌توانیم از این حماسه بگیریم این است که کفر به طاغوت پیدا بکنیم؛ چون می‌بینیم که تمدن غرب غیر از این توحّش، تمدنی ناتوان و ضعیف است. دیدید که آسیب خورد؟ علی‌رغم این هیمنه‌ای که برای خودشان درست کردند و تکنولوژی و تجهیزاتی که دارند ببینید چقدر آسیب‌پذیرند! باید ضعف دشمن را به فرزندان نشان بدهیم و دشمن را خیلی بزرگ جلوه ندهیم. نشان بدهیم دشمنان ما ضعیف و آسیب‌پذیر هستند. شاید بچه‌های ما تصور کنند که آنها خیلی قدرت دارند، چون در فیلم‌ها و صفحات مجازی مدام تجهیزات و هواپیماهای خودشان را نشان می‌دهند. مادران و معلمان ما باید به بچه‌ها بگویند که دشمنان ما باوجود این امکانات هم هیچ غلطی نتوانستند بکنند. در دفاع مقدس ما هم همین‌طور بود. این آسیب‌پذیر بودن دشمن و اینکه مظلومان چگونه می‌توانند قدرتمند بشوند را برای فرزندان‌مان توضیح بدهیم. درس سوم، شجاعت در برابر زور است و بیان ویژگی‌های ترسوها و افراد شجاع. ترسوها سازش با دشمن را تئوریزه می‌کنند، ترسوها گاهی خیلی وحشی می‌شوند؛ مثل اسرائیلی‌هایی که زنان و کودکان را وحشیانه می‌کشند چون خود را در معرض نابودی می‌بینند. 🚩 برنامۀ «خط سوم» از شبکۀ دو – ۱۴۰۲.۰۷.۲۶ 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
🔸 یک دروغ بزرگ دربارۀ سکولاریزم به جامعۀ بشری گفته‌اند: 🔸 صهیونیست‌ها سکولاریزم(عدم دخالت دین) را ترویج کردند اما خودشان با یک دین انحرافی بر همه مسلط شدند 📌 علیرضا پناهیان در اجتماع بین‌المللی عاشقان مبارزه با اسرائیل: 🔘 چرا قرآن فرمود: یهودی‌ها شدیدترین دشمنی را با مؤمنان دارند؟ 🔘 بدترین دشمن مؤمنان، یهودیان صهیونیست هستند که در دین‌شان سلطه‌طلبی بر انسان‌ها را قرار دادند 🔘 فقط با دین می‌شود علیه دین تحریف‌شدۀ صهیونیسم قیام کرد نه با شعارهای حقوق بشری و اومانیستی 🔘 فقط قدرت دین حق است که می‌تواند مظلومان را بر یک دین باطل پیروز کند 🔘 مشکل بشر بی‌خدایی نیست بلکه خداپرستان دروغینی به‌نام یهود صهیونیست‌اند که خود را قوم برتر دانسته و دیگران را قتل‌عام می‌کنند! _______ آیۀ عجیبی در قرآن کریم هست که اشاره به حقایق زمان ما دارد. «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ» (مائده، 82) ای پیامبر، قطعاً این حقیقت را خواهی یافت که شدیدترین دشمنی با مؤمنان از جانب یهودی‌ها است. چرا اینها شدیدترین دشمن هستند؟ برای اینکه یهودی‌های صهیونیست در تعلیمات دینی خود تصریح می‌کنند که خدا دو نوع حیوان آفریده؛ یک حیوان چهارپا و یک حیوان دوپا که انسان‌های غیر یهودی‌ هستند. لذا هر کدام از اینها را به قتل برسانیم اساساً هیچ حقی ضایع نشده چون آنها اصلاً حقی ندارند. برای آموزش و پرورش کشورهای اسلامی من‌جمله کشور خودمان تأسف می‌خورم اگر این آیۀ قرآن را به کودکان یاد ندهند. بدترین دشمنان ما همین یهودی‌ها هستند که در دینِ خودشان سلطه‌طلبی بر انسان‌ها را تعبیه کرده‌اند. اینها خودشان را به‌عنوان قوم برگزیده معرفی کرده و به‌عنوان امر خدا انسان‌ها را می‌کُشند. دربارۀ سکولاریزم یک دروغ بزرگ را به جامعۀ بشری گفته‌اند. سکولاریزم یعنی اینکه دین را دخالت ندهید. این دروغ را اندیشمندان نگفتند بلکه صهیونیست‌ها این دروغ را گفتند چون خودشان بر مبنای یک دین باطل و بر مبنای دینی که دستور وحشی‌گری به آنها می‌دهد بر انسانها سلطه پیدا کردند. صهیونیست‌ها و یهودی‌هایی که در آیۀ قرآن اشاره شده، با قدرت یک دین تحریف‌شده، بر انسان‌ها سلطه پیدا کردند و بعد، همین صهیونیست‌ها دنبال ترویج سکولاریزم هستند تا دیگران با دین قدرت پیدا نکنند و نتوانند آنها را از بین ببرند. تنها و تنها با دین است که می‌شود آنها را از بین برد؛ با شعارهای حقوق بشری، با شعار آزادی و شعارهای اومانیستی نمی‌شود صهیونیست‌ها را از بین برد! اصلاً صهیونیست‌ها ولیدۀ نامشروع همین شعارهای اومانیستی و حقوق بشری هستند. همان نظام‌هایی که منافقانه شعار حقوق بشر و آزادی سر می‌دهند این ولیدۀ شوم و غدۀ سرطانی را در میان مظلومان و مؤمنان در این منطقه قرار دادند. اشتباه نکنیم! فقط با دین می‌شود علیه یک دین انحرافی قیام کرد. فقط قدرت دین حق است که می‌تواند مظلومان را بر یک دین باطل پیروز کند! فقط دین می‌تواند صهیونیست‌ها را از بین ببرد. قرآن با سکولاریزم مبارزه نمی‌کند و چیزی به نام الحاد در مقابل خود ندارد! آموزش‌های دینی و فریادهای عالمان دینی نباید منحرف بشود به سوی مفاهیمی به نام الحاد و آتئیست و بی‌دینی و بی‌خدایی! ما در میان خود مشکلی به نام بی‌دینی نداریم! ما در مقابل خود مشکلی داریم به نام دین انحراف‌یافته و دینی که سلطه پیدا کرده است بر مسیحیان و مسلمانان عالم؛ دینی که سلطه دارد بر اقتصاد جهان؛ و این دین یهود است. و این دین را با دین می‌شود از بین برد! مشکل بشریت بی‌خدایی نیست! مشکل بشریت خداپرستان دروغینی هستند به نام یهود صهیونیست که خود را از جانب خدا قوم برتر می‌دانند و این‌چنین مؤمنان را قتل‌عام می‌کنند! به مسیحیان عالم باید بگوییم برای اینکه کشورهای شما از زیر یوق صهیونیست‌ها نجات پیدا کند باید با دین خود علیه این دین انحرافی قیام کنید. خداوند در همین آیه می‌فرماید: «وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ قالُوا إِنّا نَصارى» نصاری و مسیحیان نزدیک‌ترین قوم به مسلمان‌ها هستند. این آیه قرآن، حساب مسیحیان را کاملاً از یهود جدا می‌کند. خداوند در اینجا از مسیحیان تعریف می‌کند و شدیدترین دشمنی را نسبت می‌دهد به یهود. این راهبرد جهانی مسلمانان است برای اینکه مسیحیان جهان را بیدار کنند، تا مسیحیان در کنار مسلمان‌ها قرار بگیرند علیه یهود صهیونیزمی که مسیحیان و مسلمانان را با هم به بردگی کشیده است. به سردمداران دولت‌های فاسد کشورهای مسیحی نگاه نکنید. آنها حسابشان از مردم مسیحی جداست. آنها دست‌نشانده‌های صهیونیزم هستند؛ همان‌طور که در کشورهای اسلامی هم سیاست‌ورزانی داریم که دست‌نشاندگان صهیونیزم هستند. 🚩 حرم حضرت معصومه(س) – ۱۴۰۲.۰۷.۲۷ صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
🔸 به‌جای «هیهات منّاالذّلة» فریاد «یا منصورُ أمِت» سر بدهیم 🔸 بالاتر از شهادت‌طلبی شعار انتقام خون شهدا را سر بدهیم 📌 علیرضا پناهیان در اجتماع بین‌المللی عاشقان مبارزه با اسرائیل: 🔘 «هیهات منّاالذّلة» شعار امام‌حسین(ع) در اوج غربت و محاصره بود؛ شاید امروز باید شعار مختار را سر بدهیم 🔘 امروز مؤمنان و مسلمانان در معرض انتقام خون شهیدان‌ خود قرار دارند 🔘 شعار «یا منصورُ أمِت» فریاد مؤمنان است خطاب به جوانان حماسه‌ساز مقاومت و غزه 🔘«یا منصورُ أمِت» یعنی ای کسی که پیروز هستی و خدا یاری‌ات کرده، قاتلان و ظالمان را بکُش! _______ : دیگر دوران یهود صهیونیزم به سر آمده است. از اینجا به بعد با هم فریاد پیروزی و غریو نصرت و فتح سر بدهیم. شاید کم‌کم دوران «هیهات منّاالذّلة» گذشته باشد. این شعار اباعبدالله الحسین(ع) در اوج غربت و در نهایت محاصره بود. شاید ما باید شعار مختار را سر بدهیم که در جریان انتقام خون حسین(ع) شعار «یا منصورُ أمِت» سر می‌داد. یا منصور یعنی ای کسی که پیروز هستی، ای کسی که خدا تو را یاری کرده است، قاتلان را بکُش! ظالمان را بکُش! امروز شعار «یا منصورُ أمِت!» فریاد مؤمنان است خطاب به جوانان حماسه‌ساز غزه که رهبری عزیز پیشانی و بازوی آنها را بوسیدند. حماس هنوز کوچک‌ترین ضربه و صدمه‌ای نخورده است و انرژی خود را آماده کرده است برای ضربه‌های سهمگین‌تری که باید بر پیکر صهیونیست‌ها وارد کند. ما الان شعاری بالاتر از شهادت‌طلبی داریم! شعاری بالاتر از اینکه ما از شهادت نمی‌ترسیم داریم. شهادت‌طلبی برای وقتی است که ما در معرض شهادت هستیم. کم‌کم به‌جایی می‌رسیم که مسلمانان در معرض شهادت نیستند بلکه در معرض انتقام خون شهیدان‌ خود هستند و ان‌شاءالله تاریخ را تغییر خواهیم داد. شاید به زودی «مرگ بر اسرائیل» برای ما یک خاطره بشود. «مرگ بر اسرائیل» وقتی گفته می‌شود که هنوز اسرائیل نمرده باشد. ولی ما می‌بینیم که جمجمۀ او شکسته و شیشۀ عمرش ترک برداشته است. امروز باید به مردم غزه و حزب‌الله لبنان و جوانان عراقی و سوری که برای مبارزه با اسرائیل حرکت کردند بگوییم «یا منصورُ أمِت!» یک زمانی خواهد رسید که اسرائیل از صفحۀ روزگار محو شده است. چرا آن زمان، زمان ما نباشد؟ یک زمانی فلسطینی‌ها آخرین شهیدان را خواهند داد، چرا آخرین شهیدان فلسطینی همین شهدای امروز غزه نباشند؟ یک زمانی آخرین لحظه‌های قدرت پوشالی صهیونیزم خواهد بود؛ چرا ما الآن شاهد این آخرین لحظه‌ها نباشیم؟ شاید در زمان ما همۀ این اتفاق‌ها بیفتد. مردم فلسطین خودشان را برای ادارۀ فلسطین آماده کنند. حضرت امام(ره) می‌فرمود که وقتی دیدید همۀ دل‌ها متوجه یک حقیقت شده است، بدانید نصرت خدا به دنبالش خواهد بود... تظاهرات خودجوشی که در همۀ کشورها رخ داد از این واقعیت حکایت می‌‌کند. در همین تهران وقتی خبر بمباران بیمارستان غزه منتشر شد، مردم تا صبح در خیابان‌ها بودند، این تظاهرات با همۀ تظاهرات‌ها متفاوت است. شور شما امروز، با همۀ احساسات انقلابی متفاوت است. در چشم‌ها که نگاه می‌کنی می‌بینی انتظار به پایان رسیده است. کسی خدمت امام صادق(ع) آمد و گفت فرزندش را گم کرده است. بار اول و دوم که آمد ناله می‌زد. امام صادق او را تسلّی دادند و به صبر دعوت کردند و امیدوارش کردند. بار سوم که آمد گفت که دیگر صبرم تمام شده است. امام صادق(ع) فرمود فرزندت امروز پیدا می‌شود. او که از نزد امام بیرون رفت فرزند خود را پیدا کرد. اطرافیان امام صادق(ع) گفتند: شما از علم غیب استفاده کردید و گفتید امروز فرزندت پیدا می‌شود؟ حضرت فرمود: نه، وقتی که صبر و تحمل به پایان برسد، فرج حاصل می‌شود. (ارشاد القلوب، ج1، ص150) یا صاحب الزمان! این مردم نمی‌توانند کودکان غزه را بیش از این قطعه‌قطعه شده تحمل کنند. هیچ‌یک از مسلمانان نمی‌توانند. هیچ انسان با شرفی در جهان دیگر نمی‌تواند تحمل کند. این بی‌صبری ما را از ما بپذیر. همین مقدار ما را لایق دیدار خودت قرار بده! مقدمات فرج تو با قدرت مسلمانان باید فراهم بشود. یابن الحسن، بازوی قویّ جوانان حماس را ببین و بیا. یابن الحسن بیا و مسیح بن مریم را با خود بیاور؛ جهان مسیحیت و جهان اسلام را از این ظلمتی که صهیونیزم بین‌الملل بر دولت‌ها و بر جان ملت‌ها ایجاد کرده و از این سایۀ شوم رهایی ببخش و به نور خودت ما را نجات بده. 🚩 حرم حضرت معصومه(س) – ۱۴۰۲.۰۷.۲۷ صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
🔻آیا داشتن انتخابات پرشور و مشارکت بالا مستلزم دوقطبی‌سازی است؟ 📌برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف» با موضوع انتخابات و مسائل پیرامون آن- قسمت اول 🔸خداوند متعال سوره‌ای به نام «منافقین» نازل کرد و منافقان دوقطبی‌ساز را رسوا کرد 🔸دوقطبی‌سازی کاذب، شنیع‌ترین اتفاق سیاسی در یک جامعه است که نتیجه‌ای جز نابودی جامعه ندارد 🔸ایجاد دوقطبی برای رأی‌گیری، قطعاً یک جنایت است؛ چون آثار شومش اصلاً قابل رفع نیست 🔸دیکتاتوری‌ای‌ که رسانه‌های دوقطبی‌ساز ایجاد کردند از دیکتاتوری رضاخان و ساواک بدتر است ____________ در زمان رسول‌خدا(ص) منافقینی بودند که بعدها دست به قتل اولیای خدا زدند؛ ولی جنایت دوقطبی‌سازی جامعه اینقدر بالا است که خداوند متعال سوره‌ای به نام «منافقین» نازل کرد و منافقان دوقطبی‌ساز را افشا و رسوا کرد. تنها منافقی که خدا آبرویش را برد کسی بود که می‌خواست جامعۀ مدینه را دچار دوقطبی کند. بعضی‌ها در کشور ما دوقطبی را طبیعی می‌دانند؛ یعنی اینها از بدیهیات دین فاصله دارند. یکسان‌سازی مردم خطا و حماقت است، وجود گروه‌های متعدد و متکثر در جامعه عامل پیشرفت است، ولی دوقطبی‌سازی کاذب، شنیع‌ترین اتفاق سیاسی در یک جامعه است. به‌طور طبیعی دوقطبی‌هایی در جامعه هست، ولی تحریک آنها به‌عنوان گسل‌های اجتماعی نتیجه‌ای جز نابودی جامعه ندارد. دوقطبی‌سازی یعنی اوج دشمنی بین دو جریان، که مردم را تحریک کند و به صحنه بیاورد. این کار در بلندمدت آثار شوم بسیاری دارد که یک کشور را زمین می‌زند. مهم‌ترین آثار شوم دوقطبی‌ساز این است که انتقاد از یک قطب افراد را به عضویت در قطب مقابل متهم می‌کند، هر قطب عیوب قطب رقیب را برجسته می‌کند و از ضعف‌های خودشان چشم می‌پوشند، افراد به‌ جای تضارب آرا به دنبال پیروزی در مناظره هستند. بدون انتقاد و تضارب آرا و افکار جامعه رشد نمی‌کند. نگاه سیاسی‌ رهبر انقلاب این است که هیچ جریانی حذف نشود؛ مگر جریانی که ضدّ ملت باشد. یک زمانی فرمودند اگر جریان چپ نبود من خودم آن را می‌ساختم؛ چون باعث تفکر در جامعه می‌شود. یک جریان نباید دیگر جریان‌ها را در یک قطب قرار بدهد. بقیه‌ یک قطب نیستند، چون با هم تفاوت‌هایی دارند. وقتی یک جریان دیگران را در یک کاسه جمع می‌کند، دارد خودنمایی و بزرگنمایی می‌کند. این دروغ بزرگ دیگران را تحت دیکتاتوری روانی قرار می‌دهد به‌طوری که نمی‌توانند اظهارنظر کنند. اختلاف نظر و رقابت سالم اقتصادی و سیاسی محسّنات زیادی دارد؛ آداب و آئینی هم دارد. رقابت نباید موجب حذف کسی شود. نباید کسی دیگر جریان‌ها را متّهم کند، با دروغ‌پراکنی و تخریب فضای جامعه را متشنّج کند. گاهی اینها حتی اصل نظام را هم زیر سؤال می‌برند. این وضعیت بدتر از وضعیت کشورهای بدبختی است که به‌خاطر دوقطبی‌بودن تحت سیطرۀ صهیونیست‌ها هستند؛ چون اینجا یکی از قطب‌ها ژست اپوزسیون می‌گیرد. بنده حوادث سال گذشته را نتیجۀ عملکرد دوقطبی‌سازی جامعه می‌بینم. هر اختلافی دوقطبی‌سازی نیست. «قطب» یعنی یک سلسله نظریات، که از یک مبنا و آبشخور تغذیه می‌شود، مهندسی‌ خاصی از مفاهیم و مواضع را شکل داده، افرادی را سازماندهی کرده است. اگر در طرف دیگر یک سلسله از نظرات با مبانی متفاوت ایجاد و مفاهیم و مواضع خاص مهندسی شود، دو قطب شکل می‌گیرد. یکی از ضررهای مهمّ دوقطبی این است که از جبهه‌گیری در مقابل قطب اصیلی که مقابل‌مان قرار دارد باز می‌مانیم. رسول‌خدا(ص) از تفکیک دوقطبی واقعی انصار و مهاجرین ناراحت شد؛ چون اگر اینها با همدیگر اختلاف کنند، اختلاف اصیل ایمان و کفر و ظالم و مظلوم از بین می‌رود. دوقطبی درونی ما را در مقابل کفر و ظلم ضعیف می‌کند. در ادبیات رهبر معظم انقلاب شاهد دوقطبی‌هایی مثل «خودی-غیرخودی» و «انقلابی-غیرانقلابی» هستیم. ایشان می‌فرمایند خودی و انقلابی یعنی کسانی که دلسوز کشور هستند؛ حتی در انتخابات می‌فرماید اگر شما نسبت به نظام هم انتقاد یا اعتراضی دارید کشورتان را رها نکنید چون انتخابات کشور شما را تقویت می‌کند و اگر کشور تضعیف بشود، دشمنان این سرزمین و مردم سلطه پیدا می‌کنند و ضربه می‌زنند. اگرچه دوقطبی‌سازی موقتاً مشارکت را افزایش می‌دهد، اما آثار شومش بیشتر از اثر افزایش مشارکت است. ایجاد دوقطبی برای رأی‌گیری، قطعاً یک جنایت است؛ چون آثار شومش اصلاً قابل رفع نیست. دیکتاتوریی‌ که رسانه‌های دوقطبی‌ساز ایجاد کردند از دیکتاتوری رضاخان و ساواک بدتر است. مرگ بر حزبی که می‌خواهد جلوی آزادی اندیشه را بگیرد. چه اشکالی دارد یک نماینده یک نظر بدهد نزدیک اصولگراها و یک نظر بدهد نزدیک اصلاح‌طلب‌ها؟! نه اصلاح‌طلب‌ها و نه اصولگراها مانیفست واضحی ندارند. نه مردم و نه نخبگان به‌سادگی‌ قابل دسته‌بندی به اصلاح‌طلب‌-اصولگراها نیستند. 📺 برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف»- شبکۀ سه - ۱۴۰۲.۱۰.۰۴ صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
🔰باید فرهنگ‌سازی صورت بگیرد؛ سیاسیون فرهنگ جامعۀ ما را بر اساس دوقطبی‌سازی خراب کردند 📌برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف» با موضوع انتخابات و مسائل پیرامون آن- قسمت دوم 🔺گروه‌های مختلف وارد میدان شوند؛ این کار به بیرون‌آوردن جامعه از دوقطبی کمک می‌کند 🔺مردم کشورمان در سطح اعلای بلوغ سیاسی هستند، امّا سیاسیون با دوقطبی‌سازی ایجاد خفقان کردند 🔺وقتی سیاسیون ذهن جامعه را خراب بکنند، امیرالمؤمنین(ع) هم نمی‌تواند جامعه را نجات بدهد 🔺وقتی یک نماینده گسل اجتماعی را تحریک می‌کند، شورای نگهبان باید بگوید تو دیگر صلاحیت سیاسی نداری ____ بعضی‌ها فرض را بر این گرفتند که اساساً بیشتر از دو دیدگاه در جامعه نیست. اصلاً این‌طور نیست. در موضوعات مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی چندین نظر وجود دارد که طرفدارانشان در این دو گروه پخش هستند. افرادی که دیدگاه‌های مختلف دارند می‌توانند دیدگاه‌هایشان را با مردم در میان بگذارند و رأی متناسب با خودشان را بگیرند. معمولاً وقتی طیف‌بندی شد نماینده‌ای که در یک زمینه‌ نظرش به طیف مقابل نزدیک باشد نظرش را ابراز نمی‌کند. می‌گوید من آن جبهه را تقویت نمی‌کنم. اینجا به‌جای رشد یک جنایت بزرگ اتفاق می‌افتد. دوست دارم گروه‌های مختلف فکری خودشان را سازماندهی کنند و وارد میدان شوند. این کار به بیرون‌آوردن جامعه از دوقطبی کمک می‌کند. لذا در جلسات جریان پایداری، شورای ائتلاف و جمنا رفتم و سخنرانی کردم. من عضو آنها نمی‌شوم ولی هر کاری را که به تشکّل و سازماندهی افراد و حرف‌ها و نظریات کمک کند مبارک می‌دانم. دوست دارم این نقد و آزادی افکار در جامعه جریان داشته باشد. هر اختلاف نظری اسمش دوقطبی نیست. این یک‌جور سوءاستفاده از کلمۀ دوقطبی‌سازی است. اختلاف‌نظرها مفید است. حضرت آیت‌الله ری‌شهری گفتند که زمانی که وزیر اطلاعات بودم، اختلافات داخلی را به امام گزارش دادم. امام فرمودند برای مملکت اختلافات کم ضرر دارد، اختلافات زیاد خوب است؛ یعنی اینها همدیگر را نقد، تعدیل و تکمیل می‌کنند، مردم انتخاب می‌کنند، خبرگان و نخبگان جامعه رشد می‌کنند. هرکدام از مردم مرجع تقلید متفاوتی با دیگری انتخاب می‌کنند. آیا کسی دربارۀ مرجع دعوا می‌کند؟! دربارۀ پزشک و معلم و ... هم همین‌طور است، مگر مردم در آن موارد شبیه یارگیری انتخاباتی عمل می‌کنند؟ این انتخابات آزادانه مگر حقّ مردم نیست؟ اگر انتخاب پزشک، مرجع و ... دوقطبی بشود قدرت انتخاب از مردم سلب می‌شود. مردم کشورمان از نظر سیاسی بالغ، بلکه در سطح اعلای بلوغ سیاسی هستند، امّا سیاسیون ایجاد خفقان کردند. نخبگان هم جزء مردم هستند. چندین استاد دانشگاه و حوزه می‌شناسم که می‌گوید اگر نظر بدهم به من می‌گویند تو مال فلان طیف هستی. چه‌کسی این خفقان را ایجاد کرده است؟ مردم بلوغ سیاسی دارند، نخبگان هم جزء مردم هستند، منتها از متهم‌شدن می‌ترسند یا وقتی وارد یکی از طیف‌‌های سیاسی می‌شوند، به خودشان جرأت نقد جریان خودشان را نمی‌دهند. اینجا سرنوشت جامعه مطرح است، لذا کار باید با اندیشه جلو برود. تردید ندارم که باید فرهنگ‌سازی صورت بگیرد. سیاسیون فرهنگ جامعۀ ما را بر اساس دوقطبی‌سازی خراب کردند. مردم ما خیلی رشد دارند و اگر سیاسیون نابخردانه عمل نکنند - مثل دوقطبی‌سازی و ژست اپوزسیون گرفتن - مردم ما رشد بیشتری می‌کنند. وقتی سیاسیون ذهن جامعه را خراب بکنند، امام و رهبری که چه عرض بکنم امیرالمؤمنین(ع) هم نمی‌تواند جامعه را نجات بدهد؛ چون نقش خواص، جدی‌ و قدرت تخریب‌گری‌شان بالاست. وقتی یک نماینده گسل اجتماعی را تحریک می‌کند، شورای نگهبان باید بگوید تو دیگر صلاحیت سیاسی نداری و به‌عنوان یک مجازات او را از مجلس بیرون بیندازد. گاهی فوتبالیست‌ها را هم با یک خطا بیرون می‌اندازند. ما باید قانونی داشته باشیم که ملاک رد صلاحیت به ما می‌دهد. قانون بگوید هرکس گسل‌های اجتماعی را فعال کند و باعث اختلافات ملی شود، صلاحیت سیاسی ندارد. باید قوانین رد صلاحیت را تکمیل‌ و شفاف کنیم. ما می‌توانیم طرح‌های افراد برای بهبود اوضاع کشور را بشنویم، هر کدام امیدبخش‌تر و واقع‌بینانه‌تر بود، به آن رأی بدهیم. بعضی‌ از کسانی که برای مشکلات راه‌حل ندارند، پشت دوقطبی می‌ایستند، اگر رأی هم بیاورند مشکل را حل نمی‌کنند؛ می‌گوید چون من طرف این طیف هستم طرفدارها به من رأی بدهند؛ طرفدارها هم برای اینکه از طیف دیگر بدشان می‌آید به او رأی می‌دهند. این طرفداری‌ها و نفرت‌ها به‌دروغ ایجاد شده است. 📺 برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف»- شبکۀ سه - ۱۴۰۲.۱۰.۰۶ @Panahian_text
🔴 عملکرد تخریبی برخی سیاسیون و دوقطبی‌سازی در درازمدت باعث کاهش مشارکت در انتخابات است 📌برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف» با موضوع انتخابات و مسائل پیرامون آن - قسمت سوم 🔸بعضی‌ها کاری می‌کنند که اگر یک سیاستمدار اشتباه کند، مردم با صندوق رأی قهر کنند 🔸مقصر مشارکت پایین، کسانی هستند که در عرصۀ سیاست نقش اپوزسیون گرفتند 🔸وقتی اوضاع خراب می‌شود باید بیشتر مشارکت کنیم تا بتوانیم اوضاع را تغییر بدهیم 🔸اگر افراد به‌جای شعار با برنامه بیایند، مردم برای رأی‌دادن تهییج می‌شوند، راه دیگری نداریم ------------ افراد ضعیف و ترسو که دوقطبی‌سازی می‌کنند، خودشان را در پناه این جبهه، قرار می‌دهند. افراد ضعیف وارد یک طیف می‌شوند و بین طیف‌ها درگیری‌هایی ایجاد و تشدید می‌کنند و الّا حیات سیاسی‌شان از بین می‌رود. اگر اینها بعداً مدیر یا نماینده شوند آدم‌های منفعلی هستند، به دهان این و آن نگاه می‌کنند. جامعه‌مان باید به افراد مستقل و صاحب‌نظر میدان بدهد. این مغایر دوقطبی‌سازی است. اگر بخواهیم با هیجان در کوتاه‌مدت مشارکت شکل بگیرد، راهش روش‌های بسیار غلط دوقطبی‌سازی کاذب است. مشارکت در کوتاه‌مدت شکل نمی‌گیرد. مشارکت علل درازمدت دارد. اگر مشارکت پایین است، مقصرش کسانی هستند که تخریبی در عرصۀ سیاست وارد شدند، نقش اپوزسیون گرفتند، هر ضعفی خودشان داشتند یک لگد به نظام زدند. اینها در درازمدت باعث ایجاد یأس و کاهش مشارکت می‌شوند. عملکرد نادرست نباید اجازه بدهد فرهنگ جامعه نسبت به سیاست منفی شود. عملکرد غلط یک مربی فوتبال باعث می‌شود طرفداران آن تیم مربی را کنار ‌بگذارند؛ پس در مدیریت کشور هم هنگام عملکرد نادرست، مدیر، سیاست و روش نادرست را باید کنار گذاشت، نه اینکه کشور را کنار بگذاریم. اگر دوقطبی‌سازی شد هرکس به او انتقاد بشود یا خودش شروع به تخریب نظام می‌کند یا ادعا می‌کند انتقاد به او تخریب نظام است. آن‌وقت افراد نسبت به کلّیت نظام دلسرد می‌شوند. مثلاً کسی که رد صلاحیت شده، شورای نگهبان را می‌زند. شورای نگهبان بخشی از نظام است که داوری می‌کند. این فرو بریزد مشارکت فرو می‌ریزد. عملکرد بد یک مدیر، مردم را دلسرد می‌کند، من هم چون هم‌طیف او هستم حرفی نمی‌زنم، این مشارکت را پایین می‌آورد. وقتی دوقطبی‌سازی نباشد، باب انتقاد و گفتگو باز است. آیا وقتی یک پزشک اشتباه می‌کند مردم دیگر به پزشک مراجعه نمی‌کنند؟! ولی بعضی‌ها کاری می‌کنند که اگر یک سیاستمدار اشتباه کند مردم با صندوق رأی قهر کنند. من تعجب می‌کنم از این کسانی که هر از گاه می‌گویند بستر و قانون اعتراضات عمومی کجاست؟ آیا جامعه‌ای که در هر محله‌ یک سالن اجتماع وجود دارد به نام مسجد، روزی سه مرتبه از شما دعوت به تجمع می‌شود، ارزشمندترین امر به معروف و نهی از منکر ایرادگرفتن از مسئولین است، وظیفۀ دینی‌ است که مساجد و مؤمنین با هم شبکه بشوند، دین از آنها این همه حضور را می‌خواهد، این جامعه باید دنبال نحوۀ اعتراض بگردد؟ مساجد ما کارکرد خوبی ندارند. خیلی‌ها تصور می‌کنند عقل خدا و دین و اولیاء به جامعۀ امروز نمی‌رسید. مسجد و دین و قرآن مال جامعۀ بدوی و پر از جهالت است. چرا ما باید عبادتمان را در محلّ تجمع انجام بدهیم؟ چرا رابطۀ حوزۀ علمیه با مساجد قطع است؟! چرا مساجد با هم شبکه نمی‌شوند؟ ما باید با هم پیوند داشته باشیم. گفتگوهایی که الآن اینجا داریم حتی با نظرات بسیار شدیدتر و مخالف‌تر، باید در مساجد اتفاق بیفتد و در آنجا حل بشود تا به شقاق اجتماعی تبدیل نشود. این فرض قابل تصور نیست که مساجد محلّ مطالبه‌گری بشوند و پاسخ ندهد. چطور وقتی فضای مجازی، مطبوعات، تشکل‌های دانشگاهی و ... محلّ مطالبه‌گری می‌شود پاسخ می‌گیرند؟ آن‌وقت مسجد نتیجه نگیرند؟! خیلی‌ها ممکن است بگویند چون وضعمان خراب است یا در انتخابات شرکت کردیم و نتیجۀ لازم را نگرفتیم، پس دیگر شرکت نکنیم و قهر با صندوق اتفاق بیفتد. خیلی از سیاستمدارانی که نقش اپوزوسیون بازی می‌کنند و رسانه‌های بیگانه در تشدید این تصور نقش دارند. اگر سیاستمداران ما سیاست‌باز نبودند و انتقادهایشان را با روشی غیرتخریبی مطرح می‌کردند، وقتی اوضاع خراب می‌شود باید بیشتر مشارکت کنیم تا بتوانیم اوضاع را تغییر بدهیم؛ منطقش این است که کسی که راه‌حل دارد رأی بیاورد، نه کسی فحش بدهد. چرا تصور می‌کنید شاید شعار می‌دهد؟ چون تا حالا شعاری رأی آورده بودند نه برنامه‌ای. تفاوت شعار با برنامه این است که اگر یکی گفت به ما رأی بدهید تا از وضعیت الف به وضعیت ب ‌برویم. اگر مردم ببینند حرفش معقول است به او رأی می‌دهند. اعتماد مردم به شعارها کاهش یافته است. معمولاً وقتی دوقطبی‌سازی می‌شود کار به شعار می‌کشد. اگر افراد با برنامه بیایند، برنامه افراد را برای رأی‌دادن تهییج می‌کند. 📺 برنامۀ «بدون توقف»- شبکۀ سه - ۱۴۰۲.۱۰.۱۳ صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
🔴 وقتی مشارکت مردم در انتخابات حقیقی و فراگیر باشد، هیچ‌کس با دلایل بیهوده رأی نمی‌آورد 📌برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف» با موضوع انتخابات و مسائل پیرامون آن- قسمت چهارم 🔸 آدم‌های خوب زیادی داریم که حاضر نیستند نامزد انتخابات بشوند، چون برخی فضای سیاسی را آلوده کرده‌اند ‌ 🔸 وقتی مردم خودشان ادارۀ امورشان را به عهده بگیرند، مردم‌سالاری حقیقی تحقق پیدا کرده است 🔸 یکی از آسیب‌های مشارکت به شکل فعلی وجود احزاب است، چون مسئولیت نماینده‌ای را که معرفی کرده‌اند قبول نمی‌کنند 🔸 شاید لازم باشد روش انتخابات را عوض کنیم ------------ بیان عملکرد مثبتی که تا حالا انجام گرفته و داشتن برنامه به افزایش مشارکت کمک می‌کند، شخصیت سیاسی هم در افزایش مشارکت مؤثر است. ما باید ویژگی‌های شخصیت سیاسی را اعلام کنیم مثل فهیم، مستقل، باادب، تاب‌آوری بالا، انتقادپذیر و ... هرکسی نباید شخصیت سیاسی بشود مثل آدم‌هایی که رفتار دفاعی دارند یا فرافکنی می‌کنند. آدم‌های خوب زیادی داریم که حاضر نیستند نامزد انتخابات بشوند، چون عده‌ای با دوقطبی‌سازی، تخریب‌ها و باندبازی‌ها فضای سیاسی را آلوده کردند. بسیاری‌ از نخبگان‌ مرعوب کنش‌های سیاسی غلط هستند. وقتی شما وارد مجلس شوی سرنوشتت به دست خبرنگاری می‌افتد که اگر بخواهد مزدور یک جریان سیاسی باشد سکۀ یک پولت می‌کند. ما باید فضا را اصلاح بکنیم. نگوییم «نمی‌گذارند، نمی‌کنند، اجازه نمی‌دهند». اگر اراده کنیم اعتراض‌ها شنیده می‌شود، می‌توانیم تغییر ایجاد کنیم. گاهی وقتی با رهبران سیاسی کشور از جناح‌های مختلف صحبت می‌کنیم، نظرشان تغییر می‌کند. احساس بی‌أثربودن مال جامعۀ انسانی ولایی ما نیست. اگر کسی جمهوریت و اسلامیت را جدا بداند، اسلام و ولایت را درک نکرده است. اسلامیت نظام و ولایت یعنی به میدان آوردن مردم، نقش‌دادن به مردم، نه‌فقط آگاهی‌دادن بلکه مردم را به قدرت تشخیص برساند. صریحاً خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «لیقومَ النّاسُ بالقسط» (حدید،25)؛ ما پیامبران را می‌فرستیم تا مردم به قسط قیام کنند. خیلی از مظلومیت‌های اهل‌بیت(ع) به این علت است که گذاشتند مسئولیت و نقش مردم خودش را نشان بدهد. جمهوریت توضیح اسلامیت نظام است، نه یک قید اضافه به اسلامیت. بحث مشروعیت را از مشارکت‌های موسمی‌ که پایین و بالا می‌شود باید جدا کرد. کسی که تورم او را اذیت می‌کند، می‌گوید می‌خواهم با مشارکت‌نکردن اعتراض کنم. این چه ربطی به نظام دارد؟ همان کسی که در انتخابات شرکت نمی‌کند، در تشییع سردار سلیمانی می‌آید. مردم ما باهوش هستند، وقتی می‌بیند خطّ مقاومت پیروز شد، می‌گویند ما می‌توانیم به خطّ مقاومت اعتماد کنیم، پس پای صندوق می‌آییم؛ چون این نظام خطّ مقاومت را دنبال می‌کند. اینها نشان می‌دهد صرف شرکت‌نکردن در انتخابات وجه منفی ندارد. مردم باید مشارکت حقیقی داشته باشند، نه اینکه مثل کشورهای دیگر، احزاب با عملیات روانی آنها را فریب دهند و از آنها رأی بگیرند. وقتی مشارکت حقیقی باشد، بر اساس دلایل بیهوده مثل تبلیغات دوقطبی و پولکی، مردم به کسی رأی نمی‌دهند. رهبری فرمودند مردم‌سالاری دینی فقط به شرکت‌کردن در انتخابات نیست؛ ‌وقتی مردم خودشان ادارۀ امورشان را به عهده بگیرند، مردم‌سالاری حقیقی تحقق پیدا کرده است. شاید برای هرچه حقیقی‌ترشدن مشارکت مردم لازم باشد روش انتخابات را عوض کنیم تا کسی نتواند با تبلیغات از مردم رأی بیاورد. چرا با انتخابات قهر کنیم؟! روش انتخابات را عوض می‌کنیم. کاری می‌کنیم نمایندگان حقیقی مردم وارد بشوند. در محله‌ها افرادی مثل شهید صدرزاده که خادم مردم هستند، حلقه‌های میانی بین مردم و مسئولین باشند و آنها رده‌های بالا را انتخاب کنند. حلقۀ میانی اینقدر برای مردم محل دویده که همه با هر نظرو سلیقه دوستش دارند. یکی از آسیب‌های مشارکت به شکل فعلی وجود احزاب است. شاید در آینده مشارکت به‌قدری حقیقی و فراگیر شود که به حزب نیاز نداشته باشیم. آنچه امروز به نام حزب وجود دارد باندبازی است. هیچ‌کدام‌ مسئولیت نماینده‌ای را که انتخاب کرده‌اند قبول نمی‌کنند. احزاب به اندازۀ چهارده تا سکۀ عقدنامه ازدواج هم افراد خودشان را تضمین نمی‌کنند. وقتی مشارکت فراگیر و حقیقی باشد، هیچ‌کس چون آقازاده، داماد یا فامیل است یا در فلان باند است بالا نمی‌آیند. اگر امثال شهید صدرزاده‌ها به مجلس بروند، تمام ملت آنها را می‌پسندند. جناح‌بازی محو می‌شود و آرزوی یک جامعۀ یکپارچۀ پیشرو محقق می‌شود. 📺 برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف»- شبکۀ سه- ۱۴۰۲.۱۰.۱۷ صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
💠 احساس مسئولیت اجتماعی و مشارکت حقیقی مردم در ادارۀ جامعه، از مؤثرترین عوامل مشارکت مردم در انتخابات است 📌 برنامۀ تلویزیونی «جریان» با موضوع عوامل مؤثر بر میزان مشارکت در انتخابات 🔶 مساجد، مدارس و دانشگاه‌ها چه‌کار کردند که بعضی‌ها احساس مسئولیت لازم برای مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات را ندارند؟! 🔶 احساس مسئولیت اجتماعی اصل و اساس دین است؛ اگر حذف بشود چیزی باقی نمی‌ماند 🔶 وقتی شما در همۀ موضوعات مردم را مشارکت بدهید، مردم در انتخابات هم مشارکت می‌کنند 🔶 نظارت مردم بر رفتار نمایندگان، مشارکت را افزایش می‌دهد 🔶 کسانی که قدرت افزایش مشارکت مردم را ندارند باید از عرصۀ ادارۀ کشور بیرون بروند ------------ ما از نظر فرهنگی جامعه‌مان را برای سطح مطلوب از نظر مشارکت‌جویی و به تعبیر دقیق‌تر احساس مسئولیت کلان اجتماعی بار نیاوردیم. احساس مسئولیت درجات مختلفی دارد: نسبت به خود، خانواده، محل، شهر، جامعه، امّت اسلامی و از اینها بالاتر جهان. موضوع امام‌زمان (عج) احساس مسئولیت نسبت به جهان است. احساس مسئولیت برای کلّیت کشور باید از اهداف میانی‌ مسیر تربیت دینی باشد. تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش و دانشگاه باید به گونه‌ای باشد که هرکس از آن بیرون آمد، نتواند تصور کند که مشارکت سیاسی نداشته باشد و در انتخابات شرکت نکند. مساجد و مدارس باید ببینند چه‌کار کردند که بعضی‌ها احساس مسئولیت لازم را برای مشارکت سیاسی در موضوعی مثل انتخابات ندارند. همۀ شهدا از مساجد می‌آیند؛ چون مساجد پیش از انقلاب یا ابتدای انقلاب، نیروهایی تربیت می‌کردند که مسئولیت اجتماعی داشتند. صداوسیما چند فیلم برای افزایش فرهنگ مشارکت و مسئولیت‌پذیری اجتماعی ساخته است؟! شعار شهدا و شهادت می‌دهیم، ولی این مسئله را برای مردم ملموس نکردیم که شهید یعنی کسی که برای راحتی و سربلندی مردم، بدون چشم‌داشت از جانش می‌گذرد. شهدا حتی به بدی مسئولان کشور نگاه نکردند و چرتکه نینداختند، ولی ما برای رأی‌دادن حساب و کتاب می‌کنیم؛ بنابراین فرهنگ شهادت را درست منتقل نکرده‌ایم. یکی از پایه‌های مشارکت بالا کار فرهنگی است که باید در جامعه به‌صورت عمیق و ریشه‌دار انجام بگیرد. غیر از انتخابات موضوعات دیگر هم به احساس مسئولیت اجتماعی برمی‌گردد مثل حجاب. هرکس دلش برای جامعه بسوزد - دین هم نداشته باشد- نسبت به حجاب مقیّد می‌شود. احساس مسئولیت اجتماعی اصل و اساس دین است؛ اگر حذف بشود چیزی باقی نمی‌ماند. عامل دوم کاهش مشارکت، این است که شما فقط برای انتخابات مردم را به مشارکت دعوت کنید. وقتی شما در همۀ موضوعات مردم را مشارکت بدهید، در انتخابات هم مردم تحت تأثیر عوامل منفی قرار نمی‌گیرد و مشارکت می‌کنند. چقدر از کارخانه‌ها و شرکت‌های دولتی هست که باید به مردم سپرده شود؟ پیاده نشدن مطلوب اصل 44 قانون اساسی تقصیر کدام دولت و مجلس است؟ چرا ائمۀ جمعه و مساجد با اعتبار خودشان زمینۀ ایجاد تعاونی‌ها را در جامعه فراهم نکردند تا فلان کارخانه را دولت به مردم بسپارد؟ اگر مردم در مساجد فقط نماز بخوانند آن نماز، یک نماز سکولار می‌شود. تا مثل رسول‌خدا (ص) مدیریت و مسئولیت را به مردم نسپارید، احساس مسئولیت تمرین نمی‌شود. وقتی استاندار، نمایندۀ مجلس، امام جمعه و جماعات و ... با امکاناتی که در اختیار دارند مشارکت مردم را در ادارۀ جامعه افزایش بدهند، رأی‌گیری سهل می‌شود و با تبلیغات منفی، تخریب‌‌ها و خیلی از مشکلات مشارکت اجتماعی کاهش پیدا نمی‌کند. برای اینکه این هدف در کوتاه‌مدت محقق شود باید عده‌ای از نماینده‌ها دست روی قرآن بگذارند و قول شرف بدهند؛ مانند دورۀ قبل نشود که قول شفافیت دادند و عمل نکردند. شفافیت از جهت نظارت بر رفتار نمایندگان مشارکت‌دادن سیاسی مردم است. نظارت مردم بر رفتار نمایندگان، مشارکت را افزایش می‌دهد. کسانی که تابع باند خودشان هستند و همچنین کسانی که روی عرضۀ خودشان و نیروهایی که در اطرافشان تشکیل دادند تکیه می‌کنند، به درد نمایندگی نمی‌خورند چون به مردم میدان نمی‌دهد و در میان مردم مشارکت ایجاد نمی‌کنند. یک زمانی کسانی که ضدّاسلام بودند باید از مجلس و دولت بیرون می‌شدند. الآن کسانی که قدرت افزایش مشارکت مردم را ندارند باید از عرصۀ ادارۀ کشور بیرون بروند؛ در عرصۀ سیاسی مثل شفافیت، در عرصۀ اقتصادی مثل اجرای اصل 44 قانون اساسی و در عرصۀ معیشت مثل اجرای تعاونی‌ها. کسی که برای پروژه‌های محلی از دولت پول می‌گیرد به درد امروز جامعه نمی‌خورد. الآن عنصر سیاسی موفق که جامعه برای حلّ مشکلات کشور به او نیاز مبرم دارد، عنصری است که موجبات افزایش مشارکت مردم را به انحاء مختلف ایجاد کند. 📺 برنامۀ تلویزیونی «جریان» - شبکۀ یک - ۱۴۰۲.۱۰.۲۰ صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
🔸 آیا عوامل مظلومیت حضرت علی(ع) هنوز باقی است؟ 🔸عمق مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) 🔸علی بن ابیطالب(ع) حقیقت دین است 🔸حسادت مذهبی‌ها؛ اولین عامل مظلومیت حضرت علی(ع) 📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: ما از مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) مطالب فراوانی شنیده‌ایم؛ و مظلومیت کلمه‌ای است که خود حضرت در وصف خودشان بیان می‌فرمودند. حتی اینقدر تکرار می‌کردند این را، یکبار اشعث ملعون اعتراض کرد که بس است دیگر! چقدر می‌گویی من مظلوم هستم؟! حضرت می‌فرمودند: «مازِلتُ مظلوماً»؛ من پیوسته مظلوم بوده‌ام(دانشنامه امام علی علیه السلام، جلد: 1، صفحه : 457). این ماه هم به نوعی ماه مظلومیت حضرت علی(ع) است ولی مظلومیت حضرت را نباید سطحی نگاه کرد. چه عواملی حضرت علی(ع) را مظلوم قرار داد؟ آیا آن عوامل هنوز باقی هستند؟ تا وقتی ظهور رخ نداده، باید دنبال ریشه‌یابی و شناخت عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) باشیم و به برطرف‌کردن آنها در بین خودمان بپردازیم که اگر این کار را نکنیم، مظلوم بعدی امام زمان(عج) خواهد بود. البته ایشان زمانی تشریف‌فرما خواهند شد که دیگر مظلوم واقع نشوند و صرفاً مقتدر خواهند بود. اما امیرالمؤمنین علی(ع) مظلوم مقتدر بود. برای اینکه بتوانیم ریشه‌های مظلومیت را عمیق درک کنیم باید بدانیم این همه فضائل امیرالمؤمنین(ع) را که ما می‌شنویم، آن مردم می‌دیدند ولی باز هم این همه ظلم به حضرت می‌کردند! فهم مظلومیت امام حسین(ع) سهل‌تر از درک مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است لذا برای روضه‌های اباعبدالله الحسین(ع) بیشتر سینه زده می‌شود ولی حضرت امام(ره) می‌فرمود مصیبت امیرالمؤمنین بالاتر از مصیبت سیدالشهداست. اما مظلومیت‌های رسول خدا(ص) پیچیده‌تر از مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است. یکی از کلمات خودِ امیرالمؤمنین علی(ع) این است که: «کُلُّ حِقدٍ حَقَدَتهُ قریش عَلَی رسول الله أظهَرَتهُ فیَّ»؛ هر کینه‌ای که از پیغمبر به دل داشتند قریش، به من اظهار کردند(دانشنامه امام علی(ع) جلد: 1، صفحه: 1458). پس ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) یعنی ریشه‌های مظلومیت پیغمبر اکرم(ص). مسئله این است که در مورد رسول خدا هم که به ظاهر احترام گذاشتند، البته در آن احترام‌ها هم خیلی حرف‌ها هست، این پیچیدگی و پنهانی ما را به ژرفای دین می‌برد. دین چیست که وقتی در علی بن ابیطالب(ع) تجسّم پیدا می‌کند، اینقدر مظلوم واقع می‌شود که صدها سال بر منبرها او را لعن می‌کردند؟ علی بن ابیطالب(ع) حقیقت دین است. اگر دقیق متوجه نشویم که چرا امیرالمؤمنین(ع) اینقدر مظلوم واقع شده، یعنی حقیقت دین را متوجه نشده‌ایم. در هر عصری ما وارد عرصۀ معارف جدید می‌شویم که حقایق جدیدی را باید از دین بفهمیم تا دین را در زمان خودمان درک کنیم. الآن زمان ما زمانه‌ای شده که بدون عمق پیدا کردن بیشتر در معارف دینی، زمین خواهیم خورد. حضرت علی(ع) می‌فرماید هر کینه‌ای که قریش از رسول خدا داشت در من ظاهر کرد. چه کینه‌ای؟ برای چی؟ ما ان‌شاءالله شب‌های بعد دربارۀ کینه‌های قریش نسبت به رسول خدا صحبت خواهیم کرد. پیامبر اکرم(ص) کجا مبعوث شدند؟ در مکه. مکه کجا بود؟ مذهبی‌ترین شهر جهان. خانۀ کعبه، مورد احترام همۀ اقوام دیندار جهان از ایران تا هر کجای دیگر بود. کعبه مقدس بود و جایی که مقدس است، آدم‌های مذهبی در آن هستند. به زبان ساده باید گفت مذهبی‌ها جلوی پیغمبر(ص) ایستادند. در قرآن کریم بارها خداوند متعال می‌فرماید اینها به خدا مؤمن بودند. فضای مکه فضایی است که مذهبی‌ترین شهر است. در این فضا علی بن ابیطالب(ع) در خانۀ کعبه به‌دنیا آمد. همه در کوچه و بازار وصف علی(ع) را می‌گفتند و معجزۀ شکافته شدن خانۀ کعبه و مولودی که سه روز پس از به‌دنیا آمدن از خانۀ کعبه خارج شده؛ در شهری که محورش خانۀ کعبه است، زبان به زبان گفته می‌شد اما اولین مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) همین‌جا بود. آنها باید به وجود چنین مولودی افتخار می‌کردند، اما چه کردند؟ به او حسادت کردند. گفتند چرا نباید بچه‌های ما در خانۀ کعبه به دنیا بیایند؟ اولین نقطۀ مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) حسادتی بود که همان به اصطلاح مذهبی‌ها، نسبت به علی‌بن‌ابیطالب(ع) روا داشتند. لازم است که در مورد آثار اجتماعی حسادت به‌عنوان اولین عامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و پیامبر اکرم(ص) تأمل کنیم. آیا این حسادت الآن دیگر نیست؟ این قبیل حسادت‌ها یکی از مشکلات مؤمنین است. درجۀ این حسادت متفاوت است و محل تجلّی این حسادت در بین انسان‌ها فرق می‌کند. 📢صوت(۲۲دقیقه): @panahian_mp3 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر اول ماه رمضان @Panahian_text