eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.5هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۸ - بخش ۲ 💠 آشنایی با طرح اسلام برای تربیت انسان؛ امیرالمؤمنین(ع)، نمونه تمام عیار یک سرباز برای پیامبر(ص) 💠 در تربیت مهدوی، هر کسی نقش خودش را در جانشینی خدا بر زمین دارد 💠 در خلیفه خدا بودن، شباهت بیشتری به پیامبر(ص) پیدا کنیم استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران آشنایی با طرح اسلام برای تربیت انسان؛ امیرالمؤمنین(ع)، نمونه تمام عیار یک سرباز برای پیامبر(ص) دین می‌خواهد روحیۀ آدم‌ها، منش و اندیشۀشان در حد امامت باشد، قدرت امامت را داشته باشند ولی اگر نیاز شد کار یک سرباز کوچک را انجام دهند. این طرح اسلام است و امیرالمؤمنین علی(ع)، نمونه‌ای از پیاده شدن این طرح است. حضرت علی(ع) در زمان حضرت رسول(ص) چه‌کار کردند؟ برای پیغمبر اکرم(ص) سربازی می‌کردند. سربازی‌ای که هیچ سربازی آن‌طور سربازی نمی‌کرد. ولی شما شأن حضرت امیر(ع) را هم در نظر داشته باشید. از اول، وحی را شنیده و جبرئیل امین را دیده! از اول همۀ معانی در وجودش ورود داشته اما در مقام سربازی یک ذره خودش را تحویل نمی‌گیرد و به هیچ وجه اظهار فضل نمی‌کند. با اینکه پیامبر(ص) فرمودند: علی جان هر چه من می‌شنوم تو می‌شنوی، هر چه من می‌بینم تو هم می‌بینی(نهج‌البلاغة، خطبه ۱۹۲). ولی عملکرد فداکارنه امیرالمؤمنین(ع) را نگاه کنید. رفتارهای ایشان شبیه رفتار یک سرباز عاشق در میدان جنگ و فداکاری است که در خط مقدم سپاه اسلام می‌جنگد. این رفتار الگوی اسلام برای حیات بشر است. چنین شخصیتی بعد از رسول خدا(ص) غریب شدند و با آن عظمت، ۲۵ سال کشاورزی کردند و چاه و قنات کندند. بالاخره این نقش، نقشِ کمی برای چنین شخصیت والامقامی است، ولی چقدر دقیق نقش خود را انجام دادند! در تربیت مهدوی، هر کسی نقش خودش را در جانشینی خدا بر زمین دارد تک تک ما خلیفة الله هستیم ولی هر کدام در وظیفه‌ و مأموریتی که داریم باید قرار بگیریم و نقش بپذیریم. این یعنی تربیت مهدوی، این یعنی تربیت سرباز حضرت ولیّ‌عصر(عج). ما در جبهه، این نقش‌پذیری را دیده‌ایم. در هیئت هم می‌شود دید. دیده‌اید در دستۀ عزاداری همه سینه می‌زنند، یکی رئیس شرکت است، دیگری نگهبان شرکت است. این آقای دکتر است، آن مثلاً بقال محل است. آن رانندۀ تاکسی است ولی همه در کنار هم سینه می‌زنند. یعنی جایگاه‌ خودشان و نقش‌ها را به زیبایی می‌پذیرند، این یک الگو برای زندگی است. ما همه خلیفة الله هستیم و این عظمت باید حفظ شود. در خلیفه خدا بودن، شباهت بیشتری به پیامبر(ص) پیدا کنیم آیه قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »(احزاب/۲۱). ما در چه چیزی باید پیامبر را اسوه بدانیم؟ اگر چه پیامبر اکرم(ص) تفاوت‌های زیادی با ما دارد ولی ما در یک چیز شبیه ایشان هستیم و آن هم در خلیفة الله بودن است. باید تلاش کنیم تا شباهت بیشتری به ایشان پیدا کنیم. خلیفة الله در نمونه کاملش، امام زمان(عج) است. به ما هم گفته‌اند خلیفة الله و ائمۀ زمین هستید. شما امامان مردم و وارثین زمین باشید. می‌خواهیم کسی که ضعیف شده را امام قرار دهیم. ما می‌خواهیم بر مستعضفین منّت بگذاریم و آنها را امام کنیم. این مسیر تربیتی دین است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۸ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۸ - بخش ۳ 💠 ویژگی مسئولیت‌پذیری در تربیت نسل مهدوی 💠 خاطراتی از نقش‌پذیری بزرگان استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ویژگی مسئولیت‌پذیری در تربیت نسل مهدوی اگر کسی تربیت امام زمانی(عج) برای فرزندانش می‌خواهد، باید آنها را نسبت به دیگران «مسئول» بار بیاورد. مثلاً توصیه شده که صدقه را به دست بچه‌ات بده تا او به دست فقیر برساند. این کار کمک می‌کند تا مسئولیت‌پذیری اجتماعی یاد بگیرد. نظر شهید صدر در مورد نماز این است که هیچ عبادتی مثل نماز، نمی‌تواند ما را برای مسئولیت‌پذیری اجتماعی آماده کند. نماز چه ربطی به مسئولیت‌پذیری اجتماعی دارد؟ ما باید امامت مسئولانه را تمرین کنیم. این دعا از زبان مؤمنین در قرآن کریم که «وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا (فرقان، ۷۴)»؛ خدایا! ما را برای متقین امام قرار بده، این حبّ مقام نیست، این قرار گرفتن در جایگاه خودمان است. ولیّ خدا می‌خواهد که کسی تضعیف نشود. بقیه در نقش خودشان، -اگر چه نقش کوچکی باشد- قرار بگیرند، چون روح‌شان روح خلیفة اللهی است. آن‌وقت این مجموعه با چه هماهنگی‌ای کار می‌کند. مثلاً نیروی ساده نظامی که به اندازه فرماندهان خود درایت و توانایی دارد، باعث هماهنگی است و همه‌چیز به راحتی پیش می‌رود. این تربیت دینی است. نقش، مهم نیست. در کار گلاب و گل، حکم ازلی این بود آن شاهد بازاری، این پرده‌نشین باشد خاطراتی از نقش‌پذیری بزرگان ولی روح چطور باید باشد؟ خاطرات آیت الله بهجت را ببینید. ما که نمی‌توانیم بگوییم آقای بهجت مقامش بالاتر است یا امام خمینی(ره)؟ ما همه بزرگان را احترام می‌گذاریم. ولی آقای بهجت نقش خود را اینطور می‌بیند که وقتی امام در قم منزل داشتند، دمِ درِ خانۀ امام زیارتنامه می‌خواندند و می‌رفتند. وقتی اهالی بیت امام متوجه می‌شدند و از ایشان دعوت می‌کردند که بفرمایید داخل! شما با امام کار دارید؟ می‌گفتند نه من مزاحم نمی‌شوم من فقط خواستم سلام بدهم. از همین‌جا سلام کافی است. من الآن نقش این‌ چنینی دارم. یکی از علمای جلیل‌القدر از مشهد به جبهه می‌رود و رزمنده‌ها به او می‌گویند بایستید جلو نماز جماعت بخوانیم. می‌فرماید نه! من لیاقت ندارم جلوی شما بایستم و نماز بخوانم. من لایق نیستم. هر چه اصرار می‌کنند، قبول نکرده و می‌گوید مگر اینکه فرماندۀ شما به من دستور دهد، آن‌وقت دستور را اجرا می‌کنم، من ولی به تشخیص خودم جلو نمی‌روم. حالا فرمانده کیست؟ بنایی ساده در مشهد! شهید برونسی آنجا فرمانده است. می‌گوید آقا من به شما دستور می‌دهم که شما بروید جلو. می‌گوید: چشم! 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۸ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۸ - بخش ۴ 💠 تربیت مسئولانه، نه تربیت هواپرستانه 💠 دین، کلیات تربیتی را مطرح می‌کند استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران تربیت مسئولانه، نه تربیت هواپرستانه چطور می‌توان همه را در اوج، پُر از قدرت و عزت و پر از اختیارات قرار داد؟ این انسان‌ را با این همه اختیارات چطور باید کنترل کرد؟ داستان این کنترل‌گری، بسیار مهم است. در تعلیم و تربیت، کنترل‌گری اصل ماجرای تعلیم و تربیت است. نظام تعلیم و تربیتی را این عامل، مشخص می‌کند. راه‌حل پرداختن به «هرچی دلت خواست» هم غلط است. راه حل این است که شما مسئول بقیه هستی! حالا برو ببین چه کار می‌کنی! این طرح یعنی تربیت مسئولانه؛ نه تربیت هواپرستانه. اگر کنترل‌گری نباشد، جای آن چه باشد؟ احساس مسئولیت جمعی. ما عضوی از این جمع هستیم. مسئول کل این جمع ما هستیم. اگر شعارهای دینی از بین برود، این آزادی و حقوق‌بشر در غرب که محقق هم نشده و در حد شعار باقی مانده، در همان حد شعار هم رنگ می‌بازد! متأسفانه ما بلد نیستیم شعارهای بین‌المللی بدهیم. همۀ دنیا یک دست از پیروزی حرف می‌زنند ولی آرمانی که خدا معرفی می‌کند، بسیار بهتر است. متأسفانه بعضی‌ها می‌خواهند ما مؤمنینِ به امام زمان(ع) را هم مثلِ برده‌های نظام غرب تربیت کنند. دین، کلیات تربیتی را مطرح می‌کند دین یعنی برنامه‌ای برای رسیدن همۀ انسان‌ها به مقام خلیفة‌اللهی، رسیدن به امامت و وراثت زمین! ما می‌خواهیم همه کارمندان ادارات‌مان حسّ یک رئیس‌جمهورِ مسؤولیت‌پذیر را داشته باشند. این تربیت دینی صحیح است. بعضی‌وقت‌ها نگاه می‌کنیم که حسّ وزیر که هیچی، حسّ مدیرکل و رئیس سازمان را هم ندارند. از نظر حسّ مسئولیت‌پذیری باید آن حس را داشته باشند. اعضای بدن باید شبیه قلب کارکنند. کسی که مرگ مغزی شده یعنی از مغز دیگر پیامی نمی‌‌رسد، ولی قلب کار خودش را می‌کند. چون قلب دستور کار خودش را بلد است و می‌داند باید چکار کند. بعضی‌ها می‌‌گویند در قرآن برنامۀ تربیتی نیست. در حالی که اینطور نیست. البته برنامۀ تربیتی با بیان جزئیات پیدا نمی‌کنید ولی «خود ره بگویدت که چون باید رفت»، کلیات برنامه تربیتی را می‌توان از قرآن گرفت. بر اساس آیه زیر می‌توان کلیات تربیتی نسل مهدوی را به دست آورد: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» (قصص/۵)؛ و ما می‌خواستیم به آنان که در آن سرزمین به ناتوانی و زبونی گرفته شده بودند، نعمت‌های با ارزش دهیم، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان گردانیم.». حالا خودت برو فکر کن! من بچه‌ام را می‌خواهم امام زمانی(عج) تربیت کنم باید چکار کنم؟ ما بعضی وقت‌ها بچه‌هایمان را در حد مسئول یک خانواده اگر پسر است؛ و در حد مادر یک خانواده، اگر دختر است؛ تربیت نمی‌کنیم. بعد از مسئولیت نسبت به خانواده، مسئولیت نسبت به دیگران، جامعه و جهان هم مطرح است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۸ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۹ - بخش ۱ 💠 رسول خدا(ص)؛ اسوه‌ای نیکو 💠 تربیت نسل مهدوی، تربیتی از جنس رفتار پیامبر(ص) استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران رسول خدا(ص)؛ اسوه‌ای نیکو خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا»(احزاب/۲۱). شما در رسول خدا(ص) ویژگی‌هایی می‌بینید که این ویژگی‌ها برای شما الگوست، رسول خدا الگوی شما هستند. الگو بودن رسول خدا(ص) جای تأمل و تفکر بسیار دارد، خیلی‌ها این حرف را ساده می‌گیرند. این آیه‌ای است که در جریان سختی‌های جنگ احزاب(خندق) نازل شده است. در این سختی‌ها خداوند متعال حضرت رسول(ص) را به همه نشان می‌دهند و می‌فرماید ببینید رسول خدا(ص) چگونه تحمل می‌کنند؟ چطور بردباری دارند و خودشان به زحمت افتادند؛ شما باید به او تأسی کنید. واقعاً کسی که بزرگ یک امت باشد و سختی بکشد، سختی کشیدن برای همه سهل می‌شود. مفسرین هم این را می‌گویند که الگو بودن پیامبر(ص)، فقط به آن بحران جنگ خندق اختصاص ندارد و ما باید رسول خدا را کلاً برای خودمان اسوه قرار دهیم. تربیت نسل مهدوی، تربیتی از جنس رفتار پیامبر(ص) همانطور که بیان شد که یکی از ویژگی‌های تربیتی نسل مهدوی این است که نسلی تربیت شود که نسبت به جامعه، حسّاس باشد و خود را خلیفة الله بداند. ما باید بچه‌هایمان را برای ادارۀ جهان تربیت کنیم. اینجا خیلی‌ها ممکن است بگویند که اگر شما می‌خواهید از همین اول بگویید که بچه‌ها سلاطین زمین شوند و این همه قدرت به او می‌دهید، غرور او را می‌گیرد! این حرف شبیه همان حرفی است که بگوییم انسان قدرت پیدا کند، فساد پیدا می‌کند که حرف منسوخی است. انسانی که شرف و وجدان دارد هر چه بیشتر قدرت پیدا می‌کند، پاک‌تر می‌شود. اینکه می‌گویند، قدرت معمولاً فساد می‌آورد، برایِ آدم‌های تربیت‌ناشده است. آدم‌های تربیت نشده دقیقاً برعکس هستند. شیوۀ تربیتی پیغمبر این بوده که با کرامت با دیگران برخورد می‌کرده تا آنها رشد کنند و ما باید از الآن خودمان و بچه‌هایمان را این‌طور تربیت کنیم که بناست یک روزی حکام‌الأرض شویم. رسول خدا(ص) بدون زور و با احترام گذاشتن به مردم، جامعۀ زیبایی درست کرد. قرار است همۀ ما خلیفه و جانشین رسول خدا باشیم. بنا به تعبیر ائمۀ هدی(ع) حکام الأرض باشیم. (امام صادق ع می‌فرمایند: أَنْتُمْ - وَ اَللَّهِ - يَوْمَئِذٍ حُكَّامُ اَلْأَرْضِ وَ سَنَامُهَا، لاَ يَسَعُنَا فِي دِينِنَا إِلاَّ ذَلِكَ؛ الأصول الستة عشر من الأصول الأولیة، ج۱، ص۳۲۲). رسول خدا الگوی تک تک ماست. به عنوان مثال اگر هر یک از ما قدرت پیدا کند، باید مثل رسول خدا(ص) کریمانه برخورد کند. اصل ماجرا این است. در جنگ احزاب هم رسول خدا(ص) کریمانه برخورد کردند. در حالی که پیامبر(ص) و بعضی از اصحاب‌شان خندق را می‌کندند، زحمت می‌کشیدند و عرق می‌ریختند، و به سختی یک دانه خرما پیدا می‌شد، بعضی‌ها کناری نشسته و به عصایشان تکیه داده بودند. رسول خدا(ص) با آنها هم کریمانه برخورد کردند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۲۵ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۹ - بخش ۲ 💠 ضرورت آشنایی با ویژگی‌های یک مدیر شایسته 💠 داوری؛ یکی از شئون مدیریت استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ضرورت آشنایی با ویژگی‌های یک مدیر شایسته پیغمبر اکرم(ص) این نوع برخوردهای کریمانه را به عنوان یک فرد دارای قدرت با دیگران داشتند. از طرف دیگر ما هم در تربیت نسل مهدوی باید بچه‌هایمان را برای ادارۀ جهان تربیت کنیم. بنابراین همۀ ما باید با مدیریت و ویژگی‌های یک مدیر شایسته آشنا باشیم. گفتگو در مورد ویژگی‌های مدیر شایسته، یکی از صحبت‌های راهبردی و متناسب با نیازهای روز جامعه است که متأسفانه خیلی مورد استقبال جامعه قرار نمی‌گیرد. چون مردم با تعجب از خود می‌پرسند مگر قرار است ما مدیر شویم؟ در حالی که از نگاه روایات همه ما مسؤول هستیم؛ «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ (إرشاد القلوب، جلد۱، ص۱۸۴)». داوری؛ یکی از شئون مدیریت به عنوان مثال یکی از ویژگی‌‌های مدیر شایسته، داوری بر اساس عدالت بین زیردستان است. روزی دو کودک خطی را نوشته و خدمت امام حسن مجتبی(ع) آوردند و او را حَکَم خود قرار دادند تا آن حضرت قضاوت کند که کدام خط نیکوتر است. در آن هنگام امام علی(ع) چشم به وی دوخته و فرمود: «ای پسرم! دقت کن چگونه داوری می کنی.... بی‌گمان این یک قضاوت است و خداوند روز قیامت از آن، تو را مورد سؤال قرار خواهد داد»(تفسیر مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۴). داوری خیلی حساس است! یکی از شؤون، مدیریت داوری است. خدا به همه قدرت داوری می‌دهد. گاهی من یک کارمند ساده در یک مجموعه‌ای هستم و خدا به من قدرت انتقاد داده است. حالا اگر در انتقادم ظلم کردم، خدا چوب رؤسایی که ظلم کرده‌اند را به من می‌زند. مثلاً در جلسه‌ای لازم است که انتقاد کنید ولی عصبانی می‌شوید و دو تا حرف نامناسب می‌زنید و پیاز داغش را زیاد می‌کنید. همۀ کسانی که فرصتی پیدا می‌کنند، نباید از قدرتشان سوء استفاده می‌کنند. جای دیگری که نباید از قدرت سوءاستفاده کرد، در روابط خانوادگی و میان زن و شوهر است است. مشهور است که خانم‌ها نسبت به آقایان ضعف جسمانی دارند و آقایان قوی‌تر هستند. در مقابل خانم از زبانش می‌تواند استفاده کند و چون در موضع ضعف است، از زبانش بیشتر استفاده می‌کند. چنانکه در حدیث معراج هم به ارتکاب گناه زبان توسط زنان به صورت خاص اشاره شده است(جامع الأخبار، جلد۱، ص۱۵). اما هر دو باید در هنگام قدرت یافتن، قدرت و برتری خود را مدیریت کنند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۲۵ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۹ - بخش ۳ 💠 ضرورت پذیرش رهبری کریمانه پیامبر(ص) و امام زمان(عج) توسط مردم 💠 حکومت امام زمان(عج)، امتداد حکومت کریمه استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ضرورت پذیرش رهبری کریمانه پیامبر(ص) و امام زمان(عج) توسط مردم با توجه به دستور اسوه بودن پیامبر(ص) در قرآن باید پرسید رسول خدا در چه چیز اسوه است؟ در رهبری کریمانه. این تعبیر در دعای افتتاح در مورد حکومت امام زمان(عج) هم به کار رفته است: اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ (دعای افتتاح، مفاتیح الجنان). در تاریخ اسلام هم می‌بینیم که مردم با رهبری کریمانه پیامبر(ص) همراهی لازم را نداشتند. به عنوان مثال چرا کسی به فریاد حضرت زهرا(س) نرسید؟ دو دلیل عمده دارد. یک دلیلش این است که مردم از زندگی جمعی مواساتی، خسته شده بودند و می‌خواستند زندگی انفرادی خودشان را داشته باشند. رسول خدا(ص) بین مردم دورهمی ایجاد کرده بود و یک اشتراک ایثارگرانه و داوطلبانه بین اموال و قدرت‌ها و توانایی‌ها و ... ایجاد شده بود. دلیل دیگرش، غیر از موضوع زندگی جمعیِ مؤمنانه، این بود که مردم مدیریت کریمانه پیغمبر را اصلاً مدیریت نمی‌دانستند. هنگامی که رسول خدا(ص) رحلت فرمودند یا به شهادت رسیدند، خیلی راحت آمدند و گفتند: چه کسی رئیس باشد؟ انگار یک عمری را بی‌ریاست طی کرده بودند. حکومت امام زمان(عج)، امتداد حکومت کریمه بعضی‌ از محققین به من می‌گفتند: پیغمبر که حکومت نداشتند، آن حکومتی که بگیر و ببند ندارد، حکومت نیست! گفتم: آن هم یک نوع حکومت است. تو هم تصور کسانی را داری که در همان زمان فکر می‌کردند این طرز حکومت نیست! گفتم اتفاقاً این یک نوع حکومت است. بر اساس «إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ»، امام زمان(عج) هم همین‌طور حکومت می‌کند، بگیر و ببند ندارد. امام زمان(عج) یک کسانی را از بین خواهد برد، ولی این معنایش این نیست که حکومت ایشان تکیه به این کشتن‌ها دارد. بلکه کشتن‌ها به خاطر شدت هوشیاری مردم است، شدت بصیرت مردم است و دیگر شایسته نیست مردم معطّل چنین کسانی شوند. آن هم به خاطر شدت مشارکت مردم در مسئولیت‌هایشان است که امام زمان(عج) یک کسانی را از بین خواهد برد و آنها را از سر راه ملت بر می‌دارند و الّا دولت امام زمان(عج)، دولتِ کریمه است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۲۵ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۹ - بخش ۴ 💠 زندگی ایثارگرانه، یک وجه دولت کریمه 💠 سند رفتار و رهبری کریمانه پیامبر اکرم(ص) 💠 پیامبر اکرم(ص) رفتار کریمانه را تبدیل به یک قدرت عزت‌آفرین کرد استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران زندگی ایثارگرانه، یک وجه دولت کریمه با توجه به آیه لَقَد كَانَ لَكُم فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَة(احزاب، ۲۱)، دولت کریمه را در تک‌تک فرصت‌ها باید رعایت کرد، در تک‌تک قدرت‌ها، حتی در قدرت‌های کوچک هم باید رعایت کرد. زندگی ایثارگرانه یک وجه دولت کریمه است که در آن باید با دیگر مؤمنین کریمانه برخورد می‌کند. «لَقَد كَانَ لَكُم فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَة» یعنی بالاترین رفتار رسول خدا(ص) را در نظر بگیر و برای خودت اسوه قرار بده. این کار خیلی عزت در درون انسان جاری می‌کند ولی این کار ریسک بزرگی نیاز دارد و خیلی‌ها حاضر نیستند ریسک کنند. خیلی‌ها در تربیت فرزندانشان، در محیط‌های خودشان حاضر نیستند این ریسک را بکنند. من هم منظورم این نیست که بی‌مقدمه شروع کنیم و از دم ایثارگرانه زندگی کنیم، نه، جهت درست را ببینیم و به سمتش حرکت کنیم. حداقل در مسجد و در هیئت از خودگذشتگی کنیم. سند رفتار و رهبری کریمانه پیامبر اکرم(ص) سند رفتار کریمانۀ رسول خدا(ص)، شهادت حضرت زهرای اطهر(س) است. اگر حضرت یک مقدار از کرامتشان دست برمی‌داشت حداقل جانِ فاطمۀ خودش را حفظ می‌کرد. کسانی که به خاطر جرم‌هایی که انجام دادند، حق‌شان اعدام بود؛ پیامبر(ص) کریمانه گذشت کردند. اصلاً ما عقل‌مان نمی‌رسد که رفتار کریمه دقیقاً یعنی چی؟ ولی آنقدر رفتار پیامبر(ص) کریمانه است که در مقام یک رهبر اجتماعی، این همه به نفاق جرئت بدهد و این همه فرزند خودش بی‌دفاع بماند! خیلی، خیلی مسئلۀ سنگینی است. پیامبر اکرم(ص) رفتار کریمانه را تبدیل به یک قدرت عزت‌آفرین کرد این چیزی که منکر است اما ما معروف می‌دانیمش این است که به هر وسیله‌ای شده اوضاع را کنترل کنیم، حداکثرِ فرصت‌مان را استفاده کنیم، حداکثرِ قدرت‌مان را استفاده کنیم و بگوییم حق‌مان است. نمی‌دانیم که با این شیوه برخورد کردن آسیب‌ها را افزایش می‌دهیم، ولی فکر می‌کنیم که اوضاع را کنترل کردیم تا آسیب‌ها یک مقدار کمتر شود. اگر ما بخواهیم ریسک کنیم یا خطر کنیم و فداکارانه و بزرگوارانه برخورد کنیم، نیاز است که یک جمعی باشیم. اگر تعدادمان کم باشد بلافاصله کسانی که ایثارگرانه برخورد می‌کنند، در جمع محو می‌شوند و از بین می‌روند. الآن تعداد ما زیاد است. واقعاً در این جامعه کم نیستند افرادی که به عشق حضرت زهرا(س) خیلی فداکاری ‌کنند. مثلاً این حرکت همدلانه‌ در دفاع از جبهه مقاومت که موجب شد خیلی‌ها بیایند کمک کنند و خانم‌ها طلایشان را بدهند. این فدارکاری‌ها هست ولی آن زندگی جمعی‌ای که ما دور همدیگر این کارها را متشکل کنیم، هنوز به این سطح نرسیده که برخورد کریمانه را به یک قدرت تبدیل کنیم! برخورد کریمانه را به یک عزت تبدیل کنیم و برای ما عزت‌آفرین شود. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۲۵ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۹ - بخش ۵ 💠 نمونه‌ای از برخورد کریمانۀ رسول خدا(ص) استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران نمونه‌ای از برخورد کریمانۀ رسول خدا(ص) در زمان رسول خدا(ص) برخورد کریمانۀ ایشان چطور موجب کنترل گنهکاران می‌شد و حتی آنها را وادار به توبه می‌کرد. نمونه برجسته‌ای در این مورد در سورۀ توبه آمده است که «وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذينَ خُلِّفُوا(توبه، ۱۱۸)» این سه نفر گناه کردند و امر پیامبر اکرم(ص) را اجرا نکردند و به جنگ نرفتند. معصیت بزرگی بود اما حضرت کریمانه برخورد کردند. جواب‌شان را ندادند، مثل اینکه با آنها قهر هستند، از آنها ناراحت بودند و ناراحتی‌شان را ابراز کردند. برخورد کریمانه این را می‌خواهد. همۀ مردم مدینه با آنها قهر کردند. همه اخم کردند! فقط در خانۀ خودشان می‌‌توانستند با این و آن سلام و علیک کنند، زن و بچۀ خودشان هم با آنها قهر کردند، گفتند رسول خدا(ص) از شما ناراحت است. به این می‌گویند مملکت‌داری. این قدرت، عزت‌آفرین است، این نمونه‌ای از برخورد در دولت کریمه است. اینها آمدند پیش همدیگر و گفتند هیچ‌کس با ما صحبت نمی‌کند، بیایید ما از شهر بیرون برویم و توبه کنیم. از شهر بیرون رفتند. احساس کردند هیچ جوابی نمی‌آید، به همدیگر گفتند ما وجودمان همدیگر را دلداری می‌دهد، بهتر است خودمان هم با هم قهر کنیم! یعنی خودشان هم به تأسی از رسول خدا(ص) که با اینها قهر کرده بودند، همدیگر را تحویل نگرفتند تا دلشان بشکند و خدا به آنان رحم کند. « حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَ ضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ (توبه، ۱۱۸)» زمین با همۀ گستردگی بر آنها تنگ شد « وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ» و احساس کردند دیگر کسی را غیر از خدا ندارند. پیامبر چطور آنها را توبه داد؟ سرزنش نکرد، مجازات نکرد، فقط اخم کرد. اهل بیت(ع) دنبال این مدیریت کریمانه هستند. اهل بیت(ع) این برخورد کریمانه را تا کجا ادامه دادند؟ تا آنجا که تمام روضه‌های اهل بیت(ع) برایِ برخورد کریمانۀشان با دیگران بوده است. یعنی پای ثابت همۀ مصائب ایشان، همین برخوردهای کریمانه است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۲۵ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۱ 💠 ضرورت نگاه اجتماعی در تربیت نسل مهدوی 💠 جمع‌گرا بودن جوان، زمینه تربیت اجتماعی نسل مهدوی 💠 نوجوان چه تربیتی را بیشتر می‌پذیرد؟ استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ضرورت نگاه اجتماعی در تربیت نسل مهدوی ما دربارۀ ضرورت نگاه اجتماعی به دین، صحبت‌های مختلفی داشتیم و اینکه ما اساساً باید بچه‌هایمان را جامعه‌پذیر و به عنوان یک عنصر اجتماعی تربیت کنیم و حتی ضرورت دینداری را هم از زاویۀ نیازهای اجتماعی برای فرزندان خودمان جا بیندازیم. معمولاً اگر کسی بخواهد ضرورت دینداری را جا بیندازد، به نیازهای فردی او مراجعه می‌کند. چنین کلماتی در این مورد چقدر آشنا هستند: «انسان باید به کمال برسد»، «استعدادهای فرد باید شکوفا شود»، «من نیاز به خدا دارم»، «روز قیامت مؤاخذه می‌شوم»، «عذاب و عقاب و ثواب برای من خواهد بود اگر حرف خدا را گوش بدهم یا گوش ندهم» و... اینها همه جنبۀ فردی دارند؛ یعنی یک تربیت فردی برای دین. جمع‌گرا بودن جوان، زمینه تربیت اجتماعی نسل مهدوی اما تربیت اجتماعی یا بیان ضرورت اجتماعی دین چیست؟ اینکه ما اول حیات اجتماعی را تبیین کنیم و جا بیندازیم که ما بدون حیات اجتماعی نمی‌توانیم زندگی کنیم، بعد برسیم به اینکه لازمه زندگی کردن در جامعه، دینداری کردن است. اگر به اینجا رسیدیم یک انگیزۀ قوی برای دینداری و یک شناخت عمیق متناسب با نوجوان برای دینداری فراهم می‌کنیم. یک نوجوان، دغدغه‌اش محیط هم‌سالانش است. کوچک‌تر که باشد می‌خواهد با همسالانش بازی کند، کمی که بزرگتر می‌شود، می‌خواهد با همسالانش تعامل داشته باشد و در آنها موقعیت پیداکند و این موقعیت پیداکردن در آنها آنقدر برایش مهم است که گاهی از اوقات خانواده‌اش را هم حذف می‌کند، یعنی مقابل پدر و مادر خودش هم می‌ایستد و بی‌ادبی می‌کند. نوجوان یک انسان و یک شخصیت جامعه‌گراست و جامعه‌گرایی را با گروه هم‌سالان خودش شروع می‌کند. هیچ‌کس لازم نیست به بچه‌ها توصیه‌ به جامعه‌گرایی کند. آنها خودشان میل دارند که بازی ‌جمعی کنند و چه‌بسا پدر و مادرها خیلی ‌وقت‌ها از معاشرت بچه‌هایشان با رفقا، جلوگیری می‌کنند. البته با بهانۀ رفقای ناباب و .... این ممانعت صورت می‌گیرد. پس کودک ما، فرزند ما، نوجوان ما، جامعه را می‌فهمد و به جمع گرایش دارد. ما باید بر روی موجی که در دل فرزندان‌مان ایجاد شده، ضرورت دین را سوار کنیم و بگوییم حیات اجتماعی اقتضاء می‌کند ما دیندار باشیم، با خدا باشیم و الی آخر. اگر توانستیم از زاویۀ نیاز به حیات اجتماعی، ضرورت دینداری را جا بیندازیم، موفق بوده‌‌ایم. نوجوان چه تربیتی را بیشتر می‌پذیرد؟ یکی از فواید تبیین دینداری از زاویه نیاز به حیات اجتماعی این است که بچه‌ها این‌طور ضرورت دین را و ضرورت حضور خدا در زندگی را بیشتر می‌فهمند تا اینکه بخواهی برای رفع نیازهای فردی‌اش او را وادار به دینداری کنی. یک نوجوان به آن بلوغ نرسیده که نیازهای فردی به پروردگار عالم و حتی نیاز به تکامل و شکوفایی خودش را درک کند. نوجوان در این فضا نیست و جا انداختن این حرف‌ها برایش سخت است. کار آسان‌تری که با آن درگیر است و برایش ملموس است، زندگی اجتماعی است. حتی وقتی که شما می‌گویید بیا و مهارت‌های شغلی را یاد بگیر تا بعدها یک شغل بسیار خوبی داشته باشی، باز هم این مسئله برایش ملموس نیست ولی روابط اجتماعی برایش ملموس است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۲ 💠 فواید تربیت اجتماعی استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران فواید تربیت اجتماعی فایدۀ اول تربیت اجتماعی این است که اگر از ناحیۀ جامعه‌شناسی، جامعه‌پذیری، اجتماعی شدن و ضرورت حیات اجتماعی به ضرورت دین برسیم، ضرورت دینداری به صورت ملموس‌تر به نسل جدید منتقل می‌شود. فایدۀ دوم این است که از اول یک دین سالم به فرزندان ارائه داده‌ایم نه دین سکولار که بعداً بگوییم این دین احکام اجتماعی سیاسی هم دارد، آیا بپذیرد یا نپذیرد؟ اما راحت‌طلبی‌اش اقتضاء خواهد کرد که نپذیرد. شما وقتی که دین را فردی جا انداختی اگر این دین را بپذیرد - که بعید است به این سادگی بپذیرد- بعداً سخت است ابعاد اجتماعی دین را برایش جا بیندازی. از اول دین را به عنوان یک امر فردی معرفی کردی و تقریباً یک دین تحریف‌شده کم‌کم در ذهنش شکل می‌گیرد. آن اسلام ناب، اسلام ولایی، اسلامی که ولایتمداری در آن عمیقاً تحقق پیدا کرده، دیگر جا انداختنش سخت است. امام زمان(عج) می‌آید که یک جامعۀ خوب بسازد، اما نقش شما در ساختن این جامعۀ خوب چیست؟ فایدۀ دوم تربیت اجتماعی نسل مهدوی این است که نوجوان را یک انسان دارای دین سالم، ساخته و پرداخته کردیم و او را از تحریف دین بازداشته‌ایم. فایدۀ سوم این است که اگر شما نوجوان خودتان را جامعه‌پذیر و اجتماعی بار بیاورید، نه‌تنها از این جامعه کمتر صدمه خواهد خورد، بلکه در جامعه فردی تأثیرگذار خواهد بود و اتفاقات بیرونی به او انرژی می‌دهد. پیروزی‌هایش افزایش یافته و برای کسب موفقیت‌های بیشتر درس می‌خواند و مهارت‌های مضاعفی کسب می‌کند. فرزند اگر اجتماعی باربیاید متوجه آسیب‌های جامعه به خودش خواهد بود و سپر می‌گیرد، حساس است، لطمه نمی‌خورد و اگر تمسخرش کردند، زمین نمی‌خورد. زندگی اجتماعی را می‌شناسد و نمی‌گوید راه بسته است؛ اینها اقتضائات زندگی اجتماعی است. افسرده نمی‌شود، کسی به او محبت کند غش نمی‌کند، می‌گوید این چیزها در زندگی اجتماعی زیاد است، بزرگوارانه زندگی می‌کند. برای مواجهۀ درست با جامعه آماده می‌شود و از جامعه لطمه نمی‌خورد بلکه در جامعه مؤثر قرار می‌گیرد و مدرسه و جامعه را اداره می‌کند. او بهتر درس می‌خواند، بهتر احساس مسئولیت می‌کند، اگر مدیر از او چیزی بخواهد بهتر می‌فهمد. با تربیت اجتماعی، نوجوان را در مسیر موفقیت و در مسیر آسیب‌ ندیدن از دیگران انداخته‌ایم. سه‌ فایدۀ خیلی مهم که نتیجه تبیین ضرورت اجتماعی دین است، بیان شد. یکی اینکه هم‌راه و هماهنگ با طبع نوجوان است، دوم اینکه دین سالم و ناب به او داده شده، نه دین فردی که کم‌کم تحریف شود؛ و سوم اینکه او را به موفقیت‌ها و قوت‌هایی می‌رساند که لذت‌ آن موفقیت‌های بالفعل، راه را برای سعادت و کمال او باز می‌کند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۳ 💠 ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی دوازده مرحله که اجتماعی شدن را به فرزندانمان آموزش دهیم و آنها را در مسیر جامعه‌پذیری بیاوریم. برای اینکه به معنای واقعی کلمه مراحل اجتماعی شدن را برای بچه‌ها تسهیل کنیم این دوازده موضوع لازم است که برایشان جا بیفتد. ۱- تبیین ضرورت زندگی جمعی ضرورت زندگی جمعی روز به روز بیشتر هم می‌شود. ضرورت زندگی جمعی از حداقل تا حداکثر متغیر است. در خانه، اعضاء خانواده می‌توانند باهمدیگر تمرین کنند. البته خانواده‌هایی که فرزندان بیشتری دارند این آموزش‌ها را راحت‌تر می‌‌توانند به بچه‌هایشان بدهند. ۲- تبیین تفاوت انسان‌ها در استعدادها و توانایی‌ها ما با همدیگر یکسان نیستیم. در روایت فرمود: «اگر همۀ مردم دنیا عقل‌شان به یک اندازه می‌رسید دنیا خراب می‌شد»(غرر الحکم، ج۱، ص۵۶۶). باید تفاوت‌هایی وجود داشته باشد، از رنگ و قیافه و هیکل و توانایی‌ها الی آخر. با توجه به تفاوت استعدادها، انسان‌ها از خدمات یکدیگر بهره می‌برند و نظام تسخیری در عالم برقرار است. این به آن خدمت می‌کند، آن به این خدمت می‌کند. این مسئله باید برای بچه‌ها جا بیفتد، بچه‌ها باید تفاوت را ببینند، بشناسند، بپذیرند تا آن‌جایی که احدی، احدی را سرزنش نکند. انسان‌ها متفاوت فکر می‌کنند و متفاوت می‌فهمند. ملاک‌های کلی و آن ارزش‌ها و هنجارها باید آموزش داده شود ولی تفاوت‌ها باید به طور اساسی جا بیفتد. ۳- تبیین اجتناب‌ناپذیر بودن ظلم بین انسان‌ها وجود تفاوت‌ها موضوع سوم را پیش می‌آورند و اینکه ظلم بین انسان‌ها اجتناب‌ناپذیر است. کسی که جثه‌اش قوی‌تر است، ممکن است برخی را کتک بزند چون نگران نیست که کسی بخواهد او را بزند. ظلم، اجتناب‌ناپذیر است. وجود ظلم را یاد بدهیم، ظالم را بشناسانیم و بچه‌ها را در پر قو رشد ندهیم، به بچه‌هایمان دروغ نگوییم. ظلم در عالم وجود دارد. این ظلم‌ها را می‌توانیم در طول تاریخ نشان دهیم، از فراعنه شروع کنیم تا همین صهیونیست‌های ملعون. بچه یک مقدار احساس ناامنی می‌کند، اما باید این اتفاق بیفتد. نباید به بچه‌هایمان خیانت کنیم و بگوییم همه‌جا امن و امان است. ظلم، اجتناب‌ناپذیر است. اتفاقاً یکی از مبانی خداپرستی همین است که بچه اول احساس ناامنی کند بعد ایمان به خدا را به او معرفی کنی تا در آغوش خدا احساس امنیت کند. وقتی به خیلی از بچه‌ها در مورد ایمان به خدا می‌گویی، قیافه می‌گیرند، برای این که احساس ناامنی نکرده است و می‌گوید من برای چه این امنیت را می‌خواهم؟! همه‌جا امن و امان است! به خاطر دروغ‌هایی که به او گفته شده این تصور را دارد. اگر نوجوانی در جامعه احساس امنیت کرد، به این نوجوان درباره ظلم، دروغ گفته شده است. حواس این نوجوان از واقعیت پرت شده و واقعیت‌ها از او کتمان شده است. طبیعی است که در این دنیا ظلم پیش می‌آید. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text
📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۴ 💠 ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی تا کنون به ۳ مورد از مراحل آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی اشاره شده است. بقیه این موارد به این شرح هستند: ۴- آموزش قانون و تبیین قانون به عنوان اهرمی ضعیف و ناکافی در برابر ظلم بعد از آشنایی با وجود ظلم باید پرسید چطور می‌توان از ظلم جلوگیری کرد؟ در جواب می‌گوییم با قانون. در این مرحله فرزند، قانون‌مداری و اهمیت قانون را یاد می‌گیرد و اهمیت قانون‌مداری آموزش داده می‌شود. بعد از اینکه حسابی به دلش نشست که قانون چقدر چیز خوبی است که می‌تواند از او حمایت کند تا به او ظلم نشود، چون در قانون مجازات‌هایی پیش‌بینی شده است و... ، باید یک مفهوم دیگر به نوجوان آموزش داده شود. نوجوان در این‌جا یک چیز دیگر را هم باید یاد بگیرد، اینکه با قانون نمی‌شود جلوی همۀ ظلم‌ها را گرفت و قانون یک اهرم ضعیف است. به نوجوان باید گفته شود که قانون، سکوی پرواز تو نیست. نهایتاً این است که تو را نگه می‌دارد که سقوط نکنی. چیزی که موجب پرواز تو می‌شود یک چیزی فراتر از قانون است. قانون یک امر حداقلی است. هرچند لازم است ولی ضعیف است. پس قانون را مطرح می‌کنیم اما می‌گوییم که برخی از ظلم‌ها هست که با هیچ قانونی نمی‌توان از آن جلوگیری کرد؛ مانند ظلم رئیس دولت صهیونیستی به مردم غزه و لبنان. ۵- حمایت خدا از بندگانش از این مرحله به بعد حمایت خدا وسط می‌آید. خدا از انسان‌ها حمایت می‌کند که به انسان‌ها ظلم نشود. اینجا آغاز خداشناسی است. پس در ضرورت زندگی اجتماعی، تفاوت‌ها، ظلم و حداقل امکان جلوگیری از ظلم را گفتیم و بعد آمدیم سراغ خدا و اینکه خدا چقدر حمایت می‌کند. خدا چه حمایت‌هایی می‌کند؟ این موضوع فوق‌العاده‌ است. دوست دارم اولین آگاهی نوجوان‌های ما دربارۀ خدا این باشد که خدا من را از صدمه دیدن حفظ می‌کند. فکر می‌کنم این دل‌نشین‌ترین نوع آموزش است که به کودکان می‌دهیم، بعد نمونه‌هایش را هم می‌توانیم بگوییم. ۶- خدا جلوی همۀ ظلم‌ها را نمی‌گیرد آیا اینکه خدا حمایت می‌کند یعنی خدا همه ظالمان را محدود می‌کند؟ آیا این مطلق است؟ نه. امکان ندارد خداوند متعال جلوی همۀ ظلم‌ها را بگیرد، اصلاً نمی‌گیرد! چرا؟ فکر کنید هرکس می‌خواهد ظلمی کند، خدا جلویش را بگیرد، پس انتخاب و اختیار انسان کجا می‌رود؟ انسان‌ها باید امتحان شوند. ضعفا امتحان می‌شوند که آیا قدرت پیدا کردند یا نه؟ اَقویا امتحان ‌می‌شوند که آیا ظلم کردند یا نه؟ حرف‌‌های بسیار مهمی مطرح است که باید در زمان خودش به نوجوان زده شود. ما اول از خدا صحبت کردیم و حالا کم‌کم سراغ دین می‌رویم. خدا از بندگانش حمایت می‌کند اما نه مطلق و نه کامل. اصلاً نمی‌شود! خدا اگر بخواهد کامل از ظلم جلوگیری کند، سیستم حیات بشر به هم می‌ریزد، چون انسان موجودی است که برای امتحان، آفریده شده است. ما باید این بحث را برای نسل دیندار و نویی که می‌خواهد در جامعه مقدمه‌ساز ظهور حضرت شود، جا بیندازیم. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) @Panahian_text