📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۵
🔘 حسد، بدترین ویژگی انسان
🔘 دشواری امتحان با حسادت
🔘 ترسیمی از شرایط دشوار امتحان در موضوع حسادت
🔘 چگونه از حسادت نسبت به فرزندان پیامبر(ص) دور شویم؟
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسد، بدترین ویژگی انسان
حسد یکی از اصلیترین ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) است. برای اینکه معلوم شود حسد در بین همه بدیها چه جایگاهی دارد، چند روایت عرض میکنم. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «إیاکَ و الحسد فإنّهُ شَرُّ شیمَةٍ و أقبَحُ سَجیَّةٍ»(غررالحکم و درر الکلم، ص۳۸)؛ از حسد بپرهیزید که بدترین خصلت انسان میتواند باشد.
عجیبترین روایتی که در این موضوع میتوان مطرح کرد، روایتی از امام هادی(ع) است که میفرمایند: آن درخت ممنوعهای که خداوند بر حضرت آدم(ع) ممنوع کرده بود، درخت حسد بود(تحفالعقول، ص۴۷۹).
دشواری امتحان با حسادت
خداوند متعال در موضوع حسادت، از مردمان زمان رسول خدا (ص) امتحان سختی گرفت. البته امکانات زیادی هم به آنان داده بود، شخص اول عالم خلقت یعنی رسول اکرم(ص) را به سوی آنان فرستاد، خانۀ کعبه در میان آن مردم قرار داشت و معجزات مربوط به آن را دیده بودند. خدا فرمود حق دارم از شما سختترین امتحان حسادت را بگیرم؟
هنگامی که وجود شریف پیامبر اکرم(ص) به خوبی در بین مردم جا افتاد، به مردم فرمودند اگر خدا از شما یک چیزی تقاضا بکند، شما اجابت میکنید؟ آیا از کسی که به شما خدمت کرده، تشکر میکنید و اجر او را میدهید؟ دو سه روز از مردم این سؤالها را پرسیدند ولی مردم جواب درست و حسابی نمیدادند. پیامبر(ص) فرمود آن چیزی که خدا از شما خواسته این است که اجر رسالت من را اداء کنید. «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى(سوره شوری، آیۀ ۲۳)». اجر رسالت من این است که بچههای من را دوست داشته باشید. اما با این شرایط حسادتها بیشتر تحریک میشود و عدهای میگویند میخواهد بچههای خودش را به ما تحمیل کند. برخی از این جلسه بلند شدند و بیرون رفتند، گفتند این آیۀ قرآن نبوده و رسول خدا(ص) از خودش این را درآورده است. آیۀ بعد نازل شد، «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى عَلَى اللهِ كَذِباً (سوره شوری، آیۀ ۲۴)»؛ رسول خدا(ص) افرادی که در حال بیرون رفتن از جلسه بودند را صدا کردند و آیه بعد را قرائت کردند. یک عده نشستند، گریه کردند و گفتند عجب تهمتی به پیامبر(ص) زدیم.
ترسیمی از شرایط دشوار امتحان در موضوع حسادت
این مسئله همین امروز هم قابل تحمل نیست. بهطور کلی تبعیض خوب نیست و حسادت افراد را بر میانگیزد ولی آدمها با هم فرق میکنند و خدا دستور میدهد که این شخص باید بر دیگران برتری داشته باشد. سایر افراد هم باید این را بپذیرند. اگر بعد خدا بفرماید بچۀ او هم باید بر بچههای شما برتری داشته باشند؛ پذیرش این مطلب، سخت است و این، امتحان بسیار سختی بود که از مردم زمان پیامبر(ص) گرفته شد. این قبیل حسادتهایی که اندک اندک در دل مردم مدینه جمع شده بود باعث شد که همۀ مردم مدینه صدای فاطمۀ زهرا(س) را بشنوند ولی بیاعتنایی کنند.
در فضای عادی امروز هم اگر امام جماعت مسجدی بگوید دو جوان من برتر از همۀ جوانهای شما هستند، باور کنید دیگر از فردا کسی پشتسر او نماز نمیخواند. آیا چنین مطلبی قابل تحمل است؟ پذیرش خود پیامبر(ص)، مرحله اول بود و مردم باید بعد از آن برتری بچههای پیغمبر را هم قبول میکردند و آنها را دوست میداشتند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ عِتْرَتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِه»؛ هیچ بندهای ایمان نمیآورد مگر آنکه من برایش دوستداشتنیتر از خودش باشم و خاندانم برایش ارجمندتر از خاندان خودش باشد و خانوادهام برایش دوستداشتنیتر از خانواده خودش باشد(امالی، صدوق، ص۳۳۴).
چگونه از حسادت نسبت به فرزندان پیامبر(ص) دور شویم؟
در چنین شرایطی باید با توجه به فضایل فرزندان پیامبر اکرم(ص) و مظلومیت آنها، نه تنها حسادت آنان را از دل خود ریشهکن کنیم، بلکه عاشق اهل بیت(ع) هم باشیم. این معجزۀ الهی است که ما بچههای پیغمبر(ص) را دوست داریم و عاشق آنها هستیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پنجم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۶
🔘 حسادت، انگیزهای تأثیرگذار در حیات بشر
🔘 چگونه میتوانیم هر روز علیه جریان حسادت اقدام کنیم؟
🔘 معنای باصفا بودن
🔘 آشنایی با دو گروه از آدمهای باصفا
🔘 سه پیشنهاد برای مبارزه با حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت، انگیزهای تأثیرگذار در حیات بشر
اگر چه موضوع حسادت، صرفاً یک موضوع اخلاقی تلقی میشود ولی واقعاً هم یک موضوع اعتقادی و یک هم موضوع اجتماعی-سیاسی است. باید به حسادت به عنوان یک انگیزۀ مؤثر در حیات بشر نگاه بکنیم. اگر چه معمولاً حسادت بین رقبا و همصنفان ایجاد میشود ولی آیه شریفه قرآن در مورد حسادت کفار به مؤمنین میفرماید: وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ؛ بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد -که در وجود آنها ریشه دوانده- آرزو میکردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر باز گردانند(سوره بقره، آیه ۱۰۹). مؤمن، ارزش، زیبایی و صلابتی پیدا میکند که کفار به او حسادت میکنند.
چگونه میتوانیم هر روز علیه جریان حسادت اقدام کنیم؟
اگر حسادت منشأ کفر و منشأ تمام درگیریهای تاریخی است، لازم است خداوند یک تمرینی به ما برای مقابله با حسادت داده باشد. آن اقدام چیست که خداوند متعال برای مقابله با حسادت پیشبینی کرده و به ما هدیه داده است؟ به نظر من اگر حسادت اینقدر مهم است؛ لازم است خدا در نماز، تمرین مخالفت با حسادت را پیشبینی کرده باشد. خداوند در سوره حمد میفرماید: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ(سوره حمد، آیه۶)؛ خدایا ما را به راه راست هدایت کن. و در ادامه میفرماید: صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ (سوره حمد، آیه ۷) وقتی که شما میگویی من را به راه کسانی هدایت کن که به آنان نعمت دادهای، اعلام میکنی که من به کسانی که به آنها نعمت دادی، حسودی نمیکنم. من نمیگویم چرا آن نعمت را به آنها دادی و به من ندادی. فقط من را هم به راه آنها ببر. با این تعبیر، هر روز در نمازمان در سورۀ حمد، علیه حسادت اقدام میکنیم.
معنای باصفا بودن
اینکه میگویند فلانی آدم باصفایی است، یعنی چگونه است؟ اگر باصفا بودن را در نداشتن حسادت، خلاصه کنیم، حرف غلطی نگفتهایم. اینکه فلانی آدم باصفایی است، یعنی حسود نیست. آدم با صفا کسی نیست که مهربان باشد. شاید انسان مهربان، یک مهربانتر از خودش را ببیند و به او حسادت کند. آدمی که نماز میخواند هم باصفا نیست. چون اگر نمازخوانتر از خودش ببیند، ممکن است حسادت بورزد. اگر انسانی حسادت نورزد، حتی زیاد هم اهل نماز و عبادت آنچنانی نباشد؛ آدم باصفایی است و همه صفای او را درک میکنند.
آشنایی با دو گروه از آدمهای باصفا
افراد باصفا را در دوران دفاع مقدس و در میان رزمندگان میتوان دید. مهمترین عامل معنویت در دفاع مقدس، محبتی بود که بین رزمندگان و بدون حسادت به یکدیگر جریان داشت. فضای دیگری که میتوان جمعی را بدون حسادت سراغ گرفت، پیادهروی اربعین است. محبت بین مؤمنین در مسیر پیادهروی اربعین، نقطه مقابل حسادت است. مؤمنین به هم میگویند من مرید شما هستم، چون شما مرید حسین(ع) هستی. یعنی نه تنها به هم حسادت ندارند، بلکه عاشق یکدیگرند.
سه پیشنهاد برای مبارزه با حسادت
امروز هم ما ریشه مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) میتواند ادامه داشته باشد و ما با انجام چند کار میتوانیم علیه جریان حسادت، اقدام کنیم. اول اینکه به آیه شریفه صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ (سوره حمد، آیه ۷) با آن لطافت معنایی ضدّ حسادتش بیشتر توجه کنیم. دوم اینکه ذکر صلوات را با توجه بیشتری بگوییم. سوم اینکه فرهنگ موکبداری را در مسجد هم گسترش دهیم تا فضای محبت بیشتری بین مؤمنین شکل بگیرد. فکر نکنیم ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)، مخصوص به آن زمان بوده است. ما هم در معرض امتحان حسادت هستیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر ششم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۷ قسمت اول
🔘 سه مؤید قرآنی در اهمیت تاریخی حسادت
🔘 حسادت؛ صفتی پنهان و پیچیده در وجود انسان
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
سه مؤید قرآنی در اهمیت تاریخی حسادت
بحث دربارۀ روند حیات بشر و اصلیترین چالش زندگی انسان است. در روایتی امام هادی(ع) فرمودند: آن شجرۀ ممنوعهای که در واقع حضرت آدم و حوا به آن دست زدند، درخت حسادت بود(تحف العقول، ص۴۷۹). سه دلیل قرآنی به عنوان مؤید، در اینجا آورده شده است.
خداوند متعال در سورۀ طه (آیه ۱۲۳) میفرماید: «قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ؛ (خداوند) فرمود: هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود» میفرماید به سوی زمین و آن موقعیت پایینتر بروید که شما با یکدیگر دشمنی خواهید کرد. ریشه دشمنی همین حسادت است که مهمترین عامل دشمنی آدمها با یکدیگر است.
همچنین خداوند در آیه ۳۶ سورۀ بقره میفرماید: «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ؛ پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد؛ و آنان را از آنچه در آن بودند، بیرون کرد. و (در این هنگام) به آنها گفتیم: «همگی (به زمین) فرود آیید! در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود».
آیه ۲۴ سورۀ اعراف نیز میفرماید: « قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ؛ فرمود: (از مقام خویش) فرود آیید، در حالی که بعضی از شما نسبت به بعض دیگر، دشمن خواهید بود». هر جا خدا فرمان هبوط داده بعدش از دشمنی انسانها با یکدیگر سخن گفته است. پس جریان زندگی انسان با جریان حسادت گره خورده است و ما نمیخواهیم از این صفت به راحتی عبور کنیم. حداقلّ ابعاد این صفت، اخلاقی بودنش است ولی بعد به مباحث عظیم تمدنی کشیده میشود.
حسادت؛ صفتی پنهان و پیچیده در وجود انسان
آدمها به سادگی نمیتوانند بگویند من حسود نیستم، من که حسادت ندارم. گفتنش خیلی سخت است. ممکن است حسادت در روابط عاطفی بروز نداشته باشد ولی در روابط اجتماعی ابراز شود. ممکن است نسبت به ثروت دیگران نباشد ولی نسبت به معنویت دیگران باشد، یا بالعکس. در مورد اینکه حسادت و سایر رذائل در وجود انسان، پنهان میشوند، یک آیۀ قرآن هست که از آیات کلیدی قرآن است: «قَد أَفلَحَ مَن زَكَّیهَا وَ قَد خَابَ مَن دَسَّهَا، آیات ۹ و ۱۰ سوره شمس)». رستگار است کسی که خود را تزکیه کرد و «قد خابَ»، بیچاره است یا بدبخت میشود کسی که «دسّها». «دَسّها» یعنی بدیهای خودش را پنهان کرد و آن را توجیه کرد. مثلاً انسان علیه کسی که به او حسادت میکند اینطور دلیل میآورد و میگوید میدانی من چرا با او بد هستم؟ برای اینکه این عیب را داشت. ولی این عیبجوییها ریشهای جز حسادت ندارد. یک مادر، وقتی عیبی را در فرزندش میبیند، ندیده میگیرد. چون مادر، موجودی است که به بچهاش حسادت ندارد. نوعاً این طوری است که قصۀ حسادت، امری پنهان است.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفتم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۷ قسمت دوم
🔘 چند روایت در مورد پنهان بودن عیوب در وجود انسان
🔘 بدیهای پنهان، روزی آشکار خواهد شد
🔘 کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد مظلومیت خودشان
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
چند روایت در مورد پنهان بودن عیوب در وجود انسان
تشخیص حسادت در وجود انسان، کار سختی است چرا که با توجه به روایات، بسیاری از عیوب و رذایل در وجود انسان پنهاناند و حسادت هم به عنوان یک صفت بد، در وجود انسان مخفی است. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: لَيْسَ كُلُّ عَوْرَةٍ تُظْهَر (غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۵۵۶)؛ اینگونه نیست که هر عیبی در وجود انسان ظاهر باشد.
یا در روایتی دیگر امام علی(ع): عِنْدَ تَصْحِيحِ الضَّمَائِرِ تُبْدُو الْكَبَائِرُ (کافي، ج۸ ، ص۱۸)؛ به هنگام اصلاح درون، گناهان بزرگ نمايان گردد. وقتی که آدم میخواهد خودش را اصلاح کند، تازه بدیهایش رو میآید. آنهایی که نمیخواهند خودشان را اصلاح کنند، بدیهایشان هم از چشمشان پنهان میماند. خیلی از خود متشکر هم خواهند بود. ولی وقتی شروع به خودسازی میکنند، تازه میبینند در درونشان چه خبر است. چرا کسانی که خیلی خوب هستند، آنقدر گریه میکنند؟ چون خیلی روی خودشان کار کردهاند و از درون خودشان باخبر شدهاند.
بدیهای پنهان، روزی آشکار خواهد شد
امام باقر(ع) میفرمایند: وَ فِي تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ وَ الْأَيَّامُ تُوضِحُ لَكَ السَّرَائِرَ الْكَامِنَةَ (کافی، ج۸، ص۱۸). در دگرگونيهاى احوال و زمانه است كه گوهر مردان شناخته مىشود، و روزگار درونیات پنهان را براى تو آشكار مىسازد. اوضاع روزگار که تغییر میکند، جوهر آدمها مشخص میشود و ایام برای تو آن سرّ پنهان را واضح میکند.
میگویند که فلانی آدم خوبی بود، بد شد. نه ابداً اینطور نیست، بلکه او بدی پنهانی داشت که الان هویدا شد. این در مورد همه هست. ما عیبهای پنهانی داریم که باید بگردیم و آنها پیدا کنیم. بعضیها فکر میکنند یک کسی آدم خوبی بود ولی بد شد. مثلاً برخی افراد، دیندار هستند ولی بیدین میشوند. این تقریباً سخن باطلی است. ممکن است مواردی کمی اینطور باشد ولی معمولاً طرف در دلش، بدیهایی را پنهان کرده و دنبال بهانه میگردد، و بهانهاش هم از یک جایی و به واسطهای، جور میشود تا دقّ و دلیاش را خالی کند. بروز این بدیهای پنهان، برخی از جلوههای حسادت هستند.
کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد مظلومیت خودشان
کلامی از امیرالمؤمنین علی(ع) در شرح ابن ابیالحدید بر نهج البلاغه آمده که در این دعا رازی از مظلومیتهای حضرت بیان شده است. ایشان میفرماید: «اللَّهُمَّ انّى اسْتَعْدیکَ عَلى قُرَیْش ، فَاِنَّهُمْ اضْمَرُوا لِرَسوُلِکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ضُروُباً مِنَ الشَّرِّ وَ الْغَدْرِ، فَعَجَزوُا عَنْها، وَ حُلْتَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَها، فَکانَتِ الْوَجْبَةُ بى ، وَ الدَّآئِرَةُ عَلَىَّ .اللَّهُمَّ احْفَظْ حَسَناً وَ حُسَیْناً، وَ لا تُمَکِّنْ فَجَرَةَ قُرَیْشٍ مِنْهُما ما دُمْتُ حَیّاً، فَاِذا تَوَفَّیْتَنى وَ انْتَ الرَّقیبُ عَلَیْهِمْ، وَ انْتَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ شَهیدٌ»؛ (شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۲۹۸)
«خدایا! من در برابر قریش از تو استعانت میجویم (و شکایت پیش تو مىآورم). قریش دربارۀ پیامبر اکرم(ص)، نیّات پنهانی شوم و فریبنده به دل داشتند؛ اما از اجرای آن ناتوان ماندند و تو بین آنان و خواهشهایشان مانع بودی، و اکنون نوبت به من رسیده است و به طرف من هجوم آورده و به دورم حلقه میزنند. بار خدایا حسن و حسین مرا حافظ باش، و تا زنده هستم دست آسیب قریش را از آنان دور فرما، و چون بمیرم تو خود بر آنان حافظی، و تو بر هر چیز شاهدی».
امیرالمؤمنین(ع) هنگام این دعا صدا میزند که خدایا من به تو پناه میبرم از قریش که اینها کینههای خودشان را از پیامبر پنهان کردند، زورشان نرسید آن را ابراز کنند. و این کینه را نگه داشتند و سر من خالی کردند. حضرت(ع) در این کلام علاوه بر بیان حسادت و نیرنگی که قریش نسبت به ایشان داشت، برای در امان ماندن امام حسن(ع) و امام حسین(ع) از شرّ قریش هم دعا میکند.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفتم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۸
🔘 برتریهای معنوی امیرالمؤمنین (ع)
🔘 از خودگذشتگی و فداکاری امیرالمؤمنین(ع)
🔘 دلایل سیاسی و ولایت امیرالمؤمنین(ع)
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
سه دلیل حسادت به امیرالمؤمنین علی(ع)
1️⃣ برتریهای معنوی امیرالمؤمنین (ع)
ماجرای حسادت، یک ماجرای عمیق و همیشگی بین انسانها و به قدمت خلقت است. وقتی موضوع حسادتها برتری مادی نبوده و برتری معنوی مطرح باشد، حسادت شدیدتر میشود.
علی بن ابیطالب(ع) هنگام تولد در کعبه، برتری پیدا کردند و همین برای همۀ تاریخ بس است که به او حسادت کنند و همیشه سعی کنند او را در نظر نگیرند و حذف کنند. در این حال پیامبر اکرم(ص) هم در بین اصحاب خودشان به ایشان عنایت خاص میکنند و حسودان بیشتر بههم میریزند. مثلاً میفرمایند « لَضَرْبَةُ عَلِيٍّ يَوْمَ اَلْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ اَلثَّقَلَيْنِ »( اثبات الهداة، جلد۳، صفحه۴۵۶). وقتی که موضوع برتری معنوی پیش میآید، حسادت تقویت شده و به کینههای عجیبی تبدیل میشود. حسادت بهصورت عادیاش زندگی انسانها را مختل میکند و عداوتها پیش میآورد اما اگر این برتری بهصورت معنوی رخ بدهد، خیلی هولناک میشود.
2️⃣ از خودگذشتگی و فداکاری امیرالمؤمنین(ع)
حضرت زهرا(س) دربارۀ علت دشمنی با امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید «مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ نَقَمُوا مِنْهُ وَاللَّهِ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ بِحَتْفِهِ»( الاحتجاج، جلد۱، ص۱۰۸)؛ چرا از ابیالحسن کینه به دل دارند و از او متنفر هستند؟ یکی به دلیل شمشیر او، که خیلی از سران کافر و اقوام قریش را از بین برد و دومین دلیل اینکه ایشان مراعات نمیکرد و خودش را راحت فدا میکرد. بقیه اینقدر راحت خودشان را فدا نمیکردند. یعنی بهخاطر فداکاری امیرالمؤمنین(ع)، بهخاطر اینکه راحت از خودش میگذشت مورد کینه قرار میگرفت.
یک زمانی از جانب پروردگار عالم دستور آمد که هر کس میخواهد با پیامبر نجوا و گفتگو کند، باید حقّ ملاقات بدهد، صدقه بدهد(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاکمْ صَدَقَةً ؛ سوره مجادله، آیه 12). دیگر هیچکس به ملاقات پیامبر نرفت، جز علی بن ابیطالب(ع). او هر چه دارایی در خانهاش بود را یکییکی میفروخت و به دیدار رسول خدا(ص) میرفت. بعد میگفتند چرا علی بن ابیطالب(ع) این کار را میکند؟ فقرا و آنهایی که ندارند، دلشان میشکند! علی(ع) را مذمّت میکردند که چرا اینقدر فداکاری میکند؟
3️⃣ دلایل سیاسی و ولایت امیرالمؤمنین(ع)
در شرایطی که حضرت علی(ع) به دلیل ازخودگذشتگی، فداکاری و برتری معنوی، مورد حسادت بود؛ همین علی بن ابیطالب(ع) بنا میشود که رئیس مردم هم بشود، امیرالمؤمنین بشود. این مطلب برای حسودان دیگر قابل تحمل نیست. در آیات کریمۀ قرآن از قول کافران نقل شده است که میگفتند «وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِّثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ (سوره مؤمنون، آیه34)؛ و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید، مسلّماً زیانکارید». کافران از پذیرش ولایت انبیاء خودداری میکردند و برتری پیامبر را به عنوان فرد مقدستر نمیپذیرفتند. اگر فردی، زیردست کسی شود که به او حسادت دارد، این حسادت به شدت بیشتر میشود و وضعیتی پیش میآید که برای مردم غیرقابل درک است.
امیرالمؤمنین علی(ع) به عنوان یک مفسّر قرآن، به عنوان یک انسانی اهل معنویت و تهجد که در نماز شب بیهوش میشد، به عنوان یک فرد حکیم، اگر بنا نبود که امارت و خلافتی داشته باشند؛ بیشتر این عداوتها و حسادتها از بین میرفت. اما اکثر حسادتها مربوط به امر سیاست و قدرت است. مسئله اصلی این است که او چرا از طرف خدا، نسبت به من برتری پیدا کرده است؟
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هشتم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۹ - قسمت اول
🔘 کرامت و بزرگوارانه برخورد کردن، ریشه همه مظلومیتهای امیرالمؤمنین(ع)
🔘 برخی از مصادیق برخورد بزرگوارانه در حکومت امیرالمؤمنین(ع)
🔘 چه کار کنیم که حکومت امام عصر(عج) مظلوم واقع نشود؟
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
کرامت و بزرگوارانه برخورد کردن، ریشه همه مظلومیتهای امیرالمؤمنین(ع)
وقتی از مظلومیت صحبت میکنیم، بحث از ظالمان و حاسدان و معاندانی است که ظلم کردند. در واقع همۀ ظلمها و همۀ بدیها و بَدانی که این مظلومیت را به امیرالمؤمنین علی(ع) تحمیل کردند، در مقابل یک عامل که زمینۀ مظلومیت حضرت را فراهم کرد، چیزی به حساب نمیآید. آن عامل اصلیای که موجب شد ظلم و حسادت آنها اثر کند و این همه مظلومیت بهبار بیاید، کرامت و بزرگوارانه برخورد کردن خودِ امیرالمؤمنین علی(ع) است. این نکتۀ بسیار مهمی است. ما اگر از مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و از فرصتطلبی ظالمان صحبت کنیم، ولی از فرصت دادن امیرالمؤمنین(ع) به فرصتطلبان صحبت نکنیم، بحث ناتمام است.
ظالمان، آن قدر مهم و بزرگ نبودند که از پسِ آن همه فضائل امیرالمؤمنین(ع) و آن همه اقتدار حضرت بر بیایند. حضرت طوری برخورد میکردند که زمینۀ جسارت آنها فراهم میآمد و خودشان مظلوم واقع میشدند.
برخی از مصادیق برخورد بزرگوارانه در حکومت امیرالمؤمنین(ع)
آقایی و بزرگوارانه برخورد کردن امیرالمؤمنین(ع) را در این روایت میتوان مشاهده کرد. امام صادق(ع) دربارۀ مقایسۀ حکومت امیرالمؤمنین(ع) با حکومت بنیامیه میفرماید: « إِمَارَةَ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَتْ بِالسَّيْفِ وَ اَلْعُنْفِ وَ اَلْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَامَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ اَلتَّأَلُّفِ وَ اَلْوَقَارِ وَ اَلتَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ اَلْخُلْطَةِ (أعلام الدین في صفات المؤمنین، ج۱، ص۹۷)». حکومت بنیامیه با شمشیر و ستم و خونریزى پایهگذارى شد، و حکومت ما با ملایمت و لطف و محبت و تقیه همراه است.
چه کار کنیم که حکومت امام عصر(عج) مظلوم واقع نشود؟
ما اگر بخواهیم ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) را در زمان خودمان و در زمان حضرت ولیعصر(عج) بخشکانیم، باید طوری زندگی کنیم و جامعه را اداره کنیم که اگر یک مولای مهربان داشتیم، کسی در جامعه جسورانه از آن فرصت سوءاستفاده نکند.
برای رسیدن به چنین هدفی باید از مدرسهها شروع کنیم. مدیر یک مدرسۀ خوب نباید قاطعیتی داشته باشد که دانشآموزان از او بترسند. عدهای هم که قاطعیت مورد نظر خود را در حضرت علی(ع) نمیدیدند، میگفتند شما مدیریت بلد نیستی. در یک مسجد خوب باید به امام جماعتش بگویند شما مدیر خوبی نیستی، همانطور که این را به رسول خدا(ص) هم گفتند. در خانه هم همین طور است و نباید قاطعیت پدر خانه طوری باشد که از او بترسند و به دلیل ترس از او حساب ببرند.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر نهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۹ - قسمت دوم
🔘 کرامت و بزرگواری، شیوه حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع)
🔘 چند پیشنهاد در مورد کرامت برای شرایط امروز
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
کرامت و بزرگواری، شیوه حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع)
ما اگر نوع مدیریت امیرالمؤمنین(ع) و از آن بالاتر مدیریت رسول خدا(ص) را ببینیم، واقعاً به آن نقص و ایراد وارد میکنیم. خوارج حرفشان به امیرالمؤمنین(ع) این بود که تو خلیفۀ قاطعی نیستی، ما خلیفهای میخواهیم که قاطع باشد و این روحیات بزرگوارانه را اصلاً نمیپسندیدند و این ریشه در سیرۀ رسول خدا(ص) داشت و آیۀ اُذُن نازل شد. وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ و از ایشان کسانی هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند او زودباور است، بگو گوش خوبی برای شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور میکند و برای کسانی از شما که ایمان آوردهاند رحمتی است و کسانی که پیامبر خدا را آزار میرسانند عذابی پر درد [در پیش] خواهند داشت(سوره توبه، آیۀ ۶۱).
حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: وَ لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ عَلَى مَا تَکْرَهُونَ (نهجالبلاغه، خطبۀ ۲۰۸)؛ من کسی نیستم که چیزی را که دوست ندارید، به شما تحمیل کنم.
چند پیشنهاد در مورد کرامت برای شرایط امروز
➖ما باید کرامت و بزرگواری را بین خودمان، تبدیل به فرهنگ کنیم.
➖ما زیاد از بروکراسی استفاده میکنیم و میخواهیم قانونمند و ضابطهمند باشیم، ولی اگر به افراد امکان خطا ندهیم و پردهپوشی نکنیم، شخصیت انسانها رشد نمیکند. ما باید محیطی کریمانه را پدید بیاوریم.
➖بعضیها میگویند اینطوری که شما میگویید؛ مدیریت شل و غیر سختگیرانه میشود. جایگزینش را دین در تعاون و کمک کردن مردم به یکدیگر دیده است. یک مدیر مانند امیرالمؤمنین علی(ع) بزرگوارانه و با تغافل برخورد میکند، بعد این مردم هستند که باید کاستیها را پوشش بدهند. اگر کارها با تعاون و کمک کردن مردم به یکدیگر انجام شود، نتیجهاش پایدار خواهد بود و ما نتیجۀ پایدارش را در حکومت امام زمان(عج) خواهیم دید.
➖در اینجا امر به معروف هم مطرح میشود. «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»(سورۀ توبه، آیۀ ۷۱). در واقع امر به معروف و نهی از منکر یک سیستم و یک سبک برای ادارۀ جامعه است که بیشتر، نظارت مردمی است.
➖اگر قوانین سختگیرانه بوده و نظارت دولت زیاد باشد، آدمهای قدرتمند کنار میکشند و این کار به جامعه ضربه وارد میکند. در اربعین، نظارت دولتها وجود ندارد و ما باید اربعین را تبدیل به الگویی برای همه زمانها کنیم. انشاءالله بتوانیم در مدرسهها و مساجد، زندگی زیر سایۀ روش مدیریتی امیرالمؤمنین(ع) را تمرین کنیم و فقط به ذکر فضائل و محبت ایشان بسنده نکنیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر نهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۰ - قسمت اول
🔘 حسادت، مهمترین عامل برای متوقف کردن امر ولایت
🔘 حسادت، یک موضوع تمدنی
🔘 نگاهی به سه رویکرد در فلسفۀ سیاسی از زاویۀ حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت، مهمترین عامل برای متوقف کردن امر ولایت
در این جلسه طرح کلی و روندی که تا رسیدن به نقطۀ چشمانداز این بحث مدنظر است را مطرح میکنیم. چرا حسادت موضوع مهمی در حیات بشر است؟ حسادت، مهمترین عامل برای متوقف کردن امر ولایت است. ولایتی که هم اصل دین است و هم میخواهد جهان بشریت را نجات بدهد. حسادت، در مسیر رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) مانع ایجاد میکند و این همه شهادتها و مظلومیتهای اولیاء خدا و اصحابشان همه از سر حسادت است.
حسادت، یک موضوع تمدنی
اگر چه حسادت فی نفسه در حیات بشر هم مهم است ولی در مقابله با دین هم نقش کلیدی دارد. اصل دین، ولایت است. امام باقر(ع) میفرمایند: « وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلاَيَةِ »(کافي، ج۲، ص۱۸). اگر اینطور است، اجازه بدهید من تاریخ حیات بشر را به ویژه در عرصۀ فلسفۀ سیاسی از زاویۀ حسادت نگاه کنم و از زاویۀ حسادت در باب فلسفۀ سیاسی، روایتی از آنچه که در تاریخ گذشته و میگذرد، داشته باشیم و به حسادت فقط به عنوان یک موضوع اخلاقی نگاه نکنیم، بلکه حسادت به عنوان یک موضوع تمدنی برای ما قرار داده شود. خدایی که حسادت را از آغاز، محور حیات بشر قرار داده؛ و در مواردی مانند آدم و ابلیس، هابیل و قابیل، انبیاء و دشمنانشان، ولایت علی بن ابیطالب(ع) و دشمنانش؛ موضوع اصلی حسادت بوده است، پس حتماً بُعد تمدنی هم برای حسادت در نظر داشته است.
نگاهی به سه رویکرد در فلسفۀ سیاسی از زاویۀ حسادت
ما الآن در مقدمهسازی برای تمدن نوین اسلامی هستیم. حسادت، چالش اصلی حیات بشر است، با این حسادت در حیات اجتماعی و تمدنی، سه نوع برخورد صورت گرفته است.
رویکرد مارکسیستی؛ در این رویکرد، یک نوع برخورد صادقانۀ غلط مشاهده میشود. مارکسیستها گفتند ما تبعیض را از بین میبریم و هیچکس نباید بر اموال خودش مالکیت داشته باشد. آنها تساوی را به جای عدالت گذاشتند تا با پدیدۀ حسادت اینطور برخورد کرده باشند که شدنی هم نبود.
رویکرد لیبرالی؛ لیبرالها به نام رقابت، به حسادت میدان میدهند و میگویند پدیدۀ حسادت را بپذیریم و میدان رقابت را باز بگذاریم، هر چه نتیجۀ رقابت بود را میپذیریم. ولی با دروغ و فریب موضوع رقابت را به جای حسادت گذاشتند، نتیجۀ عملی رویکرد لیبرالی، سلطۀ یهود بر جهان سرمایهداری است. لیبرالها فریبکارانه با موضوع حسادت برخورد میکنند و مشکل حسادت و چالش آن را حل نمیکنند.
رویکرد دیکتاتوری؛ رویکرد دیکتاتوری هم نمیتواند مسئله حسادت را حل کند. یک دیکتاتور همه را قلع و قمع و ساکت میکند و به ظاهر موضوع حسادت را در حیات سیاسی- اجتماعی دفن می کند؛ آنوقت یک رقیب دیگر حسودانه با این دیکتاتور درگیر شده و این وسط، مردم بسیاری از بین میروند.
برخورد دیکتاتورمآبانه، برخورد فریبکارانۀ لیبرالیستی و برخورد صادقانه ولی احمقانۀ کمونیستی، سه نوع برخورد با چالش حسادت هستند. یک برخوردی هم دین با موضوع حسادت دارد که هیچکدام از این روشها را نمیپسندد. دین با چالش حسادت چگونه باید برخورد میکند؟
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۰ - قسمت دوم
🔘 برخورد دین با موضوع حسادت
🔘 آشنایی با نظام مبتنی بر ایثار و فداکاری
🔘 حضرت خدیجه(س)، الگوی تمدنی ما
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
برخورد دین با موضوع حسادت
بعد از آشنایی با سه رویکرد در فلسفۀ سیاسی در موضوع حسادت، آشنایی با نحوۀ مواجهۀ دین با حسادت مطرح است. دین هیچکدام از سه روش قبل را نمیپسندد. دین، طرح کلانی دارد، میفرماید چرا شما با خودسازی جای حسادت را به فداکاری نمیدهید؟ دین با قانون جلوی برخورد حسودانۀ شما را نمیگیرد؛ با فریب هم با پدیدۀ حسادت برخورد نمیکند. دیکتاتورمأبانه و بدون قانون هم با حسادت برخورد نمیکند. بلکه با معنویت، اخلاق و ایمان به خدا، میخواهد برای این حسادت جایگزینی به نام فداکاری قرار بدهید. فداکاری تنها چیزی است که روی حسادت را کم میکند.
آشنایی با نظام مبتنی بر ایثار و فداکاری
در جامعهای که ما همه با هم رقابت داریم، یک دفعه یک نفر فداکار پیدا میشود و همۀ آن چالشها و درگیریهایمان به محاق میرود. با خود میگوییم اگر او آدم است، ما چه میگوییم؟این طرح وجدانت را درگیر میکند و به ما افق میدهد. یعنی این هم ممکن است که تو از خودت بگذری. به جای اینکه بگویی من به او حسادت میکنم و او را زمین می زنم تا خودم بلند شوم، میگوید تو برو فدای او بشو که مبادا او زمین بخورد و از او دفاع کن! این طرح دین است. کسانی که مظلومیت و فداکاری علی(ع) را دیدند، به زانو در آمدند. کسانی که مظلومیت و فداکاری اهل بیت(ع) را دیدهاند، دست از حسادت نسبت به ولایت، برداشتهاند. مظلومیت عامل توجه ما به پدیدۀ فداکاری و از خودگذشتگی است. نظام مبتنی بر ایثار، جایگزین حسادت است. باید تلاش کنیم این الگوی ایثار را در زندگی رایج خودمان بهکار ببندیم نه اینکه فقط به اهل بیت(ع) احترام بگذاریم.
در این طرح تمدنی دین، ایثار جایگاه ویژهای دارد. ایثار یک مقولۀ اخلاقی نیست. برای حل مشکلات مملکت نیز باید ایثار را دقیق درک کنیم. تا درک از جایگاه ایثار در جامعه درست نشود، نمیتوانیم از مردم انتظار داشته باشیم آدمهای خوبی بشوند. خاصیت حکومت این است که درک از جایگاه ایثار و فرهنگ آن را درست کند، نه اینکه فقط موعظه اخلاقی باشد. در آمریکا هم موعظۀ اخلاقی هست و خیلیها هم با این موعظههای اخلاقی کیف میکنند.
حضرت خدیجه(س)، الگوی تمدنی ما
در اول اسلام و ابتدای بعثت، خانمی پیدا شد که ثروتمندترین زن مکه بود. نه ثروتمندترین زن مکه، بلکه گفتهاند ثروتمندترین فرد مکه بود ولی همۀ ثروتش را در اختیار پیامبر(ص) گذاشت. در دوران سه، چهار سال در شعب ابیطالب تمام ثروت او به پایان رسید و در صدمات ناشی از شعب ابیطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. حضرت خدیجه(س) الگوی تمدنی ما است.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۱ - قسمت اول
🔘 چرا مردم نحوه برخورد دین با پدیدۀ حسادت را نمیپسندند؟
🔘 انحصار طلبی، یکی از عوامل حسد
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
چرا مردم نحوه برخورد دین با پدیدۀ حسادت را نمیپسندند؟
حسادت؛ چالش اصلی حیات بشر و مقدمهای برای رقابت و عداوت است. حسادت صرفاً یک صفت اخلاقی نیست، بلکه بر حوادث اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار بوده و بر مبنای آن، تمدنهایی شکل گرفته که البته رو به اضمحلال بوده و بعضیهایشان هم فروپاشی شدهاند.
در جلسه قبل در مورد نحوه برخورد دین با حسادت صحبت شد اما چرا مردم نحوه برخورد دین با پدیدۀ حسادت را نمیپسندند؟ به دلیل اینکه سبک زندگی در مقابل حسادت که عموم مردم باید به آن مبادرت بورزند، سبک زندگی جمعی مواساتی و مؤمنانه است. سبک زندگی مدنظر دین، ایثارگرانه است. در این سبک زندگی نمیتوان حسابها را از همدیگر جدا کرد و فقط به فکر خود بود! و پذیرش این مسئله برای مردم سخت بوده است.
انحصار طلبی، یکی از عوامل حسد
در نگاه اجتماعی و سیاسی و از منظر حکمرانی باید توجه داشت که انحصارطلبی، یکی از عوامل حسادت است. متأسفانه در کشور ما آنقدری که قوانین از زندگی بر اساس انحصارطلبی حمایت میکنند، از زندگی تعاونی حمایت نمیکنند. به عنوان مثال با سپردهگذاری در بانکها، سود فردی تضمین شده و به فردگرایی و انحصارطلبی بیشتر منجر میشود ولی فعالیت در تعاونیها، تضمین نمیشود. نمونه دیگر انحصارطلبی، عدم مشارکت نمازگزاران در اداره امور یک مسجد است که همه اختیارات در انحصار هیئت امناء است ولی در زمان پیغمبر اکرم(ص) نمازگزاران در اداره امور مربوطه تأثیرگذار بودند. باید شیوۀ ادارۀ مسجد تحول پیدا کند. در مورد حکمرانی نیز همینطور است.
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «الإستئثارُ یوجبُ الحسد و الحسدُ یوجبُ البغضة، و البغضة توجبُ الاختلاف و الاختلاف یوجب الفرقة و الفرقة توجبُ الضعف و الضعفُ یوجبُ الذُّل و الذلُّ یوجب زوال الدولة و ذهاب النعمة»(شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد، ج ٢٠، ص ٣٤٥، حکمت ۹۶۱)؛ انحصارطلبی موجب حسد میشود، حسد موجب کینه میشود، کینه موجب اختلاف میشود و اختلاف موجب تفرقه، تفرقه موجب ضعف؛ و ضعف موجب ذلت و خواری میشود، ذلت و خواری هم موجب میشود دیگر شما قدرت نداشته باشید و نعمتتان از بین برود.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر یازدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۱ - قسمت دوم
🔘 اهمیت ایثار در زندگی جمعی مؤمنانه
🔘 ایثار در زندگی حضرت خدیجه(س)
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
اهمیت ایثار در زندگیجمعی مؤمنانه
امام صادق(ع) میفرماید: تَحتاجُ الإخْوةُ فيما بَيْنَهُم إلى ثلاثةِ أشياءَ ، فإنِ استَعمَلُوها و إلاّ تَبايَنُوا و تَباغَضُوا، و هي : التَّناصُفُ ، و التَّراحُمُ ، و نَفْيُ الحَسَدِ (تحفالعقول، ص ۳۲۲). برادران به سه چیز احتیاج دارند تا بتوانند زندگی مجتمع مؤمنانه را درست کنند. اولاً نسبت به همدیگر انصاف داشته باشند. مرحلۀ بالاتر اینکه به هم رحم کنند؛ مرحلۀ بالاتر این است که رقابتهای حسادتآمیز نسبت به یکدیگر نداشته باشند.
متأسفانه امروزه ساختار انتخابات بر اساس نوعی رقابت است که همراه با حسادت است، مخصوصاً آنجایی که پای دوقطبی بودن هم در میان میآید. ما باید فرهنگ سیاسی را تغییر دهیم. در این فرهنگ سیاسی، مدیران خوبی تربیت نمیشوند. راه حل دین در مقابل حسادت، فداکاری و ایثار است. امیرالمؤمنین علی(ع) اسوۀ زندگی ایثارگرانه است. امیرالمؤمنین طوری ایثارگرانه زندگی میکرد که همه در مقایسه با ایشان احساس میکردند آدم نیستند، مؤمن نیستند. این سبک زندگی، موجب بغض و حسد می شود. اگر سبک زندگی مؤمنانۀ مواساتی و جمعی در یک جامعه نباشد، امیرالمؤمنین(ع) هم در آن جامعه مظلوم است.
ایثار در زندگی حضرت خدیجه(س)
حضرت خدیجه(س) بیتردید ثروتمندترین فرد قریش بودند ولی ایشان همۀ این ثروت را در اختیار رسول خدا(ص) گذاشتند و تمامش را در راه خدا و پیامبر(ص) هزینه کردند و تقریباً در گرسنگی از دنیا رفتند. در آخر عمر شریفشان صدا میزنند یا رسول الله(ص) میشود من را ببخشید! من تقصیر و قصور داشتهام! این الگوی تأسیس تمدن اسلامی است. حضرت خدیجه(س) الگوی تمدن عظیم اسلامی است و ما باید این حرفها را به ساختارهای اجتماعی تبدیل کنیم. چرا به حضرت خدیجه(س) حسادت میورزیدند؟ چون هر کسی در بخشش و در این ایثارگری پیشتاز باشد، مورد حسادت شدید قرار میگیرد. ریشههای مظلومیت اینجاست.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر یازدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text