📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۳ - قسمت اول
💠 فرهنگ زندگی جمعی، عصارۀ دین
💠 عامل اتصال مردم و ایجاد امت
💠 علت بیان داستان اقوام در قرآن
💠 تلازم امامت با امت
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
فرهنگ زندگی جمعی، عصارۀ دین
خدا به عنوان قوم و امت با ما برخورد میکند، البته نه قومیت بهمعنای ترک، کرد، لُر، بلوچ ...، بلکه بهمعنای امت اسلام و گروه مؤمنان که شما عضو آنها هستید. طبق توصیه مقام معظم رهبری لازم است به دانشآموزها زندگی جمعی یاد داده شود. آنها دوست دارند رفیقبازی و تیمکِشی کنند. این حال نوجوان را تحویل بگیرید! به آنها بگویید مثل فوتبال گروهبندی و یارکِشی کنند. خوب است که تمرین ریاضیات هم تیمی باشد. نوجوان میخواهد فرآیند اجتماعیشدن و عضوی از امت اسلامی شدن را طی کند؛ اما متوقفش کردیم.
فرهنگ زندگی جمعی عصارۀ دین است. دین خیلی هوشمندانه است، ولی خیلیها اینطور تصور نمیکنند؛ از اینطرف قرآن نازل کرده تا شما تربیت اجتماعی پیدا کنید و از آنطرف یک محل اجتماع به نام مسجد گذاشته است.
عامل اتصال مردم و ایجاد امت
امام حسین(ع) یک حلقۀ وصل است تا مردم به هم متصل شوند؛ ما را دور هم جمع کرد تا دین را نگه دارد. الآن هم امام حسین(ع) جمع بیست میلیونی برای خدا درست میکند. حضرت امام(ره) فرمود: اگر کسی در خانهاش زیارت عاشورا بخواند و صد لعن و صد سلام بگوید، اسلام حفظ نمیشود. امام موجب ائتلاف جداییها است، «وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ» (زیارت جامعه کبیره). این انقلاب اسلامی، با هیئتهای مؤتلفه جان گرفت و شروع شد. هیئتهای مؤتلفه، کلمۀ خیلی عمیقی است. ریشۀ هیئتهای مؤتلفه را مرحوم شاهآبادی، استاد عرفان حضرت امام(ره) راه انداخت.
ما با «حسین»(ع) در آستانۀ امت اسلامی شدن هستیم! گویا کلّ انقلاب اسلامی مقدمه بود، برای بیداری و قدرت گرفتن جریان مقاومت در منطقه تا کلّ منطقه بتواند امنیت برگزاری اربعین را فراهم کند. حضرت امام(ره) میفرمود: هیچ عاملی مثل سیدالشهدا نمیتواند بین دلها ارتباط و اتحاد برقرار کند. وقتی متوجه میشویم امام حسین(ع) با چه هزینهای جامعه و اجتماع ما را شکل داده، خجالتزده میشویم.
علت بیان داستان اقوام در قرآن
چرا خدا داستان اقوام را در قرآن مطرح میکند؟ برای اینکه بفهمیم ما هم قوم هستیم. آیا جالب نیست موضوع بسیاری از آیات قرآن اقوام هستند؟! مثل «لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ ...» (انعام،۲۴) ما بر امتهایی قبل از تو پیامبرانی را فرستادیم و ... . «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ ... » (غافر،5). خداوند در آیات زیادی بر امر اجتماعی میپردازد. «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد،11) خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه آن قوم با انجام کارهایی وضع خودشان را خراب کنند. با این حال چرا ما تلقی جمعی از قرآن پیدا نمیکنیم؟! چون تلقی فردی از دین در ذهن ما فرو رفته است.
تلازم امامت با امت
مسلمان شدن کافی نیست، عضو امت شدن هم لازم است. مسئلۀ امت هنوز جا نیفتاده است. کسی که به امت شدن نرسیده، چطور دنبال امام میگردد!؟ امامت غالباً با امت معنا میدهد. شما نمیتوانید امامت را بدون امت بهطور دقیق بشناسید. امام هم نمیتواند بدون امت امامت کند. متأسفانه غالب افراد میخواهند تنهایی با امام ارتباط برقرار کنند.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۸
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۳ - قسمت دوم
💠 اهمیت جامعهپردازی نسبت به خودسازی
💠 معنای «یا ایّها الذین آمنوا»
💠 فرق قرآن با سایر کتب
💠 اثر تلاوت و تدبر در فهم قرآن
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
اهمیت جامعهپردازی نسبت به خودسازی
قرآن کریم میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُم» (مائده، ۱۰۵) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به خودتان بپردازيد. هرگاه شما هدايت يافتيد، كسی كه گمراه شده است به شما زيانى نمىرساند.
بسیاری این آیه را فردی تفسیر میکنند و دلیل بر خودسازی میگیرند. وقتی از رسولخدا(ص) دربارۀ این آیه سؤال شد فرمود امر به معروف و نهی از منکر کنید؛ اما وقتی دیدی دنیا ترجیح یافته و از بخل و هوس پیروی میشود، به خودت بپرداز و عوام مردم را رها کن(مجمع البیان، ج۳، ص۳۹۲). بنابر این «علیکم انفسکم» برای وقتی است که از شما کاری برای جامعه برنمیآید. اگر کاری از شما برمیآید، اول به جامعه بپردازید. طبق این روایت خودسازی قبل از جامعهپردازی نیست؛ آنجایی است که انسان ناچار باشد.
معنای «یا ایّها الذین آمنوا»
نظر علامه طباطبایی در مورد این آیه این است که آیه نسبت به جامعه است؛ یعنی ای جامعۀ مؤمنین! قوا و تواناییهای خودتان را بشناسید و به کار بگیرید، در این صورت دشمنان شما نمیتوانند روی شما اثر بگذارند. مخاطب «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا» تکتک مؤمنین نیست، بلکه جامعۀ مؤمنین است. بنابر نظر برخی از بزرگان، همۀ آیات شامل «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا» مدنی هستند؛ یعنی خدا جامعۀ سامانیافتۀ مؤمنین که از ولایت برخوردار هستند را با تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا» خطاب میکند.
فرق قرآن با سایر کتب
قرآن میخواهد به ما یاد بدهد عضو کدام قوم هستیم، قوم ما چگونه است و ... . کسی زیاد پای قرآن بنشیند، نمیتواند زندگی فردی داشته باشد. خیلی از حرفهای قرآن برای فرد نیست، برای جامعه است. خدا که نمیخواهد با بیان قصه و تاریخ در قرآن سرگرم شویم. وجهِ تربیتی رویکرد تاریخی قرآن این است که میخواهد مؤمنین را ادب کند، آنها را بسازد. کتابهای علمی رایج اگرچه دینی هم باشند بیشتر دنبال آگاهی دادن، استدلال کردن، ساختن و پرداختن ذهن هستند؛ اما قرآن نمیخواهد فقط اطلاعات بدهد، بلکه طرز تفکر و نگاه را هم درست میکند! لذا قرآن، «بَصائِرُ لِلنَّاس» (جاثیه،۲۰) است، یعنی بصیرت و دید میدهد.
اثر تلاوت و تدبر در فهم قرآن
نباید طوری غرق جزئیات قرآن شوی که از روند آیات باز بمانی. دو تعبیر در قرآن بر اینطور خواندن دلالت میکند: تلاوت و تدبّر.
تلاوت یعنی آیات را پشت سر هم گذاشتن. مثلاً در اوایل سورۀ بقره، خدا چهار آیه در مورد مؤمنین صحبت میکند، دو آیه در مورد کفار و دوازده آیه در مورد منافقین. اگر حجم آیات قرآن را نگاه کنید، میبینید مسئلۀ قرآن ملحدین نیست، مسئلهاش مؤمنینی است که درست و کامل دینداری نمیکنند.
یک معنای تدبر هم پشت سر هم قرار دادن آیات است. برداشت از مجموعۀ آیات با برداشت از یک آیه فرق میکند. وقتی آیهای در یک منظومه از آیات قبل و بعد دیده میشود، قصه فرق میکند. «هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ»(سبأ،۱۷)؛ آیا ما جزء ناسپاس را مجازات میکنیم؟! این آیه بعد از قصۀ قوم سبا است، پس ناظر به قوم ناسپاس است نه فرد ناسپاس! چهبسا رفتار خدا در مقابل فرد با رفتار خدا در مقابل جامعه فرق کند؛ شاید از فرد بگذرد اما جامعه را سریع مجازات کند.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۸
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج چهارم
💠 حکومتهای طاغوتی، عامل انحراف از اسلام
💠 تأثیر وضعیت عمومی جامعه، بر سرنوشت آن
💠 مسئولیت هدایت و اصلاح جامعه نسبت به خودش
💠 اثر رسانه و افراد پر سروصدا بر شخصیت جامعه
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
حکومتهای طاغوتی، عامل انحراف از اسلام
برخی از آموزشهای دینی تحت تأثیر تسلط طواغیت در طول تاریخ بر جامعۀ اسلامی، بهشدت از راه اصلیشان خارج شدهاند. یکی از آن تعلیمات توجه به امت بودن و زندگی اجتماعی است. مثلاً مسجد بیشتر بهعنوان نمازخانه تلقی میشود، در حالیکه مسجد محل تجمع مؤمنین است. در اسلام تقریباً زندگی فردیِ دینی و معنویت فردی نداریم. بسیاری از درسهای اخلاق فردی ذیل «لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي الْإِسْلَامِ» (دعائم الاسلام، ص193) نفی میشود.
تأثیر وضعیت عمومی جامعه، بر سرنوشت آن
ما دو گرفتاری خیلی بزرگ داریم. هم در دنیا و هم در آخرت، بهصورت جمعی و قومی محاسبه و جزا میبینیم. ما گرفتار جامعه هستیم. خدا در دنیا از جامعه معدل میگیرد. مثلاً وقتی آدمهای هرزه مظلومنمایی کرده و یک عده از افراد جامعه شفقت و گرایشی به آنها پیدا کنند؛ خدا جمعبندی میکند و اگر تعدادشان زیاد باشد، عصارهاش را در نظر میگیرد و ممکن است همان را بر مردم حاکم کند.
در مورد افراد خدا به سِرّ آنها نگاه میکند، هرچه در دلشان باشد در مقدرات افراد قرار میدهد و آن را به سرشان میآورد. از این بیشتر خدا به جمعبندی وضعیت جامعه نگاه میکند و هرچه باشد به سر جامعه میآورد. پس اگر بناست از خدا بترسی اعمال بدِ خودت یک درصد ماجراست، برای اعمال بد جامعهات بترس! در غزوۀ حُنین تعداد لشکر اسلام بیشتر از لشکر دشمن بود، اما شکست خوردند؛ چون بعضیها غرور پیدا کردند و دست از توکل برداشتند. جامعۀ مغرور شکست میخورد حتی اگر رسولخدا(ص) در میانشان باشد. بدیهای افراد با امتحان و گناه ظاهر میشود؛ اما بدیهای جامعه با مسئولین بد و خوبیهای جامعه با مسئولین خوب آشکار میشود.
مسئولیت هدایت و اصلاح جامعه نسبت به خودش
بعضیها آنقدر تقابل امیرالمؤمنین(ع) با معاویه و تقابل امام حسین(ع) با یزید را برجسته میکنند که از ماهیت اجتماعی تاریخ غافل میشوند. مسئول هدایت و اصلاح یک جامعه، خود آن جامعه است. وقتی جامعه مرض داشته باشد امیرالمؤمنین(ع) را از دست میدهد و معاویه بر آن مسلط میشود. لذا امیرالمؤمنین(ع) خودِ جامعه را خطاب قرار میدهد.
مردم شهرهای بصره، شام و حتی مدینه بدتر از مردم کوفه بودند؛ اما خدا به مردم کوفه غضب کرد و آنها قاتل امام حسین(ع) شدند. امیرالمؤمنین(ع) پنج سال میان آنها زندگی کرد و حجت بر آنها تمام شد. خدا کسانی را که علی(ع) را اذیت کردند، نابود کرد.
اثر رسانه و افراد پر سروصدا بر شخصیت جامعه
جامعه مثل فرد برای خودش شخصیت و صفاتی دارد. هرکس در جامعه پرروتر است همان شخصیت جامعه را شکل میدهد. کسانی که سروصدا دارند مسئولین را تعیین میکنند و افکار عمومی را شکل میدهند. الآن اسم اینها را رسانه گذاشتند. در یک کلاس هرکس پرروتر باشد، کلاس را اداره میکند. اگر معلم بخواهد زندگی جمعی به بچهها یاد بدهد، باید با از بین ببردن خجالت و ترس بچهها، همۀ آنها را پررو کند تا همه حرف بزنند. توابین -که همه شهید شدند- چهارهزار آدم خوب ولی کمرو بودند که نتوانستند به جامعۀ کوفه شکل بدهند.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۹
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۵ - قسمت اول
💠 فاجعهبار بودن تلقی فردی از دین
💠 ضرورت بیان آثار اجتماعی دین
💠 زبان مناسب برای گفتگو با نوجوان دربارۀ دین
💠 برخی عوارض «اجتماعی ندانستن دین»
💠 درک اهمیت امامت با تلقی اجتماعی از دین
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
فاجعهبار بودن تلقی فردی از دین
ما معمولاً دین را با اصول عقائد شروع میکنیم. این روش ناخواسته القا میکند که دین یک امر فردی است، درحالیکه دین بهشدت اجتماعی است. تلقی فردی از دین فاجعهای است که همین امروز داریم در آن زندگی میکنیم. دین سهمیۀ کمی در انتخابات ما دارد، درحالیکه سهمیۀ دین در جامعۀ ما خیلی بالا است. حدود هفتاد درصد افراد در عزاداریهای عاشورا شرکت میکنند یا دوست دارند شرکت کنند، اما همه این افراد در انتخابات شرکت نمیکنند. در اسلام نابی که امام خمینی(ره) معرفی میکند، بالاترین گناه کبیره عدمشرکت در انتخابات است ولی برداشت عمومی از دین اینطور نیست، حتی به منِ طلبه میگویند چرا دربارۀ انتخابات و مسائل سیاسی حرف میزنی؟!
ضرورت بیان آثار اجتماعی دین
بیایید به شیوۀ قرآن حرف بزنیم. قرآن وقتی میخواهد مخاطبش را به دینداری متقاعد کند از تاریخ اقوام و نحوۀ برخورد آنها با انبیاء سخن میگوید. شهید صدر با برداشت از قرآن میگوید انسان اهل محسوسات است، باید اول حسّ او را تحریک کرد. تاریخ و مسائل اجتماعی همین محسوسات است. ایشان میفرماید صدر اسلام که مردم خودشان را فدای پیغمبر(ص) میکردند، ریشهاش ایمان به مبدأ و معاد نبود؛ ریشهاش دیدن آثار اجتماعی وجود پیغمبر در زمان خودشان بود. ایشان میفرماید در آخرالزمان که دینداری سخت میشود باید به بیان آثار اجتماعی دین پرداخت. ما هنوز این کار را شروع نکردیم.
قرآن -که متن اصلی دین است - در تربیت انسانها بیشتر به تاریخ توجه دارد، یک دلیلش اجتماعی بودن تاریخ است. قرآن به تاریخ سلاطین نپرداخته، حتی به تاریخ انبیاء هم بسنده نکرده، بلکه از تاریخ اقوام بحث کرده است. وقتی شما با تاریخ تربیت شوید، به یک عنصر اجتماعی تبدیل میشوید.
زبان مناسب برای گفتگو با نوجوان دربارۀ دین
اگر خواستید با یک نوجوان از دین صحبت کنید، بگویید آیا تو میخواهی عضو گروه پیغمبر بشوی؟ این زبان نوجوان است، نه مباحث اعتقادی، اخلاقی و حتی عرفانی؛ چون نوجوان گروهگرا است و میخواهد عضو گروه بشود. زندگی اجتماعی دردسرساز است، راحتی را از انسان میگیرد. ما سعی میکنیم دینداری فردی را برای جوانهایمان جا بیندازیم، درحالیکه شیرینی زندگی اجتماعی زیر سایۀ دین بیشتر است، اگرچه سختتر است.
برخی عوارض «اجتماعی ندانستن دین»
چرا جا انداختن حجاب برایمان سخت است؟ چون اجتماعی بودن دین را جا نینداختیم. چرا در سیاستمداران و مدیران جامعه افراد مشکلدار پیدا میکنیم؟ چون زندگی اجتماعی را بلد نیستیم. اگر ما بخواهیم اجتماعی زندگی کنیم، نهایتاً کارمندی زندگی میکنیم ولی زندگی کارمندی با زندگی اجتماعی دینی فرق دارد.
درک اهمیت امامت با تلقی اجتماعی از دین
امامت و ولایت، اصل و اساس دین است. اکثر شیعیان نمیدانند چرا امامت مهمترین امر دین است؛ چون تلقی اجتماعی از دین ندارند. وقتی انسان از فردیت بیرون بیاید و اجتماعی شود و مثل یک رهبر نسبت به جامعه احساس مسئولیت کند، میفهمد که چرا امامت از نماز هم مهمتر است.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۰
@Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش اول
💠 لزوم توجه به ابعاد معنوی شهادت
استاد #علیرضا_پناهیان:
در گفتگوهای فراوانی که صورت میگیرد از برخی ابعاد معنوی شهادت غفلت میشود، قرآن کریم در آیۀ ۱۵۶ سورۀ آلعمران، خیلی واضح موضوع را روشن میکند و میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا» ای مؤمنین! مانند کافران نباشید. از چه جهت؟ «و َقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَّوْ كَانُوا عِندَنَا مَا مَاتُوا وَ مَا قُتِلُوا» مانند کافران نباشید که در مورد برادران خودشان میگویند اگر نزد ما مانده بودند و به میدان جهاد نمیرفتند نمىمردند و کشته نمیشدند.
خداوند متعال این سخن را که بگوییم اگر فلانی به جهاد نرفته بود، الآن سالم پیش ما نشسته بود کافرانه میداند؛ چون مرگ دستِ خدا است. کسی که شهادت را در آغوش میگیرد، در واقع نوع مرگ خودش را انتخاب کرده است. البته خیلی از مسائل را هم باید در جای خود بررسی کرد؛ مانند اینکه آیا ما میتوانستیم وظیفۀ خود را بهتر انجام بدهیم تا ایشان به شهادت نرسد.
نمیخواهم در این تحلیل نقش دشمن را حذف کرده و یا میزان تقصیر و قصور احتمالی را فراموش کنم. همچنین اینکه ما باید از دشمن انتقام بگیرم، به جای خودش محفوظ است.
همۀ آن عوامل را هم که بررسی کنیم، شهادت در مورد زمان مرگ تغییری ایجاد نمیکند. ما باید این آرامش را داشته باشیم. حیف نبود مرگ این سید بزرگوار به شهادت ختم نشود!؟ و با مرگ خودش که در متنِ چنین شهادتی بود این آثار عظیمی را به جا نگذارد!؟ خدا میفرماید اگر شما به عوامل و اسباب بهطور مطلق نگاه کنید و به ماجرای تقدیر مرگ و شهادت نگاه نکنید، و بگویید «اگر او به جهاد نرفته بود، الآن زنده بود» سخن شما کافرانه خواهد بود. اینجوری نباید نگاه کنیم.
در مورد این سلسلۀ شهیدان شصتوسهساله یعنی سیدحسن نصرالله، اسماعیل هنیه، شهید رئیسی و حاج قاسم که همگی شصتوسهساله بودند، باید گفت واقعاً نوری در وجودشان بود که البته این زمان، وقت مرگ طبیعیشان بوده است. در یک سوی قلبمان به تقدیر الهی آرام هستیم، اگر ایشان مثلاً با یک بیماری، فوت کرده بود ما خوشحالتر بودیم؟ نه؛ ما باید بدانیم توفیق عظیم و لیاقتهایی که اینها دارند نوع مرگشان را از مرگ طبیعی به شهادت و آثار با عظمتی که دارد، تغییر میدهد.
ابن ابی الحدید از امیرالمؤمنین(ع) نقل میکند که فرمود: «مَن لَم یُقتَل ماتَ؛ هرکس کشته نشود میمیرد.» (شرح نهجالبلاغۀ، ج۱، ص۳۰۶). پس ما بررسیهایمان را با آرامش انجام میدهیم. البته این آرامش معنایش این نیست که اندوه نداشته باشیم. اباعبدالله الحسین(ع) در صحرای کربلا برای شهدا اشک میریختند درحالیکه ساعاتی بعد به آنها ملحق میشدند. این اشک به جای خود، آن پیگیری تقصیرها و قصورها به جای خود، این ایمانِ به معنای شهادت و به بُعد تقدیری شهادت هم به جای خود. این ایمان به آدم واقعاً آرامش میدهد و آدم را خوشحال میکند.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷
@Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش دوم
💠 آثار و نتایج شهادت سید حسن نصرالله
استاد #علیرضا_پناهیان:
شهادت شهید سید حسن نصرالله برکاتی هم دارد که اگر به مرگ طبیعی از دنیا میرفت، شاید ما دستمان به هیچکدام از این برکات و نتایج نمیرسید.
۱- ترویج فرهنگ شهادت
یکی از الطاف خفیۀ الهی و آثار بابرکت این شهادت، ترویج فرهنگ شهادت است. وقتی امام خمینی(ره) قطعنامه را پذیرفت، فرمود: «خدا سفرۀ شهادت را از بین عاشقانِ شهادت جمع نکند.» امام برای ناامنی یا از دست دادن جوانها و خوبها دعا نکرد، امام مرگ را باور داشت و دوست نداشت همۀ مرگها، مرگِ طبیعی باشد. امام دوست داشت امنیت در سطح بالا باشد، ولی در کنارش، برای هم شهادت دعا کرد.
اولین کاری که شهادت این شخصیت محبوب کرد، انتشار فرهنگ شهادت بود. این محبوبیت موجبِ نشر فرهنگ شهادت است. فرهنگ شهادت همان چیزی است که رایس وزیر خارجۀ اسبق آمریکا میگفت، اینها تا وقتی که فرهنگ شهادت را به بچههایشان یاد میدهند، تروریست هستند. الآن دشمنان احمق ما موجب تقویت فرهنگ شهادت شدند. من چندی قبل به لبنان رفته بودم. شبِ جمعه در کنار مزار شهدا، جوانهایی را دیدم که فکر نمیکردم آن ساعتِ از شب آنها در آنجا باشند ولی انگار پاتوقشان آنجا بود. آنها دعا و مسئلۀشان شهادت بود. این فرهنگ شهادتطلبی خیلی عجیب است.
۲- نابود شدن خط سازش
مسئلۀ دیگر این است که شهید سید حسن نصرالله روش سازشکاری را نابود کرد. شما چطور میتوانستید خط سازشکارها را نابود کنید؟ جز با شهادت مظلومانۀ چنین شخصیتی. ضربهای که با شهادت ایشان به سازشکاری خورد، با هیچ وسیلۀ دیگری نمیتوانستید آن را بزنید. سازشکاری را ساده نگیریم.
وقتی حضرت موسی(ع) برای مناجات رفت، سامری مردم ستمدیدهای که آنهمه معجزه دیده بودند را گوسالهپرست کرد. رسولخدا(ص) فرمود: «من هم در امتم سامری دارم. شعار سامری امت من لاقتال است» (امالی مفید/ص۳۰) ؛ و این یعنی سازشکاری.
سازشکار همیشه صلح را تئوریزه میکند، اما هیچوقت نمیگوید کی وقت جهاد است؛ همیشه ترسها را مصلحتاندیشی میداند، اما هیچوقت شجاعت جهاد و شهامت قتال در راه خدا را ندارد. صلح، بدون جنگِ شرافتمندانه به دست نمیآید.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷
@Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش سوم
💠 دشمنشناسی
استاد #علیرضا_پناهیان:
شعور دشمنشناسی آنقدر سخت به دست میآید که خدا در قرآن به پیغمبر(ص) میفرماید: «بعضیها باور نمیکنند که کسانی تا ابد در دوزخ هستند.» مگر آن شخص چقدر جنایت کرده که تا ابد در عذاب باشد؟
بسیاری از مؤمنان حجم شرارت دشمن را باور نمیکنند، مثلاً فکر میکنند که اگر آنها اسلحه را زمین بگذارند، دشمن هم زمین میگذارد. اگر آنها کوتاه بیایند، دشمن هم کوتاه میآید؛ یا فکر میکنند بالاخره یک وجه انسانی در دل دشمن هست که یک جایی به آنها رحم خواهد کرد، درحالیکه دشمن ابدا رحم نمیکند. خدا باید چه کار دیگری برای ما میکرد که به دشمنشناسی برسیم!؟
در واقعۀ عاشورا یکی از وجوهی که امام حسین(ع)، علی اصغر(ع) را به میدان آورد، همین است که شرارت بسیار زیاد دشمن را نشان بدهد. روضهها برای این نیست که محبت امام حسین(ع) را به دلِ ما بیندازد، بلکه میخواهد شرارت دشمن را در باور ما قرار بدهد.
۳- تکثیر سید حسن نصرالله
وقتی سید حسن نصرالله مبارزه را شروع کرد، طلبهای بود یک موی سفید در صورتش نبود. الآن طلبههای زیادی مانند او داریم. بعضیها ناامیدانه برخورد نکنند. یأس از وسوسههای ابلیس است. سید حسن نصرالله تکثیر شد و این سنت شهیدان است.
نباید دستگاه محاسباتی خودمان را به دست ابلیس بدهیم. دستگاه محاسباتی ما وقتی در دستِ ابلیس قرار میگیرد که فکر کنیم مقاومت هزینه دارد. ممکن است مقاومت هزینه داشته باشد اما هزینهاش بسیار کمتر از سازش است. در سازش، ذلت و رنج بسیار هست اما هزینۀ مقاومت میتواند لذتبخش باشد و قطعاً عزتآفرین خواهد بود.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷
@Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش چهارم
💠 هزینۀ سازش بسیار بیشتر از هزینۀ مقاومت است
استاد #علیرضا_پناهیان:
باور کنیم اگر وظیفه باشد، باید مقابل صهیونیستها بایستیم، اگر از خطری بترسیم بدبخت میشویم، کشتهها خواهیم داد و فلاکتها خواهیم کشید. خدا اگر میخواست، میتوانست دشمن برای ما نگذارد. خدا میتواند خودش دشمنان ما را از بین ببرد. خدا میفرماید: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِن؛ برای هر پیغمبری دشمنانی از جن و انس قرار دادیم» (انعام،۱۱۲) چون میخواهد ما را امتحان کند. بعضیها دعا میکنند ای کاش این دشمنان نبودند، ای کاش خودشان نابود بشوند، ای کاش بشود از این امتحان فرار کرد و دشمن کوتاه بیاید و ... . اینها دچار نوعی حماقت هستند و حداقلِ قواعد حاکم بر حیات بشر را نشناختهاند.
سی سالِ بعد از دفاع مقدس خیلی روی فرهنگ جامعه کار شد. خیلیها فکر میکنند با سازشکاری میتوان به امنیت رسید و این یعنی عقلانیت. در حالی که اصلاً اینطور نیست. وقتی جنگ درِ خانۀ شما آمد، اگر درب را ببندی سقف خانه را بر سر تو خراب خواهند کرد و با ذلت زیر تاریکیهای تاریخ دفن خواهی شد. آیتالله بهجت میفرمود: «کاش دشمنانِ ما به بردگی ما راضی میشدند و ما را بهعنوان برده حفظمان میکردند».
باور کنیم هزینۀ مقاومت کمتر از هزینه سازش است. ممکن است بدترین نوع محاسبه برای نابودی ایران این باشد که مسئولین بگویند اگر ما به آنجا موشک بزنیم، او هم یک موشک میزند و مثلاً یک پمپ بنزین ما آتش میگیرد، پس ما نزنیم. مقام معظم رهبری یکبار فرمودند که مقاومت هزینه دارد، سازش هم هزینه دارد؛ اما هزینۀ سازش بیشتر از مقاومت است. باید در مورد این سخن بحث کرد. اینطور نیست که این یک فکر دینی باشد، این یک فکر عقلانی است. الآن در کشور ما بعضیها میگویند اسرائیل شرور است، یعنی کوتاه بیاییم. کسانی را که تاریخ خواندهاند بیاورید این مطلب را توضیح بدهند. مردمی که از شرّ یزید فرار کردند به حجاج بن یوسف ثقفی مبتلا شدند که بدون محاکمه میکشت. هرکس با هرکس دعوا داشت، میگفت این محب علی بن ابیطالب(ع) است، آنوقت حجاج نسل و دودمانش را نابود میکرد. مردم مدینه به امام حسین(ع) میگفتند یک ذره کوتاه بیا؛ بعد در واقعۀ حرّه هفتصد نفر از صحابه و تابعین را خودِ یزید در مدینه سر برید و جوی خون راه افتاد و به نوامیسشان تجاوز شد. سازش خیلی هولناک است. این امتحان بزرگِ ما است.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷
@Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش پنجم
💠 وظیفۀ رسانهها و رجال سیاسی در بالا بردن ظرفیت مقاومت مردم
استاد #علیرضا_پناهیان:
بزرگترین شعار ما امروز «مرگ بر سازش» است. ما باید آماده باشیم، مصلحت هرچه هست در موردش بحث میکنیم. گاهی همین آمادگی، مصلحتها را تغییر میدهد. گاهی رسولخدا(ص) در مقابل منافقین ساکت مینشستند. در جریانی که منافقین میخواستند حضرت رسول(ص) را ترور کنند، حذیفه پرسید چرا اینها را اعدام نمیکنی؟! حضرت به آماده نبودن افکار عمومی مردم اشاره کرد و فرمود آنوقت مردم میگویند پیامبر یاران خودش را اعدام کرد؛ یعنی مردم ظرفیت نداشتند.
نقش تظاهراتها، رسانهها و رجال سیاسی این است که ظرفیت مردم را بالا ببرند. اگر یک رجل سیاسی بتواند - و باید وظیفهاش بداند- به مردم اعلام کند هزینۀ مقاومت کمتر از هزینۀ سازش است، سکوت کند و این را نگوید، خدا در قعر جهنم او را عذاب خواهد کرد، چون رجال سیاسی به مردم خط میدهند. ابوموسی اشعری چه میگفت که امیرالمؤمنین(ع) لعنش میکرد؟ امیرالمؤمنین(ع) میفرماید او از سامریهای امت است؛ چون میگفت جنگ بد است. جنگ بد است، اما چهکسی جنگ را شروع کرد؟ ما باید این را بدانیم. وظیفۀمان ابتدا این است که مقاومت را درک کنیم و دستگاه محاسباتی ما به نفع مقاومت تحلیل کند، ولو دین نداشته باشیم.
اگر کسی به مسئولین یا در رسانهها پالسی از سازش بدهد و بویی از مقاومت در کلامش نباشد، عاقبتبهخیر نخواهد شد. عاقبت شرّ، حداکثری هم دارد و آن این است که به دست او حسینها سر جدا خواهند شد.
ولایتمداری، مهمترین ویژگی سید حسن نصرالله
مهمترین ویژگی شهید سید حسن نصرالله، این رهبر بزرگ مقاومت در تاریخ تشیّع که مثل یک ستارۀ قطبی میدرخشد و خواهد درخشید؛ ولایتمداری او بود. او ولایتفقیه را قبول داشت، اما متفاوت از قبول داشتن ما. ایشان در سخنرانی عمومیشان گفتند در ایران مسئولین آنطور که باید حرف ولایتفقیه را گوش نمیدهند.
سید حسن نصرالله -که خدا عزت تاریخی و جهانی به او داد- میگفت افتخار میکنم که مرید ولیفقیه و رهبری معظم ایران هستم؛ آنوقت میبینید گاهی امام جماعت یک مسجد کوچک، بهخاطر آبروی خودش از طرفداری از ولایتفقیه فرار میکند. دیدید شهید قاسم سلیمانی چطور از ولایتفقیه دفاع کرد و به مراجع و علمای بزرگ در مورد دفاع از ولایتفقیه چه گفت؟!
من یکبار به شهید سید حسن نصرالله گفتم اجر تعریفی که از ولایتفقیه دادید، از تمام مجاهدتهایتان بالاتر است. شما گفتید ما در برابر ولیفقیه، آقای خودمان هستیم. ولایتمداری با مریدبازیهای کورکورانه فرق میکند. ولایتمداری با تبعیت مطلق و بدون قدرت تشخیص متفاوت است. شما اوج ولایتمداری را معنا کردید و من دهها بار در سخنرانیها برای توضیح ولایتفقیه، این سخن شما را مطرح کردهام.
بعد از جنگ سی و سه روزه، در دانشگاه تهران جلسۀ پرسش و پاسخی با حضور یکی از اعضای حزبالله لبنان تشکیل شد. دانشجوها از ایشان میپرسیدند رمز موفقیت شما چیست؟ ایشان تأکید داشت که رمز موفقیت ما تبعیت از ولایتفقیه است.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷
@Panahian_text
📌 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش اول
💠 تفکر مقاومت؛ اولین امکان مورد نیاز برای مقابله با اسرائیل
💠 ضرورت پاسخ مثبت به آیات الهی
💠 بر اساس محاسبه غلط یا از روی ترس، تفکر مقاومت را کنار نگذاریم
استاد #علیرضا_پناهیان:
تفکر مقاومت؛ اولین امکان مورد نیاز برای مقابله با اسرائیل
ما امروز در شرایطی هستیم که نیاز به مهمات داریم. نیاز به قویترین سلاحها برای درهم کوبیدن دشمن داریم. این استعداد و امکانِ ضروری و مهم، لزوماً داشتن تجهیزات و امکانات مادی نیست، نیروی انسانی به معنای افرادی که برای نبرد اعزام بشوند هم مدنظر نیست. مهمّات ما اولاً موشکها و پهپادهای ما نیستند. مهمترین امکانات مورد نیاز در درجۀ اول تا درجۀ صد، تفکر مقاومت است.
ضرورت پاسخ مثبت به آیات الهی
ما در صورتی دشمن را نابود کرده و امنیت خودمان را تضمین خواهیم کرد که به کلمات خدا در قرآن پاسخ مثبت بدهیم. تفکر مقاومت در قرآن تبیین شده است. وقتی امر جهاد میرسد، آیا تو از خانۀ خودت دل میکَنی؟ اگر گفتی نه! حاضر نیستم! در این امتحان الهی مردود شدهای. امنیت ما در صورتی تأمین و تضمین میشود که شجاعانه بگوییم ما چیزی برای از دست دادن نداریم. فقط در این صورت امنیت ما باقی خواهد ماند. و خدا امتحان میگیرد.
بر اساس محاسبه غلط یا از روی ترس، تفکر مقاومت را کنار نگذاریم
تصمیم برای انتقام و چگونگی آن چیزی نیست که ما ورود کنیم، اما نباید براساس محاسبۀ غلط و از روی ترس! و جا زدن! و عقبنشینی از تفکرِ مقاومت! انتقام گرفته نشود. ما باید رک و بیرودربایستی با هم حرف بزنیم. آیا اینکه صهیونیستها خانههای اهالی غزه را اینجوری بمباران میکنند و دهها هزار نفر را به شهادت میرسانند، در نقشۀ امتحانات خدا نبوده است؟ آیا این جنایات برای خدا قابل پیشبینی نبوده؟ آیا دین خدا در مقابل چنین جنایتکارهایی معطل میماند و عقبنشینی میکند؟ من نمیدانم زمان حملۀ ما کِی خواهد بود و چگونه حمله خواهیم کرد اما توجه داشته باشیم که این خداست که دارد از ما امتحان میگیرد. به خدا چه پاسخی میدهیم؟ اگر به خدا پاسخ مثبت دادیم، کمترین هزینه را خواهیم داد.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۸
@Panahian_text
📌 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش دوم
💠 تبیین تفکر مقاومت در قرآن کریم
💠 تفکر مقاومت در وجود سیدحسن نصرالله
💠 ضرورت تفکر مقاومت برای مسئولین
استاد #علیرضا_پناهیان:
تبیین تفکر مقاومت در قرآن کریم
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ؛ بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان و اموالی که فراهم آوردهاید و تجارتی که از بیرونقی و کسادیاش میترسید و خانههایی که به آنها دل خوش کردهاید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبترند، پس منتظر بمانید تا خدا فرمان عذابش را بیاورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمیکند(سوره توبه، آیه ۲۴، ترجمه انصاریان).
تفکر مقاومت در وجود سیدحسن نصرالله
سید حسن نصرالله هم میتوانست این آیه را فراموش کرده و عافیت را انتخاب کند ولی این کار را نکرد. میتوانست بگوید اگر بزنم، آنها هم میزنند! بمبهای چند تُنی ممکن است بریزند! میتوانست اینها را بگوید. شاید همۀ جهان هم از او میپذیرفت! اما سیدحسن نصرالله جواب خدا را چی بدهد؟ جواب تاریخ را چی بدهد؟ خدا امتحان میگیرد. خدایا در امتحاناتت به ما رحم کن! امتحانهای صدر اسلام را ببینید. این گروهی که پای رکاب علی بن ابی طالب(ع) آمدند، زیاد طاقت ندارند، امتحان جنگ از آنها نگیر! تابستان و زمستان آنها را به جنگ نفرست! ولی خدا امتحان میکند. خدایا! ما نماز میخوانیم! به تو مؤمن هستیم! ما را با جهاد و مقاومت امتحان نکن! اما خدا حرف شما را گوش نخواهد کرد.
ضرورت تفکر مقاومت برای مسئولین
سالهاست که بعضیها خواستهاند تفکر مقاومت را در این کشور ریشهکن کنند. بعد از دوران دفاع مقدس تلاش شد که مقاومت در فرهنگ و فکر جامعه فراموش شود و اگر دشمن، خودش این جنایات را نکرده بود؛ چه بسا ما هم کلاً مقاومت را فراموش کرده بودیم. اگر رهبری مقاومت نکرده و چفیه به گردن نیانداخته بود، فرهنگ مقاوت در کشور در شرایط فعلی نبود. در سبک پوشش علما، اضافه کردن یک لباس به این لباس مرسوم عالمان دینی کار سادهای نیست. ایشان در واقع یک لباس اضافه کرد و دائماً چفیه انداخت که فرهنگ مقاومت را فراموش نکنیم. امروز باید تک تک ما از تک تک مسئولین باید سؤال کنیم که چه چیزی را مراعات میکنید؟ آیا ما را مراعات میکنید؟ جواب خدا را چه میدهید؟
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۸
@Panahian_text
📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش اول
💠 پایان جنگهای نیابتی و آغاز مواجهه با دشمن اصلی
💠 ایران و لبنان؛ پابهپای هم، همدل و همداستان
استاد #علیرضا_پناهیان:
پایان جنگهای نیابتی و آغاز مواجهه با دشمن اصلی
ما در شرایط فعلی با اصل دشمن مواجه شدیم. ما با یهود عنود که یک دشمنی تاریخی با اسلام و مسلمانان، مسیحیت و مسیحیان و بشریت دارد، مواجه شدیم. اگر رونق دین اسلام و مسیحیت کماً و کیفاً بیشتر از این نیست که امروز شاهدیم، بخش عمدهاش تقصیر یهود است؛ و اگر ظلمی در جهان بهویژه در صدۀ اخیر دارد صورت میگیرد، پایگاه اصلیاش یهود است.
ما در دوران انقلاب اسلامی تاکنون با جریانهای نیابتی مبارزه داشتیم. اگر با شاه مبارزه کردیم، یکی از دلایل مهمّش رخنۀ یهود در پادشاهی ایران بود. جریان بابیّت و بهایّت را دستکم نگیرید. یهود سازمانی در کشور اسلامی ایجاد کرده بود و بدون اینکه بخواهد از یهود دم بزند یا علیه تشیّع کاری بکند با فرقهسازی، دنبال اِعمال دشمنیهای خودش و به بردگیکشیدن دیگران بود که در دین تحریفشدۀ خودشان تعبیه کردهاند. در دوران دفاع مقدس هم صدام به نیابت از جریان صهیونیستی با ما میجنگید. در جریان دفاع از حرم که دواعش و تکفیریها با ما میجنگیدند، سربازان نیابتی صهیونیسم بودند. در جریان تحریمهای اقتصادی هم کشورهای غربی به نیابت از صهیونیستها با ما نبرد داشته و دارند.
خدا از چند جهت کار را برای ما سهل کرد. یکی از این جهت که شیشۀ عمر صهیونیستها را در دست ما قرار داد. این خیلی مهم است. تصور بکنید اگر پایگاه صهیونیستها که دشمنی اساسی با مسیحیت، اسلام و با بشر دارند، نه در منطقۀ عمومی ما، بلکه در اروپا، آفریقا یا جای دیگری بود کار سختتر میشد. شیشۀ عمر آنها را خدا در قلب کشورهای اسلامی و نزدیک ما قرار داد. درست است ظلمش برای ما بیشتر و دردناکتر است، ولی شما به حُسن آن نگاه کنید. این خیلی مهم است.
ایران و لبنان؛ پابهپای هم، همدل و همداستان
انقلاب اسلامی با هوشیاری تمام توانست پایگاهی در کنار شیشۀ عمر استکبار جهانی یعنی صهیونیست بینالملل قرار بدهد و آن جریان حزبالله لبنان بود. حزبالله اولین بخشی است که در خارج از سرزمین ایران شکل گرفت و قوام و دوام پیدا کرد که از الطاف جلیّۀ الهی بود. این هوشیاری دربارۀ لبنان را انقلابیون از قبل از انقلاب داشتند. ای کاش به جای بخش ایران زندگی شهید چمران، بخش لبنانی زندگی چمران در اولویت ساخت فیلم قرار میگرفت تا ما با این تاریخ بسیار ارزشمند ارتباط ملموس برقرار میکردیم.
باید فعالیتهای امام موسی صدر و شهید چمران که هر دو از ایران به آنجا مهاجرت کرده بودند را بهدقت مطالعه کنیم. چرا لبنان از اول پابهپای ایران مهم بوده است؟ داستانهایش را باید بخوانیم. لبنان از کجا به اینجا رسیده؟ مظلومیت تشیّع در همۀ سرزمینهای اسلامی زیاد بوده، ولی بیشترین مظلومیت در لبنان بوده است. در این دوران، آن مظلومیتها به ثمر نشست.
معروف است که لبنان منطقهای است که با ابوذر به سمت این معرفت ولایی حرکت کرده است. چون ابوذر شخصیت اصیلی بود کار و اثر کارش هم اصیل بود. باید داستان رابطۀ لبنان و ایران روایت بشود. این رابطه قبل از تأسیس حزبالله لبنان هم بوده است. اینطور نیست که ما امروز و دیروز به لبنان رسیده باشیم. پابهپای انقلاب و مظلومیت تشیّع در تاریخ انقلاب لبنان و ایران، این همدلی و همداستانی را داشتهاند. این رابطه مربوط به خیلی قدیمها است.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰
@Panahian_text
📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش دوم
💠 جنگ با یهود، نبرد تاریخی دوهزار ساله با دشمنان انبیاء
💠 روند نجات دنیا از دست یهود عنود
💠 ما در زمان خاصی زندگی میکنیم
استاد #علیرضا_پناهیان:
جنگ با یهود، نبرد تاریخی دوهزار ساله با دشمنان انبیاء
الآن جنگهای نیابتی به پایان رسیده و ما بهصورت مستقیم با خودِ صهیونیستها مواجه شدیم و به شیشۀ عمر آنها ضربه میزنیم. این انتقام نه یک تاریخ هزار و چهارصد ساله بلکه یک تاریخ دو هزار ساله دارد. صهیونیستها در حقّ حضرت مسیح(ع)، آخرین پیامبر اولوالعزم قبل از رسول ما هم جنایت کردند. مقام معظم رهبری چنین اشارهای داشتند که اگر مسیحیها در اروپا بدانند ریشۀ مصائبشان همین صهیونیستها هستند، ورق برخواهد گشت. آنها برای اینکه این ریشه معرفی نشود و خودشان را پیش اروپاییها مظلوم و وجیه جلوه بدهند، کارهای زیادی کردند. هولوکاست یک نمونه آن است.
روند نجات دنیا از دست یهود عنود
نه فقط ما بلکه جهان دارد از یهود عنود -به یهودیان عوام کاری نداریم- نجات پیدا میکند. ولی این رسالت را چه کسی میتواند انجام بدهد؟ یاران علیبنابیطالب(ع)؛ کما اینکه علیبنابیطالب(ع) هم در صدر اسلام ریشۀ اینها را زد. داستان را باید عمیق و تاریخی دید. ضمن اینکه این موضوع به آیندۀ ما –ظهور- هم کاملاً وابسته است.
ایرانیها یا قبل از ظهور یهود عنود را از بین میبرند، یا بعد از ظهور. بالاخره ایرانیها و پیروان علیبنابیطالب(ع) پای ثابت این قصه هستند. اینها باید بهعنوان امور بدیهی، جذاب و حماسی در فرهنگ، زبان و فکر مردم ما جاری باشد. متأسفانه دستهایی در کار است که ما این تاریخ بلند را ندانیم و نشناسیم تا با یهود عنود، دشمنی نورزیم و فراموششان کنیم. این نکات خیلی مهم است. ما در عاشورا و فاطمیه یا وقتی به زیارتگاه بقیع میرسیم، یهود را لعن نمیکنیم درحالیکه آنها در تمام این موارد نقش داشتند. الان به اصل ماجرا رسیدهایم. یک توفیق بزرگ الهی این بود که پایگاهی در نزدیکی آنها همپای جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران از ابتدا تأسیس شد و از این امر مهم غفلت نشد.
ما در زمان خاصی زندگی میکنیم
متأسفانه دانشآموزان ما دشمنی یهود عنود را بهخوبی نمیشناسند و باید تردید کرد که آیا دستی در کار است؟ ما نباید از این امور به راحتی بگذریم. ما الآن در نبرد تاریخی دوهزار ساله با دشمنان انبیاء هستیم، با بخش عنود قوم بنیاسرائیل مواجهیم که ابتدا کمر حضرت موسی(ع) را شکستند و اول گوسالهپرست شدند و بعداً بهخاطر دنیاطلبی، حاضر به جهاد نشدند و دچار سرگردانی در بیابانها شدند. بیشترین داستانهای قرآن دربارۀ قوم بنیاسرائیل است. ما نباید از قرآن جدا شویم تا این قوم را بهتر بشناسیم. ما الآن به اصل ماجرا رسیدهایم. آیههای قرآن امروز زنده میشوند. ببینید خدا با چه غضبی از اینها در قرآن یاد میکند. این نکته خیلی مهم است. ما در زمان خاصی زندگی میکنیم.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰
@Panahian_text
📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش سوم
💠 برخی از برکات شهادت سید حسن نصرالله
💠 اهمیت فرهنگ جهاد و شهادت
💠 ضرورت پرهیز از اختلافها
استاد #علیرضا_پناهیان:
برخی از برکات شهادت سید حسن نصرالله
غیر از فعالیت حزبالله لبنان که ما را مستقیماً با صهیونیستها درگیر کرده، لطف دیگر خدا در این ماجرا، حماقت صهیونیستها در جنایتی است که علیه لبنان عزیز با به شهادت رساندن دبیر کل حزب الله لبنان انجام دادند. با شهادت سیدحسن نصرالله، در جهان اسلام صداهایی ساکت شده که علیه ما بود و فریادهایی بلند شده که به نفع خطّ انقلاب است. اگر آمار این تغییر وضعیت را بدانید، خواهید دید خون این شهید به اندازۀ عظمت داغ و مصیبتش برکات خواهد داشت.
شما مطمئن باشید از بس تشیّع در لبنان خوب و درست معنا شده هیچ خللی پدید نخواهد آمد، کما اینکه بعد از رحلت حضرت امام(ره) نیز هیچ خللی در ایران پدید نیامد، در حالیکه رادیوهای خارجی میگفتند در ایران حمام خون راه خواهد افتاد. نهتنها انقلاب متوقف نشد، بلکه تکامل پیدا کرد. بعضی از دشمنان هم میگفتند سید حسن را نزنید، چون اوضاع فرقی نخواهد کرد. آنجا که دشمنان هم چنین پیشبینیای نمیکردند، ببینید دل دوستان چقدر باید آرام و استوار باشد.
اهمیت فرهنگ جهاد و شهادت
داستان «تیه» را مطالعه کنید. این داستان مربوط به دوران سرگردانی بنیاسرائیل است که از جنگ با دشمن عقب نشستند و مدتهای طولانی در صحراها سرگردان بودند. در موضوع جهاد و شهادت، فقط به ثواب جهاد نگاه نکنید. به ضرورت آنکه دچار دوران تیه نشویم هم نگاه بکنیم. بگذارید هیجان جهاد ما را زنده بدارد. ما متأسفانه کمی از جهاد و شهادت فاصله گرفتهایم.
ضرورت پرهیز از اختلافها
امروز نیروهای مؤمن کشور باید فکر خود و افکار عمومی را متوجه چه چیزی کنند؟ برخی اختلافات بین نیروهای مؤمن جای تأسف دارد. شک نکنید دست دشمن در این اختلافها هست. شما ردّپای دشمن یا خارجنشینها را در رفت و برگشت پیامها -صریح یا غیرصریح- میبینید. کسانی هستند که بهصورت کامنتها یا صفحات ناشناس آتشبیار معرکه میشوند. گاهی صفحاتی شناسایی میشوند که ظاهراً حزباللهی تند هستند ولی بعد معلوم میشود که از آلبانی اداره میشوند تا ایجاد اختلاف کنند. بعضیها بیتابلو و بعضیها با تابلو، هزار تا حرف حق میزنند تا یک کلام ناحق را بگویند و پذیرفته شود.
الآن انتخابات گذشته است و در یک رسالت تاریخی دو هزار ساله در مواجهه با شیشۀ عمر استکبار جهانی و یهود عنود هستیم. ما الآن باید جهان مسیحیت را باخبر کنیم که داریم با چه کسی میجنگیم؟ جهان اسلام به یُمن سید حسن نصرالله تا حدّ زیادی آگاه شده است. جامعۀ خودمان را باید بیشتر آگاه کنیم. الآن خط صهیونیستها در لبنان این است که در شهادت سیدحسن نصرالله، ایران را زیر سؤال ببرند و خطّ صهیونیستها در ایران این است که بین نیروهای معتقد به نظام، اختلاف بیاندازند. حزباللهیهایی که میخواهند از صهیونیستها تأثیر نپذیرند این خط را رها کنند که عملکرد و موضعگیری فلان گروه، مقدمهساز شهادت ایشان شد. از انتخابات گذشته عبور کنیم. هنوز برخی دربارۀ مواضع انتخاباتی از من سؤال میکنند، یا به دولت و هر کسی که به آنها رأی نداده حمله میکنند. نیروهای انقلابی باید نه در حقّ هم جفا بکنند و نه در حقّ این دولت. نباید میدان و دیپلماسی در مقابل هم قرار بگیرند یا با هم فاصله داشته باشند، بلکه باید یگانه باشند. الحمدلله اخبار رسیده هم حاکی از این است که اصلاً در این دولت جدایی بین میدان و دیپلماسی وجود ندارد.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰
@Panahian_text
📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش چهارم
🔻چهار پیشنهاد و راهکار برای شرایط فعلی:
💠 روشنگری برای مردم منطقه و جهان
💠 مطالبه و درخواست از مسئولین
💠بازگشت به بسیج و احیای آن
💠 تأثیر حیاتبخش کمک به لبنان
استاد #علیرضا_پناهیان:
چهار پیشنهاد و راهکار برای شرایط فعلی:
۱- روشنگری برای مردم منطقه و جهان
پیشنهاد اول این است که با توجه به اینکه در مواجهه با دشمن اصلی دیگر راه عقبنشینی نداریم، ما باید در قدم اول، این درگیری را روشن و واضح، تبیین کنیم. باید نقش یهود عنود را برای همگان بگوییم. باید بگوییم یهود عنود در طول تاریخ چقدر به جریان اصیل حضرت مسیح(ع) صدمه زده و در نابودی آن کوشیدند. باید برای مردم اروپا توضیح بدهیم که ما داریم شرّ یهود عنود را از سر شما کم میکنیم. باید توضیح بدهیم که همانطور که سید حسن نصرالله بر گردن کلّ عرب حق دارد، بر گردن همۀ اروپاییها هم حق دارد.
باید مردم خودمان، مردم منطقه و مردم جهان را بیشتر آگاه کنیم. ما رسالت بزرگی بر عهده داریم. دورههای آموزشی در مورد یهود عنود و فرصت موجود برای نجات دنیا برگزار کنیم. آیات مربوط به بنیاسرائیل را بخوانیم که بعضاً مربوط به ظهور هم هست. مذموم بودن سازشکاری را توضیح بدهیم.
۲- مطالبه و درخواست از مسئولین
از مسئولین چه مطالبهای داشته باشیم؟ یک، وحدت میدان و دیپلماسی. تا الان هم مطّلعین میگویند الحمدلله عدم وحدت دیده نشده است. اینقدر این وحدت را فریاد میزنیم که مبادا یک جدایی حاصل بشود، چون جدایی ضربه میزند. دوم اینکه یکوقت در مواجهۀ با دشمن، مسئولین دچار تردید نشوند که آیا مردم ما طاقت دارند یا ندارند؟ این نبرد، نبرد مرگ و زندگی است. این را بدانیم که اگر نزنیم، نابودمان خواهند کرد. مسئلۀ امنیت ملی در میان است. این مسئله که ما باید اسرائیل را نابود کنیم و باید ضربۀ ما ضربۀ نهایی و فلجکننده باشد، یک مسئلۀ امنیتی است.
۳- بازگشت به بسیج و احیای آن
کار دیگر این است که باید به بسیج برگردیم و بسیج را احیا کنیم. سایر کانونهای فعالیتهای فرهنگی، دینی، انقلابی و سیاسی هم در ذیل بسیج تعریف شوند. همان بسیج را گسترش بدهیم که بسیج، شجرۀ طیبه است. یکی از محسّنات بسیج که فراموش شده این است که گفتگو در مسجد و پایگاه بسیج، رودررو است و رشد حاصل میشود. مقام معظم رهبری به تشکیل هیئت اندیشهورزی توصیه فرمودند. هیئت اندیشهورزی و اتاق فکر یعنی از اساس در همۀ موضوعات فکر کنیم؛ نه اینکه فقط دستور اجرا کنیم. بنابر نظر رهبری باید در همۀ لایههای بسیج هیئت اندیشهورزی شکل بگیرد.
۴- تأثیر حیاتبخش کمک به لبنان
لبنان الآن به کمک ما احتیاج دارد. حرکت گسترده برای کمکرسانی به لبنان، نهتنها ثوابش به ما میرسد، نهتنها حماسهای است که جان ما را جلا خواهد داد، نهفقط آثاری روی مردم لبنان دارد و وظیفۀ ما است که به آنها خدمت کنیم؛ بلکه ما را از دلمردگی در میآورد و موجب صفای باطن میشود. من شنیدم برخی از خانمها بخشی از طلای خودشان را برای کمک به لبنان اختصاص دادهاند. میدانید موج این کار در کشور چه حیاتی به ما میدهد؟ در قرآن کریم هم غالباً جهاد با اموال است و بعد با جان. ما لبنان را فراموش نخواهیم کرد.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۵ - قسمت دوم
💠 چند خبر تاریخی و تغییر تصور از اسلام
💠 خبر اول: اول سیاست، بعداً عبادت
💠 خبر دوم: لزوم هجرت مسلمانان به مدینه
💠 خبر سوم: تبدیل مدینه به یک پادگان
💠 خبر چهارم: عادت دادن مردم به زندگی جمعی
💠 معجزهای به نام زندگی جمعی اربعینی
💠 علت دست برداشتن مردم از مسیر پیغمبر(ص)
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
چند خبر تاریخی و تغییر تصور از اسلام
اگر به چهار خبر تاریخی دربارۀ چگونگی شکلگیری دین اسلام توجه کنید، تصورتان از اسلام تغییر میکند.
خبر اول: اول سیاست، بعداً عبادت
وقتی 72 نفر از اهالی مدینه در عقبۀ دوم با رسولخدا(ص) پیمان بستند که از ایشان دفاع میکنند، همان موقع حضرت تصمیم به هجرت گرفتند. پیامبر(ص) قبل از هجرت به مدینه برای دوازده محلۀ مدینه، دوازده رئیس تعیین کردند. پیامبر(ص) از خدا خواست این دوازده نفر را تعیین کند و جبرئیل اسامی آنها را برای پیامبر(ص) آورد. الآن وقتی ما را به شهری دعوت میکنند اصلاً نمیپرسیم فرماندار و استاندار آنجا کیست، اما وقتی پیغمبر اکرم(ص) جایی میرود، اول رؤسایش را تعیین میکند. اولین کار رسولخدا(ص) برای مدینه انتخاب رئیس بود نه ساختن مسجد، چون آنها هنوز مسلمان نشده بودند. پس اول سیاست، بعداً عبادت.
خبر دوم: لزوم هجرت مسلمانان به مدینه
بعد از هجرت رسولخدا(ص) هرکس مسلمان میشد، باید زن، بچه، شغل، زمین، کشاورزی، خلاصه زندگیاش را میگذاشت و به مدینه هجرت میکرد، و الّا اسلامش قبول نبود. این برنامه تا سال آخر ادامه داشت. اینطور نبود که مسلمان شدن و اعتقاد پیدا کردن کافی باشد؛ هرکس ایمان میآورد باید هجرت میکرد.
خبر سوم: تبدیل مدینه به یک پادگان
رسولخدا(ص) فرمودند هیچکس بدون اجازۀ نباید از مدینه خارج شود. مدینه شد یک پادگان! پرسیدند یا رسولالله(ص) پس باید مرز مدینه را برای ما مشخص کنید. پیامبر(ص) از جانب خداوند متعال یک نفر را مأمور مشخص کردن مرز برای مدینه کرد تا مردم تکلیف خودشان را بدانند.
خبر چهارم: عادت دادن مردم به زندگی جمعی
اکثر وقت پیامبر(ص) در مدینه به اردوکِشی برای جنگ گذشت؛ یعنی مدام مردم را از خانههایشان بیرون میآورد تا دور همدیگر یک زندگی جمعی به آنها یاد بدهد. در طیّ ده سال به جمعی زندگی کردن عادت کرده بودند.
معجزهای به نام زندگی جمعی اربعینی
دین میخواهد شما را دیندار بار بیاورد یعنی از اول تا آخر میخواهد شما را اجتماعی کند. امروز بشر شاهد معجزه بزرگی در مورد زندگی جمعی است. این معجزۀ بزرگ الهی که با هیچ علمی از علوم بشری قابل توجیه نیست، اینک برای ما ظاهر شده است تا ما حقیقت اسلام را بفهمیم. آن معجزۀ بزرگ، اربعین امام حسین(ع) است که بیست میلیون انسان را دور هم جمع میکند.
علت دست برداشتن مردم از مسیر پیغمبر(ص)
پیامبر(ص) در صدر اسلام مسلمانان را «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» و «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» کرد. حالا «رحماء بینهم» را در اربعین ببینید. این کار امام حسین(ع) است. حسین(ع) دین رسولخدا(ص) را حفظ میکند. این زندگی جمعی مقصود رسولخدا(ص) است. چرا مردم دست از مسیر پیغمبر(ص) برداشتند؟ چون زندگی جمعی سخت بود.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۰
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۶ - قسمت اول
💠 غربت رسولخدا(ص)، ریشۀ غربت امیرالمؤمنین(ع)
💠 علت غربت پیامبر(ص)
💠 ریشۀ روانشناختی کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(ع)
💠 نشانههای خستگی مردم از روش پیغمبر(ص)
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
غربت رسولخدا(ص)، ریشۀ غربت امیرالمؤمنین(ع)
یکی از ایرادهای بزرگ شیعیان این است که تصور میکنند به رسولخدا(ص) بدهکار نیستند و ایشان در تاریخ غربت و مظلومیتی نداشتند؛ کسی در جهان اسلام سر پیامبر(ص) دعوایی ندارد. مشکل پذیرفتن ولایت امیرالمؤمنین(ع) بود و ما مسئول رفع غربت از ایشان هستیم. اما این تصور درست نیست. ریشۀ غربت امیرالمؤمنین(ع) در غربت رسول خدا(ص) است. ما شیعیان باید خودمان را مأمور برطرف کردن غربت رسول خدا(ص) بدانیم. باید به برادران اهل سنت بگوییم شما که دربارۀ رسول خدا(ص) مشکل ندارید، بیایید ببینیم چرا الآن هم شیعیان و هم اهل سنت در حق پیامبر(ص) مقصرند؟
علت غربت پیامبر(ص)
پیغمبر(ص) چه گفت که ما هم طاقت نداریم اجرا کنیم؟! رسول خدا(ص) جامعهای شکل دادند که مردم در آن در یک دورهمی منسجم و متصل به یکدیگر، ایثارگرانه زندگی کنند. اکثر ما تحمل زندگی در مدینةالرسول را نداریم و نمیتوانیم آنطور مؤمنانه زندگی کنیم؛ چون میگوییم حساب حساب است، کاکا برادر!
غربت پیغمبر(ص) برای این بود که مردم نمیتوانستند آن زندگی را تحمل کنند.
امیرالمؤمنین(ع) را قبول نکردند چون میدانستند او راه پیغمبر(ص) را ادامه میدهد و میخواستند از زیر دستورش فرار کنند.
پیغمبر(ص) جامعۀ یکپارچهای درست کرد که واقعاً «امّت» بود. در جامعهای که «امّت» باشد، مردم نسبت به هم مثل مادر رفتار میکنند. چون این کار سخت است، حاضر نیستیم مانند مادر برای هم دلسوزی کنیم.
ریشۀ روانشناختی کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(ع)
بعضیها این بحث را صرفاً سیاسی میکنند و بعضیها ماجرا را به مسائل اعتقادی ربط میدهند. چه فرقی بین نبوت و امامت هست؟! هر دو از جانب خدا مأمور هستند. کسی که وحی را پذیرفته است - به هر دلیل - طبیعتاً باید سخن پیامبر(ص) را دربارۀ امیرالمؤمنین(ع) - من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه - هم بپذیرد. مسئله اعتقاد نداشتن به این مولا نبود، مسئله این بود که نمیتوانستند روش پیغمبر(ص) را تحمل کنند و میدانستند علیبنابیطالب(ع) ادامهدهندۀ راه اوست.
کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(ع) و پذیرفتن دیگران، ریشۀ روانشناختی داشت. اگر مردم عاشق کار پیغمبر(ص) در ایجاد آن امت واحدۀ اسلامی بودند، یقیناً میگفتند بهترین گزینه برای ادامه مسیر پیغمبر(ص) خود علیبنابیطالب(ع) است. امیرالمؤمنین به انصار فرمود شما در سقیفه گفتید فامیل پیغمبر باید جانشین شود، خب من فامیل هستم! من پسرعمو، برادر و جانِ او هستم. خب چرا شما از من دست برداشتید؟ چرا خلافت را به من ندادید؟ حضرت این سؤالها را میپرسد که روی آنها فکر کنیم.
نشانههای خستگی مردم از روش پیغمبر(ص)
نشانههای خستگی مردم از روش پیغمبر(ص) چه بود؟ تمردهای متعدد از دستور پیامبر(ص) در سال آخر عمر شریف ایشان؛ مثل برگشتن از جیش اسامه. اگر از پیغمبر(ص) خسته نبودند، لشکری را که پیامبر(ص) فرستاد برنمیگشت، بلکه بهخاطر دستور پیغمبر(ص) محکم میایستاد. جامعۀ سست را با یکی دو نفر میشود به هم ریخت. درحالیکه هنوز پیغمبر(ص) زنده بود، برخی میخواستند نماز جماعت مسجد را تصاحب کنند، مردم هم مخالفت نکردند. نمونۀ دیگر این است که نگذاشتند وصیت رسولخدا(ص) نوشته شود و برخی مقابل پیغمبر(ص) میایستادند.
یکی از موارد این تمردها در غدیر بود که یک عدهای میخواستند سخنرانی پیامبر(ص) را به هم بزنند؛ وقتی دیدند پیامبر(ص) میخواهد امیرالمؤمنین(ع) را معرفی کند، از جلو منبر پیامبر(ص) رفتند و مجلس را خالی کردند، بهطوری که پیامبر(ص) از امیرالمؤمنین(ص) خواست مردمی که عقبتر بودند را جلو بیاورد. آیا مردم با کسی که از دستش خسته نباشند و حکمش نافذ باشد، اینطور برخورد میکنند؟!
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۱
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۶ - قسمت دوم
💠 نگاه فردی به دین، علت مشکلات سیاسی در جامعه
💠 ایثار و فداکاری، لازمۀ تشکیل امّت اسلامی
💠 اربعین، طلیعۀ تمدن باعظمت اسلام
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
نگاه فردی به دین، علت مشکلات سیاسی در جامعه
در جامعۀ ما که دینداری، ایمان و معنویت رواج دارد، انتظار نمیرود مشکلات و تنشهای سیاسی که با آن مواجهیم وجود داشته باشد. مشکلات سیاسی مانع رشد فرهنگی و اقتصادی جامعۀ ماست درحالیکه به یکی از معارف ناب تشیع یعنی ولایت معتقد است. نیاز ما به جهاد تبیین نشان میدهد جامعۀ ما تحتتأثیر عملیات روانی دشمن قرار میگیرد و ما نمیتوانیم جواب لازم را بدهیم، اگرچه ابزار دشمنان ما چندان قویتر از ما نیست.
علت مشکلات متنوع جامعۀ ما علیرغم وجود افراد مؤمن و برخورداری از منابع غنی، یعنی قرآن - بزرگترین منبع آموزش سیاسی و اجتماعی برای انسانها - و زندگی اهلبیت(ع) «نگاه فردی به دین» است. قرآن میخواهد ما نگاه جمعی به دین پیدا کنیم و خود را عضو یک امت بدانیم؛ به همین خاطر سنتهای حاکم بر اقوام را برای ما توضیح میدهد. با آگاهیهای فردی عملکرد جامعه خوب نمیشود. نداشتن آگاهی اجتماعی باعث تزلزل حیات اجتماعی و پیدایش مشکلات سیاسی میشود.
ایثار و فداکاری، لازمۀ تشکیل امّت اسلامی
ما باید طوری خودمان را تربیت کنیم که وقتی میگوییم دیندار شدیم یعنی عضو یک گروه بزرگ (امّت) شدیم. لازمۀ عضویت در گروه بزرگ امت، پای رکاب امام این است که برای هم فداکاری کنیم. ما هنوز امت نیستیم.
در روایتی آمده است که حضرت موسی(ع) از خدا خواست مقام امت آخرین پیامبر را به او نشان بدهد. وقتی خداوند مقام معنوی امت آخرین پیامبر را به او نشان داد ایشان بیهوش شد. هنگامی که موسی(ع) به هوش آمد گفت امت آخرین پیامبر چطور به این مقام بالای معنوی رسیدند؟! خدا فرمود: با ایثار. زندگی ایثارگرانه سخت است.
نقل است که رسولخدا(ص) به انصار فرمود: «إِنَّكُمْ سَتَلْقَوْنَ بَعْدِي أَثَرَة» (النهایه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۲) شما بعد از من به زودی اَثَره خواهید دید. اثره نقطۀ مقابل ایثار است. ایثار یعنی مالِ خودت را به دیگری بدهی. اثره یعنی هرچه هست به کسی ندهی، یعنی انحصارطلبی. شما بعد از من با انحصارطلبی مواجه خواهید شد.
اربعین، طلیعۀ تمدن باعظمت اسلام
هرکس به کنسرت میرود باید پول خودش را بدهد، مداحها هم مثل ترانهخوانها زندگی دارند؛ اما دربارۀ امام حسین(ع) یک نفر به جای همه خرج مداح را میدهد. مگر مردم در کنسرت گرسنه میمانند؟ نه! پول میدهند غذا میخورند. در مجلس امام حسین(ع) و مسیر اربعین بدون پول، غذا و شربت و شیرینی میدهند. به فرق این دو سبک توجه کنید. اینها جلوههای کوچک کاری است که پیغمبر(ص) میخواست کند که مردم از آن فرار کردند. امام حسین(ع)، زندگی امتی را برای ما نگه داشت و اسلام پیغمبر(ص) را حفظ کرد. ما به عشق امیرالمؤمنین(ع) و حسن(ع) و حسین(ع)، با مهربانی به یکدیگر دور هم جمع میشویم.
اربعین که طلیعۀ تمدن باعظمت اسلام است، همهاش قشنگ است؛ فقط حیف امام حسین(ع) خیلی رنج کشید تا کار را به اینجا رساند و به ما تحویل داد. شرمنده هستیم چون «خیلی حسین(ع) زحمت ما را کشیده است». اگر امام حسین(ع) در کتابها مانده بود فقط «مصباح الهدی» میشد؛ اما چون او سفینۀ النجات هم هست، فقط راه نشان نمیدهد بلکه دست غرقشدهها را میگیرد و سوار کشتی میکند و نجات میدهد.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۱
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۷ - قسمت اول
💠 دین یعنی عضویت ما در حزب خدا
💠 نگاه سیاسی-اجتماعی، لازمۀ درک حوادث تاریخ و هدف دین
💠 آیا فقط چند نفری که بد بودند، همه چیز را به هم زدند؟!
💠 یک برداشت نادرست در موضوع جانشینی پیامبر اکرم(ص)
💠 عدم همراهی مردم با شیوۀ مدیریتی پیامبر(ص)
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
دین یعنی عضویت ما در حزب خدا
حدود نیمی از محتوای قرآن تاریخ ملتها و اقوام گذشته است یا خطابات قرآنی است که مخاطبش امت اسلامی است. در طول تاریخ کاری کردند که تصور رایج از دین همان اعتقاد به خدا، نبوت و ...، رعایت احکام شرعی و پایبندی به موازین اخلاق است که جنبۀ فردی دارد، درحالیکه این تصور کاملاً غلط است. دین یعنی ما عضو حزب خدا، گروه خدا و یاوران دین خدا هستیم.
نگاه سیاسی-اجتماعی، لازمۀ درک حوادث تاریخ و هدف دین
چه شد بعد از رسولخدا(ص) مردم از جانشین او رویگردان شدند؟ این بحث فوقالعاده حساس است. بعضیها این بحث بعد را به چالش بین شیعه و سنی تبدیل کردند، یعنی یک مسئلۀ اعتقادی، درحالیکه مسئله کاملاً اجتماعی و سیاسی است. اگر کسی از نظر اجتماعی-سیاسی تاریخ را بررسی نکند، اتفاقها و حوادث تاریخی برایش جا نمیافتد و پیام آن حوادث بزرگ را دریافت نخواهد کرد.
تا وقتی به دین بهعنوان یک امر جمعی نگاه نکنیم و هدف دین را که میخواهد ما را به جامعهای با ویژگیهای خاص برساند درک نکنیم، اصلاً نمیتوانیم تحلیل درستی دربارۀ حوادث بعد از رسولخدا(ص) که به شهادت امام حسین(ع) منجر شد داشته باشیم.
آیا فقط چند نفری که بد بودند، همه چیز را به هم زدند؟!
در روضهها معمولاً دو سه نفر بهعنوان قاتلین ائمۀ هدی و غاصبان حقشان برجسته میشوند و همۀ تقصیرات به گردن آنها میافتد. آیا فقط چند نفر که بد بودند همه چیز را به هم زدند؟! اگر اینطور است پس بقیه یا ترسو بودند یا عوام که گذاشتند کار به دست بدها بیافتد. نمیشود که با چند آدم بد، همۀ بساط حق و حقیقت و حکومت نبوی و علوی، تضعیف و تعطیل بشود.
دشمنان و قاتلین ائمۀ هدی معمولاً هیچ قدرتی نداشتند، بلکه برعکس امتیازهای منفی هم داشتند. در ماجرای قیام امام حسین(ع) عبید الله معلون با دوازده نفر کوفه را فتح کرد. مسئلۀ اصلی مردم کوفه است. آنها چطور سی هزار نفر را مجاب کردند به کربلا بروند؟! بیماری در خودِ جامعه است.
یک برداشت نادرست در موضوع جانشینی پیامبر اکرم(ص)
بعضیها میگویند چون یکعده فقط نبوت را قبول داشتند و معتقد به امامت نبودند، جلوی امیرالمؤمنین(ع) ایستادند. ولی این برداشت اعتقادی به دو دلیل، خیلی سطحی و غلط است.
دلیل اول؛ کسی که پیامبر را درک کرده و بارها از ایشان شنیده که علیّ(ع) جانشین من است، چرا نباید به امامت امیرالمؤمنین(ع) معتقد باشد؟! نمیشود کسی یکمرتبه مخالف شود.
دلیل دوم؛ مسئلۀ امامت جدای از مسئلۀ نبوت نیست. مخالفت با مولا بودن امیرالمؤمنین(ع) یعنی مخالف بودن با مولا بودن پیغمبر(ص). لذا بحث سر امامت نیست، بحث سر نبوت هم است. اگر کسانی امامت امیرالمؤمنین(ع) را قبول نداشتند معنایش این است که نبوت و امامت پیغمبر(ص) را هم قبول نداشتند. مگر یکروزه اعتقاد یک جامعه تغییر میکند؟!
نمیشود کسی به مدیریت پیامبر معتقد باشد، اما به مدیریت جانشینش معتقد نباشد. چون همه میدانستند هیچ تفاوتی بین سیره و سلوک و ویژگیهای امیرالمؤمنین(ع) با رسولخدا(ص) نیست. آنها با نحوۀ ادارۀ جامعه توسط پیغمبر(ص) مشکل داشتند. سالهای آخر عمر شریف پیغمبر(ص) علامتهایش در جامعه دیده میشد. بعضیها به شیوۀ ادارۀ جامعه توسط رسولخدا(ص) ایراد میگرفتند.
عدم همراهی مردم با شیوۀ مدیریتی پیامبر(ص)
دو ویژگی خیلی مهم در شیوۀ مدیریت رسولخدا(ص) بود. این دو شیوۀ مهم بُعد سیاسی امر امامت را به ما نشان میدهد که وقتی حکومت به دست امیرالمؤمنین(ع) افتاد، علت غربت آن حضرت شد. این دو ویژگی موجب شد مردم خسته شوند. این بحث شیعه و سنی هم ندارد، یک بحث اجتماعی است. الآن ما -شیعه و سنی- طاقت این دو ویژگی را نداریم.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۲
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۷ - قسمت دوم
💠 ویژگیهای جامعه مورد نظر پیامبر(ص)
💠 ویژگی اول: ایجاد جامعۀ همدل و ایثارگر
💠 ویژگی دوم: مسئولیت تکتک افراد در ادارۀ جامعه
💠 امتناع مردم از تداوم جامعۀ نبوی
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
ویژگیهای جامعه مورد نظر پیامبر(ص)
ویژگی اول: ایجاد جامعۀ همدل و ایثارگر
رسولخدا(ص) جامعهای میخواستند که افراد با همدیگر در اوج برادری، ایثار و زندگی همدلانه باشند. آن حد از همدلی که رسولخدا(ص) ایجاد کرده بود، برای ما قابل تحمل نیست، به اعتقادات هم ربطی ندارد.
مهمترین کارکرد شخصیت فوقالعاده باعظمت پیامبر(ص) این بود که توانست یک جامعۀ همگرا، همدل، صمیمی و فوقالعاده ایثارگر ایجاد کند، بهطوری که وقتی پیامبر(ص) از دنیا رحلت فرمودند آن جامعه از هم پاشید. دور هم نگه داشتن آن افراد به آن شکل بسیار سخت بود. خاصیت مهم و کارکرد برجستۀ خُلق عظیم پیامبر(ص) این بود که توانست جامعهای درست کند که مردم در اثر عشقشان به پیغمبر(ص) با هم عاشقانه زندگی کنند. پیامبر اکرم این جامعه را ایجاد کرد که اسلام را نشان بدهد.
بعد از رسولخدا(ص) بیتالمال نامساوی تقسیم شد. تقسیم مساوی بیتالمال فرع زندگی همدلانۀ ایثارگرانه است. آن جامعه کمکم از بحرانهای جنگ بیرون آمد. وقتی امنیت پدید آمد، احساس ضرورت کمتری به زندگی همدلانه کردند؛ آنوقت هرکدام امتیازات اجتماعی خاص خودشان را خواستند. وقتی مردم از آن جامعه بیرون آمدند دیگر تحمل نکردند بیتالمال مساوی تقسیم شود. کسی که امتیازی داشت حاضر نبود خود را با کسی که قبلاً برده بوده، مساوی ببیند.
ویژگی دوم: مسئولیت تکتک افراد در ادارۀ جامعه
ویژگی دوم این بود که رسولخدا(ص) بسیاری از قوانین نظمدهندۀ اجتماعی و عوامل کنترلکنندۀ جامعه را حذف کرد و آن به عهدۀ تکتک مردم گذاشت. «خودتان نگذارید کسی تخلف بکند»؛ این طرح اسلام است.
همۀ مردم مسئول هستند به جای پلیس، به جای قاضی، به جای مدیران و ... نظارت کنند. خودتان باید با سیستم امربهمعروف و نهیازمنکر خودکنترلی در جامعه ایجاد کنید. اگر این مسئولیت توسط بخشی از مردم، رها شود حکومت ساقط میشود. مثلاً وقتی پیغمبر(ص) میخواست وصیتنامه بنویسد، یک نفر مانع شد و بقیه به آن یک نفر اعتراض نکردند. وقتی امیرالمؤمنین(ع) مشغول کفن و دفن پیامبر(ص) بود، دیگران حکومت را بردند، چون مردم کاری نکردند.
امتناع مردم از تداوم جامعۀ نبوی
امتی که رسولخدا(ص) ایجاد کرد دو ویژگی داشت، یک؛ همه با هم برادر بودند، دو؛ مسئولیت کنترل جامعه به عهدۀ همه بود. البته هر دو ویژگی سخت بود. وقتی نوبت امیرالمؤمنین(ع) رسید، گفتند نمیخواهیم آن وضعیت را ادامه بدهیم.
آنها از دین خسته نشده بودند، در وضو، نماز، زکات، روابط زن و مرد و ....؛ خیلی نسبت به احکام اسلام سختگیرتر هم شدند؛ ولی میگفتند از دین استفاده میکنیم، دین برای ما سرباز شهادتطلب درست کند، با آن سربازها کشورگشایی میکنیم. آنها از ولایت علیبنابیطالب(ع) کوتاه آمدند؛ چون میگفتند اگر ولایت او را داشته باشیم باید عضوی از یک جامعۀ همدلانۀ و مسئول باشیم ولی چنین زندگیای سخت است.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۲
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۸ - قسمت اول
💠 قرآن، کتاب جامعهسازی
💠 اصلاح جامعه، شرط خوب شدن مردم جامعه
💠 روش کار پیامبر برای خوب شدن همۀ مردم جامعه
💠 زندگی ایثارگرانه، اولین دستور دین
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
قرآن، کتاب جامعهسازی
متأسفانه نگاه ما به اسلام، عقیدتی است. در نگاه عقیدتی، نوعی فشار وجود دارد که اگر اعتقاد، ایمان و معرفتت به امام بالا باشد از همۀ مشکلات عبور میکنی، درحالیکه نمیشود از همه انتظار داشت مثل آقای بهجت معتقد باشند. اگر راه درست کردن آدمها سیر و سلوک انفرادی و اعتقادات فردی باشد، چرا قرآن شبیه کتابهای اخلاقی وزین مثل معراج السعاده و جامعه السعادات و ... نیست؟ قرآن بیشتر از اینکه دنبال خودسازی باشد دنبال جامعهسازی است.
متأسفانه خوبهای جامعه، کارکرد اجتماعی خودشان را بلد نیستند و بهجای نگاه اجتماعی، نگاه فردی به دین دارند. حفظ انقلاب اسلامی با اسلام فردی سوءتفاهم درست میکند.
اصلاح جامعه، شرط خوب شدن مردم جامعه
راه خوب شدن جامعه این است که عدهای که قدرت و استعداد خوب شدن دارند، بدون خوب شدن جامعه خوب بشوند، سپس آنها جامعۀ خوب را بسازند. آنها قربانی میدهند تا جامعۀ خوب شکل بگیرد. مثال سادهاش این است که همۀ عزادارها هیئت راه نمیاندازند بلکه یک درصد آنها هیئت راه میاندازند، بعد بقیه در هیئت شرکت میکنند. این تصور که باید همۀ آحاد مردم خوب بشوند تا جامعه اصلاح شود غلط است، چون همۀ مردم استعداد ندارند بدون اصلاح جامعه خوب بشوند. تا وقتی جامعه به یک حد قابل قبول خوب نرسد، نمیشود انتظار داشت همۀ افراد دیندار باشند. خدا هم چنین چیزی را نمیخواهد.
روش کار پیامبر برای خوب شدن همۀ مردم جامعه
کار پیغمبر چیست: «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة» (جمعه،۲). اولین کار پیغمبر تلاوت آیات قرآن است، یعنی پیامبر آیات را پشتسرهم و بدون اینکه شرح بدهد میخواند. کسی که قدرت فهم و درکش زیاد است مطلب را میگیرد، یعنی در مرحلۀ اول، افراد مستعد جذب میشوند.
در مرحلۀ دوم پیغمبر با کمک افراد جذبشده، بقیه را تزکیه میکند. پیغمبر با گرفتن و توزیع عادلانۀ زکات -یعنی عدالت اقتصادی- جامعه را تزکیه میکند؛ «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها» (توبه،۱۰۳) توزیع عادلانۀ ثروت در جامعه رفاه نسبی و آرامش پدید میآورد. وقتی بهخاطر برقراری قسط و عدالت، پولدارها نتوانند مردم را به بردگی بکشند، جامعه اصلاح و پاک میشود. «یُزَکّیهِم» اشارهای به حکومت دارد. مرحلۀ سوم، آموزش قرآن و حکمت به همۀ مردم است تا درست زندگی کنند.
زندگی ایثارگرانه، اولین دستور دین
اولین عملیات پیامبر(ص) بعد از هجرت وادار ساختن بقیه مسلمانان به هجرت بود؛ یعنی اولین دستور دین «زندگی ایثارگرانه» است. امروز در کدام یک از کتابهای تعلیم و تربیت این مطلب آمده است؟! عزاداری و روضۀ امام حسین(ع) تاریخ هزارساله دارد. چند نسل روی ما کار شده تا به اربعین برویم؛ اما پیامبر(ص) روز اول زندگی ایثارگرانه و اربعینی درست کرد. زندگی ایثارگرانه قلۀ بلندی است که هنوز به آنجا نرسیدیم.
📢 صوت: @Panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۳
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۸ - قسمت دوم
💠 جدا نبودن عبادت از سیاست و مصالح اجتماعی در اسلام
💠 قدرت و تأثیر جامعه بر فرد، علت اهتمام اسلام به شأن اجتماع
💠 ایجاد محیط سالم، شرط ساختن و تربیت انسان
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
جدا نبودن عبادت از سیاست و مصالح اجتماعی در اسلام
امام خمینی(ره) میفرمودند: «این قرآن را وقتی که به عین تدبیر مشاهده بکنید، میبینید که مسئله، مسئلۀ این نیست که دعوت برای این بوده است که مردم توی خانه بنشینند و ذکر بگویند و با خدا خلوت کنند. او بوده است، لکن انحصار نبوده است. مسئله، مسئلۀ دعوت به اجتماع، دعوت به سیاست، دعوت به مملکتداری، و درعینحال که همۀ اینها عبادات است، عبادات جدای از سیاست و مصالح اجتماعی نبوده است. در اسلام تمام کارهایی که دعوت به آن شده است جنبه عبادی دارد. حتی در کارخانهها کار کردن، در کشاورزی کشاورزی کردن و در مدارس تعلیم و تربیت کردن، همۀشان مصالح اسلامی است و جنبۀ عبادی دارد.» (صحیفۀ امام، ج۱۸، ص۴۲۲؛ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳).
قدرت و تأثیر جامعه بر فرد، علت اهتمام اسلام به شأن اجتماع
علامۀ طباطبایی(ره) معتقد است: «و همين معنا ملاك اهتمام اسلام به شأن اجتماع است، اهتمامى كه تا كنون نديده و ابداً نيز نخواهيم ديد كه نظيرش در يكى از اديان و در يكى از سنن ملتهاى متمدن يافت شود. علت اين شدت اهتمام هم روشن است، براى اينكه وقتى تربيت و رشد اخلاق و غرائز در يك فرد انسان كه ريشه و مبدأ تشكيل اجتماع است مؤثر واقع مىشود كه جو جامعه با آن تربيت معارضه نكند و گرنه از آنجايى كه گفتيم قدرت نيروى جامعه، فرد را در خود مستهلك مىكند، اگر اخلاق و غرائز جامعه با اين تربيت ضديت كند يا تربيت ما اصلاً مؤثر واقع نمىشود و يا آن قدر ناچيز است كه قابل قياس و اندازهگيرى نيست. به همين جهت است كه اسلام مهمترين احكام و شرايع خود از قبيل حج و جهاد و نماز و انفاق را و خلاصه تقواى دينى را براساس اجتماع قرار داد و علاوه بر اينكه قواى حكومت اسلامى را حافظ و مراقب تمامى شعائر دينى و حدود آن كرده و علاوه بر اينكه فريضه دعوت به خير و امر به معروف و نهى از تمامى منكرات را بر عموم واجب نموده، براى حفظ وحدت اجتماعى هدف مشتركى براى جامعه اعلام نموده، و معلوم است كه كل جامعه هيچوقت بىنياز از هدف مشترك نيست.» (المیزان، ج۴، ص۱۵۴).
ایجاد محیط سالم، شرط ساختن و تربیت انسان
مقام معظم رهبری میفرمایند: «آیا انبیاء مثل زاهدان و عارفان عالَم نشستند در خانقاهِ خودشان تا مردم بیایند، حال معنوی آنها را ببینند و با آنها همعقیده شوند و همراه و همگام بشوند؟ آیا انبیا مثل فلاسفۀ عالَم مدرسه باز کردند، تابلو زدند، دعوت هم کردند؛ هرکه میخواهد از ما یاد بگیرد، بیاید اینجا پیش ما حرف یاد بگیرد، اینجوری بودند؟ یا نه، انبیا معتقد به تربیت فردی نیستند، انبیا معتقد به دانهدانه انسانسازی نیستند، انبیا معتقد به کارهای اتو کشیده و نظیف نیستند؛ که خیال کنی مثل سقراط و افلاطون، مینشست ابراهیم خلیل الرحمان یا موسی یا عیسی یا پیغمبر ما در مدرسه، مردم میرفتند از او استفاده میکردند، اینجوری نیستند؛ و البته اولیا مثل انبیا؛ که امام صادق(ع) ما هم، آنجوری است. خطاست اگر کسی خیال کند که امام صادق(ع) مینشست روی منبر، چهارهزار شاگرد پای منبرش مینشستند؛ ... انبیا میگویند برای ساختن انسان باید محیط متناسب، محیط سالم، محیطی که بتواند او را در خود بپروراند، تربیت کرد و بس.» (طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن، ص۳۸۵).
📢 صوت: @Panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۳
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۹ - قسمت اول
💠 برخی اشکالات شروع آموزش دین از اعتقادات
💠 عوامل اجتماعی، علت اصلی مخالفت با پیامبر(ص)
💠 لزوم زندگی جمعی مومنانۀ و ایثارگرانه برای منتظران ظهور
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
برخی اشکالات شروع آموزش دین از اعتقادات
یکی از آثار نامطلوب رویکرد اعتقادی در تعلیم و تربیت دینی این است که وقتی آموزش دین از اعتقادات شروع شود، احساس تحمیلگری و چهبسا تنفر در انسان ایجاد شود؛ چون از یک امر فینفسه معقول شروع کردهایم و نه از نیاز انسان. مستدل و معقول بودن یک حرف که مخاطب راه فرار از آن را نداشته باشد، دلیل نمیشود که آن حرف او را جذب کند، رشد بدهد و وادار به اقدام کند؛ اما روش قرآن که روش تربیت اجتماعی است، مخاطب را -بهویژه جوان و نوجوان- بهتر به دین جذب میکند.
عوامل اجتماعی، علت اصلی مخالفت با پیامبر(ص)
تربیت اعتقادی در توجیه تاریخ اسلام هم با مشکل روبرو است؛ مثلاً اگر بگوییم دشمنان به این علت شمشیر کشیدند که پیامبر(ص) آنها را به توحید دعوت کرد و فرمود خدا یکی است، آنها گفتند: نه! خدا دهتا است! بعد آنها شمشیر کشیدند؛ این تعبیر، صحیح نیست. مقام معظم رهبری در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی نظرشان این است که نه مشرکین چندان به بتهایشان معتقد بودند که بهخاطر اعتقاد به بتها جلو پیغمبر بایستند، نه دعوای پیغمبر با آنها بهخاطر اعتقادات بود. جنگ آنها بر سر قدرت بود، مشرکین نمیخواستند موقعیت اجتماعیشان را از دست بدهند. وقتی به رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت انسان نگاه کنید، میبیند خدا انتظارات خیلی سطح بالایی دارد که مردم مکه آن انتظارات را نمیپذیرفتند، این نتیجهگیری تاریخی است که با مضامین عالی آیات قرآن هماهنگ است.
چرا مردم از رسولخدا(ص) رویگردان شدند؟ چون پیغمبر(ص) زندگی اجتماعی امتواری را بنیانگذاری کردند که آنها نتوانستند آن را تحمل کنند. مثلاً ما در محرم، اربعین، سیل، زلزله، جنگ و ... تحمل زندگی دورهمی ایثارگرانه را داریم، اما در زندگی عادی تحمل آن را نداریم. بنابراین رویگردانی از پیامبر(ص) دلیل اجتماعی داشت، وقتی دلیل اجتماعی وجود داشته باشد، افراد اعتقادات را هم توجیه میکنند. اما کسی که نمیخواهد زندگی ایثارگرانه داشته باشد، آیات الهی را تکذیب میکند.
با این توضیح جواب این سؤالها هم داده میشود که چرا پیامبر(ص) از اول با سختی مواجه شد؟ چرا مردم ایمان نیاوردند؟ آیا مردم بحث اعتقادی داشتند؟ یعنی آیا مردم اصول عقاید را بلد نبودند؟ آیا اگر بحث وحی و نبوت را خوانده بودند درست میشدند؟ آیا اگر کتاب اثبات توحید در مکه پخش میشد همه مؤمن میشدند؟! وقتی دین را فقط در قالب علم کلام آموزش میدهیم، جوان میگوید: «آیا آن زمان دعوا سر همینها بود؟ چه درگیریهای نامعقولی!»
لزوم زندگی جمعی مومنانۀ و ایثارگرانه برای منتظران ظهور
رسولخدا(ص) موفق شد نمونۀ عالی حیات اجتماعی را در مدینه به منصۀ ظهور بگذارد تا در تاریخ بماند و یک ملت بتواند این سطح از زندگی را پیاده کند و مقدمهساز ظهور شود. کسانی که منتظر ظهور امام زمان(عج) و منتقم خونِ امام حسین(ع) هستند باید بدانند ماجرا چیست و نسبت به آن پذیرش و تمنا داشته باشند. کسی که تصور میکند «یک آقایی میآید و همه مشکلات جهان را حل میکند» اصلاً متوجه فلسفه ظهور نشده است. اگر کسی درک کند که امام زمان(عج) میخواهد چه کار بکند، زندگی جمعی مومنانۀ و ایثارگرانه را اجرا میکند.
📢 صوت: @Panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۴
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۹ - قسمت دوم
💠 قصۀ جذاب بعثت پیامبر(ص)
💠 برخی ویژگیهای فوقالعادۀ مردم مکه در جاهلیت
💠 احساس بینیازی مردم مکه به دعوت پیامبر(ص)
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
قصۀ جذاب بعثت پیامبر(ص)
ایمان نیاوردن به رسولخدا(ص) دلایل اجتماعی داشت، نه اعتقادی. اینطور نیست که اگر حرفی براهین عقلی کامل داشته باشد، پذیرفته شود. مثلاً ثروتمندان و فراعنۀ حاکم بر مکه، پیامبر(ص) را بهخاطر قدرت انکار کردند. بعثت پیامبر(ص) یک قصه جذاب است؛ چون جنگ و درگیری دارد. ما چه بلایی سر این دین میآوریم که قصهاش برای جوانهایمان جذاب نیست؟ پیامبر(ص) چهل سال بهعنوان اخلاقیترین جوان در مکه زندگی کردند. ولی چی شد وقتی ایشان گفت: من پیغمبر هستم، خواستند او را بکشند؟!
علت مخالفت با پیامبر(ص) عصبیت قومی نبود، اتفاقاً براساس عصبیت قومی باید قریش به پیامبر(ص) کمک میکرد؛ چون رسولخدا(ص) به آنها فرمود اگر به من ایمان بیاورید سَرور و سلطان عالم میشوید.
این حرف هم درست نیست که بگوییم آنها کسانی بودند که دخترانشان را زنده به گور میکردند و خیلی بد بودند پس حرف حق را قبول نمیکردند؛ چون در مکه کسی این کار را نمیکرد، اهل مکه برای زن احترام قائل بودند و زندهبهگور کردن دختر، کار اعراب بادیهنشین بود؛ آن هم تعدادش فراوان نبود.
برخی ویژگیهای فوقالعادۀ مردم مکه در جاهلیت
مردم مکه خیلی باکلاس بودند. مثلاً مردمان قریش در کنار خانۀ کعبه سفره میانداختند، با هم در سفره انداختن مسابقه میگذاشتند و برخورد کریمانه، فرهنگ رایج بود. همچنین در سه سالی که مسلمانان در شعب ابیطالب محاصره بودند، در ایام حج رسولخدا(ص) مانند دیگران آزاد بودند، ایشان راحت تبلیغ میکرد و کسی هم کاری نداشت.
معجزۀ نابودی سپاه ابرهه، ایمان قریش را به خانۀ کعبه و صاحب آن محکم کرده بود. ایمان دیگران هم به قریش خیلی بالا رفته بود به حدی که وقتی رسولخدا(ص) مردم طایف را به اسلام دعوت کرد، یک نفر هم مسلمان نشد. آنها پیش خود میگفتند حتماً ایرادی وجود دارد که قریش به پیامبر(ص) ایمان نیاورده است، پس ما هم ایمان نمیآوریم.
امام صادق(ع) میفرماید آنقدر مردم دوران جاهلیت مقید بودند که یک روز هم طواف خانۀ خدا قطع نشد. آنها پیغمبرشناس بودند لذا مقام حضرت ابراهیم(ص) را نگه داشته بودند. اگر پیغمبر(ص) در جای بیکلاسی مبعوث میشد، سطح نبوتش پایین میآمد. مستشرقین برای اینکه ارزش پیغمبر(ص) را کم کنند، جاهلیت را خرابتر از چیزی که بود، نشان دادند. تاریخ اسلام را براساس حرفهای مستشرقین ننویسیم.
احساس بینیازی مردم مکه به دعوت پیامبر(ص)
مردم مکه بهخاطر ویژگیهای مثبتشان به چیز فوقالعاده بالاتری که پیغمبر(ص) به آن دعوت میکرد، احساس نیاز نمیکردند. سطح معرفتی، اخلاقی، دینی، انسانی و اجتماعیِ مکه فوقالعاده بالا بود، بهخاطر آنهمه بخشش، آنهمه سفرهداری، آنهمه فقیرنوازی، آنهمه مهربانی با مهمانان، آنهمه عبادت، و .....؛ وقتی سطح جامعه بالا باشد، به حرف کسی که پیام بالاتر بدهد گوش نمیدهد.
اگر سطح پیام دین را در حد برخی فضائل پایین بیاوریم، با فیلمهای کرهای و آمریکایی و ... که فضیلتهای برجستهای مثل حق و عدالت را نشان میدهند، چه فرقی خواهد داشت؟ دین برای پیامهای حداقلی نیامده است.
📢 صوت: @Panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۴
@Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱۰ - قسمت اول
💠 خطرناک بودن بیتوجهی به ابعاد اجتماعی دین
💠 مهمترین قسم قرآن
💠 ترک زندگی اجتماعی، نتیجۀ تأکید زیاد بر اعتقادات
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
خطرناک بودن بیتوجهی به ابعاد اجتماعی دین
چه اشکالی دارد یک دیندار به خودسازی بپردازند و دنبال جامعهسازی نباشد و به ابعاد اجتماعی دین توجه نکند؟! این نگاه نهتنها غلط بلکه خطرناک است. کسانیکه دینداری -اخلاق و معنویت و ...- را فردی میدانند، کمکم در جامعه به قدرت و تأثیرگذاری بالایی میرسند که در لحظات حساس ممکن است ضربات جبرانناپذیری به دین و جامعه وارد کنند.
تجربۀ تاریخی نشان میدهد رواج دینداری فردی، حداکثرِ دشمنی را ایجاد میکند. مهمترین مظلومیتهای ائمۀ هدی(ع) بهخاطر این مسأله بود. کسانی که با دین فردی تعلیم و تربیت میشوند خطرناکند، چون بعداً میتوانند در مقابل دستورات اجتماعی و سیاسی امام زمان(عج) هم مقاومت کنند. آنها وقتی میبینند حضرت چند نفر را کشته است، میگویند ایشان پسر پیغمبر نیست؛ چون تند برخورد میکند. در دین فردی، کشتن ظالمین هم بیرحمی است. کسی که نگاه کلان اجتماعی ندارد، ممکن است روزی امام زمان(عج) را هم نفی کند.
مهمترین قسم قرآن
بیشتر آیات قرآن، اجتماعی هستند و قرآن بیشتر از اینکه کتاب اخلاق، عقاید و احکام فردی باشد، یک کتاب اجتماعی است. مباحث اجتماعی به گفتگوی بیشتری نیاز دارد و به بصیرت افراد خیلی وابسته است، مباحث اجتماعی سَیّال است و داوری در آن بسیار سخت است. اصلاً مباحث اجتماعی «امام» میخواهد؛ چون ادارۀ جامعه، تحلیل وضعیت جامعه و تکلیفِ اجتماعی، پیچیدگیهای زیادی دارد.
مهمترین قسم قرآن دربارۀ اختلافات اجتماعی است. خداوند به خودش قسم میخورد کسانی که در اختلافاتشان، از قضاوت پیامبر(ص) در دلشان احساس ناراحتى كنند، ایمان ندارند: «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً» (نساء،۶۵)
سختترین قسمت پذیرش دین، مسائل اجتماعی است، خصوصاً اگر آدمها دچار بیماری دینداری فردی باشند. عدهای از چنین مسلمینی شمشیر کشیدند و میخواستند امیرالمؤمنین(ع) را بکشند؛ چون فقط قرآن میخواندند؛ آن هم بدون تفسیر، به همین خاطر آگاهی اجتماعی کافی نداشتند. وقتی معاویه قرآن را بر نیزه کرد، آنها به روی امیرالمؤمنین(ع) شمشیر کشیدند و گفتند نباید به قرآن بیاحترامی کنید.
ترک زندگی اجتماعی، نتیجۀ تأکید زیاد بر اعتقادات
داعشیها تربیت اعتقادی فردی داشتند، نه تربیت اجتماعیِ دین. اگر داعشیها تحلیل سیاسی داشتند میفهمیدند دارند اشتباه میکنند. باید به دین و قرآن، نگاه اجتماعی و تاریخی پیدا کنیم. قرآن با تاریخ اقوام و جوامع کار دارد.
مرحوم شاهآبادی استاد عرفان حضرت امام(ره) میفرماید مشکل اول شیعه، غرور بهخاطر حقانیت اعتقاداتش است. اثر این غرور، ترک امر به معروف و نهی از منکر و ترک زندگی اجتماعی مؤمنانۀ و مواساتی است. دین نیامده فقط عقیدۀ انسان را نسبت به خدا، نبوت و امامت درست کند؛ پس مسئولیت اجتماعی انسان چه میشود؟!
📢 صوت: @Panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۵
@Panahian_text