🔴دوقطبیسازی دروغین موجب «خفقان سیاسی» میشود
🔴«دیکتاتوری سیاسی» نتیجۀ جناحبندی و دوقطبی غیرواقعی است
💎 #بزرگداشت_۹دی
🔶وجود «دوقطبیِ سیاسیِ کاذب» موجب انتخاب افراد ضعیف و سودجو میشود
🔶جناحبندی سیاسیِ کاذب، بدتر از دیکتاتوری و مانع شایستهسالاری است
🔶داغکردنِ دعوای اصلاحطلب و اصولگرا، کار صهیونیستها بوده است
🔶بخش حداقلیِ فتنۀ 88 میدانستند تقلب نشده؛ میخواستند بازی را بههم بزنند!
🔶قشر گستردهای از مردم دربارۀ انقلاب، دچار سوءتفاهم شدهاند
_________
🔻کسانی که در فتنۀ 88 حضور داشتند(از نظر جمعیت) دو بخش بودند؛ یک بخش حداقلی و یک بخش حداکثری. آن بخش حداقلی میدانستند که تقلب نشده است و میدانستند که دارند چهکار میکنند؟ آنها میخواستند بازی را بههم بزنند. آن بخش حداکثری هم شامل کسانی بود که واقعاً باور کرده بودند که «تقلب شده است» و هم شامل کسانی که طرز تفکر آن جریان را قبول دارند.
🔰در اینجا میخواهیم دربارۀ یک قشر گستردهای از مردم صحبت کنیم که در این انقلاب، دچار سوء تفاهم شدهاند و ما همیشه بهواسطۀ این سوء تفاهم، داریم هزینه میدهیم؛ هم در انتخابات، بازی میخوریم و همه ضرر میکنند، هم در مواردی مثل فتنۀ 88 بعضیها از این سوءتفاهم، بهشدت سوء استفاده میکنند.
🔻شاید بشود نام این سوءتفاهم را گذاشت «دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی!» چون بهدلایل مختلف، این دوئیّت، وجود ندارد و دروغ است! وجود یک دوقطبیِ سیاسی دروغ، موجب میشود در تمام انتخاباتها، افراد ضعیف اما زرنگ و سودجو انتخاب شوند. چون طرفداران این گروه میگویند: «اگر به اینها رأی ندهیم، طرف مقابل رأی میآورد! لذا هرچند ایدهآل و شایسته نیستند ولی به اینها رای میدهیم!» طرفداران آن گروه هم، همین را میگویند. لذا افراد غیرشایسته و ضعیف بر سر کار میآیند.
🔰این «دوقطبیِ دروغین» اجازه نمیدهد که اوضاع جامعه ما بهتر نمیشود! صهیونیستها و دشمنان ما هم در داغکردن دعوای اصلاحطلبی و اصولگرایی نقش داشتهاند! البته اختلافنظر و تفاوتِ جریانهای سیاسی در کشور ما هست و اتفاقاً بیشتر و جدّیتر از این هم هست! اما داغکردنِ این دو جریان موجب شده است که هیچوقت کشور ما آن رشد و پیشرفتی که باید را نداشته باشد.
🔻شما تصور کنید که دانشجوها بخواهند اساتید خودشان را بر اساس همین دیدگاه جناحی-که امروز رایج است- انتخاب کنند! در این صورت «علم» ضربه میخورَد. در زمینههای دیگر هم اگر بخواهیم جناحی برخورد کنیم، قطعاً ضربه خواهیم خورد.
🔰آنهایی که این طرح دوقطبی را برای کشور ما ریختهاند، حدود 100سال است که اروپا و آمریکا را همینطوری دارند اداره میکنند؛ یعنی این دوقطبیبازیها را در آنجا هم پیاده کردهاند!
🔻در این تردیدی نیست که اختلافنظر موجب رشد ما خواهد شد. اما وقتی که دوقطبیسازی بشود، این اختلافنظرها دچار خفقان سیاسی میشود و بهخوبی بروز پیدا نمیکند. چون اگر کسی در یک جناح سیاسی، بخواهد برخی از نظرات جناح مقابل را تأیید کند، بهشدت مورد هجمه قرار میگیرد که «چرا جناح مقابل را تقویت میکنی؟!»
🔰خفقان سیاسی و دیکتاتوری سیاسی، نتیجۀ جناحبندیها و دوقطبیهای غیرواقعی است. این دیکتاتوری سیاسی، الان در اروپا دارد تجربه میشود. الان در فرانسه، این یک موضوع جدّی است؛ مردم دنبال نجات از این دوقطبیهایی هستند که سرشاخههای هر دوقطب در دست صهیونیستهاست!
🔻ما الان باید از این فضای عمومیِ دوقطبیسازی که موجود است، عبور کنیم. نباید فضا بهگونهای باشد که افراد در هر جناحی که هستند، برخی از نظرات خودشان را-از ترسِ اینکه توسط جناح خودشان، به آنها هجمه نشود- نگویند و برای مردم مطرح نکنند.
🔰اگر دموکراسی بنا باشد جامعه را با خفقان روانیِ سیاسی و با جناحبندیهای کاذب، اداره کند، این از دیکتاتوریِ سعودیها هم بدتر است، چون آن دیکتاتوریِ صادقانه است، ولی این دیکتاتوریِ مزورانه است! علامه طباطبایی میفرمود: دموکراسی از دیکتاتوری بدتر است (ترجمه الميزان/4/194) در دیکتاتوریِ ناشی از «جناحبندی کاذب سیاسی» نمیدانید یقۀ چه کسی را باید بگیرید؟ اما دیکتاتوری، لااقل میدانیم یقۀ چه کسی را باید گرفت!
🔻جناحبندیِ سیاسیِ کاذب که مانع شایستهسالاری است، بدتر از دیکتاتوری است. امروز همین نوع دموکراسی است که دارد اینهمه در جهان، جنایت میکند.
👤علیرضا پناهیان
🚩دانشگاه تهران- ۹۷.۱۰.۹
@Panahian_text
🔴 دعوای انقلابی و غیرانقلابی، دعوای تعقل و توهم است
💎 #بزرگداشت_۹دی
🔶 آیا این جناحبندیِ موجود در جامعۀ ما حقیقی است؟!
🔶دوقطبیِ اصیل و حقیقی در جامعۀ ما دوقطبیِ «تعقل و توهم» است
🔶حقیقت انقلاب، چیزی جز برخورد عقلانی با منافع بشری نیست
____________
🔻آیا این جناحبندیِ موجود در جامعۀ ما حقیقی است؟! مثلاً گفته میشود که یک جناح، ارزشیتر یا آرمانگراتر هستند و جناح دیگر، واقعبینتر و عقلانیتر هستند. دعوا از همینجا شکل میگیرد!
🔰اصلاً «ارزش» یعنی چه؟! چرا به انقلابیها میگویند «نیروهای ارزشی»؟! «ارزش» به آن معنایی که برخی از فیلسوفان غربی میگویند، در مقابلِ عقلانیت قرار دارد. این مفهوم را ساختند و به دینداران نسبت دادند تا در مقابلش بگویند «ما واقعبین و عقلانی هستیم» درحالیکه دین، یک امر بهشدت عقلانی است؛ هم بهمعنای جلب منفعت فردی و گروهی و هم بهمعنای جلب منافع عالی انسانی و منافع اخروی.
🔻حقیقت دین چیزی جز منفعتطلبی نیست و حقیقت انقلاب هم چیزی جز برخورد عقلانی با منافع بشری نیست. شما یک نمونه بیاورید که حضرت امام(ره) غیرعقلانی و به تعبیر اینها صرفاً «ارزشی» برخورد کرده باشد و خلاف واقعبینی عمل کرده باشد! نهفقط امام(ره)، بلکه در کل قرآن و تاریخ معصومین هم چنین نمونهای نمیتوانید پیدا کنید!
🔰چرا انقلابیگری را به آرمانخواهی ترجمه میکنیم؟! انقلاب، نتیجۀ واقعبینی بود و تمام اهداف انقلاب هم واقعبینانه است. اما برخی میگویند «انقلابیها واقعبین نیستند و صرفاً دنبال ارزشها هستند!» درحالیکه بحث بر سرِ «نوع واقعبینی» است. در همین قصۀ برجام، اختلاف نظر اصلی سرِ این بود که «اعتماد به دشمن، واقعبینانه نیست!» ولی آنها گفتند: «واقعبینانه است» درحالیکه معلوم شد این یک توهم بود!
🔻دوقطبیِ اصیل و حقیقی، دوقطبیِ «تعقل و توهم» است. یک طرفِ این دو قطبی اصیل، غربگرایی است که ناشی از توهم است و طرف دیگرش، مقاومت و استقلالطلبی است که ناشی از تعقل است.
🔰دعوای انقلابی و غیرانقلابی، دعوای عقلانیت و توهم است؛ از همان روز اول تا حالا! اختلاف بنیصدر با انقلابیها چه بود؟ بنیصدر متوهم بود و میگفت: «زمین میدهیم، زمان میگیریم!»
🔻مرحوم بازرگان هم در برخی از مواضع، دچار توهم شده بود، مثلاً میخواست با گروهکها و تروریستها مذاکره کند، بهحدی که داشتیم کردستان را از دست میدادیم. اما نیروهای انقلابی مثل حاجاحمد متوسلیان رفتند و با تکیه بر واقعبینی، تروریستها را شکست دادند و امنیت را برقرار کردند.
🔰امیرالمؤمنین(ع) به ابوموسی اشعری(یعنی نمایندۀ مذاکرهکنندۀ خودش با معاویه) نامه نوشت ولی در این نامه، او را به «ارزشها» دعوت نکرد، بلکه فرمود: عقل و تجربه را زیر پا نگذار. هرکسی عقل و تجربه را زیر پا بگذارد شقیّ است! (نهجالبلاغه/نامه 78)
🔻مشکل این است که دیکتاتورهای رسانهایِ جناحی، نمیگذارند گفتگوی درست صورت بگیرد! لذا طی این چهلسال، انقلاب «غیرعقلانی» ترجمه شده است! درحالیکه انقلابی یعنی کسی که پدیدهها را عقلانی محاسبه میکند و مقدار اصرارش برای یک بایدِ عقلانی، بهاندازۀ مقدار اهمیت و تأثیر آن است.
🔰همۀ حرفهای دین، عقلانی و واقعبینانه است. نمازخواندن هم یک کار واقعبینانه است؛ هرچند ممکن است ما واقعیتهایش را نبینیم. قرآن میفرماید «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» (اسراء/7)
🔻والایتمداری هم، نه یک ارزش، بلکه یک واقعیت پُرمنفعت برای جامعه است. طبق بیان اهلبیت(ع) بدون ولایت، کار جامعه سامان پیدا نمیکند. شما اگر ولایت را بهعنوان یک ساز و کار برای ادارۀ جامعه و بهعنوان مُدلی که پارادُکس دموکراسی را حل کرده، بیان کنید، خیلیها راحتتر میپذیرند.
🔰اینکه 9دی نام «بصیرت» به خودش گرفته است، شاید یک معنای آن عقلانیت باشد. 9دی هم در واقع یک برخورد عقلانی با یک پدیدۀ اجتماعی بود. اساساً انقلابیگری یعنی عقلانیت! هرکسی پای عقل بایستد و واقعبینانه برخورد کند، او انقلابی است.
🔻چه کسی انقلابیتر است؟ هرکسی که عاقلتر و واقعبینتر باشد. ما چرا آقا را بهعنوان رهبر انقلاب قبول داریم؟ چون رهنمودهای عاقلانه و واقعبینانه داده است. ما هرچه موضعگیری از ایشان دیدهایم، عاقلانه بوده است.
🔰سالها پیش، این جریانی که بهعنوان اصلاحطلب معرفی میشوند، در مجلس گفتند: «باید به صدام در مقابل آمریکا کمک کنیم؛ الان صدام مثل خالدبن ولید است!» رهبر انقلاب در مقابل آنها، یک موضع واقعبینانه گرفت و اجازۀ این کار را نداد. اتفاقاً آمریکا میخواست ما با صدام همکاری کنیم تا به بهانۀ صدام، ایران را هم بزند. مواضع اخیر رهبر هم که میفرمود «من به دشمن خوشبین نیستم» کاملاً عاقلانه بود.
👤علیرضا پناهیان
🚩دانشگاه تهران- ۹۷.۱۰.۹
📢صوت در @Panahian_mp3
@Panahian_text