🔴 عملکرد تخریبی برخی سیاسیون و دوقطبیسازی در درازمدت باعث کاهش مشارکت در انتخابات است
📌برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف» با موضوع انتخابات و مسائل پیرامون آن - قسمت سوم
🔸بعضیها کاری میکنند که اگر یک سیاستمدار اشتباه کند، مردم با صندوق رأی قهر کنند
🔸مقصر مشارکت پایین، کسانی هستند که در عرصۀ سیاست نقش اپوزسیون گرفتند
🔸وقتی اوضاع خراب میشود باید بیشتر مشارکت کنیم تا بتوانیم اوضاع را تغییر بدهیم
🔸اگر افراد بهجای شعار با برنامه بیایند، مردم برای رأیدادن تهییج میشوند، راه دیگری نداریم
------------
#علیرضا_پناهیان
افراد ضعیف و ترسو که دوقطبیسازی میکنند، خودشان را در پناه این جبهه، قرار میدهند. افراد ضعیف وارد یک طیف میشوند و بین طیفها درگیریهایی ایجاد و تشدید میکنند و الّا حیات سیاسیشان از بین میرود. اگر اینها بعداً مدیر یا نماینده شوند آدمهای منفعلی هستند، به دهان این و آن نگاه میکنند. جامعهمان باید به افراد مستقل و صاحبنظر میدان بدهد. این مغایر دوقطبیسازی است.
اگر بخواهیم با هیجان در کوتاهمدت مشارکت شکل بگیرد، راهش روشهای بسیار غلط دوقطبیسازی کاذب است. مشارکت در کوتاهمدت شکل نمیگیرد. مشارکت علل درازمدت دارد. اگر مشارکت پایین است، مقصرش کسانی هستند که تخریبی در عرصۀ سیاست وارد شدند، نقش اپوزسیون گرفتند، هر ضعفی خودشان داشتند یک لگد به نظام زدند. اینها در درازمدت باعث ایجاد یأس و کاهش مشارکت میشوند.
عملکرد نادرست نباید اجازه بدهد فرهنگ جامعه نسبت به سیاست منفی شود. عملکرد غلط یک مربی فوتبال باعث میشود طرفداران آن تیم مربی را کنار بگذارند؛ پس در مدیریت کشور هم هنگام عملکرد نادرست، مدیر، سیاست و روش نادرست را باید کنار گذاشت، نه اینکه کشور را کنار بگذاریم.
اگر دوقطبیسازی شد هرکس به او انتقاد بشود یا خودش شروع به تخریب نظام میکند یا ادعا میکند انتقاد به او تخریب نظام است. آنوقت افراد نسبت به کلّیت نظام دلسرد میشوند. مثلاً کسی که رد صلاحیت شده، شورای نگهبان را میزند. شورای نگهبان بخشی از نظام است که داوری میکند. این فرو بریزد مشارکت فرو میریزد.
عملکرد بد یک مدیر، مردم را دلسرد میکند، من هم چون همطیف او هستم حرفی نمیزنم، این مشارکت را پایین میآورد. وقتی دوقطبیسازی نباشد، باب انتقاد و گفتگو باز است. آیا وقتی یک پزشک اشتباه میکند مردم دیگر به پزشک مراجعه نمیکنند؟! ولی بعضیها کاری میکنند که اگر یک سیاستمدار اشتباه کند مردم با صندوق رأی قهر کنند.
من تعجب میکنم از این کسانی که هر از گاه میگویند بستر و قانون اعتراضات عمومی کجاست؟ آیا جامعهای که در هر محله یک سالن اجتماع وجود دارد به نام مسجد، روزی سه مرتبه از شما دعوت به تجمع میشود، ارزشمندترین امر به معروف و نهی از منکر ایرادگرفتن از مسئولین است، وظیفۀ دینی است که مساجد و مؤمنین با هم شبکه بشوند، دین از آنها این همه حضور را میخواهد، این جامعه باید دنبال نحوۀ اعتراض بگردد؟ مساجد ما کارکرد خوبی ندارند. خیلیها تصور میکنند عقل خدا و دین و اولیاء به جامعۀ امروز نمیرسید. مسجد و دین و قرآن مال جامعۀ بدوی و پر از جهالت است. چرا ما باید عبادتمان را در محلّ تجمع انجام بدهیم؟
چرا رابطۀ حوزۀ علمیه با مساجد قطع است؟! چرا مساجد با هم شبکه نمیشوند؟ ما باید با هم پیوند داشته باشیم. گفتگوهایی که الآن اینجا داریم حتی با نظرات بسیار شدیدتر و مخالفتر، باید در مساجد اتفاق بیفتد و در آنجا حل بشود تا به شقاق اجتماعی تبدیل نشود. این فرض قابل تصور نیست که مساجد محلّ مطالبهگری بشوند و پاسخ ندهد. چطور وقتی فضای مجازی، مطبوعات، تشکلهای دانشگاهی و ... محلّ مطالبهگری میشود پاسخ میگیرند؟ آنوقت مسجد نتیجه نگیرند؟!
خیلیها ممکن است بگویند چون وضعمان خراب است یا در انتخابات شرکت کردیم و نتیجۀ لازم را نگرفتیم، پس دیگر شرکت نکنیم و قهر با صندوق اتفاق بیفتد. خیلی از سیاستمدارانی که نقش اپوزوسیون بازی میکنند و رسانههای بیگانه در تشدید این تصور نقش دارند. اگر سیاستمداران ما سیاستباز نبودند و انتقادهایشان را با روشی غیرتخریبی مطرح میکردند، وقتی اوضاع خراب میشود باید بیشتر مشارکت کنیم تا بتوانیم اوضاع را تغییر بدهیم؛ منطقش این است که کسی که راهحل دارد رأی بیاورد، نه کسی فحش بدهد.
چرا تصور میکنید شاید شعار میدهد؟ چون تا حالا شعاری رأی آورده بودند نه برنامهای. تفاوت شعار با برنامه این است که اگر یکی گفت به ما رأی بدهید تا از وضعیت الف به وضعیت ب برویم. اگر مردم ببینند حرفش معقول است به او رأی میدهند.
اعتماد مردم به شعارها کاهش یافته است. معمولاً وقتی دوقطبیسازی میشود کار به شعار میکشد. اگر افراد با برنامه بیایند، برنامه افراد را برای رأیدادن تهییج میکند.
📺 برنامۀ «بدون توقف»- شبکۀ سه - ۱۴۰۲.۱۰.۱۳
صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
🔴 وقتی مشارکت مردم در انتخابات حقیقی و فراگیر باشد، هیچکس با دلایل بیهوده رأی نمیآورد
📌برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف» با موضوع انتخابات و مسائل پیرامون آن- قسمت چهارم
🔸 آدمهای خوب زیادی داریم که حاضر نیستند نامزد انتخابات بشوند، چون برخی فضای سیاسی را آلوده کردهاند
🔸 وقتی مردم خودشان ادارۀ امورشان را به عهده بگیرند، مردمسالاری حقیقی تحقق پیدا کرده است
🔸 یکی از آسیبهای مشارکت به شکل فعلی وجود احزاب است، چون مسئولیت نمایندهای را که معرفی کردهاند قبول نمیکنند
🔸 شاید لازم باشد روش انتخابات را عوض کنیم
------------
#علیرضا_پناهیان
بیان عملکرد مثبتی که تا حالا انجام گرفته و داشتن برنامه به افزایش مشارکت کمک میکند، شخصیت سیاسی هم در افزایش مشارکت مؤثر است. ما باید ویژگیهای شخصیت سیاسی را اعلام کنیم مثل فهیم، مستقل، باادب، تابآوری بالا، انتقادپذیر و ... هرکسی نباید شخصیت سیاسی بشود مثل آدمهایی که رفتار دفاعی دارند یا فرافکنی میکنند.
آدمهای خوب زیادی داریم که حاضر نیستند نامزد انتخابات بشوند، چون عدهای با دوقطبیسازی، تخریبها و باندبازیها فضای سیاسی را آلوده کردند. بسیاری از نخبگان مرعوب کنشهای سیاسی غلط هستند. وقتی شما وارد مجلس شوی سرنوشتت به دست خبرنگاری میافتد که اگر بخواهد مزدور یک جریان سیاسی باشد سکۀ یک پولت میکند.
ما باید فضا را اصلاح بکنیم. نگوییم «نمیگذارند، نمیکنند، اجازه نمیدهند». اگر اراده کنیم اعتراضها شنیده میشود، میتوانیم تغییر ایجاد کنیم. گاهی وقتی با رهبران سیاسی کشور از جناحهای مختلف صحبت میکنیم، نظرشان تغییر میکند. احساس بیأثربودن مال جامعۀ انسانی ولایی ما نیست.
اگر کسی جمهوریت و اسلامیت را جدا بداند، اسلام و ولایت را درک نکرده است. اسلامیت نظام و ولایت یعنی به میدان آوردن مردم، نقشدادن به مردم، نهفقط آگاهیدادن بلکه مردم را به قدرت تشخیص برساند. صریحاً خداوند متعال در قرآن میفرماید: «لیقومَ النّاسُ بالقسط» (حدید،25)؛ ما پیامبران را میفرستیم تا مردم به قسط قیام کنند. خیلی از مظلومیتهای اهلبیت(ع) به این علت است که گذاشتند مسئولیت و نقش مردم خودش را نشان بدهد. جمهوریت توضیح اسلامیت نظام است، نه یک قید اضافه به اسلامیت.
بحث مشروعیت را از مشارکتهای موسمی که پایین و بالا میشود باید جدا کرد. کسی که تورم او را اذیت میکند، میگوید میخواهم با مشارکتنکردن اعتراض کنم. این چه ربطی به نظام دارد؟ همان کسی که در انتخابات شرکت نمیکند، در تشییع سردار سلیمانی میآید. مردم ما باهوش هستند، وقتی میبیند خطّ مقاومت پیروز شد، میگویند ما میتوانیم به خطّ مقاومت اعتماد کنیم، پس پای صندوق میآییم؛ چون این نظام خطّ مقاومت را دنبال میکند. اینها نشان میدهد صرف شرکتنکردن در انتخابات وجه منفی ندارد.
مردم باید مشارکت حقیقی داشته باشند، نه اینکه مثل کشورهای دیگر، احزاب با عملیات روانی آنها را فریب دهند و از آنها رأی بگیرند. وقتی مشارکت حقیقی باشد، بر اساس دلایل بیهوده مثل تبلیغات دوقطبی و پولکی، مردم به کسی رأی نمیدهند. رهبری فرمودند مردمسالاری دینی فقط به شرکتکردن در انتخابات نیست؛ وقتی مردم خودشان ادارۀ امورشان را به عهده بگیرند، مردمسالاری حقیقی تحقق پیدا کرده است.
شاید برای هرچه حقیقیترشدن مشارکت مردم لازم باشد روش انتخابات را عوض کنیم تا کسی نتواند با تبلیغات از مردم رأی بیاورد. چرا با انتخابات قهر کنیم؟! روش انتخابات را عوض میکنیم. کاری میکنیم نمایندگان حقیقی مردم وارد بشوند. در محلهها افرادی مثل شهید صدرزاده که خادم مردم هستند، حلقههای میانی بین مردم و مسئولین باشند و آنها ردههای بالا را انتخاب کنند. حلقۀ میانی اینقدر برای مردم محل دویده که همه با هر نظرو سلیقه دوستش دارند.
یکی از آسیبهای مشارکت به شکل فعلی وجود احزاب است. شاید در آینده مشارکت بهقدری حقیقی و فراگیر شود که به حزب نیاز نداشته باشیم. آنچه امروز به نام حزب وجود دارد باندبازی است. هیچکدام مسئولیت نمایندهای را که انتخاب کردهاند قبول نمیکنند. احزاب به اندازۀ چهارده تا سکۀ عقدنامه ازدواج هم افراد خودشان را تضمین نمیکنند.
وقتی مشارکت فراگیر و حقیقی باشد، هیچکس چون آقازاده، داماد یا فامیل است یا در فلان باند است بالا نمیآیند. اگر امثال شهید صدرزادهها به مجلس بروند، تمام ملت آنها را میپسندند. جناحبازی محو میشود و آرزوی یک جامعۀ یکپارچۀ پیشرو محقق میشود.
📺 برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف»- شبکۀ سه- ۱۴۰۲.۱۰.۱۷
صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
💠 احساس مسئولیت اجتماعی و مشارکت حقیقی مردم در ادارۀ جامعه، از مؤثرترین عوامل مشارکت مردم در انتخابات است
📌 برنامۀ تلویزیونی «جریان» با موضوع عوامل مؤثر بر میزان مشارکت در انتخابات
🔶 مساجد، مدارس و دانشگاهها چهکار کردند که بعضیها احساس مسئولیت لازم برای مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات را ندارند؟!
🔶 احساس مسئولیت اجتماعی اصل و اساس دین است؛ اگر حذف بشود چیزی باقی نمیماند
🔶 وقتی شما در همۀ موضوعات مردم را مشارکت بدهید، مردم در انتخابات هم مشارکت میکنند
🔶 نظارت مردم بر رفتار نمایندگان، مشارکت را افزایش میدهد
🔶 کسانی که قدرت افزایش مشارکت مردم را ندارند باید از عرصۀ ادارۀ کشور بیرون بروند
------------
#علیرضا_پناهیان
ما از نظر فرهنگی جامعهمان را برای سطح مطلوب از نظر مشارکتجویی و به تعبیر دقیقتر احساس مسئولیت کلان اجتماعی بار نیاوردیم. احساس مسئولیت درجات مختلفی دارد: نسبت به خود، خانواده، محل، شهر، جامعه، امّت اسلامی و از اینها بالاتر جهان. موضوع امامزمان (عج) احساس مسئولیت نسبت به جهان است. احساس مسئولیت برای کلّیت کشور باید از اهداف میانی مسیر تربیت دینی باشد.
تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش و دانشگاه باید به گونهای باشد که هرکس از آن بیرون آمد، نتواند تصور کند که مشارکت سیاسی نداشته باشد و در انتخابات شرکت نکند. مساجد و مدارس باید ببینند چهکار کردند که بعضیها احساس مسئولیت لازم را برای مشارکت سیاسی در موضوعی مثل انتخابات ندارند. همۀ شهدا از مساجد میآیند؛ چون مساجد پیش از انقلاب یا ابتدای انقلاب، نیروهایی تربیت میکردند که مسئولیت اجتماعی داشتند.
صداوسیما چند فیلم برای افزایش فرهنگ مشارکت و مسئولیتپذیری اجتماعی ساخته است؟! شعار شهدا و شهادت میدهیم، ولی این مسئله را برای مردم ملموس نکردیم که شهید یعنی کسی که برای راحتی و سربلندی مردم، بدون چشمداشت از جانش میگذرد. شهدا حتی به بدی مسئولان کشور نگاه نکردند و چرتکه نینداختند، ولی ما برای رأیدادن حساب و کتاب میکنیم؛ بنابراین فرهنگ شهادت را درست منتقل نکردهایم.
یکی از پایههای مشارکت بالا کار فرهنگی است که باید در جامعه بهصورت عمیق و ریشهدار انجام بگیرد. غیر از انتخابات موضوعات دیگر هم به احساس مسئولیت اجتماعی برمیگردد مثل حجاب. هرکس دلش برای جامعه بسوزد - دین هم نداشته باشد- نسبت به حجاب مقیّد میشود. احساس مسئولیت اجتماعی اصل و اساس دین است؛ اگر حذف بشود چیزی باقی نمیماند.
عامل دوم کاهش مشارکت، این است که شما فقط برای انتخابات مردم را به مشارکت دعوت کنید. وقتی شما در همۀ موضوعات مردم را مشارکت بدهید، در انتخابات هم مردم تحت تأثیر عوامل منفی قرار نمیگیرد و مشارکت میکنند. چقدر از کارخانهها و شرکتهای دولتی هست که باید به مردم سپرده شود؟ پیاده نشدن مطلوب اصل 44 قانون اساسی تقصیر کدام دولت و مجلس است؟ چرا ائمۀ جمعه و مساجد با اعتبار خودشان زمینۀ ایجاد تعاونیها را در جامعه فراهم نکردند تا فلان کارخانه را دولت به مردم بسپارد؟ اگر مردم در مساجد فقط نماز بخوانند آن نماز، یک نماز سکولار میشود. تا مثل رسولخدا (ص) مدیریت و مسئولیت را به مردم نسپارید، احساس مسئولیت تمرین نمیشود.
وقتی استاندار، نمایندۀ مجلس، امام جمعه و جماعات و ... با امکاناتی که در اختیار دارند مشارکت مردم را در ادارۀ جامعه افزایش بدهند، رأیگیری سهل میشود و با تبلیغات منفی، تخریبها و خیلی از مشکلات مشارکت اجتماعی کاهش پیدا نمیکند.
برای اینکه این هدف در کوتاهمدت محقق شود باید عدهای از نمایندهها دست روی قرآن بگذارند و قول شرف بدهند؛ مانند دورۀ قبل نشود که قول شفافیت دادند و عمل نکردند. شفافیت از جهت نظارت بر رفتار نمایندگان مشارکتدادن سیاسی مردم است. نظارت مردم بر رفتار نمایندگان، مشارکت را افزایش میدهد.
کسانی که تابع باند خودشان هستند و همچنین کسانی که روی عرضۀ خودشان و نیروهایی که در اطرافشان تشکیل دادند تکیه میکنند، به درد نمایندگی نمیخورند چون به مردم میدان نمیدهد و در میان مردم مشارکت ایجاد نمیکنند.
یک زمانی کسانی که ضدّاسلام بودند باید از مجلس و دولت بیرون میشدند. الآن کسانی که قدرت افزایش مشارکت مردم را ندارند باید از عرصۀ ادارۀ کشور بیرون بروند؛ در عرصۀ سیاسی مثل شفافیت، در عرصۀ اقتصادی مثل اجرای اصل 44 قانون اساسی و در عرصۀ معیشت مثل اجرای تعاونیها.
کسی که برای پروژههای محلی از دولت پول میگیرد به درد امروز جامعه نمیخورد. الآن عنصر سیاسی موفق که جامعه برای حلّ مشکلات کشور به او نیاز مبرم دارد، عنصری است که موجبات افزایش مشارکت مردم را به انحاء مختلف ایجاد کند.
📺 برنامۀ تلویزیونی «جریان» - شبکۀ یک - ۱۴۰۲.۱۰.۲۰
صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
🔸 آیا عوامل مظلومیت حضرت علی(ع) هنوز باقی است؟
🔸عمق مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)
🔸علی بن ابیطالب(ع) حقیقت دین است
🔸حسادت مذهبیها؛ اولین عامل مظلومیت حضرت علی(ع)
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟
#علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
ما از مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) مطالب فراوانی شنیدهایم؛ و مظلومیت کلمهای است که خود حضرت در وصف خودشان بیان میفرمودند. حتی اینقدر تکرار میکردند این را، یکبار اشعث ملعون اعتراض کرد که بس است دیگر! چقدر میگویی من مظلوم هستم؟! حضرت میفرمودند: «مازِلتُ مظلوماً»؛ من پیوسته مظلوم بودهام(دانشنامه امام علی علیه السلام، جلد: 1، صفحه : 457). این ماه هم به نوعی ماه مظلومیت حضرت علی(ع) است ولی مظلومیت حضرت را نباید سطحی نگاه کرد.
چه عواملی حضرت علی(ع) را مظلوم قرار داد؟ آیا آن عوامل هنوز باقی هستند؟ تا وقتی ظهور رخ نداده، باید دنبال ریشهیابی و شناخت عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) باشیم و به برطرفکردن آنها در بین خودمان بپردازیم که اگر این کار را نکنیم، مظلوم بعدی امام زمان(عج) خواهد بود. البته ایشان زمانی تشریففرما خواهند شد که دیگر مظلوم واقع نشوند و صرفاً مقتدر خواهند بود. اما امیرالمؤمنین علی(ع) مظلوم مقتدر بود.
برای اینکه بتوانیم ریشههای مظلومیت را عمیق درک کنیم باید بدانیم این همه فضائل امیرالمؤمنین(ع) را که ما میشنویم، آن مردم میدیدند ولی باز هم این همه ظلم به حضرت میکردند! فهم مظلومیت امام حسین(ع) سهلتر از درک مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است لذا برای روضههای اباعبدالله الحسین(ع) بیشتر سینه زده میشود ولی حضرت امام(ره) میفرمود مصیبت امیرالمؤمنین بالاتر از مصیبت سیدالشهداست.
اما مظلومیتهای رسول خدا(ص) پیچیدهتر از مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است. یکی از کلمات خودِ امیرالمؤمنین علی(ع) این است که: «کُلُّ حِقدٍ حَقَدَتهُ قریش عَلَی رسول الله أظهَرَتهُ فیَّ»؛ هر کینهای که از پیغمبر به دل داشتند قریش، به من اظهار کردند(دانشنامه امام علی(ع) جلد: 1، صفحه: 1458). پس ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) یعنی ریشههای مظلومیت پیغمبر اکرم(ص). مسئله این است که در مورد رسول خدا هم که به ظاهر احترام گذاشتند، البته در آن احترامها هم خیلی حرفها هست، این پیچیدگی و پنهانی ما را به ژرفای دین میبرد. دین چیست که وقتی در علی بن ابیطالب(ع) تجسّم پیدا میکند، اینقدر مظلوم واقع میشود که صدها سال بر منبرها او را لعن میکردند؟
علی بن ابیطالب(ع) حقیقت دین است. اگر دقیق متوجه نشویم که چرا امیرالمؤمنین(ع) اینقدر مظلوم واقع شده، یعنی حقیقت دین را متوجه نشدهایم. در هر عصری ما وارد عرصۀ معارف جدید میشویم که حقایق جدیدی را باید از دین بفهمیم تا دین را در زمان خودمان درک کنیم. الآن زمان ما زمانهای شده که بدون عمق پیدا کردن بیشتر در معارف دینی، زمین خواهیم خورد.
حضرت علی(ع) میفرماید هر کینهای که قریش از رسول خدا داشت در من ظاهر کرد. چه کینهای؟ برای چی؟ ما انشاءالله شبهای بعد دربارۀ کینههای قریش نسبت به رسول خدا صحبت خواهیم کرد. پیامبر اکرم(ص) کجا مبعوث شدند؟ در مکه. مکه کجا بود؟ مذهبیترین شهر جهان. خانۀ کعبه، مورد احترام همۀ اقوام دیندار جهان از ایران تا هر کجای دیگر بود.
کعبه مقدس بود و جایی که مقدس است، آدمهای مذهبی در آن هستند. به زبان ساده باید گفت مذهبیها جلوی پیغمبر(ص) ایستادند. در قرآن کریم بارها خداوند متعال میفرماید اینها به خدا مؤمن بودند. فضای مکه فضایی است که مذهبیترین شهر است. در این فضا علی بن ابیطالب(ع) در خانۀ کعبه بهدنیا آمد. همه در کوچه و بازار وصف علی(ع) را میگفتند و معجزۀ شکافته شدن خانۀ کعبه و مولودی که سه روز پس از بهدنیا آمدن از خانۀ کعبه خارج شده؛ در شهری که محورش خانۀ کعبه است، زبان به زبان گفته میشد اما اولین مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) همینجا بود. آنها باید به وجود چنین مولودی افتخار میکردند، اما چه کردند؟ به او حسادت کردند. گفتند چرا نباید بچههای ما در خانۀ کعبه به دنیا بیایند؟ اولین نقطۀ مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) حسادتی بود که همان به اصطلاح مذهبیها، نسبت به علیبنابیطالب(ع) روا داشتند.
لازم است که در مورد آثار اجتماعی حسادت بهعنوان اولین عامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و پیامبر اکرم(ص) تأمل کنیم. آیا این حسادت الآن دیگر نیست؟ این قبیل حسادتها یکی از مشکلات مؤمنین است. درجۀ این حسادت متفاوت است و محل تجلّی این حسادت در بین انسانها فرق میکند.
📢صوت(۲۲دقیقه): @panahian_mp3
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر اول ماه رمضان
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۲/ قسمت اول
🔘 غرور به حقانیت، یکی از مشکلات جامعۀ دینی
🔘 رد پای حسادت در تحلیلهای سیاسی
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
ما وقتی میخواهیم ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) را عمیقاً درک کنیم، باید به بستر تولد دین، یعنی جامعۀ قریش که پیامبر اکرم(ص) در آن مبعوث شد نگاه کنیم. اگر این جامعه را خیلی خراب بدانیم، کما اینکه مستشرقین برای پایین آوردن جایگاه پیامبر اکرم(ص) این کار را میکنند که جامعۀ قریش را دارای هیچ فضیلتی نمیدانند، در واقع گفتهایم که پیامبر(ص) در هدایت آن جامعه هنر نکردهاند، و هر فرد دیگری هم در آن درماندگی وارد میشد، با کمی فهم و شعور، منجی آنها میشد.
برخی از ایرادها در مورد عرب جاهلی و اعراب بادیهنشین بوده است ولی کسانی که در مکه بودند، نوعاً افراد برجستهای بودند. این افراد مشکلی در ایمان نداشتند ولی تحریفی در شیوۀ دینداریشان وجود داشت. این افراد در ایمان به خانۀ کعبه و صاحب خانۀ کعبه مشکلی نداشتند که اتفاقاً همین افزایش ایمان، موجب افزایش غرورشان هم شده بود؛ یعنی غرور به حقانیت. من عبارت غرور به حقانیت را برای اولین بار در کتاب «شذرات المعارف» مرحوم آیت الله شاهآبادی، استاد عرفان حضرت امام(ره) دیدم.
معنای غرور به حقانیت این است که ما وقتی که میبینیم بر حق هستیم یک غروری پیدا میکنیم. این غرور در میان قریش بالا بود. قریش نان ایمانش را میخورد، نان خانۀ کعبه را میخورد و در شرایطی که همه مردم دور خانۀ کعبه طواف میکنند و پول و مقام قریش تأمین میشد، ناگهان فرزند ابوطالب در آنجا به دنیا آمد در حالی که فرزند هیچ کدام از قریش در خانۀ کعبه به دنیا نیامده بود و همین مطلب، عامل حسادت و کینه طولانی و تاریخی نسبت به جناب ابوطالب و امیرالمؤمنین(ع) شد. پس یک حسادتی بین مؤمنان هست و وقتی یک جامعۀ ایمانی تشکیل میشود، این حسادتها هم شکل میگیرد.
امام صادق(ع) میفرماید حسادت دو جور است؛ حسادت از سر نادانی، و حسادت از روی فتنهگری(الْحَسَدُ حَسَدَانِ حَسَدُ فِتْنَةٍ وَ حَسَدُ غَفَلَةٍ....؛ تحف العقول ص371). حضرت در ادامه میفرماید حسادت از سر نادانی، حسادت ملائکه به خلقت حضرت آدم بود. بعد توضیح میدهند که وقتی خداوند متعال فرمود: «إنّی جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»(آیه 31 سوره بقره)، آنها گفتند که آیا کسی را خلق میکنی که خون میریزد و فساد میکند؟ منظور ملائکه این بود که ما هستیم دیگر و هیچ گناهی هم نمیکنیم، چرا انسان را آفریدی؟ این حسادت از سر جهل است که تعبیر «لا تعلمون»، همین را دلالت میکند. حسادت بسیار ظریف و مرموز است. گاهی آدم یک تحلیل به زعم خودش عاقلانه، مصلحتجویانه و منصحانه ارائه میدهد ولی نمیداند که دارد حسادت میکند و میگوید من دارم دلسوزی میکنم. امام صادق(ع) در ادامه میفرماید حسادت از روی فتنه، حسادت ابلیس بود که مقابله کرد و در مقابل انسانها قرار گرفت.
به داستان ابلیس و آدم و داستان قابیل و هابیل هم در صدر خلقت باید بیشتر توجه کرد چرا که هر دو داستان ریشه در حسادت داشت. آیا این دو داستان نمیخواهد به ما بگوید که این موضوع، موضوع اصلی در زندگی اجتماعی شما است؟ ما تا حسادت را درک نکردهایم نباید وارد جامعه بشویم. ما تا حسادت را در خودمان پیدا نکردهایم، نباید ادعای تهذیب نفس و تقوا بکنیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دوم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۲/ قسمت دوم
🔘 باید روانشناسی و جامعهشناسی کنار هم باشند تا بتوانیم واقعبینانه قضاوت کنیم
🔘 نقش حسودانی که از سر نادانی حسادت میکنند
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
این حسادتها آثار اجتماعیها هم دارد. حسادت یک صفت اخلاقی است که امام صادق(ع) فرمودند مانند گوشت و خون هر انسانی در وجودش جاری است(معاني الأخبار، ص244). نکتۀ بسیار مهم این است که از نظر اجتماعی زمینههایی پیش میآید، حادثههای سیاسیای رخ میدهد که محلّ بروز آن حسادت میشود. لذا حسادت و سیاست اینها همه دو روی یک سکه هستند و متأسفانه خیلیها در تحلیل سیاسی به حسادتها و انگیزهها اشاره نمیکنند. این یکی از نقصهای جامعۀ ما است که روانشناسی را کنار گذاشته و فقط میخواهیم جامعهشناسی کنیم. باید روانشناسی و جامعهشناسی کنار هم باشند تا بتوانیم واقعبینانه قضاوت کنیم. آیا درست است که روانشناسی را کنار بگذاریم و سراغ اقتصاد برویم؟ کسی که حرصش هیچوقت تمام نمیشود و روانشناسی اقتصاد خودش را هم نمیشناسد؛ همیشه ناآرام و ناراضی است. با اینکه جیبش پر است، نا آرام است چون حریص است. ما نمیتوانیم روانشناسی را از اقتصاد و از علوم سیاسی جدا کنیم. این مباحث به هم تنیده است.
حسادتی که عامل فتنه است، در عدۀ اندکی موجود است. ولی همیشه کمککار اینها، حسودانی هستند که از سر نادانی حسادت میکنند. چرا میبینیم یک جامعه دل خوشی از امیرالمؤمنین(ع) ندارد! آخر برای چی؟! شما چهکار دارید با علی بن ابیطالب(ع)؟ مگر چند نفر ایشان رقیب دارد؟ ده نفر با ایشان رقابت، عداوت و حسادت دارند. خب بقیۀ شماها چی؟ شما چرا خوشحال میشوید علی(ع) کنار برود؟ این یک مسئلۀ فوقالعاده است. اینکه گفته میشود اگر محبت اهلبیت(ع) را داشته باشید، نجات پیدا میکنید یعنی از گرفتاری این حسادتها نجات پیدا میکنید.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دوم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۳
🔘 حسادت، عامل ظلم معاویه به حضرت علی(ع)
🔘 حسادت، محل اصلی درگیری در طول تاریخ
🔘 ضرورت آشنایی مؤمنین با موضوع مهم حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حضرت علی(ع) نامهای خطاب به معاویه دارند(الغارات، ج۱، ص۱۱۵) که ریشۀ مظلومیت خودشان و سابقۀ تاریخی این ریشه را بیان میکنند. در این نامه امیرالمؤمنین علی(ع) تصریح میکنند که آن چیزی که موجب ظلم معاویه به ایشان شده، حسادت است. حضرت در این نامه از فضائل خودشان سخن میگویند و کسی که حسادت به امیرالمؤمنین(ع) دارد، نمیتواند فضایل ایشان را تحمل کند. مسئلۀ حسادت، مسئلۀ جدی بشر است و با عدم تصریح به فضائل حضرت علی(ع)، و عدم تصریح به حسادت امثال معاویه نمیتوان ریشۀ حسادت را خشکانید. در این نامه میبینیم که حسادت، مسئلهای در طول تاریخ و عامل مظلومیت حضرت(ع) بوده است.
یکی از آیاتی که حضرت علی(ع) به عنوان فضیلت خودشان در این نامه اشاره میکنند، این آیه است « أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ» (نساء/۵۹). سپس میفرماید: «هي لَنا أهْلَ البَيت، لَيْسَت لكم»؛ اینها برای ما اهل بیت(ع) است، برای شما نیست. حضرت میداند این نامه باقی خواهد ماند. ایشان میخواستند تصریح بکنند محلّ نزاع کجاست. محلّ دعوا کجا بوده است. حضرت در ادامه به مخالفت با انبیاء در طول تاریخ اشاره کرده و بعضی از آیات قرآن را به حسادت مردمانی علیه پیامبران تحلیل میکنند که وقتی ما خودمان این آیه را میخوانیم، آن آیات را تحلیل به حسادت نمیکنیم.
هر کسی به امیرالمؤمنین(ع) نزدیک شود، به همان نسبت مورد حسادت واقع خواهد شد. دوستان امیرالمؤمنین(ع) باید این موضوع را بدانند که به آنها حسادت خواهد شد و بستگی به این دارد که چقدر قلب شما به حضرت نزدیک شده باشد. مسأله اصلی این بوده است.
ما باید آماده باشیم که اگر روزی امام زمان(عج) یکی از ما را انتخاب کرد و او را بر دیگران برتری داد، او را بپذیریم.
متأسفانه ما بچههایمان را با اصول عقاید آشنا میکنیم ولی آنها را با مبنای مخالفین این عقاید بر حق آشنا نمیکنیم. عدم پذیرش این عقاید، بر اساس دلایل عقلانی نیست. بلکه مسئلۀ روحی است. مسئلۀ فکری و عقلی نیست که شما استدلال بیاوری. این روح ما است که عقل و فکر ما را هدایت میکند. قرآن ریشه مخالفت با حق را کاملاً روحی دانسته و میفرماید « فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا»(سوره بقره، آیه ۱۰).
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سوم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۴
🔘 حسادت نخبگان و خواص، یکی از علل مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع)
🔘 ابوسفیان، نمونهای تاریخی از حسادت نخبگان به پیامبر اکرم(ص)
🔘 تفاوت حسادتهای نخبگان در زمان پیامبر(ص) و در زمان امیرالمؤمنین(ع)
🔘 سعد ابن ابی الوقاص، نمونهای تاریخی از حسادت نخبگان به امیرالمؤمنین(ع)
🔘 نخبگان حسود، معمولاً راه وسط و میانه را انتخاب میکنند
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
برای تحلیل مسائل اجتماعی و سیاسی باید به جنبۀ روانی آنها نیز توجه شود. برای ریشهیابی مظلومیت پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) نیز به عنوان یک بحث اجتماعی - سیاسی باید به جنبههای روانی آن توجه کرد. یکی از عواملی که پدیدهای مثل حسادت در مسائل اجتماعی و سیاسی را به وجود میآورد، حسادت نخبگان و خواص است.
به عنوان مثال یکی از کسانی که نسبت به جایگاه پیامبر حسادت ورزید، ابوسفیان بود. ابوسفیان فردی بود که شأن و منزلت اجتماعی بالایی در بین قریش داشت و از تجار و افراد تأثیرگذار قریش بود ولی با پیامبری رسول خدا(ص) این جایگاه کم رنگ شد و ابوسفیان مقابل پیامبر اکرم(ص) ایستاد. رسول خدا(ص) به ایشان فرمودند مگر تو قبول نداری که من پیغمبر هستم؟ گفت چرا قبول دارم. رسول خدا(ص) فرمودند پس چرا با من میجنگی؟ گفت تو از جایگاه من در میان قریش خبر داری و دیگر با وجود پیامبری تو، شرفی برای من باقی نمانده است(أنساب الأشراف، بلاذری، ج۵، ص ۱۶). این یک مثال از خواص و نخبگانی است که از روی حسد مقابل رسول خدا ایستادند.
حسادتی که در زمان پیامبر نسبت به رسول خدا(ص) وجود داشت، آشکار بود و گاهی هم صادقانه بیان میشد. دشمنان پیامبر(ص)، اکثراً افرادی بودند که از قبل جایگاهشان محکم و قوی بود و با پیامبری حضرت محمد(ص) دچار حسادت شدند. اما حسادتی که در زمان امیرالمؤمنین(ع) اتفاق افتاد خیلی پیچیدهتر بود. چون حضرت علی(ع) با افرادی روبرو بودند که به واسطۀ اسلام، عزّت و جایگاهی پیدا کرده بودند، بنابراین حسادت و ظلمشان خیلی بیشتر و پیچیدهتر از حسادت مشرکین قریش نسبت به پیامبر(ص) بود.
سعد بن ابی وقاص اولین کسی بود که در راه اسلام تیر انداخت(الجعفريات (الأشعثيات)، ص: ۲۴۰)، ولی به خاطر حسادت، حاضر نشد بعد از خلیفۀ دوم در شورایی که تشکیل شد به حضرت علی(ع) رأی دهد با اینکه می دانست حق با علی(ع) است. در زمان حکومت حضرت علی (ع) نیز حاضر نشد با ایشان بیعت کند. او شخصیتی داشت که اگرچه در موقعیت های مختلف در ظاهر از حضرت علی (ع) دفاع می کرد، امام نسبت به حضرت حسادت داشت. حسادت سعد نسبت به حضرت علی(ع) طوری بود که باعث شک و تردید او شده بود.
تعبیر امیرالمؤمنین(ع) در مورد سعد این بود که او "امام المذبذبین" است(کتاب سليم، ج۲، ص: ۸۲۷). حسادت، شک و تردید می آورد به طوری که فرد بین حق و باطل قرار میگیرد و مسیر وسط و اعتدال را در پیش میگیرد. این روحیه خواصی است که حسادت دارند. حسادت این کار را با آدم میکند. بعد یک قیافۀ حق به جانب هم میگیرند که «من هنوز حق را تشخیص ندادهام و باید بررسی کرد». معمولاً حسودها وسط را میگیرند و قیافۀ حق به جانب و متعادلی به خودشان میگیرند؛ نه حق، نه باطل. یک قیافۀ اعتدالی به خودشان میگیرند، مخصوصاً اگر جبهۀ هم حق دچار مشکلاتی شده باشد؛ اینها دیگر نانشان توی روغن است.
اینها از وسط راه میروند و بین حق و باطل قرار میگیرند. اینها روحیۀ خواصی است که تأثیر اجتماعی-سیاسی دارند ولی آغشته به حسادت هستند. حسادت یکی از رذیلههای پایه، برای گناه سیاسی-اجتماعی است.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهارم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۵
🔘 حسد، بدترین ویژگی انسان
🔘 دشواری امتحان با حسادت
🔘 ترسیمی از شرایط دشوار امتحان در موضوع حسادت
🔘 چگونه از حسادت نسبت به فرزندان پیامبر(ص) دور شویم؟
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسد، بدترین ویژگی انسان
حسد یکی از اصلیترین ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) است. برای اینکه معلوم شود حسد در بین همه بدیها چه جایگاهی دارد، چند روایت عرض میکنم. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «إیاکَ و الحسد فإنّهُ شَرُّ شیمَةٍ و أقبَحُ سَجیَّةٍ»(غررالحکم و درر الکلم، ص۳۸)؛ از حسد بپرهیزید که بدترین خصلت انسان میتواند باشد.
عجیبترین روایتی که در این موضوع میتوان مطرح کرد، روایتی از امام هادی(ع) است که میفرمایند: آن درخت ممنوعهای که خداوند بر حضرت آدم(ع) ممنوع کرده بود، درخت حسد بود(تحفالعقول، ص۴۷۹).
دشواری امتحان با حسادت
خداوند متعال در موضوع حسادت، از مردمان زمان رسول خدا (ص) امتحان سختی گرفت. البته امکانات زیادی هم به آنان داده بود، شخص اول عالم خلقت یعنی رسول اکرم(ص) را به سوی آنان فرستاد، خانۀ کعبه در میان آن مردم قرار داشت و معجزات مربوط به آن را دیده بودند. خدا فرمود حق دارم از شما سختترین امتحان حسادت را بگیرم؟
هنگامی که وجود شریف پیامبر اکرم(ص) به خوبی در بین مردم جا افتاد، به مردم فرمودند اگر خدا از شما یک چیزی تقاضا بکند، شما اجابت میکنید؟ آیا از کسی که به شما خدمت کرده، تشکر میکنید و اجر او را میدهید؟ دو سه روز از مردم این سؤالها را پرسیدند ولی مردم جواب درست و حسابی نمیدادند. پیامبر(ص) فرمود آن چیزی که خدا از شما خواسته این است که اجر رسالت من را اداء کنید. «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى(سوره شوری، آیۀ ۲۳)». اجر رسالت من این است که بچههای من را دوست داشته باشید. اما با این شرایط حسادتها بیشتر تحریک میشود و عدهای میگویند میخواهد بچههای خودش را به ما تحمیل کند. برخی از این جلسه بلند شدند و بیرون رفتند، گفتند این آیۀ قرآن نبوده و رسول خدا(ص) از خودش این را درآورده است. آیۀ بعد نازل شد، «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى عَلَى اللهِ كَذِباً (سوره شوری، آیۀ ۲۴)»؛ رسول خدا(ص) افرادی که در حال بیرون رفتن از جلسه بودند را صدا کردند و آیه بعد را قرائت کردند. یک عده نشستند، گریه کردند و گفتند عجب تهمتی به پیامبر(ص) زدیم.
ترسیمی از شرایط دشوار امتحان در موضوع حسادت
این مسئله همین امروز هم قابل تحمل نیست. بهطور کلی تبعیض خوب نیست و حسادت افراد را بر میانگیزد ولی آدمها با هم فرق میکنند و خدا دستور میدهد که این شخص باید بر دیگران برتری داشته باشد. سایر افراد هم باید این را بپذیرند. اگر بعد خدا بفرماید بچۀ او هم باید بر بچههای شما برتری داشته باشند؛ پذیرش این مطلب، سخت است و این، امتحان بسیار سختی بود که از مردم زمان پیامبر(ص) گرفته شد. این قبیل حسادتهایی که اندک اندک در دل مردم مدینه جمع شده بود باعث شد که همۀ مردم مدینه صدای فاطمۀ زهرا(س) را بشنوند ولی بیاعتنایی کنند.
در فضای عادی امروز هم اگر امام جماعت مسجدی بگوید دو جوان من برتر از همۀ جوانهای شما هستند، باور کنید دیگر از فردا کسی پشتسر او نماز نمیخواند. آیا چنین مطلبی قابل تحمل است؟ پذیرش خود پیامبر(ص)، مرحله اول بود و مردم باید بعد از آن برتری بچههای پیغمبر را هم قبول میکردند و آنها را دوست میداشتند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ عِتْرَتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِه»؛ هیچ بندهای ایمان نمیآورد مگر آنکه من برایش دوستداشتنیتر از خودش باشم و خاندانم برایش ارجمندتر از خاندان خودش باشد و خانوادهام برایش دوستداشتنیتر از خانواده خودش باشد(امالی، صدوق، ص۳۳۴).
چگونه از حسادت نسبت به فرزندان پیامبر(ص) دور شویم؟
در چنین شرایطی باید با توجه به فضایل فرزندان پیامبر اکرم(ص) و مظلومیت آنها، نه تنها حسادت آنان را از دل خود ریشهکن کنیم، بلکه عاشق اهل بیت(ع) هم باشیم. این معجزۀ الهی است که ما بچههای پیغمبر(ص) را دوست داریم و عاشق آنها هستیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پنجم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۶
🔘 حسادت، انگیزهای تأثیرگذار در حیات بشر
🔘 چگونه میتوانیم هر روز علیه جریان حسادت اقدام کنیم؟
🔘 معنای باصفا بودن
🔘 آشنایی با دو گروه از آدمهای باصفا
🔘 سه پیشنهاد برای مبارزه با حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت، انگیزهای تأثیرگذار در حیات بشر
اگر چه موضوع حسادت، صرفاً یک موضوع اخلاقی تلقی میشود ولی واقعاً هم یک موضوع اعتقادی و یک هم موضوع اجتماعی-سیاسی است. باید به حسادت به عنوان یک انگیزۀ مؤثر در حیات بشر نگاه بکنیم. اگر چه معمولاً حسادت بین رقبا و همصنفان ایجاد میشود ولی آیه شریفه قرآن در مورد حسادت کفار به مؤمنین میفرماید: وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ؛ بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد -که در وجود آنها ریشه دوانده- آرزو میکردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر باز گردانند(سوره بقره، آیه ۱۰۹). مؤمن، ارزش، زیبایی و صلابتی پیدا میکند که کفار به او حسادت میکنند.
چگونه میتوانیم هر روز علیه جریان حسادت اقدام کنیم؟
اگر حسادت منشأ کفر و منشأ تمام درگیریهای تاریخی است، لازم است خداوند یک تمرینی به ما برای مقابله با حسادت داده باشد. آن اقدام چیست که خداوند متعال برای مقابله با حسادت پیشبینی کرده و به ما هدیه داده است؟ به نظر من اگر حسادت اینقدر مهم است؛ لازم است خدا در نماز، تمرین مخالفت با حسادت را پیشبینی کرده باشد. خداوند در سوره حمد میفرماید: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ(سوره حمد، آیه۶)؛ خدایا ما را به راه راست هدایت کن. و در ادامه میفرماید: صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ (سوره حمد، آیه ۷) وقتی که شما میگویی من را به راه کسانی هدایت کن که به آنان نعمت دادهای، اعلام میکنی که من به کسانی که به آنها نعمت دادی، حسودی نمیکنم. من نمیگویم چرا آن نعمت را به آنها دادی و به من ندادی. فقط من را هم به راه آنها ببر. با این تعبیر، هر روز در نمازمان در سورۀ حمد، علیه حسادت اقدام میکنیم.
معنای باصفا بودن
اینکه میگویند فلانی آدم باصفایی است، یعنی چگونه است؟ اگر باصفا بودن را در نداشتن حسادت، خلاصه کنیم، حرف غلطی نگفتهایم. اینکه فلانی آدم باصفایی است، یعنی حسود نیست. آدم با صفا کسی نیست که مهربان باشد. شاید انسان مهربان، یک مهربانتر از خودش را ببیند و به او حسادت کند. آدمی که نماز میخواند هم باصفا نیست. چون اگر نمازخوانتر از خودش ببیند، ممکن است حسادت بورزد. اگر انسانی حسادت نورزد، حتی زیاد هم اهل نماز و عبادت آنچنانی نباشد؛ آدم باصفایی است و همه صفای او را درک میکنند.
آشنایی با دو گروه از آدمهای باصفا
افراد باصفا را در دوران دفاع مقدس و در میان رزمندگان میتوان دید. مهمترین عامل معنویت در دفاع مقدس، محبتی بود که بین رزمندگان و بدون حسادت به یکدیگر جریان داشت. فضای دیگری که میتوان جمعی را بدون حسادت سراغ گرفت، پیادهروی اربعین است. محبت بین مؤمنین در مسیر پیادهروی اربعین، نقطه مقابل حسادت است. مؤمنین به هم میگویند من مرید شما هستم، چون شما مرید حسین(ع) هستی. یعنی نه تنها به هم حسادت ندارند، بلکه عاشق یکدیگرند.
سه پیشنهاد برای مبارزه با حسادت
امروز هم ما ریشه مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) میتواند ادامه داشته باشد و ما با انجام چند کار میتوانیم علیه جریان حسادت، اقدام کنیم. اول اینکه به آیه شریفه صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ (سوره حمد، آیه ۷) با آن لطافت معنایی ضدّ حسادتش بیشتر توجه کنیم. دوم اینکه ذکر صلوات را با توجه بیشتری بگوییم. سوم اینکه فرهنگ موکبداری را در مسجد هم گسترش دهیم تا فضای محبت بیشتری بین مؤمنین شکل بگیرد. فکر نکنیم ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)، مخصوص به آن زمان بوده است. ما هم در معرض امتحان حسادت هستیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر ششم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۷ قسمت اول
🔘 سه مؤید قرآنی در اهمیت تاریخی حسادت
🔘 حسادت؛ صفتی پنهان و پیچیده در وجود انسان
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
سه مؤید قرآنی در اهمیت تاریخی حسادت
بحث دربارۀ روند حیات بشر و اصلیترین چالش زندگی انسان است. در روایتی امام هادی(ع) فرمودند: آن شجرۀ ممنوعهای که در واقع حضرت آدم و حوا به آن دست زدند، درخت حسادت بود(تحف العقول، ص۴۷۹). سه دلیل قرآنی به عنوان مؤید، در اینجا آورده شده است.
خداوند متعال در سورۀ طه (آیه ۱۲۳) میفرماید: «قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ؛ (خداوند) فرمود: هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود» میفرماید به سوی زمین و آن موقعیت پایینتر بروید که شما با یکدیگر دشمنی خواهید کرد. ریشه دشمنی همین حسادت است که مهمترین عامل دشمنی آدمها با یکدیگر است.
همچنین خداوند در آیه ۳۶ سورۀ بقره میفرماید: «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ؛ پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد؛ و آنان را از آنچه در آن بودند، بیرون کرد. و (در این هنگام) به آنها گفتیم: «همگی (به زمین) فرود آیید! در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود».
آیه ۲۴ سورۀ اعراف نیز میفرماید: « قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ؛ فرمود: (از مقام خویش) فرود آیید، در حالی که بعضی از شما نسبت به بعض دیگر، دشمن خواهید بود». هر جا خدا فرمان هبوط داده بعدش از دشمنی انسانها با یکدیگر سخن گفته است. پس جریان زندگی انسان با جریان حسادت گره خورده است و ما نمیخواهیم از این صفت به راحتی عبور کنیم. حداقلّ ابعاد این صفت، اخلاقی بودنش است ولی بعد به مباحث عظیم تمدنی کشیده میشود.
حسادت؛ صفتی پنهان و پیچیده در وجود انسان
آدمها به سادگی نمیتوانند بگویند من حسود نیستم، من که حسادت ندارم. گفتنش خیلی سخت است. ممکن است حسادت در روابط عاطفی بروز نداشته باشد ولی در روابط اجتماعی ابراز شود. ممکن است نسبت به ثروت دیگران نباشد ولی نسبت به معنویت دیگران باشد، یا بالعکس. در مورد اینکه حسادت و سایر رذائل در وجود انسان، پنهان میشوند، یک آیۀ قرآن هست که از آیات کلیدی قرآن است: «قَد أَفلَحَ مَن زَكَّیهَا وَ قَد خَابَ مَن دَسَّهَا، آیات ۹ و ۱۰ سوره شمس)». رستگار است کسی که خود را تزکیه کرد و «قد خابَ»، بیچاره است یا بدبخت میشود کسی که «دسّها». «دَسّها» یعنی بدیهای خودش را پنهان کرد و آن را توجیه کرد. مثلاً انسان علیه کسی که به او حسادت میکند اینطور دلیل میآورد و میگوید میدانی من چرا با او بد هستم؟ برای اینکه این عیب را داشت. ولی این عیبجوییها ریشهای جز حسادت ندارد. یک مادر، وقتی عیبی را در فرزندش میبیند، ندیده میگیرد. چون مادر، موجودی است که به بچهاش حسادت ندارد. نوعاً این طوری است که قصۀ حسادت، امری پنهان است.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفتم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۷ قسمت دوم
🔘 چند روایت در مورد پنهان بودن عیوب در وجود انسان
🔘 بدیهای پنهان، روزی آشکار خواهد شد
🔘 کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد مظلومیت خودشان
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
چند روایت در مورد پنهان بودن عیوب در وجود انسان
تشخیص حسادت در وجود انسان، کار سختی است چرا که با توجه به روایات، بسیاری از عیوب و رذایل در وجود انسان پنهاناند و حسادت هم به عنوان یک صفت بد، در وجود انسان مخفی است. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: لَيْسَ كُلُّ عَوْرَةٍ تُظْهَر (غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۵۵۶)؛ اینگونه نیست که هر عیبی در وجود انسان ظاهر باشد.
یا در روایتی دیگر امام علی(ع): عِنْدَ تَصْحِيحِ الضَّمَائِرِ تُبْدُو الْكَبَائِرُ (کافي، ج۸ ، ص۱۸)؛ به هنگام اصلاح درون، گناهان بزرگ نمايان گردد. وقتی که آدم میخواهد خودش را اصلاح کند، تازه بدیهایش رو میآید. آنهایی که نمیخواهند خودشان را اصلاح کنند، بدیهایشان هم از چشمشان پنهان میماند. خیلی از خود متشکر هم خواهند بود. ولی وقتی شروع به خودسازی میکنند، تازه میبینند در درونشان چه خبر است. چرا کسانی که خیلی خوب هستند، آنقدر گریه میکنند؟ چون خیلی روی خودشان کار کردهاند و از درون خودشان باخبر شدهاند.
بدیهای پنهان، روزی آشکار خواهد شد
امام باقر(ع) میفرمایند: وَ فِي تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ وَ الْأَيَّامُ تُوضِحُ لَكَ السَّرَائِرَ الْكَامِنَةَ (کافی، ج۸، ص۱۸). در دگرگونيهاى احوال و زمانه است كه گوهر مردان شناخته مىشود، و روزگار درونیات پنهان را براى تو آشكار مىسازد. اوضاع روزگار که تغییر میکند، جوهر آدمها مشخص میشود و ایام برای تو آن سرّ پنهان را واضح میکند.
میگویند که فلانی آدم خوبی بود، بد شد. نه ابداً اینطور نیست، بلکه او بدی پنهانی داشت که الان هویدا شد. این در مورد همه هست. ما عیبهای پنهانی داریم که باید بگردیم و آنها پیدا کنیم. بعضیها فکر میکنند یک کسی آدم خوبی بود ولی بد شد. مثلاً برخی افراد، دیندار هستند ولی بیدین میشوند. این تقریباً سخن باطلی است. ممکن است مواردی کمی اینطور باشد ولی معمولاً طرف در دلش، بدیهایی را پنهان کرده و دنبال بهانه میگردد، و بهانهاش هم از یک جایی و به واسطهای، جور میشود تا دقّ و دلیاش را خالی کند. بروز این بدیهای پنهان، برخی از جلوههای حسادت هستند.
کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد مظلومیت خودشان
کلامی از امیرالمؤمنین علی(ع) در شرح ابن ابیالحدید بر نهج البلاغه آمده که در این دعا رازی از مظلومیتهای حضرت بیان شده است. ایشان میفرماید: «اللَّهُمَّ انّى اسْتَعْدیکَ عَلى قُرَیْش ، فَاِنَّهُمْ اضْمَرُوا لِرَسوُلِکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ضُروُباً مِنَ الشَّرِّ وَ الْغَدْرِ، فَعَجَزوُا عَنْها، وَ حُلْتَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَها، فَکانَتِ الْوَجْبَةُ بى ، وَ الدَّآئِرَةُ عَلَىَّ .اللَّهُمَّ احْفَظْ حَسَناً وَ حُسَیْناً، وَ لا تُمَکِّنْ فَجَرَةَ قُرَیْشٍ مِنْهُما ما دُمْتُ حَیّاً، فَاِذا تَوَفَّیْتَنى وَ انْتَ الرَّقیبُ عَلَیْهِمْ، وَ انْتَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ شَهیدٌ»؛ (شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۲۹۸)
«خدایا! من در برابر قریش از تو استعانت میجویم (و شکایت پیش تو مىآورم). قریش دربارۀ پیامبر اکرم(ص)، نیّات پنهانی شوم و فریبنده به دل داشتند؛ اما از اجرای آن ناتوان ماندند و تو بین آنان و خواهشهایشان مانع بودی، و اکنون نوبت به من رسیده است و به طرف من هجوم آورده و به دورم حلقه میزنند. بار خدایا حسن و حسین مرا حافظ باش، و تا زنده هستم دست آسیب قریش را از آنان دور فرما، و چون بمیرم تو خود بر آنان حافظی، و تو بر هر چیز شاهدی».
امیرالمؤمنین(ع) هنگام این دعا صدا میزند که خدایا من به تو پناه میبرم از قریش که اینها کینههای خودشان را از پیامبر پنهان کردند، زورشان نرسید آن را ابراز کنند. و این کینه را نگه داشتند و سر من خالی کردند. حضرت(ع) در این کلام علاوه بر بیان حسادت و نیرنگی که قریش نسبت به ایشان داشت، برای در امان ماندن امام حسن(ع) و امام حسین(ع) از شرّ قریش هم دعا میکند.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفتم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۸
🔘 برتریهای معنوی امیرالمؤمنین (ع)
🔘 از خودگذشتگی و فداکاری امیرالمؤمنین(ع)
🔘 دلایل سیاسی و ولایت امیرالمؤمنین(ع)
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
سه دلیل حسادت به امیرالمؤمنین علی(ع)
1️⃣ برتریهای معنوی امیرالمؤمنین (ع)
ماجرای حسادت، یک ماجرای عمیق و همیشگی بین انسانها و به قدمت خلقت است. وقتی موضوع حسادتها برتری مادی نبوده و برتری معنوی مطرح باشد، حسادت شدیدتر میشود.
علی بن ابیطالب(ع) هنگام تولد در کعبه، برتری پیدا کردند و همین برای همۀ تاریخ بس است که به او حسادت کنند و همیشه سعی کنند او را در نظر نگیرند و حذف کنند. در این حال پیامبر اکرم(ص) هم در بین اصحاب خودشان به ایشان عنایت خاص میکنند و حسودان بیشتر بههم میریزند. مثلاً میفرمایند « لَضَرْبَةُ عَلِيٍّ يَوْمَ اَلْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ اَلثَّقَلَيْنِ »( اثبات الهداة، جلد۳، صفحه۴۵۶). وقتی که موضوع برتری معنوی پیش میآید، حسادت تقویت شده و به کینههای عجیبی تبدیل میشود. حسادت بهصورت عادیاش زندگی انسانها را مختل میکند و عداوتها پیش میآورد اما اگر این برتری بهصورت معنوی رخ بدهد، خیلی هولناک میشود.
2️⃣ از خودگذشتگی و فداکاری امیرالمؤمنین(ع)
حضرت زهرا(س) دربارۀ علت دشمنی با امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید «مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ نَقَمُوا مِنْهُ وَاللَّهِ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ بِحَتْفِهِ»( الاحتجاج، جلد۱، ص۱۰۸)؛ چرا از ابیالحسن کینه به دل دارند و از او متنفر هستند؟ یکی به دلیل شمشیر او، که خیلی از سران کافر و اقوام قریش را از بین برد و دومین دلیل اینکه ایشان مراعات نمیکرد و خودش را راحت فدا میکرد. بقیه اینقدر راحت خودشان را فدا نمیکردند. یعنی بهخاطر فداکاری امیرالمؤمنین(ع)، بهخاطر اینکه راحت از خودش میگذشت مورد کینه قرار میگرفت.
یک زمانی از جانب پروردگار عالم دستور آمد که هر کس میخواهد با پیامبر نجوا و گفتگو کند، باید حقّ ملاقات بدهد، صدقه بدهد(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاکمْ صَدَقَةً ؛ سوره مجادله، آیه 12). دیگر هیچکس به ملاقات پیامبر نرفت، جز علی بن ابیطالب(ع). او هر چه دارایی در خانهاش بود را یکییکی میفروخت و به دیدار رسول خدا(ص) میرفت. بعد میگفتند چرا علی بن ابیطالب(ع) این کار را میکند؟ فقرا و آنهایی که ندارند، دلشان میشکند! علی(ع) را مذمّت میکردند که چرا اینقدر فداکاری میکند؟
3️⃣ دلایل سیاسی و ولایت امیرالمؤمنین(ع)
در شرایطی که حضرت علی(ع) به دلیل ازخودگذشتگی، فداکاری و برتری معنوی، مورد حسادت بود؛ همین علی بن ابیطالب(ع) بنا میشود که رئیس مردم هم بشود، امیرالمؤمنین بشود. این مطلب برای حسودان دیگر قابل تحمل نیست. در آیات کریمۀ قرآن از قول کافران نقل شده است که میگفتند «وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِّثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ (سوره مؤمنون، آیه34)؛ و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید، مسلّماً زیانکارید». کافران از پذیرش ولایت انبیاء خودداری میکردند و برتری پیامبر را به عنوان فرد مقدستر نمیپذیرفتند. اگر فردی، زیردست کسی شود که به او حسادت دارد، این حسادت به شدت بیشتر میشود و وضعیتی پیش میآید که برای مردم غیرقابل درک است.
امیرالمؤمنین علی(ع) به عنوان یک مفسّر قرآن، به عنوان یک انسانی اهل معنویت و تهجد که در نماز شب بیهوش میشد، به عنوان یک فرد حکیم، اگر بنا نبود که امارت و خلافتی داشته باشند؛ بیشتر این عداوتها و حسادتها از بین میرفت. اما اکثر حسادتها مربوط به امر سیاست و قدرت است. مسئله اصلی این است که او چرا از طرف خدا، نسبت به من برتری پیدا کرده است؟
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هشتم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۹ - قسمت اول
🔘 کرامت و بزرگوارانه برخورد کردن، ریشه همه مظلومیتهای امیرالمؤمنین(ع)
🔘 برخی از مصادیق برخورد بزرگوارانه در حکومت امیرالمؤمنین(ع)
🔘 چه کار کنیم که حکومت امام عصر(عج) مظلوم واقع نشود؟
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
کرامت و بزرگوارانه برخورد کردن، ریشه همه مظلومیتهای امیرالمؤمنین(ع)
وقتی از مظلومیت صحبت میکنیم، بحث از ظالمان و حاسدان و معاندانی است که ظلم کردند. در واقع همۀ ظلمها و همۀ بدیها و بَدانی که این مظلومیت را به امیرالمؤمنین علی(ع) تحمیل کردند، در مقابل یک عامل که زمینۀ مظلومیت حضرت را فراهم کرد، چیزی به حساب نمیآید. آن عامل اصلیای که موجب شد ظلم و حسادت آنها اثر کند و این همه مظلومیت بهبار بیاید، کرامت و بزرگوارانه برخورد کردن خودِ امیرالمؤمنین علی(ع) است. این نکتۀ بسیار مهمی است. ما اگر از مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و از فرصتطلبی ظالمان صحبت کنیم، ولی از فرصت دادن امیرالمؤمنین(ع) به فرصتطلبان صحبت نکنیم، بحث ناتمام است.
ظالمان، آن قدر مهم و بزرگ نبودند که از پسِ آن همه فضائل امیرالمؤمنین(ع) و آن همه اقتدار حضرت بر بیایند. حضرت طوری برخورد میکردند که زمینۀ جسارت آنها فراهم میآمد و خودشان مظلوم واقع میشدند.
برخی از مصادیق برخورد بزرگوارانه در حکومت امیرالمؤمنین(ع)
آقایی و بزرگوارانه برخورد کردن امیرالمؤمنین(ع) را در این روایت میتوان مشاهده کرد. امام صادق(ع) دربارۀ مقایسۀ حکومت امیرالمؤمنین(ع) با حکومت بنیامیه میفرماید: « إِمَارَةَ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَتْ بِالسَّيْفِ وَ اَلْعُنْفِ وَ اَلْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَامَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ اَلتَّأَلُّفِ وَ اَلْوَقَارِ وَ اَلتَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ اَلْخُلْطَةِ (أعلام الدین في صفات المؤمنین، ج۱، ص۹۷)». حکومت بنیامیه با شمشیر و ستم و خونریزى پایهگذارى شد، و حکومت ما با ملایمت و لطف و محبت و تقیه همراه است.
چه کار کنیم که حکومت امام عصر(عج) مظلوم واقع نشود؟
ما اگر بخواهیم ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) را در زمان خودمان و در زمان حضرت ولیعصر(عج) بخشکانیم، باید طوری زندگی کنیم و جامعه را اداره کنیم که اگر یک مولای مهربان داشتیم، کسی در جامعه جسورانه از آن فرصت سوءاستفاده نکند.
برای رسیدن به چنین هدفی باید از مدرسهها شروع کنیم. مدیر یک مدرسۀ خوب نباید قاطعیتی داشته باشد که دانشآموزان از او بترسند. عدهای هم که قاطعیت مورد نظر خود را در حضرت علی(ع) نمیدیدند، میگفتند شما مدیریت بلد نیستی. در یک مسجد خوب باید به امام جماعتش بگویند شما مدیر خوبی نیستی، همانطور که این را به رسول خدا(ص) هم گفتند. در خانه هم همین طور است و نباید قاطعیت پدر خانه طوری باشد که از او بترسند و به دلیل ترس از او حساب ببرند.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر نهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۹ - قسمت دوم
🔘 کرامت و بزرگواری، شیوه حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع)
🔘 چند پیشنهاد در مورد کرامت برای شرایط امروز
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
کرامت و بزرگواری، شیوه حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع)
ما اگر نوع مدیریت امیرالمؤمنین(ع) و از آن بالاتر مدیریت رسول خدا(ص) را ببینیم، واقعاً به آن نقص و ایراد وارد میکنیم. خوارج حرفشان به امیرالمؤمنین(ع) این بود که تو خلیفۀ قاطعی نیستی، ما خلیفهای میخواهیم که قاطع باشد و این روحیات بزرگوارانه را اصلاً نمیپسندیدند و این ریشه در سیرۀ رسول خدا(ص) داشت و آیۀ اُذُن نازل شد. وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ و از ایشان کسانی هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند او زودباور است، بگو گوش خوبی برای شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور میکند و برای کسانی از شما که ایمان آوردهاند رحمتی است و کسانی که پیامبر خدا را آزار میرسانند عذابی پر درد [در پیش] خواهند داشت(سوره توبه، آیۀ ۶۱).
حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: وَ لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ عَلَى مَا تَکْرَهُونَ (نهجالبلاغه، خطبۀ ۲۰۸)؛ من کسی نیستم که چیزی را که دوست ندارید، به شما تحمیل کنم.
چند پیشنهاد در مورد کرامت برای شرایط امروز
➖ما باید کرامت و بزرگواری را بین خودمان، تبدیل به فرهنگ کنیم.
➖ما زیاد از بروکراسی استفاده میکنیم و میخواهیم قانونمند و ضابطهمند باشیم، ولی اگر به افراد امکان خطا ندهیم و پردهپوشی نکنیم، شخصیت انسانها رشد نمیکند. ما باید محیطی کریمانه را پدید بیاوریم.
➖بعضیها میگویند اینطوری که شما میگویید؛ مدیریت شل و غیر سختگیرانه میشود. جایگزینش را دین در تعاون و کمک کردن مردم به یکدیگر دیده است. یک مدیر مانند امیرالمؤمنین علی(ع) بزرگوارانه و با تغافل برخورد میکند، بعد این مردم هستند که باید کاستیها را پوشش بدهند. اگر کارها با تعاون و کمک کردن مردم به یکدیگر انجام شود، نتیجهاش پایدار خواهد بود و ما نتیجۀ پایدارش را در حکومت امام زمان(عج) خواهیم دید.
➖در اینجا امر به معروف هم مطرح میشود. «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»(سورۀ توبه، آیۀ ۷۱). در واقع امر به معروف و نهی از منکر یک سیستم و یک سبک برای ادارۀ جامعه است که بیشتر، نظارت مردمی است.
➖اگر قوانین سختگیرانه بوده و نظارت دولت زیاد باشد، آدمهای قدرتمند کنار میکشند و این کار به جامعه ضربه وارد میکند. در اربعین، نظارت دولتها وجود ندارد و ما باید اربعین را تبدیل به الگویی برای همه زمانها کنیم. انشاءالله بتوانیم در مدرسهها و مساجد، زندگی زیر سایۀ روش مدیریتی امیرالمؤمنین(ع) را تمرین کنیم و فقط به ذکر فضائل و محبت ایشان بسنده نکنیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر نهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۰ - قسمت اول
🔘 حسادت، مهمترین عامل برای متوقف کردن امر ولایت
🔘 حسادت، یک موضوع تمدنی
🔘 نگاهی به سه رویکرد در فلسفۀ سیاسی از زاویۀ حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت، مهمترین عامل برای متوقف کردن امر ولایت
در این جلسه طرح کلی و روندی که تا رسیدن به نقطۀ چشمانداز این بحث مدنظر است را مطرح میکنیم. چرا حسادت موضوع مهمی در حیات بشر است؟ حسادت، مهمترین عامل برای متوقف کردن امر ولایت است. ولایتی که هم اصل دین است و هم میخواهد جهان بشریت را نجات بدهد. حسادت، در مسیر رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) مانع ایجاد میکند و این همه شهادتها و مظلومیتهای اولیاء خدا و اصحابشان همه از سر حسادت است.
حسادت، یک موضوع تمدنی
اگر چه حسادت فی نفسه در حیات بشر هم مهم است ولی در مقابله با دین هم نقش کلیدی دارد. اصل دین، ولایت است. امام باقر(ع) میفرمایند: « وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلاَيَةِ »(کافي، ج۲، ص۱۸). اگر اینطور است، اجازه بدهید من تاریخ حیات بشر را به ویژه در عرصۀ فلسفۀ سیاسی از زاویۀ حسادت نگاه کنم و از زاویۀ حسادت در باب فلسفۀ سیاسی، روایتی از آنچه که در تاریخ گذشته و میگذرد، داشته باشیم و به حسادت فقط به عنوان یک موضوع اخلاقی نگاه نکنیم، بلکه حسادت به عنوان یک موضوع تمدنی برای ما قرار داده شود. خدایی که حسادت را از آغاز، محور حیات بشر قرار داده؛ و در مواردی مانند آدم و ابلیس، هابیل و قابیل، انبیاء و دشمنانشان، ولایت علی بن ابیطالب(ع) و دشمنانش؛ موضوع اصلی حسادت بوده است، پس حتماً بُعد تمدنی هم برای حسادت در نظر داشته است.
نگاهی به سه رویکرد در فلسفۀ سیاسی از زاویۀ حسادت
ما الآن در مقدمهسازی برای تمدن نوین اسلامی هستیم. حسادت، چالش اصلی حیات بشر است، با این حسادت در حیات اجتماعی و تمدنی، سه نوع برخورد صورت گرفته است.
رویکرد مارکسیستی؛ در این رویکرد، یک نوع برخورد صادقانۀ غلط مشاهده میشود. مارکسیستها گفتند ما تبعیض را از بین میبریم و هیچکس نباید بر اموال خودش مالکیت داشته باشد. آنها تساوی را به جای عدالت گذاشتند تا با پدیدۀ حسادت اینطور برخورد کرده باشند که شدنی هم نبود.
رویکرد لیبرالی؛ لیبرالها به نام رقابت، به حسادت میدان میدهند و میگویند پدیدۀ حسادت را بپذیریم و میدان رقابت را باز بگذاریم، هر چه نتیجۀ رقابت بود را میپذیریم. ولی با دروغ و فریب موضوع رقابت را به جای حسادت گذاشتند، نتیجۀ عملی رویکرد لیبرالی، سلطۀ یهود بر جهان سرمایهداری است. لیبرالها فریبکارانه با موضوع حسادت برخورد میکنند و مشکل حسادت و چالش آن را حل نمیکنند.
رویکرد دیکتاتوری؛ رویکرد دیکتاتوری هم نمیتواند مسئله حسادت را حل کند. یک دیکتاتور همه را قلع و قمع و ساکت میکند و به ظاهر موضوع حسادت را در حیات سیاسی- اجتماعی دفن می کند؛ آنوقت یک رقیب دیگر حسودانه با این دیکتاتور درگیر شده و این وسط، مردم بسیاری از بین میروند.
برخورد دیکتاتورمآبانه، برخورد فریبکارانۀ لیبرالیستی و برخورد صادقانه ولی احمقانۀ کمونیستی، سه نوع برخورد با چالش حسادت هستند. یک برخوردی هم دین با موضوع حسادت دارد که هیچکدام از این روشها را نمیپسندد. دین با چالش حسادت چگونه باید برخورد میکند؟
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۰ - قسمت دوم
🔘 برخورد دین با موضوع حسادت
🔘 آشنایی با نظام مبتنی بر ایثار و فداکاری
🔘 حضرت خدیجه(س)، الگوی تمدنی ما
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
برخورد دین با موضوع حسادت
بعد از آشنایی با سه رویکرد در فلسفۀ سیاسی در موضوع حسادت، آشنایی با نحوۀ مواجهۀ دین با حسادت مطرح است. دین هیچکدام از سه روش قبل را نمیپسندد. دین، طرح کلانی دارد، میفرماید چرا شما با خودسازی جای حسادت را به فداکاری نمیدهید؟ دین با قانون جلوی برخورد حسودانۀ شما را نمیگیرد؛ با فریب هم با پدیدۀ حسادت برخورد نمیکند. دیکتاتورمأبانه و بدون قانون هم با حسادت برخورد نمیکند. بلکه با معنویت، اخلاق و ایمان به خدا، میخواهد برای این حسادت جایگزینی به نام فداکاری قرار بدهید. فداکاری تنها چیزی است که روی حسادت را کم میکند.
آشنایی با نظام مبتنی بر ایثار و فداکاری
در جامعهای که ما همه با هم رقابت داریم، یک دفعه یک نفر فداکار پیدا میشود و همۀ آن چالشها و درگیریهایمان به محاق میرود. با خود میگوییم اگر او آدم است، ما چه میگوییم؟این طرح وجدانت را درگیر میکند و به ما افق میدهد. یعنی این هم ممکن است که تو از خودت بگذری. به جای اینکه بگویی من به او حسادت میکنم و او را زمین می زنم تا خودم بلند شوم، میگوید تو برو فدای او بشو که مبادا او زمین بخورد و از او دفاع کن! این طرح دین است. کسانی که مظلومیت و فداکاری علی(ع) را دیدند، به زانو در آمدند. کسانی که مظلومیت و فداکاری اهل بیت(ع) را دیدهاند، دست از حسادت نسبت به ولایت، برداشتهاند. مظلومیت عامل توجه ما به پدیدۀ فداکاری و از خودگذشتگی است. نظام مبتنی بر ایثار، جایگزین حسادت است. باید تلاش کنیم این الگوی ایثار را در زندگی رایج خودمان بهکار ببندیم نه اینکه فقط به اهل بیت(ع) احترام بگذاریم.
در این طرح تمدنی دین، ایثار جایگاه ویژهای دارد. ایثار یک مقولۀ اخلاقی نیست. برای حل مشکلات مملکت نیز باید ایثار را دقیق درک کنیم. تا درک از جایگاه ایثار در جامعه درست نشود، نمیتوانیم از مردم انتظار داشته باشیم آدمهای خوبی بشوند. خاصیت حکومت این است که درک از جایگاه ایثار و فرهنگ آن را درست کند، نه اینکه فقط موعظه اخلاقی باشد. در آمریکا هم موعظۀ اخلاقی هست و خیلیها هم با این موعظههای اخلاقی کیف میکنند.
حضرت خدیجه(س)، الگوی تمدنی ما
در اول اسلام و ابتدای بعثت، خانمی پیدا شد که ثروتمندترین زن مکه بود. نه ثروتمندترین زن مکه، بلکه گفتهاند ثروتمندترین فرد مکه بود ولی همۀ ثروتش را در اختیار پیامبر(ص) گذاشت. در دوران سه، چهار سال در شعب ابیطالب تمام ثروت او به پایان رسید و در صدمات ناشی از شعب ابیطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. حضرت خدیجه(س) الگوی تمدنی ما است.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۱ - قسمت اول
🔘 چرا مردم نحوه برخورد دین با پدیدۀ حسادت را نمیپسندند؟
🔘 انحصار طلبی، یکی از عوامل حسد
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
چرا مردم نحوه برخورد دین با پدیدۀ حسادت را نمیپسندند؟
حسادت؛ چالش اصلی حیات بشر و مقدمهای برای رقابت و عداوت است. حسادت صرفاً یک صفت اخلاقی نیست، بلکه بر حوادث اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار بوده و بر مبنای آن، تمدنهایی شکل گرفته که البته رو به اضمحلال بوده و بعضیهایشان هم فروپاشی شدهاند.
در جلسه قبل در مورد نحوه برخورد دین با حسادت صحبت شد اما چرا مردم نحوه برخورد دین با پدیدۀ حسادت را نمیپسندند؟ به دلیل اینکه سبک زندگی در مقابل حسادت که عموم مردم باید به آن مبادرت بورزند، سبک زندگی جمعی مواساتی و مؤمنانه است. سبک زندگی مدنظر دین، ایثارگرانه است. در این سبک زندگی نمیتوان حسابها را از همدیگر جدا کرد و فقط به فکر خود بود! و پذیرش این مسئله برای مردم سخت بوده است.
انحصار طلبی، یکی از عوامل حسد
در نگاه اجتماعی و سیاسی و از منظر حکمرانی باید توجه داشت که انحصارطلبی، یکی از عوامل حسادت است. متأسفانه در کشور ما آنقدری که قوانین از زندگی بر اساس انحصارطلبی حمایت میکنند، از زندگی تعاونی حمایت نمیکنند. به عنوان مثال با سپردهگذاری در بانکها، سود فردی تضمین شده و به فردگرایی و انحصارطلبی بیشتر منجر میشود ولی فعالیت در تعاونیها، تضمین نمیشود. نمونه دیگر انحصارطلبی، عدم مشارکت نمازگزاران در اداره امور یک مسجد است که همه اختیارات در انحصار هیئت امناء است ولی در زمان پیغمبر اکرم(ص) نمازگزاران در اداره امور مربوطه تأثیرگذار بودند. باید شیوۀ ادارۀ مسجد تحول پیدا کند. در مورد حکمرانی نیز همینطور است.
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «الإستئثارُ یوجبُ الحسد و الحسدُ یوجبُ البغضة، و البغضة توجبُ الاختلاف و الاختلاف یوجب الفرقة و الفرقة توجبُ الضعف و الضعفُ یوجبُ الذُّل و الذلُّ یوجب زوال الدولة و ذهاب النعمة»(شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد، ج ٢٠، ص ٣٤٥، حکمت ۹۶۱)؛ انحصارطلبی موجب حسد میشود، حسد موجب کینه میشود، کینه موجب اختلاف میشود و اختلاف موجب تفرقه، تفرقه موجب ضعف؛ و ضعف موجب ذلت و خواری میشود، ذلت و خواری هم موجب میشود دیگر شما قدرت نداشته باشید و نعمتتان از بین برود.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر یازدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۱ - قسمت دوم
🔘 اهمیت ایثار در زندگی جمعی مؤمنانه
🔘 ایثار در زندگی حضرت خدیجه(س)
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
اهمیت ایثار در زندگیجمعی مؤمنانه
امام صادق(ع) میفرماید: تَحتاجُ الإخْوةُ فيما بَيْنَهُم إلى ثلاثةِ أشياءَ ، فإنِ استَعمَلُوها و إلاّ تَبايَنُوا و تَباغَضُوا، و هي : التَّناصُفُ ، و التَّراحُمُ ، و نَفْيُ الحَسَدِ (تحفالعقول، ص ۳۲۲). برادران به سه چیز احتیاج دارند تا بتوانند زندگی مجتمع مؤمنانه را درست کنند. اولاً نسبت به همدیگر انصاف داشته باشند. مرحلۀ بالاتر اینکه به هم رحم کنند؛ مرحلۀ بالاتر این است که رقابتهای حسادتآمیز نسبت به یکدیگر نداشته باشند.
متأسفانه امروزه ساختار انتخابات بر اساس نوعی رقابت است که همراه با حسادت است، مخصوصاً آنجایی که پای دوقطبی بودن هم در میان میآید. ما باید فرهنگ سیاسی را تغییر دهیم. در این فرهنگ سیاسی، مدیران خوبی تربیت نمیشوند. راه حل دین در مقابل حسادت، فداکاری و ایثار است. امیرالمؤمنین علی(ع) اسوۀ زندگی ایثارگرانه است. امیرالمؤمنین طوری ایثارگرانه زندگی میکرد که همه در مقایسه با ایشان احساس میکردند آدم نیستند، مؤمن نیستند. این سبک زندگی، موجب بغض و حسد می شود. اگر سبک زندگی مؤمنانۀ مواساتی و جمعی در یک جامعه نباشد، امیرالمؤمنین(ع) هم در آن جامعه مظلوم است.
ایثار در زندگی حضرت خدیجه(س)
حضرت خدیجه(س) بیتردید ثروتمندترین فرد قریش بودند ولی ایشان همۀ این ثروت را در اختیار رسول خدا(ص) گذاشتند و تمامش را در راه خدا و پیامبر(ص) هزینه کردند و تقریباً در گرسنگی از دنیا رفتند. در آخر عمر شریفشان صدا میزنند یا رسول الله(ص) میشود من را ببخشید! من تقصیر و قصور داشتهام! این الگوی تأسیس تمدن اسلامی است. حضرت خدیجه(س) الگوی تمدن عظیم اسلامی است و ما باید این حرفها را به ساختارهای اجتماعی تبدیل کنیم. چرا به حضرت خدیجه(س) حسادت میورزیدند؟ چون هر کسی در بخشش و در این ایثارگری پیشتاز باشد، مورد حسادت شدید قرار میگیرد. ریشههای مظلومیت اینجاست.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر یازدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۲ - قسمت اول
🔘 نسبت حسادت و نظام ولایی
🔘 چالشهای نظام ولایی برای از بین بردن حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
نسبت حسادت و نظام ولایی
حسادت یک خصلت فردی است ولی در روابط اجتماعی معنا پیدا میکند. در جلسات قبل نظامهای اجتماعی را با توجه به حسادت مورد بررسی قرار دادیم. مثلاً ارتباط نظام لیبرالی با حسادت این بود که به نام حسادت به رقابت میدان میدهد. ربط نظام سوسیالیستی با حسادت این است که این نظام یک نوع برخورد صادقانۀ غلط دارد و برای رفع حسادت، تساوی را به جای عدالت قرار میدهد. نظام دیکتاتوری هم با زور، به ظاهر حسادت را در حیات سیاسی- اجتماعی دفن میکند. حال میخواهیم بدانیم نظام ولایی ارتباطش با موضوع حسادت چیست؟ اگر این را کشف کنیم، به حقیقت اصل دین توجه پیدا کردهایم.
اصل دین ما ولایتمداری است و دلیل اصلی مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) نیز حسادت است. آن چیزی که مانع موفقیت یک حکمرانی ولایی میشود، حسادت برخی از افراد یا عموم افراد نسبت به امر ولایت است. دلیل اینکه دین بر محبت اهلبیت(ع) تأکید میکند نیز همین موضوع است.
برخی از حسودانی که نسبت به رسول خدا(ص) حسادت میکردند - مشرکین و کافران- از سر حسادت مقابل پیغمبر(ص) ایستادند و با ایشان مقابله کردند ولی به مرور زمان چون جایگاه پیامبر(ص) و مقبولیت ایشان را در بین مردم بسیار بالا دیدند، اگرچه در دلشان حسادت داشتند اما از حسادت علنی دست کشیدند و همه دور ایشان جمع شدند. اما پیامبر اکرم(ص) از همان اول به دستور خداوند، علی بن ابیطالب(ع) را در مناسبتهای مختلف بر دیگران ترجیح دادند و برخی از مؤمنین هم حسادت را شروع کردند. پیامبر(ص) با این کار یک نوع امتحان و غربال انجام داده و نشان دادند نقطۀ اصلی دین که باید روی آن متمرکز شد، کجاست و اینکه به ظواهر دین نچسبند و مراقبت کنند.
چالشهای نظام ولایی برای از بین بردن حسادت
در موضوع ارتباط نظام ولایی با حسادت، چالشهایی مطرح است. مرحله اول چالشی است که جامعۀ مؤمنین نسبت به ولیّ خدا دارند. اگر برتری ولیّ خدا را بپذیریم و نسبت به او حسادت نداشته باشیم، مرحله بعد این است که حسادت نسبت به مؤمنین و دوستان اهلبیت(ع) را هم باید کنار بگذاریم. چالش بعدی این است که برای مؤمنین فداکاری هم بکنیم! برای آنها زندگی کنیم! یعنی نه تنها دوستشان داشته باشیم، بلکه برای مؤمنین ایثار هم بکنیم!
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دوازدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۲ - قسمت دوم
🔘 سبک زندگی غیرمؤمنانه، عامل تشدید حسادت
🔘 سیرۀ پیغمبر(ص)، سیرهای تمدنساز
🔘 امتحان حسادت، یک امتحان عمومی و تاریخی از همگان
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
سبک زندگی غیرمؤمنانه، عامل تشدید حسادت
امروزه حیات بشر و اجتماع بشری، با قوانین خودساختۀ بشر و مبتنی بر حسادت اداره شود. ما باید مردم را به زندگی ولایی دعوت کنیم. دین حرفش این است که میگوید اولاً شما باید چالش حسادت را جدی بگیرید و بعد باید علیهاش قیام کنید. دین در این مورد کوتاه نمیآید چرا که در غیر اینصورت، ظلم در بین ما همیشگی خواهد شد. اینکه ما مدام دعا بکنیم که امام زمان (ارواحنالهالفدا) تشریففرما بشوند که عدالت برقرارشود، با وجود حسادت ما، مگر میشود؟ ما حسابمان را از همدیگر جدا کردهایم و هر کس سراغ زندگی خودش رفته است و این زندگی جمعی مؤمنانه را بههم میریزید. این نوع زندگی، مقدمۀ تشدید حسادت است.
سیرۀ پیغمبر(ص)، سیرهای تمدنساز
ما نسبت به آن چیزی که دین از ما میخواهد، خیلی فاصله داریم. ما وقتی تاریخ پیغمبر اکرم(ص) را میخوانیم این تاریخ را ناخواسته سانسور میکنیم و بیشتر جنبۀ اعتقادی و اخلاقی به آن میدهیم. تاریخ را از نظر اجتماعی ملاحظه نمیکنیم. تاریخ اجتماعی اجتماعی-سیاسی پیامبر(ص)، با سیرۀ شخصی پیغمبر(ص) فرق دارد. مشهورترین حدیث بین ما در مورد پیامبر(ص) حدیث «إنّما بعثتُ لأتممّ مکارم الأخلاق» است و برداشت مردم هم از اخلاق، امری فردی است. یا اینکه نهایتاً اخلاق را بین دو نفر میدانیم. ما تمدنی نگاه نمیکنیم. پیامبر اکرم(ص) یک تمدن را بنیانگذاری کرد ولی عدهای جلوی این تمدن را گرفتند، چون آن را طاقت نمیآوردند. جامعهای که پیغمبر اکرم(ص) درست کردند، جامعهای سرشار از دورهمی بود که نمونه آن زندگی مهاجرین و انصار در کنار یکدیگر بود. رسول خدا(ص) همه را دور هم جمع کردند.
امتحان حسادت، یک امتحان عمومی و تاریخی از همگان
بنا بود که امیرالمؤمنین علی(ع)، برای شاگردان رسول خدا، الگو شود و محلّ امتحان شاگردان رسول خدا(ص) باشد ولی به واسطۀ حسادتهایی که نسبت به او شد، مظلوم واقع شد. نظیر امتحانی که اصحاب پیغمبر(ص) در معرضش قرار گرفتند، از تکتک ما هم گرفته میشود. شکل و نوعش ممکن است فرق کند. آنجایی که ما نتوانیم برتریهای همدیگر را بپذیریم، محل امتحان حسادت است. اگر برتریهای همدیگر را بپذیریم، میدانید جامعه ما چه گلستانی میشود؟ اگر همۀ محیط اطراف ما مثل یک مادر، امتیازات ما را ارج بنهند و به همه استعدادها میدان بدهند، دیگر هیچ استعدادی حذف نخواهد شد. ما باید خوبیهای یکدیگر را در نظر بگیریم. متأسفانه در برخی از رسانهها دنبال این هستند که همدیگر را نابود کنند! حرف مثبت بازتکرار و دیده نمیشود. ما در معرض چنین امتحانهایی هستیم. نباید فکر کنیم که ما چون علی بن ابیطالب(ع) را دوست داریم، پس آن امتحانها دیگر امتحانهای ما نیست. این خیلی برداشت سطحیای از تاریخ است. ما باید به همه عشق بورزیم. تصور کنید اینطوری چه فضایی و چه بهاری میشود!
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دوازدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۳ - قسمت اول
🔘 حسادت؛ چالش اصلی حیات اجتماعی بشر
🔘 نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت
🔘 تقوا؛ نقطۀ مقابل حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت؛ چالش اصلی حیات اجتماعی بشر
حسادت چالش اصلی حیات اجتماعی بشر است و اگر این موضوع نبود، انسان با چالشهای دیگر راحتتر کنار میآمد. بسیاری از خوشیها و ناخوشیهای ما را حسادت تعیین میکند. در قصۀ ظلم، امنیت، سلطۀ مستکبران بر مستضعفان، در قصۀ کمک کردن به ولیّ خدا و تنها ماندن ولیّ خدا، چالش اصلی همه اینها حسادت است. اگر ما ربط بین حسادت و بقیۀ مشکلات حیات بشر را ندانیم، با مسائل انسان، عوامانه برخورد کردهایم. خداوند متعال در آغاز خلقت، چالش حسادت را سر جریان خلقت انسان قرار میدهد؛ ابلیس از روی حسد به آدم سجده نمیکند، و از روی حسد او را از بهشت اخراج میکند. وقتی حضرت آدم از بهشت خارج میشود، خداوند متعال میفرماید: «وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوّ (سوره بقره، آیه ۳۶)». خداوند فرمان هبوط میدهد که بروید و دیگر با هم دشمن خواهید بود. اولین اختلاف قابیل و هابیل هم بر سر حسادت است.
در جلسات قبل هم ذکر شد که امیرالمؤمنین(ع) به معاویه میفرمودند داستان تو با من سرِ حسادت است(غارات، ج۱، ص۱۱۵). داستان مخالفت با همۀ انبیاء هم بر سر حسادت است. بعد در ادامه، تمدنها بر اساس نحوۀ برخورد با چالش حسادت شکل میگیرند. در قانونگذاریها هم حسادت، تعیین کننده است؛ چطور قانون وضع کنیم و شهر و جامعه را اداره کنیم؟ پیشرفت چگونه حاصل میشود؟ در موضوع انگیزۀ تجارت، انگیزۀ فعالیت اقتصادی، انگیزۀ ظلم و انگیزۀ مقابله با ظلم هم چالش اصلی، حسادت است.
نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت
حال که چالش اصلی حیات بشر، حسادت است؛ نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت چیست؟ این موضوع از ابعاد مختلف قابل بررسی است. در جلوگیری از آسیبهای تمدنی که مبتنی بر حسادت است، تمدن مبتنی بر محبت و تمدنی که مبتنی بر ولایت است مورد نیاز است. در جایی که ولیّ خدا میخواهد چالش حسادت را برطرف کند، خودش محسود واقع میشود و اینجا نهایت بدبختی بشر است. وقتی که امیرالمؤمنین علی(ع) میخواهد به عنوان یک ولیّ خدای محبوب، حسادت را بین شما از بین ببرد، خودِ او محسود واقع میشود؟!
تقوا؛ نقطۀ مقابل حسادت
در بعضی از روایات در مقابل حسادت، از تقوا استفاده شده است. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «مَنِ اتَّقی قلبُهُ لَم یَدخُلهُ الحسد(غرر الحکم، ج۱، ص۵۹۱ )»، کسی که تقوا داشته باشد، حسادت به قلبش وارد نمیشود. سخن دیگری از امیرمؤمنان است که «لیس الحسدُ مِن خُلقِ الأتقیاء»(همان، ص۵۵۶). این روایات، حسد را نقطۀ مقابل تقوا آوردهاند.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سیزدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۳ - قسمت دوم
🔘 محبت به اولیاء خدا، آسانترین فضیلت
🔘 تأثیر تقوای قلب بر دور شدن از حسد
🔘 حسادت مردم با ولایت امتحان میشود
🔘 هیچ تمدنی بدون ولایت از چالش حسادت عبور نمیکند
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
محبت به اولیاء خدا، آسانترین فضیلت
مهمترین، پرحجمترین و اولین موضوعی که در مقابل تقواست، حسادت است. چرا خدا میفرماید: « ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ(سوره بقره، آیه۲)»؟ میفرماید من میخواهم انبیاء را برای هدایت شما بفرستم، اگر حسادت داشته باشی، این باب باز نمیشود. در اینجا نقش ولیّ خدا در برطرف شدن حسادت در جامعه مشخص میشود و بعد کمکم به تمدن ولایی هم خواهیم رسید. خدا میگوید وقتی تو ولیّ خدا را دوست نداشته باشی، دروغ میگویی که هر خوبیای را دوست داری! راحتترین فضیلت و سریعترین فضیلتی که انسان میتواند پیدا کند، محبت به دوستان خداست، محبت به امیرالمؤمنین علی(ع) است. چرا اینقدر به ما تأکید میکنند مدح علی(ع) را بگویید و هر موقع دور هم جمع شدید از خوبی امیرالمؤمنین(ع) بگویید؟ برای اینکه این سهلتر از بقیه خوبیها است و با این کار، پایگاه همه خوبیها را محکم میکنید. اگر شما سهلتر را بهدست نیاوری، بقیهاش دروغ است، مدعاست، ادّعاست!
تأثیر تقوای قلب بر دور شدن از حسد
در روایتی امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «مَنِ اتَّقَی قلبُهُ لم یَدخُلهُ الحَسَد»(غرر الحکم، ج۱، ص۵۹۱ )؛ کسی که قلبش با تقوا باشد، حسادت در آن دخالتی ندارد. خداوند میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ»( سوره حجرات، آیه۲). اگر صدایتان را پیش پیغمبر بالا ببرید یک ذره بیاحترامی کنید، کلّ عمل شما حبط خواهد شد. یعنی تمام ادعایی که داشتید دروغ است. این یک بحث روانشناسی است. بعد میفرماید: «إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى(همان، آیه۳)». آنهایی که صدایشان را از سر احترام پیش رسول خدا(ص) پایین میآورند، اینها کسانی هستند که قلبشان به تقوا امتحان شده است. یعنی به گفته امیرمؤمنان(ع) کسی که قلبش تقوا داشته باشد، حسد ندارد.
حسادت مردم با ولایت امتحان میشود
با حضور ولیّ خدا، حسادت مردم امتحان میشود. اگر انسانها با حضور ولیّ خدا از حسادت گذشتند، هدایت آنها آغاز میشود. اصل دین این است که با ولیّ خدا، حسادتها امتحان میشود. به همین دلیل اولیاء خدا کشته شدند. دیانت منهای ولایت، عین حسادت است. اصلیترین چالش حیات بشر یعنی حسادت را خداوند اول با ولایت، امتحان میکند و سپس با کمک ولایت، عبور از این چالش را تسهیل میکند.
هیچ تمدنی بدون ولایت از چالش حسادت عبور نمیکند
در زمان رسول خدا(ص)، هر کسی مؤمن میشد، اولین و فوریترین اثرش این بود که محبت رسول خدا(ص)، در قلبش ظاهر میشد. حضرت زهرا(س) میفرماید شما فکر میکنید از امیرالمؤمنین(ع) روی برگرداندید، کار سادهای کردید؟ میفرماید «... وَ أَبْشِرُوا بِسَيْفٍ صَارِمٍ وَ سَطْوَةِ مُعْتَدٍ غَاشِمٍ وَ بِهَرْجٍ شَامِلٍ وَ اِسْتِبْدَادٍ مِنَ اَلظَّالِمِينَ»(الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۸)؛ بشارت باد بر شما شمشیرهایی که خونها خواهند ریخت و سلطۀ کسانی که به شما رحم نخواهند کرد و هرج و مرج دائمی شامل همۀ زندگی شما خواهد شد. دیگر هیچ تمدن پایدار و هیچ امنیت استواری در جامعهتان نخواهد بود. چرا؟ فقط به خاطر حسادت به علی بن ابیطالب(ع).
انقلاب اسلامی آغاز ولایتمداری است، ولی نه تمام آن. تمام ولایتمداری در زمان حضرت ولیعصر(عج) و با حضور خود ایشان محقق میشود. برای عبور از چالش حسادت، اصلیترین راه، تنها راه و اولین راه، ولایتمداری است. وقتی از چالش حسادت عبور کردیم، امنیت در جامعه و امکان سعادت برای انسانها پدید میآید.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سیزدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۴ - قسمت اول
🔘 جامعۀ خوب، یعنی جامعهای که از چالش حسادت عبور کرده
🔘 گذر از حسادت در ولایت طولی و ولایت عرضی
🔘 زشتی و بدی گناه حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
جامعۀ خوب، یعنی جامعهای که از چالش حسادت عبور کرده
حسادت چالش اصلی حیات دینی ما و حیات اجتماعی است، حتی اگر نخواهیم دینی زندگی کنیم. زندگی ما انسانها، زندگی اجتماعی است و در زندگی اجتماعی؛ حسادت، مهمترین چالش و امتحان است. در زندگی فردی، ما خیلی به این صفت دچار نمیشویم ولی چون در زندگی اجتماعی، کمالطلب و برتریجو هستیم، با یکدیگر به رقابت پرداخته و دچار حسادت میشویم. اما زندگی طبیعیِ خوب در یک جامعۀ خوب، معنا پیدا میکند. جامعۀ خوب هم جامعهای است که از چالش حسادت عبور کرده باشد. خداوند متعال از امتحان دربارۀ حسادت نمیگذرد، یعنی خداوند از تکتک بندگان بهویژه بندگان مؤمن خودش، امتحانهای متنوع و متعددی دربارۀ حسادت در مراتب مختلف میگیرد.
گذر از حسادت در ولایت طولی و ولایت عرضی
برای درست کردن یک جامعه ما به دو نوع ولایت نیاز داریم؛ ولایت طولی و ولایت عرضی که هر دو در معرض حسادت هستند. ولایت طولی یعنی ولایت ولیّ الله الأعظم و پذیرش ولایت فردی که خدا او را بر ما برتری داده است؛ و ولایت عرضی، یعنی پذیرش ولایت برخی از مؤمنین بر بعضی دیگر؛ «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ(سوره توبه، آیه ۷۱) ». برخی از مؤمنین بر بعضی دیگر ولایت دارند. پیچیدگی حسادت در ولایت طولی و عرضی این است که متوجه نمیشوی دچار حسادت شدی، چون حسادت خودش را به بهانهها و شکلهای مختلف نشان میدهد.
زشتی و بدی گناه حسادت
دربارۀ حسد دو روایت ذکر کنم. این دو روایت نسبت حسادت با دیگر بدیها را برای ما روشنتر میکند. حسادت حساسیت فوقالعادهای دارد و ما باید خیلی روی آن کار کنیم.
در روایتی امام سجاد(ع) میفرماید: « .... ثُمَّ اَلْحَسَدُ، وَ هِيَ مَعْصِيَةُ اِبْنِ آدَمَ حَيْثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ، فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِكَ: حُبُّ... اَلنِّسَاءِ، وَ حُبُّ اَلدُّنْيَا، وَ حُبُّ اَلرِّئَاسَةِ، وَ حُبُّ اَلرَّاحَةِ، وَ حُبُّ اَلْكَلاَمِ، وَ حُبُّ اَلْعُلُوِّ (تفسیر البرهان، ج۱، ص۱۸۲)»، اما حسد، قابیل را بیچاره کرد و او به برادرش حسادت کرد و او را کشت، از این حسد شُعبی صادر میشود، مانند حب النساء، حب دنیا، و .....؛ این حدیث نشان میدهد قصه حسادت به این سادگیها نیست.
در روایت دیگری، امام صادق(ع) تعبیر عجیبی در مورد امکان جدا شدن از حسادت دارند و آثار سهمگین حسادت را بیان میکنند که چنین تعبیری به این سادگی برای دیگر صفات بد، به کار نرفته است؛ « و اَلْحَسَدُ أَصْلُهُ مِنْ عَمَى اَلْقَلْبِ وَ اَلْجُحُودِ بِفَضْلِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ هُمَا جَنَاحَانِ لِلْكُفْرِ وَ بِالْحَسَدِ وَقَعَ اِبْنُ آدَمَ فِي حَسْرَةِ اَلْأَبَدِ وَ هَلَكَ مَهْلَكاً لاَ يَنْجُو مِنْهُ أَبَداً وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ(مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)»؛ اصل حسد از کوری دل و انکار فضل خدا است، آن کوری قلب و انکار فضل خدا دو بال کفر هستند و حضرت ادامه میدهد تا جایی که میفرماید که برای حاسد توبه نیست...؛ وقتی دل یک کسی را حسد بگیرد، خیلی سخت از آن جدا میشود. ولی خیلی از عیبهای دیگر اینطور نیستند.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهاردهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۴ - قسمت دوم
🔘 گناه حسادت، جزء نیازهای اولیه ما نیست!
🔘 زندگیجمعی بر اساس مواسات؛ نقطۀ مقابل حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
گناه حسادت، جزء نیازهای اولیه ما نیست!
گناههای ما چند دسته هستند. برخی از گناهان در راستای زندگی طبیعی و نیازهای طبیعی ما هستند. مثل شهوات و لذت خوردن و خوابیدن و ... . در این دسته از گناهان، فرد تلقی میکند که نیاز حیاتیاش است و رفته رفته زیادهروی کرده و گناه کرده است. ولی یک سری از گناهان در جهت و راستای نیازهای ما نیست مثل حسادت. رقابتهایی که ناشی از حسادت و تقویتکنندۀ حسادتند، جزء نیازهای اولیۀ ما نیستند. برای همین به این سادگی، کسی نمیتواند از گناه حسادت توبه کند. در روایت هم امام صادق(ع) میفرماید: « وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ، يَبْدُو بِلاَ مُعَارِضٍ مُضِرٍّ لَهُ وَ لاَ سَبَبٍ وَ اَلطَّبْعُ لاَ يَتَغَيَّرُ مِنَ اَلْأَصْلِ (مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)». طبیعت انسان از اصلش تغییر نمیکند. مجاهدتی که برای از بین بردن حسادت لازم است، بیش از موارد دیگر است.
زندگیجمعی بر اساس مواسات؛ نقطۀ مقابل حسادت
زندگی مؤمنانۀ مواساتی با ریشه کن شدن حسادت معنا پیدا میکند. ما در هیئت و مسجد، زندگی مؤمنانه و مواساتی را تعریف نکردهایم و کار مشکلی هم هست. ولی میتوانیم تواضع کنیم، میتوانیم مهربان باشیم و دروغ نگوییم، چرا که این موارد راحتتر هستند.
ما در تعلیم و تربیت به حسادت نمیپردازیم. نقطۀ مقابل حسادت، زندگی جمعی دوستانه است. بچهها در چهارده سالگی دوست دارند زندگی جمعی داشته باشند و آغاز دینداری هم چهارده سالگی است. پس خدا طراحی کرده که وقتی انسانها میخواهند زندگی دینی داشته باشند، دوست دارند با رفقایشان ندار باشند. فضای دین، این را اقتضاء میکند. در مدرسهای که بچهها با هم رفیق و با یکدیگر ندار و صمیمی هستند، غذایشان را با هم مشترک میخورند و به همدیگر کمک میکنند، خلاقیت اینها بسیار بیشتر افزایش پیدا میکند.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهاردهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۵ - قسمت اول
🔘 علی(ع)؛ معیار و میزان
🔘 عظمت روضههای امیرالمؤمنین(ع)
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
علی(ع)؛ معیار و میزان
در روایتی نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) میفرماید: يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ (نهجالبلاغه، حکمت ۴۵). هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه امیرالمؤمنین(ع) را دوست دارد، و هیچ منافقی نیست مگر اینکه نمیتواند امیرالمؤمنین علی(ع) را دوست داشته باشد. در مورد حضرت علی(ع) اینطور است ولی مثلاً دربارۀ امام حسن(ع) و امام حسین(ع) اینطور نیست. ممکن است کسانی حسنین(ع) را هم دوست داشته باشند که نتوانند علی بن ابیطالب(ع) را دوست داشته باشند. اگر چه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم به خاطر علی بن ابیطالب(ع) مظلوم واقع شدند. دشمنان در کربلا میگفتند «بغضاً لأبیک» میخواهیم شما را به قتل برسانیم.
عظمت روضههای امیرالمؤمنین(ع)
در روضه اهل بیت(ع) از قربانی شدن اولیاء خدا صحبت میشود و این قربانی شدن، حادثۀ بزرگی در تاریخ است و عظمت معنایی دارد. این روضهها همان قدر که احساسات ما را درگیر میکند، همان قدر عمق معنایی دارد، لذا پرمعرفتترین بخش تاریخ، روضهها و ذکر مصائب است که حرفها و رازهایی در آن است. ما برای مظلومیت ائمۀ معصومین(ع) راحت میتوانیم گریه کنیم ولی گریه برای روضههای امیرالمؤمنین(ع) سختتر است. میدانید چرا؟ زیرا حضرت علی(ع) به مثابه خورشید هستند. نگاه کردن به خورشید سخت است ولی به ماه راحتتر میتوان نگاه کرد. اما ماه، بخشی از مظلومیت این خورشید را به خودش گرفته است و همین ما را هلاک میکند؛ چه برسد که بخواهیم از مظلومیت علی(ع) حرف بزنیم؟! امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: « لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَت»(نهج البلاغه، حکمت۱۱۱)؛ اگر کوه من را دوست داشته باشد، متلاشی میشود.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پانزدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۵ - قسمت دوم
🔘 حسادت به علی ابن ابیطالب(ع)، مانع محبت به اولادش
🔘 مسئلۀ مظلومیت علی(ع)؛ یکی از رازهای عجیب تاریخ
🔘 سفارش امام حسن(ع) به محمدبن حنفیه در خصوص حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت به علی ابن ابیطالب(ع)، مانع محبت به اولادش
فردی از اهل شام به مدینه آمده بود، سواری را دید که خیلی زیبا بود. « قَالَ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ»؛ میگوید من تا به الان آدمی به این زیبایی ندیده بودم. گفتند: او را نمیشناسی؟ گفت نه. گفتند این حسن بن علی ابن ابیطالب(ع) است. عبارت او را ببینید؛ « فَامْتَلَأَ قَلْبِي غَيْظاً وَ حَنَقاً وَ حَسَداً أَنْ يَكُونَ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَلَدٌ مِثْلُهُ»؛ آن شخص میگوید من حسادتم به علی ابن ابیطالب(ع) شعله کشید که یک چنین پسری دارد. دوباره دعوا بر سر علی بن ابیطالب(ع) است. «فَقُمْتُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ أَنْتَ اِبْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ أَنَا اِبْنُهُ»؛ بعد شروع میکند به توهین کردن و بد و بیراه گفتن به علی بن ابیطالب.
«وَ جَعَلْتُ أَشْتِمُهُ وَ أَنَالُ مِنْهُ وَ مِنْ أَبِيهِ»؛ او شروع کرد به شماتت کردن حضرت علی(ع) و امام حسن(ع)؛ « وَ هُوَ سَاكِتٌ» ولی امام حسن مجتبی(ع) ساکت بود و نگاه میکرد. «حَتَّى اِسْتَحْيَيْتُ مِنْهُ»، اینقدر سکوت کرد و نگاه کرد و هیچ جوابی نداد تا اینکه من خجالت کشیدم. وقتی که کلامم تمام شد امام حسن(ع) لبخند زد و فرمود: «فلَمَّا اِنْقَضَى كَلاَمِي ضَحِكَ وَ قَالَ أَحْسَبُكَ غَرِيباً شَامِيّاً» تو اینجا غریب هستی، شامی هستی. گفتم: بله. گفتند: پس اینجا منزل نداری. برویم منزل ما؟ غذایی چیزی نمیخواهی؟ الآن آمدی مدینه محلّ استقراری پیدا کردی؟ میگوید: یک دفعهای احساس کردم توی دنیا، عزیزترین کس پیش من این آقاست«وَ عَجِبْتُ مِنْ كَرَمِ أَخْلاَقِهِ فَانْصَرَفْتُ وَ قَدْ صِرْتُ أُحِبُّهُ مَا لاَ أُحِبُّ أَحَداً غَيْرَهُ(كشف الغمة، ج۱، ص۵۶۱). با کرامت و بزرگواری امام حسن(ع)، ورق برگشت. مگر اینکه خودشان یک لطفی کنند.
مسئلۀ مظلومیت علی(ع)؛ یکی از رازهای عجیب تاریخ
اولاً دعوا سر حسادت علی بن ابیطالب(ع) است، ثانیاً؛ چرا بغض به اولاد علی(ع)؟ حسادت یک رذیلۀ بیچارهکننده است. یعنی بهجای اینکه فرد کوتاه بیاید، تازه حسادتش غلیان پیدا کرده است. این یکی از رازهای عجیب تاریخ است. امام حسین(ع) را قطعهقطعه کردند، امام حسن(ع) را تیرباران کردند، ولی هیچکدام را لعن نکردند. اما با امیرالمؤمنین(ع) چه کردند؟ خیلی عجیب است. امیرالمؤمنین(ع) با دلها چهکار میکند؟! واقعاً حسادت به اولیاء خدا عجیب است و نقطۀ مقابلش آن محبتی است که باید به اولیاء خدا داشته باشیم و بحث سادهای نیست. یک پلیدی عمیقی در کسی است که به اهل بیت حسادت بورزد.
سفارش امام حسن(ع) به محمد بن حنفیه در خصوص حسادت
روایت دیگری است که امام حسن مجتبی(ع) به محمدبن حنفیه می فرمایند: « یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ اَلْحَسَدَ (کافی، ج۱، ص۳۰۰»؛ من از حسد برای تو میترسم و این وصف کافرین است. « وَ إِنَّمَا وَصَفَ اَللَّهُ بِهِ اَلْكَافِرِينَ فَقَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ اَلْحَقُّ». این مطلب را امام حسن(ع) به محمد بن حنفیه میگوید که مبادا به برادرت امام حسین(ع) بعد از من حسادت کنی! ایشان سرور تو است. و بعد محمدبن حنفیه شروع کرد به ابراز ارادت کردن.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پانزدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۶
🔘 جایگاه درونی و بیرونی حسادت
🔘 نشانه صداقت در داشتن محبت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
جایگاه درونی و بیرونی حسادت
بخشی از بحث حسادت کاملاً فردی است و نیاز دارد که انسان اعماق وجودش را در سحرگاهان جستجو کند و عمیقاً با خدا راز و نیاز بکند تا بتواند حسادت را ریشهکن کند. در ادامه بحث باید به چهار مقدمه توجه کرد.
اولاً: قلب انسان لایههای مختلفی دارد و خیلی پیچیده است. قلب انسان لایههای بسیار عمیقی دارد که برخی از آنها بر انسان مخفی است.
ثانیاً: خداوند متعال به شدّت به قلب انسان اهمیت میدهد. خداوند قلبی که از ما میخواهد قلبی است که کاملاً خالص باشد. عرش خدا قلب مؤمن است و ما اتفاقهایی را که در پروندۀ اعمالمان و از آن مهمتر در قلب خود رقم میزنیم، خداوند متعال آن را لحاظ میکند. خدا به سرّ بندۀ خودش نگاه میکند و همان را میآورد و در عمل مقدر او قرار میدهد. امام صادق(ع) میفرماید: مَنْ أَسَرَّ سَرِيرَةً رَدَّاهُ اَللَّهُ رِدَاءَهَا إِنْ خَيْراً فَخَيْرٌ وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ (کافی، ج2، ص294). خداوند متعال به قلب بندگان خودش نگاه میکند و انسان باید به شدّت مراقب قلب خودش باشد.
ثالثاً: حسادت، از اعماق قلب انسان خبر میدهد و شاید پنهانترین بدیای است که به سادگی نمیشود آن را شناسایی کرد. حسادت، یکی از محلهای خیلی مهم برای امتحان دیگر چیزها، مثل ایمان به خداست. تا آدم نسبت به کسی حسّ حسادت پیدا بکند، مثل این است که یک آتشی، پنبه را بسوزاند؛ حسادت هم ایمان را اینطور میسوزاند. موضوع حسادت در امتحان قلب، موضوع بسیار کلیدی و حساسی است. از ابعاد مختلف ما موارد قلبی و روحی حسادت را باید بیشتر تأمل کنیم.
رابعاً: شکلگیری یک تمدن خوب و یک جامعه خوب در زندگی اجتماعی انسان، بدون دخالت قلبهای نورانی و عبور از چالش حسادت امکان ندارد. تمدنها باید تکلیف خودشان را با قلب نورانی انسان، در موضوع حسادت روشن کنند. همانقدر که این موضوع عمیقاً قلب انسان را درگیر میکند، تمدنها، تجمع انسان، زندگی اجتماعی، قوانین، شیوۀ حکمرانی و همۀ اینها را درگیر میکند.
نشانه صداقت در داشتن محبت
محبت، نقطه مقابل حسادت است ولی از کجا بفهمیم که در محبت خود به اهل بیت(ع)، صداقت داریم؟ اهل بیت(ع)، برخی از ابراز محبتها را تأیید نمیکردند. یک اتفاقهایی باید توی قلب بیفتد. اینکه من حسادت ندارم، به تنهایی کافی نیست، بلکه باید اتفاقهای دیگری هم بیفتد. مثلاً یکی از آداب شیعیان این بود که وقتی به محضر اهلبیت(ع) میرسیدند، میگفتند: «جُعِلتُ فداک»؛ فدای تو بشوم. این یعنی حسادت نداشتن، کافی نیست؛ بلکه میخواهم فدای تو بشوم. جنون و شیدایی که در اربعین مشاهده میشود که مؤمنین همه هستی خود را فدای دیگر مؤمنین میکنند، علامت صداقت در محبت به اهل بیت(ع) و نداشتن حسد است.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر شانزدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۷ - قسمت دوم
🔘 آیا رقابت، عامل پیشرفت است؟
🔘 زندگیِ مبتنی بر رفاقت، نه رقابت
🔘 ولایت، تنها عامل زندگی بر اساس محبت و رفاقت
🔘 ولایت، تنها عامل از بین بردن حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
آیا رقابت، عامل پیشرفت است؟
در جواب روشنفکرانی که میگویند غربیها در اثر رقابت پیشرفت کردند، باید پرسید:
۱. آیا غربیها از آغاز تا الان بدون جنگ، جنایت و خونریزی پیشرفتی کردند؟
۲. آیا غربیها بدون ظلم به ملتهای مستضعف و غارت آنها، پیشرفت کردند؟
۳. آیا پیشرفت آنها در میان مردم خودشان، حقیقی بوده؟ آیا بدبختیهایی که در میان مردمشان هست را ما میپذیریم؟ آیا حاضریم تعداد زندانیهایمان به اندازه زندانیهای آمریکا باشد؟ غربیها در درون خودشان موفق نبودند. جنایتها و جنگهایشان، یکی از عوامل پیشرفت غرب بوده و دائماً هم در حال غارت هستند و اگر غارت نکنند نمیتوانند جایی را مدیریت کنند. تکنولوژی دارند ولی نمیتوانند مدیریت کنند، چون زندگی رقابتی جواب نمیدهد.
زندگیِ مبتنی بر رفاقت، نه رقابت
زندگی باید مبتنی بر رفاقت باشد. حکومت امام زمان(عج)، زیاد قانون ندارد. قانون چیز خوبی است، ولی برای روز مبادا. گفت مهریه را کی داده، کی گرفته؟ اگر زندگی زن و شوهری در خانواده بر قانون اتکاء داشته باشند، از هم متنفر میشوند. قانون را برای مبادا میگذارند. بعد با چی زندگی میکنند؟ با محبت. زیرساخت و مبنای زندگی ما محبت و رفاقت است. ولی چطور باید به آن سمت حرکت کنیم؟
ولایت، تنها عامل زندگی بر اساس محبت و رفاقت
آیا این یک توصیۀ اخلاقی است که حسود نباشیم و به هم محبت داشته باشیم؟ نه. این یک توصیۀ ولایی است. تنها عاملی که میتواند این زندگی را پدید بیاورد، ولایت است. بقیهاش دروغ و خیالبافی است. ما منتظر یک کتاب اخلاقی قوی نیستیم تا همه خوب بشویم، منتظر امام زمان(عج) هستیم. منتظر حکومت او هستیم. این را باید رمزگشایی کرد که ولایت چگونه موجب یک زندگی غیر رقابتی میشود؟
ولایت، تنها عامل از بین بردن حسادت
درست است که حسادت یک پدیدۀ اخلاقی است، ولی این حسادت چطور از بین میرود؟ با ولایت. ولایت طولی و ولایت عرضی. با توصیۀ اخلاقی از بین نمیرود. توصیۀ اخلاقی همیشه بوده و همیشه هم هست. زندگی مبتنی بر حسادت و رقابت، موجب عداوت، ضعف ملتها و ظلم و فساد میشود. باید یک زندگی دیگری داشت. مجلس بخواهد قانونگذاری کند باید قوانینش جامعه را به سمت زندگی بر اساس تعاون سوق دهد؛ نه زندگی خیالپردازانۀ رقابتی بر اساس قوانین. ما در برخی از مصوبات و قوانین راه اشتباه غرب را میرویم که خودشان هم به بنبست رسیدهاند. متأسفانه این راه اشتباه، تدریس شده و نقد هم نمیشود. گاهی برخی افراد همین حرفهای غیر انسانی را اسلامیزه میکنند، ولی اهلبیت(ع) در زندگی ولایی، مرتبۀ بالاتری را نشان میدهند.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۸ - قسمت اول
🔘 عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ مسئلهای برای امروز ما
🔘 زندگی بر اساس مواسات، نیاز امروز جامعه
🔘 نقش هیئتها و مساجد در زندگی بر اساس مواسات
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ مسئلهای برای امروز ما
ابلیس وقتی نتواند ما را از کارها و حرفهای خوب جدا کند، ما را به حرفها و کارهای خوبی وسوسه میکند که برای این زمان نیست. مثلاً اینکه از فضائل امیرالمؤمنین(ع) سخن بگوییم اما از عوامل غربت ایشان صحبت نکنیم تا آن عوامل را در جامعه ریشهکن کنیم، این میشود حرفی که برای زمان ما نیست. یعنی آدم ممکن است حرف خوب بزند ولی در واقع دچار مکائد ابلیس شده باشد.
زندگی بر اساس مواسات، نیاز امروز جامعه
نیاز امروز جامعه ما، اجتماع مؤمنین است تا مدعیان محبت به اولیاء خدا در محبت به یکدیگر از هم سبقت بگیرند. چیزی که جامعۀ ما را نجات میدهد، رسیدن به ساختاری است که در آن در مورد چگونگی و محلّ پول درآوردن با همدیگر ایثارگرانه برخورد کنیم، نه فقط در مورد محلّ پول خرج کردن. ما باید در بخش فرهنگی و بخش حکمرانی نیز با یکدیگر مواسات کنیم.
نقش هیئتها و مساجد در زندگی بر اساس مواسات
خیلی بد است مساجد ما بوی عبادت خدا را بدهند، هیئتها بوی محبت و ولایت اهلبیت(ع) را بدهند اما از آنها بوی اخوّت استشمام نشود. ما در بخش فرهنگی و در بخش حکمرانی، زندگی مواساتی کم داریم. اگر مردم در گروههای کوچک(مانند تعاونیها) دور هم جمع نشوند، مشارکت قوی و در سطح کلان هم اتفاق نمیافتد.
امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند: یکی از فوائد مسجد رفیق پیداکردن است(مَنْ أَدامَ الاْخْتِلافَ إِلَی الْمَسْجِدِ أَصابَ إِحْدی ثَمان: آیةً مُحْکَمَةً وَ أَخًا مُسْتَفادًا ...؛ تحفالعقول، ج۱، ص۲۳۵). ما باید با اخوت و محبت، شرایطی را در مسجد و هیئت بوجود بیاوریم که هر کس رد میشود بگوید اینها چقدر با هم خوب هستند! اینها چقدر برای هم میمیرند! اگر اینطور نباشد، داریم درجا میزنیم. با هم نبودن برای مؤمنین بد است.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هجدهم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text