eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.9هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۳ - قسمت اول 🔘 حسادت؛ چالش اصلی حیات اجتماعی بشر 🔘 نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت 🔘 تقوا؛ نقطۀ مقابل حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: حسادت؛ چالش اصلی حیات اجتماعی بشر حسادت چالش اصلی حیات اجتماعی بشر است و اگر این موضوع نبود، انسان با چالش‌های دیگر راحت‌تر کنار می‌آمد. بسیاری از خوشی‌ها و ناخوشی‌های ما را حسادت تعیین می‌کند. در قصۀ ظلم، امنیت، سلطۀ مستکبران بر مستضعفان، در قصۀ کمک کردن به ولیّ خدا و تنها ماندن ولیّ خدا، چالش‌ اصلی همه اینها حسادت است. اگر ما ربط بین حسادت و بقیۀ مشکلات حیات بشر را ندانیم، با مسائل انسان، عوامانه برخورد کرده‌ایم. خداوند متعال در آغاز خلقت، چالش حسادت را سر جریان خلقت انسان قرار می‌دهد؛ ابلیس از روی حسد به آدم سجده نمی‌کند، و از روی حسد او را از بهشت اخراج می‌کند. وقتی حضرت آدم از بهشت خارج می‌شود، خداوند متعال می‌فرماید: «وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوّ (سوره بقره، آیه ۳۶)». خداوند فرمان هبوط می‌دهد که بروید و دیگر با هم دشمن خواهید بود. اولین اختلاف قابیل و هابیل هم بر سر حسادت است. در جلسات قبل هم ذکر شد که امیرالمؤمنین(ع) به معاویه می‌فرمودند داستان تو با من سرِ حسادت است(غارات، ج۱، ص۱۱۵). داستان مخالفت با همۀ انبیاء هم بر سر حسادت است. بعد در ادامه، تمدن‌ها بر اساس نحوۀ برخورد با چالش حسادت شکل می‌گیرند. در قانونگذاری‌ها هم حسادت، تعیین کننده است؛ چطور قانون وضع کنیم و شهر و جامعه را اداره کنیم؟ پیشرفت چگونه حاصل می‌شود؟ در موضوع انگیزۀ تجارت، انگیزۀ فعالیت اقتصادی، انگیزۀ ظلم و انگیزۀ مقابله با ظلم هم چالش اصلی، حسادت است. نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت حال که چالش اصلی حیات بشر، حسادت است؛ نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت چیست؟ این موضوع از ابعاد مختلف قابل بررسی است. در جلوگیری از آسیب‌های تمدنی که مبتنی بر حسادت است، تمدن مبتنی بر محبت و تمدنی که مبتنی بر ولایت است مورد نیاز است. در جایی که ولیّ خدا می‌خواهد چالش حسادت را برطرف کند، خودش محسود واقع می‌شود و اینجا نهایت بدبختی بشر است. وقتی که امیرالمؤمنین علی(ع) می‌خواهد به عنوان یک ولیّ خدای محبوب، حسادت را بین شما از بین ببرد، خودِ او محسود واقع می‌شود؟! تقوا؛ نقطۀ مقابل حسادت در بعضی از روایات در مقابل حسادت، از تقوا استفاده شده است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «مَنِ اتَّقی قلبُهُ لَم یَدخُلهُ الحسد(غرر الحکم، ج۱، ص۵۹۱ )»، کسی که تقوا داشته باشد، حسادت به قلبش وارد نمی‌شود. سخن دیگری از امیرمؤمنان است که «لیس الحسدُ مِن خُلقِ الأتقیاء»(همان، ص۵۵۶). این روایات، حسد را نقطۀ مقابل تقوا آورده‌اند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سیزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۳ - قسمت دوم 🔘 محبت به اولیاء خدا، آسان‌ترین فضیلت 🔘 تأثیر تقوای قلب بر دور شدن از حسد 🔘 حسادت مردم با ولایت امتحان می‌شود 🔘 هیچ تمدنی بدون ولایت از چالش حسادت عبور نمی‌کند استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: محبت به اولیاء خدا، آسان‌ترین فضیلت مهم‌ترین، پرحجم‌ترین و اولین موضوعی که در مقابل تقواست، حسادت است. چرا خدا می‌فرماید: « ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ(سوره بقره، آیه۲)»؟ می‌فرماید من می‌خواهم انبیاء را برای هدایت شما بفرستم، اگر حسادت داشته باشی، این باب باز نمی‌شود. در اینجا نقش ولیّ خدا در برطرف شدن حسادت در جامعه مشخص می‌شود و بعد کم‌کم به تمدن ولایی هم خواهیم رسید. خدا می‌گوید وقتی تو ولیّ خدا را دوست نداشته باشی، دروغ می‌گویی که هر خوبی‌ای را دوست داری! راحت‌ترین فضیلت و سریع‌ترین فضیلتی که انسان می‌تواند پیدا کند، محبت به دوستان خداست، محبت به امیرالمؤمنین علی(ع) است. چرا اینقدر به ما تأکید می‌کنند مدح علی(ع) را بگویید و هر موقع دور هم جمع شدید از خوبی امیرالمؤمنین(ع) بگویید؟ برای اینکه این سهل‌تر از بقیه خوبی‎‌ها است و با این کار، پایگاه همه خوبی‌ها را محکم می‌کنید. اگر شما سهل‌تر را به‌دست نیاوری، بقیه‌اش دروغ است، مدعاست، ادّعاست! تأثیر تقوای قلب بر دور شدن از حسد در روایتی امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «مَنِ اتَّقَی قلبُهُ لم یَدخُلهُ الحَسَد»(غرر الحکم، ج۱، ص۵۹۱ )؛ کسی که قلبش با تقوا باشد، حسادت در آن دخالتی ندارد. خداوند می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ»( سوره حجرات، آیه۲). اگر صدایتان را پیش پیغمبر بالا ببرید یک ذره بی‌احترامی کنید، کلّ عمل شما حبط خواهد شد. یعنی تمام ادعایی که داشتید دروغ است. این یک بحث روانشناسی است. بعد می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى(همان، آیه۳)». آنهایی که صدایشان را از سر احترام پیش رسول خدا(ص) پایین می‌آورند، اینها کسانی هستند که قلب‌شان به تقوا امتحان شده است. یعنی به گفته امیرمؤمنان(ع) کسی که قلبش تقوا داشته باشد، حسد ندارد. حسادت مردم با ولایت امتحان می‌شود با حضور ولیّ خدا، حسادت مردم امتحان می‌شود. اگر انسان‌ها با حضور ولیّ خدا از حسادت گذشتند، هدایت آنها آغاز می‌شود. اصل دین این است که با ولیّ خدا، حسادت‌ها امتحان می‌شود. به همین دلیل اولیاء خدا کشته شدند. دیانت منهای ولایت، عین حسادت است. اصلی‌ترین چالش حیات بشر یعنی حسادت را خداوند اول با ولایت، امتحان می‌کند و سپس با کمک ولایت، عبور از این چالش را تسهیل می‌کند. هیچ تمدنی بدون ولایت از چالش حسادت عبور نمی‌کند در زمان رسول خدا(ص)، هر کسی مؤمن می‌شد، اولین و فوری‌ترین اثرش این بود که محبت رسول خدا(ص)، در قلبش ظاهر می‌شد. حضرت زهرا(س) می‌فرماید شما فکر می‌کنید از امیرالمؤمنین(ع) روی برگرداندید، کار ساده‌ای کردید؟ می‌فرماید «... وَ أَبْشِرُوا بِسَيْفٍ صَارِمٍ وَ سَطْوَةِ مُعْتَدٍ غَاشِمٍ وَ بِهَرْجٍ شَامِلٍ وَ اِسْتِبْدَادٍ مِنَ اَلظَّالِمِينَ»(الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۸)؛ بشارت باد بر شما شمشیرهایی که خون‌ها خواهند ریخت و سلطۀ کسانی که به شما رحم نخواهند کرد و هرج و مرج دائمی شامل همۀ زندگی شما خواهد شد. دیگر هیچ تمدن پایدار و هیچ امنیت استواری در جامعه‌تان نخواهد بود. چرا؟ فقط به خاطر حسادت به علی بن ابیطالب(ع). انقلاب اسلامی آغاز ولایتمداری است، ولی نه تمام آن. تمام ولایتمداری در زمان حضرت ولی‌عصر(عج) و با حضور خود ایشان محقق می‌شود. برای عبور از چالش حسادت، اصلی‌ترین راه، تنها راه و اولین راه، ولایتمداری است. وقتی از چالش حسادت عبور کردیم، امنیت در جامعه و امکان سعادت برای انسان‌ها پدید می‌آید. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سیزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۴ - قسمت اول 🔘 جامعۀ خوب، یعنی جامعه‌ای که از چالش حسادت عبور کرده 🔘 گذر از حسادت در ولایت طولی و ولایت عرضی 🔘 زشتی و بدی گناه حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: جامعۀ خوب، یعنی جامعه‌ای که از چالش حسادت عبور کرده حسادت چالش اصلی حیات دینی ما و حیات اجتماعی است، حتی اگر نخواهیم دینی زندگی کنیم. زندگی ما انسان‌ها، زندگی اجتماعی است و در زندگی اجتماعی؛ حسادت، مهم‌ترین چالش و امتحان است. در زندگی فردی، ما خیلی به این صفت دچار نمی‌شویم ولی چون در زندگی اجتماعی، کمال‌طلب و برتری‌جو هستیم، با یکدیگر به رقابت پرداخته و دچار حسادت می‌شویم. اما زندگی طبیعیِ خوب در یک جامعۀ خوب، معنا پیدا می‌کند. جامعۀ خوب هم جامعه‌ای است که از چالش حسادت عبور کرده باشد. خداوند متعال از امتحان دربارۀ حسادت نمی‌گذرد، یعنی خداوند از تک‌تک بندگان به‌ویژه بندگان مؤمن خودش، امتحان‌های متنوع و متعددی دربارۀ حسادت در مراتب مختلف می‌گیرد. گذر از حسادت در ولایت طولی و ولایت عرضی برای درست کردن یک جامعه ما به دو نوع ولایت نیاز داریم؛ ولایت طولی و ولایت عرضی که هر دو در معرض حسادت هستند. ولایت طولی یعنی ولایت ولیّ الله الأعظم و پذیرش ولایت فردی که خدا او را بر ما برتری داده است؛ و ولایت عرضی، یعنی پذیرش ولایت برخی از مؤمنین بر بعضی دیگر؛ «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ(سوره توبه، آیه ۷۱) ». برخی از مؤمنین بر بعضی دیگر ولایت دارند. پیچیدگی حسادت در ولایت طولی و عرضی این است که متوجه نمی‌شوی دچار حسادت شدی، چون حسادت خودش را به بهانه‌ها و شکل‌های مختلف نشان می‌دهد. زشتی و بدی گناه حسادت دربارۀ حسد دو روایت ذکر کنم. این دو روایت نسبت حسادت با دیگر بدی‌ها را برای ما روشن‌تر می‌کند. حسادت حساسیت فوق‌العاده‌ای دارد و ما باید خیلی روی آن کار کنیم. در روایتی امام سجاد(ع) می‌فرماید: « .... ثُمَّ اَلْحَسَدُ، وَ هِيَ مَعْصِيَةُ اِبْنِ آدَمَ حَيْثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ، فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِكَ: حُبُّ... اَلنِّسَاءِ، وَ حُبُّ اَلدُّنْيَا، وَ حُبُّ اَلرِّئَاسَةِ، وَ حُبُّ اَلرَّاحَةِ، وَ حُبُّ اَلْكَلاَمِ، وَ حُبُّ اَلْعُلُوِّ (تفسیر البرهان، ج۱، ص۱۸۲)»، اما حسد، قابیل را بیچاره کرد و او به برادرش حسادت کرد و او را کشت، از این حسد شُعبی صادر می‌شود، مانند حب النساء، حب دنیا، و .....؛ این حدیث نشان می‌دهد قصه‌ حسادت به این سادگی‌ها نیست. در روایت دیگری، امام صادق(ع) تعبیر عجیبی در مورد امکان جدا شدن از حسادت دارند و آثار سهمگین حسادت را بیان می‌کنند که چنین تعبیری به این سادگی برای دیگر صفات بد، به کار نرفته است؛ « و اَلْحَسَدُ أَصْلُهُ مِنْ عَمَى اَلْقَلْبِ وَ اَلْجُحُودِ بِفَضْلِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ هُمَا جَنَاحَانِ لِلْكُفْرِ وَ بِالْحَسَدِ وَقَعَ اِبْنُ آدَمَ فِي حَسْرَةِ اَلْأَبَدِ وَ هَلَكَ مَهْلَكاً لاَ يَنْجُو مِنْهُ أَبَداً وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ(مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)»؛ اصل حسد از کوری دل و انکار فضل خدا است، آن کوری قلب و انکار فضل خدا دو بال کفر هستند و حضرت ادامه‌ می‌دهد تا جایی که می‌فرماید که برای حاسد توبه نیست...؛ وقتی دل یک کسی را حسد بگیرد، خیلی سخت از آن جدا می‌شود. ولی خیلی از عیب‌های دیگر اینطور نیستند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهاردهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۴ - قسمت دوم 🔘 گناه حسادت، جزء نیازهای اولیه ما نیست! 🔘 زندگی‌جمعی بر اساس مواسات؛ نقطۀ مقابل حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: گناه حسادت، جزء نیازهای اولیه ما نیست! گناه‌های ما چند دسته هستند. برخی از گناهان در راستای زندگی طبیعی و نیازهای طبیعی ما هستند. مثل شهوات و لذت خوردن و خوابیدن و ... . در این دسته از گناهان، فرد تلقی می‌کند که نیاز حیاتی‌اش است و رفته رفته زیاده‌روی کرده و گناه کرده است. ولی یک سری از گنا‌هان در جهت و راستای نیازهای ما نیست مثل حسادت. رقابت‌هایی که ناشی از حسادت و تقویت‌کنندۀ حسادتند، جزء نیازهای اولیۀ ما نیستند. برای همین به این سادگی، کسی نمی‌تواند از گناه حسادت توبه کند. در روایت هم امام صادق(ع) می‌فرماید: « وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ، يَبْدُو بِلاَ مُعَارِضٍ مُضِرٍّ لَهُ وَ لاَ سَبَبٍ وَ اَلطَّبْعُ لاَ يَتَغَيَّرُ مِنَ اَلْأَصْلِ (مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)». طبیعت انسان از اصلش تغییر نمی‌کند. مجاهدتی که برای از بین بردن حسادت لازم است، بیش از موارد دیگر است. زندگی‌جمعی بر اساس مواسات؛ نقطۀ مقابل حسادت زندگی مؤمنانۀ مواساتی با ریشه کن شدن حسادت معنا پیدا می‌کند. ما در هیئت و مسجد، زندگی مؤمنانه و مواساتی را تعریف نکرده‌ایم و کار مشکلی هم هست. ولی می‌توانیم تواضع کنیم، می‌توانیم مهربان باشیم و دروغ نگوییم، چرا که این موارد راحت‌تر هستند. ما در تعلیم و تربیت به حسادت نمی‌پردازیم. نقطۀ مقابل حسادت، زندگی جمعی دوستانه است. بچه‌ها در چهارده سالگی دوست دارند زندگی جمعی داشته باشند و آغاز دینداری هم چهارده سالگی است. پس خدا طراحی کرده که وقتی انسان‌ها می‌خواهند زندگی دینی داشته باشند، دوست دارند با رفقایشان ندار باشند. فضای دین، این را اقتضاء می‌کند. در مدرسه‌ای که بچه‌ها با هم رفیق و با یکدیگر ندار و صمیمی هستند، غذایشان را با هم مشترک می‌خورند و به همدیگر کمک می‌کنند، خلاقیت اینها بسیار بیشتر افزایش پیدا می‌کند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهاردهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۵ - قسمت اول 🔘 علی(ع)؛ معیار و میزان 🔘 عظمت روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: علی(ع)؛ معیار و میزان در روایتی نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۵). هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه امیرالمؤمنین(ع) را دوست دارد، و هیچ منافقی نیست مگر اینکه نمی‌تواند امیرالمؤمنین علی(ع) را دوست داشته باشد. در مورد حضرت علی(ع) اینطور است ولی مثلاً دربارۀ امام حسن(ع) و امام حسین(ع) این‌طور نیست. ممکن است کسانی حسنین(ع) را هم دوست داشته باشند که نتوانند علی بن ابیطالب(ع) را دوست داشته باشند. اگر چه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم به خاطر علی بن ابیطالب(ع) مظلوم واقع شدند. دشمنان در کربلا می‌گفتند «بغضاً لأبیک» می‌خواهیم شما را به قتل برسانیم. عظمت روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) در روضه اهل بیت(ع) از قربانی شدن اولیاء خدا صحبت می‌شود و این قربانی شدن، حادثۀ بزرگی در تاریخ است و عظمت معنایی دارد. این روضه‌ها همان قدر که احساسات ما را درگیر می‌کند، همان قدر عمق معنایی دارد، لذا پرمعرفت‌ترین بخش تاریخ، روضه‌ها و ذکر مصائب است که حرف‌ها و رازهایی در آن است. ما برای مظلومیت ائمۀ معصومین(ع) راحت می‌توانیم گریه کنیم ولی گریه برای روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) سخت‌تر است. می‌دانید چرا؟ زیرا حضرت علی(ع) به مثابه خورشید هستند. نگاه کردن به خورشید سخت است ولی به ماه راحت‌تر می‌توان نگاه کرد. اما ماه، بخشی از مظلومیت این خورشید را به خودش گرفته است و همین ما را هلاک می‌کند؛ چه برسد که بخواهیم از مظلومیت علی(ع) حرف بزنیم؟! امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: « لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَت»(نهج البلاغه، حکمت۱۱۱)؛ اگر کوه من را دوست داشته باشد، متلاشی می‌شود. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پانزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۵ - قسمت دوم 🔘 حسادت به علی ابن ابیطالب(ع)، مانع محبت به اولادش 🔘 مسئلۀ مظلومیت علی(ع)؛ یکی از رازهای عجیب تاریخ 🔘 سفارش امام حسن(ع) به محمدبن حنفیه در خصوص حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: حسادت به علی ابن ابیطالب(ع)، مانع محبت به اولادش فردی از اهل شام به مدینه آمده بود، سواری را دید که خیلی زیبا بود. « قَالَ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ»؛ می‌گوید من تا به الان آدمی به این زیبایی ندیده بودم. گفتند: او را نمی‌شناسی؟ گفت نه. گفتند این حسن بن علی ابن ابیطالب(ع) است. عبارت او را ببینید؛ « فَامْتَلَأَ قَلْبِي غَيْظاً وَ حَنَقاً وَ حَسَداً أَنْ يَكُونَ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَلَدٌ مِثْلُهُ»؛ آن شخص می‌گوید من حسادتم به علی ابن ابیطالب(ع) شعله کشید که یک چنین پسری دارد. دوباره دعوا بر سر علی بن ابیطالب(ع) است. «فَقُمْتُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ أَنْتَ اِبْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ أَنَا اِبْنُهُ»؛ بعد شروع می‌کند به توهین کردن و بد و بیراه گفتن به علی بن ابیطالب. «وَ جَعَلْتُ أَشْتِمُهُ وَ أَنَالُ مِنْهُ وَ مِنْ أَبِيهِ»؛ او شروع کرد به شماتت کردن حضرت علی(ع) و امام حسن(ع)؛ « وَ هُوَ سَاكِتٌ» ولی امام حسن مجتبی(ع) ساکت بود و نگاه می‌کرد. «حَتَّى اِسْتَحْيَيْتُ مِنْهُ»، اینقدر سکوت کرد و نگاه کرد و هیچ جوابی نداد تا اینکه من خجالت کشیدم. وقتی که کلامم تمام شد امام حسن(ع) لبخند زد و فرمود: «فلَمَّا اِنْقَضَى كَلاَمِي ضَحِكَ وَ قَالَ أَحْسَبُكَ غَرِيباً شَامِيّاً» تو اینجا غریب هستی، شامی هستی. گفتم: بله. گفتند: پس اینجا منزل نداری. برویم منزل ما؟ غذایی چیزی نمی‌خواهی؟ الآن آمدی مدینه محلّ استقراری پیدا کردی؟ می‌گوید: یک دفعه‌ای احساس کردم توی دنیا، عزیزترین کس پیش من این آقاست«وَ عَجِبْتُ مِنْ كَرَمِ أَخْلاَقِهِ فَانْصَرَفْتُ وَ قَدْ صِرْتُ أُحِبُّهُ مَا لاَ أُحِبُّ أَحَداً غَيْرَهُ(كشف الغمة، ج۱، ص۵۶۱). با کرامت و بزرگواری امام حسن(ع)، ورق برگشت. مگر اینکه خودشان یک لطفی کنند. مسئلۀ مظلومیت علی(ع)؛ یکی از رازهای عجیب تاریخ اولاً دعوا سر حسادت علی بن ابیطالب(ع) است، ثانیاً؛ چرا بغض به اولاد علی(ع)؟ حسادت یک رذیلۀ بیچاره‌کننده است. یعنی به‌جای اینکه فرد کوتاه بیاید، تازه حسادتش غلیان پیدا کرده است. این یکی از رازهای عجیب تاریخ است. امام حسین(ع) را قطعه‌قطعه کردند، امام حسن(ع) را تیرباران کردند، ولی هیچ‌کدام را لعن نکردند. اما با امیرالمؤمنین(ع) چه کردند؟ خیلی عجیب است. امیرالمؤمنین(ع) با دل‌ها چه‌کار می‌کند؟! واقعاً حسادت به اولیاء خدا عجیب است و نقطۀ مقابلش آن محبتی است که باید به اولیاء خدا داشته باشیم و بحث ساده‌ای نیست. یک پلیدی عمیقی در کسی است که به اهل بیت حسادت بورزد. سفارش امام حسن(ع) به محمد بن حنفیه در خصوص حسادت روایت دیگری است که امام حسن مجتبی(ع) به محمدبن حنفیه می فرمایند: « یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ اَلْحَسَدَ (کافی، ج۱، ص۳۰۰»؛ من از حسد برای تو می‌ترسم و این وصف کافرین است. « وَ إِنَّمَا وَصَفَ اَللَّهُ بِهِ اَلْكَافِرِينَ فَقَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ اَلْحَقُّ». این مطلب را امام حسن(ع) به محمد بن حنفیه می‌گوید که مبادا به برادرت امام حسین(ع) بعد از من حسادت کنی! ایشان سرور تو است. و بعد محمدبن حنفیه شروع کرد به ابراز ارادت کردن. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پانزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۶ 🔘 جایگاه درونی و بیرونی حسادت 🔘 نشانه صداقت در داشتن محبت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: جایگاه درونی و بیرونی حسادت بخشی از بحث حسادت کاملاً فردی است و نیاز دارد که انسان اعماق وجودش را در سحرگاهان جستجو کند و عمیقاً با خدا راز و نیاز بکند تا بتواند حسادت را ریشه‌کن کند. در ادامه بحث باید به چهار مقدمه توجه کرد. اولاً: قلب انسان لایه‌های مختلفی دارد و خیلی پیچیده است. قلب انسان لایه‌های بسیار عمیقی دارد که برخی از آنها بر انسان مخفی است. ثانیاً: خداوند متعال به شدّت به قلب انسان اهمیت می‌دهد. خداوند قلبی که از ما می‌خواهد قلبی است که کاملاً خالص باشد. عرش خدا قلب مؤمن است و ما اتفاق‌هایی را که در پروندۀ اعمال‌مان و از آن مهم‌تر در قلب خود رقم می‌زنیم، خداوند متعال آن را لحاظ می‌کند. خدا به سرّ بندۀ خودش نگاه می‌کند و همان را می‌آورد و در عمل مقدر او قرار می‌دهد. امام صادق(ع) می‌فرماید: مَنْ أَسَرَّ سَرِيرَةً رَدَّاهُ اَللَّهُ رِدَاءَهَا إِنْ خَيْراً فَخَيْرٌ وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ (کافی، ج2، ص294). خداوند متعال به قلب بندگان خودش نگاه می‌کند و انسان باید به شدّت مراقب قلب خودش باشد. ثالثاً: حسادت، از اعماق قلب انسان خبر می‌دهد و شاید پنهان‌ترین بدی‌ای است که به سادگی نمی‌شود آن را شناسایی کرد. حسادت، یکی از محل‌های خیلی مهم برای امتحان دیگر چیزها، مثل ایمان به خداست. تا آدم نسبت به کسی حسّ حسادت پیدا بکند، مثل این است که یک آتشی، پنبه را بسوزاند؛ حسادت هم ایمان را این‌طور می‌سوزاند. موضوع حسادت در امتحان قلب، موضوع بسیار کلیدی و حساسی است. از ابعاد مختلف ما موارد قلبی و روحی حسادت را باید بیشتر تأمل کنیم. رابعاً: شکل‌گیری یک تمدن خوب و یک جامعه خوب در زندگی اجتماعی انسان، بدون دخالت قلب‌های نورانی و عبور از چالش حسادت امکان ندارد. تمدن‌ها باید تکلیف خودشان را با قلب نورانی انسان، در موضوع حسادت روشن کنند. همان‌قدر که این موضوع عمیقاً قلب انسان را درگیر می‌کند، تمدن‌ها، تجمع انسان، زندگی اجتماعی، قوانین، شیوۀ حکمرانی و همۀ اینها را درگیر می‌کند. نشانه صداقت در داشتن محبت محبت، نقطه مقابل حسادت است ولی از کجا بفهمیم که در محبت خود به اهل بیت(ع)، صداقت داریم؟ اهل بیت(ع)، برخی از ابراز محبت‌ها را تأیید نمی‌کردند. یک اتفاق‌هایی باید توی قلب بیفتد. اینکه من حسادت ندارم، به تنهایی کافی نیست، بلکه باید اتفاق‌های دیگری هم بیفتد. مثلاً یکی از آداب شیعیان این بود که وقتی به محضر اهل‌بیت(ع) می‌رسیدند، می‌گفتند: «جُعِلتُ فداک»؛ فدای تو بشوم. این یعنی حسادت نداشتن، کافی نیست؛ بلکه می‌خواهم فدای تو بشوم. جنون و شیدایی که در اربعین مشاهده می‌شود که مؤمنین همه هستی خود را فدای دیگر مؤمنین می‌کنند، علامت صداقت در محبت به اهل بیت(ع) و نداشتن حسد است. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر شانزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۷ - قسمت دوم 🔘 آیا رقابت، عامل پیشرفت است؟ 🔘 زندگیِ مبتنی بر رفاقت، نه رقابت 🔘 ولایت، تنها عامل زندگی بر اساس محبت و رفاقت 🔘 ولایت، تنها عامل از بین بردن حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: آیا رقابت، عامل پیشرفت است؟ در جواب روشنفکرانی که می‌گویند غربی‌ها در اثر رقابت پیشرفت کردند، باید پرسید: ۱. آیا غربی‌ها از آغاز تا الان بدون جنگ، جنایت و خونریزی پیشرفتی کردند؟ ۲. آیا غربی‌ها بدون ظلم به ملت‌های مستضعف و غارت آنها، پیشرفت کردند؟ ۳. آیا پیشرفت‌ آنها در میان مردم خودشان، حقیقی بوده؟ آیا بدبختی‌هایی که در میان مردم‌شان هست را ما می‌پذیریم؟ آیا حاضریم تعداد زندانی‌هایمان به اندازه زندانی‌های آمریکا باشد؟ غربی‌ها در درون خودشان موفق نبودند. جنایت‌ها و جنگ‌هایشان، یکی از عوامل پیشرفت‌ غرب بوده و دائماً هم در حال غارت هستند و اگر غارت نکنند نمی‌توانند جایی را مدیریت کنند. تکنولوژی دارند ولی نمی‌توانند مدیریت کنند، چون زندگی رقابتی جواب نمی‌دهد. زندگیِ مبتنی بر رفاقت، نه رقابت زندگی باید مبتنی بر رفاقت باشد. حکومت امام زمان(عج)، زیاد قانون ندارد. قانون چیز خوبی است، ولی برای روز مبادا. گفت مهریه را کی داده، کی گرفته؟ اگر زندگی زن و شوهری در خانواده بر قانون اتکاء داشته باشند، از هم متنفر می‌شوند. قانون را برای مبادا می‌گذارند. بعد با چی زندگی می‌کنند؟ با محبت. زیرساخت و مبنای زندگی‌ ما محبت و رفاقت است. ولی چطور باید به آن سمت حرکت کنیم؟ ولایت، تنها عامل زندگی بر اساس محبت و رفاقت آیا این یک توصیۀ اخلاقی است که حسود نباشیم و به هم محبت داشته باشیم؟ نه. این یک توصیۀ ولایی است. تنها عاملی که می‌تواند این زندگی را پدید بیاورد، ولایت است. بقیه‌اش دروغ و خیال‌بافی است. ما منتظر یک کتاب اخلاقی قوی نیستیم تا همه خوب بشویم، منتظر امام زمان(عج) هستیم. منتظر حکومت او هستیم. این را باید رمزگشایی کرد که ولایت چگونه موجب یک زندگی غیر رقابتی می‌شود؟ ولایت، تنها عامل از بین بردن حسادت درست است که حسادت یک پدیدۀ اخلاقی است، ولی این حسادت چطور از بین می‌رود؟ با ولایت. ولایت طولی و ولایت عرضی. با توصیۀ اخلاقی از بین نمی‌رود. توصیۀ اخلاقی همیشه بوده و همیشه هم هست. زندگی مبتنی بر حسادت و رقابت، موجب عداوت، ضعف ملت‌ها و ظلم و فساد می‌شود. باید یک زندگی دیگری داشت. مجلس بخواهد قانون‌گذاری کند باید قوانینش جامعه را به سمت زندگی بر اساس تعاون سوق دهد؛ نه زندگی خیال‌پردازانۀ رقابتی بر اساس قوانین. ما در برخی از مصوبات و قوانین‌ راه اشتباه غرب را می‌رویم که خودشان هم به بن‌بست رسیده‌اند. متأسفانه این راه اشتباه، تدریس شده و نقد هم نمی‌شود. گاهی برخی‌ افراد همین حرف‌های غیر انسانی را اسلامیزه می‌کنند، ولی اهل‌بیت(ع) در زندگی ولایی، مرتبۀ بالاتری را نشان می‌دهند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۸ - قسمت اول 🔘 عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ مسئله‌ای برای امروز ما 🔘 زندگی بر اساس مواسات، نیاز امروز جامعه 🔘 نقش هیئت‌ها و مساجد در زندگی بر اساس مواسات استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ مسئله‌ای برای امروز ما ابلیس وقتی نتواند ما را از کارها و حرف‌های خوب جدا کند، ما را به حرف‌ها و کارهای خوبی وسوسه می‌کند که برای این زمان نیست. مثلاً اینکه از فضائل امیرالمؤمنین(ع) سخن بگوییم اما از عوامل غربت ایشان صحبت نکنیم تا آن عوامل را در جامعه ریشه‌کن کنیم، این می‌شود حرفی که برای زمان ما نیست. یعنی آدم ممکن است حرف خوب بزند ولی در واقع دچار مکائد ابلیس شده باشد. زندگی بر اساس مواسات، نیاز امروز جامعه نیاز امروز جامعه ‌ما، اجتماع مؤمنین است تا مدعیان محبت به اولیاء خدا در محبت به یکدیگر از هم سبقت بگیرند. چیزی که جامعۀ ما را نجات می‌دهد، رسیدن به ساختاری است که در آن در مورد چگونگی و محلّ پول درآوردن با همدیگر ایثارگرانه برخورد کنیم، نه فقط در مورد محلّ پول خرج کردن. ما باید در بخش فرهنگی و بخش حکمرانی نیز با یکدیگر مواسات کنیم. نقش هیئت‌ها و مساجد در زندگی بر اساس مواسات خیلی بد است مساجد ما بوی عبادت خدا را بدهند، هیئت‌ها بوی محبت و ولایت اهل‌بیت(ع) را بدهند اما از آنها بوی اخوّت استشمام نشود. ما در بخش فرهنگی و در بخش حکمرانی، زندگی مواساتی کم داریم. اگر مردم در گروه‌های کوچک(مانند تعاونی‌ها) دور هم جمع نشوند، مشارکت قوی و در سطح کلان هم اتفاق نمی‌افتد. امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند: یکی از فوائد مسجد رفیق‌ پیداکردن است(مَنْ أَدامَ الاْخْتِلافَ إِلَی الْمَسْجِدِ أَصابَ إِحْدی ثَمان: آیةً مُحْکَمَةً وَ أَخًا مُسْتَفادًا ...؛ تحف‌العقول، ج۱، ص۲۳۵). ما باید با اخوت و محبت، شرایطی را در مسجد و هیئت بوجود بیاوریم که هر کس رد می‌شود بگوید اینها چقدر با هم خوب هستند! اینها چقدر برای هم می‌میرند! اگر اینطور نباشد، داریم درجا می‌زنیم. با هم نبودن برای مؤمنین بد است. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هجدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۸ - قسمت دوم 🔘 ضرورت مواسات بین مؤمنین 🔘 تأثیر ولایت بر مواسات و تحکیم روابط مؤمنین 🔘 روایتی در مورد تمسک به ولایت امیرالمؤمنین(ع) استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: ضرورت مواسات بین مؤمنین یهود نظرش این است که اگر امّت پیغمبر(ص) اتحاد داشته باشند، یهود از بین می‌رود. برای همین یهود همیشه از زمان پیامبر اکرم(ص) تلاش کرده که مؤمنین با هم اختلاف داشته باشند. امیرالمؤمنین(ع) در مورد ارتباط صمیمی و اتحاد با مؤمنین می‌فرماید: «إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِينِ اَللَّهِ مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ إِلاَّ خُبْثُ اَلسَّرَائِرِ وَ سُوءُ اَلضَّمَائِرِ فَلاَ تَوَازَرُونَ وَ لاَ تَنَاصَحُونَ وَ لاَ تَبَاذَلُونَ وَ لاَ تَوَادُّونَ»(نهج البلاغه، خطبه ۱۱۳). شما برادران دينى هستيد، چيزى جز ناپاكى درون و زشتى باطن ميان شما جدايى نيفكنده است. برای همین يكديگر را در امور يارى نمى‌كنيد و خير يكديگر را نمى‌خواهيد و به يكديگر چيزى نمى‌بخشيد و با هم دوستى نمى‌ورزيد. تأثیر ولایت بر مواسات و تحکیم روابط مؤمنین خیلی‌ها نقش ولایتمداری را در تحکیم روابط مؤمنین باور نمی‌کنند ولی با بحث اخلاقی و اعتقادی نمی‌توانیم با هم یکپارچه شویم، فقط ولایت است که می‌تواند ما را یکپارچه کند. اگر ولایت ولیّ خدا بود و برای او می‌مردیم، برای همدیگر هم خواهیم مرد. روایتی در مورد تمسک به ولایت امیرالمؤمنین(ع) آیه قرآن می‌فرماید: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»(سوره آل عمران، آیه ۱۰۲؛ بی‌تردید یکی از آیات سخت و سطح بالای قرآن این آیه است؛ تقوای خدا را داشته باش، حقّ تقوای الهی را، نه در حدّ توان خودت، بلکه آن چیزی که شایسته خداست. «وَ لا تَمُوتُنَّ إِلّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»، بحث عاقبت به‌خیری، هم سهمگین‌ترین بحث است. خدا در این آیه بعد از توصیه به تقوا می‌گوید «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا(سوره آل عمران، آیه ۱۰۳». فردی خدمت رسول خدا(ص) رسید و سوال کرد: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» حبلِ الله کیست که به او تمسّک بجوییم؟ می‌گویند رسول خدا یک کمی سرشان را پایین انداختند و تأمل کردند، زود جواب ندادند. بعد سر بلند کردند و فرمودند: حبلُ الله المتین علی بن ابیطالب(ع) است. به او اعتصام بورزید که از هم متفرّق نشوید. طرف رفت و امیرالمؤمنین(ع) را بغل کرد. گفت خدایا تو شاهد باش من به حبل الله اعتصام ورزیدم و بیرون رفت. یک نفر از پیش رسول خدا(ص) بلند شد و گفت من بروم به او التماس دعا بگویم و بگویم برای من دعا کند، شما گفتید اهل بهشت است. رسول خدا(ص) فرمود برو اگر به او رسیدی التماس دعا بگو ، بگو برایت استغفار کند. به او رسید و گفت که برای من دعا کن که خدا من را ببخشد. آن فرد گفت «أفَهِمتُ ما قالَ لی رسول الله»، فهمیدی پیغمبر(ص) به من چه گفت؟ فرمود برو تمسّک کن به حبل الله المتین، خدا گناهت را می‌بخشد. نمی‌خواهد بیایی به من التماس دعا بگویی. و اگر به او تمسّک نکردی، خدا تو را نخواهد بخشید( البرهان في تفسير القرآن، ج۱، ص۶۷۰). 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هجدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۹ - قسمت اول 🔘 دو وجه مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ دشمنی دشمنان حسود و فداکاری نکردن یاران 🔘 طرح دین برای مواجهه با دشمنان حسود استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: دو وجه مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ دشمنی دشمنان حسود و فداکاری نکردن یاران مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) را در دو بخش باید دید. یک بخش از مظلومیت حضرت مربوط به دشمنانی است که عناد ورزیدند، حسادت کردند و با حضرت جنگیدند و بخش دیگر که بیشتر موجب مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) شد، آنهایی بودند که مستقیم عناد نورزیدند، اما یاری هم نکردند و برای حضرت فداکاری نکردند. این بخش از تاریخ زندگی امیرمؤمنان(ع) مورد غفلت واقع شده است. سیدالشهدا(ع)، در حماسۀ باعظمت کربلا، آن قربانی عظیم را دادند برای اینکه این افراد را رسوا کنند؛ افرادی که زمان امیرالمؤمنین(ع) بودند ولی کم گذاشتند. امیرمؤمنان(ع) خود با قاسطین، مارقین و ناکثین درگیر شدند، حضرت زهرا(س) هم غاصبین را رسواکردند. در واقع کسانی که در زمان امیرالمؤمنین(ع) به ایشان ظلم کردند و رسوا نشدند، در کربلا غربال شدند. طرح دین برای مواجهه با دشمنان حسود دشمنان حسود با حسادت خود، ولیّ خدا را مهجور قرار می‌دهند. آیا خدا طرحی برای مقابله با این حسادت‌ها ندارد؟ طرح دین برای مقابله با حسودانی که کارشان به عناد و دشمنی می‌رسد، چیست؟ طرح خدا این است که می‌فرماید مسئولیت دفاع از ولیّ من که دیگران با او حسادت می‌کنند و رفع غربت از او با محبین و طرفداران اوست. طرفداران او باید آنچنان به ولیّ خدا محبت بورزند و آنچنان از او طرفداری کرده و به خاطر او فداکاری کنند که او از غربت دربیاید. این طرح خداست. مثل کاری که عمار، برای امیرالمؤمنین(ع) انجام داد. هر کسی برای تقدیر از ولیّ خدا قدمی بردارد، کاری بزرگ و تاریخی انجام داده است. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر نوزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۰ام - قسمت اول 🔘 دوری از حسادت، چه تناسبی با سیاست دارد؟ 🔘 حسادت پنهان در یاران امیرالمؤمنین(ع) 🔘 کلام رسول خدا(ص) در مورد کسانی که برای امام خود کم می‌گذارند استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: دوری از حسادت، چه تناسبی با سیاست دارد؟ عبادت هر کسی به اندازۀ عقلش پذیرفته می‌شود، به حجم عبادت او نیست. در روایات آمده است خواب عاقل از عبادت کسی که عقلش کم است فضیلت بیشتری دارد(کافي، ج1، ص۱۲). عقل چیست؟ «أعقل الناس أنظرهم فی العواقب»( غرر الحکم، ج۱، ص۲۱۷)، عاقبت‌اندیشی است. وقتی که عاقبت صفت حسادت را ببینی به سیاست می‌رسی و کسانی که می‌خواهند عبادت، منهای سیاست داشته باشند، اخلاق، منهای سیاست و به‌طور کلی دیانت منهای سیاست داشته باشند و حتی محبت به اولیاء خدا منهای سیاست داشته باشند؛ اینها با عقل خداحافظی کرده‌اند. عمق عقلانیت، نتیجۀ معنویت در سیاست است. حسادت پنهان در یاران امیرالمؤمنین(ع) دل امیرالمؤمنین(ع) از دست کسانی که منافعشان اقتضاء می‌کرد مقابل حضرت بایستند و دشمنی‌شان آشکار بود، خون نشد. هیچ‌وقت از دست معاویه و از دست طلحه و زبیر گریه نکردند ولی از دست کسانی که درست یاری درست نکردند، حسادت پنهان داشتند و نصرت نکردند، گریستند. امام حسین(ع) در کربلا یک خیانت از یارانش ندید ولی علی(ع) هزاران خیانت از یارانش دید. اباعبدالله(ع) سرش بر نیزه رفت، اما لعن و نفرین نشد. به قصۀ امیرالمؤمنین(ع) باید متفاوت نگاه کرد و حق آن را ادا کرد. برای امیرالمؤمنین علی(ع) باید همگام با غم‌های او اشک ریخت. برخی از یاران حضرت خصوصیت‌شان این بود که برای امیرالمؤمنین(ع) کم گذاشتند. کلام رسول خدا(ص) در مورد کسانی که برای امام خود کم می‌گذارند رسول خدا(ص) فرمود: « تَفْتَرِقُ أُمَّتِي ثَلاَثَ فِرَقٍ فِرْقَةٌ عَلَى اَلْحَقِّ لاَ يَنْقُصُ اَلْبَاطِلُ مِنْهُ شَيْئاً يُحِبُّونِّي وَ يُحِبُّونَ أَهْلَ بَيْتِي مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ اَلذَّهَبِ اَلْجَيِّدِ...(أمالي مفید، جلد۱، ص۲۹) » امّت من به سه قسمت تقسیم می‌شوند، یک فرقه‌ بر حق هستند و من و بچه‌هایم را دوست دارند. اینها مانند طلا هستند، هر چه گداخته بشوند بر جلایشان افزوده می‌شود. یک گروهی هستند بر باطل هستند. اینها از من بدشان می‌آید و اهل بیت(ع) من هم از آنها متنفر هستند. پیامبر اکرم(ص) در ادامه فرمودند: « ... وَ فِرْقَةٌ مُدَهْدَهَةٌ عَلَى مِلَّةِ اَلسَّامِرِيِّ لاَ يَقُولُونَ لامِساسَ لَكِنَّهُمْ يَقُولُونَ لاَ قِتَالَ إِمَامُهُمْ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ قَيْسٍ اَلْأَشْعَرِيُّ» و فرقه‌ای هستند وسط، نه آن‌طور باطل هستند که علنی دشمنی کنند نه آنطور حق. اینها بر ملت سامری هستند و شیوۀ سامری دارند. سامری شعارش «لا مِساسَ» بود، اما اینها شعارشان «لا قتالَ» است و مشکل‌شان یاری نکردن ولیّ خدا است. امام اینها کیست؟ ابوموسی اشعری. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیستم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۰ام - قسمت دوم 🔘 فضایل امیرالمؤمنین(ع)، عامل حسادت به ایشان 🔘 گلایۀ امیرالمؤمنین(ع) از یارانی که در کمک به ایشان کم گذاشتند استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: فضایل امیرالمؤمنین(ع)، عامل حسادت به ایشان فرق یاران علی(ع) با معاویه در این بود که معاویه هرچه می‌گفت، یارانش گوش می‌کردند ولی امیرالمومنین(ع) هرچه می‌گفت، یارانش گوش نمی‌کردند. تا جایی که خودِ امیرالمؤمنین(ع) به یارانش می‌فرمود حاضرم ده نفر از شما را بدهم و یک نفر از یاران معاویه را بگیرم. به خاطر اینکه معاویه فضیلتی نداشت، ادعای فضیلت هم نداشت، بنابراین حسادت خیلی‌ها را بر نمی‌انگیخت ولی امیرالمؤمنین(ع) فضایلی داشت که حسادت‌ها را برمی انگیخت. گلایۀ امیرالمؤمنین(ع) از یارانی که در کمک به ایشان کم گذاشتند بنا بر نقل کتاب الغارات(ج۲، ص۴۷۰)، روزی امیرالمؤمنین(ع) در جمع یاران خود سخنرانی می‌کردند و می‌فرمودند که مردم! پیامبر خدا، پیامبر شما بود. مردم مدینه و انصار دور ایشان جمع شدند و عهد بستند و بالاخره پیروز شدند. آن‌طور پای رکاب رسول خدا ایستادند. بیایید محکم باشید. یک نفر بلند شد گفت: «ما أنتَ بمحمد و ما نحن باولئک الذین ذَکَرتَ»، نه تو محمد هستی نه ما انصار رسول خدا. «فلا تُکلّف لنا ما لا طاقة لنا به» ما را مجبور نکن به چیزهایی که طاقت آن را نداریم. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «أحسِن سمعاً تُحسِن إجابةً» خوب گوش بده بعداً جواب بده. « ثكلتكم الثّواكل»؛ این تعبیر اصطلاحی بود بدین معنا که الهی بمیرید! الهی خبر مرگ‌تان برسد! «ما تَزیدوننی إلّا غمّاً» به من چیزی جز غم و اندوه اضافه نمی‌کنید. آیا من گفتم که من محمد هستم و شما انصار هستید؟! «إنّی ضربتُ لکم مثلاً»، من برای شما یک مَثل زدم! «إنما أرجو أن تتأسّوا بهم» من امید دارم به آن تأسی بکنید. یک نفر دیگر بلند شد و گفت الآن امیرالمؤمنین(ع) به آن کشته شده‌های نهروان احتیاج داشت. یعنی چه؟ یعنی چرا در جنگ آنها را کشتی؟! آنها مرد جنگ بودند، آنها را کُشتی الآن یار نداری. هر کس یک چیزی گفت. یک نفر دیگر گفت «استبانَ فقدُ الأشتر على أهل العراقِ» الآن معلوم می‌شود نقش اشتر برای مردم عراق چیست! اگر الآن مالک اشتر بود، هر کس می‌فهمید چه باید بگوید و زبان‌درازی نمی‌کرد. حضرت دوباره فرمودند مادرتان به عزایتان بنشیند؛ آیا اشتر از من مهم‌تر است؟ من به شما می‌گویم، گوش نمی‌دهید! بعد مالک اشتر باید می‌آمد شما را جمع می‌کرد؟ امیرالمؤمنین(ع) غضبناک و مغموم از منبر آمدند و پایین رفتند. در نمونه‌ای دیگر شاگردان ابن مسعود در جنگ صفین به حضرت گفتند ما با شما می‌آییم ولی در لشکرگاه می‌ایستیم و اگر کسی ضدّ شرع عمل کرد، علیه‌ او اقدام می‌کنیم؛ ما در مورد حق و باطل در میان شما ابهام داریم! من عرض می‌کنم که خدا لعنت‌شان کند. خدا این آدم خوب‌ها را لعنت کند. سی هزار نفر از قاریان شام و عراق در جنگ صفین شرکت نکردند و فقط میانجی‌گری میان حق و باطل کردند. چند نفر برای امیرالمؤمنین ماند؟ اینجاست که حضرت می‌فرماید «فَرَّقَ الله بَینی و بَینَکُم(غارات، ج۲، ص۴۸۲)» خدا بین من و شما جدایی بیندازد. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیستم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۱ام - قسمت اول 🔘 حسادت‌های مردم، مشکل اصلی امیرالمؤمنین(ع) 🔘 مردم چه زمینه‌ای برای حسادت معنوی دارند؟ 🔘 تحلیل روان‌شناسانه مسایل و درک حسادت معنوی استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: حسادت‌های مردم، مشکل اصلی امیرالمؤمنین(ع) رسول خدا(ص) بیشتر با حسادت سران درگیر بودند و بر آنها پیروز شدند ولی امیرالمؤمنین علی(ع) بیشتر با مردمی درگیر بودند که حسادت در آنها منتشر شده بود و بر آنها فائق نیامدند. مشکل اصلی امیرالمؤمنین(ع)، معاویه و طلحه و زبیر نبود. مشکل‌ حضرت آن مردمی بودند که پای رکاب طلحه و زبیر آمده بودند و این افراد را با علی بن ابی‌طالب(ع) مقایسه می‌کردند. اصلاً جای مقایسه ندارد. هیچ تحلیلی جا ندارد جز اینکه بگوییم آن حسادت‌های پنهان در میان مردم بروز و ظهور پیدا کرده بود. حسادت‌های مادی تناسب می‌خواهد اما حسادت‌های معنوی این تناسب را نمی‌خواهد. حسادت در مسایل معنوی با حسادت در مسائل مادی فرق می‌کند. مردم چه زمینه‌ای برای حسادت معنوی دارند؟ حسادت، مسئله‌ای روانی و قابل تأمل است. اصلاً بحث سر منفعت نیست! بعضی‌ها بحث سیاسی می‌کنند و می‌خواهند نفرتشان را نسبت به نظام نشان دهند و نسبت به انقلاب ابراز نفرت کنند. می‌گوییم دلایلت چیست؟ می‌گوید دلایلم این سه، چهار مورد است. می‌گوییم این دلایل که در مورد اسرائیل چهل تا است! چرا یکبار مرگ بر اسرائیل نمی‌گویی؟ با سکوت نگاه می‌کند. این همان حسادت و جنبۀ روانی‌ای است که نسبت به معنویت وجود دارد. تمام جنایت‌های آن ‌طرف را حاضر است ندیده بگیرد! و این همه خوبی‌های این طرف را هم ندیده می‌گیرد؛ سه چهار تا ایراد پیدا می‌کند و یک نفرت عمیقی پیدا می‌کند! این همان حسادت است. این چیزی است که ما باید ببینیم. تحلیل روان‌شناسانه مسایل و درک حسادت معنوی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: « أوَ لَيْسَ عَجَباً أَنَّ مُعَاوِيَةَ يَدْعُو اَلْجُفَاةَ اَلطَّغَامَ فَيَتَّبِعُونَهُ عَلَى غَيْرِ مَعُونَةٍ وَ لاَ عَطَاءٍ وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ وَ أَنْتُمْ تَرِيكَةُ اَلْإِسْلاَمِ وَ بَقِيَّةُ اَلنَّاسِ إِلَى اَلْمَعُونَةِ أَوْ طَائِفَةٍ مِنَ اَلْعَطَاءِ فَتَفَرَّقُونَ عَنِّي وَ تَخْتَلِفُونَ عَلَيَّ؟ (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۸۰)»؛ آیا عجیب نیست معاویه جنایتکارها و اراذل و اوباش را بر اساس طغیان جمع می‌کند، بدون اینکه چیزی به آنها بدهد! آنها می‌روند و یاری‌اش می‌کنند. من که از بیت‌المال به شما پول می‌دهم، شما از پیش من پراكنده مى‌گرديد و با من مخالفت مى‌ورزيد؟ چرا امیرالمؤمنین(ع) این مطالب را می‌فرماید؟ منظور این است که در تحلیل این مسأله، سراغ مسائل مالی نروید. چرا تحلیل روانی نمی‌کنید؟! اینجاست که ما باید در مورد روانشناسی دینی بحث بکنیم. در تحلیل روان‌شناسانه وقایع، حسادت جایگاه خود را پیدا می‌کند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و یکم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۱ام - قسمت دوم 🔸حسادت پنهان، روزی ظاهر خواهد شد استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: حسادت پنهان، روزی ظاهر خواهد شد امیرالمؤمنین علی(ع) در نامه‌ای که به معاویه می‌نویسند(غارات، ج۱، ص۲۰۳)، به آیه‌ای از قرآن اشاره می‌کنند که «أَمْ حَسِبَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللهُ أَضْغانَهُمْ (سوره محمد، آیه ۲۹)» آیا آن کسانی که در قلب‌شان یک بیماری نگه داشتند فکر می‌کنند که ما کینۀ‌شان را بیرون نمی‌آوریم؟ ما کینۀ‌شان را بیرون می‌آوریم و دستشان را رو می‌کنیم. اگر کسی هم حسادتی نسبت به اشخاص خوب داشته باشد، خدا آن را رو می‌کند. آیه قرآن در ادامه می‌فرماید: «وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ (سوره محمد، آیه۳۰)»؛ ما اگر می‌خواستیم اینها را به تو نشان می‌دادیم. امیرالمؤمنین(ع) در ادامه این نامه می‌فرماید: « أَلاَ وَ قَدْ عَرَفْنَاكَ قَبْلَ اَلْيَوْمِ»؛ معاویه! من تو را قبل از اینها می‌شناختم، «وَ عَدَاوَتَكَ وَ حَسَدَكَ وَ مَا فِي قَلْبِكَ مِنَ اَلْمَرَضِ »؛ و می‌دانستم که نسبت به من دشمنی و حسادت داری. هر کس حسادت به حضرت نداشت، عاشق امیرالمؤمنین(ع) می‌شد ولی هر کس این حسادت را در دل نگه داشته باشد؛ خداوند با یک امتحان، حسادتش را آشکار می‌کند. کلام امیرالمؤمنین(ع) در مورد مردمی که از او اطاعت نمی‌کردند همچنین در کتاب الغارات نقل شده که فردی به نام ابومریم وقتی که داستان پراکنده شدن مردم از پیش حضرت علی(ع) را شنید، خدمت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: « إِنِّي لَمْ آتِكَ لِحَاجَةٍ» من برای حاجتی نیامدم ولی از آن زمانی که ولایت را به‌عهده گرفتی، همۀ مردم را متفرق کردی! حضرت فرمودند: «يَا أَبَا مَرْيَمَ إِنِّي صَاحِبُكَ اَلَّذِي عَهِدْتُ، وَ لَكِنِّي مُنِيتُ بِأَخْبَثِ قَوْمٍ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ أَدْعُوهُمْ إِلَى اَلْأَمْرِ [اَلصَّائِبِ] فَلاَ يَتَّبِعُونِّي، فَإِذَا تَابَعْتُهُمْ عَلَى مَا يُرِيدُونَ تَفَرَّقُوا عَنِّي»؛ من رفیق قدیمی شما هستم. من به خبیث‌ترین قوم بر روی کره زمین گرفتار شدم! وقتی که آنها را دعوت می‌کنم، حرف من را اطاعت نمی‌کنند و وقتی که من حرف‌شان را گوش می‌دهم، از پیش من متفرق می‌شوند. امیرالمؤمنین(ع) در این سخن، معاویه و طلحه و زبیر را نمی‌فرماید، بلکه مردم و قوم را مدنظر دارند که اطاعت نمی‌کردند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و یکم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۲ام - قسمت اول 🔘 دشواری توبه از حسادت 🔘 هرکس عقلش زیاد شود، حسادتش کم می‌شود استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: دشواری توبه از حسادت امام صادق(ع) بنابر نقل از مصباح الشریعه می‌فرماید: « وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ، يَبْدُو بِلاَ مُعَارِضٍ مُضِرٍّ لَهُ وَ لاَ سَبَبٍ وَ اَلطَّبْعُ لاَ يَتَغَيَّرُ مِنَ اَلْأَصْلِ (مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)» حسود نمی‌تواند توبه کند. این کلام، خیلی نگران‌کننده است! چون حسادت صفتی است که فرد را در خودش نگه می‌دارد، یک عقده قلبی است. طبع انسان تغییر نمی‌کند. این طور که امام صادق(ع) می‌فرمایند اگر ما حسادتی در خودمان داشته باشیم، الهی العفو گفتن ‌ما هیچ فایده‌ای ندارد و این، مسأله‌ای بغرنج است. آدم می‌تواند از خیلی از گنا‌هان صرفنظر کند، اما حسادت چسبندگی زیادی دارد. آدم حسود نمی‌تواند از حسادتش جدا شود و برایش عقده می‌شود. هرکس عقلش زیاد شود، حسادتش کم می‌شود حال ما باید چه کار کنیم؟ برای همۀ کسانی که نسبت به آنها حسادت داریم، طلب مغفرت کنیم. امام کاظم(ع) در مورد راهکار جدایی از حسد می‌فرمایند: یا هشام کسی که می‌خواهد بدون اینکه مالی به او اضافه شود، غنی شود یعنی روحش غنی شود و دلش از حسد هر کسی راحت شود و دینش سالم بماند، از خدا بخواهد که خدایا عقل من را کامل کن(کافی، ج1، ص13). امشب که شب 23 ماه رمضان است از خدا تقاضا کنیم و درِ خانه‌اش تضرع کنیم که خدایا به ما عقل عنایت کن. این سخن امام کاظم(ع) یک سخن راهبردی است. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و دوم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۳ام - قسمت اول 🔘 توقع زندگی توأم با اخوّت و برادری، یکی از دلایل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) 🔘 اهمیت اخوت و برادری مؤمنین در کلام اهل بیت(ع) استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: توقع زندگی توأم با اخوّت و برادری، یکی از دلایل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) جدای از حسادت نسبت به امامت که دلیل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است، امامت تکلیف دیگری هم از افراد جامعه می‌خواهد که عده‌ای نمی‌توانستند آن را تحمل کنند و آن، زندگی توأم با اخوّت و برادری است. بسیاری از مردم نمی‌توانستند این موضوع را تحمل کنند. امر ولایت به این دلیل مهجور ماند که ولایت ولیّ خدا فقط به خودش محدود نمی‌شود و محبتی را نیز بین مردم می‌خواهد. بی‌توجهی به این توقع، عامل مهجور ماندن و مظلومیت ولیّ خدا می‌شود. اهمیت اخوت و برادری مؤمنین در کلام اهل بیت(ع) سفارش‌های پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در مورد اخوّت و برادری بین مؤمنین از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. وصیت امیرالمؤمنین(ع) به فرزندان در لحظه‌های آخر عمر شریفشان، مملوّ از برادری بود: «وَ عَلَيْكُمْ يَا بَنِيَّ بِالتَّوَاصُلِ وَ اَلتَّبَاذُلِ وَ اَلتَّبَارِّ وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّقَاطُعَ وَ اَلتَّدَابُرَ وَ التَّفَرُّقَ (کافی، ج۷، ص ۴۹)»؛ من شما را سفارش می‌کنم به اینکه با هم مرتبط باشید، برای همدیگر بذل کنید و به همدیگر خوبی کنید و شما را پرهیز می‌دهم از اینکه با همدیگر قطع رابطه کنید. امام صادق(ع) می‌فرماید: «إنَّ سُرْعةَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الأبْرَارِ إذا الْتَقَوا وَ إنْ لَمْ يُظهِرُوا التَّوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِمْ كَسُرْعَةِ اخْتِلاَطِ ماءِ السَّمَاءِ بِماءِ الأنْهَارِ (تحف العقول، ج۱، ص۳۷۳) »؛ شدّت محبتی که بین خوبان پیش می‌آید، اگرچه ابراز محبت به هم نکنند، مانند سرعت اتصال قطره به دریا است. دیگر آن قطره رفت و ناتمام شد. دیگر شما این قطره را نمی‌توانی استحصال کنی. قطره در دریا چقدر است؟ بعد می‌فرماید: «و إنَّ بُعْدَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الفُجَّارِ إذَا الْتَقَوا وَ إنْ أظْهَرُوا التوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِمْ كَبُعْدِ البَهَائِمِ مِنَ التَّعَاطُفِ وَ إنْ طَالَ اعْتِلاَفُهَا عَلى مِذْوَدٍ واحِدٍ». اما آدم‌های بد دل‌هایشان چقدر از همدیگر دور است، اگرچه به هم ابراز محبت کنند. مؤمنین بدون اینکه ابراز محبت کنند، این محبت بین‌شان شدید می‌شود ولی فجّار مانند حیواناتی که هیچ عاطفه‌ای به هم پیدا نمی‌کنند؛ اگرچه مدت طولانی در یک چراگاه در کنار همدیگر زندگی کنند. مؤمنین حتی اگر به همدیگر ابراز محبت هم نکنند، شدیداً به هم محبت پیدا می‌کنند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و سوم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۳ام - قسمت دوم 🔘 زندگی جمعی همراه با محبت بسیاری از مسائل را اصلاح می کند 🔘 تأثیر دعا برای مؤمنین در شب‌های قدر 🔘 نسبت به احوال هم بی‌تفاوت نباشیم استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: زندگی جمعی همراه با محبت بسیاری از مسائل را اصلاح می کند ما فرصت‌های زیادی برای محبت به هم داریم. مثلاً زندگی آپارتمانی ما را دور هم‌ جمع کرده است، ولی همسایه از همسایه خبر ندارد. متأسفانه فرهنگ فرهنگ غیرانسانی غرب ما را از هم دور کرده است، اینقدر این فرهنگ در زندگی ما رسوخ کرده است که اگر مردم بخواهند زیاد به هم محبت کنند، سوءتفاهم پیش می‌آید. چرا فرهنگ مبتذل غربی به عشق‌های دو نفره تأکید می‌ورزد؟ به‌خاطر اینکه شما هوس زندگی جمعی همراه با محبت پیدا نکنی. در زندگی جمعی با محبت خیلی رفتارها اصلاح می‌شود، خیلی از ایرادها برطرف خواهد شد. ما باید زندگی خودمان را به این سمت ببریم. تأثیر دعا برای مؤمنین در شب‌های قدر در شب‌های قدر برای برادران دینی خودمان دعا کنیم مثل این دعا در سوره حشر که یکی از بهترین دعاهاست؛ «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذينَ سَبَقُونا بِالْإيمانِ(حشر، ۱۰)»؛ خدایا برای ما مغفرت کن و برای برادران ما که در ایمان از ما سبقت گرفتند. این دعا چقدر باصفاست، یعنی مؤمن اهل حسادت نیست. قرآن این طراحی را برای ما انجام داده است. نسبت به احوال هم بی‌تفاوت نباشیم حضرت آقای بهجت(ره) صریحاً می‌فرمایند، اگر ما نسبت به شرایط هم بی‌تفاوت باشیم، بلاها سر خودِ ما خواهد آمد. آقازادۀ آقای بهجت می‌فرمودند: « ایشان به همه محبت داشتند؛ به‌طوری‌که هر کس به من می‌رسید، می‌گفت: «حضرت آقا خیلی به ما لطف و محبت دارند». وقتی ناراحتی و کسالتی برای کسی پیش می‌آمد، بسیار نگران می‌شدند و برای سلامتی آن شخص بسیار دعا می‌کردند، ولی وقتی آن مریض خوب می‌شد، به‌هیچ‌وجه نمی‌گذاشتند کسی خبردار شود که ایشان سبب آن بهبودی شده است و ذهن همگان را از این فکر منصرف می‌کردند. اگر انفجاری در بغداد اتفاق می‌افتاد، انگار در میان اقوامشان بوده، در درس و مطالعاتش اثر می‌گذاشت و آن روز در استفتائاتشان توان کمتری داشتند. برای همه مشهود بود (پایگاه اینترنتی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی بهجت ره؛ bahjat.ir)». 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و سوم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌مهمترین انتظارات از رئیس‌جمهور آینده/ قسمت اول 🔘 آشنایی با یک امر دینی و معنوی بسیار بزرگ به نام انتخابات 🔘 انتخابات، حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش 🔘 انتخابات را امری مقدس مانند شب قدر بدانیم استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران آشنایی با یک امر دینی و معنوی بسیار بزرگ به نام انتخابات ما در آستانۀ یک امر دینی و معنوی بسیار بزرگ به نام انتخابات هستیم. این امر جدا از اینکه سرنوشت جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد و وظایف اجتماعی مشخصی به عهدۀ ما می‌گذارد، از نظر معنوی هم سرنوشت تک‌تک ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کسانی که عرفان، تقرب به خدا و معنویت را چیزی جدای از وظایف اجتماعی می‌دانند، درک صحیحی از دین ندارند. نه تنها انتخابات بلکه اساساً عرصۀ سیاست، برای ما عرصۀ معنویت است. عرصۀ تقرب به خداست و ما هیچ وقت فرصت این‌طوری پیدا نمی‌کنیم که یک شبه راه صد ساله را طی کنیم که با یک عمل ساده، مسئولیت الهی خلیفة اللّهی خودمان را به انجام برسانیم. انتخابات، حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش مسئلۀ انتخابات را باید لیلةالقدر سیاسی خودمان تلقی بکنیم. وقتی که ما به سمت حرم أباعبدالله‌الحسین(ع) یک قدم می‌رویم، چقدر اثر دارد؟ چرا این‌جوری است؟ چرا حج این‌طور نیست؟ چرا برای امام حسین(ع) این‌قدر اثر و عظمت هست؟ با توجه به نظر حضرت امام(ره) اینها همه‌اش به دلایل سیاسی است. تمام این ثواب‌ها که برای امور مربوط به زیارت امام حسین(ع) قرار داده‌اند به خاطر دلیل سیاسی‌اش است، چون شما دارید در جهت آزادسازی انسانها، یک اقدام سیاسی می‌کنید. انسان‌ها آزاد بشوند که چه شود؟ که بر سرنوشت خودشان مسلط شوند. خب الان بر سرنوشت خودت مسلط شده‌ای و همین طور باید ادامه بدهی. انتخابات را امری مقدس مانند شب قدر بدانیم انتخابات اگر امر مقدسی باشد که هست، باید نگاه ما به آن مثل دیگر امور مقدس باشد. آدم وقتی می‌داند که شب قدر خیلی مهم است، با وضو به مسجد می‌رود، دیگر در مسجد و در شب قدر به کسی ناسزا نمی‌گوید. شب قدر برای عبادت است و مزاحم دیگران نمی‌شود. مردم‌آزاری نمی‌کند و می‌گوید ثواب شب قدر از بین می‌رود. «خود ره بگویدت که چون باید رفت». وقتی انتخابات هم امر مقدسی شد، شرکت کنندگان در انتخابات و فعالیت کنندگان در انتخابات همه با ادب، با معنویت، با تقوا و با اخلاق برخورد می‌کنند. خدا اجازه نمی‌دهد کشوری که سیاسیون‌اش در موقعیت خطیری مثل انتخابات بی‌تقوایی می‌کنند، سعادتمند بشود. خدا دنبال این است که جامعه‌ای نمونه بسازد و به مؤمنین‌اش بیشتر سخت می‌گیرد. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۱ @Panahian_text
📌مهمترین انتظارات از رئیس‌جمهور آینده/ قسمت دوم 🔘 ضرورت رعایت اخلاق در امر مقدس انتخابات 🔘 تخریب فضای سیاسی جامعه جبران‌پذیر نیست 🔘 اهمیت اخلاق و منش سیاسیون استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ضرورت رعایت اخلاق در امر مقدس انتخابات انتخابات امر مقدسی است و کسانی که کاندیدای ریاست جمهوری می‌شوند، باید به خدا خیلی پیوسته باشند، خیلی باید وارستگی معنوی داشته باشند. برخی منتظر برگزاری مناظره هستند اما متأسفانه گاهی زشت‌ترین رفتار سیاسی در مناظره‌ها صورت می‌گیرد. شورای نگهبان هم کارت قرمز به کسی نمی‌دهد. انگار جنگ است. برخی افراد با عملیات روانی و تخریب رقیب می‌خواهند رأی بیاورند. البته شهید رئیسی دفعۀ قبل این بساط را به‌هم زد. خدا رحمتشان بکند. انصافاً اخلاقی رفتار کرد. حتی پاسخگویی آنچنان هم نداشت، به خدا واگذار کرد، به امام رضا(ع) واگذار کرد. سخت‌ترین حرف‌ها را به ایشان زدند. آن توهینی که به ایشان کردند که آقا امام رضا(ع) را دیگر سیاسی نکن، ببینید امام رضا(ع) چه‌جوری ایشان را بغل گرفت؟ چه چیز عجیبی است! اینقدر این تیکه سنگین و البته زشت و قبیح بود که دیگر جوابی هم ایشان نمی‌توانست بدهد. در این شرایط، فرد مظلوم واقع می‌شود. تخریب فضای سیاسی جامعه جبران‌پذیر نیست تخریب فضای سیاسی جامعه، جبران‌پذیر نیست تهمت زدن در مناظره‌های تلویزیونی آثار تخریبی جبران‌ناپذیری در جامعه دارد. حضرت علی(ع) می‌فرماید: اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ(تحف العقول؛ ص۲۰۸)، مردم، به دولتمردان خود شبيه‌ترند تا به پدرانشان. اهمیت اخلاق و منش سیاسیون فقها و حقوقدان‌های شورای نگهبان باید این جسارت داشته باشد که برای برخورد بد اخلاقی و برخورد بد تخریبی در مناظره‌ها جرم‌انگاری بکنند. اخلاق و منش سیاسیون خیلی مؤثر است، از اخلاق و تربیت خانوادگی مؤثرتر است. ما بعد از انتخابات گذشته، یک تجربۀ خوب داشتیم، یک شخصیت خوب داشتیم. همه مخالفان شهید رئیسی هم بر اخلاق و مردم‌مداری و تواضع ایشان تأکید می‌کنند. دیگر از این برنگردیم و عدول نکنیم. در ماه رمضان به ما دستور داده‌اند اگر مجادله پیش آمد، زود قطع کنید و بگویید ماه رمضان است، جوابت را نمی‌دهم. حرمت سیاست هم باید حفظ بشود، حرمت انتخابات هم باید حفظ بشود. با روش بد، نباید به دنبال پیدا کردن یک رییس جمهور خوب بود. خدا می‌گوید کجا؟! دین من را دور زدی و می‌خواهی بروی سعادتمند بشوی؟ خدا را می‌خواهی دور بزنی؟ قوانین حاکم بر عالم هستی، قوانین حاکم بر جوامع بشری، و حیات و پیشرفت جوامع که خدا قرار داده را نمی‌توانی دور بزنی. تقوا، راه رسیدن به سعادت است. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»(اعراف، آیه ۹۶) 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۱ @Panahian_text
📌مهمترین انتظارات از رئیس‌جمهور آینده/ قسمت سوم 🔘 رعایت معنویت و اخلاق 🔘 داشتن راه‌حل و تحلیل صحیح برای مشکلات 🔘 توانایی در اجرای راه‌حل‌ها استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ۱- رعایت معنویت و اخلاق اولین انتظار از رئیس‌جمهور آینده، رعایت آن معنویتی است که در تقدیر از شکوه این معنویت، میلیون‌ها نفر در تشییع شهدای خدمت به خیابان‌ها آمدند. این معنویت باید حفظ شود. لازم است که شورای نگهبان جلوی بی‌اخلاقی در انتخابات را بگیرد. رعایت اخلاق و معنویت از طرف رئیس‌جمهور آینده، ضروری است. قبل از انتخاب آقای رئیسی، روز به روز اوضاع داشت بدتر می‌شد ولی با انتخاب ایشان، به معنویت بازگشت کردیم. ۲- داشتن راه‌حل و تحلیل صحیح برای مشکلات نکتۀ دوم این است که ما مشکلاتی در کشور داریم که باید برطرف شوند. به نظر این حقیر می‌رسد که جدای از اینکه کاندیداهای محترم باید راه حلی برای این مشکلات داشته باشند، ضروری است که تحلیل درست و دقیقی هم از مشکلات داشته باشند. راه‌حل‌ها و برنامه‌های کاندیداها بسیار مهم هستند. ما در واقع به این راه‌حل‌ها رأی می‌دهیم. این راه‌حل‌ها یعنی چه چیزی در اولویت قرار گرفته و چه مسیری ترسیم شده است؟ ۳- توانایی در اجرای راه‌حل‌ها مسئلۀ سوم این است که کاندیدا توانمندی‌ اجرا کردن راه‌حل‌ها را داشته باشد. نه توانمندی بدون داشتن برنامه به درد می‌خورد، نه برنامه بدون توانمندی به درد می‌خورد و نه داشتن راه‌حل بدون درست دیدن مسئله و مشکل به درد می‌خورد. ضرورت مشارکت دادن مردم در حل مشکلات توسط رئیس‌جمهور یک سؤال خیلی مهم دارم. هر کسی هر طوری که مسئله را می‌بیند، مشکلات را هر طور تحلیل می‌کند و هر طرح و برنامه و توانمندی که برای حلّ مشکل دارد، یک سؤال مهم از او دارم. شما این کارها و طرح و برنامه‌ها را با مشارکت مردم می‌خواهی اجرا کنی یا بدون مشارکت مردم؟ اگر بدون مشارکت مردم باشد هیچ ارزشی ندارد و کارها هم درست نمی‌شود! دیدن و حل مشکلات، مشارکت مردم را نیاز دارد. ما هر مشکلی که داریم، یکی از دلایلش این است که مشارکت مردم در آن کاهش پیدا کرده است که مشکل ایجاد شده است. هر طرحی که بخواهد موفق بشود، باید مشارکت مردم در آن حداکثری باشد. هر کاندیدایی هر توانمندی‌ای که دارد، باید این توانایی را هم داشته باشد که مشارکت مردم را جلب بکند و آدم مشارکت‌جویی باشد و الّا به درد نمی‌خورد. سردار سلیمانی، نمونه بارز یک فرمانده مشارکت‌جو و مشارکت‌پذیر بود. ایشان این هنر را داشت که نه تنها از مردم خودش، بلکه از انواع ملت‌ها، جوان‌های با استعدادی را جذب کرد ولی برخی از ما متأسفانه همسایۀ خودمان را هم بلد نیستیم جذب کنیم، از ملت خودمان هم نمی‌توانیم آدم جذب کنیم. اگر مردم مشارکت حداکثری در ادارۀ امور داشته باشند، این‌همه قدرت و ثروت یک‌جایی متمرکز نمی‌شود و دعواهای سیاسی کاهش پیدا می‌کند. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۱ @Panahian_text
📌حسادت، موضوعی تعیین‌کننده در روابط و امتحانات اجتماعی/ قسمت اول 🔘 دلسوزی برای دیگران، عامل عاقبت به خیر شدن 🔘 حسادت، عامل غضب الهی 🔘 علامت حسادت چیست؟ استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران دلسوزی برای دیگران، عامل عاقبت به خیر شدن یکی از جاهایی که تقریباً عاقبت به‌خیری برای آدم تضمین شده، آنجایی است که آدم دلش با دیگران صاف باشد و خیر دیگران را بخواهد. اگر خیر دیگران را بخواهی و دلسوزشان باشی، خدا عاقبت به‌خیرت می‌کند. پس خدا نسبت به بندگان خودش حساس است. خداوند این حساسیت را در ته دل آدم هم بررسی می‌کند. حسادت، عامل غضب الهی شما ممکن است دربارۀ کسی خطا بکنید؛ مثل غیبت کردن، بد و بیراه گفتن و انواع و اقسام ظلم به دیگران ولی بعد عذرخواهی کنید و جبران کنید و خداوند زمینۀ عذرخواهی شما را پیش بیاورد و کمک‌تان کند تا جبران کنید. ولی وقتی که فردی نسبت به بندگان خدا حسادتی پیدا می‌کند، خدا خیلی غضب می‌کند. علامت حسادت چیست؟ حسادت کینۀ عجیب و غریبی را در انسان ایجاد می‌کند، طوری که فقط با نابودی او، فرد حسود خوشحال می‌شود. ویژگی حسادت این است که آدم حسود با اینکه او یا نابود بشود یا آن نعمت از دستش گرفته شود، خوشحال می‌شود. این علامت حسادت است. کسی که اهل مراقبت است و می‌خواهد پیش خدا عزیز شود، نسبت به بندگان خدا دلسوز است و نقطۀ مقابل حسادت را دارد. اگر بگوییم معنای صفای باطن نداشتن حسادت است، سخن به گزافه نگفته‌ایم. معنویت و صفای باطن یعنی حسادت نداشته باشی. حسادت، موضوعی تعیین‌کننده در روابط و امتحانات اجتماعی فلسفۀ زندگی جمعی هم همین است که آیا ما در امتحان‌های حسادت روسفید می‌شویم یا نه؟ در زندگی جمعی، رقابت هست و رقابت می‌تواند موجب حسادت بشود، و بعد موجب عداوت شود. خدا امتحان‌های اجتماعی پیچیده‌ای دارد. به این سادگی‌ها نیست. مثلاً یک کسی را جور می‌کند که به شما ظلم کند. خب این دیگر آدم بدی شد. بعد به او یک فضیلت و برتری می‌دهد. اینجا دیگر تو به خودت حق می‌دهی که به او توهین کنی و منتظر زمین خوردن او باشی! ببین! اینجا دیگر به حسادت خودت به بهانۀ آن بدی‌ای که به تو کرده، پا داده‌ای. امتحان حسادت، ساده نیست. امتحانی پیچیده‌ است. گاهی هم کسی هست که به تو ظلم نکرده و اصلاً بدی‌هایی هم دارد، ولی خدا فضائلی به او می‌دهد؛ علمی، موفقیتی، شهرتی، یا فضیلتی معنوی یا مادی. ممکن است شما نتوانی فضایلش را تحمل کنی و اینجا دوباره امتحانی در موضوع حسادت است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۸ @Panahian_text
📌حسادت، موضوعی تعیین‌کننده در روابط و امتحانات اجتماعی/ قسمت دوم 🔘 حسادت، عامل اصلی درگیری‌ها در دنیا 🔘 حسادت معنوی قوم یهود به مسلمانان 🔘 خطر حسادت به اولیاء خدا 🔘 راه دوری از حسادت به ولیّ خدا استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران حسادت، عامل اصلی درگیری‌ها در دنیا علت درگیری‌ها در دنیا منفعت‌طلبی نیست؛ حسادت است. این حرف خیلی مهم است و چارچوب ذهنی انسان را تغییر می‌دهد. اگر علت درگیری‌های عالم را حسادت بدانیم، یک‌جور دیگر به جهان نگاه خواهیم کرد. مثلاً ما می‌گوییم استکبار جهانی، زورگویان و ظالمان به خاطر منافعشان می‌خواهند منافع ملت‌ها را چپاول کنند. این یک روی سکه است ولی ته قصه را که ‌ببینی، حسادت است. در جریان استکبار جهانی که آخر آن صهیونیست‌ها هستند نیز یهود، حسودترین قوم در جهان است. آنها هزینه می‌کنند تا از آن حسادتی که پنهان است شفای سینه پیدا کنند. حسادت معنوی قوم یهود به مسلمانان با یک آدم منفعت‌طلب می‌توان مذاکره کرد، ولی با فرد حسود نمی‌توان مذاکره کرد. آیه قرآن می‌فرماید « وَلَن تَرضَى عَنكَ ٱليَهُودُ وَ لَا ٱلنَّصَرَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم(آیه 120، سوره بقره). حتی اگر منافع مسیحیت و یهود را هم تأمین کنید، باز هم از شما راضی نخواهند شد. حالا چرا یهود و نصاری اینطوری هستند؟ چون شما اختلاف دینی و معنوی با آنها دارید. او می‌خواهد آئین تو را را بگیرد تا آئین برتر از خودش وجود نداشته باشد. پس حسادت معنوی موضوع اصلی آنها است. به آنها بگو آقا! اصلاً من نوکر تو هستم و منافعت را تأمین می‌کنم ولی او به این راضی نمی‌شود، مگر اینکه دین او را تبعیت کنی؛ «حتی تتّبع ملّتهم». می‌گوید تو آن برتری را نداشته باش، من پول و منافع تو را می‌خواهم چه‌کار؟ خطر حسادت به اولیاء خدا حسادت، یکی از موارد حساس است و توبه‌ از آن هم سخت است. این سختی توبه کردن در مورد حسادت نسبت به عموم مردم است. حالا اگر کسی نسبت به اولیاء خدا و آدم خوب‌ها حسادت بورزد، مگر خدا به این سادگی آشتی می‌کند؟ اگر خدا کسی را دوست داشته باشد، نمی‌گذارد پایش به مهلکه حسادت به ولیّ خدا برسد. این وادی، وادی بسیار خطرناکی است. راه دوری از حسادت به ولیّ خدا به شما می‌گویند که اگر کسی یک قطره اشک برای امام حسین(ع) بریزد، بهشت بر او واجب می‌شود. شما می‌پرسید که چگونه این همه گناه و جنایت با یک قطره اشک بخشیده می‌شود؟ اما این یک قطره اشک، ریشۀ حسادت به اولیاء خدا را می‌سوزاند و این اصل ماجرای حیات بشر است. اگر شما نسبت به ولیّ الله الأعظم حسادت نداشتی، باب شکستن غدۀ سرطانی حسادت برایت باز شده است. برتری ولیّ خدا نسبت به ما خیلی زیاد است، فقط هم برتری ندارد. پادشاهی و سلطه هم دارد. آنهایی که به ولیّ خدا حسادت می‌کنند، به این برتری حسادت می‌کنند و برتری او را نپذیرفته‌اند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۸ @Panahian_text
📌همراهی اسلام و جمهوریت؛ نگاهی نو به ضرورت مشارکت مردم در ادارۀ امور/ قسمت اول 🔘 اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست 🔘 مشارکت مردم در سیره نبوی(ص) و علوی(ع) 🔘 از حق مشارکت در تعیین سرنوشت نمی‌توان صرفنظر کرد استاد در برنامۀ سمت خدا اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست معمولاً وقتی که از دو بُعد جمهوریت و اسلامیّت نظام صحبت می‌شود، این موضوع طوری مطرح می‌شود که انگار این دو بُعد جمهوریت و اسلامیت از هم جدا هستند و جمهوریت به اسلام اضافه شده است! انگار وقتی اسلام باشد، جمهوریت در آن نیست. یا بعضی‌ها موضوع ولایت را اینگونه مطرح می‌کنند که امر ولایت یا ولایتمداری را باید با مردمسالاری در هم آمیخت، انگار اینها دو جزء هستند که در جامعه ما به هم اضافه شده‌اند. این ظلم بزرگی به اسلام است. اینگونه نگاه کردن به دین، یک غربزدگی مفرط و جاهلانه است. یعنی در اثر یک غربزدگی افراطی و جاهلانه بعضی‌ها تصور کرده‌اند جمهوریت، کشفی است که جوامع غربی انجام داده‌اند و در اسلام چنین چیزی نبوده است. مشارکت مردم در سیره نبوی(ص) و علوی(ع) این نگاه واقعاً ظلم به رسول خدا(ص) و ظلم به امیرالمؤمنین(ع) است که ما تصور کنیم در اسلامیت و در ولایت؛ امر جمهوریت و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خودشان، وجود ندارد. حضرت رسول(ص) با اینکه خودشان دانای کل و عقل کل بودند، مدام به مردم می‌گفتند «أشیروا عَلَیَّ»؛ به من مشورت بدهید. ایشان مردم را در تصمیم‌گیری مشارکت می‌دادند. حتی گاهی در اموری که انتظار می‌رفته از طریق وحی و عقل نبوی و علم الهی، موضوع مشخص شود، به مردم مراجعه می‌شده است. در شیوۀ اداره جامعه هم همین‌طور بوده است. پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) برای اجرای یک امر دینی، مردم را مشارکت می‌دادند. البته نحوه مشارکت دادن مردم می‌تواند صورت‌های مختلفی داشته باشد. از حق مشارکت در تعیین سرنوشت نمی‌توان صرفنظر کرد اسلام؛ جمهوریت، مردمسالاری و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود را تضمین کرده است. عبارت «جمهوری اسلامی» توضیح می‌دهد که اسلام، برنامۀ جمهوریت، مردمسالاری و مشارکت مردم را اعلام کرده است. اسلام، جمهوریت و مردم‌سالاری را واجب کرده است. جمهوریت برای ما یک امر شرعی است، اما جمهوریت و مشارکت مردم در جایی که دین ندارند، صرفاً یک حق است. فرق «مشارکت مردم» در اسلام با غرب این است که این موارد در غرب یک حق است که می‌توانی از حقّ خودت صرفنظر کنی؛ اما در اسلام یک امر واجب است که حق نداری از آن صرفنظر کنی. اسلام نه تنها جمهوریت را در ضمن خودش دارد، بلکه به صورت بسیار غلیظی به جمهوریت توجه دارد. جمهوریت و مردمسالاری یعنی مردم در ادارۀ امور خودشان دخالت کنند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 برنامۀ سمت خدا، شبکۀ سه - ۱۴۰۳.۰۳.۲۱ @Panahian_text
📌اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست/ قسمت دوم 🔘 وظیفۀ مردم در برقراری عدالت 🔘 پیامبران آمده‌اند تا مردم عدالت را بر پا کنند 🔘اگر مردم برای برپاکردن عدالت اقدام نکنند، جامعه نابود می‌شود استاد در برنامۀ سمت خدا وظیفۀ مردم در برقراری عدالت ما خیلی از اوقات فکر می‌کنیم برپاکردن قسط و عدالت کار حاکمان است. البته حاکمان، انبیاء الهی و اولیاء خدا باید به عدالت رفتار کنند و قسط را برقرار کنند ولی این امر، سهم مردم را در برقراری قسط و عدل از بین نمی‌برد. مردم فقط وظیفه مطالبه‌گری برای عدالت را بر عهده ندارند. در تعبیر قرآن کریم در کنار ذکر رسالت انبیاء، نقش مردم هم برای برقراری قسط و عدالت در جامعه، پررنگ است. از نگاه قرآن کریم اینطور نیست که مردم فقط از حاکمان مطالبه‌گری کنند تا آنها قسط را برقرار کنند، بلکه خود مردم هم برای برقراری قسط و عدل مسئولیت دارند. پیامبران آمده‌اند تا مردم عدالت را بر پا کنند قرآن کریم می‌فرماید: « لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(سوره حدید، آیه 25). خیلی‌ها فکر می‌کنند پیامبران فرستاده شدند که صرفاً ما را به خدا دعوت کنند. می‌فرماید ما با بیّنات و دلایل آشکار پیامبران خودمان را فرستادیم تا مردم قیام به قسط بکنند و سرنوشت خودشان را تعیین کنند و قسط را در ادارۀ امور به عهده بگیرند. آیه شریفه می‌توانست اینجا بفرماید پیامبران را با کتاب و میزان فرستادیم تا پیامبران به قسط قیام کنند و مردم هم بهره‌مند بشوند ولی اینطور نگفته است. اگر مردم برای برپاکردن عدالت اقدام نکنند، جامعه نابود می‌شود اسلامیّت نظام، برنامه و نرم‌افزاری برای جمهوریت است. اینجا هم کتاب و میزان، نرم‌افزاری برای برقراری عدالت است و مردم باید برای برقراری قسط قیام کنند. سهم بیشتر برقراری قسط به عهدۀ مردم است. این وظیفه آن قدر به عهدۀ مردم است که اگر مردم برپایی عدالت را ترک کردند، نبیّ خدا و ولیّ خدا هم این وظیفه را به عهده نمی‌گیرند و اگر مردم قیام به قسط نکردند و در این باره احساس مسئولیت نکردند، اولیاء خدا اجازه می‌دهند جامعه نابود بشود. یعنی اولیاء خدا نمی‌آیند به جای مردم، مسئولیت آنها را انجام دهند. این حقیقت ناموسی دین است که مردم باید به قسط قیام کنند. مسئولیتی که مردم در این باره دارند، همان بخش جمهوریت است که آن قدر در نزد اولیاء خدا حساس است و اهمیت دارد که اگر جامعه مسئولیت خود را نشناسد، نابود شده و اولیاء خدا هم کاری نمی‌کنند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 برنامۀ سمت خدا، شبکۀ سه - ۱۴۰۳.۰۳.۲۱ @Panahian_text