eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
13هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۹ - قسمت اول 🔘 دو وجه مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ دشمنی دشمنان حسود و فداکاری نکردن یاران 🔘 طرح دین برای مواجهه با دشمنان حسود استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: دو وجه مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ دشمنی دشمنان حسود و فداکاری نکردن یاران مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) را در دو بخش باید دید. یک بخش از مظلومیت حضرت مربوط به دشمنانی است که عناد ورزیدند، حسادت کردند و با حضرت جنگیدند و بخش دیگر که بیشتر موجب مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) شد، آنهایی بودند که مستقیم عناد نورزیدند، اما یاری هم نکردند و برای حضرت فداکاری نکردند. این بخش از تاریخ زندگی امیرمؤمنان(ع) مورد غفلت واقع شده است. سیدالشهدا(ع)، در حماسۀ باعظمت کربلا، آن قربانی عظیم را دادند برای اینکه این افراد را رسوا کنند؛ افرادی که زمان امیرالمؤمنین(ع) بودند ولی کم گذاشتند. امیرمؤمنان(ع) خود با قاسطین، مارقین و ناکثین درگیر شدند، حضرت زهرا(س) هم غاصبین را رسواکردند. در واقع کسانی که در زمان امیرالمؤمنین(ع) به ایشان ظلم کردند و رسوا نشدند، در کربلا غربال شدند. طرح دین برای مواجهه با دشمنان حسود دشمنان حسود با حسادت خود، ولیّ خدا را مهجور قرار می‌دهند. آیا خدا طرحی برای مقابله با این حسادت‌ها ندارد؟ طرح دین برای مقابله با حسودانی که کارشان به عناد و دشمنی می‌رسد، چیست؟ طرح خدا این است که می‌فرماید مسئولیت دفاع از ولیّ من که دیگران با او حسادت می‌کنند و رفع غربت از او با محبین و طرفداران اوست. طرفداران او باید آنچنان به ولیّ خدا محبت بورزند و آنچنان از او طرفداری کرده و به خاطر او فداکاری کنند که او از غربت دربیاید. این طرح خداست. مثل کاری که عمار، برای امیرالمؤمنین(ع) انجام داد. هر کسی برای تقدیر از ولیّ خدا قدمی بردارد، کاری بزرگ و تاریخی انجام داده است. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر نوزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۰ام - قسمت اول 🔘 دوری از حسادت، چه تناسبی با سیاست دارد؟ 🔘 حسادت پنهان در یاران امیرالمؤمنین(ع) 🔘 کلام رسول خدا(ص) در مورد کسانی که برای امام خود کم می‌گذارند استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: دوری از حسادت، چه تناسبی با سیاست دارد؟ عبادت هر کسی به اندازۀ عقلش پذیرفته می‌شود، به حجم عبادت او نیست. در روایات آمده است خواب عاقل از عبادت کسی که عقلش کم است فضیلت بیشتری دارد(کافي، ج1، ص۱۲). عقل چیست؟ «أعقل الناس أنظرهم فی العواقب»( غرر الحکم، ج۱، ص۲۱۷)، عاقبت‌اندیشی است. وقتی که عاقبت صفت حسادت را ببینی به سیاست می‌رسی و کسانی که می‌خواهند عبادت، منهای سیاست داشته باشند، اخلاق، منهای سیاست و به‌طور کلی دیانت منهای سیاست داشته باشند و حتی محبت به اولیاء خدا منهای سیاست داشته باشند؛ اینها با عقل خداحافظی کرده‌اند. عمق عقلانیت، نتیجۀ معنویت در سیاست است. حسادت پنهان در یاران امیرالمؤمنین(ع) دل امیرالمؤمنین(ع) از دست کسانی که منافعشان اقتضاء می‌کرد مقابل حضرت بایستند و دشمنی‌شان آشکار بود، خون نشد. هیچ‌وقت از دست معاویه و از دست طلحه و زبیر گریه نکردند ولی از دست کسانی که درست یاری درست نکردند، حسادت پنهان داشتند و نصرت نکردند، گریستند. امام حسین(ع) در کربلا یک خیانت از یارانش ندید ولی علی(ع) هزاران خیانت از یارانش دید. اباعبدالله(ع) سرش بر نیزه رفت، اما لعن و نفرین نشد. به قصۀ امیرالمؤمنین(ع) باید متفاوت نگاه کرد و حق آن را ادا کرد. برای امیرالمؤمنین علی(ع) باید همگام با غم‌های او اشک ریخت. برخی از یاران حضرت خصوصیت‌شان این بود که برای امیرالمؤمنین(ع) کم گذاشتند. کلام رسول خدا(ص) در مورد کسانی که برای امام خود کم می‌گذارند رسول خدا(ص) فرمود: « تَفْتَرِقُ أُمَّتِي ثَلاَثَ فِرَقٍ فِرْقَةٌ عَلَى اَلْحَقِّ لاَ يَنْقُصُ اَلْبَاطِلُ مِنْهُ شَيْئاً يُحِبُّونِّي وَ يُحِبُّونَ أَهْلَ بَيْتِي مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ اَلذَّهَبِ اَلْجَيِّدِ...(أمالي مفید، جلد۱، ص۲۹) » امّت من به سه قسمت تقسیم می‌شوند، یک فرقه‌ بر حق هستند و من و بچه‌هایم را دوست دارند. اینها مانند طلا هستند، هر چه گداخته بشوند بر جلایشان افزوده می‌شود. یک گروهی هستند بر باطل هستند. اینها از من بدشان می‌آید و اهل بیت(ع) من هم از آنها متنفر هستند. پیامبر اکرم(ص) در ادامه فرمودند: « ... وَ فِرْقَةٌ مُدَهْدَهَةٌ عَلَى مِلَّةِ اَلسَّامِرِيِّ لاَ يَقُولُونَ لامِساسَ لَكِنَّهُمْ يَقُولُونَ لاَ قِتَالَ إِمَامُهُمْ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ قَيْسٍ اَلْأَشْعَرِيُّ» و فرقه‌ای هستند وسط، نه آن‌طور باطل هستند که علنی دشمنی کنند نه آنطور حق. اینها بر ملت سامری هستند و شیوۀ سامری دارند. سامری شعارش «لا مِساسَ» بود، اما اینها شعارشان «لا قتالَ» است و مشکل‌شان یاری نکردن ولیّ خدا است. امام اینها کیست؟ ابوموسی اشعری. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیستم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۰ام - قسمت دوم 🔘 فضایل امیرالمؤمنین(ع)، عامل حسادت به ایشان 🔘 گلایۀ امیرالمؤمنین(ع) از یارانی که در کمک به ایشان کم گذاشتند استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: فضایل امیرالمؤمنین(ع)، عامل حسادت به ایشان فرق یاران علی(ع) با معاویه در این بود که معاویه هرچه می‌گفت، یارانش گوش می‌کردند ولی امیرالمومنین(ع) هرچه می‌گفت، یارانش گوش نمی‌کردند. تا جایی که خودِ امیرالمؤمنین(ع) به یارانش می‌فرمود حاضرم ده نفر از شما را بدهم و یک نفر از یاران معاویه را بگیرم. به خاطر اینکه معاویه فضیلتی نداشت، ادعای فضیلت هم نداشت، بنابراین حسادت خیلی‌ها را بر نمی‌انگیخت ولی امیرالمؤمنین(ع) فضایلی داشت که حسادت‌ها را برمی انگیخت. گلایۀ امیرالمؤمنین(ع) از یارانی که در کمک به ایشان کم گذاشتند بنا بر نقل کتاب الغارات(ج۲، ص۴۷۰)، روزی امیرالمؤمنین(ع) در جمع یاران خود سخنرانی می‌کردند و می‌فرمودند که مردم! پیامبر خدا، پیامبر شما بود. مردم مدینه و انصار دور ایشان جمع شدند و عهد بستند و بالاخره پیروز شدند. آن‌طور پای رکاب رسول خدا ایستادند. بیایید محکم باشید. یک نفر بلند شد گفت: «ما أنتَ بمحمد و ما نحن باولئک الذین ذَکَرتَ»، نه تو محمد هستی نه ما انصار رسول خدا. «فلا تُکلّف لنا ما لا طاقة لنا به» ما را مجبور نکن به چیزهایی که طاقت آن را نداریم. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «أحسِن سمعاً تُحسِن إجابةً» خوب گوش بده بعداً جواب بده. « ثكلتكم الثّواكل»؛ این تعبیر اصطلاحی بود بدین معنا که الهی بمیرید! الهی خبر مرگ‌تان برسد! «ما تَزیدوننی إلّا غمّاً» به من چیزی جز غم و اندوه اضافه نمی‌کنید. آیا من گفتم که من محمد هستم و شما انصار هستید؟! «إنّی ضربتُ لکم مثلاً»، من برای شما یک مَثل زدم! «إنما أرجو أن تتأسّوا بهم» من امید دارم به آن تأسی بکنید. یک نفر دیگر بلند شد و گفت الآن امیرالمؤمنین(ع) به آن کشته شده‌های نهروان احتیاج داشت. یعنی چه؟ یعنی چرا در جنگ آنها را کشتی؟! آنها مرد جنگ بودند، آنها را کُشتی الآن یار نداری. هر کس یک چیزی گفت. یک نفر دیگر گفت «استبانَ فقدُ الأشتر على أهل العراقِ» الآن معلوم می‌شود نقش اشتر برای مردم عراق چیست! اگر الآن مالک اشتر بود، هر کس می‌فهمید چه باید بگوید و زبان‌درازی نمی‌کرد. حضرت دوباره فرمودند مادرتان به عزایتان بنشیند؛ آیا اشتر از من مهم‌تر است؟ من به شما می‌گویم، گوش نمی‌دهید! بعد مالک اشتر باید می‌آمد شما را جمع می‌کرد؟ امیرالمؤمنین(ع) غضبناک و مغموم از منبر آمدند و پایین رفتند. در نمونه‌ای دیگر شاگردان ابن مسعود در جنگ صفین به حضرت گفتند ما با شما می‌آییم ولی در لشکرگاه می‌ایستیم و اگر کسی ضدّ شرع عمل کرد، علیه‌ او اقدام می‌کنیم؛ ما در مورد حق و باطل در میان شما ابهام داریم! من عرض می‌کنم که خدا لعنت‌شان کند. خدا این آدم خوب‌ها را لعنت کند. سی هزار نفر از قاریان شام و عراق در جنگ صفین شرکت نکردند و فقط میانجی‌گری میان حق و باطل کردند. چند نفر برای امیرالمؤمنین ماند؟ اینجاست که حضرت می‌فرماید «فَرَّقَ الله بَینی و بَینَکُم(غارات، ج۲، ص۴۸۲)» خدا بین من و شما جدایی بیندازد. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیستم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۱ام - قسمت اول 🔘 حسادت‌های مردم، مشکل اصلی امیرالمؤمنین(ع) 🔘 مردم چه زمینه‌ای برای حسادت معنوی دارند؟ 🔘 تحلیل روان‌شناسانه مسایل و درک حسادت معنوی استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: حسادت‌های مردم، مشکل اصلی امیرالمؤمنین(ع) رسول خدا(ص) بیشتر با حسادت سران درگیر بودند و بر آنها پیروز شدند ولی امیرالمؤمنین علی(ع) بیشتر با مردمی درگیر بودند که حسادت در آنها منتشر شده بود و بر آنها فائق نیامدند. مشکل اصلی امیرالمؤمنین(ع)، معاویه و طلحه و زبیر نبود. مشکل‌ حضرت آن مردمی بودند که پای رکاب طلحه و زبیر آمده بودند و این افراد را با علی بن ابی‌طالب(ع) مقایسه می‌کردند. اصلاً جای مقایسه ندارد. هیچ تحلیلی جا ندارد جز اینکه بگوییم آن حسادت‌های پنهان در میان مردم بروز و ظهور پیدا کرده بود. حسادت‌های مادی تناسب می‌خواهد اما حسادت‌های معنوی این تناسب را نمی‌خواهد. حسادت در مسایل معنوی با حسادت در مسائل مادی فرق می‌کند. مردم چه زمینه‌ای برای حسادت معنوی دارند؟ حسادت، مسئله‌ای روانی و قابل تأمل است. اصلاً بحث سر منفعت نیست! بعضی‌ها بحث سیاسی می‌کنند و می‌خواهند نفرتشان را نسبت به نظام نشان دهند و نسبت به انقلاب ابراز نفرت کنند. می‌گوییم دلایلت چیست؟ می‌گوید دلایلم این سه، چهار مورد است. می‌گوییم این دلایل که در مورد اسرائیل چهل تا است! چرا یکبار مرگ بر اسرائیل نمی‌گویی؟ با سکوت نگاه می‌کند. این همان حسادت و جنبۀ روانی‌ای است که نسبت به معنویت وجود دارد. تمام جنایت‌های آن ‌طرف را حاضر است ندیده بگیرد! و این همه خوبی‌های این طرف را هم ندیده می‌گیرد؛ سه چهار تا ایراد پیدا می‌کند و یک نفرت عمیقی پیدا می‌کند! این همان حسادت است. این چیزی است که ما باید ببینیم. تحلیل روان‌شناسانه مسایل و درک حسادت معنوی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: « أوَ لَيْسَ عَجَباً أَنَّ مُعَاوِيَةَ يَدْعُو اَلْجُفَاةَ اَلطَّغَامَ فَيَتَّبِعُونَهُ عَلَى غَيْرِ مَعُونَةٍ وَ لاَ عَطَاءٍ وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ وَ أَنْتُمْ تَرِيكَةُ اَلْإِسْلاَمِ وَ بَقِيَّةُ اَلنَّاسِ إِلَى اَلْمَعُونَةِ أَوْ طَائِفَةٍ مِنَ اَلْعَطَاءِ فَتَفَرَّقُونَ عَنِّي وَ تَخْتَلِفُونَ عَلَيَّ؟ (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۸۰)»؛ آیا عجیب نیست معاویه جنایتکارها و اراذل و اوباش را بر اساس طغیان جمع می‌کند، بدون اینکه چیزی به آنها بدهد! آنها می‌روند و یاری‌اش می‌کنند. من که از بیت‌المال به شما پول می‌دهم، شما از پیش من پراكنده مى‌گرديد و با من مخالفت مى‌ورزيد؟ چرا امیرالمؤمنین(ع) این مطالب را می‌فرماید؟ منظور این است که در تحلیل این مسأله، سراغ مسائل مالی نروید. چرا تحلیل روانی نمی‌کنید؟! اینجاست که ما باید در مورد روانشناسی دینی بحث بکنیم. در تحلیل روان‌شناسانه وقایع، حسادت جایگاه خود را پیدا می‌کند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و یکم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۱ام - قسمت دوم 🔸حسادت پنهان، روزی ظاهر خواهد شد استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: حسادت پنهان، روزی ظاهر خواهد شد امیرالمؤمنین علی(ع) در نامه‌ای که به معاویه می‌نویسند(غارات، ج۱، ص۲۰۳)، به آیه‌ای از قرآن اشاره می‌کنند که «أَمْ حَسِبَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللهُ أَضْغانَهُمْ (سوره محمد، آیه ۲۹)» آیا آن کسانی که در قلب‌شان یک بیماری نگه داشتند فکر می‌کنند که ما کینۀ‌شان را بیرون نمی‌آوریم؟ ما کینۀ‌شان را بیرون می‌آوریم و دستشان را رو می‌کنیم. اگر کسی هم حسادتی نسبت به اشخاص خوب داشته باشد، خدا آن را رو می‌کند. آیه قرآن در ادامه می‌فرماید: «وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ (سوره محمد، آیه۳۰)»؛ ما اگر می‌خواستیم اینها را به تو نشان می‌دادیم. امیرالمؤمنین(ع) در ادامه این نامه می‌فرماید: « أَلاَ وَ قَدْ عَرَفْنَاكَ قَبْلَ اَلْيَوْمِ»؛ معاویه! من تو را قبل از اینها می‌شناختم، «وَ عَدَاوَتَكَ وَ حَسَدَكَ وَ مَا فِي قَلْبِكَ مِنَ اَلْمَرَضِ »؛ و می‌دانستم که نسبت به من دشمنی و حسادت داری. هر کس حسادت به حضرت نداشت، عاشق امیرالمؤمنین(ع) می‌شد ولی هر کس این حسادت را در دل نگه داشته باشد؛ خداوند با یک امتحان، حسادتش را آشکار می‌کند. کلام امیرالمؤمنین(ع) در مورد مردمی که از او اطاعت نمی‌کردند همچنین در کتاب الغارات نقل شده که فردی به نام ابومریم وقتی که داستان پراکنده شدن مردم از پیش حضرت علی(ع) را شنید، خدمت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: « إِنِّي لَمْ آتِكَ لِحَاجَةٍ» من برای حاجتی نیامدم ولی از آن زمانی که ولایت را به‌عهده گرفتی، همۀ مردم را متفرق کردی! حضرت فرمودند: «يَا أَبَا مَرْيَمَ إِنِّي صَاحِبُكَ اَلَّذِي عَهِدْتُ، وَ لَكِنِّي مُنِيتُ بِأَخْبَثِ قَوْمٍ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ أَدْعُوهُمْ إِلَى اَلْأَمْرِ [اَلصَّائِبِ] فَلاَ يَتَّبِعُونِّي، فَإِذَا تَابَعْتُهُمْ عَلَى مَا يُرِيدُونَ تَفَرَّقُوا عَنِّي»؛ من رفیق قدیمی شما هستم. من به خبیث‌ترین قوم بر روی کره زمین گرفتار شدم! وقتی که آنها را دعوت می‌کنم، حرف من را اطاعت نمی‌کنند و وقتی که من حرف‌شان را گوش می‌دهم، از پیش من متفرق می‌شوند. امیرالمؤمنین(ع) در این سخن، معاویه و طلحه و زبیر را نمی‌فرماید، بلکه مردم و قوم را مدنظر دارند که اطاعت نمی‌کردند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و یکم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۲ام - قسمت اول 🔘 دشواری توبه از حسادت 🔘 هرکس عقلش زیاد شود، حسادتش کم می‌شود استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: دشواری توبه از حسادت امام صادق(ع) بنابر نقل از مصباح الشریعه می‌فرماید: « وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ، يَبْدُو بِلاَ مُعَارِضٍ مُضِرٍّ لَهُ وَ لاَ سَبَبٍ وَ اَلطَّبْعُ لاَ يَتَغَيَّرُ مِنَ اَلْأَصْلِ (مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)» حسود نمی‌تواند توبه کند. این کلام، خیلی نگران‌کننده است! چون حسادت صفتی است که فرد را در خودش نگه می‌دارد، یک عقده قلبی است. طبع انسان تغییر نمی‌کند. این طور که امام صادق(ع) می‌فرمایند اگر ما حسادتی در خودمان داشته باشیم، الهی العفو گفتن ‌ما هیچ فایده‌ای ندارد و این، مسأله‌ای بغرنج است. آدم می‌تواند از خیلی از گنا‌هان صرفنظر کند، اما حسادت چسبندگی زیادی دارد. آدم حسود نمی‌تواند از حسادتش جدا شود و برایش عقده می‌شود. هرکس عقلش زیاد شود، حسادتش کم می‌شود حال ما باید چه کار کنیم؟ برای همۀ کسانی که نسبت به آنها حسادت داریم، طلب مغفرت کنیم. امام کاظم(ع) در مورد راهکار جدایی از حسد می‌فرمایند: یا هشام کسی که می‌خواهد بدون اینکه مالی به او اضافه شود، غنی شود یعنی روحش غنی شود و دلش از حسد هر کسی راحت شود و دینش سالم بماند، از خدا بخواهد که خدایا عقل من را کامل کن(کافی، ج1، ص13). امشب که شب 23 ماه رمضان است از خدا تقاضا کنیم و درِ خانه‌اش تضرع کنیم که خدایا به ما عقل عنایت کن. این سخن امام کاظم(ع) یک سخن راهبردی است. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و دوم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۳ام - قسمت اول 🔘 توقع زندگی توأم با اخوّت و برادری، یکی از دلایل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) 🔘 اهمیت اخوت و برادری مؤمنین در کلام اهل بیت(ع) استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: توقع زندگی توأم با اخوّت و برادری، یکی از دلایل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) جدای از حسادت نسبت به امامت که دلیل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است، امامت تکلیف دیگری هم از افراد جامعه می‌خواهد که عده‌ای نمی‌توانستند آن را تحمل کنند و آن، زندگی توأم با اخوّت و برادری است. بسیاری از مردم نمی‌توانستند این موضوع را تحمل کنند. امر ولایت به این دلیل مهجور ماند که ولایت ولیّ خدا فقط به خودش محدود نمی‌شود و محبتی را نیز بین مردم می‌خواهد. بی‌توجهی به این توقع، عامل مهجور ماندن و مظلومیت ولیّ خدا می‌شود. اهمیت اخوت و برادری مؤمنین در کلام اهل بیت(ع) سفارش‌های پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در مورد اخوّت و برادری بین مؤمنین از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. وصیت امیرالمؤمنین(ع) به فرزندان در لحظه‌های آخر عمر شریفشان، مملوّ از برادری بود: «وَ عَلَيْكُمْ يَا بَنِيَّ بِالتَّوَاصُلِ وَ اَلتَّبَاذُلِ وَ اَلتَّبَارِّ وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّقَاطُعَ وَ اَلتَّدَابُرَ وَ التَّفَرُّقَ (کافی، ج۷، ص ۴۹)»؛ من شما را سفارش می‌کنم به اینکه با هم مرتبط باشید، برای همدیگر بذل کنید و به همدیگر خوبی کنید و شما را پرهیز می‌دهم از اینکه با همدیگر قطع رابطه کنید. امام صادق(ع) می‌فرماید: «إنَّ سُرْعةَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الأبْرَارِ إذا الْتَقَوا وَ إنْ لَمْ يُظهِرُوا التَّوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِمْ كَسُرْعَةِ اخْتِلاَطِ ماءِ السَّمَاءِ بِماءِ الأنْهَارِ (تحف العقول، ج۱، ص۳۷۳) »؛ شدّت محبتی که بین خوبان پیش می‌آید، اگرچه ابراز محبت به هم نکنند، مانند سرعت اتصال قطره به دریا است. دیگر آن قطره رفت و ناتمام شد. دیگر شما این قطره را نمی‌توانی استحصال کنی. قطره در دریا چقدر است؟ بعد می‌فرماید: «و إنَّ بُعْدَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الفُجَّارِ إذَا الْتَقَوا وَ إنْ أظْهَرُوا التوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِمْ كَبُعْدِ البَهَائِمِ مِنَ التَّعَاطُفِ وَ إنْ طَالَ اعْتِلاَفُهَا عَلى مِذْوَدٍ واحِدٍ». اما آدم‌های بد دل‌هایشان چقدر از همدیگر دور است، اگرچه به هم ابراز محبت کنند. مؤمنین بدون اینکه ابراز محبت کنند، این محبت بین‌شان شدید می‌شود ولی فجّار مانند حیواناتی که هیچ عاطفه‌ای به هم پیدا نمی‌کنند؛ اگرچه مدت طولانی در یک چراگاه در کنار همدیگر زندگی کنند. مؤمنین حتی اگر به همدیگر ابراز محبت هم نکنند، شدیداً به هم محبت پیدا می‌کنند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و سوم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۳ام - قسمت دوم 🔘 زندگی جمعی همراه با محبت بسیاری از مسائل را اصلاح می کند 🔘 تأثیر دعا برای مؤمنین در شب‌های قدر 🔘 نسبت به احوال هم بی‌تفاوت نباشیم استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: زندگی جمعی همراه با محبت بسیاری از مسائل را اصلاح می کند ما فرصت‌های زیادی برای محبت به هم داریم. مثلاً زندگی آپارتمانی ما را دور هم‌ جمع کرده است، ولی همسایه از همسایه خبر ندارد. متأسفانه فرهنگ فرهنگ غیرانسانی غرب ما را از هم دور کرده است، اینقدر این فرهنگ در زندگی ما رسوخ کرده است که اگر مردم بخواهند زیاد به هم محبت کنند، سوءتفاهم پیش می‌آید. چرا فرهنگ مبتذل غربی به عشق‌های دو نفره تأکید می‌ورزد؟ به‌خاطر اینکه شما هوس زندگی جمعی همراه با محبت پیدا نکنی. در زندگی جمعی با محبت خیلی رفتارها اصلاح می‌شود، خیلی از ایرادها برطرف خواهد شد. ما باید زندگی خودمان را به این سمت ببریم. تأثیر دعا برای مؤمنین در شب‌های قدر در شب‌های قدر برای برادران دینی خودمان دعا کنیم مثل این دعا در سوره حشر که یکی از بهترین دعاهاست؛ «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذينَ سَبَقُونا بِالْإيمانِ(حشر، ۱۰)»؛ خدایا برای ما مغفرت کن و برای برادران ما که در ایمان از ما سبقت گرفتند. این دعا چقدر باصفاست، یعنی مؤمن اهل حسادت نیست. قرآن این طراحی را برای ما انجام داده است. نسبت به احوال هم بی‌تفاوت نباشیم حضرت آقای بهجت(ره) صریحاً می‌فرمایند، اگر ما نسبت به شرایط هم بی‌تفاوت باشیم، بلاها سر خودِ ما خواهد آمد. آقازادۀ آقای بهجت می‌فرمودند: « ایشان به همه محبت داشتند؛ به‌طوری‌که هر کس به من می‌رسید، می‌گفت: «حضرت آقا خیلی به ما لطف و محبت دارند». وقتی ناراحتی و کسالتی برای کسی پیش می‌آمد، بسیار نگران می‌شدند و برای سلامتی آن شخص بسیار دعا می‌کردند، ولی وقتی آن مریض خوب می‌شد، به‌هیچ‌وجه نمی‌گذاشتند کسی خبردار شود که ایشان سبب آن بهبودی شده است و ذهن همگان را از این فکر منصرف می‌کردند. اگر انفجاری در بغداد اتفاق می‌افتاد، انگار در میان اقوامشان بوده، در درس و مطالعاتش اثر می‌گذاشت و آن روز در استفتائاتشان توان کمتری داشتند. برای همه مشهود بود (پایگاه اینترنتی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی بهجت ره؛ bahjat.ir)». 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و سوم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌مهمترین انتظارات از رئیس‌جمهور آینده/ قسمت اول 🔘 آشنایی با یک امر دینی و معنوی بسیار بزرگ به نام انتخابات 🔘 انتخابات، حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش 🔘 انتخابات را امری مقدس مانند شب قدر بدانیم استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران آشنایی با یک امر دینی و معنوی بسیار بزرگ به نام انتخابات ما در آستانۀ یک امر دینی و معنوی بسیار بزرگ به نام انتخابات هستیم. این امر جدا از اینکه سرنوشت جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد و وظایف اجتماعی مشخصی به عهدۀ ما می‌گذارد، از نظر معنوی هم سرنوشت تک‌تک ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کسانی که عرفان، تقرب به خدا و معنویت را چیزی جدای از وظایف اجتماعی می‌دانند، درک صحیحی از دین ندارند. نه تنها انتخابات بلکه اساساً عرصۀ سیاست، برای ما عرصۀ معنویت است. عرصۀ تقرب به خداست و ما هیچ وقت فرصت این‌طوری پیدا نمی‌کنیم که یک شبه راه صد ساله را طی کنیم که با یک عمل ساده، مسئولیت الهی خلیفة اللّهی خودمان را به انجام برسانیم. انتخابات، حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش مسئلۀ انتخابات را باید لیلةالقدر سیاسی خودمان تلقی بکنیم. وقتی که ما به سمت حرم أباعبدالله‌الحسین(ع) یک قدم می‌رویم، چقدر اثر دارد؟ چرا این‌جوری است؟ چرا حج این‌طور نیست؟ چرا برای امام حسین(ع) این‌قدر اثر و عظمت هست؟ با توجه به نظر حضرت امام(ره) اینها همه‌اش به دلایل سیاسی است. تمام این ثواب‌ها که برای امور مربوط به زیارت امام حسین(ع) قرار داده‌اند به خاطر دلیل سیاسی‌اش است، چون شما دارید در جهت آزادسازی انسانها، یک اقدام سیاسی می‌کنید. انسان‌ها آزاد بشوند که چه شود؟ که بر سرنوشت خودشان مسلط شوند. خب الان بر سرنوشت خودت مسلط شده‌ای و همین طور باید ادامه بدهی. انتخابات را امری مقدس مانند شب قدر بدانیم انتخابات اگر امر مقدسی باشد که هست، باید نگاه ما به آن مثل دیگر امور مقدس باشد. آدم وقتی می‌داند که شب قدر خیلی مهم است، با وضو به مسجد می‌رود، دیگر در مسجد و در شب قدر به کسی ناسزا نمی‌گوید. شب قدر برای عبادت است و مزاحم دیگران نمی‌شود. مردم‌آزاری نمی‌کند و می‌گوید ثواب شب قدر از بین می‌رود. «خود ره بگویدت که چون باید رفت». وقتی انتخابات هم امر مقدسی شد، شرکت کنندگان در انتخابات و فعالیت کنندگان در انتخابات همه با ادب، با معنویت، با تقوا و با اخلاق برخورد می‌کنند. خدا اجازه نمی‌دهد کشوری که سیاسیون‌اش در موقعیت خطیری مثل انتخابات بی‌تقوایی می‌کنند، سعادتمند بشود. خدا دنبال این است که جامعه‌ای نمونه بسازد و به مؤمنین‌اش بیشتر سخت می‌گیرد. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۱ @Panahian_text
📌مهمترین انتظارات از رئیس‌جمهور آینده/ قسمت دوم 🔘 ضرورت رعایت اخلاق در امر مقدس انتخابات 🔘 تخریب فضای سیاسی جامعه جبران‌پذیر نیست 🔘 اهمیت اخلاق و منش سیاسیون استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ضرورت رعایت اخلاق در امر مقدس انتخابات انتخابات امر مقدسی است و کسانی که کاندیدای ریاست جمهوری می‌شوند، باید به خدا خیلی پیوسته باشند، خیلی باید وارستگی معنوی داشته باشند. برخی منتظر برگزاری مناظره هستند اما متأسفانه گاهی زشت‌ترین رفتار سیاسی در مناظره‌ها صورت می‌گیرد. شورای نگهبان هم کارت قرمز به کسی نمی‌دهد. انگار جنگ است. برخی افراد با عملیات روانی و تخریب رقیب می‌خواهند رأی بیاورند. البته شهید رئیسی دفعۀ قبل این بساط را به‌هم زد. خدا رحمتشان بکند. انصافاً اخلاقی رفتار کرد. حتی پاسخگویی آنچنان هم نداشت، به خدا واگذار کرد، به امام رضا(ع) واگذار کرد. سخت‌ترین حرف‌ها را به ایشان زدند. آن توهینی که به ایشان کردند که آقا امام رضا(ع) را دیگر سیاسی نکن، ببینید امام رضا(ع) چه‌جوری ایشان را بغل گرفت؟ چه چیز عجیبی است! اینقدر این تیکه سنگین و البته زشت و قبیح بود که دیگر جوابی هم ایشان نمی‌توانست بدهد. در این شرایط، فرد مظلوم واقع می‌شود. تخریب فضای سیاسی جامعه جبران‌پذیر نیست تخریب فضای سیاسی جامعه، جبران‌پذیر نیست تهمت زدن در مناظره‌های تلویزیونی آثار تخریبی جبران‌ناپذیری در جامعه دارد. حضرت علی(ع) می‌فرماید: اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ(تحف العقول؛ ص۲۰۸)، مردم، به دولتمردان خود شبيه‌ترند تا به پدرانشان. اهمیت اخلاق و منش سیاسیون فقها و حقوقدان‌های شورای نگهبان باید این جسارت داشته باشد که برای برخورد بد اخلاقی و برخورد بد تخریبی در مناظره‌ها جرم‌انگاری بکنند. اخلاق و منش سیاسیون خیلی مؤثر است، از اخلاق و تربیت خانوادگی مؤثرتر است. ما بعد از انتخابات گذشته، یک تجربۀ خوب داشتیم، یک شخصیت خوب داشتیم. همه مخالفان شهید رئیسی هم بر اخلاق و مردم‌مداری و تواضع ایشان تأکید می‌کنند. دیگر از این برنگردیم و عدول نکنیم. در ماه رمضان به ما دستور داده‌اند اگر مجادله پیش آمد، زود قطع کنید و بگویید ماه رمضان است، جوابت را نمی‌دهم. حرمت سیاست هم باید حفظ بشود، حرمت انتخابات هم باید حفظ بشود. با روش بد، نباید به دنبال پیدا کردن یک رییس جمهور خوب بود. خدا می‌گوید کجا؟! دین من را دور زدی و می‌خواهی بروی سعادتمند بشوی؟ خدا را می‌خواهی دور بزنی؟ قوانین حاکم بر عالم هستی، قوانین حاکم بر جوامع بشری، و حیات و پیشرفت جوامع که خدا قرار داده را نمی‌توانی دور بزنی. تقوا، راه رسیدن به سعادت است. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»(اعراف، آیه ۹۶) 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۱ @Panahian_text
📌مهمترین انتظارات از رئیس‌جمهور آینده/ قسمت سوم 🔘 رعایت معنویت و اخلاق 🔘 داشتن راه‌حل و تحلیل صحیح برای مشکلات 🔘 توانایی در اجرای راه‌حل‌ها استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ۱- رعایت معنویت و اخلاق اولین انتظار از رئیس‌جمهور آینده، رعایت آن معنویتی است که در تقدیر از شکوه این معنویت، میلیون‌ها نفر در تشییع شهدای خدمت به خیابان‌ها آمدند. این معنویت باید حفظ شود. لازم است که شورای نگهبان جلوی بی‌اخلاقی در انتخابات را بگیرد. رعایت اخلاق و معنویت از طرف رئیس‌جمهور آینده، ضروری است. قبل از انتخاب آقای رئیسی، روز به روز اوضاع داشت بدتر می‌شد ولی با انتخاب ایشان، به معنویت بازگشت کردیم. ۲- داشتن راه‌حل و تحلیل صحیح برای مشکلات نکتۀ دوم این است که ما مشکلاتی در کشور داریم که باید برطرف شوند. به نظر این حقیر می‌رسد که جدای از اینکه کاندیداهای محترم باید راه حلی برای این مشکلات داشته باشند، ضروری است که تحلیل درست و دقیقی هم از مشکلات داشته باشند. راه‌حل‌ها و برنامه‌های کاندیداها بسیار مهم هستند. ما در واقع به این راه‌حل‌ها رأی می‌دهیم. این راه‌حل‌ها یعنی چه چیزی در اولویت قرار گرفته و چه مسیری ترسیم شده است؟ ۳- توانایی در اجرای راه‌حل‌ها مسئلۀ سوم این است که کاندیدا توانمندی‌ اجرا کردن راه‌حل‌ها را داشته باشد. نه توانمندی بدون داشتن برنامه به درد می‌خورد، نه برنامه بدون توانمندی به درد می‌خورد و نه داشتن راه‌حل بدون درست دیدن مسئله و مشکل به درد می‌خورد. ضرورت مشارکت دادن مردم در حل مشکلات توسط رئیس‌جمهور یک سؤال خیلی مهم دارم. هر کسی هر طوری که مسئله را می‌بیند، مشکلات را هر طور تحلیل می‌کند و هر طرح و برنامه و توانمندی که برای حلّ مشکل دارد، یک سؤال مهم از او دارم. شما این کارها و طرح و برنامه‌ها را با مشارکت مردم می‌خواهی اجرا کنی یا بدون مشارکت مردم؟ اگر بدون مشارکت مردم باشد هیچ ارزشی ندارد و کارها هم درست نمی‌شود! دیدن و حل مشکلات، مشارکت مردم را نیاز دارد. ما هر مشکلی که داریم، یکی از دلایلش این است که مشارکت مردم در آن کاهش پیدا کرده است که مشکل ایجاد شده است. هر طرحی که بخواهد موفق بشود، باید مشارکت مردم در آن حداکثری باشد. هر کاندیدایی هر توانمندی‌ای که دارد، باید این توانایی را هم داشته باشد که مشارکت مردم را جلب بکند و آدم مشارکت‌جویی باشد و الّا به درد نمی‌خورد. سردار سلیمانی، نمونه بارز یک فرمانده مشارکت‌جو و مشارکت‌پذیر بود. ایشان این هنر را داشت که نه تنها از مردم خودش، بلکه از انواع ملت‌ها، جوان‌های با استعدادی را جذب کرد ولی برخی از ما متأسفانه همسایۀ خودمان را هم بلد نیستیم جذب کنیم، از ملت خودمان هم نمی‌توانیم آدم جذب کنیم. اگر مردم مشارکت حداکثری در ادارۀ امور داشته باشند، این‌همه قدرت و ثروت یک‌جایی متمرکز نمی‌شود و دعواهای سیاسی کاهش پیدا می‌کند. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۱ @Panahian_text
📌حسادت، موضوعی تعیین‌کننده در روابط و امتحانات اجتماعی/ قسمت اول 🔘 دلسوزی برای دیگران، عامل عاقبت به خیر شدن 🔘 حسادت، عامل غضب الهی 🔘 علامت حسادت چیست؟ استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران دلسوزی برای دیگران، عامل عاقبت به خیر شدن یکی از جاهایی که تقریباً عاقبت به‌خیری برای آدم تضمین شده، آنجایی است که آدم دلش با دیگران صاف باشد و خیر دیگران را بخواهد. اگر خیر دیگران را بخواهی و دلسوزشان باشی، خدا عاقبت به‌خیرت می‌کند. پس خدا نسبت به بندگان خودش حساس است. خداوند این حساسیت را در ته دل آدم هم بررسی می‌کند. حسادت، عامل غضب الهی شما ممکن است دربارۀ کسی خطا بکنید؛ مثل غیبت کردن، بد و بیراه گفتن و انواع و اقسام ظلم به دیگران ولی بعد عذرخواهی کنید و جبران کنید و خداوند زمینۀ عذرخواهی شما را پیش بیاورد و کمک‌تان کند تا جبران کنید. ولی وقتی که فردی نسبت به بندگان خدا حسادتی پیدا می‌کند، خدا خیلی غضب می‌کند. علامت حسادت چیست؟ حسادت کینۀ عجیب و غریبی را در انسان ایجاد می‌کند، طوری که فقط با نابودی او، فرد حسود خوشحال می‌شود. ویژگی حسادت این است که آدم حسود با اینکه او یا نابود بشود یا آن نعمت از دستش گرفته شود، خوشحال می‌شود. این علامت حسادت است. کسی که اهل مراقبت است و می‌خواهد پیش خدا عزیز شود، نسبت به بندگان خدا دلسوز است و نقطۀ مقابل حسادت را دارد. اگر بگوییم معنای صفای باطن نداشتن حسادت است، سخن به گزافه نگفته‌ایم. معنویت و صفای باطن یعنی حسادت نداشته باشی. حسادت، موضوعی تعیین‌کننده در روابط و امتحانات اجتماعی فلسفۀ زندگی جمعی هم همین است که آیا ما در امتحان‌های حسادت روسفید می‌شویم یا نه؟ در زندگی جمعی، رقابت هست و رقابت می‌تواند موجب حسادت بشود، و بعد موجب عداوت شود. خدا امتحان‌های اجتماعی پیچیده‌ای دارد. به این سادگی‌ها نیست. مثلاً یک کسی را جور می‌کند که به شما ظلم کند. خب این دیگر آدم بدی شد. بعد به او یک فضیلت و برتری می‌دهد. اینجا دیگر تو به خودت حق می‌دهی که به او توهین کنی و منتظر زمین خوردن او باشی! ببین! اینجا دیگر به حسادت خودت به بهانۀ آن بدی‌ای که به تو کرده، پا داده‌ای. امتحان حسادت، ساده نیست. امتحانی پیچیده‌ است. گاهی هم کسی هست که به تو ظلم نکرده و اصلاً بدی‌هایی هم دارد، ولی خدا فضائلی به او می‌دهد؛ علمی، موفقیتی، شهرتی، یا فضیلتی معنوی یا مادی. ممکن است شما نتوانی فضایلش را تحمل کنی و اینجا دوباره امتحانی در موضوع حسادت است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۸ @Panahian_text
📌حسادت، موضوعی تعیین‌کننده در روابط و امتحانات اجتماعی/ قسمت دوم 🔘 حسادت، عامل اصلی درگیری‌ها در دنیا 🔘 حسادت معنوی قوم یهود به مسلمانان 🔘 خطر حسادت به اولیاء خدا 🔘 راه دوری از حسادت به ولیّ خدا استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران حسادت، عامل اصلی درگیری‌ها در دنیا علت درگیری‌ها در دنیا منفعت‌طلبی نیست؛ حسادت است. این حرف خیلی مهم است و چارچوب ذهنی انسان را تغییر می‌دهد. اگر علت درگیری‌های عالم را حسادت بدانیم، یک‌جور دیگر به جهان نگاه خواهیم کرد. مثلاً ما می‌گوییم استکبار جهانی، زورگویان و ظالمان به خاطر منافعشان می‌خواهند منافع ملت‌ها را چپاول کنند. این یک روی سکه است ولی ته قصه را که ‌ببینی، حسادت است. در جریان استکبار جهانی که آخر آن صهیونیست‌ها هستند نیز یهود، حسودترین قوم در جهان است. آنها هزینه می‌کنند تا از آن حسادتی که پنهان است شفای سینه پیدا کنند. حسادت معنوی قوم یهود به مسلمانان با یک آدم منفعت‌طلب می‌توان مذاکره کرد، ولی با فرد حسود نمی‌توان مذاکره کرد. آیه قرآن می‌فرماید « وَلَن تَرضَى عَنكَ ٱليَهُودُ وَ لَا ٱلنَّصَرَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم(آیه 120، سوره بقره). حتی اگر منافع مسیحیت و یهود را هم تأمین کنید، باز هم از شما راضی نخواهند شد. حالا چرا یهود و نصاری اینطوری هستند؟ چون شما اختلاف دینی و معنوی با آنها دارید. او می‌خواهد آئین تو را را بگیرد تا آئین برتر از خودش وجود نداشته باشد. پس حسادت معنوی موضوع اصلی آنها است. به آنها بگو آقا! اصلاً من نوکر تو هستم و منافعت را تأمین می‌کنم ولی او به این راضی نمی‌شود، مگر اینکه دین او را تبعیت کنی؛ «حتی تتّبع ملّتهم». می‌گوید تو آن برتری را نداشته باش، من پول و منافع تو را می‌خواهم چه‌کار؟ خطر حسادت به اولیاء خدا حسادت، یکی از موارد حساس است و توبه‌ از آن هم سخت است. این سختی توبه کردن در مورد حسادت نسبت به عموم مردم است. حالا اگر کسی نسبت به اولیاء خدا و آدم خوب‌ها حسادت بورزد، مگر خدا به این سادگی آشتی می‌کند؟ اگر خدا کسی را دوست داشته باشد، نمی‌گذارد پایش به مهلکه حسادت به ولیّ خدا برسد. این وادی، وادی بسیار خطرناکی است. راه دوری از حسادت به ولیّ خدا به شما می‌گویند که اگر کسی یک قطره اشک برای امام حسین(ع) بریزد، بهشت بر او واجب می‌شود. شما می‌پرسید که چگونه این همه گناه و جنایت با یک قطره اشک بخشیده می‌شود؟ اما این یک قطره اشک، ریشۀ حسادت به اولیاء خدا را می‌سوزاند و این اصل ماجرای حیات بشر است. اگر شما نسبت به ولیّ الله الأعظم حسادت نداشتی، باب شکستن غدۀ سرطانی حسادت برایت باز شده است. برتری ولیّ خدا نسبت به ما خیلی زیاد است، فقط هم برتری ندارد. پادشاهی و سلطه هم دارد. آنهایی که به ولیّ خدا حسادت می‌کنند، به این برتری حسادت می‌کنند و برتری او را نپذیرفته‌اند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۱۸ @Panahian_text
📌همراهی اسلام و جمهوریت؛ نگاهی نو به ضرورت مشارکت مردم در ادارۀ امور/ قسمت اول 🔘 اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست 🔘 مشارکت مردم در سیره نبوی(ص) و علوی(ع) 🔘 از حق مشارکت در تعیین سرنوشت نمی‌توان صرفنظر کرد استاد در برنامۀ سمت خدا اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست معمولاً وقتی که از دو بُعد جمهوریت و اسلامیّت نظام صحبت می‌شود، این موضوع طوری مطرح می‌شود که انگار این دو بُعد جمهوریت و اسلامیت از هم جدا هستند و جمهوریت به اسلام اضافه شده است! انگار وقتی اسلام باشد، جمهوریت در آن نیست. یا بعضی‌ها موضوع ولایت را اینگونه مطرح می‌کنند که امر ولایت یا ولایتمداری را باید با مردمسالاری در هم آمیخت، انگار اینها دو جزء هستند که در جامعه ما به هم اضافه شده‌اند. این ظلم بزرگی به اسلام است. اینگونه نگاه کردن به دین، یک غربزدگی مفرط و جاهلانه است. یعنی در اثر یک غربزدگی افراطی و جاهلانه بعضی‌ها تصور کرده‌اند جمهوریت، کشفی است که جوامع غربی انجام داده‌اند و در اسلام چنین چیزی نبوده است. مشارکت مردم در سیره نبوی(ص) و علوی(ع) این نگاه واقعاً ظلم به رسول خدا(ص) و ظلم به امیرالمؤمنین(ع) است که ما تصور کنیم در اسلامیت و در ولایت؛ امر جمهوریت و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خودشان، وجود ندارد. حضرت رسول(ص) با اینکه خودشان دانای کل و عقل کل بودند، مدام به مردم می‌گفتند «أشیروا عَلَیَّ»؛ به من مشورت بدهید. ایشان مردم را در تصمیم‌گیری مشارکت می‌دادند. حتی گاهی در اموری که انتظار می‌رفته از طریق وحی و عقل نبوی و علم الهی، موضوع مشخص شود، به مردم مراجعه می‌شده است. در شیوۀ اداره جامعه هم همین‌طور بوده است. پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) برای اجرای یک امر دینی، مردم را مشارکت می‌دادند. البته نحوه مشارکت دادن مردم می‌تواند صورت‌های مختلفی داشته باشد. از حق مشارکت در تعیین سرنوشت نمی‌توان صرفنظر کرد اسلام؛ جمهوریت، مردمسالاری و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود را تضمین کرده است. عبارت «جمهوری اسلامی» توضیح می‌دهد که اسلام، برنامۀ جمهوریت، مردمسالاری و مشارکت مردم را اعلام کرده است. اسلام، جمهوریت و مردم‌سالاری را واجب کرده است. جمهوریت برای ما یک امر شرعی است، اما جمهوریت و مشارکت مردم در جایی که دین ندارند، صرفاً یک حق است. فرق «مشارکت مردم» در اسلام با غرب این است که این موارد در غرب یک حق است که می‌توانی از حقّ خودت صرفنظر کنی؛ اما در اسلام یک امر واجب است که حق نداری از آن صرفنظر کنی. اسلام نه تنها جمهوریت را در ضمن خودش دارد، بلکه به صورت بسیار غلیظی به جمهوریت توجه دارد. جمهوریت و مردمسالاری یعنی مردم در ادارۀ امور خودشان دخالت کنند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 برنامۀ سمت خدا، شبکۀ سه - ۱۴۰۳.۰۳.۲۱ @Panahian_text
📌اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست/ قسمت دوم 🔘 وظیفۀ مردم در برقراری عدالت 🔘 پیامبران آمده‌اند تا مردم عدالت را بر پا کنند 🔘اگر مردم برای برپاکردن عدالت اقدام نکنند، جامعه نابود می‌شود استاد در برنامۀ سمت خدا وظیفۀ مردم در برقراری عدالت ما خیلی از اوقات فکر می‌کنیم برپاکردن قسط و عدالت کار حاکمان است. البته حاکمان، انبیاء الهی و اولیاء خدا باید به عدالت رفتار کنند و قسط را برقرار کنند ولی این امر، سهم مردم را در برقراری قسط و عدل از بین نمی‌برد. مردم فقط وظیفه مطالبه‌گری برای عدالت را بر عهده ندارند. در تعبیر قرآن کریم در کنار ذکر رسالت انبیاء، نقش مردم هم برای برقراری قسط و عدالت در جامعه، پررنگ است. از نگاه قرآن کریم اینطور نیست که مردم فقط از حاکمان مطالبه‌گری کنند تا آنها قسط را برقرار کنند، بلکه خود مردم هم برای برقراری قسط و عدل مسئولیت دارند. پیامبران آمده‌اند تا مردم عدالت را بر پا کنند قرآن کریم می‌فرماید: « لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(سوره حدید، آیه 25). خیلی‌ها فکر می‌کنند پیامبران فرستاده شدند که صرفاً ما را به خدا دعوت کنند. می‌فرماید ما با بیّنات و دلایل آشکار پیامبران خودمان را فرستادیم تا مردم قیام به قسط بکنند و سرنوشت خودشان را تعیین کنند و قسط را در ادارۀ امور به عهده بگیرند. آیه شریفه می‌توانست اینجا بفرماید پیامبران را با کتاب و میزان فرستادیم تا پیامبران به قسط قیام کنند و مردم هم بهره‌مند بشوند ولی اینطور نگفته است. اگر مردم برای برپاکردن عدالت اقدام نکنند، جامعه نابود می‌شود اسلامیّت نظام، برنامه و نرم‌افزاری برای جمهوریت است. اینجا هم کتاب و میزان، نرم‌افزاری برای برقراری عدالت است و مردم باید برای برقراری قسط قیام کنند. سهم بیشتر برقراری قسط به عهدۀ مردم است. این وظیفه آن قدر به عهدۀ مردم است که اگر مردم برپایی عدالت را ترک کردند، نبیّ خدا و ولیّ خدا هم این وظیفه را به عهده نمی‌گیرند و اگر مردم قیام به قسط نکردند و در این باره احساس مسئولیت نکردند، اولیاء خدا اجازه می‌دهند جامعه نابود بشود. یعنی اولیاء خدا نمی‌آیند به جای مردم، مسئولیت آنها را انجام دهند. این حقیقت ناموسی دین است که مردم باید به قسط قیام کنند. مسئولیتی که مردم در این باره دارند، همان بخش جمهوریت است که آن قدر در نزد اولیاء خدا حساس است و اهمیت دارد که اگر جامعه مسئولیت خود را نشناسد، نابود شده و اولیاء خدا هم کاری نمی‌کنند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 برنامۀ سمت خدا، شبکۀ سه - ۱۴۰۳.۰۳.۲۱ @Panahian_text
📌اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست/ قسمت سوم 🔘 ولیّ خدا، وظیفه مردم را انجام نمی‌دهد 🔘 ولایت، نگهبان جمهوریت است 🔘 جامعۀ ایده‌آل ولایی چگونه است؟ 🔘 تعبیر قرآن در مورد قدرت تشخیص مؤمن استاد در برنامۀ سمت خدا ولیّ خدا، وظیفه مردم را انجام نمی‌دهد جمهوریت و مسئولیت مردم در ادارۀ جامعه و اصلاح امور خودشان بسیار جدی است. گاهی از اوقات خودِ مردم هم دوست دارند که یک دیکتاتور مصلح بیاید و کارها را بدون رأی و نظر مردم سامان بدهد ولی اولیاء خدا این کار را نمی‌کنند. اتفاقاً ایرادی که خوارج به امیرالمؤمنین علی(ع) می‌گرفتند همین بود که تو چرا حرف ما را گوش می‌دهی؟ تو چرا اینقدر ما را آدم حساب می‌کنی؟ تو چرا اینقدر ما را مسئول می‌دانی؟ اواخر نزاع اینچنین شد که گفتند که ما یک خلیفه‌ای می‌خواهیم که مثل دیگر خلفا فرد قاطعی باشد، تو فرد قاطعی نیستی یا علی(ع)! ولایت، نگهبان جمهوریت است آن‌وقت این اسلام و این ولایت را بعضی‌ها در مقابل جمهوریت قرار می‌دهند. جمهوریتی که در اسلام هست، جمهوریتی که در ذات ولایت نهفته است، آن قدر عمیق است که بوی آن جمهوریت هم به مشام جهان غرب نخورده است. جمهوریت در نزد اولیاء خدا آن قدر مهم است که موجب مظلومیت ائمۀ هدی(ع) شده است. اینکه مردم در ادارۀ امور خودشان مسئولیت دارند، این ذات اسلامیّت است. با این نگاه ولایت را می‌توان اینطور توضیح داد که ولایت، نگهبان جمهوریت است. ولایت شاخصی برای تحقق جمهوریت است. جامعۀ ایده‌آل ولایی چگونه است؟ خیلی‌ها فکر می‌کنند جامعۀ ایده‌آل ولایی جامعه‌ای است که در آن ولایت ولیّ خدا حاکم شود و همه از ایشان اطاعت کنند. اگر فقط همین دو معیار را در تعریف ولایت در نظر بگیریم، قطعاً غلط است. جامعۀ ایده‌آل ولایی صرفاً دارای این دو معیار نیست. جامعۀ ایده‌آل از نگاه قرآن یک عنصر دیگر هم می‌خواهد. جامعۀ ولایی خوب جامعه‌ای است که آنقدر بصیرت و قدرت تشخیص داده باشد که بدون امر ولیّ خدا هم بداند که چه کار باید بکند. بدون امر ولیّ خدا، ولیّ خدا را نصرت کند، دین خدا را نصرت کند و مسئولیت خود را بشناسد. تعبیر قرآن در مورد قدرت تشخیص مؤمن خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: « لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ(سوره حدید، آیه 25)». شاخص نهایی‌ ارسال رسل و فرستادن کتاب و میزان، برپایی عدل توسط مردم است تا خدا ببیند و معلوم بشود که چه کسی خدا و پیامبران او را هنگامی کمک می‌کند که پیامبر و ولیّ خدا بالای سرش نیست تا او را کنترل کند و به او بگوید این کار را بکن یا آن کار را بکن. تعبیر کمک کردن «بالغیب» می‌تواند نشان از قدرت تشخیص بالا در زمان عدم حضور پیامبر(ص) و ولیّ خدا باشد. جامعۀ ولایی، جامعه‌ای با قدرت تشخیص بالا در سیرۀ اولیاء خدا این را می‌بینیم که بعضی از اوقات ولیّ خدا هست ولی دستور نمی‌دهد و ما باید تکلیف خود را تشخیص بدهیم. مثلاً در شب عاشورا امام حسین(ع) به اصحاب خود دستور ندادند که بمانید ولی آنها ماندند! حتی به آنها فرمودند که اگر می‌خواهید بروید، بروید ولی آنها ماندند. آنها از قدرت تشخیص خودشان استفاده کردند و امام حسین(ع) دستوری برای ماندن نداده بودند. بعضی‌ها الآن منتظرند که امام زمان(عج) بیاید و به آنها دستور بدهد که چه‌کار باید بکنند! تعبیر کمک کردن «بالغیب» برای زمانی است که پیامبر خدا(ص) بالای سر تو نیست و اگر دین خدا را نصرت کردی، هنر کرده‌ای. پس جامعۀ ولایی، یک جامعۀ صرفاً مطیع نیست. جامعۀ ولایی، یک جامعۀ صرفاً با معرفت و با اعتقاد نیست. جامعۀ ولایی جامعه‌ای است که دارای قدرت تشخیص برای اجرای مسئولیت است هرچند ولی خدا بالای سرش نباشد، یا باشد ولی دستور مستقیم ندهد. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 برنامۀ سمت خدا، شبکۀ سه - ۱۴۰۳.۰۳.۲۱ @Panahian_text
📌روش تشخیص اصلح/ قسمت اول 🔘 انتخابات، یک امر دینی مهم 🔘 سه معیار برای تشخیص اصلح استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران انتخابات، یک امر دینی مهم متأسفانه در جامعۀ مذهبی و دینی ما، انتخابات به عنوان یک امر سیاسی مهم، یک امر دینی مهم تلقی نمی‌شود. چرا ما نباید امتحان بزرگی مثل انتخابات را یک امر دینی تلقی کنیم؟ اگر امتحان انتخابات یک پرسش بزرگ الهی از ما باشد، ما چگونه می‌توانیم جواب بدهیم؟ این انتخاب خیلی مهم است و آن را به میل ما نگذاشته‌اند. انتخابات یک امتحان بزرگ الهی است و ما باید بدانیم که در چنین امتحانی چه‌کار باید بکنیم. حدود چهل سال است که عده‌ای تلاش می‌کنند امر انتخابات، یک امر دینی تلقی نشود و بیشتر می‌خواهند از منظر حق به انتخابات نگاه بکنند که این حقّ شماست که انتخاب بکنید. من امیدوارم روزی را ببینیم که مردم جامعه از شوق انجام تکلیف الهی، و از خوف ترک تکلیف الهی در انتخابات شرکت می‌کنند. این موضوع و این نگاه به انتخابات در انتخاب اصلح تأثیرگذار است و ذهن‌ها و دل‌ها بهتر هدایت می‌شوند. در چنین جامعه‌ای می‌توان در مورد مصادیق بهتر، گفتگوی علمی کرد. چقدر لذت‌بخش است آن گفتگوها در فضای یک جامعۀ دینی که همه به انگیزۀ الهی گفتگو و مشارکت می‌کنند. سه معیار برای تشخیص اصلح ۱- ویژگی‌های شخصی شاید بتوان ملاک‌های فرد اصلح را در سه گروه طبقه‌بندی کرد. یک، ویژگی‌های شخصی از لحاظ دینی، اعتقادی، دانشی و ....؛ این ویژگی‌ها لازم است تا یک حدی در فرد اصلح باشد، البته همۀ تخصص‌ها را نمی‌توان در یک نفر انتظار داشت ولی کاندیدای مورد نظر باید تا یک حدی از جامعه خبردار باشد، معتقد به مبانی انقلاب باشد، باید تا یک حدی دین، تقوا، زهد، علم، مهارت‌های اجتماعی و ..... داشته باشد. ۲- توان مدیریتی گروه دوم از ویژگی‌ها، ویژگی‌های مدیریتی است. توانایی مدیریت یک موضوع مستقل است و فراتر از ویژگی‌های شخصی باید به آن توجه کرد. گاهی فردی، آدم با تقوایی است ولی مدیریت بلد نیست. توان مدیریت، یک ویژگی غیر از ویژگی‌های شخصی است. نمی‌توان ویژگی‌های مدیریتی را به نفع ویژگی‌های شخصی، کنار گذشت و از ویژگی‌های شخصی هم به نفع ویژگی‌های مدیریتی نمی‌توان صرفنظر کرد. ۳- تناسب مدیر با نیازهای زمان مدیریت قوی یک رکن برای رئیس‌جمهور است ولی رکن سوم مورد نیاز، «تناسب با نیاز زمان» است. این مورد مهم‌تر از آن دو مورد قبلی است. همان‌طور که قدرت مدیریت مهم‌تر از ویژگی‌های شخصی و شخصیتی است؛ تناسب با نیاز زمان هم مهم‌تر از توان مدیریتی است. این موارد، دستگاه فکری انتخاب اصلح است. اگر این دستگاه فکری درست است؛ می‌توان بر اساس این دستگاه، کاندیدای اصلح را انتخاب کرد. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳.۰۳.۲۵ @Panahian_text