eitaa logo
پایگاه شهیدان پناهی
134 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
274 فایل
فدائیان زهرا(س) پایگاه شهیدان پناهی حوزه ۱۲۰ حضرت آسیه(س) ناحیه امام حسین (ع) ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Fe1shmar
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🇵🇸 Ranyaa | رانیا
... / روایت‌اول . • سه‌شنبه ١۶ اسفند ماه قرار بود برای آماده‌سازی ایستگاه، از ساعت ١٢ ظهر جمع بشیم تو مسجد؛ مسجد حس و حال قشنگی داشت! هر گوشه‌ای رو نگاه می‌کردی یه گروه از بچه‌ها، یه گوشه از کار رو دست گرفته بودن و پیش می‌بردن؛ اول از همه یه گروه پنج، شش نفره مشغول باد کردن حجم عظیمی از بادکنک بودن؛ اونقدری که یه اتاق تقریبا ١٢ متری پر از بادکنک‌های رنگی‌‌رنگی شده بود!😍🎈 نشستنِ بین این همه بادکنک، حس عجیب و خنده‌داری داشت؛ من رو یاد استخر توپ‌های شهربازی‌هایی مینداخت که تو بچگی‌هامون می‌رفتیم!😁 بعد از نوبت به می‌رسید؛ حتما شما هم فکر می‌کنید که این گروه وظیفه‌ی مراقب از بچه‌کوچیک‌هایی رو به عهده داشتن که همراه با مادرشون یا خواهرشون اومده بودن؛ اما باید بگم که صد در صد اشتباه فکر می‌کنید!😶 این گروه، وظیفه‌ی مراقبت از هامون رو به عهده داشتن!😐 شاید براتون سوال شده باشه که مگه بروشور هم مراقبت می‌خواد؟ که من جواب میدم قطعا بله! چون «ما برای آن‌که این بروشورها به نیمه‌شعبان برسد، خون دل‌ها خورده‌ایم! .. خونِ دل‌ها خورده‌ایم »🙄✋🏻 این گروه سه، چهار نفری، مسئولیت برش و تا زدن بروشورهارو به‌ عهده داشتن؛ از اون‌جایی زمانی کثیر و هزینه‌ای هنگفت صرف آماده‌سازی‌ این بروشورها شده بود، میتونم بگم سخت‌ترین کار بعد از کار توی معدن، به کار این دوستان تعلق می‌گرفت!🙂😂 گروه بعدی دوستان مون بودن!🪴 کار این رفقا هم سختی‌های خاص خود‌ش‌رو داشت؛ باید کاغذ کادوها رو می‌بریدن و با فرمول خاصی که آخر هم متوجه نشدیم دقیقا چی بود، دور گلدون می‌پیچیدن!🤔 هرچند که به فرمول سِرّی کارشون پِی نبردیم، اما نتیجه‌ی کار بسی دلربا و جذاب بود :) گروه دیگه‌ای مشغول چیدن برچسب‌های بچگونه، و گذاشتن‌شون توی پلاستیک‌های پر از شکلات بودن! اون‌قدری این بسته‌بندی‌ها خواستنی بودن که دلم میخواست جای بچه‌ها باشم تا یکی هم نصیب من بشه!😅🍬 خلاصه اینکه همه درگیر کاری بودن و آهنگ عزیزم حسین ، سلام فرمانده ٢ و بیعت هم که نمکِ کار بود! 😁✨ @ranyaa_313