eitaa logo
استاد پناهیان
2.5هزار دنبال‌کننده
41 عکس
401 ویدیو
0 فایل
این کانال توسط دوست داران استاد پناهیان راه اندازی شده است مدیر کانال↙↙ @abarati @Mokhtar
مشاهده در ایتا
دانلود
👈ادامه مطلب بحث: 🔴 - ج۱-قسمت اول 🔻اگر فلسفۀ ابهام در دین را ندانیم، این ابهام‌ها را جزو به‌هم‌ریختگی‌های دین و ضعف‌های دین‌داری و عامل عقب‌ماندگی جامعۀ دینی تلقی خواهیم کرد! درحالی‌که اینها حُسن دین و فضای دین‌داری است. چقدر قشنگ است که آدم منافق از مؤمن، شناخته نمی‌شود! چقدر قشنگ است که درجات مؤمنین پنهان می‌ماند. می‌دانید فایدۀ این ابهام‌ها چیست؟ انسان‌ها یک‌مقدار بیشتر فرصت پیدا می‌کنند که رشد کنند، تصمیم بگیرند و انگیزه‌های درونیِ آنها بیدار شود. 🔶فقط خدا نیست که این ابهام را ایجاد می‌کند، بلکه ما هم باید یک‌جاهایی در زندگی‌مان ابهام را رعایت کنیم. مثلاً پدر باید گاهی با فرزندانش با «تغافل» برخورد کند؛ همین چشم‌پوشی و ندیده‌گرفتنِ خطاها نوعی ایجاد ابهام است. 🔻این بحث، فواید بسیاری در سبک زندگی ما هم دارد. باید زندگی‌مان را به این سمت ببریم که تصمیم بگیریم همه‌چیز را شفاف نکنیم، یعنی زیاد روشن و با بیان جزئیات، برخورد نکنیم. اگر آدم همه‌جا شفاف برخورد کند، زندگی‌اش بد خواهد شد. صداقت هم جا و معنا دارد؛ صداقت یعنی دروغی که منجر به خیانت و کلاهبرداری شود، نگویی! نه اینکه همه‌چیز را فاش و برملا کنی! 🔶اگر ابهام را در دین نپذیریم «دین داعشی» پیدا خواهیم کرد! مهم‌ترین ویژگی داعشی‌ها تصلّب و تحجّر بر یک‌سری ظواهر است؛ بدون انعطاف و بدون تحلیل. اخلاقی که در فرهنگ غرب وجود دارد مثل دین داعشی‌هاست، هر دو از یک قاعده تبعیت می‌کنند. همه‌جا در حیات بشر پیچیدگی وجود دارد؛ اگر سطحی برخورد کنی، حتی اگر عالم حوزه هم باشی، می‌شوی متحجّر؛ مذهبت می‌شود سلفی‌گری و داعشی، اخلاقت می‌شود اخلاق سکولار غربی! و نمی‌توانی در شرایط مختلف انعطاف‌پذیر باشی و ارزش‌ها را در جای خودش درک کنی! 🚩دانشگاه صنعتی شریف- ۹۷.۰۲.۲۹ @Panahiyan
🔰فلسفۀ وجود ابهام در دین، طبق کلام امیرالمؤمنین(ع) 🌀 - ج۱-قسمت دوم ⭕️ما با ابهاماتی که برای‌مان پیش می‌آید امتحان می‌شویم ⭕️اگر همه‌‌چیز روشن و بی‌ابهام باشد که دیگر جایی برای امتحان باقی نمی‌ماند! ⭕️علی(ع): خدا بندگانش را به چیزهایی مبتلا و امتحان می‌کند که اصل (دلیل) آن را نمی‌دانند ⭕️ابهام و جهل در امتحان، موجب می‌شود که استکبار و خودخواهیِ آدم‌ها رو بیاید ⭕️آدم متواضع همیشه یک حسابی برای جهل خودش باز می‌کند، لذا هیچ موضعی را محکم نمی‌گیرد؛ مگر اینکه واقعاً ابهامش برطرف شده باشد ___________________ 🔶در اینجا با استفاده از خطبۀ قاصعۀ نهج‌البلاغه سراغ این موضوع می‌رویم که چرا در دین ابهاماتی هست؟ امیرالمؤمنین‌(ع) یک دلیل یا فلسفۀ این ابهامات را در این خطبۀ شریف بیان فرموده است: 🔻علی(ع) دربارۀ خلقت آدم می‌فرماید: اگر خدا می‌خواست، آدم را از نوری خلق می‌کرد که از شدت زیبایی او چشم‌ها فرو می‌افتاد و با عطری می‌آفرید که همه را مدهوش می‌کرد. اگر خدا این‌کار را می‌کرد، گردن‌ها به تواضع خم می‌شد و امتحان برای ملائکه آسان می‌شد (...وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَی فِیه عَلَی الْمَلاَئِکَةِ» (نهج‌البلاغه/ خطبۀ 192) 🔶اما خداوند آدم را از گِل آفرید-که پایین‌تر از جنس فرشته و جن است- و این موجب شد که ابلیس و فرشته‌های الهی دربارۀ حضرت آدم دچار اشتباه شوند. فرشته‌ها گفتند: موجودی را می‌خواهی بیافرینی که ظلم می‌کند؟ (بقره/30) ابلیس هم گفت: آدم از گل است و من از نار؛ پس من بهترم(اعراف/12) 🔻حضرت در ادامه، می‌فرماید: «وَ لکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یبْتَلِی خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا یجْهَلُونَ أَصْلَهُ» اما خداوند متعال بندگانش را به چیزهایی مبتلا و امتحان می‌کند که اصلش را نمی‌دانند! اگر همه‌‌چیز روشن و بی‌ابهام باشد دیگر جایی برای امتحان باقی نمی‌ماند! 🔶گاهی اولیاء خدا در پاسخ به سؤال مردم دربارۀ علت رفتارهای خودشان می‌فرمودند: «اگر من این کار را نکنم، خدا چگونه مردم را امتحان کند؟» یعنی خودشان را جزئی از امتحان خدا می‌دانستند. مثلاً به امام حسین‌(ع) می‌گفتند: آقا به سمت کوفه نروید، این راه خطرناک است! حضرت فرمود: اگر من نروم پس چگونه مردم امتحان بشوند؟ (فَإِذَا أَقَمْتُ فِی مَکَانِی فَبِمَا یُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا یُخْتَبَرُونَ؛ لهوف/67) به أمیرالمؤمنین(ع) هم گفتند: چرا همان روز اول-بعد از رحلت پیامبر(ص)- برای خلافت نیامدی و سراغ تدفین بدن مطهر پیغمبر(ص) رفتی؟ فرمود: اگر من می‌آمدم، مردم چگونه امتحان می‌شدند؟ 🔻در عبارت مشهور «من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه» کلمۀ «مولا» چند تا معنا دارد، لذا یک ابهامی در آن هست. اما فلسفه‌ این ابهام چیست؟ پیامبر(ص) این کلمه را استفاده کرد تا مردم را امتحان کند و بعضی‌ها هم سوءاستفاده کردند. 🔶حالا چرا خداوند این ابهام را ایجاد می‌کند؟ علی(ع) پاسخ می‌دهد: «تَمْيِيزاً بِالاخْتِبَارِ لَهُمْ وَ نَفْياً لِلِاسْتِكْبَارِ عَنْهُمْ» (همان) در انسان‌ها چیزی وجود دارد به نام «تکبر» که راه از بین‌بردنش همین ابهام و جهل در بستر امتحان است. بین تکبر، فهم، جهل، ابهام و امتحان رابطه وجود دارد. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🔴 - ج۱-قسمت دوم 🔶طبق این حدیث شریف، وجود ابهام و جهل در امتحان، موجب می‌شود که استکبار و خودخواهیِ آدم‌ها مشخص شود و رو بیاید. این ابهام انواعی دارد، یکی از انواعش «ابهام در فلسفۀ دستور» است (وقتی دستوری به انسان بدهند که فلسفه‌اش را نمی‌داند، تکبرش رو می‌آید) یکی دیگر از انواعش، ابهامی است که «راه توجیه را باز می‌گذارد» این ابهام باعث می‌شود که آدمِ متکبر برای راهِ غلطی که انتخاب کرده، توجیه داشته باشد. 🔻اگر ابهامی وجود نداشته باشد و راه توجیه باز نباشد، تکبرِ انسان رو نمی‌آید. تکبر جایی رو می‌شود که آدم برای راهی که انتخاب کرده-و احیاناً راه غلطی است- توجیه دارد، تکبر از جهل و ابهام استفاده می‌کند و خودش را نشان می‌دهد. آدم متواضع همیشه یک حسابی برای جهل خودش باز می‌کند لذا هیچ موضعی را محکم نمی‌گیرد؛ مگر اینکه واقعاً ابهام‌هایش برطرف شده باشد. 🔶علی در ادامه می‌فرماید: «فَاعْتَبِرُوا بِمَا کانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإبْلِیسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَجَهْدَهُ الْجَهِیدَ» (همان) ابلیس در یک‌چنین امتحانی قرار گرفت ولی دست از آن استکبار درونی خودش برنداشت و بدبخت شد. همان‌طور که ابلیس و ملائکۀ آسمان امتحان شدند، همۀ انسان‌های روی زمین هم امتحان می‌شوند! ما هم با ابهاماتی که برایمان پیش می‌آید امتحان می‌شویم؛ هم در امتحانات فردی و هم اجتماعی. 🔻وقتی بنا شد حضرت موسی(ع) به محضرِ خضر(ع)‌ برود و یک دورۀ تربیتی داشته باشد، حضرت خضر(ع) فرمود: شما نمی‌توانی صبر کنی (إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطيعَ مَعِيَ صَبْراً؛ کهف/67) و بعد فرمود: اگر صبر می‌کنی، پس سؤال نکن! «سؤال نکن» یعنی ابهام را بپذیر! حضرت موسی نتوانست ابهام را بپذیرد لذا دچار نابردباری شد و سؤال کرد. 🚩دانشگاه صنعتی شریف- ۹۷.۰۲.۲۹ @Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 یک روش برای مثبت نگر شدن در زندگی #استاد_پناهیان @Panahiyan
◼️سیاسی‌ترین موضوع، معنوی‌ترین موضوع است! ◻️«مرگ بر آمریکا» یعنی ریشه‌کن کردن فقر! ⭕️یکی از مهم‌ترین راه‌های افزایش معنویت، «توجه به مسائل سیاسی» است ⭕️بالاترین پاداش‌های معنوی در امور اجتماعی است؛ نه در امور فردی! ⭕️تا وقتی ارتباط معنویت(نه‌فقط دیانت) را با سیاست درک نکنیم، دچار انواع سکولاریزم خواهیم بود ⭕️سکولاریزم فقط این نیست که «دیانت» را از سیاست جدا بدانیم؛ همین‌که «معنویت» را از سیاست جدا بدانیم، قدمی به‌سوی سکولاریزم است ⭕️انقلابی‌گری و دلسوزی برای جامعه، بالاترین و بهترین عبادت‌هاست ⭕️پیامبر(ص): عابدترین مردم کسی است که دلسوزترین فرد برای جامعۀ اسلامی باشد ⭕️همین «مرگ بر آمریکایی» که می‌گویید موجب ریشه‌کنی فقر است! _______ ◾️برای جامعۀ ما این مطلب جا افتاده که «سیاست و دیانت» ما عین یکدیگرند و درهم‌تنیده و جدایی‌ناپذیر هستند. ولی در اینجا می‌خواهیم دربارۀ «سیاست و معنویت» صحبت کنیم؛ در جامعۀ ما به ارتباط معنویت و سیاست باید بیشتر توجه شود. اصلاً معنویت ما با سیاست یکی است؛ نه اینکه فقط چندتا دستور و برخی احکام سیاسی داشته باشیم که نشان بدهد در اسلام، سیاست هم داریم! ◽️ما تا وقتی ارتباط معنویت و سیاست را عمیقاً درک نکنیم، رابطۀ سیاست و دیانت‌مان زیاد روشن نشده است و باز هم دچار انواع سکولاریزم خواهیم بود. گاهی اوقات سکولاریزم در این نیست که ما «دیانت» را از سیاست جدا بدانیم؛ همین‌که «معنویت» را از سیاست جدا بدانیم، این‌هم خودش قدمی به‌سوی سکولاریزم است. ◾️برای اینکه معنویت خودمان را افزایش دهیم، چه‌کار باید کنیم؟ یکی از مهم‌ترین راه‌هایش «توجه به مسائل سیاسی» است! بالاترین پاداش‌ها که رضایت خدا و نزدیک‌شدن به خداوند است، همه‌اش در امور اجتماعی است؛ در امور فردی نیست! هیچ‌کسی با نماز شب و با دعا و مناجات در موضوعات فردی، آن‌چنان نمی‌تواند رشد معنوی پیدا کند که در دعا و مناجات برای جامعۀ اسلامی و برای امور سیاسی، می‌تواند تقرب پیدا کند. ◽️طبق روایت، نزدیک‌ترین شخص به رسول خدا(ص) در روز قیامت «امام عادل» (مدیر صالح یا سیاست‌مدار خوب) است (روضه‌الواعظین/2/466) اگر معنای عمومی امامت را در نظر بگیریم «امام عادل» کل مدیران را شامل می‌شود؛ یعنی هرکسی که در جایی مدیریت و فرماندهی و ریاست کند و به عدالت و تقوی رفتار کند. ◾️و مبغوض‌ترین و بدترین فرد در نزد خدا، کسی است که در مقام سیاست‌مداری و سیاست‌ورزی و مدیریت- به جامعۀ اسلامی ظلم کند (همان) بدترین آدم کسی نیست که مرتکبِ قتل‌ها و ظلم‌ها و گناهان فردی شود، بدترین آدم کسی است که مدیر جامعه است و به جامعه ظلم می‌کند؛ لذا برخی از کسانی که در عرصۀ مدیریت‌های اجتماعی یا سیاسی آدم بدی می‌شوند و مدیریت جائرانه دارند، یک‌دفعه‌ای دچار سقوط وحشتناک می‌شوند. ◽️طبیعتاً برای کسانی که مدیر نیستند نیز همین امکان رشد معنوی در موقعیت خودشان وجود دارد. پیامبر(ص) می‌فرماید: عابدترین مردم کسی است که دلسوز جامعۀ اسلامی است، دلش برای مردم می‌سوزد و از صمیم دل، تسلیم جامعۀ اسلامی و جمیع مسلمین است (أَنْسَكُ النَّاسِ نُسُكاً أَنْصَحُهُمْ جَيْباً وَ أَسْلَمُهُمْ قَلْباً لِجَمِيعِ الْمُسْلِمِين؛ کافی/3/418) ◾️در مساجد ما باید آموزش بدهند که انقلابی‌گری و دلسوزی برای مسائل جامعه، بالاترین و بهترین عبادت‌ها است! چقدر آدم باید نماز بخواند تا به اینجا برسد؟! 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: ◽️چرا حضرت امام(ره) که در اوج عرفان بود، در اوج سیاست هم بود؟ اصلاً حضرت امام به‌دلیل عابد و عارف بودنشان سیاسی شده بودند. مواضع سیاسی قوی آقای بهجت(ره) نیز به‌دلیل عرفانشان بود، اگرچه ایشان وظیفۀ خودشان نمی‌دیدند که وارد عرصۀ سیاسی شوند اما ‌ایشان قبل و بعد از انقلاب مواضع سیاسی بسیار محکمی داشتند و کمک می‌کردند. بچه‌های حزب‌الله لبنان به هدایت‌های معنوی و دعاهای آیت‌الله بهجت وابسته بودند؛ در همان جنگ 33روزه هم پیغام‌های ایشان برای مقاومت و برای نیروهای حزب‌الله لبنان، واقعاً پیغام‌های مؤثری بود! ◾️از سوی دیگر، کسانی که اهل معنویت هستند ولی به جامعه کاری ندارند، چقدر منفور واقع شده‌اند! طبق روایت، خداوند عذاب خود را بر قومی فرستاد که دو عابد در بین‌شان در حال عبادت بودند. ملائکه پرسیدند: این دو عابد هم باید همراه دیگران مجازات شوند؟ خدا فرمود: بله، من ندیدم این دو بندۀ عابد من یک‌بار رنگ چهره‌شان عوض بشود و- برای مسائل اجتماعی- در راه خدا غضب کنند! ◽️همین موضع‌گیری‌های سیاسی شما دلسوزی برای جامعۀ اسلامی است. این شعارهایی که می‌دهید و برای مسائل اجتماعی و سیاسی فریاد می‌زنید و «مرگ بر قاتل» می‌گویید و علیه دشمن خدا غیظ و غضب می‌کنید و برای نجات جامعۀ اسلامی غضب می‌کنید، اینها همه عبادت است. ◾️می‌دانید که صدقه‌دادن چقدر ثواب دارد! صدقه یعنی از یک یا چند آدم فقیر، دستگیری کنیم. حالا اگر برای ریشه‌کن کردن فقر اقدام کنیم، معلوم است که خیلی بیشتر ثواب دارد! ریشه‌کن کردن فقر با چیست؟ همین «مرگ بر آمریکایی» که شما می‌گویید یعنی ریشه‌کن کردن فقر! ◽️در روایت دارد: «عَوْنُكَ الضَّعِيفَ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَة» (کافی/5/55) کمک کردن به یک آدم ضعیف از برترین صدقه‌هاست! حالا ببینید کمک‌کردن و حمایت‌کردن از جامعه‌ای که ضعیف شده‌اند و حمایت‌کردن از مظلومین منطقه، چقدر صدقه محسوب می‌شود! اگر در نماز جمعه یک تظاهراتی به نفع مردم مظلوم یمن یا بحرین انجام می‌شود، این هم حمایت از مظلوم است و صدقه است. اینها باید جزء معنویات ما باشد. از آن‌طرف-طبق روایت- اگر آدم به امور مسلمین اهتمام نداشته باشد که اصلاً مسلم نیست. ◾️در رأس همۀ امور اجتماعی که عامل معنویت می‌شود، دعا برای فرج و ظهور است که دیگر 100درصد سیاسی اجتماعی است. چقدر زیباست که ما را در «دعای افتتاح» به حضرت ولی‌عصر(ع) و دعا برای فرج او توجه داده‌اند. شما در حال خودتان تجربه کنید که وقتی به موضوع فرج توجه می‌کنید چقدر حال خوش معنوی پیدا خواهید کرد؛ آنجاست که نشان می‌دهد سیاسی‌ترین موضوع برای ما معنوی‌ترین موضوع است. 🚩سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران- ۹۷.۰۳.۰۴ @Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 وقتی همه با تو بد می‌شوند! #استاد_پناهیان @Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 حمد شاکرانه، حمد عاشقانه 🔻 چه کسانی می‌توانند از حمد خدا لذت ببرند؟ #استاد_پناهیان @Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 قدرت عجیب زن! 🔻این حرفا رو به جوون‌ها یاد بدید، بعد بفرستیدشون خونه بخت! #استاد_پناهیان @Panahiyan
هدایت شده از استاد پناهیان
🔈 کانال استاد پناهیان در پیام رسان ها ⚫ آی گپ iGap.net/panahiyan ⚪ سروش sapp.ir/panahiyan 🔘 ایتا eitaa.com/panahiyan
🔰 چرا خدا شرایط امتحان را پیچیده می‌کند؟ 🌀 - ج۲ - قسمت دوم ⭕️ علی(ع): اگر خدا انبیائش را با معادن طلا و باغ‌های سرسبز می‌فرستاد، امتحان از بین می‌رفت ⭕️ خداوند ضعف‌هایی به پیغمبران داده که خیلی‌ها را به شک می‌اندازد که او واقعاً پیغمبر است یا نه؟ ⭕️ وقتی بشر بودنِ پیامبر(أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ) برایت جاافتاد، آن‌وقت اگر به او ایمان بیاوری هنر کرده‌ای! ⭕️ چرا خداوند کعبه را در یک موقعیت جغرافیایی بسیار خشن قرار داده ‌است؟ ⭕️ خدا این‌همه امتحان‌های پیچیده از انسان می‌گیرد تا تکبر را از دل او بیرون کند ___________________ 🔶علی(ع) در خطبۀ قاصعۀ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِأَنْبِیائِهِ حَیثُ بَعَثَهُمْ أَنْ یفْتَحَ لَهُمْ کُنُوزَ الذُّهْبَانِ...» اگر خدا می‌خواست انبیائش را با گنج‌هایی از طلا، معادن جواهر و باغ‌های سرسبز، همراه با پرندگان آسمان و وحوش زمین-مثلاً یک گله شیر درنده- مبعوث کند، این کار را می‌کرد. آن‌وقت همه ساکت می‌شدند و قبول می‌کردند. 🔶«وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلَاءُ وَ بَطَلَ الْجَزَاء...» اگر خدا این کار را می‌کرد هم زمینۀ امتحان از بین می‌رفت هم جزا و پاداشی در کار نبود؛ آن‌وقت کسانی که حق را قبول کردند اجر نمی‌بردند و مؤمنین هم ثواب محسنین نمی‌گرفتند، چون ایمان‌آوردن هنر نبود! دیگر وحی و اخبار آسمانی هم بی‌فایده بود. اصلاً دیگر چه نیازی به قرآن بود؟! وقتی فضا مبهم باشد، لازم است که قرآن بیاید. 🔶 بله، قرآن برای هدایت بشر آمده؛ اما در چه شرایطی لازم شد که قرآن بیاید؟ خدا انسان را در وضع ابهام قرار می‌دهد، و قرآن هم اشاره‌ها و نشانه‌هایی می‌دهد برای هدایت در این وضع مبهم! و الا دیگر لازم نبود قرآن نازل شود. 🔶مثلاً اگر بچه‌ها در اول سنّ بلوغ، در خواب، بهشت و جهنم را می‌دیدند، طبیعتاً همگی برای نماز و روزه و انجام واجبات، با اشتیاق عمل می‌کردند، اما در این‌صورت، دیگر انجام این‌کارها هنر نبود! 🔶«وََ لکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِی قُوَّةٍ فِی عَزَائِمِهِمْ وَ ضَعَفَةً فِیما تَرَی الْأَعْینُ مِنْ حَالاَتِهِمْ» ولی خدا به پیغمبرها قدرت عزم داد و ضعف‌هایی به پیغمبرها داد، که خیلی‌ها را به شک می‌اندازد که آیا او واقعاً پیغمبر است یا نه؟! انبیاء باید آدم‌های معمولی باشند؛ اگر انبیاء قدرت‌هایی داشتند که کسی نمی‌توانست با آنها بجنگد، امتحان از بین می‌رفت. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀 - ج۲ - قسمت دوم 🔶در جنگ احد، پیامبر(ص) به‌شدت مجروح شدند، یکی از جراحت‌ها این بود که زنجیر کلاهخود در چانۀ حضرت فرو رفته بود و نمی‌توانستند آن را از استخوان فک حضرت بیرون بکشند. بنا بر نقلی وقتی أمیرالمؤمنین علی‌(ع) کمی زخم‌هایش التیام پیدا کرد، آمد با دست این آهن را از فک حضرت بیرون کشیدند! این قسمت‌های تاریخ به راحتی «بشر بودنِ پیامبر(ص)» را جا می‌اندازد، کمااینکه قرآن می‌فرماید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ» (کهف/110) وقتی بشر بودنِ پیامبر(ص) برایت جاافتاد، آن‌وقت اگر به او ایمان بیاوری هنر کرده‌ای! 🔶در برخی فیلم‌ها‌، ائمه(ع) را با چهره‌ای از نور نمایش داده‌اند. می‌دانید این‌کار چه اشکالی دارد؟ برخی از مردم می‌پرسیدند: چرا مخالفان حضرت، با دیدنِ این چهرۀ نورانی، امامت ایشان را قبول نمی‌کردند؟! بعد از ظهور هم برخی از منتظران، منکر امام‌زمان(ع) می‌شوند و احتمالاً خواهند گفت: اگر ایشان امام زمان است باید نور خاصی از چهره‌اش تلألؤ کند! 🔶علی(ع) در ادامه روایت می‌فرماید: «أَلاَ تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ، سُبْحَانَهُ، اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ ...» مگر نمی‌بینید خداوند از همان اول که حضرت آدم را مبعوث کرد، به او فرمود: به این نقطۀ پر از سنگ برو که مکان مکرمی است... و خانۀ خودش را از سنگ بنا کرد، سنگی که نه می‌بیند، نه هیچ‌ فائده‌ای دارد، نه گیاهی دارد. آن‌هم در یک موقعیت کوهستانی بسیار خشن! 🔶حاجی‌ها درحالی‌که غبارآلوده هستند و موی به‌هم ریخته دارند، باید هروله کنند! لباس‌های‌شان را باید کنار بگذارند، موهای‌شان را نباید اصلاح کنند، عطر هم ممنوع است، به آینه هم نباید نگاه کنند! همه‌چیز در بدترین شرایط است! در چنین وضعی خدا می‌فرماید: «حالا من را عبادت کن!» هیچ عوامل تبلیغاتی و دل‌گرم‌کننده‌ای را نگذاشته است! چرا خدا این کارها را کرده است؟ 🔶«ابْتِلَاءً عَظِيماً وَ امْتِحَاناً شَدِيداً وَ اخْتِبَاراً مُبِينا و...» همۀ اینها به‌خاطر امتحان است، درحالی‌که خدا می‌توانست کعبه را از زمرد و یاقوت درست کند و نوری داشته باشند که چشم‌ها را بگیرد، «لَخَفَّفَ ذلِکَ مُضَارَعَةَ الشَّکِّ فِی الصُّدُورِ وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِیسَ عَنِ الْقُلُوبِ...» اگر این‌طور بود شک در دل کسی راه پیدا نمی‌کرد و دیگر ابلیس نمی‌توانست هیچ دلی را منحرف کند و تردید از دل‌های مردم برطرف می‌شد. 🔶خداوند بندگانش را به انواع سختىها امتحان مىكند و به امور ناخوشايند مبتلا می‌کند که تكبر را از دلهايشان بيرون كند «إِخْرَاجاً لِلتَّکَبُّر مِنْ قُلُوبِهِمْ» خدا همۀ این کارها را انجام می‌دهد و این امتحان‌های پیچیده را ایجاد می‌کند تا تکبر را از دل بیرون بیاورد. بیرون‌آوردن تکبر از دل، این‌قدر پیچیده است! این پیچیدگی به قدری مهم است که اگر کسی به آن بی‌توجهی کند، منحرف خواهد شد. 🚩دانشگاه صنعتی شریف- ۹۷.۰۲.۳۰ @Panahiyan
هدایت شده از استاد پناهیان
🔈 کانال استاد پناهیان در پیام رسان ها ⚫ آی گپ iGap.net/panahiyan ⚪ سروش sapp.ir/panahiyan 🔘 ایتا eitaa.com/panahiyan
🔰تو به یک مهربانیِ بی‌انتها نیازمندی! 🔰با خودت چه کرده‌ای که این نیاز را حس نمی‌کنی؟! 🌀؟ (ج5) 🔰مهربانی‌ای که نیاز داری پشت سرت باشد، به اندازۀ بی‌کرانگی خداست؛ این نیاز فطری خودت را بیدار کن! 🔻نقطۀ مقابلِ مهربانی خدا «نامهربانیِ خدا» نیست؛ خدا که نامهربان نمی‌شود! 🔰نگو «خدا 50درصد مهربان است50درصد نامهربان است!» خدا مطلقاً مهربان است 🔰باید به افراد جهنمی گفت: تو چه‌کار کرده‌ای که این خدای مهربان می‌خواهد تو را عذاب کند؟ تو دیگر کی هستی؟!» 📌بحث ما دربارۀ مهربانی و رحمت خدا، با بحث «خوف و رجا» خیلی فرق می‌کند. البته بحث مهربانی خدا به موضوع رجا و امید به رحمت خدا نزدیک است، اما نمی‌شود گفت: همان‌طور که نقطۀ مقابلِ شوق به خدا، خوف از خداست، نقطۀ مقابلِ مهربانی خدا هم نامهربانیِ خداست! خدا که نامهربان نمی‌شود! 💠نباید بگوییم «خدا 50درصد مهربان است 50درصد نامهربان است!» ما خدایی داریم که فقط مهربان است و اصلاً نامهربان نیست! خدا مطلقاً مهربان است و همیشه مهربان است؛ حتی آنجایی که عذاب می‌کند هم مهربان است. 📌عذاب جهنم در مقابل مفهوم مهربانی خدا نیست. بلکه باید به افراد جهنمی گفت: تو چه‌کار کرده‌ای که این خدای مهربان می‌خواهد تو را عذاب کند؟ تو دیگر کی هستی؟!» 💠ما باید یک ذهنیت و یک برداشت اولیه از خدا داشته باشیم که «خدا مهربان است» در کنارش هم صفات دیگر خدا را نگذاریم که ذهنیت خودمان را از مهربانی خدا تعدیل کنیم! مثلاً در کنار مهربانی خدا نباید از عدالت خدا یا عذاب جهنم حرف بزنیم؛ خدا همان‌موقع که عادل است هم مهربان است، همین خدای مهربان، عادل و منظم و قاطع است. 📌همۀ صفات دیگر خدا هم ناشی از رحمت و مهربانی خداست؛ مثلاً اگر خدا عدالت‌پیشه است، عدل خدا هم از مهربانی او جداپذیر نیست. ظلم با مهربانی مغایرت دارد، لذا خدا به هیچ‌وجه ظالم نیست اما عدل با مهربانی مغایرت ندارد. 💠اگرچه ایمان را نمی‌شود به این سادگی(با گفتگو) افزایش داد، اما ایمان ما به مهربانی خدا با این گفتگوها قابل افزایش است؛ به دلیل فطرت ما! چون ما فطرتاً به مهربانی خدا نیاز داریم و کشش داریم. آتش عشقی در درون ما هست که روی آن را غبار گرفته است؛ ما داریم با این یادآوری‌ها آن غبار را از روی دل برطرف می‌کنیم. 📌اینجا «جلسۀ ذکر» است؛ یعنی می‌خواهیم یادآوری کنیم و به خودمان برگردیم و ببینیم که «ما هم این مهربانیِ خدا را می‌خواهیم؟» چون این در فطرت ما هست، اگر یک‌کم غبار را از رویش برطرف کنیم، خواهیم دید که ما هم این را می‌‌خواهیم. آن‌وقت می‌بینیم که چقدر به مهربانی خدا نیاز داریم، از سر شدت نیاز خودمان واله و شیفتۀ مهربانی خدا و معتقد به مهربانی خدا می‌شویم و از مهربانی خدا دست برنمی‌داریم. 💠ما یک نیاز عمیق داریم که این نیاز «محجوب» است و روی آن را غبار گرفته است؛ نیاز به داشتن یک مهربان در بالای سر و جلوی رو و پشت سر! به‌حدی که بگوییم: «تو با همۀ مهربانی‌ات باید باشی و الا من نمی‌توانم نفس بکشم!» این نیاز را باید در خودمان بیدار کنیم. آن‌وقت می‌توانیم از ارتباط با خدا حرف بزنیم. آن‌وقت است که عبادت، با خدا حرف زدن و مناجات‌کردن، تازه معنا می‌دهد. 📌همان‌طور که پدر و مادر، حتی برای افراد بزرگ‌سال هم یک پشتوانۀ محبت و تکیه‌گاه عاطفی است(حتی اگر نیازی به آنها نداشته باشد) هر آدمی به یک تکیه‌گاه بزرگ‌تر و پرعاطفه‌تر از پدر و مادر به نام «یک خدای مهربان» نیاز دارد. ای آدم! مهربانی‌ای که تو نیاز داری پشت سرت باشد، مهربانیِ بی‌انتهایی است به اندازۀ بی‌کرانگی خدا! تو به این‌مقدار مهربانی احتیاج داری! هرکسی این نیاز را احساس نکند، یعنی قلبش مثل سنگ شده است. 💠چرا مادر کلمۀ محترمی است؟ چون این مهربانیِ خودش را یک‌کمی ابراز می‌کند! ولی آیا ما به همین مقدار مهربانی احتیاج داریم و بس؟! نه؛ ما به داشتن پشتوانه‌ای با «بی‌کران مهربانی» نیازمندیم. قساوت قلب، یک وجهش این است که من نیاز به این‌قدر مهربانی حس نکنم و همین‌طوری زندگی‌ام را بکنم! این قلب مُرده؛ دیگر زنده نیست! 📌اینکه از مهربانی خدا بهره نمی‌بری، به مهربانی او دلگرم نمی‌شوی و آن را تمنا نمی‌کنی، جهنمی است که برای خودت ساخته‌ای. مهربانی خدا شدیداً مورد نیاز تو است، تو با خودت چه‌کار کرده‌ای که این نیاز عمیق را احساس نمی‌کنی؟! 💠آدم‌ها همین‌که یک‌مقدار بزرگ می‌شوند-قد می‌کشند و ریش و سبیل در می‌آورند- احساس نیازشان به محبت و مهربانی را کنار می‌گذارند! درحالی‌که انسان به‌شدت نیازمندِ محبت و مهربانی است و اگر مهربانی پشت سرش نباشد، بیچاره است. تو این نیازخودت را کجا دفن کرده‌ای؟! 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۲.۳۰ @Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ادعیه؛ راهی برای امیدوار شدن به رحمت خدا #استاد _پناهیان @Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 خطیبِ پر معنویت 🔻ناگفته‌های علیرضا پناهیان درباره شيخ حسين انصاريان و منبرهايش #استاد_پناهیان @Panahiyan
🔰معنویت یعنی اینکه نیازت به مهربانی خدا را بیدار کنی 🔰بعضی‌ها معنویتِ منفی دارند؛ مثل «حسن بصری»! 🌀؟ (ج5) قسمت دوم 🔰ایمان به خدا را محدود نکنید به «ایمان به خالق‌بودنِ خدا»! 🔻به‌جای اثبات خالقیت خدا، برایم ثابت کن که خدا همان مهربانی است که به مهربانی‌اش نیازمندم 🔰این توهین به خداست که او را مهربان نبینیم! 🔻اینکه ما عارف نیستیم یعنی حس نمی‌کنیم که یک «خدای مهربان» ما را احاطه کرده است 🔰ما غالباً آلوده به میکروب یأس هستیم و حس نمی‌کنیم یک‌ تکیه‌گاه عاطفی باعظمت به نام «مهربانی خدا» داریم ___________________ 📌به‌صورت فطری یک احساس نیازی در انسان هست که احتیاج دارد بی‌نهایت مهربانی پشت سرش باشد؛ به اندازۀ یک خدای بی‌نهایت! «آدم» این‌گونه است؛ پس ما که این احساس نیاز را نداریم چه؟ خُب ما کمی قساوت قلب داریم و معنویت‌مان کم است؛ معنویت یعنی اینکه این نیاز را در خودمان بیدار کنیم. 💠ایمان به خدا را به ایمان به خالقیت محدود نکنید! آخر این چه دینی است؟! این چه اعتقاداتی است؟ این چه ایمانی است؟ در کتاب‌های اعتقادات به ما ثابت می‌کنند که خدا خالق است! خب حالا من با این خالق، چه‌کار کنم؟ برای من ثابت کن که خدا همان مهربانی است که من شدیداً به مهربانی او احتیاج دارم. 📌حسِ داشتن «یک خدای مهربان» خیلی مهم است. اینکه ما عارف نیستیم و ایمان درست و حسابی نداریم، یعنی ما حس نمی‌کنیم که یک خدای مهربان پشت سرمان و بالای سرمان هست و ما را احاطه کرده است. ما غالباً آلوده به میکروب یأس هستیم! همین یأس و همین «حس‌نکردنِ یک‌ تکیه‌گاه عاطفی باعظمت به نام مهربانی خدا» اخلاق آدم را خراب و عقل آدم را زائل می‌کند. 💠آدمی که مأیوس و ناامید است از اینکه «کسی دوستش داشته باشد» می‌دانید چه جنایتکاری می‌شود! دیگر یک‌ذره رحم و عاطفه در وجودش باقی نمی‌ماند! اما آدمی که می‌داند یک خدای بسیار مهربان بالای سرش هست، با همه مهربان است و بدون تکبر با مردم برخورد می‌کند. کمااینکه قرآن می‌فرماید: «عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً...» (فرقان/63) 📌پدر مادرها، به بچه‌های‌تان خیلی محبت کنید! می‌دانید اگر یک قلب پرمحبت پشت سر کودک وجود داشته باشد، چقدر او را رشد می‌دهد! این مقدمه است برای اینکه بتواند ارتباط با خدا را برقرار کند. 💠ما باید یک تلقی و برداشت «مهربان» از خدا پیدا کنیم، این تلقی نیاز ماست. اصلاً در ابتدا فرض کن «خدا مهربان» نیست، بگرد و نیاز خودت را پیدا کن! (بدون توجه به بحث گناه و ثواب، بهشت و جهنم و منافع دنیایی) کلاً این نیاز خودت را به یک پشتوانۀ پر از مهر-که قلبش برای تو بتپد- پیدا کن و این نیاز را در خودت بیدار کن. البته کمی سخت است، باید یک‌مقدار در درون خودت بگردی و زحمت بکشی. 📌معنویت یعنی همین‌که نیازمان به مهربانی خدا را در خودمان بیدار کنیم؛ اینکه «من نیاز به آن پشتوانۀ بامحبت دارم» تقرب و نزدیکی به خدا یعنی این حس نیازت به مهربانی خدا در تو بیدار شود. و معنویتِ بالاتر، این است که مهربانیِ خدا را ببینی و حس کنی! این حسّ هم اصلاً مزاحم زندگی تو نیست، زندگی‌ات را بکن و از زندگی‌ات لذت ببر؛ ولی خدای مهربان را در بالای سر خودت ببین. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج5) قسمت دوم 📌این واقعاً توهین به خداست که او را مهربان نبینیم! مثلاً در روایت هست: اگر دربارۀ کسی بگویی که او آدم بدی است و خدا او را نمی‌بخشد، خدا آناً همۀ گناهان او را می‌بخشد و اعمال خوب تو را باطل می‌کند (إِنَّ رَجُلًا قَالَ يَوْماً: وَ اللَّهِ لَا يَغْفِرُ اللَّهُ لِفُلَانٍ. قَالَ اللَّهُ: مَنْ ذَا الَّذِي تَأَلَّى عَلَيَّ أَنْ لَا أَغْفِرَ لِفُلَانٍ، فَإِنِّي قَدْ غَفَرْتُ لِفُلَانٍ، وَ أَحْبَطْتُ عَمَلَ الْمُتَأَلِّي بِقَوْلِهِ: لَا يَغْفِرُ اللَّهُ لِفُلَان؛ امالی‌طوسی/58) تو چرا دربارۀ مهربانی خدا و رحمت خدا حرفِ منفی زدی؟! 💠خدای پشت سر این آیه را ببینید! می‌فرماید: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ» (زمر/53) ای بندگان من که اسراف کردید و بی‌راهه رفتید و به خودتان ظلم کردید، از رحمت خدا ناامید نشوید خدا همۀ گناهان را می‌بخشد او «غفور رحیم» است. 📌می‌دانید «غفور» قبل از رحیم (که این ترکیب، حدود 80بار در قرآن تکرار شده) چه معنایی دارد؟ انگار خدا گناه ما را بهانه‌ای برای آشتی قرار داده است. خدا ما را در اینجا سرِ گناه(و صدمه‌ای که به خودمان زده‌ایم) گیر می‌اندازد تا آن حرفِ اصلی را دربارۀ مهربانی خودش به ما بزند. می‌گوید: من غفور هستم، ولی یادت باشد بالاتر از غفور، من رحیم هستم! من مهربان هستم و نمی‌توانم تو را در این وضعیت ببینم! 💠بعضی‌ها نگاه منفیِ معنوی دارند. بعضی‌ها در مقابل این مکتب-که تلقی مهربانی خدا یکی از ضروری‌ترین برداشت‌ها از خداست- آدم‌های منفی‌ای هستند. نمونه‌اش حسن بصری است که یکی از عرفای برجستۀ جهان اسلام محسوب می‌شود، اما عرفان و معنویت منفی دارد. 📌به امام سجاد‌(ع) گفتند حسن بصری حرفی زده که خیلی معروف شده، او می‌گوید: من تعجب نمی‌کنم از کسی که هلاک می‌شود، تعجب می‌کنم از کسی که نجات پیدا می‌کند، از بس نجات پیداکردن سخت است! امام سجاد(ع) فرمود: ولی من برعکس او می‌گویم: من تعجب نمی‌کنم از کسی که نجات پیدا می‌کند، من تعجب می‌کنم از کسی که هلاک می‌شود؛ با این وسعت رحمت خدا! «لَيْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجَا وَ إِنَّمَا الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اللَّه» (اعلام‌الوری/261) 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۲.۳۰ @Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 چه کسانی سراغ امام زمان می‌روند؟ 🔻مناجات با خدا چگونه روی رابطه ما و حضرت اثر می‌گذارد؟ #استاد-پناهیان @Panahiyan
🔰اولین عاملی که موجب می‌شود مهربانی خدا را فراموش کنیم: 🔰احساس تنهاییِ ما به‌دلیل «سکوت خدا»! 🌀؟ (ج6) 🔰خدا ما را در عرصۀ امتحان، تنها می‌گذارد تا خودمان به‌طور مستقل، انتخاب کنیم، ولی ما فکر می‌کنیم که تنها هستیم و حامی خود را از دست داده‌ایم! 🔻ابلیس از تنهایی آدم‌ها در موقع انتخاب و امتحان، سوءاستفاده می‌کند و می‌گوید: «به فکر خودت باش! نگران فردایت باش!» هرکسی نگران فردای خودش شد، بد می‌شود و قساوت قلب پیدا می‌کند 🔰چه کسی نگران فردای خودش می‌شود؟ کسی که احساس نمی‌کند یک محبتی مدام دارد او را حمایت می‌کند 🔻وقتی احساس تنهایی کنیم و تصور کنیم در یک جهان بی‌رحم زندگی می‌کنیم، بی‌رحمانه به سراغ تأمین منافع خودمان می‌رویم و به دیگران ظلم می‌کنیم 🔰یکی از ریشه‌های مهمِ بدبختی بشر این است که انسان احساس نمی‌کند یک خدای مهربان نسبت به او هست! ___________________ 💠چندین عامل وجود دارد که موجب می‌شود غفلت ما از رحمت خدا زیاد شود و نسبت به مهربانی خدا دچار تردید و حتی دچار یأس و سوءظن بشویم. در اینجا یک عاملش را ذکر می‌کنیم. 📌ما انسا‌ن‌ها موجوداتی هستیم که بنا است خودمان ارزش پیدا کنیم؛ مثل فرشته‌ها نیستیم که یک ارزش ثابتی دارند و نمی‌توانند ارزش خود را ارتقاء بدهند. برای اینکه ارزش پیدا کنیم؛ باید شرایط انتخاب برای‌مان پیش بیاید و سر دوراهی قرار بگیریم و انتخاب کنیم. 💠برای اینکه انتخابِ انسان «ارزشمند» باشد طبیعتاً خدا باید یک‌مقدار پنهان بشود، بهشت و جهنم را هم باید پنهان کند تا انسان در انتخاب و تصمیم‌گیری‌اش، مستقل و تنها باشد. اولین عاملی که موجب می‌شود انسان دائماً مهربانی خدا را فراموش کند همین تنهایی در تصمیم‌گیری‌هایش است و همین شرایطی است که خدا برایش پیش آورده است. 📌برای اینکه انسان ارزش پیدا کند، خدا علی‌القاعده باید یک‌مقدار سکوت کند و به‌خاطر کارهای خوبش، زود به او جایزه ندهد و فوری عکس‌العمل نشان ندهد؛ همین باعث می‌شود که انسان احساس تنهایی کند. 💠وقتی احساس تنهایی کنیم و فکر کنیم در یک جهان بی‌رحم داریم زندگی می‌کنیم، نتیجه‌اش این می‌شود که طوری به فکر منافع خودمان باشیم که حاضر شویم بی‌رحمانه دیگران را زیر پای خودمان له کنیم تا به منافع خودمان برسیم! 📌ابلیس هم از این تنهایی آدم‌ها در موقع انتخاب و امتحان، سوءاستفاده می‌کند. کمااینکه ابلیس در بهشت به‌سراغ آدم(ع) آمد و از تنهایی او(و سکوت خدا در موقع امتحانِ آدم) سوءاستفاده کرد و او را وسوسه کرد که «به فکر خودت باش، به فکر آینده‌ات باش» خدا در موقع امتحان، آدم را تنها گذاشت تا خودش انتخاب کند، آدم هم با وسوسۀ ابلیس، به فکر آیندۀ خود و منافع خودش فرو رفت و مهربانی خدا را فراموش کرد. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (6) 📌چرا مهربانی خدا را فراموش می‌کنیم؟ چرا دلمان به این مهربانی گرم نمی‌شود؟ یک دلیلش این است که خدا ما را در عرصۀ امتحان، تنها می‌گذارد تا خودمان-به‌طور مستقل- انتخاب کنیم، ولی ما فکر می‌کنیم که دیگر تنها هستیم و حامی خود را از دست داده‌ایم، لذا خراب می‌کنیم! 💠خدا-به‌خاطر امتحان-ما را در شرایطی قرار داده که این شرایط به ما القاء می‌کند «تو تنها هستی!» اما واقعاً ما تنها نیستیم و خدا ما را رها نکرده، بلکه دائماً با ماست؛ خدا این شرایط را طراحی کرده برای اینکه انسان امتحان بدهد و ارزش پیدا کند. 📌اینکه تو «هیچ‌وقت نباید احساس کنی که تنها هستی» سخت‌ترین و عالی‌ترین مرتبۀ ایمان است که گاهی انبیاء الهی هم کم می‌آورند(یعنی ایمان به نصرت الهی) وقتی در جنگ‌ها و گرفتاری‌ها گیر می‌کنند، یک‌دفعه‌ای می‌گویند «مَتى نَصْرُ اللَّهِ» (بقره/214) پس یاری خدا کو؟! 💠چرا حضرت آدم اشتباه کرد؟ نگران فردایش شد! چه کسی نگران فردای خودش می‌شود؟ کسی که احساس نمی‌کند یک محبتی مدام دارد او را حمایت می‌کند. هرکسی نگران، وابسته و اسیرِ فردای خودش شد، اخلاقش بد می‌شود و قساوت قلب پیدا می‌کند. (نه اینکه اصلاً به فکر آینده‌مان نباشیم، بلکه از اعماق روح، وابستۀ به آینده نشویم و نگران نباشیم) می‌شود ما طبق وظیفه و با آرامش، برای فردا کار کنیم و نگران هم نباشیم. 📌چرا مهربانی خدا را فراموش می‌کنیم؟ چرا مهربانی خدا را باور نمی‌کنیم و کم‌کم سوءظن پیدا می‌کنیم؟ برای اینکه فضای زندگیِ ما انسان‌ها-به دلیل امتحان- یک فضایی است که احساس تنهایی می‌کنیم، می‌بینیم خدا هم دم دست ما نیست و زود زود جواب ما را نمی‌دهد، لذا از این احساس تنهایی کارمان به آنجا می‌رسد که فکر می‌کنیم کسی ما را دوست ندارد و کسی هوای ما را ندارد. 💠در روانشناسی خیلی بحث کرده‌اند دربارۀ اینکه «اگر یک کودک احساس نکند که نسبت به او مهربانی وجود دارد، بعداً آدم بدی می‌شود!» یکی از ریشه‌های مهمِ تمام بدبختی بشر این است که انسان احساس نمی‌کند یک خدای مهربان نسبت به او هست! یکی از ضررهایش این است که «خلاقیت» او کاهش پیدا می‌کند. خلاقیت چطور به‌دست می‌آید؟ اگر تو نگران آینده‌ات نباشی خلاقانه کار می‌کنی و قدرت ریسک‌پذیری‌ات بالا می‌رود لذا کارها را بهتر پیش می‌بری. 📌چرا باید دائماً به خودمان یادآوری کنیم خدا مهربان است؟ چون صحنۀ زندگی ما صحنۀ امتحان است و ما در امتحان باید یک‌مقدار تنها باشیم؛ ولی ما فکر می‌کنیم کلاً تنها هستیم! وقتی فکر کردیم کلاً تنها هستیم، بد اخلاق می‌شویم، گرگ می‌شویم! 💠ما تنها نیستیم، خدا هست! خدا دوست‌مان دارد! اینکه تو احساس تنهایی می‌کنی این یک احساس کاذب است! مثل همان احساسی که حضرت آدم پیدا کرد، ابلیس آمد گفت «به فکر آیندۀ خودت باش» و او را کشید به سمت درخت ممنوعه! ما هم وقتی فکر کردیم تنها هستیم مثل حضرت آدم فکر آیندۀ خودمان می‌افتیم. 📌به مهربانی خدا مطمئن باشید، اگر مطمئن نباشید نمی‌توانید مناجات کنید یا از مناجات، لذت نمی‌برید، لذا قشنگ‌ترین لحظه‌های عمر را- که یک انسان می‌تواند داشته باشد- از دست می‌دهید! 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۲.۳۱ @Panahiyan
🎬 کانال در پیام رسان ها لطفا عضو شوید 👇👇👇 ⚫ عمار کلیپ در سروش Sapp.ir/ammarclip_ir 🔘 عمار کلیپ در آپارات https://www.aparat.com/ammarclip_ir
🔰چرا مهربانی خدا را باور نمی‌کنیم؟ 🔰چون به خوبی‌های ما فوری عکس‌العمل نشان نمی‌دهد 🌀؟ (ج۷) 🔰خدایا چرا به خوبی‌ها و بدی‌هایم عکس‌العمل نشان نمی‌دهی؟ چون می‌خواهم روی پای خودت بایستی و رشد کنی! 🔻خدا می‌خواهد به تو فرصت دهد که «تو خودت، خودت را شکل بدهی» لذا برای هر رفتارت، فوری عکس‌العمل نشان نمی‌دهد تا انتخاب تو تحت تأثیر عکس‌العمل‌های او نباشد 🔰اگر خدا می‌خواست بعد از کار خوبت یک‌چیزی بگوید، می‌دانی چه می‌گفت؟ می‌گفت: تو به من احسان کردی! «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان» 🔻مهربانی خدا را در فرصت‌دادنِ مکرر به خودت بعد از شکست در هر امتحان ببین! کسی که این‌قدر به ما فرصت می‌دهد، هزاربار از مادر مهربان‌تر است _____________ 📌بنا نیست ما آدم‌های بد و فاسقی باشیم تا نیاز به یادآوری مهربانی خدا داشته باشیم! همۀ ما در یک شرایطی زندگی می‌کنیم که طبیعتاً مهربانی خدا یادمان می‌رود؛ شرایط زندگی ما به‌گونه‌ای است که ما همیشه خودمان را تنها و بی‌پناه می‌دانیم! البته این شرایط لازمۀ امتحان است، شرایطی است که خدا برای رشد ما پدید آورده است، اما نتیجۀ این شرایط طبیعتاً این است که خودمان را تنها می‌بینیم؛ چرا؟ چون خدا از دیده‌ها پنهان شده و با ما مستقیماً در حال گفتگو نیست. 💠خدا از نظرها غائب است و در اثر خوبی‌ها یا بدی‌های ما فوری عکس‌العمل نشان نمی‌دهد، برای اینکه می‌خواهد ما را امتحان کند(مفهوم امتحان یعنی اینکه خدا می‌خواهد زمینه‌ای را برای ما ایجاد کند تا بتوانیم شایستگی‌های درونی خودمان را نشان دهیم) پس نباید فوری به ما عکس‌العمل نشان بدهد؛ نه برای کارهای خوب‌مان نه برای کارهای بدمان. وقتی فوری عکس‌العمل نشان نمی‌دهد، ما خدا را دم دست خودمان نمی‌بینیم! 📌چرا مهربانی خدا را نمی‌بینیم یا دیر باور می‌کنیم؟ برای اینکه خدا یک‌کمی از دیده‌ها پنهان شده و عکس‌العمل‌هایش را مستقیماً به ما نشان نمی‌دهد. چون اگر نشان بدهد، که تو دیگر خودت نیستی! خدا می‌خواهد روی پای خودت بایستی و مستقل باشی، لذا باید کمی از تو فاصله بگیرد. 💠اگر بنا بود خدا برای هر رفتار ریز و درشت تو، فوری عکس‌العمل نشان بدهد، تو به‌خاطر منافعت تحت تأثیر این عکس‌العمل‌ها زندگی می‌کردی! انتخابت تحت تأثیر این عکس‌العمل‌های فوری قرار می‌گرفت، لذا ارزش‌های درونی خودت را نشان نمی‌دادی، امکان خطا پیدا نمی‌کردی، خلاق نمی‌شدی. خدا خواست به تو فرصت بدهد که «تو خودت، خودت را شکل بدهی» و خودت دارایی‌های درونی خودت را شکوفا کنی و خودت تعیین کنی که چگونه می‌خواهی زندگی کنی؟ چقدر می‌خواهی از حیات بهره‌مند بشوی؟ 📌خدا یک حیات جاودانه برای ما قرار داده و ما تا ابد زنده خواهیم ماند. خدا تعیین سطح زندگی ما در حیات جاودانه را در اختیار خودمان قرار داده و گفته است: «خودت انتخاب کن، کجای بهشت می‌خواهی ساکن بشوی؟» لذا ما در این دنیا در واقع داریم انتخاب آن دنیای‌مان را انجام می‌دهیم؛ زندگی اصلی ما در آن دنیاست. 💠در این دنیا که بناست انتخاب کنیم طبیعتاً باید حق انتخاب داشته باشیم؛ برای اینکه حق انتخاب داشته باشیم، خدا عکس‌العمل فوری نشان نمی‌دهد و وقتی عکس‌العمل فوری نشان نداد فکر می‌کنیم «خدا نیست!» و طبیعتاً فکر نمی‌کنیم که او مهربان است! اگر او را در عکس‌العمل‌های مداوم می‌دیدیم، مهربانی او را هم می‌دیدیم! 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀 ؟ (ج۷) 📌مهربانی خدا را در فرصت‌دادن مکرر به خودت ببین! وقتی در یک امتحان سقوط می‌کنی، بلافاصله خدا می‌گوید: «خُب، خودت را جمع کن و برای امتحان بعدی آماده باش، می‌خواهم یک زمینۀ دیگر برای رشد تو ایجاد کنم!» دوباره خراب می‌کنی، و او می‌گوید: «حالا یک فرصت دیگر به تو می‌دهم» و دوباره... خدایا! تو از دست من خسته نمی‌شوی؟! 💠کسی که این‌قدر به ما فرصت می‌دهد، هزار برابر از مادر مهربان‌تر است، و خدا دقیقاً دارد همین کار را می‌کند. ولی ما این عکس‌العمل‌های مهربانانۀ خدا را نمی‌بینیم! 📌چون خدا پشت پردۀ غیبت است و عکس‌العمل فوری-خصوصاً برای بدی‌های‌مان- نشان نمی‌دهد، مهربانی‌اش را درک نمی‌کنیم. درست است که ما خدا را نمی‌بینیم و عکس‌العمل‌های خدا هم فوری نیست، ولی می‌توانیم با عقل‌مان، غیبت(پنهان‌بودنِ) خدا و عدم عکس‌العمل‌های فوری‌اش را جبران کنیم. 💠طبق آیۀ قرآن اگر خدا می‌خواست لب باز کند و بعد از یک کار خوب به تو یک‌چیزی بگوید، می‌دانی چه می‌گفت؟ می‌گفت: تو به من لطف کردی! به من احسان کردی! «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان» (رحمان/60) خدا می‌گوید: تو به من احسان کردی، حالا من به تو احسان می‌کنم! تو به اندازۀ خودت احسان کردی، من هم به اندازۀ خودم به تو احسان می‌کنم، تو محدود هستی، ولی من نامحدود هستم؛ لذا نامحدود به تو احسان می‌کنم! می‌دانید چرا مهربانی خدا را باور نمی‌کنیم؟ چون همۀ این اتفاق‌ها در سکوت رخ می‌دهد و خدا پشت پرده است! 📌خدایا چرا سکوت می‌کنی و به خوبی‌های من عکس‌العمل نشان نمی‌دهی؟ خدا می‌گوید: چون می‌خواهم روی پای خودت بایستی، مستقل باشی. من اگر مدتی با تو حرف نزنم و به تو-در مقابل خوبی‌هایت-عکس‌العمل نشان ندهم و تو این خوبی‌ها را ادامه بدهی، می‌دانی چقدر رشد می‌کنی؟ من آن رشدت را می‌خواهم! 💠چرا مهربانی خدا را باور نمی‌کنیم؟ چون خدا-برای حفظ استقلال ما-نه دربارۀ خوبی‌های ما فوری عکس‌العمل نشان می‌دهد و نه دربارۀ بدی‌های ما فوری عکس‌العمل نشان می‌دهد(حتی گاهی عکس‌العمل‌های مثبت هم نشان می‌دهد) 📌چه‌کار کنیم که مهربانی خدا را باور کنیم؟ باید فکر کنیم؛ تفکر در آلاء الهی! اینکه یک ساعت تفکر بهتر از سال‌ها عبادت است، و اینکه تفکر ارزشمندترین عبادت تلقی شده است، منظور تفکر در چیست؟ اولیاء خدا فرموده‌اند: منظور تفکر در آلاء الهی و نعمات خداست، در اینکه خدا اصلاً چرا دارد این کار را می‌کند؟ به این موضوع فکر کنیم. 💠قرآن می‌فرماید: «وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً» (آل‌عمران/191) یعنی «در خلقت آسمان‌ها و زمین تفکر می‌کنند؛ خدایا تو اینها را بیهوده نیافریده‌ای!» بیهوده نیافریده‌ای، یعنی برای چه آفریدی؟ یعنی خدایا من فهمیدم که همۀ اینها را به عشق من آفریده‌ای! 📌خدا همۀ اینها را برای ما آفریده است. اعتماد به نفست را بالا ببر؛ خدا همه را برای تو آفریده، از بس دوستت داشته، مگر می‌تواند از تو رد بشود؟ یک آدمی آفریده و یک عالمی برای این آدم آفریده است. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۱ @Panahiyan