eitaa logo
پندهای سعادت
2.3هزار دنبال‌کننده
349 عکس
75 ویدیو
38 فایل
🔰در محضر حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله» 👤 ارتباط : @hadiszekr 🌐 تارنما: Www.Feghahat.ir کانال دروس حضرت استاد: https://eitaa.com/feghahat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰توصیه‌های پنج‌گانه‌ی امام باقر «علیه السلام» ✅ پرهیز از ظلم 💠 حضرت استاد "دام ظله": 🔶 بعد حضرت فرمودند: من تو را به پنج چیز سفارش می‌کنم. «إِنْ ظُلِمْتَ فَلَاتَظْلِمْ»؛ اگر مورد ظلم و تعدی و ستم دیگران واقع شدی، این‌جور نباشد که بگویی حالا ما هم باید تلافی کرده و به دیگران ظلم کنم. نباید به احدی ظلم کرد و این خیلی مهم است. گاهی وقت‌ها می‌گویند ظلم نکن، به نظر بعضی‌ها، ظلم‌های مثل حُکام جور به ذهن می‌آید. خیلی ظلم‌ها از ذهن انسان مغفول است و حال این که همان‌ها است که پدر آدم را در می‌آورد. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 9-78 «علیه السلام» ... 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‌های پنج‌گانه‌ی امام باقر «علیه السلام» ✅ پرهیز از ظلم 💠 حضرت استاد "دام ظله": 🔶 حکایتی از آیت‌الله‌ شیخ مرتضی حائری مرحوم آیت‌الله حائری(رضوان‌الله‌علیه) مکتوب کردند و در همین کتاب «سرّ دلبران» هم چاپ شده که همراه با آقای روحی و آقای شیخ مجتبی عراقی، خدمت آقای اشکانی که در قم معروف شده بود به محضر حضرت بقیة الله (ارواحنا فداه) مشرف شده و می‌تواند بشود، رسیدیم. منزل ایشان در همان خیابان ایستگاه راه آهن قم بود. ایشان فرمود ما همین که وارد منزل شدیم، دیدیم یکی از رادیوهای قدیم که خیلی بزرگ بود، روی طاقچه است و حالا نگفته بود سه تا آقا دارند می‌آیند، ما روی آن چیزی بیندازیم، یا آن را از اینجا برداریم. از همین فهمیدیم که اهل ریا و خودنمایی و مقدس‌مآبی نیست، و ظاهر و باطنش ‌یکی است. نشستیم، گفتیم: چطور خدمت حضرت می‌رسید؟ چه خصوصیتی داشتید که این سعادت نصیب شما شده است؟ گفت که من در عمرم به کسی ظلم نکردم. با این که شغلم ژاندارم بود. (ژاندارم زمان طاغوت) ولی به احدی ظلم نکردم. آقای حائری اینجا تعلیقه می‌زنند و می‌گویند این خیلی مهم است. به احدی ظلم نکرده بود. گاهی انسان حواسش نیست یا حواسش هست و چیزهایی را توجه ندارد. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 79 «علیه السلام» ... 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‌های پنج‌گانه‌ی امام باقر «علیه السلام» ✅ پرهیز از ظلم 💠 حضرت استاد "دام ظله": 🔶 حکایتی از مرحوم آیت‌الله‌ حق شناس مرحوم ابوی از مرحوم آقای سید ابراهیم حق‌شناس که در جهرم از علمای آنجا بود و پدر ما ادبیات و منطق و این‌ها را خدمت ایشان خوانده بود، چنین تعریف می‌کرد. بین پرانتز عرض ‌کنم والد ما می‌فرمود من یک‌وقتی نامه‌ای از قم برای ایشان نوشته و در نامه خطاب به ایشان نوشتم: آیت‌الله آقای حاج سید ابراهیم حق‌شناس. ایشان در جواب من نوشته بود: دیگر به من آیت‌الله‌ نگو، اذاً لخرجت الاسماء عن معانیه. او خیلی اخلاقی بود و انسان وقتی او را می‌دید یا در مجلس ایشان می‌نشست، همین برای این که انسان ادب و اخلاق بیاموزد کفایت می‌کرد. مرحوم پدر ما می‌فرمود ما که طلبه شده بودیم، روزهای جمعه ایشان به من می‌فرمود بیا منزل، بعد خودش دوزانو رو به قبله می‌نشست و به من می‌فرمود که این خطبه‌ی همام را که در نهج‌البلاغه هست، برای من بخوان و من می‌خواندم و ایشان بلند بلند گریه می‌کرد. مرحوم والد ما می‌فرمود که آقای حق‌شناس در ایام محرم، از اول صبح تا ظهر چندین منبر می‌رفت و بعدازظهر و شب ‌هم ‌منبر داشت. ظهر که‌ خانه‌ می‌رود تا استراحت‌ کند، بچه‌ها خیلی سرو‌صدا می‌کنند. هرچه ‌به ‌بچه‌ها می‌گویند ‌آرام ‌باشید گوش نمی‌دهند. خلاصه ‌خیلی‌ عصبانی می‌شده و بلند می‌شود یکی از بچه‌ها را که بیشتر سر و صدا می‌کردند تنبیه نماید، بچه‌ فرار می‌کند و به کوچه می‌رود. ایشان می‌فرمود که منزل بزرگی در همسایگی ما بود که عصرها روضه می‌گرفتند. در این منزل باز بود و بچه رفت داخل خانه؛ پشت در ایستادم تا بیرون بیاید که ‌به حسابش برسم، چون خیلی از دستش عصبانی بودم. چند دقیقه که گذشت، بچه فکر کرد که من برگشته‌ام خیلی با آرامش از آن منزل خارج شد. تا بیرون آمد، با بادبزنی که دستم بود، به دستش زدم. این کار را که کردم، استشفای نفسی شد و رفتم خوابیدم. وقتی که بیدار شدم، دیدم دستم درد گرفته؛ مثل این که شکسته است. نماز مغرب و عشا را در مسجد به زحمت خواندم. با خودم گفتم شاید شکسته است. خیلی ناراحت بودم، تا این‌که به ذهنم آمد این جزای همین کاری بود که کرده بودم. همان جا گفتم خدایا! غلط کردم و استغفار کردم. بعد از این استغفار، یادم نیست همان موقع یا با کمی فاصله دستم خوب شد. زدنِ بچه هم نوعی ظلم است. ما در زندگی خدای نکرده زیاد به این امور مبتلا می‌شویم. این‌ها جلوی ترقی را می‌گیرد. مثلاً ما می‌بینیم برای نماز شب بیدار نمی‌شویم. حضرت امیر «علیه السلام» فرمودند که این بی‌توفیقی‌ها به سبب گناه است: «أَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیدَتْكَ ذُنُوبُكَ» گاهی طلبه و روحانی می‌بینید که در درس هیچ ترقی نمی‌کند، یا توفیق برای تبلیغ، منبر و هدایت مردم ندارد. که انسان باید بیندیشد که از کجا ضربه می‌خورد. این ظلم‌ها گاهی مثال‌های فراوانی دارد که در زندگی انسان به چشم نمی‌آید. اما پیش خدای متعال خیلی مهم است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 81_79 «علیه السلام» ... 🔗 @pand_saadat