eitaa logo
پندهای سعادت
2.4هزار دنبال‌کننده
385 عکس
79 ویدیو
38 فایل
🔰در محضر حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله» 👤 ارتباط : @hadiszekr 🌐 تارنما: Www.Feghahat.ir کانال دروس حضرت استاد: https://eitaa.com/feghahat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پندهای سعادت
🔰شخصیت‌‌ممتاز‌حضرت‌عباس علیه السلام ✅حضرت استاد شب زنده دار "دام ظله": یكی از عناصر مهم و برجسته ی
🔰 شخصیت ممتاز حضرت عباس علیه السلام 💠حضرت استاد شب زنده دار دام ظله: یکی از عناصر مهم و برجسته‌ی این حماسه‌ی عجیب، از صدر عالم تا پایان عالم، جناب عباس بن علی بن ابیطالب علیه السلام هست. امام صادق علیه السلام در مقام معرفی این بزرگوار، به حسب نقلی، پنج خصوصیت برای ایشان برشمردند که اگر ما آن بخشی‌ را که امکان تحقق دارد، در خودمان پیاده کنیم، قهراً منازلی از منازل آن بزرگوار را به‌دست خواهیم آورد. اگرچه آن‌ها در اوج و در قله‌هایی هستند که برای دیگران شاید میسور نباشد، اما منازلی از منازل رحمت آن‌ها برای دیگران قابل درک هست. امام صادق علیه السلام حسب این نقل فرمودند: «کان عمّنا عباس بن علی بن ابی طالب صلب الایمان، نافذ البصیرة، جاهد مع الحسین و ابلا بلائاً حسنا و مضی شهیدا» هر یکی از این جملات، درس‌آموز است و پیام دارد و راه درست رسیدن به مدارج عالیه را نشان می‌دهد. «کان صلب الایمان»؛ دارای ایمان صلب بود. برای این که چیزی صلب بشود، دو امر لازم دارد. یکی این که پایه‌های آن باید محکم باشد. اگر شما مثلاً یک میله‌ی فولادین را همین طوری دو یا سه سانتی متر در زمین فرو کنید، با این که بدنه‌ی این قائمه از فولاد است، اما وقتی پایه‌هایش محکم نباشد، به مجرد این که چیزی به آن برخورد کند، واژگون می‌شود. علاوه بر این که پایه‌ها باید محکم و عمیق باشد، شاکله‌ی آن امر هم باید نفوذناپذیر باشد. حالا مثلاً شما چوبی را با پایه‌های عمیقی در زمین فرو کنید، اما موریانه می‌تواند به این چوب نفوذ و آن را از درون پودر و تهی‌کند. وقتی این‌گونه شد، به مجرد یک باد، چوب واژگون می‌شود. بنابراین، برای این که چیزی بخواهد صلب بشود دو امر لازم دارد: اولاً بدنه‌ی مستحکمی که چیزی نتواند در آن نفوذ کند و ثانیاً پایه‌های مستحکمی که بتواند مقاومت کند. اکنون برگردیم به ادامه‌ی کلام، بعد امام صادق علیه السلام در تعریف از عموی خویش فرمودند: «نافذالبصیرة». بصیرت داشتن یک چیز است و نافذ البصیره بودن یک چیز دیگر است. داشتن بصیرت، یک نعمت بزرگ است. این که انسان بتواند مسائل را بفهمد و امر بر او مشتبه نشود، یا مشتبه نکنند، این بصیرت است. به ما دستور داده شده در هر مغرب و صبحگاه، بعد از نماز از درگاه خدای متعال این را بخواهیم: «اللهم اجعل النور فی بصری و البصیرة فی دینی.» نفوذ بصیرت، این است که بصیرت آن‌چنان قوی شود که لایه‌های زیرین را هم بفهمد. گاهی برخی امور پیچ در پیچ است. ممکن است کسی سطح ظاهری امور را درک ‌کند و کلاه سرش نرود، اما لایه‌ی دوم را متوجه نمی‌شود. نافذ البصیرة؛ یعنی انسان با فهم و درک خویش، تا نهایت عمل را ببیند، که این یک نعمت بسیار بزرگ الهی است. یکی از خصوصیات حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام همین نفوذ بصیرتش بود که در آن‌ ماجراهای ‌زمان امیرالمؤمنین علیه السلام و بعد از آن حضرت که بیشتر مردم منحرف شدند، ایشان محکم ‌ماندند و هرگز نلغزیدند. این، همان نفوذ بصیرت است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 4-43 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠سفارشی از مرحوم آیت‌الله‌ حائری «ره» 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔶 مرحوم استاد آقای شیخ مرتضی حائری(رضوان‌الله‌علیه) که خدای متعال این عنایت را به ایشان کرده و این نعمت را به ایشان داده بود که صلب‌الایمان بود، اقتدا به حضرت ابوالفضل «ع» داشت. 🔷 ایشان مکرر در نوشته‌ها و صحبت‌هایشان می‌فرمودند: ایمان‌هایتان را قوی کنید؛ این خیلی مهم است. اگر این مهم انجام شد، بقیه‌اش معمولاً به حسب غالب تضمین شده است. چطور می‌شود انسان باور به مبدأ و معاد داشته و این را تصدیق کرده و عاقل هم باشد، آن وقت در محاسباتش بیاید چیزی را که خدای متعال راضی نیست یا آخرتش را خراب می‌کند مرتکب شود؛ یا به آن چیزها دل ببندد. این‌ها معمولاً اگر آنجا قوی شود، انسان از این امور مصونیت پیدا می‌کند. 🟢 برای این که ایمان ما قوت پیدا کند، انسان باید نفس خودش را قانع کند. برای قناعت نفس، قهراً باید دنبال برهان و استدلال و دلیل بود. منتها این‌طور نیست که بگوییم حالا حتماً باید دنبال علوم عقلی برویم، بلکه علوم عقلی برای انسان‌هایی که ذهن شکاک دارند، مضر هم هست. افرادی که ذهن‌شان شکاک است، بر اثر آن حالت روانی که خودشان دارند و همچنین دقت‌هایی که در کارهای عقلی لازم هست، باعث می‌شود حالت طمأنینه از آن‌ها سلب شود. 🔵 تجربه نشان داده که اگر ما در همین ادله‌ی واضحی که در شریعت و کتاب خدای متعال هست؛ مثل «أَفَلا تَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ كَیفَ خُلِقَتْ وَ إِلَی السَّماءِ كَیفَ رُفِعَتْ وَ إِلَی الْأَرْضِ كَیفَ سُطِحَتْ» و در روایاتی مثل توحید مفضل امام صادق «ع» هست، تفکر کنیم، راهگشا است. 🟡 مرحوم استاد آیت‌الله‌ شیخ مرتضی حائری هم همین طور بودند. گاهی از یک آیه‌ی کوچک ده‌ها نکته‌ی‌ لطیف استخراج می‌کردند و می‌فرمودند که آیا می‌شود این کلام آدمی باشد؟ تا پایان عمرشان هم تقریباً همین طور بودند. همان روزهای آخر هم که دوستان مشرف شده بودند خدمت ایشان در همان بستر بیماری، در حال تفکر در آیات و جلا بخشیدن به عقاید خودش بودند. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 6-45 🔗 @pand_saadat
💠ضرورت تقویت ایمان برای طلاب 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔶همه، خصوصاً قشر طلبه، باید این پایه‌ها را محکم کنیم، کسی که با شبهات برخورد دارد، می‌شنود و می‌خواند، باید خودش را واکسینه و محکم کند و به ایمانش از هر دو نظر صلابت ببخشد؛ طوری نباشد که خدای نکرده شبهاتی را که می‌شنود یا می‌خواند، در او تأثیر بگذارد و او را متزلزل کند؛ حتی آن‎چنان باید قوی باشد که اگر جواب تفصیلی یک سؤال و شبهه را هم ندانست، اما باید بداند که این حتماً‌ جواب دارد. برای مثال، کسی در هنگام شب بیاید برای ما شبهه کند که الان شب نیست، روز است. ممکن است استدلال‌هایی هم بکند که مغالطاتی در آن باشد و ما نتوانیم جواب بدهیم، ولی می‌دانیم حتماً باطل است. انسان باید به این حد برسد که اگر نتوانست یک شبهه‌ را هم جواب بدهد، تزلزلی در او ایجاد نکند. 🔷خیلی از وقایع مسلّم در تقویت ایمان نقش دارند. مرحوم استاد حائری «ره» عادت داشتند که این‌گونه امور مسلم و صددرصدی را می‌نوشتند و هدف‌شان تقویت ایمان بود. این‌ امور مسلم، گاهی از خیلی استدلال‌ها قوت بیشتری به انسان می‌دهد، یا در کنار امور عقلی، قوام بهتری به انسان می‌دهد. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 46 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠حکایتی از آیت‌الله‌ شیخ عبدالکریم حائری «ره» 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔷 یکی از حکایاتی که بنده بارها از ایشان شنیدم و از مسلّمات و قطعیات است، این است که ایشان از پدر بزرگوارشان آیت‌الله‌ شیخ عبدالکریم حائری نقل کردند که ما وقتی در شهر سامرا بودیم؛ لازم است بگویم که ایشان ابتدا با والده‌‌شان برای تحصیل ‌به کربلا می‌روند اما مرحوم فاضل اردکانی احساس می‌کند که ایشان باید به سامرا برود تا ترقی کند؛ نامه‌ای می‌نویسد و به ایشان می‌دهد و می‌گوید این را به میرزای شیرازی در شهر سامرا بدهید. ایشان با والده‌شان برای تحصیل به شهر سامرا مشرف می‌شوند. 🔶‌میرزای شیرازی‌ این نامه را که می‌خواند، می‌فرماید: آقای اردکانی جوری نوشتند که من خلاصه مرید شما شدم. والده‌ی ‌شما در اندرون باشند تا شما ازدواج کنید. شما هم‌ منزل‌ ما باشید تا من حجره‌ای برای شما فراهم کنم. اوایلی که ایشان مشرف شده بودند، ماه مبارک رمضان بوده است. ایشان می‌فرماید سحرها در همان منزل میرزای شیرازی سحری می‌خوردم، اما برای افطار به آنجا نمی‎رفتم. شخصی هم که از منطقه‌ی قفقاز مجبور به مهاجرت به سامرا شده بود، سحرها به منزل میرزای شیرازی می‌آمد؛ افطار هم به منزل میرزای شیرازی یا منزل سید اسماعیل صدر می‌رفت. مرحوم شیخ عبدالکریم حائری می‌فرماید من این شخص قفقازی را دیدم که سحرها و افطارها چای‌خور ‌قهاری ‌بود. مثلاً اول افطار باید یک قدح چایی می‌خورد؛ آن هم نه چای معمولی، یک چای غلیظ خیلی پرمایه، خانه‌ی میرزای شیرازی همیشه چای به راه نبود، ولی بیت سید اسماعیل صدر، موقع افطار چای همواره بود. یک روز هنگام افطار این شخص قفقازی به منزل مرحوم سید اسماعیل می‌رود که چای بخورد و افطار کند، اما می‌بیند آنجا تعطیل است. گویا آن‌ها آن شب جایی دعوت بودند. وقتی می‌بیند خبری نیست و چای به کار نیست، از فرط گرسنگی و علاقه‌مندی به چای، بیهوش می‌شود. در این حال حضرت ابوالفضل «ع» را ملاقات می‌کند و حضرت یک جام آب به ایشان می‌دهد و این آب را می‌نوشد. وقتی به هوش می‌آید، دیگر اصلاً و ابداً میلی به چای نداشت. 🟢 شیخ عبدالکریم حائری می‌فرمودند: من هر دو حالت ایشان را دیدم؛ هم آن اعتیاد عجیب به چای و این که اگر چای نبود، بیهوش می‌شد و هم این عنایت حضرت ابوالفضل «ع» به ایشان را که بعدش دیگر لب به چای نمی‌زد و میلی به چای نداشت. 🟡 این اتفاقات و واقعیت‌های عینی، باعث می‌شود که عقاید انسان قوی شود. انسان ‌یک در میلیارد ‌احتمال نمی‌دهد که مرحوم شیخ‌عبدالکریم بخواهد خلاف واقع بگوید. 🔵 حضرت ابوالفضل عباس «ع» در اثر همین صفاتی که امام صادق «ع» به حسب این نقل فرمودند، این‌گونه می‌توانند در عالم و نفوس تأثیر بگذارند. موارد این چنینی زیاد است؛ ده‌ها و بلکه صدها داستان‌ و کرامت مسلّم حضرت عباس «ع» دیده و نقل شده است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 8-46 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ ♦️أعْظَمَ اللّٰهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عليه السلام، وَجَعَلَنا وَإِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاٰمُ. ┈┈••••✾•🖤🖤🖤•✾•••┈┈• 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠عنایتی از حضرت عباس «ع» 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔷 مرحوم آیت‌الله‌ کشمیری «ره» که در قم بودند و چند سال پیش به رحمت خدا رفتند؛ من یک بار خدمت‌شان رسیدم و در همان یک بار هم متوجه شدم که ایشان یک چیزهایی را متوجه می‌شوند. ایشان نقل کردند که خانمی در نجف بود که معروف شده بود به این که با تسبیح استخاره می‌کند و ضمائر را می‌گوید. ایشان فرموده بود که من خودم رفتم یک استخاره نزد این خانم بگیرم که ببینم این مسأله واقعیت دارد یا نه. بعد از استخاره از او سؤال کردم شما از کجا می‌فهمی؟ گفت: شوهرم می‌خواست مرا طلاق بدهد و ازدواج دیگری کند؛ در حالی که من از او دو بچه داشتم. در عشیره‌ی ما طلاق یک امر قبیحی بود و زنی که مطلقه می‌شد، از هستی ساقط می‌شد. من به این مرد گفتم که تو ازدواج دوم را بکن و من کلفتی زن دوم تو را خواهم کرد، اما مرا طلاق نده که گرفتار نشوم. خلاصه، مرا طلاق داد و خیلی وضع من مشکل شد. من رفتم خدمت حضرت ابوالفضل «ع» عرض کردم که اگر شما می‌خواهید من سالم بمانم، در این وضعیتی که برای من پیش آمده من را کمک کن. حضرت را در خواب دیدم که به من فرمودند: استخاره کن و در ازای استخاره‌ات فلان مقدار پول بگیر و بیشتر از این نگیر. حالا کسی که می‌آید استخاره می‌کند، این به ذهن من مثل این‌که الهام می‌شود و این را می‌گویم و این عنایت آن بزرگوار است. 🔶این‌ واقعیت‌ها نشان می‌دهد که در پس پرده‌ی این عالم یک چیز دیگری هم هست. بنده خدمت شما عزیزان توصیه می‌کنم که ‌در کنار استدلال و برهان، دنبال دیدن و مشاهده کردن این امور هم باشید. این‌ دو اگر کنار هم قرار گیرند، خیلی مؤثر است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 9-48 🔗 @pand_saadat
💠نقش عمل در تقویت ایمان 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔷 مطلب دیگری که در کنار صلابت در ایمان‌ مهم است، عمل کردن طبق آن عقاید است. این ‌دو با هم رابطه دارند. الایمان یدعو الی العمل و العمل یدعو الی الایمان. عمل باعث می‌شود که ایمان تعمیق و صلابت پیدا کند، پایه‌هایش استوار شود، دامنه و شاکله‌اش غیرقابل نفوذ گردد؛ مثل فولادی که بر پایه‌های مستحکمی قرار داده شود و دیگر هیچ طوفانی نمی‌تواند آن را از بین ببرد. بعضی‌ها هستند که می‌بینیم وقتی گرفتار بلاها و مشکلات فراوانی می‌شوند که به حسب ‌حکمت الهی باید در این جهان باشد، حرف‌هایی می‌زنند، یا اگر هم‌ به زبان نگویند، در دل‌شان پیدا می‌شود که نشان می‌دهد در عدالت خدای متعال شبهه دارند. 🔶 این‌ها به دلیل همین است که کار خراب است. اما بعضی‌ها برعکس هستند و هر چه بر مشکلات آنان اضافه می‌شود، بر ایمان‌شان افزایش می‌یابد. این هم چیز عجیبی است و تحلیل آن هم مشکل است که چه جوری می‌شود و چه رابطه‌ای بین این‌ها هست. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 49 🔗 @pand_saadat