eitaa logo
پاراگراف || امیرحسن‌اوصالی
2هزار دنبال‌کننده
219 عکس
7 ویدیو
3 فایل
📃 روزنامه‌نگار _ حافظ‌پژوه و منتقدِ سینما نوشته‌هایی از سر دغدغه و پاراگراف‌های جذاب ✏️[اینجا قراره "نوشتن" و "نقد فیلم" یاد بگیری.]🎬 #آموزش_نویسندگی #آموزش_نقد_فیلم نقد و پیشنهاد : @a_h_osali
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالفتّاح من از خلق واژه‌ها بی‌زارم. واژه‌های قلّابی‌ای که تصورشان جز در ذهن مؤلف‌شان تصدیق نمی‌شوند‌. وقتی زیربنای "متن" آشکار نباشد، روبنایش را هرچقدر هم آذین ببندی باز پای استدلالت چوبین شده و تا ابد خواهد لنگید! از یک دیدار اقشار مختلف بانوان چه انتظاری دارید؟ انتظار دارید در دوساعت تمامی موانع و مشکلات حل‌وبررسی بشوند؟ و در این‌صورت تکرار چند مبنا را که منظر اسلام است "انسداد" می‌نامید؟ چرا زاویه‌ی نقدتان را به‌سمت آن مادر تحصیل‌کرده که سطح دغدغه را تا آلودگی هوا و ماندن درخانه و رسیدگی به درس فرزندان تنزل می‌دهد، نمی‌‌گیرید؟ دغدغه‌ی چنددرصد از بانوان ایران نه، تهران چنین مسئله‌ایست؟ وقتی جامعه‌ی نخبگانی بانوان چنین دغدغه‌ای دارند و تهی از معنای مطالبه‌گری صواب بوده و چنین تریبونی را صرفا نمایش قدرت و تحصیل‌شان می‌دانند، از یک فقیهِ اسلام‌شناس که در دیدار عمومی بیش‌ از این نمی‌تواند از ساختارها گله کند، انتظار موهومی نداشته باشید؛ پس مقداری تستوسترون تفت بدهید تا متوجه شوید خلقِ واژه و متهم کردن این‌وآن گره‌ای از کار باز نمی‌کند! باید دانست آنچه انتظار می‌رود بیش‌تر وجهه‌ی ساختاری دارد که گره‌اش در دیدار عمومی یقینا وا نمی‌شود. اگر پیش‌فرض‌های ناصواب‌مان را کنار بگذاریم، مسیر را باز می‌بینیم نه منسد! این‌که عادت داشته باشیم برای حرف نو زدن، مارا بیش‌تر در انسداد قرار می‌دهد تا تکرار مبانی! مسئله را نباید پیچیده کرد. مسئله‌ی زنانِ کشور در "گفتمان" و "میدان" منسد نبست، بلکه در ساختار و عدم مطالبه‌گری خود زنان دچار کم‌سرعتی‌ست. مگر می‌شود مادر شهیدی را که چند اسماعیل فدایی این انقلاب و آرمانش کرده، و خم به‌ابرو نمی‌آورد را برخواسته از فرهنگ اعتباری و متوهم مدرنیته بدانیم؟ اینجا منطور از "مدرنیته" چیست؟ مادر شهید یا آن زن روستاییِ کارآفرینِ کنش‌گر در کدام فضای مدرنیستی تنفس کرده‌اند که اینک هویت‌شان را برخواسته از مدرنیته می‌دانیم؟ آنچه در میدان دیده می‌شود، کم‌سرعتی‌ایست که برخواسته از شیطنت ساختار، عدم فهم عناصر مذکر حزب‌اللهی از زن، عدم مطالبه‌گری درست، خلق واژه‌های قلابی و پیچیده کردن مسائل آسان است. این گره‌ها با گفت‌وگو حل می‌شوند، نه با متهم کردن این و آن. گاهی تازگی در کهنگی‌ست! گره‌ها با حرفهای تازه وا نمی‌شوند! بازکردن گره بازگشت به مبانی اسلام است. امیرحسن‌اوصالی @paragraph_osali
هوالمتین برای ق ا س م س ل ی م ا ن ی او می‌دانست که درسِ‌عشق را نمی‌توان در دفتر یافت، پس اوراق بِشُست و دل به‌دریا زد و کوی‌به‌کوی به‌دنبال مرگِ‌خونین خود به‌راه افتاد. او با خطِّ‌خون جوهر شهادت را بر آخرین برگ از دفترِ عمر خویش کشید و با گوهرِ زلال خویش پای آن‌را امضاء کرد‌. مگر می‌توان اورا مثل خمینی دوست نداشت؟ او که با تیغِ‌ابرویش تیرِآتش بر جان‌مان می‌‌انداخت و ابهت خمینی را یادآور می‌شد؛ و من چقدر دلتنگ نگاه پدرانه‌ی او هستم. چطور دلتنگ او نباشم؟ وقتی ظلم، ازل تا به ابدمان را غرق در خود کرده بود، او از کران تا به‌کران فرصت درویشی می‌جست و در دلها بذر محبت می‌کاشت و عشق درو می‌کرد. مگر می‌شود دلتنگ او نشد؟ او که دامن‌کشان رفت و مارا یتیم کرد، و فقط تکه‌های بدنش به خیمه بازگشت. من اورا دوست می‌دارم، البته نه فقط من؛ همه اورا دوست داشتند و دارند. چب‌وراست، سیاه‌و‌سفید، بچه‌‌ی‌بالای شهر و پایین‌شهر، مذهبی‌وغیرمذهبی، همه و همه. او نیز همه‌‌را دوست داشت، حتی دشمنش! و اینجا دقیقا نقطه‌ی آغاز ترس من است که مبادا عزیزمان از قاتل خویش، آن قمارباز احمق هم شفاعت بکند، بعید هم نیست! او آسایش دوگیتی را در مروت با دوست و دشمن می‌دید. اصلا دوست و دشمن را من می‌گویم، او زلالی دل را با این دوگانه‌های فریبنده آلوده نمی‌کرد و همه‌ی را بنده‌ی حق می‌دانست و با فطرتشان به‌آنها محبت می‌کرد. و خوشا به‌حال او و خاک برسر ما که چه آسان اورا از دست دادیم‌. ما نه یک تن را، بلکه تمامیت‌مان را از دست دادیم، ما قلبمان را از دست دادیم. مایی که هروقت نا‌امید می‌شدیم اورا می‌دیدیم و آرام می‌شدیم، هروقت دلمان می‌گرفت با لبخند او شاد می‌شدیم، و هروقت می‌ترسیدیم به گرمی آغوش او پناه می‌بردیم و طعم شیرین امنیت را می‌چشیدیم. چه ضمیر زلالی داشت. انگار آسمان سالها می‌شد که منتظر آغوشش بود، آغوشی که تمامی زمین را در دل خود جای داده بود، و انگار این دلتنگی او بود که اورا راهی آسمانش کرد. آسمانی که چهل‌واندی سال در جست‌و‌جوی آن با سلاح اشک روبه‌روی خصم ایستاد و خم به‌ابرو نیاورد. آری سلاح او اشک بود و اشک بود و اشک. من از اعماق وجودم قدردان پیکر اربن‌اربای او هستم و با آرزوی شفاعتش در روز محشر، غم عمر باقی‌مانده‌ی بی‌او را تحمل می‌کنم‌. من به امید آغوش او دل به‌خاک خواهم سپرد، و من به‌امید بوسه از دستان علمداری‌اش بوسه بر کفن خواهم زد. امیرحسن‌اوصالی سالگرد شهادت سردار @paragraph_osali
پر شد ز عطر تو به‌سحر آشیانه‌ام مست تو شد تمامی شعرم ترانه‌ام در جست‌وجوی مهر تو آری روانه‌ام مدهوش باده‌ی ازل مادرانه‌ام زیباترین اسامی خلقت برای توست سرمنشأ طلیعه‌ی عصمت برای توست امشب خدا برای نبی گوهر آفرید در آسمان هفتم خود کوثر آفرید بر نفس مطمئنّه‌ی خود مادر آفرید آری خدا برای علی حیدر آفرید از این به بعد ز نور تو دنیا منوّر است جنت ز عطر سیب تو مادر، معطّر است مشمول ربّنای توام، جان‌ فدای تو آواره و گدای توام، جان فدای تو پروانه‌ی عزای توام، جان فدای تو مجنون کربلای توام، جان فدای تو حجت تانیتترپدی بیزه انبیاء سیزی "عالم تانیر معلم کرب‌وبلا سیزی" سرمنشأ تمامی خلقتدی فاطمه'س' "بنیانگذار مکتب غیرتدی فاطمه"'س' تفسیر هل اتی‌ و مروّتدی فاطمه'س' الحق محبتّین بیزه ثروتدی فاطمه'س' ما بی‌خیال نهضت مادر نمی‌شویم ما بی‌خیال غربت حیدر نمی‌شویم روح عبادتی و علی مست جام تو ذکر علی عبادت تو التیام تو در بین آن مصیبت عظمی پیام تو تو حامی علی'ع' و علی'ع' هم امام تو بیداری تمامی امت شعار توست تا جان بود فدای ولایت شعار توست امیرحسن‌اوصالی در پاراگراف عضو شوید.❤️ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻 اگه علاقه‌داری یرای خبرگزاری و نشریه‌‌ها بنویسی این فرصت‌ رو از دست نده. [نوشتن _ خلق روایت _ مبانی داستان‌کوتاه _ کلیات رمان‌نویسی _ مقدمات خوب نوشتن و... ] 🔻 برای اطلاع از شرایط و هزینه پیام بدید: @a_h_osali 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻 امام‌زاده‌ها باید قطب فرهنگی شهر باشند و این وضعیت امامزاده‌ی زنجان اصلا مطلوب نیست. با آمدن آقای قنبری امیدواریم شاهد اتفاقات خوب باشیم البته اگر پیر پاتال‌های متحجر بگذارند. 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻 ان‌شاءالله امروز درخدمت دوستان اهوازی هستم و درباب "نوشتن" گفت‌وگو خواهیم کرد. 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻 در کیهان یادداشتی بر کتاب "به‌اضافه مردم" به قلم روح‌الله رشیدی نوشته‌ام، مبنی بر این‌که ما باید در امر فرهنگی رجوع به میانی تربیتیِ اصیل اسلامی کرده و از روش تبلیغی انبیاء در جامعه استفاده کنیم؛ و الا درگیر مفاهیم انتزاعی خواهیم شد. 🔻 لینک یادداشت: https://kayhan.ir/fa/issue/2909/6 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻 جنگ در موضع روایت یک تجربه و زیست شخصی است و از زبان شخصی لاجرم بر دل می‌نشیند که خود خاک‌خورده‌ی جبهه باشد و آنچه می‌گوید از دل برآمده باشد. 🔻 این‌که در سفر راهیان نور از راوی‌های جوان برای روایت جنگ استفاده می‌شود، امری ناصواب است. جوان ۳۳-۳۴ ساله‌ای که خود از جنگ چیزی ندیده است، چگونه می‌تواند روایتی باورپذیر و منطقی که مضمون‌زده نیز نباشد به‌مخاطب ارائه دهد؟ 🔻یقینا در مسئله‌ی روایت پیشرفت ما نیازمند راویان جوان و باسواد که اطلاعات کافی از پیشرفت‌های حاصل شده در کشور داشته باشند، هستیم؛ اما این امر در روایت جبهه و جنگ اثری معکوس بر مخاطب دارد. امیرحسن‌اوصالی 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻 آتش زندگی هرکس متفاوت است جوانی نزد پیر دیده‌وری از فقر روزگار زبان به شکیت گشود. ▪️ پیر گفت: برخیز! با من بیا و کسی که آرزوی زندگی او را می‌کنی به من نشان بده. جوان نشانِ همسایه خویش داد که تاجر خرما بود و در حجره خود سکه‌های طلا را می‌شمرد. ▪️پیر آن جوان را نزد او برد و به تاجر گفت: حاجتی در دنیا داری که آزارت دهد؟ تاجر گفت: آری! مدت‌هاست درد معده مرا از خوردن آنچه می‌بینم و هوس می‌کنم، بازداشته است. کاش کاسه‌ای خرما داشتم ولی معده سالم این جوان را. ▪️پیر دوباره جوان را خطاب کرد و از او پرسید: باز چه کسی را در این شهر خوشبخت می‌بینی؟ جوان حاکم شهر را نشان داد و هر دو نزد او رفتند. ▪️پیر از حاکم پرسید: حاجتی داری که زندگی را بر تو تلخ کرده باشد؟ حاکم گفت: آری، شب‌ و روز در این اندیشه‌ام مبادا کسی از دربار بر من خیانت کند و خون من برای تصاحب تاج‌ و تختم بریزد. ای کاش مثل این جوان بودم. دو گوسفند می‌گرفتم و برای خود به صحرا می‌بردم که آن مرا کفایت می‌کرد، چون آرامش داشتم. در سیر برگشت پیر پارسا پرسید: ای جوان آتش چند رنگ است؟ جوان گفت: دو رنگ، سرخ و نارنجی. ▪️پیر گفت: آتش چون رنگین‌کمان هفت‌رنگ است. آتش تاجر رنگش آبی بود و آتشی که به‌رنگ آبی بسوزد نوری ندارد که دیده شود، پس تو آتش او را نمی‌دیدی. آتشی که سبز باشد نورش برای بیننده زیبا است ولی کسی که در نزد آن است را می‌سوزاند و دیگران از آن بی‌خبرند. آتش زندگی حاکم در چشم تو سبز و زیبا بود. پس هرکس را آتشی در زندگی می‌سوزاند که فقط رنگش با دیگری متفاوت است ولی وجود دارد. دیدی در زندگی تو هم آتشی بود که تاجر و حاکم از آن بی‌خبر بوده و در آرزوی داشتنِ زندگی تو بودند. 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻 در "خبر آنلاین" درباب نحوه‌ی مواجهه‌ی ناصواب‌مان با امام سجاد'ع' و صحیفه‌ی سجادیه نوشته‌ام. 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
... زیرا نوشتن همانا سازماندهی جهان است؛ همانا "اندیشیدن" است. (آموختن یک زبان همان آموختن چگونه اندیشیدن در آن زبان است). بنابراین بیهوده است از کسی که خیال ندارد در اندیشیدن خود بازنگری کند، بخواهیم در نوشتن خود چنین کند. 📚 نقد و حقیقت _ ص۴۴ ✏️ رولان بارت @paragraph_osali
نویسنده نه با مؤلفه‌هایی چون "نقش" یا "ارزش"، بلکه تنها به کمک گونه‌ای "آگاهی‌ در گفتار" مشخص می‌شود. نویسنده کسی است که مسئله‌ی او زبان باشد و در زبان در جست‌وجوی ژرفا برآید و نه ابزارگرایی یا زیبایی. 📚 نقد و حقیقت _ ص۵۶ ✏️ رولان بارت @paragraph_osali
🔻 در فصلنامه‌ی علوم اجتماعی خردورزی یادداشتی درباب بازنمایی ناصواب زنان در سینمای ایران نوشته‌ام، و اینکه چگونه غرب و سینمای هالیوودی و شرق به‌وسیله‌ی هنر چگونه از زنان خود قهرمان ساخته‌اند. 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
یادداشت زیر را بخوانید 👇
بسمه‌‌تعالی ما همان انتخاب‌هایمان هستیم! مشکلاتِ جامعه یک‌شبِ به‌وجود نیامده است که قهرکردنِ یک روزه با صندوقِ رأی حل‌وفصل‌ش کند. آنچه امروز مشاهده می‌کنید حاصلِ "انتخابِ" دیروز است که رشد کرده و به‌ بخشی از هویّت‌مان تبدیل شده است. هویّتی که شاید خیلی‌هامان به رسمیت نَشِناسیم‌َش. مگر در صورت فرهنگ‌مان جای سیلیِ "مهاجرانی" و "خاتمی" را نمی‌بینید؟! خیال نکنیم یک انگشتی جوهری می‌کنیم و تکّه کاغذی را درون صندوق می‌اندازیم و تمام! نه، تنها این نیست. ما با انتخاب‌‌هایمان یک "تیر" داریم و هزاران نشان، که وَسَطِ این سیبل قلب دشمنی‌ست که هرچقدر "تیرهای جوهری‌مان" کم‌رنگ و کم‌فروغ باشد، آواز دهل‌ش بیش‌تر از قبل خواهد شد؛ و یقینا اگر انتخاب‌هایمان اثری بر رشد خاک و میهن‌مان نداشت، اِنقدر تا فیها خالدون‌شان را پاره نمی‌کردند که به نشانه‌ی اعتراض با صندوق‌های رأی قهر کنید!!! زمین مشخص است و بازی شروع شده است. مراقب باشیم گولِ طبل‌های توخالی، تعداد تماشاچی‌ و جوّ رسانه را نخوریم؛ که اگر گل به‌خودی بزنیم، انگشت‌های شصت‌شان را حواله‌مان کرده و به‌پشیمانی‌مان قهقهه خواهند زد. ما حق انتخاب داریم. ما رأی می‌دهیم، و رأی ما یعنی نمی‌گذاریم احدی حق انتخاب و آزادی مارا سلب کند. ما رأی می‌دهیم تا صیانت‌چی‌های کودن من بعد نفس‌کشیدن‌مان‌ را نیز فیلتر نکنند! ما رأی می‌دهیم تا پشت‌ِمان دوباره در ۲۰‌دقیقه خاکِ برجام نشود. ما رأی می‌دهیم تا مردکی بعد از اتفاقات با خنده نگوید که من روز جمعه فهمیدم! ما رأی می‌دهیم تا مصداق بارز "مردم‌سالاری دینی" را که خمینی'ره' و انقلاب‌ش برای ما به‌ارمغان آورد، به‌دنیا نشان بدهیم. "ما" در زمان پهلوی "مایی" نداشتیم و همه "شاه" بود. بی‌تاریخ و بی‌هویت. این روحِ خمینی'ره' بود که بر جان‌مان دمید و از مردم، "ما" ساخت. انقلاب ساخت. ایران ساخت. همت و باکری ساخت. زین‌الدین و باقری ساخت. عشق ساخت. حماسه ساخت. میهن ساخت. غیرت ساخت، و از روحِ غرق در مدرنیته، انسان منتطر، مبارز و مجاهد ساخت. ما رأی می‌دهیم، چرا که مدیون خمینی'ره' و انقلاب او هستیم‌. ما رأی می‌دهیم چرا که مدیون خاک شلمچه‌ایم. ما امروز رأی می‌دهیم تا فردا مدیون فرزندان‌مان نشویم.... . اگر رأی ندهیم، همه ضرر خواهیم کرد. و اگر رأی ندهیم مجلس حتی با ۱۰‌درصد نیز تشکیل می‌شود! و این‌جا اقلیّتی برای ما، برای فرزندان ما و همه‌ی شئونات فردی و اجتماعی ما تصمیم خواهند گرفت. بیایید نگذاریم که دیگران برای ما تصمیم بگیرند. ما تصمیم می‌گیریم پس هستیم. ما رأی می‌دهیم پس هستیم. ما انتخاب می‌کنیم پس هستیم‌. و ما و هویّتِ فردای ما همان انتخاب‌هایی‌ست که امروز انجام می‌دهیم. من، به‌نیابت از خمینی کبیر و بخاطر دِینی که به‌او و انقلاب‌ش دارم، با افتخار رأی خواهم داد. امیرحسن‌اوصالی 👇 @paragraph_osali
ورود عنصر سیاست در مسئله‌ی دعای اسلامی، صرف نظر از آن‌که افکار اجتماعی را همواره در بهترین فرصت‌های مناسب به‌کسی که نیایش می‌کند تلقین می‌نماید، موجب می‌شود که این ایده‌های مقدس به صورت ثابت و مشترکی در میان همه‌ی افرادی که در این راه گام برمی‌دارند، انتشار یابد. 📚 نیایش _ علی شریعتی _ ص ۲۰ @paragraph_osali
🔻در کیهان درباب "تمساح خونی" اولین ساخته‌ی جواد عزتی نوشته‌ام. بخوانید 👇 https://www.magiran.com/article/4497481 @paragraph_osali
بخوانید امشب این متن‌ را ...
هوالمتین [هُنَرِ زایمان _ دوزَخِ عمّان] تاملی بر حواشی ایجاد شده در راستای مهاجرت خانواده‌ی صادقی 🔻الگو قراردادن موارد "شاذ" و "نادر"، نه‌‌تنها باعث "فرهنگ‌سازی" نمی‌شود، بلکه "دل‌زدگی" و "بی‌هویتیِ" مسئله را نیز دربر خواهد داشت. و این‌که گفته می‌شود مسئله‌ی سالمندی هرم سِنی ایران باید مورد توجه قرار بگیرد، بدین معنا نیست بانوی ۱۰فرزند را پشت دوربین‌هایتان قرار داده و هنر زاییدن‌ش را در چشم‌وچار مخاطب فرو بکنید. این نحوه‌ی مواجهه با ماجرای "جمعیت" خود یک ضدفرهنگ است. مادری که تنها هنرش "زاییدن" بوده و با رسمیت شناختنش در رسانه‌ی ملی، مشی و مرام بلاگری را نیز انتخاب می‌کند، یقینا نمی‌تواند الگوی مناسبی برای بانوان جامعه و مسئله‌ی "فرزند‌آوری" باشد. 🔻دغدغه‌ی جمعیتِ ایران ابتدا باید به "گفتمان" تبدیل شده و سپس به فرهنگ‌سازی منجر بشود؛ آن‌هم نه با پُر فرزندی، بلکه با تحلیلِ وضعیتِ زیست شخصی و اجتماعی در راستای خانواده‌ی معقول! پس وقتی تعداد مجردهایمان سر به‌فلک می‌کشد و سن ازدواج تا ثریا می‌‌رود، با پررنگ کردن چند خانواده‌ی پُر فرزند چه انتظاری دارید؟! 🔻البته ناگفته نماند که "مادری" و "فرزند‌آوری" یقینا یک "هنر" است، اما میانِ مادری و "فررند-بلاگری" باید تفاوت قائل بود. وقتی صحبت از بلاگری با فرزند می‌شود، یعنی محور و نقطه‌ی پرگار خودِ شخص قلمداد شده و موضوعیت به‌شخص می‌رسد، نه به‌ گفتمان و مسئله. هزاران خانواده‌ی پر جمعیت در این کشور زندگی کرده و حتی فرزندان نخبه‌ای را به جامعه معرفی می‌کنند، ولی هیچ رسانه‌ی میلی و "نان به‌نرخِ حاشبه خورانی" حتی یک تیتر هم برای آنها کار نمی‌کنند و مصاحبه‌ای با آن‌ها انجام نمی‌دهند، حالا چه شده برخی خبرگزاری‌ها دایه‌ی مهربان‌تر از مادر شده‌اند؟ آیا با موضوعیت شخص در این حاشیه، گفتمانِ فرزند‌آوری و اندیشه‌ی رهبری مبنی بر جوانی جمعیت به غیبت نمی‌رود؟ این‌جا جوانی جمعیت تنها پر فرزندی معنا نمی‌شود که با خبرنویسی و "تیترنویسی" ، انشاء به‌خوردِ مخاطب بدهید. مخاطب امروزی آگاه است و یقینا تفاوت اندیشه‌ی ناب را با "بلاگری" تشخیص می‌دهد. 🔻 و متاسفانه آب را مهیا کرده‌اید و این از خدا خواسته‌ها هم شناگری می‌کنند. خود کرده را که تدبیر نیست. ابتدا ایران را بهشت خوانده و دیگران را به‌کم فرزندی متهم کردند! و فی‌الحال نیز با سفری پنهانی سر از عمّان درآورده‌اند. و وقتی بوی کذب‌شان پیچید با بهانه‌ی "پیشرف!"و استخاره‌های "بایرام لودری" توجیهی نامعقول سرهم کردند و دیگران را محکوم به قضاوت! تا دیروز از اقصی نقاط فرزندان‌شان پست و استوری می‌گذاشتند و حالا مهاجرت را امری شخصی عنوان می‌کنند! و البته یک ضلع این ماجرا هم مخاطب‌هایی هستند که با "دیدن" و پروبال دادن به فعالیت‌های تهی از اندیشه‌‌‌شان در روند مشهوریت‌شان سهیم بودند. این "منطقِ" بلاگری‌ست که هرکجا منفعتی باشد آنجا ظهور می‌کنند و یکی از بارز‌ترین مختصات بلاگری نیز "نفاق" است، که مصداقش را در سیروتطور بلاگرهای مجازی مشاهده می‌کنیم. این بزرگواران بهشت ایران را به‌دوزخ عمان فروخته و نقاب از چهره‌ی رضایت‌مندی‌شان از سازوکار ایران برداشتند. فردا هم اگر صحبت از عرقی‌جات صنعتیِ شفابخش دکتر داوود! و کشف حجاب بانوصادقی به‌علت برورت هوا و بادهای ملایمِ خلیج‌ِفارسی آن‌هم از نوع سوئیسی‌اش به‌گوشتان رسید تعجب نکنید. و در آخر نیز امیدوارم این ماجرا عبرتی باشد برای قوه‌ی عاقله‌ی فرهنگی‌مان که هرکسی را بیش از ظرفیت‌ش بزرگ نکنند. امیرحسن‌اوصالی 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
اگر کارتان زیر نور آفتاب است و یا در طول روز تشنه می‌شوید، این کار را حتما انجام بدهید: ۱ عدد خرما خورده و سپس یک استکان آب میل کنید [۳ الی ۵ مرتبه]. خواهید دید که در طول روز اصلا تشنه نخواهید شد. 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🍃 خداوندا، درود بر محمد و خاندان او فرست و مرا از رنج کسب آسوده کن و از جایی که گمان ندارم، روزی ده تا سرگرم طلب نشوم و از بندگی تو باز نمانم و رنج و وبال کسب، بار دوش من نشود.... .🍃 📚 صحیفه سجادیه _ دعای بیستم ترجمه‌ی علامه شعرانی 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
سلام بر فرهیختگان عزیز ان‌شاءالله ساعت ۵:۳۰ صبحِ فردا به‌مدت یک ربع شرح غزل‌های حافظ رو به‌صورت لایو در خدمت شما هستیم. به‌شرط توفیق روزهای زوج بعد از نماز صبح در ایام رمضان این برنامه ادامه خواهد داشت. 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا