eitaa logo
پراکنده_دل!
576 دنبال‌کننده
302 عکس
121 ویدیو
27 فایل
کانال شخصیم! سعی میکنم بیشتر بنویسم! تاملات! شطحیات! @nashr313 علوم تربیتی موسسه امام خمینی / درس خارج حوزه علمیه قم
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم آقاى شیخ باقر بیرجندى اعلى اللّه مقامه در كتاب خود (كبریت احمر) نقل كرده است كه پدر شیخ بهائى رضوان اللّه علیه فرمود: شبى را در حرم مطهر سیدالشهداء علیه السلام مشرف بودم وقت سحر شد، دیدم دو نفر به صورت‌هاى مهیب و عجیبى آمدند و زنجیرى از آتش به دست آنها بود بالاى سر قبرى رفتند كه صاحبش را در همان روز دفن كرده بودند نعشى را از آن قبر بیرون آوردند و آن زنجیر آتشین را به گردنش گذاردند و گفتند: اى بدبخت تو را چه قابلیت است كه در این زمین مقدس دفن شوى خواستند او را بیرون ببرند رو كرد به قبر حضرت سیدالشهداء و عرض كرد: یا اَبا عَبْدِاللّهِ اِنّى اِسْتَجَرْتُ بِجَوارِكَ وَ اَنَا ضَیْفُكْ. یعنى: آقا من مهمان تو هستم و به تو پناه آورده ام. ناگهان دیدم در ضریح باز شد و آقا سیدالشهداء بیرون آمدند و رو كردند به آن دو نفر و فرمودند: خلُوه خلُوه فَاِنَّهُ یَسْتَجارُ بِنا او را رهایش كنید چرا که به من پناه آورده😭 پس غُل زنجیر آتشین را از گردنش برداشتند و رفتند.. وضع ما از اون مرد بدتره اما یا اباعبدالله ضیفك و جارك فارحمنی
ما لیاقت درک زمزمه‌ی دعای عرفه ات که هیچ، حتی لیاقت این شلوغی کرب و بلایت را هم نداشتیم. تو کیستی که ما را چنین فرا میخوانی؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسبت و علقه ای که در روایات میان شب قدر و عرفه ذکر شده، حاصل این وجه اشتراک فهم ما از اندازه ها و سرمایه هایمان است.. میخواهند ما را به سمت قدرشناسی از خودمان و ظرفیت هایمان سوق دهند اگر هوشمند باشیم کسی که کسری هایش مجهول است چه جیز را میخواهد بفهمد؟! امام به زبان دعا امروز موشکافی خواهد کرد (اگر توانستید دعای امام سجاد علیه السلام در روز عرفه را هم که در صحیفه سجادیه آمده مطالعه کنید)
: ج 17، ص 42: " روح که بزرگ شد تن به زحمت می افتد، و روح که کوچک شد تن آسایش پیدا می کند " وَ اذا کانَتِ النُّفوسُ کباراً تَعِبَتْ فی مُرادِهَا الْأجْسامُ                                                                       می گوید وقتی که روح بزرگ شد جسم و تن چاره ای ندارد جز آنکه به دنبال روح بیاید، به زحمت بیفتد و ناراحت شود. اما روح کوچک به دنبال خواهش‌های تن می رود، هرچه را که تن فرمان بدهد اطاعت می کند. روح کوچک به دنبال لقمه برای بدن می رود اگر چه از راه دریوزگی و تملّق و چاپلوسی باشد. اما روح بزرگ به تن نان جو می خوراند، بعد هم بلندش می کند و می گوید شب زنده داری کن. روح بزرگ وقتی که کوچکترین کوتاهی در وظیفه خودش می بیند، به تن می گوید این سر را توی این تنور ببر تا حرارت آن را احساس کنی و دیگر در کار یتیمان و بیوه زنان کوتاهی نکنی! روح بزرگ آرزو می کند که در راه هدف‌های الهی و هدف‌های بزرگ خودش کشته شود؛ فرقش شکافته می شود، خدا را شکر می کند. روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز عاشورا سیصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که در زیر سم اسبها لگدمال می شود، جریمه یک روحیه بزرگ را می دهد، جریمه یک حماسه را می دهد، جریمه حق پرستی را می دهد، جریمه روح شهید را می دهد. https://eitaa.com/parakande_del
امان از دنیایی که مستقر دیروز را مستودع می‌کند. دعوت کننده دیروز را غریبه می‌سازد. ارکان دیروز را در هم می‌شکند. وزنه های دیروز را به پوچی می‌‌کشاند. ثبات دیروز را به ناآرامی ختم می‌نماید. حرکت دیروز را به رکود جلوه می‌دهد و هر آنچه انسان تدبیر میکند مضمحل شده در دست خویش میگیرد! و خدایی که بر همه چیز قادر است.. عَرَفْتُ اللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ الْعُقُودِ، وَنَقْضِ الْهِمَمِ فرمود خداوند را به وسیله بَرهم خوردن تصمیم‌ها، فسخ پیمان‌ها و نقض اراده‌ها شناختم! و عنه علیه السلام: الدَّهرُ يَومانِ : يَومٌ لكَ و يَومٌ علَيكَ، فإنْ كانَ لَكَ فلا تَبْطَرْ، و إنْ كانَ علَيكَ فلا تَضْجَرْ https://eitaa.com/parakande_del
از تیم های طلبگیمون پرسیدم به ذهنم اومد اینجا هم مطرح کنم بقیه نظر بدن. اگر امسال جای من بودید و قصد منبررفتن در هیئات و مساجد بزرگ رو نداشتید در واقع دعوت مرسوم بسترهای تبلیغی رو نمیپذرفتید، تبلیغ محرم رو بین کدوم صنف و قشر میگذروندید؟! و در چه استانی؟! فرض کنید امکان حضور در همه استان ها و جماعات وجود داره مدل های تاسیسی یا چهره به چهره هم مدنظرم نیست‌. جنس حضور تبلیغی محرم بین کدوم قشر در کدوم استان؟!
امام هادی علیه السلام مشعل اسناد حیات تشیع رو روشن کردند! جامعه کبیره و زیارت امیرالمومنین در روز عیدغدیر از جمله شاهکار حضرت تا ابدالدهر خواهد درخشید.. به عنوان تجربه بگم هر چه از حضرت خواستم و هر توسل ویژه ای به حضرت کردم بتمامه و کماله به مقصود رسید. ارادتم به حضرت خاصتا در زندگی و حضور پرنورش متقابلا مشهوده. میلاد با سعادتش به همگی مبارک⚘ (جدای از لطف برخی عزیزان که شهر خودشون رو با بستر تبلیغی مشخص پیشنهاد دادند و دعوت کردند) چندتا از پاسخ های قابل تامل به این سوال برای من تا اینجا: - من اگر بودم امسال می‌رفتم توی جمع کارگر‌ها (دونفر دیگه هم تاکید به حضور در جمع‌ کارگران داشتند) - حالا نمیدونم نظرتون چیه ولی خب من بودم دوست داشتم محرم امسال برم اِوین تبلیغ (عزیز دیگری هم تبلیغ در زندان رو پیشنهاد کردند) - میان نوجوانان اهل تسنن، مناطق جنوبی کشور - در کنار مرزبانان خصوصا در استان هایی مثل سیستان و یا آذربایجان غربی (بیشترین پیشنهادها مربوط به سیستان بود) - کسبه بازار تبریز - جمع های طلبگی شهرستانی - یکی از رفقا یه تجربه منبر توی قهوه خونه های شهرشون داشت برا لات ها تو دهه اول، شاید این قهوه خونه ها هم مهارت های خودش رو بخواد ولی جالبه🤦‍♂️ - در همین قشر دانشجویی قم از بین روستاها و شهرهای مشخصی هم که به سبک عمومی و مرسوم، منبرهایی پیشنهاد شد یکی از پیشنهادهای خراسان رضوی رو به اشتراک بذارم ( ٤ سال اخیر دهه اول محرم رو در استان خراسان رضوی منبر رفتم یک سال فریمان یک سال نیشابور یک سال سبزوار و یک سال خود مشهد) حالا پیشنهاد مجدد از این استان جالب بود: خراسان رضوی شهرستان زبرخان مسجد جامع شهر زیبای خرو😊
من که با بی ادبی تمام جلسه خودمو رفتم😅 اما مثل همیشه این سه تا تحملم میکنند. پختگی میلاد، ساختارمندی علی و فهم متوازن مجتبی از محتوا و اجرا به مراتب بیشتر شده و عقب مونده‌ی جمع منم مث اینکه🤪 !
کنکوری های بی خوابِ تا صبح استرس‌کِش، ما را در غم خود شریک بدانید😅 عوضش فردا شب بعد مدت ها با خیال راحت میخوابید!
. مولا امیرالمؤمنین فرمود:« لاَ تَزِيدُنِي كَثْرَهُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّهً وَ لاَ تَفَرَّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَهً وَ لَوْ أَسْلَمَنِي النَّاسُ جَمِيعاً لَمْ أَكُنْ مُتَضَرِّعاً» " كثرت مردم در پيرامونم عزّتي به من نيفزايد و پراكنده شدنشان ترس و وحشتی به من اضافه نكند و اگر همه مردم از من دست بردارند، نالان نشوم. " فروید و یونگ و سایر روانشناسان را بگویید همه مغزهایشان را روی هم بگذارند و چنین شخصیتی را تحلیل کنند. نتیجه را خودْ می گویم: حیرت! و سپس تغییر یافته ها و بهتر بگویم: تغییر بافته ها. علی، شناخته ترین انسان ناشناخته ای که می تواند بسیاری از معادلات را تغییر بدهد. ای جاهلانِ از انسان، ای بی خبران از لایه های آدم! روان و شخصیت چه انسان های فرومایه را کاویدید که به قواعدی رسیدید و در نهایت حکم کردید که الإنسان چنین و چنان؟! آن قواعد را علی نقض می کند. کدام مشت نمونه خروار به شما چنین نظریه ای را خروجی داده که انسان کامل چنین است و چنان؟! علی، همه شان را منسوخ می کند. علی بی نظیر ترین شخصیت نوع انسان است چه رسد به انسان های تاریخ. جانتان را فدایش کنید تا قیمت بگیرید. قربانی اش شوید تا خدا قبولتان کند. ْ @mosannef
به پیشنهاد خوب اکثریت رفقا ان شاءالله سفر تبلیغی مرزی و تجربه جدید💪
🔴سخنی با آیت‌الله محقق داماد: درباره درست یا غلط بودن پسوند اسلامی برای علوم انسانی 🖊احمدحسین شریفی جناب استاد آیت‌الله مصطفی محقق‌داماد، ریاست محترم گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۲ در مصاحبه‌ای که در سایت انتخاب منتشر شده است می‌گوید: «معتقدم رشته‌های مختلف علوم انسانی اکثراً جزو علوم به معنای خاص یا Science است. روانشناسی علم است؛ جامعه‌شناسی علم است و روش علمی می‌خواهد. علم نه مسلمان است و نه کافر. شیمی نه مسلمان است و نه کافر. مثلاً اینکه فرمول شیمیایی آب از ترکیب H۲O حاصل می‌شود، ... نه مسلمان است و نه کافر! این علم است و ربطی به اسلام و کفر ندارد. به هرحال من چندان موافق اسلامی شدن علوم انسانی نیستم؛ چرا؟ چون علم از مقوله هستی است و دین از مقوله بایستی است. هستی و بایستی دو مقوله متفاوت هستند. ...» (https://www.entekhab.ir/fa/news/731445 ) ⭕️بیان چند ملاحظه می‌دانم که جناب استاد به صورت استطرادی به این بحث ورود کرده‌اند و طبیعتاً‌ فرصت لازم برای تشریح دقیق ابعاد مختلف دیدگاه خود نداشته‌اند. به همین دلیل از همین‌جا از ایشان دعوت می‌کنم به هر گونه و در هر مکان و زمانی که صلاح می‌دانند، دیدگاه خود را به صورت تفصیلی و دقیق عرضه کنند تا بتواند باب گفتگوی عالمانه‌تری را فراهم کند. علاقه‌ای که حضرت استاد به گفتگو و بحث علمی دارند این جسارت را به این بنده می‌دهد که به عنوان دبیر مجمع عالی علوم انسانی اسلامی از ایشان دعوت کنم تا با حضور مدافعان ایده علوم انسانی اسلامی، به عنوان یکی از پیش‌نشست‌های هفتمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی در هر زمان یا مکانی که خود ایشان صلاح می‌دانند برای گفتگو در این باب، در محضر ایشان باشیم. 🔻در عین حال، ناظر به همین عباراتی که منتشر شده است، چند ملاحظه کوتاه را بیان می‌کنم: اولاً، «علوم انسانی» تماماً از مقوله «هستی» نیستند؛ بخش عمده‌ای از آنها از مقوله «بایستی» است. ثانیاً، «دین» نیز تماماً از مقوله «بایستی» نیست؛ بسیاری از گزاره‌های دینی از مقوله «هستی‌»‌اند. اکثر قریب به اتفاق آیات مربوط به معرفت، جهان، خدا و انسان از مقوله هستی‌اند و نه بایستی. ثالثاً، «بایدها» ریشه در «هست‌ها» دارند: از نگاه اسلام و بر اساس حکمت عملی شیعی، «بایدهای اسلامی» ریشه در «هست‌ها» دارند و بلکه بیانی دیگر از «هست‌ها»یند. مگر نه اینکه «الاحکام الشرعیة تابع للمصالح و المفاسد الواقعیة» رابعاً، «هستی» غیر از «فهم هستی» است: درست است که واقعیت و هستی در مقام ثبوت، مسلمان و غیرمسلمان ندارد، اما «تلقی از واقعیت» چطور؟ «فهم واقعیت» چطور؟ «نوع نگاه به واقعیت» چطور؟ آیا اینها هم مسلمان و غیر مسلمان ندارد؟ یعنی آیا تلقی فلسفه اسلامی و به طور کلی اسلام، از «هستی»، با تلقی فلسفه اومانیستی از هستی تفاوتی ندارد؟ آیا «فهم توحیدی» از الوهیت با «فهم تثلیثی» از آن تفاوتی ندارد؟ خامساً، علوم انسانی غیر از علوم طبیعی‌اند: علوم انسانی را در صورتی می‌توان در زمره شیمی و فیزیک به شمار آورد که موضوع، مسائل، غایات و روش‌های آنها یکسان باشد. در حالی که «موضوع علوم انسانی» متفاوت با «موضوع علوم طبیعی» است و جالب است که خود جناب استاد محقق داماد در همین مصاحبه به این مسأله اشاره می‌کند! و اگر «تمایز موضوعی» را پذیرفتید چاره‌ای ندارید جز آنکه «تمایز روشی» را نیز بپذیرید، زیرا «روش زاییده و مولود موضوع» است؛ و نه امری قراردادی و تحمیلی بر موضوع. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
به مناسبت بحث اخیری که در باب اسلامی سازی علوم انسانی مجددا شکل گرفته، سایر یادداشت های استاد احمدحسین شریفی را هم در کانالشان بخوانید نکته اینجاست که این نزاع هر چند صباحی تکرار میشود و این مقدمات، صرفا در مقام آشنایی با بحث و نیازمند تحقیقات و تاملات و تقریرات مفصل توسط دانش پژوهان جوان است.
نایب الزیارتون بودم محضر آقا دوتا نکته ای که به نظرم راهبرد تاسیسی بودند و محل مباحثه و چه بسا به مذاق برخی اساتید خوش نیاد: ۱. تبدیل عرصه تبلیغ به اولویت اول حوزه های علمیه (حالا با نکات ارزشمندی که در تکمله فرمودند از جمله شناخت مخاطب، رویکرد تبلیغ تهاجمی و شناخت صحنه، فهم موازنه و مبارزه تمدنی و...) ۲. تشکیل کانون های حوزوی و تبلیغی در شاخه های مختلف با تاکید به محتوای به روز حس میکنم این زاویه دید و تاکید آقا به تبلیغ، حتی برای مسئولین حوزه جا افتاده نیست و وظیفه گروه ها و بسترهای موجود و موفق تبلیغی مثل طرح امین مدارس و... رو دوچندان میکنه خصوصا که آقا مجددا به اعزام مبلغ دانش آموزی و دانشجویی تاکید کردند! عنوان کانون های حوزوی هم با سه تا رسالتی که براش معین کردند قطعا یک عنوان و مدل جدید و بدیع در قالب های مجموعه ای و تیم داریه.. امیدارم ذبح نشه و به همون ساختارهای فشل گذشته نسبت داده نشه‌!
چندتا چیز هم به همه خیلی چسبید یعنی یه جوری بود توی اون موقعیت لذتبخش بود اول خاطره اقا توفضای علاقه‌شون به طلاب و درس و بحث قم که فرمودند رفتم خدمت امام اواخر دوره اول ریاست جهوری گفتم دیگه میخوام برم قم (یعنی برای درس و مستقر شدن) امام گفتند منم همینطور اتفاقا، ولی نمیشه😅 دوم خطاب اقا به طلاب " مسئولان دلی و قلبی دین " سوم روضه حاجی شحیطاط که انصافا کم نذاشت یه روضه مفصل آخوندی جلوی آقا که دل ها رو آماده کرد برای شنیدن بیانات😄
سیلی به اسلام سخنان رهبری همیشه پر نکته و مهم است اما گاهی به جز حکیمانه بودن، میخکوب کننده و حیرت آور است، شبیه سیلی است که به یک انسان خواب آلود در سرما میزنند تا نمیرد. این بار سخنان ایشان با حوزه علمیه، یکی از همین موارد بود. نهیبی که بر سر حوزه های علمیه زده شد، جدی بود. متفاوت بود. پر از درد بود. هشدار درباره «سیلی خوردن اسلام» و نقش حوزه در این ماجرا نکته ای نبود که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. او درباره تبلیغ به عنوان یکی از شوون جدی حوزه های علمیه به صراحت نالید که من «نگرانم». مساله را برای همه طلاب و‌ حوزویان و علما و مراجع و نهادها و مسوولین حوزوی آشکارتر نمود و گفت تبلیغ در راس امور است. این یک سخن مهم و‌ حیاتی بود. باز عده ای سرشان را در لاک درس و بحث و هیات علمی و مدارج حوزوی و درسهای متداول روزانه شان فرو نکنند و خود را به نشنیدن نزنند و جملات او را تحریف نکنند و نگویند همین کارهایی که میکنیم خوب است. حوزه باید بیدار شود. حوزه باید نطقش باز شود. حوزه بسیار جلو تر و ارتقا یافته تر از پیش از انقلاب است لکن بسیار عقبتر و جامانده تر از نیازهای امروز کشور. در ماجرای اغتشاشات و حمله همه جانبه رسانه ای و فرهنگی دشمن سکوت علما و حوزویان و یا بیان سخنان دو پهلو و پر لکنت ، آزار دهنده بود. مساله های ذهن جوانان زیاد شده و تلاش ما عمامه به سر ها چند برابر نشده و باید نگران بود. نگران لعنتی بود که زمین و آسمان به عالمی میدهد که در هنگامه نیاز فکری جامعه، سکوت میکند. راه چاره چیست؟ اولا باید باورهای خود را مرور کنیم. هویت طلبگی به پیشقراولی امت و امامت او است. همه امور دیگر شوون و لوازم همین هویت است. پس هر زمان نقشی اجتماعی پر رنگ تر میشود ثانیا باید عموم طلاب و حوزویان «سبک زندگی» خود را بر این اساس ویرایش کنند. اگر در طول سال چند دهه خاص به تبلیغ اختصاص میدادند، اکنون باید برنامه ثابت روزانه برای تبلیغ در زندگی خود قرار دهند. همه طلاب کوچک و بزرگ. ثالثا باید ارتباطات اجتماعی و فامیلی و خانوادگی خود را بر این اساس تشدید کنند و ارتباطات جدید اجتماعی ایجاد کنند. رابعا باید حوزه های علمیه کاری کنند که همه مردم مبلغ شوند. جهاد تبیین یک جهاد همگانی است. حوزه باید این جهاد همگانی را حقیقتا فراگیر کند. هر کسی در این روزگار باید آنچه میداند و میفهمد در این جنگ شناختی مقابل دشمن بیان کند. روشنگری میتواند خطورات و وساوس را نابود کند. خامسا نیاز به شناخت و اندیشه و زاویه نگاهی متفاوت و طلبگی به امور داریم. بدون زاویه نگاه درست قدرت تحلیل درست نخواهیم داشت، قدرت تهاجم به بنیادهای اندیشه غرب نخواهیم داشت. پس باید اندیشه متناسب با ماموریت جدید را بدست آورد. اگر جامعه محتاج «امید ایمانی» است معلوم است که زاویه نگاه عمیق و راهبردی توحیدی ضروری است. ویژگی فضای رسانه ای جدید، سطحی شدن و خالی شدن از پشتوانه های فکر و اندیشه است. باید صحنه از اندیشه های عمیق و راهبردی پر شود تا زاویه نگاه عمومی ارتقا یابد و قدرت تحلیل رشد کرده و فضا مملو از تبیین و بیان و نور شود. حوزه باید در مستوای اندیشه رهبری جامعه وارد شود. اگر اسلام سیلی بخورد و از کبائر قدم به قدم قبح زدایی شود، شبیه علمای دوران سیدالشهدا متهم خواهیم بود. وقت برخاستن است. برخاستن همه خصوصا اهل علم.... سرمقاله همشهری @ali_mahdiyan
حاج آقا مجتبای عرب عزیز و نقطه زنی هایش..
. امروز سالگرد مردی بود که در اعماق نگاهش خدا مشهود است! رمز نفوذ او در قلب ها، ایستادگیش در برابر ملامت‌ها و استقرارش در انتقال حرف ها همین است. " او خدا دارد " ع‌.ص مردی‌ست که نمیتوان در لابلای کلمات و در پستوی خاک گرفته مفاهیم، زندانیش نمود! تنها کسانی با او انس میگیرند که با رشد او رشد کنند، با صراطش در جلوه ای از صراط هدایت وارد شوند، با حرکتش به حرکت درآیند و با مسئولیت و سازندگی او طعم "کلکم راع و کلکم مسئول" بچشند و پیرامون خود را بسازند! ما با او فاصله داریم چون با خدایش نسبتی نداریم! اگر با او زندگی نکنید به وادی امنش نخواهید رسید! باکی و الزامی نیست ولی شما را به بلوغ قلمش سوگند که آنچه درنمی‌یابید انکار نکنید و به دیوار نکوبید! علی صفایی حائری فناء فی الله‌گونه، زندگی هایی ساخته و مرمت کرده که ما در خیال خود نیز رسم نمی‌کنیم! روحش شاد و مسیر جان‌فدایش مستدام https://eitaa.com/parakande_del
این روزها متقاضیان حوزه و حتی برخی طلاب مشغول سطح، در خصوص حوزه علمیه مشکات قم سوالات متعددی از حقیر میپرسند و حتی در مواردی در دوگانه تغییر مدرسه‌شان به سمت این حوزه‌ی مبارکه قرار دارند. اخیرا نکاتی را به یکی از سروران و اساتید معظم مدرسه انتقال دادم که شاید بیان مجدد آن سوالات بی فایده نباشد: ۱. حوزه علمیه مشکات قم با یک برنامه ریزی خلاقانه و ارائه‌ی منسجم خلاف فضای موجود تبلیغاتی و بعضا معرفی ناقص سایر مدارس علمیه، توانسته تعداد زیادی از جوانان حوزوی و دانش اموزان مستعد را جذب کرده و نظر ایشان را به برنامه های تحولی خود جلب کند. این همت و نوآوری در جذب، جدا جای تقدیر و تبریک دارد و قطعا به سود فضای حوزه و پذیرش و دعدغه های نخبگانی خواهد بود. ۲. قاعده کلی مثل همیشه این است که نمیتوان همه افراد را به سویی کشاند یا توصیه‌ی واحدی برایشان داشت و نظر ثابتی برای همه به اشتراک گذاشت. ورود به این حوزه‌ی نوپدید هم برای عده خاصی با روحیات و اقتضائاتی که در این مقال نگنجد (و قابل مباحثه است)، توصیه میشود. کما اینکه دونفر از دانش آموزان مرتبط با ما نیز ان شاءالله امسال در این مدرسه تحصیل خواهند کرد. ۳. ایجاد تحول در حوزه هر چقدر هم ضروری و فوری باشد نیازمند یک دوراندیشی و واقع‌‌بینی منطبق با آثار تراث و سلف حوزه و با تاکید بر فقه جواهری امکان پذیر است. تقریرهای سلیقه ای از مقوله‌ی تحول شاید با یک ساده انگاری و جزیی نگری در هر صورت یک گام رو به جلو باشد اما در یک نقشه‌ی کلان تر موجب زخمی شدن و ذبح این دغدغه‌ی مبارک و اساسی و در نتیجه ابتذال و گوشه‌‌ی رینگ قرار گرفتن همه انقلابیون و مجاهدان عرصه تحول در حوزه های علمیه خواهد شد. ۴. برخی تاکیدها و توجهات به کتب سنتی خصوصا در زمینه‌ ادبیات عرب به معنی صِرف حضور این کتب در برنامه آموزشی نیست! بلکه باید در سیر آموزشی ما و در میان دروس مختلف این تاکید و التفات، مشخص و هویدا باشد. یا مثل مدارس مطرح و معتمد و پیشنهادی ما اعتقاد جدی به دروسی مثل سیوطی و مغنی وجود دارد یا مثل برخی مدارسِ به ظاهر تحول خواه چنین اهتمامی وجود ندارد! جمع این دو نگاه (چه بسا العیاذ بالله به دلایل غیرعلمی) یک شترگاوپلنگی میسازد که مشخص نیست بعد از یکی دو سال به کدام سو غلبه پیدا کرده و میل خواهد کرد! پس انتخاب به مراتب سخت تر میشود و باید با دقت بیشتری فحص کرد و تصمیم گرفت. ۵. در یک مجموعه آموزشی نباید انتظار ما تربیت طلابی باشد که تنها در پارادایم تصورات خودمان میگنجند و فقط به درد سطوح عالی و چشم انداز و افق گفتمانی و مهارت های مدنظر خودمان میخورند! بلکه باید فقیه جامعی تربیت کرد که در ساختار موجود حوزه تنفس علمی کند و سخن قابل فهم برای همگان داشته باشد. در حال حاضر پیش بینی و برداشت حقیر از مدرسه مشکات این است که تا خروجی های مدرسه بعد از ۶ سال در مقام ارزیابی قرار نگیرند و این مدرسه آزمونش را برای تداوم حضور در ساختار موجود حوزه پس ندهد، ظرفیت این همه تعریف و تمجید برای همه‌ی متقاضیان جدیدالورود را ندارد! https://eitaa.com/parakande_del
آشنایی حقیر با عمده اساتید و مدیران مدرسه مشکات که توفیق آشنایی و شاگردی ایشان را دارم این گمان را ایجاد کرده بود که عزیزانم نه تنها از متن استقبال کرده بلکه به مباحثات علمی و گفت و گوهای تخصصی دعوت کنند و از محضرشان بیش از پیش استفاده کنم اما حالا که به همان سبک تخطئه همیشگی و رایج، به خدا و پیغمبر حواله شده ام مجدد صریح تر عرض کنم که یادداشت پیشین در مقام رد و تضعیف مدرسه کریمه نبود بلکه اشکال طلبگی کوچکی بود که پس از کسب اطلاع دقیق و آشنایی با برنامه های آن مدرسه به ذهنم میرسید و چندی پیش به یکی از اساتید انتقال دادم و البته پاسخ معمول حقیر به متقاضیان جدید الورود است. بماند که پاسخ های شنیده شده، اشکالات بیان شده را تشدید و نگرانیم را بیشتر کرد!! اما عده ای از دانش آموزان ورودی و والدین گرامی سوال بعدی را مطرح کردند که کدام مدرسه را پیشنهاد میکنید؟! حتی استنکاف حقیر از نام بردن مدرسه مشخص در مصاحبه ها، دوره های پیش طراحی شده برخی مدارس و دوره میثاق طلبگی نمیتواند این ذهن درگیر متقاضیان و سوالات بیشمار آن ها در انتخاب مدارس را پنهان کند‌. بخشی از این فضا کاملا طبیعی به نظر میرسد که هر ساله نیز تکرار شده و اتفاقا خودش برای این طلاب جدید رشد دهنده و مبارک خواهد بود منتها یکی دو سال اخیر این سرگشتگی ابتدایی با شیب بیشتری حس شده و با کمال تاسف از موقف های جدی پشیمانی دانش آموزان به ویژه نخبگان متقاضی محسوب میشود که آسیب شناسی و تامل فوری مرکز مدیریت را میطلبد! (کما اینکه ابتدای سال به سرور ارجمند حاج اقای همتیان مکتوب و شخصی انتقال دادم و دو جلسه در همین رابطه گفت و گو کردیم) از باب مزاح، مسئولین پذیرش دو مدرسه هم پیام دادند و پرسیدند حالا کدوم مدرسه پیشنهاد میکنی! گفتم سوال شما دیگه قطعا برای اینه همین امشب بیایید و برم داخل گونی! وگرنه برای شما چه فرقی میکنه منتظر چه پاسخی هستید انصافا🤣😜
دوران بگم بگم تموم شده ولی حالا اسم از مدارس هم ببریم خیالتون راحت بشه؟!!😂😅
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدام مدرسه علمیه‌ی قم؟!/مقطع دیپلم/ملاک ها https://eitaa.com/parakande_del
حاج اقای شفیعی زنگ زدند تذکر دادند بند اول این پیام در ذهن برخی مخاطبانِ مقدمات که آشنایی با فضا ندارند، ممکن است تلقی نادرستی از مدیریت و نوع مواجهه مدرسه مشکات با منتقدین ایجاد کند در حالی که حالا اگر ناراحتی و برخورد تندی هم بوده میتوان موردی و شخصی قضاوت کرد و نسبتی با کادر مدرسه و فضای مدرسه ندارد. لذا تقوای طلبگی ایجاب میکند اینگونه جدلی شلوغ نشود‌. ما بعد از اشکال روشی در دایره بحث مبنایی ادامه دهیم. خدا از این رفیق ها نصیبتان کند! بیشتر تعریف کنم خودش هم اذیت میشود ولی با رفیق اینجوری زندگیتان را سر کنید تا با بعضی تذکرات بوی گند نفستان مهار شود!