من که با بی ادبی تمام جلسه خودمو رفتم😅 اما مثل همیشه این سه تا #رفیق تحملم میکنند. پختگی میلاد، ساختارمندی علی و فهم متوازن مجتبی از محتوا و اجرا به مراتب بیشتر شده و عقب موندهی جمع منم مث اینکه🤪
#انرژی_پلاسهای_زندگی!
#مباحثات_تربیت_نخبگانی_دانش_آموزی
کنکوری های بی خوابِ تا صبح استرسکِش، ما را در غم خود شریک بدانید😅
عوضش فردا شب بعد مدت ها با خیال راحت میخوابید!
هدایت شده از مصنف | ابوالفضل جهانبخشی
#نجف_نوشت
#عید_قربان1444
.
مولا امیرالمؤمنین فرمود:« لاَ تَزِيدُنِي كَثْرَهُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّهً وَ لاَ تَفَرَّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَهً وَ لَوْ أَسْلَمَنِي النَّاسُ جَمِيعاً لَمْ أَكُنْ مُتَضَرِّعاً»
" كثرت مردم در پيرامونم عزّتي به من نيفزايد و پراكنده شدنشان ترس و وحشتی به من اضافه نكند و اگر همه مردم از من دست بردارند، نالان نشوم. "
فروید و یونگ و سایر روانشناسان را بگویید همه مغزهایشان را روی هم بگذارند و چنین شخصیتی را تحلیل کنند.
نتیجه را خودْ می گویم: حیرت! و سپس تغییر یافته ها و بهتر بگویم: تغییر بافته ها.
علی، شناخته ترین انسان ناشناخته ای که می تواند بسیاری از معادلات را تغییر بدهد.
ای جاهلانِ از انسان، ای بی خبران از لایه های آدم! روان و شخصیت چه انسان های فرومایه را کاویدید که به قواعدی رسیدید و در نهایت حکم کردید که الإنسان چنین و چنان؟!
آن قواعد را علی نقض می کند.
کدام مشت نمونه خروار به شما چنین نظریه ای را خروجی داده که انسان کامل چنین است و چنان؟!
علی، همه شان را منسوخ می کند.
علی بی نظیر ترین شخصیت نوع انسان است چه رسد به انسان های تاریخ.
جانتان را فدایش کنید تا قیمت بگیرید.
قربانی اش شوید تا خدا قبولتان کند.
ْ
@mosannef
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴سخنی با آیتالله محقق داماد: درباره درست یا غلط بودن پسوند اسلامی برای علوم انسانی
🖊احمدحسین شریفی
جناب استاد آیتالله مصطفی محققداماد، ریاست محترم گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۲ در مصاحبهای که در سایت انتخاب منتشر شده است میگوید:
«معتقدم رشتههای مختلف علوم انسانی اکثراً جزو علوم به معنای خاص یا Science است. روانشناسی علم است؛ جامعهشناسی علم است و روش علمی میخواهد. علم نه مسلمان است و نه کافر. شیمی نه مسلمان است و نه کافر. مثلاً اینکه فرمول شیمیایی آب از ترکیب H۲O حاصل میشود، ... نه مسلمان است و نه کافر! این علم است و ربطی به اسلام و کفر ندارد.
به هرحال من چندان موافق اسلامی شدن علوم انسانی نیستم؛ چرا؟ چون علم از مقوله هستی است و دین از مقوله بایستی است. هستی و بایستی دو مقوله متفاوت هستند. ...» (https://www.entekhab.ir/fa/news/731445 )
⭕️بیان چند ملاحظه
میدانم که جناب استاد به صورت استطرادی به این بحث ورود کردهاند و طبیعتاً فرصت لازم برای تشریح دقیق ابعاد مختلف دیدگاه خود نداشتهاند. به همین دلیل از همینجا از ایشان دعوت میکنم به هر گونه و در هر مکان و زمانی که صلاح میدانند، دیدگاه خود را به صورت تفصیلی و دقیق عرضه کنند تا بتواند باب گفتگوی عالمانهتری را فراهم کند.
علاقهای که حضرت استاد به گفتگو و بحث علمی دارند این جسارت را به این بنده میدهد که به عنوان دبیر مجمع عالی علوم انسانی اسلامی از ایشان دعوت کنم تا با حضور مدافعان ایده علوم انسانی اسلامی، به عنوان یکی از پیشنشستهای هفتمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی در هر زمان یا مکانی که خود ایشان صلاح میدانند برای گفتگو در این باب، در محضر ایشان باشیم.
🔻در عین حال، ناظر به همین عباراتی که منتشر شده است، چند ملاحظه کوتاه را بیان میکنم:
اولاً، «علوم انسانی» تماماً از مقوله «هستی» نیستند؛ بخش عمدهای از آنها از مقوله «بایستی» است.
ثانیاً، «دین» نیز تماماً از مقوله «بایستی» نیست؛ بسیاری از گزارههای دینی از مقوله «هستی»اند. اکثر قریب به اتفاق آیات مربوط به معرفت، جهان، خدا و انسان از مقوله هستیاند و نه بایستی.
ثالثاً، «بایدها» ریشه در «هستها» دارند: از نگاه اسلام و بر اساس حکمت عملی شیعی، «بایدهای اسلامی» ریشه در «هستها» دارند و بلکه بیانی دیگر از «هستها»یند. مگر نه اینکه «الاحکام الشرعیة تابع للمصالح و المفاسد الواقعیة»
رابعاً، «هستی» غیر از «فهم هستی» است: درست است که واقعیت و هستی در مقام ثبوت، مسلمان و غیرمسلمان ندارد، اما «تلقی از واقعیت» چطور؟ «فهم واقعیت» چطور؟ «نوع نگاه به واقعیت» چطور؟ آیا اینها هم مسلمان و غیر مسلمان ندارد؟ یعنی آیا تلقی فلسفه اسلامی و به طور کلی اسلام، از «هستی»، با تلقی فلسفه اومانیستی از هستی تفاوتی ندارد؟ آیا «فهم توحیدی» از الوهیت با «فهم تثلیثی» از آن تفاوتی ندارد؟
خامساً، علوم انسانی غیر از علوم طبیعیاند: علوم انسانی را در صورتی میتوان در زمره شیمی و فیزیک به شمار آورد که موضوع، مسائل، غایات و روشهای آنها یکسان باشد. در حالی که «موضوع علوم انسانی» متفاوت با «موضوع علوم طبیعی» است و جالب است که خود جناب استاد محقق داماد در همین مصاحبه به این مسأله اشاره میکند! و اگر «تمایز موضوعی» را پذیرفتید چارهای ندارید جز آنکه «تمایز روشی» را نیز بپذیرید، زیرا «روش زاییده و مولود موضوع» است؛ و نه امری قراردادی و تحمیلی بر موضوع.
#علوم_انسانی_اسلامی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
پراکنده_دل!
🔴سخنی با آیتالله محقق داماد: درباره درست یا غلط بودن پسوند اسلامی برای علوم انسانی 🖊احمدحسین شریفی
به مناسبت بحث اخیری که در باب اسلامی سازی علوم انسانی مجددا شکل گرفته، سایر یادداشت های استاد احمدحسین شریفی را هم در کانالشان بخوانید
نکته اینجاست که این نزاع هر چند صباحی تکرار میشود و این مقدمات، صرفا در مقام آشنایی با بحث و نیازمند تحقیقات و تاملات و تقریرات مفصل توسط دانش پژوهان جوان است.
نایب الزیارتون بودم محضر آقا
دوتا نکته ای که به نظرم راهبرد تاسیسی بودند و محل مباحثه و چه بسا به مذاق برخی اساتید خوش نیاد:
۱. تبدیل عرصه تبلیغ به اولویت اول حوزه های علمیه (حالا با نکات ارزشمندی که در تکمله فرمودند از جمله شناخت مخاطب، رویکرد تبلیغ تهاجمی و شناخت صحنه، فهم موازنه و مبارزه تمدنی و...)
۲. تشکیل کانون های حوزوی و تبلیغی در شاخه های مختلف با تاکید به محتوای به روز
حس میکنم این زاویه دید و تاکید آقا به تبلیغ، حتی برای مسئولین حوزه جا افتاده نیست و وظیفه گروه ها و بسترهای موجود و موفق تبلیغی مثل طرح امین مدارس و... رو دوچندان میکنه خصوصا که آقا مجددا به اعزام مبلغ دانش آموزی و دانشجویی تاکید کردند!
عنوان کانون های حوزوی هم با سه تا رسالتی که براش معین کردند قطعا یک عنوان و مدل جدید و بدیع در قالب های مجموعه ای و تیم داریه.. امیدارم ذبح نشه و به همون ساختارهای فشل گذشته نسبت داده نشه!
چندتا چیز هم به همه خیلی چسبید
یعنی یه جوری بود توی اون موقعیت لذتبخش بود
اول خاطره اقا
توفضای علاقهشون به طلاب و درس و بحث قم
که فرمودند رفتم خدمت امام اواخر دوره اول ریاست جهوری گفتم دیگه میخوام برم قم (یعنی برای درس و مستقر شدن) امام گفتند منم همینطور اتفاقا، ولی نمیشه😅
دوم خطاب اقا به طلاب
" مسئولان دلی و قلبی دین "
سوم
روضه حاجی شحیطاط که انصافا کم نذاشت یه روضه مفصل آخوندی جلوی آقا که دل ها رو آماده کرد برای شنیدن بیانات😄
هدایت شده از بر پا
سیلی به اسلام
سخنان رهبری همیشه پر نکته و مهم است اما گاهی به جز حکیمانه بودن، میخکوب کننده و حیرت آور است، شبیه سیلی است که به یک انسان خواب آلود در سرما میزنند تا نمیرد. این بار سخنان ایشان با حوزه علمیه، یکی از همین موارد بود. نهیبی که بر سر حوزه های علمیه زده شد، جدی بود. متفاوت بود. پر از درد بود. هشدار درباره «سیلی خوردن اسلام» و نقش حوزه در این ماجرا نکته ای نبود که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. او درباره تبلیغ به عنوان یکی از شوون جدی حوزه های علمیه به صراحت نالید که من «نگرانم». مساله را برای همه طلاب و حوزویان و علما و مراجع و نهادها و مسوولین حوزوی آشکارتر نمود و گفت تبلیغ در راس امور است. این یک سخن مهم و حیاتی بود.
باز عده ای سرشان را در لاک درس و بحث و هیات علمی و مدارج حوزوی و درسهای متداول روزانه شان فرو نکنند و خود را به نشنیدن نزنند و جملات او را تحریف نکنند و نگویند همین کارهایی که میکنیم خوب است.
حوزه باید بیدار شود. حوزه باید نطقش باز شود. حوزه بسیار جلو تر و ارتقا یافته تر از پیش از انقلاب است لکن بسیار عقبتر و جامانده تر از نیازهای امروز کشور.
در ماجرای اغتشاشات و حمله همه جانبه رسانه ای و فرهنگی دشمن سکوت علما و حوزویان و یا بیان سخنان دو پهلو و پر لکنت ، آزار دهنده بود. مساله های ذهن جوانان زیاد شده و تلاش ما عمامه به سر ها چند برابر نشده و باید نگران بود. نگران لعنتی بود که زمین و آسمان به عالمی میدهد که در هنگامه نیاز فکری جامعه، سکوت میکند.
راه چاره چیست؟ اولا باید باورهای خود را مرور کنیم. هویت طلبگی به پیشقراولی امت و امامت او است. همه امور دیگر شوون و لوازم همین هویت است. پس هر زمان نقشی اجتماعی پر رنگ تر میشود
ثانیا باید عموم طلاب و حوزویان «سبک زندگی» خود را بر این اساس ویرایش کنند. اگر در طول سال چند دهه خاص به تبلیغ اختصاص میدادند، اکنون باید برنامه ثابت روزانه برای تبلیغ در زندگی خود قرار دهند. همه طلاب کوچک و بزرگ.
ثالثا باید ارتباطات اجتماعی و فامیلی و خانوادگی خود را بر این اساس تشدید کنند و ارتباطات جدید اجتماعی ایجاد کنند.
رابعا باید حوزه های علمیه کاری کنند که همه مردم مبلغ شوند. جهاد تبیین یک جهاد همگانی است. حوزه باید این جهاد همگانی را حقیقتا فراگیر کند. هر کسی در این روزگار باید آنچه میداند و میفهمد در این جنگ شناختی مقابل دشمن بیان کند. روشنگری میتواند خطورات و وساوس را نابود کند.
خامسا نیاز به شناخت و اندیشه و زاویه نگاهی متفاوت و طلبگی به امور داریم. بدون زاویه نگاه درست قدرت تحلیل درست نخواهیم داشت، قدرت تهاجم به بنیادهای اندیشه غرب نخواهیم داشت. پس باید اندیشه متناسب با ماموریت جدید را بدست آورد. اگر جامعه محتاج «امید ایمانی» است معلوم است که زاویه نگاه عمیق و راهبردی توحیدی ضروری است. ویژگی فضای رسانه ای جدید، سطحی شدن و خالی شدن از پشتوانه های فکر و اندیشه است. باید صحنه از اندیشه های عمیق و راهبردی پر شود تا زاویه نگاه عمومی ارتقا یابد و قدرت تحلیل رشد کرده و فضا مملو از تبیین و بیان و نور شود.
حوزه باید در مستوای اندیشه رهبری جامعه وارد شود. اگر اسلام سیلی بخورد و از کبائر قدم به قدم قبح زدایی شود، شبیه علمای دوران سیدالشهدا متهم خواهیم بود. وقت برخاستن است. برخاستن همه خصوصا اهل علم....
سرمقاله همشهری
@ali_mahdiyan
.
امروز سالگرد مردی بود که در اعماق نگاهش خدا مشهود است!
رمز نفوذ او در قلب ها، ایستادگیش در برابر ملامتها و استقرارش در انتقال حرف ها همین است.
" او خدا دارد "
ع.ص مردیست که نمیتوان در لابلای کلمات و در پستوی خاک گرفته مفاهیم، زندانیش نمود! تنها کسانی با او انس میگیرند که با رشد او رشد کنند، با صراطش در جلوه ای از صراط هدایت وارد شوند، با حرکتش به حرکت درآیند و با مسئولیت و سازندگی او طعم "کلکم راع و کلکم مسئول" بچشند و پیرامون خود را بسازند!
ما با او فاصله داریم چون با خدایش نسبتی نداریم! اگر با او زندگی نکنید به وادی امنش نخواهید رسید! باکی و الزامی نیست ولی شما را به بلوغ قلمش سوگند که آنچه درنمییابید انکار نکنید و به دیوار نکوبید!
علی صفایی حائری فناء فی اللهگونه، زندگی هایی ساخته و مرمت کرده که ما در خیال خود نیز رسم نمیکنیم!
روحش شاد و مسیر جانفدایش مستدام
https://eitaa.com/parakande_del
این روزها متقاضیان حوزه و حتی برخی طلاب مشغول سطح، در خصوص حوزه علمیه مشکات قم سوالات متعددی از حقیر میپرسند و حتی در مواردی در دوگانه تغییر مدرسهشان به سمت این حوزهی مبارکه قرار دارند. اخیرا نکاتی را به یکی از سروران و اساتید معظم مدرسه انتقال دادم که شاید بیان مجدد آن سوالات بی فایده نباشد:
۱. حوزه علمیه مشکات قم با یک برنامه ریزی خلاقانه و ارائهی منسجم خلاف فضای موجود تبلیغاتی و بعضا معرفی ناقص سایر مدارس علمیه، توانسته تعداد زیادی از جوانان حوزوی و دانش اموزان مستعد را جذب کرده و نظر ایشان را به برنامه های تحولی خود جلب کند. این همت و نوآوری در جذب، جدا جای تقدیر و تبریک دارد و قطعا به سود فضای حوزه و پذیرش و دعدغه های نخبگانی خواهد بود.
۲. قاعده کلی مثل همیشه این است که نمیتوان همه افراد را به سویی کشاند یا توصیهی واحدی برایشان داشت و نظر ثابتی برای همه به اشتراک گذاشت. ورود به این حوزهی نوپدید هم برای عده خاصی با روحیات و اقتضائاتی که در این مقال نگنجد (و قابل مباحثه است)، توصیه میشود. کما اینکه دونفر از دانش آموزان مرتبط با ما نیز ان شاءالله امسال در این مدرسه تحصیل خواهند کرد.
۳. ایجاد تحول در حوزه هر چقدر هم ضروری و فوری باشد نیازمند یک دوراندیشی و واقعبینی منطبق با آثار تراث و سلف حوزه و با تاکید بر فقه جواهری امکان پذیر است. تقریرهای سلیقه ای از مقولهی تحول شاید با یک ساده انگاری و جزیی نگری در هر صورت یک گام رو به جلو باشد اما در یک نقشهی کلان تر موجب زخمی شدن و ذبح این دغدغهی مبارک و اساسی و در نتیجه ابتذال و گوشهی رینگ قرار گرفتن همه انقلابیون و مجاهدان عرصه تحول در حوزه های علمیه خواهد شد.
۴. برخی تاکیدها و توجهات به کتب سنتی خصوصا در زمینه ادبیات عرب به معنی صِرف حضور این کتب در برنامه آموزشی نیست! بلکه باید در سیر آموزشی ما و در میان دروس مختلف این تاکید و التفات، مشخص و هویدا باشد.
یا مثل مدارس مطرح و معتمد و پیشنهادی ما اعتقاد جدی به دروسی مثل سیوطی و مغنی وجود دارد یا مثل برخی مدارسِ به ظاهر تحول خواه چنین اهتمامی وجود ندارد! جمع این دو نگاه (چه بسا العیاذ بالله به دلایل غیرعلمی) یک شترگاوپلنگی میسازد که مشخص نیست بعد از یکی دو سال به کدام سو غلبه پیدا کرده و میل خواهد کرد! پس انتخاب به مراتب سخت تر میشود و باید با دقت بیشتری فحص کرد و تصمیم گرفت.
۵. در یک مجموعه آموزشی نباید انتظار ما تربیت طلابی باشد که تنها در پارادایم تصورات خودمان میگنجند و فقط به درد سطوح عالی و چشم انداز و افق گفتمانی و مهارت های مدنظر خودمان میخورند! بلکه باید فقیه جامعی تربیت کرد که در ساختار موجود حوزه تنفس علمی کند و سخن قابل فهم برای همگان داشته باشد. در حال حاضر پیش بینی و برداشت حقیر از مدرسه مشکات این است که تا خروجی های مدرسه بعد از ۶ سال در مقام ارزیابی قرار نگیرند و این مدرسه آزمونش را برای تداوم حضور در ساختار موجود حوزه پس ندهد، ظرفیت این همه تعریف و تمجید برای همهی متقاضیان جدیدالورود را ندارد!
https://eitaa.com/parakande_del
پراکنده_دل!
این روزها متقاضیان حوزه و حتی برخی طلاب مشغول سطح، در خصوص حوزه علمیه مشکات قم سوالات متعددی از حقیر
آشنایی حقیر با عمده اساتید و مدیران مدرسه مشکات که توفیق آشنایی و شاگردی ایشان را دارم این گمان را ایجاد کرده بود که عزیزانم نه تنها از متن استقبال کرده بلکه به مباحثات علمی و گفت و گوهای تخصصی دعوت کنند و از محضرشان بیش از پیش استفاده کنم اما حالا که به همان سبک تخطئه همیشگی و رایج، به خدا و پیغمبر حواله شده ام مجدد صریح تر عرض کنم که یادداشت پیشین در مقام رد و تضعیف مدرسه کریمه نبود بلکه اشکال طلبگی کوچکی بود که پس از کسب اطلاع دقیق و آشنایی با برنامه های آن مدرسه به ذهنم میرسید و چندی پیش به یکی از اساتید انتقال دادم و البته پاسخ معمول حقیر به متقاضیان جدید الورود است.
بماند که پاسخ های شنیده شده، اشکالات بیان شده را تشدید و نگرانیم را بیشتر کرد!!
اما عده ای از دانش آموزان ورودی و والدین گرامی سوال بعدی را مطرح کردند که کدام مدرسه را پیشنهاد میکنید؟!
حتی استنکاف حقیر از نام بردن مدرسه مشخص در مصاحبه ها، دوره های پیش طراحی شده برخی مدارس و دوره میثاق طلبگی نمیتواند این ذهن درگیر متقاضیان و سوالات بیشمار آن ها در انتخاب مدارس را پنهان کند.
بخشی از این فضا کاملا طبیعی به نظر میرسد که هر ساله نیز تکرار شده و اتفاقا خودش برای این طلاب جدید رشد دهنده و مبارک خواهد بود منتها یکی دو سال اخیر این سرگشتگی ابتدایی با شیب بیشتری حس شده و با کمال تاسف از موقف های جدی پشیمانی دانش آموزان به ویژه نخبگان متقاضی محسوب میشود که آسیب شناسی و تامل فوری مرکز مدیریت را میطلبد! (کما اینکه ابتدای سال به سرور ارجمند حاج اقای همتیان مکتوب و شخصی انتقال دادم و دو جلسه در همین رابطه گفت و گو کردیم)
از باب مزاح، مسئولین پذیرش دو مدرسه هم پیام دادند و پرسیدند حالا کدوم مدرسه پیشنهاد میکنی! گفتم سوال شما دیگه قطعا برای اینه همین امشب بیایید و برم داخل گونی! وگرنه برای شما چه فرقی میکنه منتظر چه پاسخی هستید انصافا🤣😜
5.1M
کدام مدرسه علمیهی قم؟!/مقطع دیپلم/ملاک ها
https://eitaa.com/parakande_del
پراکنده_دل!
آشنایی حقیر با عمده اساتید و مدیران مدرسه مشکات که توفیق آشنایی و شاگردی ایشان را دارم این گمان را ا
حاج اقای شفیعی زنگ زدند تذکر دادند بند اول این پیام در ذهن برخی مخاطبانِ مقدمات که آشنایی با فضا ندارند، ممکن است تلقی نادرستی از مدیریت و نوع مواجهه مدرسه مشکات با منتقدین ایجاد کند در حالی که حالا اگر ناراحتی و برخورد تندی هم بوده میتوان موردی و شخصی قضاوت کرد و نسبتی با کادر مدرسه و فضای مدرسه ندارد.
لذا تقوای طلبگی ایجاب میکند اینگونه جدلی شلوغ نشود. ما بعد از اشکال روشی در دایره بحث مبنایی ادامه دهیم.
خدا از این رفیق ها نصیبتان کند!
بیشتر تعریف کنم خودش هم اذیت میشود ولی با رفیق اینجوری زندگیتان را سر کنید تا با بعضی تذکرات بوی گند نفستان مهار شود!
پراکنده_دل!
کدام مدرسه علمیهی قم؟!/مقطع دیپلم/ملاک ها https://eitaa.com/parakande_del
بعضی درددل های یک سری دانش آموزان از دیروز که حتی توفیق آشنایی با آن ها را نداشته ام تاسف بار و نگران کننده است. البته که نشان دهنده استقامت این متقاضیان سربازخانه حضرت ولی امر ارواحنا فداه و نویدبخش ورود جوانان خوش فهم و خوش استعداد به حوزه های علمیه است. اما رفقایم توجه داشته باشند پیشنهاد مشخص درباره مدرسه علمیهی منتخب در وهله اول باید در همین سطح ابتدایی و بدون موشکافی دقیق و همه جانبه درباره همه ارکان و سیاست های مدرسه باشد چون قضاوت های شما درباره مدرسه (کما اینکه در دانشگاه های گزینشی هم اینچنین است) با یک جلسه مصاحبه کامل نیست. به چندنفر گفتم: تیم مصاحبه کننده به هیچ عنوان نمونه و الگوی مناسبی برای فهم سیاست های آموزشی و تربیتی مدرسه نیست! حق دارید ولی لطفا در ذهنتان تطبیق نکنید که وقتی از الان اینگونه برخورد میکنند لابد داخل مدرسه ده برابر از این روحیات دارند!! با قاطعیت و عن اطلاع عرض میکنم اینگونه نیست. مدرسه را از روی مصاحبه و تک برخوردها نشناسید!
چون چند نفر از مسئولین پذیرش مدارس مختلف عضو کانال هستند با صراحت بگویم:
الله الله به پرهیز از برچسب زدن به این بچه ها! چه چیزهایی که این بچه ها نمیگویند که اگر یک درصدش هم صحیح باشد در کل طلبگی و آینده اش اثر گذاشته اید! تو مغروری تو پنهان کاری تو اطاعت پذیری نداری تو دو روز دیگر پشیمان میشوی تو مثل دخترها جزئی نگری.. آن هم از زبان سرورانی که هیچ تحصیل دقیقی در علوم روانشناختی یا تربیتی نداشته اند یا هیچ تجربه مداومی در تبلیغ دانش اموزی جز چندجلسه منبر هیئت های دانش آموزی از آنها سراغ نداریم! حفظ کرامت و عزت نفس دانش آموزی که قصد حوزه کرده ولو به درد این فضا هم نخورد بدیهی ترین و ضروری ترین اصل ممکن در برخوردهای شماست!
ملاک های واحدی برای ارزیابی بگذارید که هر بار یک کلام از شما شنیده نشود و اینگونه به تمسخر دست به دست نشود و آبروی مدرسه نرود!
بچه ها از روی هوا ماندن و عدم اعلام نتیجه قطعی مینالند! تو را به خدا سرگردان و بلاتکلیف وعده وعید ندهید به دیگران حواله ندهید اگر به مذاقتان خوش نیامده تمام کنید اگر هم پسندیدید بعد از تایید، تربیتش کنید!
از اعضای تیم پذیرش یکی از بهترین مدارس قم به بعضی بچه ها گفته بودند مدرسه ما توان مدیریت و تامین و کنترل نخبگانی مثل شما را ندارد ما با بچه های بی سر و صدا تر کار میکنیم!!! سلمنا؛ هیچ اشکالی ندارد! فقط دیگر این همه ادعا نداشته باشید و در بوق وکرنا نکنید. اگر هم نظر شخصی شماست مدرسه را به کسانی بسپارید که توان مدیریت و کنترل نخبگان را دارند! اگر هم صرفا برای رد این متقاضی بوده، بدترین بهانه و بیان ممکن بوده که باز بی کفایتی شما را میرساند!
به دانش آموزان میگویم توکل کنند و توسل داشته باشند و درگیر کوتاهی ها و ضعف های شخصی و اشکالات زبانی و رفتاری امثال من نشوند. با توجه به سبقه روشن، برنامه آموزشی و مکمل های شخصی و تیمی خودتان وارد مدارس شوید.
طرف حساب شما و آرامش طلبگیتان همان کسی است که در دوره میثاق طلبگی با او پیمان بستید.
برای گروه های دانش آموزی سال دوازدهمی که کنکور را پشت سر گذاشته و منتظر اعلام نتایج جهت حضور در دانشگاه ها هستند دورهی یک ماهه ای طراحی شد با سه برنامه مشخص:
کتابخوانی - بازی های آنلاین - معرفی رشته ها و مشاغل نوین در تهران
دهه اول محرم با محوریت کتاب "نامیرا" دوره رو شروع کردیم.
اگر کسی از متقاضیان ورود به فضای دانشگاه خواست به ما ملحق بشه 👇:
- دانش آموزان دوازدهمی قرارگاهی و انجمنی به آقامحمدمهدی رهنما دانش آموز بوشهریمون پیام بدن تا به گروه اضافه بشن
- دانش آموزان غیرانجمنی به آقاسیدعلیرضا موسوی برزکی دانش آموز قمیمون پیام بدن تا روند اتصالشون به برنامه ها آروم آروم شکل بگیره
ان شاءالله بعد دهه اول به سبک هرسال چند جلسه نیم روزه در تهران و در چند محیط موفق آموزشی و شغلی و استارتاپی خواهیم داشت..
ایستگاه قطار که نشسته بودم جوانی با همسرش جلو آمد خیلی گرم سلام و احوالپرسی کرد. در صف ورود به قطار زاهدان باز هم احوالی پرسید؛ در ذهنم خیلی آشنا بود ولی هر چه فکر کردم دقیق منتقل نمیشدم. برای نماز که مجدد ابراز لطفی کرد گفتم شرمنده ام کجا شما را دیده ام؟! گفت حاج آقا من دانش آموز شما بودم قرارگاه ملی سال ۹۶ از سیستان.. فامیلی اش را که گفت کامل یادم آمد مجتبی میر از بچه های شلوغ و پرانرژی سیستان بود. نمیدانم حافظه من ضعیف شده یا اینها خیلی بزرگ شدهاند و تغییر کردهاند.
شیرینی پیگیری و لطف یهویی این دانشآموزانِسابق و این مردهای امروز خیلی به آدم میچسبد. دیگر آرام آرام به نقطه ای رسیدهام که فارغ التحصیل های اول قرارگاه ها و مدارس در جای جای نقاط کشور به یک پختگی و ثمره اولیه ای رسیده اند و نوبت آنهاست که ما را تحویل بگیرند و ما از موفقیتشان کیف کنیم.
روضه ورودیه، روضه احسان حسین علیه السلام به همه جهانیان است! شرف کربلا پیش از استقرار حسین و پس از استقرار حسین به لحظات هویت بخشیدن حسین به بستر شهادت خودش، یارانش و اهل بیتش گره خورده است!
زمین کربلا مرحمتی حسین به دوستدارانش
آرامش کربلا مرحمتی حسین به زائرانش
فضیلت کربلا مرحمتی حسین به دلدادگانش
و حسین مرحمتی خدا به بندگانش تا ابدالدهر...
روضه امشب آغاز جلوهی رحم حسین برای گریستن بر بی رحمی هاییست که بر خون خدا روا داشتند
اگر امشب چشمانت به مقام گریستن مشرف نشد دوطرف سکه رحمانیت و شقاوت را به درستی درک نمیکنی!
روضه ورودیه را دست کم نگیرید!
https://eitaa.com/parakande_del
امروز هر جا میان مردم محلی زاهدان و از غروب بین مردم زابل نشستم با یک بغض و صداقتی بی مقدمه دست و پا شکسته فارسی میگفتند: حاجی آقا به خدا ما اونطور که شما علیه ما میگید و فکر میکنید نیستیم ما با شیعه وصلت داریم سال ها همه کنار هم زندگی کرده ایم مملکت مان رهبرمان ناموس ماست
من با تعجب میگفتم چه کسی گفته ما علیه شما حرف میزنیم و راجع به شما بد فکر میکنیم؟ مگر غیر از این باید باشد یا شما را تازه شناخته ایم؟!
مرا به زور میهمان میکنند و به همدیگر معرفی میکنند روضه خوان امام حسین است. یکی با یک ترسی پرسید هنوز هم از دست ما چیزی میخورید؟!
خدا لعنت کند آن سنی امریکایی و شیعه انگلیسی را که اینچنین برای مردم سیستان مخاطره ایجاد کرده و این سوالات را در ذهنشان جا داده! خدا لعنت کند کسانی را که نمیگذارند راهبرد وحدت در میان ما معنا پیدا کند! چه خوراک رسانه ای در این ایام به این مردم شریف داده اند که اینطور دل شکسته شدهاند
عموما اصرار میکنند فیلم بگیرم و از اوضاع بدشان از بی آبی و خاک و گرما و بی شغلی بگویم و پخش کنم بلکه یکی به دادشان برسد.
بخشی از دردهای این مردم با دردودل و دیدن مسئولین التیام می یابد کسانی که حضور مسئولین را پوپولیستی میدانند و ثمره اش را نمی فهمند یک روز با این ها سر کنند! مسیر "تاسوکی" را با مردم دو دور بروند و بیایند!
امشب در میان حال و هوای دختر سه ساله، هم نوای مدافعان حرم زینبی، ویژه از سیدالشهدای مدافعان حریم ولایت حاج قاسم یاد کنید. رزق اشک های امشب را پیوند بزنید به مظلومیت های حاج قاسم تا به همهمان نگاه ویژه کنند.
دختربچه های شهدای مدافع حرم بعد از پدر، چشم به حاج قاسم میدوختند تا گرمای محبت بابا بچشند! امشب به یاد اباعبدالله بغض دو پدر دارند.
به رفقا هم عرض کردم امشب برای مردم از حقیقی ترین قهرمان معاصر بگویید تا مردم باور کنند قهرمان هایی که اینچنین در تاریخ ماندگار میشوند بی دلیل انقدر زنده و جاودانه در قلب ها جای ندارند
باد زابل دوبار عمامه پرانی کرده😅
باید دودستی محکم بچسبم به عمامه تا نبرتش😊
دما ۴۱ همراه با طوفان گرد و خاک!
خطبه های قاطع امام جمعه زابل در انتقاد به رییس جمهور و هیئت دولت هم غافلگیرکننده بود هم امیدوار کننده. جای تقدیر دارد و شکرگزاری. یکی دو پیشنهاد عملیاتی کف میدانی هم دادند که لازمه اش حضور مجدد رییس جمهور و هیئت دولت در این بی آبی و بی هوایی و بیماری های تنفسیست.
خطبه دوم به طور کامل به انتقادات و دغدغه های مردم سیستان گذشت در سه بخش خطاب به رییس دولت، رییس مجلس و رییس قوه قضائیه. صریح و به جا و مودبانه