eitaa logo
پارادایم
104 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.4هزار ویدیو
15 فایل
🔹اهداف کانال پارادایم : ➖ترویج تمدن اسلامی / تشیع ➖نشر دستاوردهای انقلاب اسلامی با محوریت ولایت مطلقه فقیه ➖نقد و به چالش کشیدن سلطه حاکم بر جهان ➖نشر واقعیات تمدن غرب ➖نقدعملکرد مدیران باحفظ حرمت ها ➖ انتشار اخبار و اطلاعات روز در ابعاد مختلف
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی) ✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم (١) 1⃣ تصویری که تاریخ‌نگاری رسمی غرب از علل پیدایش به دست می‌دهد، و آن‌را ثمرهٔ یک فرایند طولانی و معرفی می‌کند، مخدوش و اغراق‌آمیز است. این تنها یک هویّت واحد، متداوم و همبستهٔ فرهنگی-تاریخی است برای قاره اروپا؛ هویّت و تاریخ پیوسته‌ای که اروپا فاقد آن بود! 2⃣ یک نمونه از این بازسازی غیرواقع‌گرایانهٔ گذشته را در می‌توان دید. فردریک کاپلستون در اعتراض به حذف دوران طولانی از تاریخ اندیشه غرب می‌نویسد: ✍️ دانشجویان فلسفه اروپایی باید از ارسطو، متوفی ٣٢٢ پیش از میلاد، به فرانسیس بیکن و دکارت، که به ترتیب در سال‌های ١۵۶١ و ١۵٩۶ درگذشتند، بپرند!! 3⃣ تبدیل به مبداء تحول جدید قاره اروپا از این‌گونه دستکاری‌های غیرواقعی است. ترجمهٔ متون یونان و روم باستان، که به (رنسانس) فرهنگ فوق شهرت یافته، در زمان خود فاقد آن جایگاه تاریخی بود که بدان نسبت داده می‌شود. 4⃣ این جعلی است که “تاریخ‌نگاری علمی” سدهٔ نوزدهم اروپا بدان دست زد و را باب کرد. https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی) ✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم 💥 با تأکید بر نقش لورنتسو مدیچی (٣) 1⃣ گروهی از نویسندگان را پیرامون خود گرد آورد و به خرید نسخ خطی یونانی-رومی، که در صومعه‌های مسیحی وجود داشت، پرداخت و کتابخانه‌ای تدارک دید شامل ١٠٩٣ جلد کتاب که ۴۶٠ جلد آن به زبان یونانی بود. این کتابخانه پشتوانهٔ فکری به‌شمار می‌رود. 2⃣ نویسندگان دربار مدیچی حرکت خود را برای تدوین یک ضدکلیسایی براساس “ترجمهٔ” متون کهن یونانی-رومی آغاز کردند. این حرکت هرچند به‌ظاهر ترجمهٔ متون “آنتیک” بود، ولی بار فرهنگی متمایزی داشت و در واقع برداشت “آزاد” و “روز” منطبق با خواست‌ها و ایده‌آل‌های “مترجمین” بود. 3⃣ یونان و روم باستان، صرف‌نظر از انگیزه‌های سیاسی آن که حاکمیت را هدف گرفته بود، از نظر فرهنگی نوعی رویکرد نوستالژیک بود. این نوستالژی یونانی معطوف به ارسطو نبود؛ اروپا پیشتر از طریق متکلمین مسیحی ارسطو را شناخته بود. 4⃣ این یک رویکرد اخلاقی-ارزشی به و علیه مبادی فرهنگ کلیسایی بود که پایهٔ سلطهٔ پاپ انگاشته می‌شد؛ و لذا معطوف به حماسه‌سرایان و مورّخین یونانی بود که تصویری افسانه‌ای از گذشته به دست می‌دادند. 5⃣ کانون و نیز نبود. در این حاکم‌نشین کوچک ایتالیایی اشرافیتی حکومت داشت که از قِبَل تجارت بین‌المللی ثروت انبوهی انباشته و شهر خود را به “پایتخت مالی اروپا” بدل ساخته بود. https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی) ✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم (٢) 1⃣ به موجی اطلاق می‌شود که از اواخر سدهٔ ١۵ میلادی دربارهای کوچک اشرافیت تجاری جنوب ایتالیا را فراگرفت و زادگاه آن دربار ، حکمران ثروتمند فلورانس بود. 2⃣ ستیز و الیگارشی زرسالار فلورانس با جلوه‌ای از ستیز عام حکمرانان با حاکمیت بود که شاخص تاریخ سیاسی اروپا در تمامی سدهٔ ١۵ است. در تاریخ‌نگاری جدید غرب، این پدیده نام گرفته است، به‌معنای فرایند حذف اقتدار و نظارت کلیسا بر حکمرانان اروپا و انتقال تمامی قدرت به ایشان. 3⃣ این فرایندی است که از برخی جهات به تحولات سیاسی دنیای اسلام در دوران کاهش و حذف اقتدار و نظارت مرکزی خلافت عباسی بغداد شباهت دارد. از درون فرایند سکولاریزاسیون دوران جدیدی از فرمانروایان خودکامهٔ اروپا سر درآورد که سال‌های ١٨١۵-١۶۶٠ را در برمی‌گیرد. این دوران، در تاریخ‌نگاری جدید غرب با نام زیبای عصر متمایز می‌شود!! 4⃣ نمونه‌های برجستهٔ این حکمرانان “سکولار“، و در واقع ، دودمان‌های سلطنتی تودور و استوارت در انگلستان، فردریک کبیر پادشاه پروس و لویی چهاردهم پادشاه فرانسه است که کلام قصار او چنین در تاریخ به ثبت رسیده است: من دولتم! 5⃣ ستیز الیگارشی زرسالار و “سکولار” جنوب ایتالیا با پاپ و حاکمیت کلیسا ابعاد سیاسی و نظامی داشت و در بُعد فرهنگی به شکل رویکرد به ادبیات آنتیک و و برافراشتن آن در برابر تجلّی یافت. https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی) ✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم (۴) 1⃣ توسط این اداره می‌شد و برای انتخاب شورای این شهر ١٠٠هزار نفری تنها ٣٢٠٠ مرد حق رأی داشتند!! برای تودهٔ مردم فلورانس آزادی جز “آزادی فرمان‌بردن از اربابان” نبود! 2⃣ به‌گفتهٔ ویل دورانت، این “سخاوتمندی” مورّخین سدهٔ ١٩ بود که به فلورانس چنان درجه‌ای از اعطا کرد که این “بهشت توانگرسالار بویی از آن نبرده بود”. 3⃣ این مفهوم جاه‌طلبانه از “آزادی” در عهد به اوج رسید؛ حکمرانی “باشکوه” و بس ثروتمند که “با معشوقه‌ها کلنجار می‌رفت“، “پاپ می‌آفرید” و “به‌عنوان بزرگ‌ترین و اصیل‌ترین ایتالیایی عصر خود در سراسر اروپا مورد احترام بود”. 4⃣ ایتالیای عهد رنسانس کانون ، به موهوم‌ترین اَشکال آن بود. غالباً به یا “نگهبانان غیبی” اعتقاد داشتند. پودجو براتچولنی از چهره‌های برجستهٔ ، از عفریت‌هایی سخن می‌گفت که مانند سواران بی‌سر هجرت می‌کنند، یا از هیولاهای ریشویی که از دریاها برمی‌خاستند تا زنان زیبارو را بربایند. ماکیاولی به “امکان پُر بودن هوا از ارواح” اشاره می‌کرد و اعتقاد خود را به این امر که وقایع بزرگ با نشانه‌هایی از صور عجیب، پیشگویی، الهام و علایم آسمانی اعلام می‌شوند ابراز می‌داشت. مارسیلیو فی‌چینو، مترجم افلاطون، شرحی در دفاع از غیب‌گویی و طالع‌بینی و اعتقاد به اجنه نوشت. و بوکاتچو “به موهومات زمان خود از قبیل طالع‌بینی و پیشگویی به مدد خواب پای‌بند بود”. 5⃣ رویکرد یونانی-رومی سدهٔ ١۶ جنوب ایتالیا نه تنها مرحلهٔ جدیدی در اندیشهٔ عقلی نگشود، که به عکس دور جدیدی از شکوفایی بود. ✍️ استاد عبدالله شهبازی https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
♨️نظم نوین جهانی (شیطانی) ✡ طرح برپایی اسرائیل از عصر رنسانس (١) 1⃣ به گواهی تاریخ و مستندات منابع غربی، سردمداران و بانیان و معاریف و جنبش و نهضت به‌اصطلاح ، در اوج نوشتن کتب عقل‌گرایانهٔ خویش و تدوین اولین اعلامیهٔ حقوق شهروندی و برابری و برادری انسان‌ها، هیچ‌گاه نتوانستند اندیشه‌های خویش را پنهان نموده و ناگزیر در همان مکتوبات به‌اصطلاح آزادی‌خواهانه نیز بدان اشاره نمودند! 2⃣ این نه به دلیل شرایط و فضای جاری و مصالح روز بود بلکه اساساً خاستگاه تاریخی و ایدئولوژیک این حضرات از تفکر و اندیشه‌ای نشأت می‌گرفت که از دیرباز ماهیتاً و و ضدّ بشر نشان می‌داد. 3⃣ عضویت اغلب سرکردگان به‌اصطلاح علم‌گرا و خردگرای جنبش روشنگری در تشکیلات مخوف به‌خوبی وابستگی فکری و ایدئولوژیک آنها را نشان می‌داد. 4⃣ امثال اسحاق نیوتن و فرانسیس بیکن و ژان ژاک روسو و جان میلتون و لئوناردو داوینچی و… همگی عضو انجمن فراماسونری «آکادمی علوم طبیعی سلطنتی بریتانیا» بودند که بعداً به تغییر نام داد. 5⃣ طُرفه آن‌که اغلب این افراد ظاهراً خردورز و اندیشمند و علم‌گرا، به‌شدت نژادپرست و به قائل بوده و طرفدار برپایی (چند قرن پیش از اعلام موجودیت آن) به‌شمار می آمدند. https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی) ✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم /جدایی دین از سیاست(بخش اول) 1⃣ تصویری که تاریخ‌نگاری رسمی غرب از علل پیدایش به دست می‌دهد، و آن‌را ثمرهٔ یک فرایند طولانی و معرفی می‌کند، مخدوش و اغراق‌آمیز است. این تنها یک هویّت واحد، متداوم و همبستهٔ فرهنگی-تاریخی است برای قاره اروپا؛ هویّت و تاریخ پیوسته‌ای که اروپا فاقد آن بود! 2⃣ یک نمونه از این بازسازی غیرواقع‌گرایانهٔ گذشته را در می‌توان دید. فردریک کاپلستون در اعتراض به حذف دوران طولانی از تاریخ اندیشه غرب می‌نویسد: ✍️ دانشجویان فلسفه اروپایی باید از ارسطو، متوفی ٣٢٢ پیش از میلاد، به فرانسیس بیکن و دکارت، که به ترتیب در سال‌های ١۵۶١ و ١۵٩۶ درگذشتند، بپرند!! 3⃣ تبدیل به مبداء تحول جدید قاره اروپا از این‌گونه دستکاری‌های غیرواقعی است. ترجمهٔ متون یونان و روم باستان، که به (رنسانس) فرهنگ فوق شهرت یافته، در زمان خود فاقد آن جایگاه تاریخی بود که بدان نسبت داده می‌شود. 4⃣ این جعلی است که “تاریخ‌نگاری علمی” سدهٔ نوزدهم اروپا بدان دست زد و را باب کرد. https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی) ✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم/ جدایی دین از سیاست(بخش دوم) 1⃣ به موجی اطلاق می‌شود که از اواخر سدهٔ ١۵ میلادی دربارهای کوچک اشرافیت تجاری جنوب ایتالیا را فراگرفت و زادگاه آن دربار ، حکمران ثروتمند فلورانس بود. 2⃣ ستیز و الیگارشی زرسالار فلورانس با جلوه‌ای از ستیز عام حکمرانان با حاکمیت بود که شاخص تاریخ سیاسی اروپا در تمامی سدهٔ ١۵ است. در تاریخ‌نگاری جدید غرب، این پدیده نام گرفته است، به‌معنای فرایند حذف اقتدار و نظارت کلیسا بر حکمرانان اروپا و انتقال تمامی قدرت به ایشان. 3⃣ این فرایندی است که از برخی جهات به تحولات سیاسی دنیای اسلام در دوران کاهش و حذف اقتدار و نظارت مرکزی خلافت عباسی بغداد شباهت دارد. از درون فرایند سکولاریزاسیون دوران جدیدی از فرمانروایان خودکامهٔ اروپا سر درآورد که سال‌های ١٨١۵-١۶۶٠ را در برمی‌گیرد. این دوران، در تاریخ‌نگاری جدید غرب با نام زیبای عصر متمایز می‌شود!! 4⃣ نمونه‌های برجستهٔ این حکمرانان “سکولار“، و در واقع ، دودمان‌های سلطنتی تودور و استوارت در انگلستان، فردریک کبیر پادشاه پروس و لویی چهاردهم پادشاه فرانسه است که کلام قصار او چنین در تاریخ به ثبت رسیده است: من دولتم! 5⃣ ستیز الیگارشی زرسالار و “سکولار” جنوب ایتالیا با پاپ و حاکمیت کلیسا ابعاد سیاسی و نظامی داشت و در بُعد فرهنگی به شکل رویکرد به ادبیات آنتیک و و برافراشتن آن در برابر تجلّی یافت. https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی) ✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم/جدایی دین از سیاست( بخش سوم) 💥 با تأکید بر نقش لورنتسو مدیچی 1⃣ گروهی از نویسندگان را پیرامون خود گرد آورد و به خرید نسخ خطی یونانی-رومی، که در صومعه‌های مسیحی وجود داشت، پرداخت و کتابخانه‌ای تدارک دید شامل ١٠٩٣ جلد کتاب که ۴۶٠ جلد آن به زبان یونانی بود. این کتابخانه پشتوانهٔ فکری به‌شمار می‌رود. 2⃣ نویسندگان دربار مدیچی حرکت خود را برای تدوین یک ضدکلیسایی براساس “ترجمهٔ” متون کهن یونانی-رومی آغاز کردند. این حرکت هرچند به‌ظاهر ترجمهٔ متون “آنتیک” بود، ولی بار فرهنگی متمایزی داشت و در واقع برداشت “آزاد” و “روز” منطبق با خواست‌ها و ایده‌آل‌های “مترجمین” بود. 3⃣ یونان و روم باستان، صرف‌نظر از انگیزه‌های سیاسی آن که حاکمیت را هدف گرفته بود، از نظر فرهنگی نوعی رویکرد نوستالژیک بود. این نوستالژی یونانی معطوف به ارسطو نبود؛ اروپا پیشتر از طریق متکلمین مسیحی ارسطو را شناخته بود. 4⃣ این یک رویکرد اخلاقی-ارزشی به و علیه مبادی فرهنگ کلیسایی بود که پایهٔ سلطهٔ پاپ انگاشته می‌شد؛ و لذا معطوف به حماسه‌سرایان و مورّخین یونانی بود که تصویری افسانه‌ای از گذشته به دست می‌دادند. 5⃣ کانون و نیز نبود. در این حاکم‌نشین کوچک ایتالیایی اشرافیتی حکومت داشت که از قِبَل تجارت بین‌المللی ثروت انبوهی انباشته و شهر خود را به “پایتخت مالی اروپا” بدل ساخته بود. https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی) ✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم /جدایی دین از سیاست ( بخش پایانی) 1⃣ توسط این اداره می‌شد و برای انتخاب شورای این شهر ١٠٠هزار نفری تنها ٣٢٠٠ مرد حق رأی داشتند!! برای تودهٔ مردم فلورانس آزادی جز “آزادی فرمان‌بردن از اربابان” نبود! 2⃣ به‌گفتهٔ ویل دورانت، این “سخاوتمندی” مورّخین سدهٔ ١٩ بود که به فلورانس چنان درجه‌ای از اعطا کرد که این “بهشت توانگرسالار بویی از آن نبرده بود”. 3⃣ این مفهوم جاه‌طلبانه از “آزادی” در عهد به اوج رسید؛ حکمرانی “باشکوه” و بس ثروتمند که “با معشوقه‌ها کلنجار می‌رفت“، “پاپ می‌آفرید” و “به‌عنوان بزرگ‌ترین و اصیل‌ترین ایتالیایی عصر خود در سراسر اروپا مورد احترام بود”. 4⃣ ایتالیای عهد رنسانس کانون ، به موهوم‌ترین اَشکال آن بود. غالباً به یا “نگهبانان غیبی” اعتقاد داشتند. پودجو براتچولنی از چهره‌های برجستهٔ ، از عفریت‌هایی سخن می‌گفت که مانند سواران بی‌سر هجرت می‌کنند، یا از هیولاهای ریشویی که از دریاها برمی‌خاستند تا زنان زیبارو را بربایند. ماکیاولی به “امکان پُر بودن هوا از ارواح” اشاره می‌کرد و اعتقاد خود را به این امر که وقایع بزرگ با نشانه‌هایی از صور عجیب، پیشگویی، الهام و علایم آسمانی اعلام می‌شوند ابراز می‌داشت. مارسیلیو فی‌چینو، مترجم افلاطون، شرحی در دفاع از غیب‌گویی و طالع‌بینی و اعتقاد به اجنه نوشت. و بوکاتچو “به موهومات زمان خود از قبیل طالع‌بینی و پیشگویی به مدد خواب پای‌بند بود”. 5⃣ رویکرد یونانی-رومی سدهٔ ١۶ جنوب ایتالیا نه تنها مرحلهٔ جدیدی در اندیشهٔ عقلی نگشود، که به عکس دور جدیدی از شکوفایی بود. ✍️ استاد عبدالله شهبازی https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4