🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی)
✡️ رنسانس؛ آرمانهای صلیبی و لیبرالیسم
💥 با تأکید بر نقش لورنتسو مدیچی (٣)
1⃣ #لورنتسو_مدیچی گروهی از نویسندگان را پیرامون خود گرد آورد و به خرید نسخ خطی یونانی-رومی، که در صومعههای مسیحی وجود داشت، پرداخت و کتابخانهای تدارک دید شامل ١٠٩٣ جلد کتاب که ۴۶٠ جلد آن به زبان یونانی بود. این کتابخانه پشتوانهٔ فکری #رنسانس بهشمار میرود.
2⃣ نویسندگان دربار مدیچی حرکت خود را برای تدوین یک #فرهنگ_نوین ضدکلیسایی براساس “ترجمهٔ” متون کهن یونانی-رومی آغاز کردند. این حرکت هرچند بهظاهر ترجمهٔ متون “آنتیک” بود، ولی بار فرهنگی متمایزی داشت و در واقع برداشت “آزاد” و “روز” منطبق با خواستها و ایدهآلهای “مترجمین” بود.
3⃣ #نوزایی یونان و روم باستان، صرفنظر از انگیزههای سیاسی آن که حاکمیت #کلیسا را هدف گرفته بود، از نظر فرهنگی نوعی رویکرد نوستالژیک بود. این نوستالژی یونانی معطوف به #فلسفه_عقلی ارسطو نبود؛ اروپا پیشتر از طریق متکلمین مسیحی ارسطو را شناخته بود.
4⃣ این یک رویکرد اخلاقی-ارزشی به #شرک_باستان و علیه مبادی فرهنگ کلیسایی بود که پایهٔ سلطهٔ پاپ انگاشته میشد؛ و لذا معطوف به حماسهسرایان و مورّخین یونانی بود که تصویری افسانهای از گذشته به دست میدادند.
5⃣ #فلورانس کانون #آزاداندیشی و #دموکراسی نیز نبود. در این حاکمنشین کوچک ایتالیایی اشرافیتی حکومت داشت که از قِبَل تجارت بینالمللی ثروت انبوهی انباشته و شهر خود را به “پایتخت مالی اروپا” بدل ساخته بود.
https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی)
✡️ رنسانس؛ آرمانهای صلیبی و لیبرالیسم (۴)
1⃣ #فلورانس توسط این #اشرافیت_زرسالار اداره میشد و برای انتخاب شورای این شهر ١٠٠هزار نفری تنها ٣٢٠٠ مرد حق رأی داشتند!! برای تودهٔ مردم فلورانس آزادی جز “آزادی فرمانبردن از اربابان” نبود!
2⃣ بهگفتهٔ ویل دورانت، این “سخاوتمندی” مورّخین سدهٔ ١٩ بود که به فلورانس چنان درجهای از #دمکراسی اعطا کرد که این “بهشت توانگرسالار بویی از آن نبرده بود”.
3⃣ این مفهوم جاهطلبانه از “آزادی” در عهد #لورنتسو_مدیچی به اوج رسید؛ حکمرانی “باشکوه” و بس ثروتمند که “با معشوقهها کلنجار میرفت“، “پاپ میآفرید” و “بهعنوان بزرگترین و اصیلترین ایتالیایی عصر خود در سراسر اروپا مورد احترام بود”.
4⃣ ایتالیای عهد رنسانس کانون #خرافات، به موهومترین اَشکال آن بود. #اومانیستها غالباً به #همزاد یا “نگهبانان غیبی” اعتقاد داشتند. پودجو براتچولنی از چهرههای برجستهٔ #رنسانس، از عفریتهایی سخن میگفت که مانند سواران بیسر هجرت میکنند، یا از هیولاهای ریشویی که از دریاها برمیخاستند تا زنان زیبارو را بربایند. ماکیاولی به “امکان پُر بودن هوا از ارواح” اشاره میکرد و اعتقاد خود را به این امر که وقایع بزرگ با نشانههایی از صور عجیب، پیشگویی، الهام و علایم آسمانی اعلام میشوند ابراز میداشت. مارسیلیو فیچینو، مترجم افلاطون، شرحی در دفاع از غیبگویی و طالعبینی و اعتقاد به اجنه نوشت. و بوکاتچو “به موهومات زمان خود از قبیل طالعبینی و پیشگویی به مدد خواب پایبند بود”.
5⃣ رویکرد یونانی-رومی سدهٔ ١۶ جنوب ایتالیا نه تنها مرحلهٔ جدیدی در اندیشهٔ عقلی نگشود، که به عکس دور جدیدی از شکوفایی #علوم_خفیه بود.
✍️ استاد عبدالله شهبازی
https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی)
✡️ رنسانس؛ آرمانهای صلیبی و لیبرالیسم/جدایی دین از سیاست( بخش سوم)
💥 با تأکید بر نقش لورنتسو مدیچی
1⃣ #لورنتسو_مدیچی گروهی از نویسندگان را پیرامون خود گرد آورد و به خرید نسخ خطی یونانی-رومی، که در صومعههای مسیحی وجود داشت، پرداخت و کتابخانهای تدارک دید شامل ١٠٩٣ جلد کتاب که ۴۶٠ جلد آن به زبان یونانی بود. این کتابخانه پشتوانهٔ فکری #رنسانس بهشمار میرود.
2⃣ نویسندگان دربار مدیچی حرکت خود را برای تدوین یک #فرهنگ_نوین ضدکلیسایی براساس “ترجمهٔ” متون کهن یونانی-رومی آغاز کردند. این حرکت هرچند بهظاهر ترجمهٔ متون “آنتیک” بود، ولی بار فرهنگی متمایزی داشت و در واقع برداشت “آزاد” و “روز” منطبق با خواستها و ایدهآلهای “مترجمین” بود.
3⃣ #نوزایی یونان و روم باستان، صرفنظر از انگیزههای سیاسی آن که حاکمیت #کلیسا را هدف گرفته بود، از نظر فرهنگی نوعی رویکرد نوستالژیک بود. این نوستالژی یونانی معطوف به #فلسفه_عقلی ارسطو نبود؛ اروپا پیشتر از طریق متکلمین مسیحی ارسطو را شناخته بود.
4⃣ این یک رویکرد اخلاقی-ارزشی به #شرک_باستان و علیه مبادی فرهنگ کلیسایی بود که پایهٔ سلطهٔ پاپ انگاشته میشد؛ و لذا معطوف به حماسهسرایان و مورّخین یونانی بود که تصویری افسانهای از گذشته به دست میدادند.
5⃣ #فلورانس کانون #آزاداندیشی و #دموکراسی نیز نبود. در این حاکمنشین کوچک ایتالیایی اشرافیتی حکومت داشت که از قِبَل تجارت بینالمللی ثروت انبوهی انباشته و شهر خود را به “پایتخت مالی اروپا” بدل ساخته بود.
https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4
🔵 نظم نوین جهانی (شیطانی)
✡️ رنسانس؛ آرمانهای صلیبی و لیبرالیسم /جدایی دین از سیاست ( بخش پایانی)
1⃣ #فلورانس توسط این #اشرافیت_زرسالار اداره میشد و برای انتخاب شورای این شهر ١٠٠هزار نفری تنها ٣٢٠٠ مرد حق رأی داشتند!! برای تودهٔ مردم فلورانس آزادی جز “آزادی فرمانبردن از اربابان” نبود!
2⃣ بهگفتهٔ ویل دورانت، این “سخاوتمندی” مورّخین سدهٔ ١٩ بود که به فلورانس چنان درجهای از #دمکراسی اعطا کرد که این “بهشت توانگرسالار بویی از آن نبرده بود”.
3⃣ این مفهوم جاهطلبانه از “آزادی” در عهد #لورنتسو_مدیچی به اوج رسید؛ حکمرانی “باشکوه” و بس ثروتمند که “با معشوقهها کلنجار میرفت“، “پاپ میآفرید” و “بهعنوان بزرگترین و اصیلترین ایتالیایی عصر خود در سراسر اروپا مورد احترام بود”.
4⃣ ایتالیای عهد رنسانس کانون #خرافات، به موهومترین اَشکال آن بود. #اومانیستها غالباً به #همزاد یا “نگهبانان غیبی” اعتقاد داشتند. پودجو براتچولنی از چهرههای برجستهٔ #رنسانس، از عفریتهایی سخن میگفت که مانند سواران بیسر هجرت میکنند، یا از هیولاهای ریشویی که از دریاها برمیخاستند تا زنان زیبارو را بربایند. ماکیاولی به “امکان پُر بودن هوا از ارواح” اشاره میکرد و اعتقاد خود را به این امر که وقایع بزرگ با نشانههایی از صور عجیب، پیشگویی، الهام و علایم آسمانی اعلام میشوند ابراز میداشت. مارسیلیو فیچینو، مترجم افلاطون، شرحی در دفاع از غیبگویی و طالعبینی و اعتقاد به اجنه نوشت. و بوکاتچو “به موهومات زمان خود از قبیل طالعبینی و پیشگویی به مدد خواب پایبند بود”.
5⃣ رویکرد یونانی-رومی سدهٔ ١۶ جنوب ایتالیا نه تنها مرحلهٔ جدیدی در اندیشهٔ عقلی نگشود، که به عکس دور جدیدی از شکوفایی #علوم_خفیه بود.
✍️ استاد عبدالله شهبازی
https://eitaa.com/joinchat/1029505109Cde87725cf4