یا مهدی (عج )♥️
صبحی نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@parastohae_ashegh313
#نمازاول وقت
سفارش #شهــــــدا
#تلنگرِ_شهید: بینمازها از شفاعت محرومند!
یکی از آشنایان، خوابِ شهیـد احمد پلارک رو دید. وقتی ازش تقاضای شفاعت کرد ، شهید پلارک بهشگفت: "من نمیتونم شما رو شفاعت کنم... فقط وقتی میتونم شما رو شفاعت کنم که نماز بخوانید و به آن توجه کنید، همچنین زبانتان را نگه دارید ، در غیر این صورت هیچکاری از من بر نمیاد..."
#شهید_سید_احمد_پلارک🕊
@parastohae_ashegh313🕊
#کارگردانخداست🌱
-----┅•═༅𖣔✾🥀✾𖣔༅═•┅-----
[@parastohae_ashegh313]
#معرفی_کتاب
#من_میترا_نیستم
زینب در وصیت نامه اولش از من خواسته بود که در مرگش گریه نکنم و حتما در آبادان دفنش کنم. اما از قرار معلوم, بعد از نوشتن وصیت نامه خوابی می بیند که باعث می شود وصیتش را تغییر دهد:”دیشب خواب دیدم که با چند نفر از خواهران داریم به جبهه می رویم... اما آنجا جبهه واقعی من نبود. من در خواب درک کردم که جبهه من, شهر من و کار من, دشمنی با دشمنان خداست.” بعد از این خواب, زینب وصیت نامه جدید را نوشت. دیگر برای او دفن شدن در آبادان مهم نبود.
🔸 زینب وصیت نامه دومش را خیلی عاشقانه نوشته است. او طوری از شهادت حرف زده, مثل اینکه منتظر رفتن است. زینب وصیت نامه دومش را در تاریخ 13/12/1360 یعنی هجده روز قبل از شهادتش نوشته بود.
🔸 زینب یک دفتر به اسم “دفتر پند و نصیحت” داشت. اول دفتر, اسم هجده نفر از دوستانش را نوشته بود و برای هرکدام از آن ها یک صفحه گذاشته بود که در آن صفحه هر انتقادی از زینب دارند بنویسند.
🔸 زینب در دفتر خود سازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع و یاد مرگ و همیشه وضو داشتن و خواندن نماز شب و نمازغفیله و نماز امام زمان(عج) , تا ورزش صبحگاهی و قرآن خواندن بعد از نماز صبح و دعا کردن و کمتر گناه کردن کم خوردن صبحانه و ناهار و شام.
— — — — — — — — — — —
— — — — — — — — — — — —
@parastohae_ashegh313🦋
شهید اسماعیل آقا پور :
از شما می خواهم دست از وحدت بر نداشته و با این وحدت و همبستگی که دارید، منافقین را یک به یک شناسایی کرده و از جامعه اسلامی بزدایید.
@parastohae_ashegh313
1474371_786.mp3
5.37M
ټٰایـمِـ⏰#مولودی✨🌸
؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞🥀
#ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
🌿🌺✨🍃🌿🌺✨🍃🌿🌺✨🍃
#بانوای سیدمهدی میرداماد
#عقیلة العرب (یا زینب)
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
عالم ربّانی آیت الله تحــریری:
خداوند خطاب به شیطان فرموده
است هر کس بر من #توکل کند تو
به او تسلط نخواهی داشت!!
و #استغفار نوعی توکل است.
#شبتون_پرازنگاه_خدا
@parastohae_ashegh313
✍ خودســــازیباشهدا🌹
#شهید_هادی_ذوالفقاری
⚠ در ڪوچه و خیابان سرتان
را بالا نگیرید و با صدای بلند
در جلوی نامحرم صحبت نڪنید.
🚫سعی ڪنید سر به زیر باشید.
🔥با نامحرم زیاد و بیدلیل حرف نزنید،
ڪه حیا و عفت از دست میرود.
🌷 #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#صبحتون_شهدایی
@parastohae_ashegh313
#قسمت155
ابوجعفر
حسين الله كرم، فرج الله مراديان
بعد به عربي گفت: رفقاي شما خواب بودند. من متوجه يك گشتي عراقي شدم كه از اين جا رد مي شد. براي همين آمدم مواظب باشم كه اگر نزديك شدند آن ها را بزنم! با بچه ها بــه مقر رفتيم. ابوجعفر را چند روزي پيش خودمان نگه داشــتيم. .
.🌸🌸🌸🌸
ابراهيم به خاطر فشــاري كه در مسير به او وارد شده بود راهي بيمارستان شد. چند روز بعد ابراهيم برگشت. همه بچه ها از ديدنش خوشحال شدند. .
ابراهيم را صدا زدم و گفتم: بچه هاي سپاه غرب آمده اند از شما تشكر كنند! باتعجب گفت: چطور مگه، چي شده؟! گفتم: تو بيا متوجه مي شي! با ابراهيم رفتيم مقر ســپاه، مسئول مربوطه شروع به صحبت كرد: ابوجعفر، اسير عراقي كه شما با خودتان آورديد، بيسيم چي قرارگاه لشکر چهارم عراق بــوده.
اطاعاتي كه او به ما از آرايش نيروها، مقر تيپ ها، فرماندهان، راه هاي نفوذ و... داده بسيار بسيار ارزشمند است.
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨جنگ ما با شیطان از محراب نماز آغاز میگردد✨
#شهیدجستجوگرنورحسینصابری🌱
#نمازاولوقت
🌼•@parastohae_ashegh313•🌼
[خاطراتشهیـــد🌱]
دوری از شهادت حتی با یک نگاه به نامحرم
همرزم شهید:
یک روز برای تهیه مواد غذایی به دمشق محله ی زینبیه رفتیم .آنجا بر خلاف اسمش خانم های بی حجابی زیادی دارد، وقتی حسین این وضعیت را دید گفت من نمیام، خودت خرید کن بعد بیا باهم می بریم داخل ماشین. وقتی خرید کردم و برگشتم دیدم حسین داخل ماشین نیست. تعجب کردم، قراربود داخل ماشین باشد تا من برگردم، چند ساعت همان محل را گشتم ولی اثری از حسین نبود. تصمیم گرفتم خودم تنها بروم، به دلیل مسائل امنیتی نباید خیلی در آن منطقه صبر کنیم. داخل ماشین که شدم دیدم حسین کف ماشین نشسته و سر خود را روی صندلی های ماشین گذاشته، تعجب کردم، گفتم چرا اینطور نشسته ای؟ گفت: رفت و آمد خانم های بدحجاب زیاد است، ترسیدم چشمم بیفتد و از شهادت دور شوم.
#شهیدمدافعحرمحسینمحرابی🌱
#سالروزوصال🕊
-----┅•═༅𖣔✾🥀✾𖣔༅═•┅-----
@parastohae_ashegh313
سری برشانه ❤️
عملیات والفجر 8 بود وقتی امد تعجب کردم وپرسیدم چقدر زود امدی؟
من تازه پشت بیسیم با تو صحبت کردم
گفت غذا اوردم مگه شما نگفتی بچها آذوقه ندارن ؟ وقت ناهار بود غذا را بین
بچها نقسیم کرد بعد ازهم جدا شدیم اصغر به سنگر دیگری رفت چند لحظه بعد
با صدای انفجار بیرون پریدم اوده پانزده متر ان طرف تر در سنگر اجتماعی مشغول نماز خواندن بود 4نفر شهید شده بودند
بقیه بچها هر کدام سرشان را روی شانه دیگری گذاشته بودند اصغر هم با انها بود
روای : سردار پاسدار سید تقی شاهچراغی همرزم شهید 🌷🌷
@parastohae_ashegh313
[معجونی به نام چمران...😉]
یک نفر را فرض کنید با سابقه علمی بسیار عالی که در ایالات متحده آمریکا مشغول به تحصیل در سطوح عالی بوده و یک دانشمند فیزیک پلاسمای هستهای به شمار میرود. یک شخص دیگر را فرض کنید که گروهبان تعلیم دهندهی عملیاتهای نظامی است؛ در لبنان کار با آر.پی.جی را یاد گرفته و در جنگ، به رزمندگان خودمان آموزش میدهد.
این دو شخصیت را با هم ترکیب کنید؛ احساسات رقیق و ایمان قوی را به آن اضافه کنید. معجونی به دست میآید به نام چمران. معجونی که با وجود او تضاد بین سنت و مدرنیته میشود حرف مُفت؛ تضاد بین ایمان و علم میشود حرف خندهدار. معجونی که این تضادهای قلابی را که تحت عنوان نظریه مطرح است باطل میکند و میشود نمونهی بارز یک استاد و دانشمند بسیجی.
#شهیددکترمصطفیچمران🌱
بیاناتامام خامنهای(حفظهالله) در دیدار با اعضاى بسیجى هیئت علمى دانشگاهها 1389/04/02
🏷@parastohae_ashegh313
مداحی آنلاین - از حال دلم کی باخبره - طاهری.mp3
6.96M
#شبزیارتےامامحسین(ع)
ازحالدلمڪیباخبره 🥀
حقدارماگهخوابمنبره 🥀
🎤 #حسین_طاهری
⏯ #شور
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#شب_جمعه
@parastohae_ashegh313
AUD-20220318-WA0018.mp3
7.64M
*💥دعای کمیل*
*استاد فرهمند🎤*
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برای_ایران
#استغفار
#شبتونبخیر
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به تصور خیالت، نرود به خواب چشمم
که به چشم من خیال تو ز خواب خوشتر آید
#السلامعلیکیاصاحبالزمان💛
#صبحآدینهاتونبخیـــر
✨@parastohae_ashegh313✨
#قسمت156
ابوجعفر
حسين الله كرم، فرج الله مراديان
بعد ادامه دادند: اين اســير ســه روز است كه مشــغول صحبت است. تمام اطاعاتش صحيح و درست است. از روز اول جنــگ هم در اين منطقه بوده. .
.🌸🌸🌸🌸
حتي تمام راه هاي عبور عراقي ها، تمامي رمزهاي بيسيم آن ها را به ما اطاع داده. براي همين آمده ايم تا از كار مهم شما تشكر كنيم. ابراهيم لبخندي زد و گفت: اي بابا ما چيكاره ايم، اين كارخدا بود. فرداي آن روز ابوجعفر را به اردوگاه اسيران فرستادند. .
ابراهيم هر چه تاش كرد كه ابوجعفر پيش ما بماند نشــد. ابوجعفرگفته بود: خواهش مي كنم من را اينجا نگه داريد. مي خواهم با عراقي ها بجنگم! اما موافقت نشده بود
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت چیست؟
معامله با خــدا
#امامخـــامنهای💜
🏷@parastohae_ashegh313
شهید امر به معروف علی خلیلی
علی خلیلی در سال ۱۳۷۱ در استان تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد.علی خلیلی از سنین نوجوانی با موسسه فرهنگی دینی بهشت آشنا شده و وارد این مجموعه ی فرهنگی شد. او که انگیزه و استعداد خوبی در انجام فعالیت های فرهنگی داشت خیلی زود به یکی از مربیان موفق این مجموعه تبدیل شد و پس از اخذ مدرک دیپلم وارد حوزه علمیه امام محمد باقر(ع) شد.
شام نیمه شعبان تصمیم می گیرد بعد از هیئت رفقای نوجوانش را از نارمک تا محله خاک سفید تهران بدرقه کند. شاید نگران بود. اضطراب اینکه نکند نیمه های شب برای هم هیئتی های کم سن و سالش خطرساز باشد. غیرتش اجازه نداد تنها راهیشان کند.
اما در میان راه متوقف شد. غیرتش به جوش آمد. عده ای خناس در حال آزار و اذیت دختر جوان بودند. دخترک وحشت زده استمداد می طلبید. تاب نیآورد. امر به معروف کرد. محل نگذاشتند. طاقت نیآورد. جلو رفت. جامه به دندان گرفتند و گریختند. دخترک دامنش آلوده نشد. اما لحظاتی بعد...قمه جاهلی و اب دیده دیوان و ددان، خون علی را بر زمین ریخت. ماهها گذشت؛ تا در خلسه بهاری نوروز زهرائی سلام الله علیها، نام علی در قطعه آسمانی و بهشتی شهدای غیرت نقش ببندد.
علی پهلوان و خوش عیار ماهها با بیماری دست و پنجه نرم کرد. طی این ایام آنقدر زخم زبان شنید که زخمهای جانکاهش را فراموش کرد. روزهای پایانی عمر کوتاهش نامه ای خطاب به رهبری نوشت تا تسکین و التیام زخم هایش باشد. زخم هائی که این روزهای آخر نه بر جسم که روح و قلبش را جریحه دار کرده بود. وقتی که مذهبی های تسبیح به دست و جانماز آب کشیده او را نصیحت می کردند: " جوان مگر مملکت قانون ندارد تو چرا درگیر شدی؟... رهبر هم راضی نبود جانت را به خطر بیاندازی و ..." و چه خوش گفت که از زاهدان خشک مجو پیچ تاب و عشق.
@parastohae_ashegh313
هدفتـونایـننباشـه
تجربۍبخونیـن↓
دڪتربشیـن...!
هدفتـونایـنباشـه
بندگۍبخونیـن↯
شھیدبشیـن♥️!
☚ #شہیدآنه
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
وصیت نامه شهیده زینب کمایی :
خدایا نگذار نقاب نفاق و بیطرفی بر چهره مان افتد و در این هنگامه جنگ حسین را تنها گذاریم . اینها از یزدید بدترند و جایگاهشان اسفل سافلین است و بس … ماذا وجدک من فقدک و ماذا فقد من وجدک . چه یافت آنکسی که تو را گم کرد و چه گم کرد انکس که تو را یافت . ( قسمتی از مناجات امام حسین علیه السلام )
بدلیل اینکه هر مسلمانی باید وصیت نامه ای داشته باشد من نیز تصمیم گرفتن این متن را بعنوان وصیت نامه بنویسم و آخرین حرف های خود را برای دوستان و خانواده و تمام عاشقان شهادت بنویسم . از شما عاشقان شهادت می خواهم که راه این شهیدان به خون خفته را ادامه دهید . هیچ گاه از پشتیبانی امام سرد نشوید . همیشه سخن ولی فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید . چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت. همیشه به یاد مرگ باشید .
تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد .نمازهایتان را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی عج باشید مادر جان تو که از بدو تولد همیشه پرستار و غمخوار من بودی حال که وصیت نامه مرا می خوانی خوشحال باش که از امتحان خدا سربلند بیرون امده ای و هرگزدر نبود من ناراحت نشو ٬ زیرا که من در پیشگاه خدای خود روزی می خورم و چه چیزی از این بهتر است که تشنه ای به آب برسد و عاشقی به معشوق .
مادر جان می دانم که برای رساندن من به این مرحله از زندگی زحمات بسیار کشیده ای و بهمین دلیل تو را به رنجهای حضرت زینب سلام الله علیها قسم می دهم مرا حلال کن و مرا دعای خیر بفرما
@parastohae_ashegh313