فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(پدرانه...💛)
امام بزرگوار:
مثل چمران بمیرید
@parastohae_ashegh313
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭مامان و بابام تیر خوردن...
😭من خودمم تیر خوردم...
😭دلم برا مامان و بابام سوخته...
۴۰روز بعد از حادثه تروریستی شاهچراغ، #آرتین هنوز نمیتونه نبودن پدر و مادرش را قبول کنه...
🤲خدایا به اشک دل و سوز آه یتیمان...
@parastohae_ashegh313
[یک خاطره...یک زیبایی💚]
یک رفیقی داشتیم به اسم آقا هادی
از طلاب و بزرگان حوزه علمیه امیرالمومنین ع شهرری بود...
با شهید خلیلی خیلی رفیق بود...
بعد شهادت رسول خلیلی یه روز گفت رسول یه شب قبل اینکه بره سوریه اومد و یه سوال ازم پرسید و بعدش گفت تا زنده ام جایی نقل نکن...
با تعجب گفتم چی پرسید؟!
🍃گفت ، رسول ازم پرسید معنی کلمه (ذاب) به فارسی چی میشه؟!
گفتم یعنی دفاع یا دفاع کننده...چطور؟!
شهید خلیلی گفت: میشنوم تو گوشم یه نوایی میگه: هل من ذاب يذب عن حرم رسول الله .
آقا هادی میگفت رسول بغض کرد و گفت هادی فردا دارم میرم سوریه...
ان شاءالله که بتونم از حرم دختر رسول خدا دفاع کنم...
#تولدتمبارکایهمیشهآسمانی🕊🌱
✨عشق را خواهی بسنجی ، عهد و ایمانش بسنج
✨آنکه پای عهد خود ، جان میدهد عاشق تر است
@parastohae_ashegh313
#عاشقانه_دو_مدافع
#قسمت_پنجاه_هفت
پریدم رو گوشی دیدم که یکی از دوستان دوران دبیرستانم هست
جواب دادم
_سلام خوبی اسما خانوممم چخبر دیونهه
سلام عزیزمم سلامتی شما شما چخبر
_هی میگذرونیم
_اسما خانوم عروس شدی؟؟
اره گلم یه چند وقتی میشه
_عع کیه این دوماد بدبخت بیچاره
نمیشناسیش خیلیی خوبهه
_خداروشکر میگما اسما میاین با شوهرت منو شوهرم بریم بیرون؟؟؟
تو دلم گفتم شوهر من سرباز بی بی زینبه فعلا از بیروم رفتن خبری نیست نمیدونم یه حس نابی بود هم خوشحال بودم که علی رفته سرباز بی بی زینب بشه هم ناراحت بودم دل براش تنگ شده بود
با افتخار گفتم عزیزم شوهر من رفته مدافع حرم حضرت زینب
_عع واقعا اهان 😏 خیلی هم عالی کاری نداری خدافظ
دلم یه جوری شد ولی گفتم ولش کن زیاد مهم نیست
اون روزا رو به یه وضع دلتنگی گذراندم......
تا اینکه....
#معـــرفی_کتاب_خوب
#رفیق_مثل_رسول
#شهید_رسول_خلیلی 🕊
از خلوتهای دنج سفر راهیان نور شروع شد!،از رفاقتش و قرارش با شهدا،اینکه #رسول، خاک از مزار آنها بگیرد و آنها غبار از دل رسول ...،اینکه رسول نوشتهها و حکاکیهای سنگها را پررنگ کند و آنها مسیر عشق و عاقبت به خیریاش را نشانش دهند.همه میدانستند رفاقت برای رسول زیباترین دلبستگی در این دنیا بود...
خودش اعتراف کرد که برای شروع رابطه سخت میگرفت ولی دوستی را انتخاب میکرد تا آخرش پای این رفاقت میماند...
در میان دایره رفقایی وفادار، باتقوا، صبور، زلال و یک رنگ رشد کرد و در 27 آبان 92 آسمانی شد
@parastohae_ashegh313
آیت الله #مجتهدی_تهرانی:
جوانی در مسجد گوهرشاد به من گفت:
"لباسهایی که چروک و کثیف است موادی برای شستشو و تمیز کردن آنها هست؛ حال اگر قلب را زنگار بگیرد آیا وسیله ای برای پاک کردن آنها داریم؟"
از سوال او خوشم آمد و گفتم :
" بله! با دو کار میشود این زنگارها را از دل برد؛ یکی #تلاوت_قرآن و دیگری #استغفار کردن خصوصا در سحرها"
🔅 پیامبر اکرم (ص)فرمودند:
"دلها را زنگار میگیرد مانند زنگار مس، پس آنها را با #استغفار و #قرآن_خواندن جلا دهید"
📚*بحارالانوار*
#شبتونبخیر
@parastohae_ashegh313
✍مــــــن و تــــــــــو
مثل یک مرداب ماندیـم
خوشا آنان که مثل رود رفتند ...
جـــــامانده ام💔🕊
شادی روحشـــــــان صلوات
🥀 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🥀
#صبحتون_شهـــــــدایی🕊
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهید_گمنــــام_سلام
🇮🇷 @parastohae_ashegh313
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قسمت166
محضر بزرگان
امير منجر
ســال اول جنگ بود. به مرخصي آمدم. با موتور از سمت ميدان سرآسياب به سمت ميدان خراسان در حرکت بوديم. ابراهيم عقب موتور نشسته بود. از خياباني رد شــديم.
ابراهيم يکدفعه گفت: امير وايسا! من هم سريع آمدم کنار خيابان. با تعجب گفتم: چي شده؟! گفت: هيچي، اگر وقت داري بريم ديدن يه بنده خدا! من هم گفتم: باشه،کار خاصي ندارم. بــا ابراهيم داخل يك خانه شــديم. چند بار ياالله گفــت و وارد يك اتاق شديم.
💜💜💜💜
چند نفر نشسته بودند. پيرمردي با عباي مشکي بالاي مجلس بود.
به همراه ابراهيم سلام كرديم و درگوشه اتاق نشستيم. صحبت حاج آقا با يکي از جوان ها تمام شد.
ايشــان رو کرد به ما و با چهره اي خندان گفت: آقا ابراهيم راه گم کردي، چه عجب اينطرف ها! ابراهيم سر به زير نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمي کنيم خدمت برسيم. همينطــور کــه صحبت مي کردنــد فهميدم كه ايشــان، ابراهيــم را خوب مي شناسد.
💜@parastohae_ashegh313💜
#زندگی_به_سبک_شهدا
#نماز_اول_وقت
✳️)) نماز اول وقت ❣شهید دستغیب
بنام او که شهدا پیش او {و عند ربهم یرزقون} هستند و ما را دارند تماشا میکنند.
✍یکی از دوستان و یاران# شهید محراب، شهید دستغیب تعریف میکرد..⤵️
که یک سالی بود که خدمت شهید #دستغیب بودیم و قرار بود با ایشان به سفر #حج مشرف بشویم، #هواپیما قرار بود بیروت برود و از بیروت پرواز بکنیم به سمت #جدّه، و زمانیکه رفتیم بیروت، در بیروت توقفی داشتیم که نزدیک #نماز مغرب و عشاء شد، که دیدیم #شهید دستغیب خیلی نگران هستند، سوار# هواپیما شده بودند و درهای هواپیما# بسته شده بود، به ساعتشان نگاه کردند گفتند وقت #نماز است.
🔵گفتند حاجآقا نمیشود در را باز بکنند. اعتراض کردند به #مهمانداران که در را باز کنید# نماز اول وقت، چون اگر او با هواپیما# پرواز میکرد و به جدّه میرسید نمازشان ❗️قضا میشد.
🔵از ایشان اصرار که درها را باز کنید تا# نماز بخوانیم ولی هیچکدام از #مهمانداران حرف گوش نکردند تا اینکه یکدفعه از #کابین خلبان صدا آمد که متأسفانه هواپیما بهخاطر #نقص فنی به مشکل خورده و درهای هواپیما را باز کردند و گفتند چند ساعتی ممکن است این نقص فنی طول بکشد. همه دیدیم که #شهید دستغیب با خوشحالی از هواپیما پیاده شدند و همانجا کنار هواپیما نماز خواندن، چه نماز با#صفایی؛ ما هم نمازمان را به امامت ایشان اقامه کردیم، موقعی که نماز را خواندند و تعقیبات را انجام دادند، با کمال تعجب دیدیم که خدمه هواپیما اعلام کردند که در کمال ناباوری، موتور#هواپیما اصلاح شده است. همه سوار #هواپیما شدند و آن موقع فهمیدیم راز نماز شهید دستغیب را.
#🥀شهدا را الگوی خودمان قرار بدهیم خصوصا در نماز اول وقت.👌
حی علی الصلاة🌈
حی علی الصلاة🌈
«أَكْثِروا الدُّعاءَ لِتَعجيلِ الفَرَجِ»
@parastohae_ashegh313