#فصل1
بهنام، ســرخ و ســفید شد. لب گزيد و بي اعتنا به خنده ي آن جوان و ديگران به گوشــه اي رفت و طناب زد. اما بعد، وقتي آن جوان، خیس عرق روي تشــك کشــتي با خستگي دراز کشید، بهنام با يك ســطل آب يخ سررسید و آب را بر بدن داغ و خیس جوان خالي کرد. از نعره ي جوان همه دست از کشتي و تمرين کشیدند. ديدند از شدت شوکي که به او وارد شده ،چهار دست و پا مانده و بهنام غش غش مي خندد. از آن روز به بعد، کسي جرأت نكرد سر به سر بهنام بگذارد. در روزهاي بعد، وقتي صالح و مجید از طرف مســجد جامع که نزديك خانه شــان بود، به طرف ورزشــگاه که در میدان راه آهن بود مي آمدند، ســر چهــار راه نقدي با بهنام و دوســتانش که از طرف حسینیه ي اصفهاني ها مي آمدند، هم مسیر شدند. کم کمبهنام به صالح نزديك و نزديك تر شد. صالح تنها کسي بود که سر به سر بهنام نمي گذاشت و او را دوست داشت. دوســتي آن دو که با هم چهار ـ پنج ســال فاصله ســني داشتند، به جايي رســید که بهنام، صالح را کاکا صدا مي کرد. صالح بعدها فهمید که بهنام برادر کوچك داريوش است. داريوش از جوانان مؤمن و مذهبي محله ي نقدي بود. او در خانه شان جلسات قرائت قــرآن برگــزار مي کرد و صالح کم کم پايش به آن جلســات باز شــد.
🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹
@parastohae_ashegh313
#دمی_با_شهدا
🥀وقتیشماازاینوآن
طعنهمیخورید
ولاجرمبهگوشهیِاتاقپناهمیبرید
وباعکسهایِماسخنمیگویید
واشکمیریزید
بهخداقسماینجاکربلامیشود
وبرایِهریکازغمهایِدلتان
اینجاتمامِشهیدانزارمیزنند...
#شهید_آسید_مجتبی_علمدار🥀
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
#وَعَجِّلْفَرَجَهُم
ـــــــــــــــــــــــــــــ🦋ــــــــــــــــــــــــ
@parastohae_ashegh313
#قسمت173
نارنجک
علي مقدم
صحنه اي كه مي ديدم باور کردنی نبود! آرام دستانم را از روي سرم برداشتم. ســرم را بالا آوردم و با چشماني كه از تعجب بزرگ شده بود گفتم: آقا ابرام...! بقيه هم يك يك از گوشه وكنار اتاق سرهايشان را بلند كردند.
همه با رنگ پريده وسط اتاق را نگاه مي كردند.
صحنه بســيار عجيبي بود. در حالي كه همه ما به گوشــه وكنار اتاق خزيده بوديم، ابراهيم روي نارنجك خوابيده بود! در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد.
🌷🌷🌷🌷🌷
با كلي معذرت خواهي گفت: خيلي شرمنده ام، اين نارنجك آموزشي بود، اشتباهي افتاد داخل اتاق! ابراهيم از روي نارنجك بلند شــد، در حالي كه تا آن موقع كه ســال اول جنگ بود، چنين اتفاقي براي هيچ يك از بچه ها نيفتاده بود.
گوئی اين نارنجک آمده بود تا مردانگی ما را بسنجد. بعد از آن، ماجراي نارنجك، زبان به زبان بين بچه ها مي چرخيد.
@parastohae_ashegh313
🌹🌱🌹
دَر زِندِگیِ خُود، جُز رِضایِ حَق را دَر نَظَر نَگیرید، هَر چِه میکُنید و هَر چِه میگُویید با رِضای او بِسَنجید؛ بِه خاطِر یک شَهیْد خُود را میراث خٰوار اِنقِلاب نَدانیدْ.،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@parastohae_ashegh313🦋
سلام و عرض ادب خدمت دوستان بزرگوار
دوتا نکته بگم خدمتتون در رابطه با سوالهایی که عزیزان میپرسن
📌استفاده و نشر مطالب کانال بدون ذکر لینک ایرادی داره؟!
پاسخ: خیر ،کپی مطالب بلامانع است(حتی بدون درج لینک) گوارای وجودتون 🌱
📌تبادل با کانالهای آرایشی،دخترانه،طنز و.. ؟؟!
پاسخ:با کمال احترام خدمت بزرگواران ،،تبادل فقط با کانال شهدایی و مذهبی انجام میشه 🦋
📌.تبادل با کانالهایی که اعضا کم هس صورت میگیره؟؟!(همسطح نیستن با کانالمون)؟!
پاسخ:بله ،هدف تبلیغ و ترویج کانالهای شهدایی و مذهبیه،و تعداد اعضا مد نظر نیس🌺
و در نهایت تشکر از همه ی بزرگوارانی که همیشه همراهید
التماس دعا
یا علی ✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#روایتگری
حال دلتون شهدایی🥀
🔻چه خوش عاقبتـے است 'شھادت'
برای ِ گمنامـے که نزدِ ولی اش
رو سفید است...!
آخرین کلام شهدا؛ ولی فقیه را تنها نگذارید...
#نسال_الله_منازل_الشهدا
شبتون در پناه خداي مهربون
@parastohae_ashegh313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_🥀﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
➕سلام بر پيكرهاى جامانده در خانطومان
#خانطومان_قطعه_ايى_از_بهشت🌷
#شفاعتمون_کنید... 🤲🕊
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
سلام دوستان صبحتون و عاقبتتون بخیر
ـــــــــــــــــــــــ
@parastohae_ashegh313🥀
#زندگی_به_سبک_شهدا🥀🌺
چه آرزوهای قشنگی می کردند و چقدر زیبا اجابت می شد...
🥀حاج #احمد_متوسلیان آرزو کرده بود:
"بدست شقی ترین انسانهای روی زمین یعنی اسرائیلی ها کشته بشم"
و حالا دست اونهاست... 😔
🌹 شهید #ابراهیم_همت از خدا خواسته
بود:
"مثل مولایم بدون سر وارد بهشت بشم"
ترکش خمپاره سرش رو برد... 😭
🌹 شهید #برونسی همیشه می گفت:
"دوست دارم مثل حضرت زهرا (س) گمنام باشم"
سالها پیکرش مفقود بود... 😔
🌹 شهید #مهدی_باکری می گفت: از خدا خواستم
"بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه"
آب دجله او را برای همیشه با خودش برد... 😭 😔
🌹 #شهید_ابوترابی در مسیر پیاده روی مشهد می گفت آرزو دارم:
"در جاده عشق (مشهد) از دنیا برم"
تو همون مسیر خدا بردش و روز شهادت امام رضا در جوار امام رضا (ع) دفن شد... 😔
🥀شهید #ابراهیم_هادی خواست مثل مادرش زهرا س گمنام بماند
...سالهاست بدنش در کمیل جاماند و جاویدالاثر شد🍃
💠 حاج حسین یکتا:
میخواستن 👈 میشد...
میخوایم 👈 نمیشه..
#چه_کار_کردیم_با_این_دلها😔
🌹اول شهید زندگی کن تا
تا شهید بروی از زندگی 🌹
ــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ
@parastohae_ashegh313
#فصل1
مجید دســتانش را دور دهان، کاسه کرد و رو به پنجره ي طبقه ي بالا فرياد کشید: «صالي! صالي زودباش دير شد.» صالح سر از پنجره بیرون آورد. در حال پوشیدن پیراهنش بود. گفت: «الان میام. صبرکن!.» مجید به ديوار تكیه داد. عصر بود و نسیم خنكي از طرف کارون مي وزيد. نور زرد خورشید بر لبه ي کوچه پهن شده و سايه ها کش مي آمد. صالح آمد. با مجید دســت داد و راه افتادند. ســاك ورزشي بر دوش انداخته بودند. به طرف ورزشــگاه مي رفتند و درباره ي مسابقه ي کشتي قهرماني استان که تا چند روز ديگر در ورزشگاه خرمشهر برگزار مي شد، صحبت مي کردند. «ها، صالي! تو که آماده اي؟»«پس چي، مدال طلا مال خودمه، تو چي مجید؟ همه به تو امید دارند.» «من هم سعي و تلاشم را مي کنم.» از مسجد جامع گذشتند. از خیابان فخررازي به خیابان هريس چي رسیدند.
صدايي آنها را به خود آورد. «صالي! صالي صبر کن من هم برسم.» صالح برگشــت. بهنام را ديد که هروله کنان به سويشــان مي دويد. صالح پا سست کرد تا بهنام برسد. «سلام مجید، نه خســته! خوبي صالي؟ رو فرمي، اول مي شوي ديگه نه؟ تو چي مجید تو هم آماده اي؟» مجیــد، خنده خنده، شــانه ي اســتخواني بهنام را فشــار داد و رو به صالي گفت: «خانه خراب، مجال نمي دهد.
کمي نفس بگیر بعد رگباري حرف بزن.» صالي خنديد. بهنام ترش کرد و گفت: «تقصیر منه تو را تحويل مي گیرم، اگه روز مسابقه تشويق ات کردم؟ اصلا ًبه بچه ها مي گويم که حريفت را تشويق کنند.
کاري مي کنم ببازي!» صالي، خنده خنده رو به مجید گفت: «بفرما، بیكاري سر به سر بهنام مي گذاري تا بدبختت کند؟» مجید دستانش را بالا برد و گفت: «من تسلیم. اصلا ًشكر خوردم. هرچي دوست داري حرف بزن.» تا رسیدن به سالن کشتي، بهنام ديگر مجید را تحويل نگرفت و مجید هرچه سعي کرد با بگو و بخند دل بهنام را به دست آورد، نتوانست.
🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹
@parastohae_ashegh313
#نماز_اول_وقت
#صرفاجھتاطلاع . .
اولوقتکهنمــازبخوانۍ
شتر روقربانۍکردۍ
امــااخــروقتیکگنجشک . .
-آیتاللھحقشناس
#زندگی_به_سبک_شهدا 🕊
التماس دعا🍃
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🌱ــــــــــــــــــــــ
@parastohae_ashegh313🦋
💠خدایا!
✔خوش دارم،گمنام و تنها باشم،تا در غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم!
🌷شهید مصطفی چمران
@parastohae_ashegh313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#قسمت174
مطلع الفجر
حسين الله كرم
مدتي از عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا گذشــت. براي درهم شكستن عظمت ارتش عراق، سلسله عمليات هائي در جنوب، غرب و شمال جبهه هاي نبرد طراحي گرديد.
در هشــتم آذرماه اولين عمليات بزرگ يعني طريق القدس(آزادي بســتان) انجام شد و اولين شكست سنگين به نيروهاي حزب بعث وارد شد.
طبق توافق فرماندهان، دومين عمليات در منطقه گيان غرب تا سرپل ذهاب كه نزديك ترين جبهه به شهر بغداد بود انجام مي شد.
لذا از مدت ها قبل،كار شناسائي منطقه و آمادگي نيروها آغاز شده بود. مسئوليت عمليات اين محور به عهده فرماندهي سپاه گيان غرب بود.
همه بچه هاي اندرزگو در تكاپوي كار بودند.
💙💙💙💙
مســئوليت شناسايي منطقه دشمن به عهده ابراهيم بود.
اين كار در مدت كوتاهي به صورت كامل انجام پذيرفت. ابراهيم براي جمع آوري اطاعات، به همراه يكي از كردها به پشت نيروهاي دشمن رفت.
آن ها طي يك هفته تا نفت شهر رفتند. ابراهيم در اين مدت نقشه هاي خوبي از منطقه عملياتي آماده كرد.
بعد هم به همراه چهار عراقي كه به اسارت گرفته بودند به مقر بازگشتند! ابراهيم پس از بازجوئي از اسرا و تكميل اطاعات لازم، نقشه هاي عمليات را كامل كرد و در جلسه فرماندهان آن ها را ارائه نمود.
@parastohae_ashegh313
بر هر زیبایے ڪہ نگریستم
از "شهادت"
زیباتر نبود..
💐سالروز شهادت
🕊شهید مدافع حرم فرامرز رضا زاده
🕊شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی
🕊شهید مدافع حرم اسماعیل خانزاده
🕊شهید مدافع حرم عبدالحسین یوسفیان
🕊شهید مدافع حرم امیر لطفی مراق
🕊شهید مدافع حرم سجاد عفتی
🕊شهید مدافع حرم عباسعلی علی زاده
🕊شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی
🕊شهید مدافع حرم اسماعیل کریمی
🕊شهید مدافع حرم امیر سیاوشی شاه
🕊شهید مدافع حرم محمدرضا فخیمی
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید تمام زندگیم مثل او باشه...🕊🌱
#شهید❤️
@parastohae_ashegh313
💌 خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم، که بی احترامی به یک انسان همانا کفر خدای بزرگ است...!
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
@parastohae_ashegh313
💔دلم تنگ است برای کسی که
نمیشود او را خواست...
نمیشود او را داشت...
فقط میشود سخت برای او #دلتنگ شد...
و در حسرت نبودنش سوخت...!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی_
#شبتون_شهدایی_
@parastohae_ashegh313
این دیار سربلند،
فصلهای سرخ و خونینی را
پشت سر گذاشته است ...🥀
روزگاری این پهناور دلیر،
انارستان بود ...
انارهای عاشق، با سینههای خونین
در همه جا رسته بودند!🥀
خزان که نه، اما موسمی رسید
که انارها همه بر خاک افتادند
و خونشان در تمام ایران زمین جریان گرفت
و از آن همه خون بیباک ،
مرز تا مرز ، شقایق رویید
و سرفرازی و سربلندی رواج گرفت...
#ایران
#انارستان
#دفاع_مقدس
ــــــــــــــــــــــــــــــــ🌱ـــــــــــــــــــ
@parastohae_ashegh313