eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
✍هادی شده ای راه کسی گم نکند..... 🌱 سلام خدا بر تو ای برگزیده خدا ✨ سلام خدا بر کسانی که انقدر اوج گرفتند که رفيق خدا شدند... 🕊 دست ما را بگیر ای که نزد خدا و مادر سادات ابرو داری 🕊 صبحتون شهدایی ★ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هاشم سر برگرداند و با نگراني گفت: «زودباش بهنام، سربازها دارند مي آيند.» بهنام قوطي اســپري رنگ را به شــدت تكان داد و بعد روي ديوار نوشت: يا مرگ يا خمیني، مرگ بر شاه ظالم. هاشم برگشت و دست بهنام را کشید. «بدو بهنام! سربازها دارند مي آيند.» بهنام و هاشم دويدند. از پشت سر نعره اي به گوششان رسید. «ايست!» بهنام و هاشم توجه نكرده و سرعت شان را زياد کردند. صداي گلولـــه آمد. بهنام دست هاشم را کشید و تو يك کوچه پیچیدند. کوچه بن بست بود. هاشم که داشت گريه اش مي گرفت، نالید:«کارمِان تمام شد. الان مي گیرندمان.» «به اين زودي ترسیدي، معطل نكن بپر بالا!» بهنام دســتانش را روي شــكم جمع کرد. هاشم گیج و حیران نگاهش کرد. بهنام به او توپید. «معطل نكن، بپر روي ديوار!» هاشــم عقب گرد کرد. دويد و يك پايش را روي دستان بهنام گذاشت. بهنام بدن سنگین هاشم را بالا انداخت. هاشم لبه ي کاهگلي ديوار را گرفت و خودش را بالا کشــید؛ به شــكم، روي ديوار دراز کشید و دســتش را پايین آورد. بهنام پريد و دست هاشم را گرفت. دست هاشم به ديوار مي سايید و خرده هاي خاك روي ســر و صورت عرق کرده ي بهنام مي ريخت. هاشــم با وحشت ديد که يك ســرباز اسلحه به دست تو کوچه پیچید. دســت هاشم سست شد. بهنام پايین افتاد. ســرباز نزديك شد. هاشم چشمانش را از ترس بست. فكر کرد الان است که صداي گلوله بلند شود و بهنام غرق خون بر کف کوچه بیفتد. «معطل چي هستي؟ برو بالا!» چیزي کنار هاشــم افتاد. هاشم چشم باز کرد و ديد که بهنام کنارش افتاده و سرباز دارد دست و بالش را مي تكاند. بهنام رو به سرباز گفت: «نوکرتم کاکا!» سرباز لبخندي زد و گفت: «زود باشید. بپريد آن ور و فرار کنید.» بهنام و هاشم از آن طرف ديوار پريدند پايین و دويدند. 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{لذٺ‌زندگےبه بندگے ولذٺ‌بندگےبا شهادٺ کامل‌مےشود. . لایق‌نبودنـ معنےاش تلاش‌نکردن‌نیسٺ شاید"لایق"شدیم...} ــــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313
✨﷽✨ 🌹 بسم‌الله الرحمن الرحیم این‌جانب بابک نوری هریس فرزند محمد به تو حسادت می‌کنند، تو مکن. تو را تکذیب می‌کنند، آرام باش. تو را می‌ستایند، فریب مخور. تو را نکوهش می‌کنند، شکوه مکن. مردم از تو بد میگویند، اندوهگین مشو. همه مردم تو را نیک می‌خوانند، مسرور مباش…  آنگاه از ما خواهی بود. حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت (از امام پنجم) شهید بابک نوری ــــــــــــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313
مطلع الفجر حسين الله كرم همه چيز در حال هماهنگي بود. چند روز قبل از شــروع كار از فرماندهي سپاه اعلام شد: عراق پاتك وسيعي را براي باز پس گيري بستان آماده كرده، شما بايد خيلي سريع عمليات را آغاز كنيد تا توجه عراق از جبهه بستان خارج شود. براي همين، روز بعد يعني بيســتم آذر 1360 براي شــروع عمليات انتخاب شد. شــور وحال عجيبي داشتيم. فردا اولين عمليات گسترده در غرب كشور و بر روي ارتفاعات شــروع مي شــد. هيچ چيز قابل پيش بينــي نبود. آخرين خداحافظي بچه ها در آن شب ديدني بود. بالاخره روز موعود فرا رســيد. .با هجوم وسيع بچه ها از محورهاي مختلف، بســياري از مناطق مهم و اســتراتژيك نظير تنگه حاجيــان وگورك، منطقبرآفتاب، ارتفاعات سرتتان، چرميان، ديزه كش، فريدون هوشيار و قسمت هائي از ارتفاعات شياكوه و همه روستاهاي دشت گيان آزاد شد. 💙💙💙💙 در جبهه مياني با تصرف چندين تپه و رودخانه، نيروها به سمت تپه هاي انار حركت كردند. دشمن ديوانه وار آتش مي ريخت. بعضي از گردان ها با عبور از تپه ها، به ارتفاعات شياكوه رسيدند. حتي بالاي ارتفاعات رفته بودند. دشــمن مي دانست كه از دســت دادن شياكوه يعني از دست دادن شهر خانقين عراق، براي همين نيروي زيادي را به سمت ارتفاعات و به منطقه درگيري وارد كرد. @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
...🌷 پنجشنبه ها دلتنگ تَرَم غصه ام سنگین تراست و بغضم شکننده تر حرفاے کمترے براے گفتن دارم واشک هاے بیشترے براے ریختن خوشا زبانی که شهـدا را یاد کند با ــــــــــــــــــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313🥀
«🖤🕯» - بهش می‌گفتن واسہ‌چےBMWروول‌ڪرد؎و اومد؎مدافع‌حرم‌شد؎..؟! نونت‌ڪم‌بود؛آبت‌ڪم‌بود میگفت‌:عـشقم‌ڪم‌بودシ...! ‹شھیداحمدمحمدمشلب› ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌- « »‌‌ ـــــــــــــــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313
دل من تنگ شهیدی ست ک.... جایش خالی ست....🥀 🕊🥀✨ پنجشنبه و یادِشهدا با صلوات🦋 ــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313
و سلام بر او که می گفت: «یادمون باشه که هر چی برای خدا کوچیکی و بندگی کنیم خدا در نظر دیگران بزرگمون میکنه» • شهید حسین خرازی🕊• 🌷 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊' |هرکے آرزو داشتہ باشہ خیلے خدمت کنہ، شهید میشہ... یہ گوشہ دلت پا بده؛ شهدا بغلت کردند. ما بہ چشم دیدیم اینارو ؛ از این شهدا مدد بگیرید... +مدد گرفتن از شهدا رسم بزرگے است. دست بزار رو خاک قبر شهید بگو: [ ••حسین،بہ حق این شهید ،یہ نگاه بہ ما کن•• ] _خدایا‌بہ‌حق‌این‌شهیدبشنو‌تنہا‌دعـآۍمرا +شہادٺ..♥️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313🌱
🍃در هیاهوے این شهرِ آلوده‌ هوا! که نه دستت به مشـــــهد می‌رسد نه به کـــــربلا نه به نـــــجف و نه حتے به قم ! دنج ترین جا براے پر کردن خلاءقلبت❤️ همیـن‌ جاست .. جایے کنار ... 🕊 @parastohae_ashegh313🦋
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
-دلتنگم‌برانیمه‌شبای‌حرم -میبینی‌له‌له‌میزنم‌که‌برم..😭 #شب‌جمعه‌حرمت‌آرزوست #فاطمیه @parastohae_a
همه‌ دِل خوشی‌ام آخر شب‌هااین است دو سه‌ خَط با تو سخن گفتن‌ و آرام‌ شدن‌ ...😭 به نیابت از تمام شهـــدا سلام بدیم به ارباب بی کفن🥀 ـــــــــــــــــــــــــــــــ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین ــــــــــــــــــــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 : ✨برای ما " کــربلا "🏴 بیش از آن که یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کردہ‌ایم 🥀💔 🏴  @parastohae_ashegh313 ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
: هر جا قلب‌ها سخت شد، بودند؛ هر جا مرزی حفظ شد، شهدا بودند و هر جا خط‌شکنے صورت گرفت نیز باز شهدا بودند؛ بنابراین باید نام و رسم و فرهنگ شهدا را بیش از پیش در سراسر جامعه تقویت ڪنیم.. +امروز فضلیت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا، کمتر از شهادت نیست..💛 @parastohae_ashegh313🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2 از روزي که مدرسه ها تعطیل شد، بهنام به جاي در خانه نشستن، به مردميکه مي خواســتند پايه هاي موريانه خورده ي سلطنت را واژگون کنند، پیوست. هرچه مادرش به او مي گفت که بیرون نرود، گوش نمي کرد. يا اعلامیه در کوچه و خانه ها پخش مي کرد، يا با هاشــم مي رفت روي ديوارها شعار مي نوشت. چند بار در تظاهرات هم شــرکت کرد و حتي يك بار کم مانده بود دســتگیر شــود. او و دوســتان همسن و سالش با تیر و کمان، بلاي جان سربازهاي شاهنشاهي شده بودند. با تكه ســنگ هايي که به ســر و صورت سربازها و ساواکي ها مي زدند، آنها را ديوانه کرده بودند. تو جیب هرکدام شــان مشتي تكه سنگ گرد بود که در حال شــعار و فرار، سربازها را نشانه مي گرفتند و آنها را سنگ باران مي کردند. بهنام که قبلا ًنشــانه گیري اش تعريفي نداشــت، حالا از مسافتي زياد مي توانست تكه سنگش را به چشم يا پیشاني فرمانده ي سربازها بزند؛ يا درست وسط شیشه ي جیپ فرمانده ي کلانتري را هدف بگیرد و آن را خُرد کند 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 @parastohae_ashegh313
این‌جوریہ‌کِہ‌میگَـن: 'الرفیق‌ثـُم‌الطَریق' حواسِتـون‌بـٰاشِہ‌چِہ‌ڪَسۍرو بَراۍرِفـٰاقت‌اِنتخـٰاب‌مۍڪنید...☝️🏻🌿!' رفاقتـٰا‌کِہ‌تَھش‌شھـٰادتہ🕊🌿!' ـــــــــــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمازی اینچنین میانه ی میدانم آرزوست .. عزیز دل حاج قاسم شهید .. ماراهم دعا کن♥️ الهی الحقنا بالشهدا والصالحین 🤲 ــــــــــــــــ @parastohae_ashegh313🌱